سایر منابع:
سایر خبرها
همسفر جاده بی قراری ها
به جبهه بیایم. توجه شهید به مسائل دینی و اعتقادی از کودکی شهید از دوران کودکی به مسائل دینی و اعتقادی توجه داشت بله با وجودی که کوچک بود و هنوز مکلف نشده بود، اما نمازش را می خواند با پدرم به مسجد می رفت؛ روزه می گرفت هر کاری که ما بزرگ ترها انجام می دادیم ایشان هم انجام می داد. نسبت به پدر مادر، خواهر و برادر خیلی مهربان و مؤدب بود. این راه را خودش انتخاب کرده بود. تقریباً ...
زن کلاه گیسی چگونه طعمه خود را به تله انداخت؟
تماس گرفتند. در نهایت خانمی تماس گرفت و برای دیدن دوچرخه و خرید آن، آدرس پرسید. این مرد جوان ادامه داد: زن جوان با پسری حدودا 18 ساله برای خرید به خانه ام آمدند. من که نمی دانستم چه نقشه ای در سر دارند در را به رویشان باز کردم و به خانه راهشان دادم. زن و پسر جوان وقتی مطمئن شدند تنها هستم، با چاقو تهدیدم کردند و دست و پایم را با طناب بستند. آن دو نفر مرا تا حد مرگ کتک زدند، طوری که تقریبا ...
تجاوز پیرمرد 60 ساله به پسران خردسال! + عکس
بازجویی ها گفته ای که خودت قربانی آزار بوده ای! درست است؟ بله، زمانی که 15 سال بیشتر نداشتم به محل کار پدرم در یک کارخانه روغن نباتی رفتم آن جا جوانی سرپرست دستگاه های سنگین بود که مرا فریب داد به پشت دستگاه ها کشاند و به زور... برای همین قصد انتقام از کودکان را داشتی؟ نه، اما خودم هم نمی دانم چرا این کار های زشت را مرتکب می شدم، واقعا جنون به من دست داده بود. کودکانی را که اغفال ...
قتل هولناک مرد جوان با شمشیر نیم متری | مقتول مادرم را با لگد به گوشه ای پرت کرد
به گزارش همشهری آنلاین ، اواخر آبان سال 1401 گزارش یک درگیری خونین به مرکز فوریت های پلیسی 110 اعلام شد. پس از آن مأموران به محل اعلام شده در محدوده تهرانپارس رفتند و با جوانی 35 ساله مواجه شدند که به نظر می رسید با جسم برنده و تیز به شدت مجروح شده است. بلافاصله مرد جوان به بیمارستان منتقل شد اما ساعتی بعد کادر درمانی اعلام کردند که وی به علت شدت جراحات وارده و خونریزی شدید فوت کرده است. ...
خاطرات قرآنی امام خامنه ای| اثرپذیری از تلاوت زیبای مادر تا حفظ قرآن و آرامش به اسرا در زندان ساواک
...، و سپس از یکی از کسبه که قرائتش خوب بود و جلسات دوره ای قرائت را در منازل مدیریّت می کرد، آموختم. پدر، من و برادرم را به این مرد مؤمن که حاج رمضانعلی نام داشت، سپرد. او به ما احترام می گذاشت. با آنکه مردی پنجاه ساله بود، پشت سر ما از در خارج می شد و ما را در دو طرف خود می نشانید. من نزد او قرآن می خواندم و او قرائت مرا تصحیح می کرد. یک روز به ما گفت: شما دیگر به مرحله ای رسیده اید که ...
از داعشی های فریب خورده تا توبه نامه تتلو
از خودتان بگویید؟ 41 ساله ام. زمان جنگ ایران و عراق و موقع موشک باران در یکی از محله های جنوبی تهران به دنیا آمدم و بزرگ شدم. سال 81 ازدواج کردم و ثمره زندگی مشترک مان چهار فرزند است. در نوجوانی دوست داشتم مهندس شوم اما شرایط به گونه ای دیگر رقم خورد. شرایط زندگی ام در یک مقطعی باعث شد که نتوانم دانشگاه را ادامه بدهم و نزد یک تراشکار رفته و آنجا کار می کردم، چون پسر درسخوانی بودم تصمیم ...
شهیدی که جان حاج قاسم را نجات داد + عکس
دفترش رفتم و ایشان هم حسابی مرا تحویل گرفت. بعد هم با ماشین خودش مرا به خانه اش برد و ناهار مهمانم کرد. آن روز دو تایی کلی صحبت کردیم و سردار برایم از ادامه جنگ بعد از اسارت من و از عملیات ها و شهدا گفت و خلاصه کم کم با هم صمیمی شدیم. بعدها هم در مراسم ازدواج ما شرکت کرد. مدتی که گذشت، حاج قاسم به من مسئولیت داد و به عنوان جانشین ستاد قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه در کرمان و زاهدان مشغول خدمت شدم ...
ناگفته های جنجالی ترین جنایت سال
قتل را هم انکار می کند. براساس آنچه بعد از دستگیری متهمان اعلام شده بود، کریم مدعی بود برای مرحوم مهرجویی کار کرده و به خاطر این که پولش را نداده بودند این قتل را انجام داده است. حالا همه اعترافاتش را انکار می کند و می گوید: اعترافاتم تحت فشار بازجویی بود و آن شب به آن خانه نرفتم و حرف های دیگر متهمان را قبول ندارم. من باغبان پنج باغ بودم و صاحبان باغ ها به من اعتماد داشتند. اگر قصد سرقت داشتم می دانستم صاحبان باغ ها کلید گاوصندوق را کجا می گذارند و سرقت می کردم. ماهی 40 میلیون تومان درآمد داشتم نیازی نبود مرتکب قتل شوم! منبع: جام جم آنلاین باشگاه خبرنگاران جوان وب گردی وبگردی ...
رونمایی از نرم افزار سرداران ویژه شهید قامت بیات
وارد سپاه پاسداران شد او اغلب اوقات خود را در سپاه می گذرانید و بقیه وقت خود را مطالعه می کرد مادرش میگوید اغلب تا نیمه شب می ماند و کتاب می خواند علی رغم اصرار خانواده مبنی بر ازدواج هرگز به این امر تن نداد. او می گفت:(در صورتی که ازدواج کنم نمی توانم به جبهه بروم . این امر ،مرا از پرواز به در گاه حق محروم می کند.) نیمه دوم سال 1358 که دانشجویان پیرو خط امام به سفارت آمریکا هجوم برده و ...
تجاوز فجیع مرد تهرانی به 2 دخترش
زیادی به اجرای حکم نمانده بود که پدرم همه اموالش را به نامم سند زد و گفت اشتباه بزرگی مرتکب شده و حالا توبه کرده است. حرف های او و وعده و وعیدهایش باعث شد به دادگاه بروم و شکایتم را پس بگیرم. پدرم بعد از توبه از زندان آزاد شد و با مادر دنیا ازدواج کرد اما حالا متوجه شده ام پدرم دختر خوانده اش را هم آزار داده است. محاکمه مرد شیطان صفت پشت درهای بسته به دنبال اظهارات دختر جوان شاهین در ...
نقشه شیطانی مرد متاهل برای دختر جوان او را بدبخت کرد
کشیدند خودم را معرفی کردم و از او خواستم در صورت تمایل نحوه آشنایی با آن مرد و سرگذشت خود را برایم بگوید تا آن را رسانه ای کنیم که با کمال میل پذیرفت و شروع به در و دل کرد و گفت: 2 سال قبل حین گشت زنی در اینستاگرام با پستی روبرو شدم که ویدئویی از خانه باغ زیبایی به اشتراک گذاشته بود، خوشم آمد و پست را لایک کردم. اما اندکی بعد از لایک متوجه شدم صاحب آن پیج به پی وی ام مراجعه کرده و به من پیام ...
کارآفرینی با دورریختنی ها
کند و بعد راهی خانه بخت می شود. در این مدت، حدود 10 کتاب به اسم با هم بسازیم می نویسد و تصویر روی جلد کتاب کودک طراحی می کند. چند تخم مرغ سفالی گرفتم و آنها را رنگ کردم سال 85 ازدواج می کند و هم زمان به کارش در شرکت تبلیغاتی ادامه می دهد. از اینجاست که دیگر مثل خیلی از دختر های هم سن وسال خود ادامه نمی دهد. ازدواج که کردم، فعالیت های هنری ام بیشتر شد و کار صنایع دستی را ...
یک انسان موفق: به خدا امید داشتم و از غیر او انتظاری نداشتم
اینکه خدای ناکرده بخواهم از شخص خودم تعریف کنم) باید بگویم در شوره زار گیاه خوبی نمی روید؛ زمین باید حاصلخیز باشد تا درخت و ثمر آن خوب باشد. در همین راستا معتقدم بزرگ ترین نعمت هایی که بنده در زندگی داشتم، پدر و مادر متدین، فداکار و خوب بودند. پدرم مؤذن بود و کلاس های قرآن تشکیل می داد و مادرم نیز تا یک شب قبل مرگش، نماز شب خود را ترک نکرد؛ بنابراین این ویژگی ها بر من هم تأثیر گذاشت، شکر خدا در ...
قتل وحشیانه یک دوست بعد از آزادی از زندان در عالم مستی
کیانوش 21 ساله ردیابی و دستگیر شد و به درگیری خونین اعتراف کرد. تشریح جنایت وی در تشریح جزئیات ماجرا گفت: دو سال قبل به خاطر سرقت به زندان افتادم و حبس و رد مال محکوم شده بودم اما چون توان پرداخت آن را نداشتم دوستانم به من و خانواده ام کمک کردند تا توانستم بعد از پایان دوره محکومیتم، رد مال کنم و آزاد شوم. وی ادامه داد: بعد از آزادی از زندان در محل متوجه شدم دوستانم ...
ماجرای فروغ فرخزاد و ابراهیم گلستان
. او بارها اعلام کرد که واژه ی عشق برای آن چیزی که میان این دو می گذشت، کافی نبود. فروغ به بخش مهمی از شخصیت و هویت ابراهیم گلستان تبدیل شد و تا روزهای آخر عمر وی را رها نکرد. ثروت ابراهیم گلستان ابراهیم گلستان مرد متموّلی بود که در همان سال های جوانی نیز توانست اندوخته ی زیادی برای خود به دست آورد. بعد از مهاجرت به انگلستان، عمارت بزرگی در غرب ساسکس انگلستان خریداری و نزدیک ...
مداحی و ماجرای شهادت شهیدمحمدرضا تورجی زاده +صوت و عکس
نشوید که نابودیتان حتمی است. پدر و مادرم سخن با شما بسی مشکل است. میدانم این داغ با توجه به علاقه ای که به من داشته اید بسیار سخت است. پدرم مبادا کمر خم کنید. مادرم مبادا صدای گریه ی شما را کسی بشنود. پدر و مادرم همان طور که قبلاً مقاوم بودید در این فراز از زندگی تان نیز صبر کنید وبا صبرتان دشمن را به ستوه آورید، دوست دارم جنازه ام ملبس به لباس سپاه بوده و به دست شما در قبر گذارده شود؛ مرا ...
شوق لطف خدا
به خاطر پول پدرم، سرمایه و ثروت مادری ام چندان در اولویتم نبود. نه تنها سمیه که خانواده عمه فاطی از همان کارکترهای حاشیه زندگی فامیلی ما بودند. ما همه چیز را به نرخ پول خودمان ردیف می کردیم و بها می دادیم. عمه فاطی خیلی خوب این را می دانست. شب های جمعه که همه خانه عاطی جمع می شدیم یا بیشتر مهمانی های بعد افطار که کیف همه کوک بود، عمه جلوی در با سلام و احوالپرسی خیلی معمولی ...
رفاقت مادربزرگ و نوه تا پای شهادت
نگران شدم و خیلی زود متوجه شهادت مادر و خواهرزاده ام المیرا حیدری نژاد شدم؛ خبری که برایم بهت آور بود. موج انفجار و ترکش او از نحوه شهادت مادرش اینگونه روایت می کند: آنطور که برای ما روایت کرده اند خواهر، خواهر زاده و مادرم در مسیر برگشت از سمت گلزار بودند. آن ها در قسمت پایین گلزار نمازشان را به جای می آورند و در ادامه مسیر در لحظه انفجار به محل حادثه می رسند که مورد اصابت ترکش ...
تواضع سردار شهید عزیز الماسی بنیانگذار سپاه قدس، یک الگو برای جوانان امروزی
دو چندان شد. مدتی پس از آن نیز پدرش را از دست داد. در سال 1358 از هنرستان فارغ التحصیل شد و در مهر ماه سال 1359 به عضویت سپاه درآمد. وقتی جنگ تحمیلی آغاز شد او از اولین کسانی بود که به جبهه رفت.چند روزی که در مرخصی به سر می برد با مراسمی ساده ازدواج کرد و چند روز بعد باز به جبهه برگشت. سال 1365 در آزمون سراسری شرکت کرد و در دانشگاه اهواز قبول شد. بعد از قبولی در دانشگاه، خانواده اش را ...
میم مثل مادر، مثل محمد حسین
...، رابطه بسیار خوبی داشتیم؛ هرگز این طور نبود که رابطه به صورت مستأجر و صاحب خانه باشد زیرا اخلاق مادرم اینگونه بود و انگار برای مستاجرانش هم مادری می کرد؛ البته پدرم هم همینطور بود اما مادرم خیلی هوای مستاجرانمان را داشت و به عنوان دوست و همسایه با صفا و صمیمیت خاصی بزرگ شدیم؛ خدا را شکر ایام کودکیم با مواردی که امروزه وجود دارد از جمله چشم و هم چشمی، حسادت و فخرفروشی، همراه نبود؛ با تمام این ها ...
ضدانقلاب علی را هنگام نماز شهید کرد
عروسی های مردم محل می رفت و تنبک می زد تا مردم جشن و پایکوبی داشته باشند و شاد شوند. جمعلی همراه پدرم تنبک می زد، اما یک سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی که با امام خمینی (ره) و راهش آشنا شد دست از تنبک زدن در عروسی ها برداشت و روشش را عوض کرد. موسیقی را حرام می دانست. بعد مستخدم مدرسه ابتدایی عالمکلا شد. مدتی هم در قهوه خانه کار کرد. وضع مالی پدرم خوب نبود. مادرم در کار کشاورزی به پدرم کمک می کرد ...
سرگذشت تلخ زنی که عاشق مرد هوسران شد
...، من به بهانه دیدار با خاله ام به مشهد می آمدم و به خانه مجردی مسعود می رفتم چراکه خاله ام در یکی از کارگاه های خیاطی مشهد مشغول کار شده بود و خانواده ام تصور می کردند من نزد خاله ام هستم! بالاخره من و مسعود به طور پنهانی با هم ازدواج کردیم ولی ازدواجمان به صورت رسمی و محضری ثبت نشد! از سوی دیگر مادر مسعود او را از خودش جدا نمی کرد چرا که خیلی به مسعود وابسته بود و پدر مسعود هم آن ...
مرد معتاد پول نداشت مرد بی گناه را در پارک کشت / جنایتی که همه را شوکه کرد + جزییات
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از 27 اسفند ماه سال 1400 به دنبال ناپدید شدن مرد 55 ساله به نام مهدی آغاز شد. پسر وی که به پلیس آگاهی رفته بود گفت: پدرم کارمند یک شرکت خصوصی است. صبح ها سر کار می رود و غروب به خانه برمی گردد. او دیروز صبح از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. او به محل کارش نرفته و گوشی موبایلش خاموش شده است و ما نگران او هستیم. با این شکایت تلاش پلیس برای ...
گزارش جالب گل به خودی استاد اسدی توسط نجم الدین شریعتی وسط برنامه + فیلم
دیگر بیشتر از آن متصور نیست ، مادرم را بعنوان یک مادر و پدرم را بعنوان یک پدر و برای هر کدامشان یک جایگاه ویژه ای قائل هستم. اینطور نیست که بگویم کدام را بیشتر دوست دارم من هر کدامشان را در این جایگاهی که هستند بی نهایت دوست دارم و هیچ وقت کم نمی گذارم. نجم الدین در دومین تجربه خود سال 1385 اجرای برنامه پرسش و پاسخ دینی بنام زلال احکام را برعهده گرفت که خیلی زود مورد توجه ...
زنان در حفظ و ترویج ارزش های ماه رمضان در فرهنگ ایرانی و خانواده تأثیرگذار هستند؟
هوای خانه پدرم را کرده. سلیم دیگر مرا حفظ است. بعد اذان ظهر، مرخصی اش را می گیرد. برنامه اش را جور می کند تا باروبندیلم را جور کنم و یک روزه بروم خانه دومم. جوش کبوترهایمان را نمی زنیم. به قول سلیم هر کدامشان پر کشیده اند و رفته اند به محله دیگری. خوبی بچه کبوتر های من این است که هرجور پرشان را بزنم، باز یک ماه نرسیده برمی گردند به لانه پدر و مادرشان، البته تا زمانی که ما در آن لانه باشیم. اما در ...
گفتگو با دزد مسلح بانک شهر مولوی تهران/ ویدئو
پلیس است. فکرش را می کردی یک روز به عنوان یک سارق حرفه ای شناخته شوی؟ واقعیتش را بخواهید من از وقتی 10 سالم بود پدرم را از دست دادم، از آن به بعد مجبور شدم کار کنم تا مخارج زندگی خانواده ام را تامین کنم! هر دو خواهرم به فاصله کمی از هم ازدواج کردند و باید برای آنها جهیزیه می خریدم، همین شد نتوانستم ادامه تحصیل بدهم . این متهم در انتهای صحبت هایش از تصمیم وحشتناکی ...
می خواست مدافع حرم شود شهید دفاع از امنیت شد
آغاز می کند: من متولد سال1353، مادر سه فرزند هستم. پویا فرزند دوم من است. او یک خواهر کوچک تر و یک برادر بزرگ تر از خودش دارد. ما در کمالشهر کرج زندگی می کنیم. پسرم علاقه زیادی به درس داشت. 11 سال داشت که به سمت ورزش گرایش پیدا کرد. ورزش را با کاراته و تکواندو آغاز کرد و وقتی بزرگ تر شد، به سمت بدنسازی و کشتی هم رفت. هم خودش اهل ورزش بود و هم دیگران را به ورزش توصیه می کرد. سه مدال طلا در بدنسازی ...
سفر به ایران قدیم؛ خاطرات ثریا و خانوم، قطب زاده، جاه طلبی رزم آرا و... (+عکس)
خیال خودش خواست مرا آرام کند. گرچه نمی دانستم در دین ما یک مرد، در یک زمان نمی تواند دو خواهر را به زنی بگیرد ولی دانستن این موضوع، ابعاد تازه ای از فاجعه را پیش چشمم باز کرد. برای پدرم، گذشتن از مادر اهمیتی نداشت. پدرم به ثروت مادر نیازمند بود و بدون آن می بایست از بسیار چیزها چشم بپوشد. کانال عصر ایران در تلگرام تماشاخانه حضور ابراهیم رییسی در بلوچستان می تواند جل ...