سایر خبرها
نذری که برای شهادت بسته شد
گرفتیم و یک رادیو جیبی کوچک خریدیم، شب عملیات قبل از حرکت به من گفت: تو در جریان خرید این رادیو هستی، این رادیو را حتماً به دست پدرم برسانید و این عکس را که با لباس سبز سپاه برایم گرفتید، بزرگ کنید و بر سر مزارم بگذارید. عکس مورد نظر بعد از شهادتش ظاهر شد و خودش این عکس را ندید. * شهید نماز نصرت الله شعبانی بیان می کند: سال 63 از مشهد عازم جبهه جنوب شدم و در واحد دیده بانی ...
صادق طباطبایی، خوش چهره ترین سیاستمدار ایران
را بر عهده داشت و در 12 بهمن 1357 با پرواز انقلاب بعد از 17 سال به ایران برگشت و از همان زمان مسئولیت های سیاسی اش در ایران آغاز شد: سال 57 که به ایران آمدم از طرف آقای صدر حاج سید جوادی (وزیر کشور وقت) به کار در وزارت کشور دعوت شدم. 14 اسفند بود که معاونت اجتماعی سیاسی این وزارتخانه را پذیرفتم. وزارت کشور هیچی نداشت. به دلیل اعتصابات 6 ماهه هیچ چیزی سر جایش نبود. من هم 17 سال دور از وطن بودم و ...
ما پای پدرمان را بوسیدیم ولی کم بوسیدیم!
تلفنی توضیح دادم که می خواهم برای روز پدر مصاحبه ای در رابطه با پدرشان از ایشان بگیرم. هماهنگی ها انجام شد و آدرسی که برای مکان مصاحبه به دستم رسید، دقیقا همان آدرسی بود که حدود دو سال قبل مرحوم سلحشور برام فرستاده بودند تا خدمت شان برسم. حدود ساعت 11 خودم را رساندم به دفتر و به اتاقی آشنا راهنمایی شدم. تابستان سال 93 بود دقیقا توی همین اتاق و روی همین صندلی نشسته بودم تا در مورد موسی(ع ...
ماجرای تماس تلفنی اشرف با شهید قرنی
شدم و آن طرف روی مبل ها کنار او نشستم. گفت: دوستی بی دلیل می شود اما دشمنی بی دلیل نمی شود. من به تو چه بدی کرده بودم که نگذاشتی آن روز تلفنی با تیمسار صحبت کنم. گفتم: تیمسار من هیچ جوابی ندارم که به شما بدهم اما یک چیز را می توانم به شما بگویم. گفت: بفرمایید. گفتم: اگر در این دنیا به غیر از فرزندانتان یک نفر پیدا شود که شما را دوست داشته باشد؛ آن فرد من هستم. خلاصه مقداری با هم گپ زدیم. آقای ...
خاطرات ایوانکویچ در دورهمی مدیری
توضیح داد: پاپوچال به زبان کرواسی همان زن ذلیل ایرانی ها می شود که به نوعی تعبیرش به کسی بر می گردد که همیشه دم پایی به پا دارد تا در خدمت زن خود باشد و من بخاطر همین 40 هزار کیلومتر دور شدم تا زن ذلیل نباشم. برانکو ایوانکوویچ در ادامه از خانواده و رابطه اش با فرزندانش گفت: من یک پسر 35 ساله و یک دختر 30 ساله دارم که وقتی کوچک تر بودم مرا روی انگشت کوچیکه خود می چرخاندند اما الان ...
آثار دنیوی دعا برای امام زمان (عج)
شد من این چنین معتقد شوم؛ من مردی فقیر ولی زباندار و پرجرأت بودم، در یکی از سال ها اهل اصفهان مرا با جمعی دیگر برای شکایت به دربار متوکل بردند، در حالی که بر آن دربار بودیم دستوری از سوی او بیرون آمد که علی بن محمد بن الرضاعلیهم السلام احضار شود. به یکی از حاضران گفتم: این مرد کیست که دستور احضارش داده شده؟ گفت: او مردی علوی است که رافضیان معتقد به امامتش هستند. سپس گفت: چنین ...
روایتی از تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
منفرد آشتیانی، غلامعلی افروز، ابراهیم سنجقی، علی محمد بشارتی، مرتضی الویری و چند نفر دیگر حضور دارند. آقای تهرانچی و آقای هاشم صباغیان هم از طرف دولت موقت آمده بودند. بعضی از افراد حاضر را نمی شناختم، ولی همه مرا می شناختند؛ چون آدم مشهوری بودم. گفتم: سلام علیکم. من از طرف شورای انقلاب آمده ام . بعد پرسیدم: سپاه قرار است اینجا تشکیل بشود؟ گفتند: بله کاغذی برداشتم ...
سبک زندگی امیرمؤمنان علی(ع)
.... (فجر، آیات 27 تا 30) این گونه است که در دوره جاهلیت و اسلام هرگز از این اصل در هیچ یک از سیاست هایش عدول نکرد. آن حضرت(ع) درباره این راهبرد اساسی در سیاست عمومی خویش می فرماید: به خدا سوگند، من همواره در زمره پیشتازان این حرکت بودم تا روزی که جبهه دشمن تار و مار شد و جاهلیت از صحنه بیرون رفت، بی آنکه کمترین ضعف یا ترسی داشته باشم و امروز نیز در همان راستا قدم برمی دارم و تصمیم دارم باطل را ...
ارتش باید مومن باشد
شهید سپهبد قرنی در سال 1292 ه ش دیده به جهان گشود . وی پس از طی تحصیلات مقدماتی وارد ارتش شد و در این مسیر رشد کرد و در دانشکده افسری صاحب معلومات نظامی شد . وی از همان ابتدا به دلیل عشق به مفاهیم مذهبی دنبله رو تعالیم امام خمینی ره شد و در سال 1337 به همراه عده ای از همکران خود تصیم گرفت که علیه رژیم منحوس پهلوی دست به کودتا بزند . این طرح لو رفت و او به زندان محکوم گردید . ...
فرمانده کل سپاه: به سردار سلیمانی گفتم مواظب خودش باشد/نمی توانم بگویم آبی هستم یا قرمز
سردار سرلشکر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در گفت وگویی متفاوت با بخش خبری 20:30 به مناسبت دوم اردیبهشت سالروز تأسیس سپاه اظهار داشت: بنده در ابتدای جنگ به عنوان یک بسیجی وارد جبهه شدم و در سال 60 به عضویت سپاه پاسداران درآمدم. وی در پاسخ به این سؤال "چه احساسی دارید که یک رسانه آمریکایی شما را جزو 500 قدرتمند جهان قرار داده است؟"، گفت: من هیچ احساس خاصی ندارم ...
یکسال از شهادت حاج هادی گذشت
خانواده او مهیا شود. او به همراه چند هم رزم دیگرش در حاشیه شمال شرقی استان درعا در جنوب سوریه به شهادت رسید و پیکر پاکش پس از حدود 50 روز به تهران منتقل شده و پس از آن به خوزستان برده شد. دشمن برای تحویل پیکر شهید، شرایطی را تعیین کرده بود. این بود که همسر شهید کجباف در پاسخ به آن ها گفت: برای مبادله اجساد شهدایمان هیچکس حق ندارد یک دلار به این خونخواران داعش و النصره بپردازد! هیچکس حق ...
دخترانی که پدر را تنها در قاب عکس کنج گوشه اتاق دیده اند/ پای درددل فرزندان حاجیان قربانی شده در منا
افتخار آفرینی کند. همیشه من و مادرش آروزی داماد کردن محمد را داشتم و در روزهای مادر که می شد به او می گفتم در این روز مقدس به حرف مادرت گوش کن و داماد شو و محمد می گفت: مادر جان من شهید می شوم و اگر شما مرا داماد کنید بعد از شهادتم بار زیادی از خانواده ام بر دوش شما و پدر می شود و شب آخر که محمد قرار بود به جبهه برود، غسل کرد و هنگام رفتن به جبهه به مادر و پدر لبخندی زد و گفت: من از این ...
کوزه ای پر آب که غول رادیو آن را کج نگاه داشته است
... ناصرالدین شاه حسینی هم که یکی از اولین اعضا و در مقاطعی سرپرست نویسندگی رادیو بود در مورد رسیدن به این جایگاه گفته است: یکی از روزهای شهریور 1328 در تحریریه روزنامه اطلاعات مشغول نوشتن بودم که آقای بزرگمهر سرپرست اداره تبلیغات ، نامه ای داد و مرا برای شرکت در اولین جلسه شورای نویسندگان اداره تبلیغات دعوت کرد. بعد از چند جلسه ، دکتر پرویز عدل از من دعوت کرد به رادیو هم بروم و در ...
حکایتی تلخ از قافله ای که به سمت جدایی می برد
.... من با خنده گفتم تشکر مادر جان من تا نیم ساعت دیگر زحمت کم می کنم. دوباره نگاهی به ژاله کردم، دستم را گرفت و با اشکی که از چشمانش جاری شد به من گفت: آنروز که بابا و مامانم از هم جدا شدند اصلا من را ندیدند انگار من نبودم، هیچ کسی مرا درک نکرد و دوتایشان به فکر خودشان بودند من کلاس سوم راهنمایی بودم یعنی در دوران بلوغ که نیاز به یک خانواده و صمیمیت بین اعضا داشتم من از هر دوی پدر و ...
روبرت لواندوفسکی، جذاب ترین شماره 9 اروپاست
می شدم، در حدود هفتصد مایل. چند ماه اول بسیار سخت بود. من برای آن آماده شدم و می دانستم اتفاق هایی هم خواهد افتاد که مرا غافل گیر می کند اما سعی کردم مثبت فکر کنم. خوش شانسی لواندوفسکی در این بود که هموطن هایی در دورتموند مثل یاکوب بلاژچیکوفسکی و لوکاش پیژچک داشت. آنها در شش ماه نخست کمک بسیاری به من کردند اما در هر صورت می دانستم که باید آلمانی یاد بگیرم. تمام چیزی که به آلمانی بلد بودم ...
10 سال زندان مجازات مادر سنگدل
.... چون در آن زمان باردار بودم شوهرم مرا دلداری داد و ما برای زندگی به تهران آمدیم. وی درباره قتل دومین فرزندش گفت: بعد از به دنیا آمدن دومین فرزندم اسم او را هم ابوالفضل گذاشتم. ابوالفضل دو ماهه بود که شوهرم از کار بی کار شد. من شیشه مصرف می کردم و حال طبیعی نداشتم که فرزندم را به حمام بردم اما او در حمام مدام گریه می کرد. ابوالفضل چند بار در حمام از دستم سر خورد تا اینکه عصبانی شدم ...
درد دل فرزند شهید مدافع حرم از نبود پدرش/پدری که مدافعان حرم را مانند فرزند خود می دانست/ درحرم حضرت ...
شدنش به شهادت می رسد. فرزند ابوسجاد در ادامه گفت: ابوسجاد چند روزی به علت تشابه اسمی در یکی از بیمارستان های سوریه گم شده بود و من آن موقع در حلب در محاصره بودم و زمانی که از محاصره آزاد شدم به دمشق رفتم و بعد از ده روز پیکر پدرم در یکی از بیمارستان های سوریه پیدا شد بعد از پیدا شدن پیکر شهید سجاد به دمشق برگشتیم و بعد از آن به تهران آمدیم سپس پیکر پدرم از تهران به مشهد منتقل و بعد تشییع ...
افتخارمی کنم در”قلاده های طلا”بازی کردم
به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، علیرام نورایی در گفتگویی درباره اینکه عنوان می شود مظلوم ترین بازیگر سینما به شمار می رود، گفت: به صورت حرفه ای به کارم نگاه کرده ام و اصلا خودم را مظلوم نمی بینم، بلکه در برخی موارد ایستاده ام و با تمام حواشی و اتفاقاتی که افتاد اصلا عقب نشینی نکردم، البته قبول دارم که در حرفه ام کمی بدشانس بوده ام. وی ادامه داد: اتفاقی که سال های پیش منتظر آن بودم ...
اقبال عملی و نظری اندیشمندان اسلامی به دعای فرج
مزبور در خداوند باعث شده که توهم شرک آمیز بودنِ این دعا تقویت شود. بر اساس پژوهش و تحقیق، معلوم گردید دعای فرج، هر چند از قرن ششم به بعد مورد توجه قرار گرفته است؛ به لحاظ محتوایی با اصول توحیدی و اعتقادات اصیل اسلامی کاملا هماهنگ است؛ در نتیجه ضعف سندی دعا با قوت محتوایی آن جبران می شود. در حقیقت منشأ شبهه شرک آمیز بودن دعا، نادیده گرفتن اموری است که با دلایل محکمی اثبات شده است. از جمله ...
تنها یادمان سردار شهید چراغچی در مشهد از بین رفت/ چرا اهالی هنر سکوت کرده اند؟
چراغچی رخ داده است! همین جمعه پیش بود که مراسم سالگرد این سردار بزرگ در بهشت رضا (ع) به میزبانی خانواده محترم شهید با حضور هم رزمان و دوستانشان برگزار شد. پس از مراسم، برادر شهید باحالتی گرفته به من گفتند: آقای منصوب! نقاشی شهید چه شده؟ من ازآنجا رد شدم و دیدم که رویش را پوشانده اند. من هم گفتم: نمی دانم! شاید شهرداری برنامه ای دارد و من بی خبرم. چند روز بعد که خبر بازسازی درمانگاه قائم را از ...
سرانجام اشک هایی که به شهادت تبدیل شد/ لبخند شهادت بر چهره شهید مازندرانی
چند روز بعد به مرخصی بیاید. پسرم سرباز ارتش بود و در 18 اسفند 71 به ارومیه اعزام شد و در آنجا 8 ماه خدمت کرد، سرانجام در 27 مهر ماه 72 در درگیری با منافقین به شهادت رسید، وقتی پیکرش را به ما تحویل دادند، دیدم تیر به سمت راست بدن و شکمش خورده است، تنها چیزی که باعث تعجبم شد، لبخندی بود که بر لبانش نقش بسته بود! به او گفتم: پسرم! الان که جنگی در کار نبود من آمادگی شهادتت را نداشتم . ...
گزارش سفر تبلیغی به چین
بن ابی وقاص در سال 55 هجری در عقیق بیرون مدینه منوره جان سپرد ، و خانواده او ، او را به بقیع بردند و در آن جا دفن کردند ، او از اوایل صحابه و از ده نفری است که به بهشت بشارت داده شده اند !! به من گفت : ما اعتقاد داریم که این قبر ، قبر صحابی سعد بن ابی وقاص است و در این مورد مناقشه ای نمی کنیم . هنگامی که دیدم مایل نیست در این موضوع گفتگو کند ساکت شدم . هفتم : پس ...
درخواست جدایی به خاطر میوه کال
وارد مغازه شدم با دیدن میوه ها کلی خرید کردم. از هر میوه چند کیلو خریدم تا علاوه بر مهمانی شب برای مدتی در خانه مان میوه داشته باشیم. پس از این که به چند فروشگاه و مغازه دیگر سر زدم، به خانه رفتم. خریدها را تحویل نازنین دادم. اولش حرفی نزد، ولی بعد از چند دقیقه و بررسی تمام خریدها ناگهان برخلاف تصورم شروع کرد به غر زدن که چرا چنین خریدهایی کردی، خیلی تعجب کرده بودم و متوجه نمی شدم منظورش ...
ناگفته های صالحی از روزهای با احمدی نژاد
روبرو شدید چه بود؟ - زمانی که بنده به سازمان انرژی اتمی آمدم به سوخت با غنای 20 درصد نیاز داشتیم. برای بار اول سازمان سوخت 20 درصد را از طریق آرژانتین (سال 1366) – که تصادفا در آن سال در یک ماموریت علمی در آنجا بودم – فراهم کرد. اینگونه می توانم بگویم که بعد از حدود 22 سال که توفیق خدمت در سازمان حاصل شد با ماموریت تامین سوخت 20 درصد روبرو شدم. گویا این 20 درصد باید سرنوشت ...
معیارهای "خانم بازیگر" برای ازدواج
نقش زیادی ایفا می کند و همه ما دوست داریم به شرایط قابل قبول دوروبرمان عادت کنیم. من هم بعد از گذشت مدتی به محیط اطراف خود عادت می کردم. در هر مدرسه ای که بودم با خلق و خوی بچه ها می ساختم و کم کم چیزهایی از آنها یاد می گرفتم. اما زودتر از آن که بتوانم از بودن با دوستانی که به آنها عادت کرده بودم لذت ببرم، وقت منتقل شدن به شهر دیگر می رسید و ما باز باید از آن شهر می رفتیم و این برای هیچ کودکی ...
احمدی نژاد:شهربه شهرخوزستان خواهم آمد
یک جمله به شما بشارت بدهم. بالاخره شیطان الان در دنیا خیلی با غرور حرف می زند. می بینید خیلی صحبت از فتح جهان می کند که فلان جا را دیدید به زانو در آوردیم. بلاخره شیطان برخی اوقات فریب از خودش می خورد. خدا که بالاتر از شیطان است. "و مکروا و مکرالله والله خیر الماکرین" شیطان هم در نقشه خداوند است. به فضل الهی به زودی زود بساط شیطانی و استکباری دشمنان انقلاب از روی کره زمین پاک می شود ...
ناگفته های دختر جوان از فرار و دوستی خیابانی
کاری هم از دست شان بر نمی آید. گاهی غیرتی می شدم و به خودم می گفتم باید ترک کنی. ولی خماری مواد که به سراغ می آمد درهای امید به رویم بسته می شدند و باید خودم را می ساختم وگرنه استخوان هایم درد می گرفت و بدنم لَش می شد. برای این که پدر و مادرم را بیشتر از این عذاب ندهم فرار کردم. اعتیاد سرنوشتم را نابود کرد. دوستانی پیدا کرده بودم که آخر خلاف بودند. مدتی کارتن خواب ...
تلخ و شیرین شغل یک پاسدار/ شورجوانی و عشق به سپاه مرا به نظام کشاند
پاسداران انقلاب اسلامی است که همان روزهای اول که سپاه تشکیل شد به این مجموعه پیوست و در زمان جنگ تحمیلی در مناطق مختلف کشور در مشاغل گوناگون خدمت کرده است. در ادامه متن گفتگوی خبرنگار مرآت با فرمانده سپاه قائم آل محمد(عج) استان سمنان را بخوانید: مرآت- از چه سالی سپاه تشکیل شد؟علت آن چه بود؟ از سال 57 بعد از پیروزی انقلاب، بلافاصله سپاه شکل گرفت و در همه عرصه ها ایفای ...
ننگ بر جنازه عکاسی که دوربینش خونی نباشد !
عکاس جهادی شده تا با دوربینش به ناشناخته ها سفر می کند. قضیه حضورم در اردوهای جهادی و عکاسی از مناطق محروم به سال 89 برمی گردد. روال کار اینگونه بود که بسیج سازندگی از عکاسان دعوت می کرد و به شکل یک کاروان رسانه ای آنها در شهر مستقر می کردند و به این خبرنگاران و عکاسان می گفتند فردا فلان ساعت به فلان روستا می رویم. بعد شما تصور کنید در یک روستایی که 200 نفر جمعیت دارد، ناگهان پر از سی چهل نفر ...
رادیکالیته ی سیاست پست مدرن ها در تلویزیون ایران
این روزها دربارۀ برخی انحرافات در تلویزیون یادداشت ها و تحلیل هایی منتشر می شود؛ نظر نگارنده که ممکن است نادرست بوده و موجد سوء تفاهم هم باشد این است که آن گفتارها چنانکه به آن اشاره خواهد شد باید در زمینه ای فراتر و اندیشه ای مورد ارزیابی و نقادّی قرار گیرد. ... نگارنده یکسال را در سازمان مرکزی تلویزیون سپری کرد؛ آن موقع وزارت کشور بودم؛ وقتی دوم خرداد شد غالب همکارانم در وزارت کشور ...