سایر منابع:
سایر خبرها
خانواده کدام وزیر 14 کارخانه دارد؟!/ ماجرای تغییر بخشی از سخنان رهبری/ واکنش کاریکاتوری صداوسیما به ...
عالم بازیگری نگذاشته بودم ،ایشان باحضور خود درفیلم های کمدی کلی مردم را خندانده.واز بعد انقلاب در گوشه ای از میدان هفت تیر تهران،شرافتمندانه ،مشغول فروختن سیگار بوده وهست.وحالا حرف آخر این هنرمند زحمتکش را بشنوید:"حرف آخرم رابا صدای بلند می زنم که آی آقایان،ای مسئولان. اسدالله یکتا کار می خواهد فقط کار. و اگرحال امروز من برایتان مهم نیست وصدایم را نشنیدید، پس ازمرگم زیر تابوتم را نگیرید." ...
معلمی که دیگر نمی تواند کتاب بخواند
دوست دارم، البته اگر دوست هم نداشتم مگر می شود در تهران با این همه گرد وخاک خانه ای را به اما خدا ول کرد؟! قبل ترها البته تمامی این گل و گیاه ها طبیعی بود اما بعد از مدتی از بین می رفتند و من طاقت دیدن مرگ شان را نداشتم این شد که یک روز تصمیم گرفتم دیگر کمتر طبیعی بخرم. این ها گردگیری و تمیز کردن شان شاید زیاد باشد اما غصه از بین رفتن شان را نمی خورم. آشپزی هم که کلا سخت است. این که هرروز فکر کنی چی ...
خانواده ی خوش بخت
معنی عصا قورت داده را پرسیدم. بابا گفت: به آدم های خیلی جدی و شق و رق می گن. آزیتا گفت: مثل شما بابا جون. فضا با این حرف آزیتا خیلی سنگین شده بود که مامان با خنده از راه رسید و فضا را درست کرد. مامانِ رستم از بابایش طلاق گرفته. خودم شنیده بودم وقتی با مامان درددل می کرد و می گفت: شوهرم من رو درک نمی کنه! راستش بابا هم مامان را درک نمی کرد، چون آن روز که ...
ادعایی درباره واقعه ای تکان دهنده در زنجان
قسر در رفتن مقصر اصلی! یعنی پذیرفتن شکست از سوی شاکی. یعنی سکوت از ترس آبرو، یعنی بازنده شدن قربانی و قربانی شدن دوباره قربانی! و نامعلمی که نباید کسی او را بشناسد! آیا در این شهر فریادرسی برای ندا هست؟ وقتی با خانواده ندا که به دفتر روزنامه آمده اند، برای بار اول ملاقات می کنم، مادر به سختی خودش را کنترل می کند تا گریه هایش را کسی نبیند. پدر نیز از فشار واردشده به ارکان زندگی اش بهت ...
20فرد ثروتمند در طول تاریخ
20) فردریش وِیِرهاوزر ثروت: 80 میلیارد دلار فردریش شش ساله دانش آموز مدرسه ی لاترن در آلمان بود. وی همچنین پا به پای پدر و مادرش در مزرعه کار می کرد، تا اینکه بعد از مرگ پدرش به همراه خانواده ی خود به آمریکا مهاجرت کرد و در کارخانه ی تولید نوشیدنی مشغول به کار شد. بعد از 2 سال، وی در سال 1890 وارد صنعت ساخت و ساز و چوب شد. فردریش کار خود را با خرید زمین های جنگلی با مساحت زیاد، آغاز ...
استقلالی ها خیلی دارند مرا اذیت می کنند/ شاید فصل بعد به پرسپولیس بروم!
علیرضا بیرانوند گفت که اگر این اتفاق ها ادامه دار باشد دیگر به تمرین نفت تهران نخواهد رفت. ظاهرا دیروز در تمرین نفت تعدادی از هواداران استقلال به تو حمله کرده اند، تعریف می کنی که ماجرا چه بود؟ روز گذشته من به زمین تهرانسر رفتم تا خودم را برای تمرین آماده کنم. به یکباره متوجه حضور چند هوادار شدم. آنها طر فدران تیم استقلال بودند و با لحنی تند به من گفتند که چرا اینقدر در مورد ...
از اسطوره ای در خط میانی تا فاجعه ای روی نیمکت
کاپیتانی را از او دزدیده است و این دو با هم حرف نمی زدند. اشتباهاتم را می دانم. در سومین سالگرد هیلزبرو بود که با روزنامه سان مصاحبه کرد و شهر تا مرز دیوانگی پیش رفت. روزنامه سان همان روزنامه ای بود که حالا همه دنیا می دانند در خصوص آن فاجعه دروغ گفته بود. برای همیشه بابت آن تصمیم شرمنده ام. دفاعی از خودم ندارم. می داند که رویکردی اشتباه نسبت به بازیکنان داشته است. می دانم برخورد های تندی با ...
اینهمه اسکله های قاچاق متعلق به کیست؟
...؛ یعنی ایرانی که منادیِ گفتگوی تمدن ها بود از طرف حاکمیت آمریکا محور شرارت خوانده شد.” “آزادی در اندیشه، منطق در گفتگو و قانون در عرصه عمل از شعارهای کلیدی آقای خاتمی بود که من دوست داشتم در آن ایام که عده ای جامعه را به اغتشاش فرا می خواندند و قانون شکنی می کردند از اینکه قانون باید مبنای عمل باشد هم صحبت می کردند.” “سال 76 که آقای خاتمی در انتخابات پیروز شد، بعد از حدود ...
افسانه مامبای سیاه (بخش آخر)
. تنها بازیکنی که در یک بازی از 50 ضربه 60 امتیاز کسب کرده 10.مراسم خاکسپاری: صبح روز بعد حوالی ساعت 7 صبح کوبی از خواب بیدار شد. فنجانی قهوه نوشید و عازم کلیسا شد. خودم تنها رفتم. بعد از نزدیک 20 سال فکر می کنم یک تشکر به خدا بدهکار بودم. چندین سال بود به این لحظه فکر می کرد و مقدمات کار را خیلی قبل ترها چیده بود. امکان ندارد او کاری را بدون ...
من متوسلیان خودم را ساختم
تلاش کردم که خودم در فیلم دیده نشوم و بیشتر احمد متوسلیان دیده شود. ازسوی دیگر، من برای بازی کردن نقش متوسلیان، هیچ الگویی نداشتم و هر روز سه ساعت و نیم گریم سنگینی می شدم و به همین دلیل بود که در طول برگزاری جشنواره فیلم فجر، کسی من را نمی شناخت و من توانستم به راحتی در جمع مردم فیلم های جشنواره را تماشا کنم. لذا خوشحالم که شانس انتخاب شدن این نقش را داشتم و به دلیل صبری که در بازیگری داشتم احساس می ...
از مظلومی خواستم به من استراحت بدهد / مجیدی در تماس تلفنی مرا آرام کرد
. استقلال خانه من است و بازیکنان و مربیان این تیم مانند اعضای خانواده ام هستند. این حرف ها مطرح نیست و همه واقعیت این بود که مظلومی مرا به دلیل مشکلات روحی و بی انگیزگی از حضور در تمرینات محروم کرد و شخص دیگری در این موضوع دخیل نبوده است. مطرح کردن این گونه شایعات کذب و تحلیل ها توسط ذهن های بیمار و بعضی از رسانه های مغرض انجام می شود. ...
عمران زاده: به خاطر باخت در دربی، چند شب خواب نداشتم | اعضای باشگاه استقلال مانند خانواده من هستند
، صحبت هایی در همین خصوص مطرح کرده که در ادامه می خوانید: * پس از دربی در تمرین ها حضور نداشتی ! دلیلش چه بود ؟ - به خاطر باخت در دربی، همه مجموعه استقلال و هواداران و از جمله خودم خیلی ناراحت بودیم. هواداران هم به شدت از ما انتقاد میکردند. تا چند شب نمیتوانستم بخوابم و اعصابم به هم ریخته بود. در تمرین قبل از بازی با فولاد هم آقای مظلومی پرسید چرا ناراحتی که من هم جریان را گفتم ...
از حال و هوای شهر لستر چه خبر؟؛ از سوسیس های آبی رنگ تا واردی چینو به جای کاپوچینو!
کاترین داونز یکی از خبرنگاران ورزشی BBC که مقیم شهر رم است، به منظور بازدید از محل زندگی آباء و اجدادی رانیری پس از تماس و هماهنگی با برادر کلودیو رانیری یعنی کارلو رانیری و پسرش جورجو، از شهر لستر راهی رم شد. او از شهر رم به سمت شمال این شهر حدود یک ساعت رانندگی کرد تا به فورملو محل اقامت خانواده رانیری برسد اما ناگهان و پس از نزدیک شدن به آن منطقه، خانواده رانیری به تماس های تلفنی او پاسخی ندادند ...
میخواهید قربانی خیانت نشوید بخوانید
ضربه جبران ناپذیری بر عفت عمومی و زندگی شخصی و دینی انسان وارد می کند. بی بند و باری در معاشرت ها باعث گسستگی و اختلاف در نظام خانواده ها و تضعیف مبانی دینی و مذهبی می شود. این در حالی است که شایع ترین افت آزادی بی حد و حصر روابط میان دختر و پسر به وجود آمدن عشق و عاشقی های گاه خطرناک است که هم اکنون برخی خانواده ها در ایران با عوارض آن روبرو هستند حتی با پیشروی این معضل در بین متأهلان ...
25 رجب و شهادت موسی بن جعفر علیه السلام
عِنْدَ الْحِساب؛ پروردگارا، از تو می خواهم راحتی و آسایش را زمان مرگ و عفو تو را در وقت حساب روز قیامت.[2] و نیز مکرّر می خواند: عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبْدِکَ فَلْیَحْسُنِ الْعَفْوُ مِنْ عِنْدِکَ؛ پروردگارا، گناه بنده تو بزرگ است، پس عفو تو نیز باید نیکو باشد.[3] موسی بن جعفر علیه السلام شب ها برای بیچارگان و بیوه زنان و یتیمان، زر و نقره و آرد و خرما می برد و ...
اشعار شهادت امام کاظم (ع)
...> گاه چون شمع مرا سینه سوزان چه کنم آرزویم به جهان دیدن روی پسر است سوختم،سوختم از آتش هجران چه کنم؟ کنج زندان،بلا گشته ز هجران رضا تیره روز من از شام غریبان چه کنم نه رفیقی به جز از دانه زنجیر مرا نه انیسی به جز از ناله و افغان چه کنم به خدا دوری معصومه و هجران رضا می کشد عاقبتم گوشه زندان چه کنم از وطن کرده مرا دور، ...
عزت الله رمضانی فر: انتظامی و مشایخی، زیرآبم را زدند!
...، رد می شدم که دیدم انتظامی و مشایخی با مهرجویی، بگو مگو می کنند. بی توجه گذشتم و اهمیتی ندادم. فردای آن روز، یکی از نگهبان ها که می شناختمش، من را کنار کشید و گفت: دیروز که برای آقای مهرجویی و بازیگرها، ناهار گرفته بودم، درباره ی شما حرف می زدند. مشایخی و انتظامی به مهرجویی می گفتند که نقش اصلی فیلم، مش حسن است، نه این رمضانی فر! چرا باید نقش پر رنگی داشته باشد؟! خلاصه که انتظامی و مشایخی ...
مشق عشق آقا معلم در دوبند / مدرسه ای که محرومیت و معصومیت در آن موج می زند+تصاویر
قدیمی این روستا دانش آموزانی بسیار دوست داشتنی و خون گرم مشغول تحصیل هستند که با دیدن ماشین به سمت درب حیاط دویدند . مهمان نواز بودند و با دیدن هر غریبه ای در روستا به استقبال می آمدند. بعد از احوالپرسی گرم با دانش آموزان دوست داشتنی دبستان عشایری شهید زرین دوبند آقا معلم به سمت ما آمد . از حضور دانش آموزان در حیاط مدرسه می شد حدس زد که زنگ ورزش آنها بود . ...
داستان تلخ دختری افغانی که 4 بار از پدرش باردار شد
، غم به چشمانش می دود گفت: ترسیده و شوک زده بودم و فقط یک گوشه کز می کردم. پدرم به مادرم فرصت نمی داد چیزی بگوید یا اعتراضی کند. وقتی باردار شدم پدرم خانه ای در محله دیگری از کابل پیدا کرد و از آنجا به بغلان رفتیم. در آنجا بچه به دنیا آمد و پدرم او را به صحرا برد و در آنجا رها کرد و من هرگز این کودک را ندیدم. اما این پایان کار نبود، خاطره چهار بار دیگر نیز باردار شد اما نزدیکانش که از جنایت پدر ...
مرارت های امام کاظم علیه السلام
...: این چه حالی است که داری؟ کنیز پاسخ گفت: این حال، حال موسی بن جعفر است. من نزد او ایستاده بودم و او شب و روز نماز می گذارد. چون از نماز فارغ شد زبان به تسبیح و تقدیس خداوند گشود. من از او پرسیدم: سرورم! آیا شما را نیازی نیست تا آن را رفع کنم؟ او پرسید: مرا چه نیازی به تو باشد؟ گفتم: مرا برای رفع حوایج شما بدین جا فرستاده اند. گفت: اینان چه هدفی دارند؟ کنیز گفت: پس نگریستم ناگهان ...
کارشان از نقد گذشته بود فحاشی می کردند/آقا فرمودند: آقای هاشمی همسنگر دیروز ما بود، ولی معلوم نیست امروز ...
ممکن است نقدهایی به فلانی داشته باشم، ولی شما چرا این حرف ها را اینجا به من می زنی؟ برو به خود ایشان بگو. در هر حال هر دو و هرکدام به گونه ای، علیه من حرف زده بودند! از همه اینها جالب تر اینکه در شب انتخابات که قانوناً تبلیغ ممنوع بود، عده ای در اطراف حرم و تعدادی هم در مناطق جنوبی شهر- که قشر مستضعف و آسیب پذیر زندگی می کنند- خانه به خانه را زده و لیست اصلاح طلب ها را به دست مردم داده ...
دزدان پایتخت دوباره به خط شدند
قبل از سال نو دستگیر شدم و 15 روز بعد یعنی روز 9 فروردین ماه با گذاشتن سند آزاد شدم. متأهلی؟ بله دو تا دختر دارم. همسرت می داند که سرقت می کنی؟ بله. به نظر من سرقت هم یک شغل است. شما قبول می کنید دخترت با یک سارق ازدواج کند؟ بله. اگر درآمد خوبی داشته باشد قبول می کنم. پس چرا در مقابل عکاس ها جلوی صورتت را می گیری؟ (سکوت می کند) در روز چند تا ...
ارزش سخاوتمند
محمدمهدی رشادی امام کاظم(ع) فرمود: شخص سخاوتمند انسان خوش اخلاقی است که در پناه خدا قرار گرفته است و حق تعالی او را تا به بهشت داخل ننماید، رهایش نمی کند. خدا هیچ پیامبری را نفرستاده مگر آنکه سخاوتمند بود. همیشه پدرم مرا به سخاوتمندی و خوش اخلاقی سفارش می کرد تا اینکه به جوار حق پیوست. (تحف العقول، ص 435) چیستی سخاوت و تفاوت آن با ایثار سخاوت یا جود، ضد بخل و شح است و نوعی صفت و ...
پاتک پلیس پایتخت به 131 سارق و زورگیر
شناسایی کردید؟ من کارگر هستم و چند روز قبل از سرقت به خانه ویلایی رفته بودم تا کارهای کنده کاری حیاط را انجام دهم. آنجا بود که متوجه شدم مرد خانواده بیشتر وقت ها به سفرکاری می رود. نقشه سرقت کشیدم و با همدستی 2نفر از دوستانم شبانه از دیوار به حیاط پریدیم و وارد خانه شدیم. کسی داخل خانه نبود؟ زن میانسالی بود که وقتی مرا دید وحشت کرد. با چاقو به سمتش حمله کردم و ...
خاطراتی از سید علی اکبر ابوترابی
، ولی هر کس برای احوالپرسی یا هر موضوعی دیگر پهلوی ایشان می آمد، آن بزرگوار، تمام قد در مقابلش به احترام می ایستاد. یک بار به ایشان گفتم شما راحت باشید، خسته می شوید. سخت است این همه در مقابل افراد بلند شوید و تعداد افرادی که به سراغ شما می آیند، زیاد است. فرمود: با هر کس که مواجه می شوم، احساس می کنم با پدرم برخورد می کنم. بنابراین، برخود واجب می دانم بایستم و احترام بگذارم . تأثیرگذاری بر ...
سردار آزمون کی ازدواج می کند؟
... زمان فکر کردن به را ازدواج را ندارم! هنوز زمان فکر کردن به این مساله را ندارم و با توجه به حرفه ای که در آن مشغول هستم هنوز تمرکزم را روی چیزهای دیگر معطوف کرده ام. هر زمان که آمادگی و اعتماد به نفس لازم این کار را داشتم ازدواج خواهم کرد. گنبد شهر اسب من در شهری رشد کرده ام که رشد و پرروش اسب در آن رایج است و خودم هم خیلی اسب دوست دارم. نه اسب دارم و همه ...
کلودیو رانیری؛ مربی پولادین باشگاه لسترسیتی
باریکش خود را مشغول می کنیم. باز هم کسی جواب تلفن ما را نمی دهد. مرد عابری با اشاره به سمت دیوارهای بلند کاخ کیجی (محل اقامت نخست وزیر ایتالیا) می گوید: خانواده رانیری در آن قسمت از مرکز قدیمی شهر زندگی می کنند. او به ما چند شماره تلفن دیگر می دهد تا شاید از آن طریق بتوانیم آنها را پیدا کنیم. ولی باز هم کسی جواب تلفن را نمی دهد. بستنی خریدیم و به تماشای قسمت های دیدنی ...
جمع آوری 177 ماهواره با نامه خیرخواهانه بسیجی گچکار
نوشته بودم که ماهواره خود را تحویل بدهید تا یک دستگاه گیرنده دیجیتال به شما بدهیم و زیر برگه ها نیز شماره تماس خودم را قید کردم. این فعال عرصه جهاد فرهنگی در مصاحبه اش، درباره اعتماد مردم به فعالیت وی می گوید: فقط این را خدمت شما بگویم که باید صادقانه با مردم حرف بزنید. با وجود همه مشکلات و مفاسدی که جامعه ما را در بر گرفته است، اما عامه مردم و والدین علاقه مند به سرنوشت خانواده و فرزندانشان هستند ...
کرامات و معجزات معتبری از امام موسی کاظم علیه السلام
. من نشستم تا حضرت از رازهای نهانی فارغ شده، آنگاه به احترام حضرت از جا برخاستم به من فرمود: نزدیک مولای خود بیا و بر او سلام کن من حسب الامر نزدیک رفته عرض سلام کردم کودک گهواره که بر پیران عالم استادی توانا بود سلام مرا به زبان فصیحی پاسخ داد و فرمود هم اکنون به خانه برو و نام دخترت که دیروز نامگذاری کرده ای تغییر بده زیرا آن نامی است که خدا دوست نمی دارد. آری چنان بود دختری داشتم و او را حمیراء ...