سایر منابع:
سایر خبرها
مصاحبه ای خواندنی با خالق جناب خان و ببعی (عکس)
، یه دابسمش روتین، همه مون فکر می کردیم حالت روتین دابسمشه دیگه... هم من هم سجاد. بعد از شبش شروع شد. از فامیلای نزدیک مون زنگ زدن که محمد تو مگه نگفته بودی که آقوی همساده تویی؟ چرا دروغ می گی؟ و یه جا عکس من با همساده بود که نوشته بودن این آقا می خواد خودشو معروف کنه و فلان. بعد به سجاد بنده خدا گفتم، کلی جفتی خندیدیم و سجاد تو برنامه بعدی خندوانه گفت: بابا من دابسمش کردم اونو، ولی فامیلمون دارن ...
روایت یک زن از غیرت تکاور ایرانی
پنج مجروح داخل آمبولانس با دیدن این صحنه پیاده شدند و به کمک ما آمدند. هر کس گوشه ای از بدنش را گرفت و او را داخل آمبولانس گذاشتند. دوباره حوله را جا به جا کردم و به برادری که کنارش بود گفتم: این تکاور سید است، به خاطر خدا دستت را روی زخمش بگذار و فشار بده تا شدت خونریزی کمتر شود و به بیمارستان برسد. برای آخرین بار دستم را بر زخمش گذاشتم و أَمَّن یُجیبُ المُضطَرَّ إِذَا دَعاهُ وَ ...
کمدی عاشقانه دنیا، ساسی و طلا!
قلعه نویی بود و منجر به مرگ پریوش اکبزاده شد، اسم دنیا جهانبخت سر زبان ها افتاد چرا که اولین کسی بود که این خبر را داد ولی بعد از آن، همچنان به روند عکس گذاشتن و عرض اندام کردن در اینستاگرام ادامه داد و هر روز هم فالوئرهایش بیشتر می شد تا روزی که ادعا کرد با ساسی مانکن در ارتباط بوده و اکنون ساسی دنیا را رها کرده بود تا با طلا روزگار بگذراند. طلا گلزار خدا پدر و مادر این ...
زندگی و زمانه ندا، خانواده و هم ولایتی هایش بعد از تعرض معلم روستا: بغضی که فرو نمی رود
مدرسه تون خوبه؟ درس هاتون رو خوب می خونین؟ -آره. من می خوام مهندس بشم. -تو مدرسه اذیتتون نمی کنن؟ -نه معلم جدیدمون خیلی خوبه. اذیت نمی کنه -معلم جدید؟ مگه معلم تون عوض شده؟ آره را می گوید و با کم رویی کودکی که با غریبه ای صحبت می کند می خندد. -چرا معلمتون رو عوض کردن؟ بی پاسخ فقط نگاه می کند. شرم را هم در نگاهش نگه داشته ...
گفتگو با مژده لواسانی جوانترین سردبیر تاریخ رادیو
خردسالان نیز در این برنامه حضور داشته باشند. مثل امروز که در برنامه فتیله و عموپورنگ هم بچه ها حضور دارند. از آن بچه ها که آن روزها از این طریق وارد رادیو شدند و بعد مجری قابلی شدند می توان خانم ژاله صادقیان را نیز مثال زد. من هنوز فایل صوتی آن برنامه را دارم که وقتی به من می گویند خودت را معرفی کن می گویم: بسم الله الرحمن الرحیم. من مژده خانم لواسانی هستم . تا این جمله را گفتم همه تعجب کردند و گفتند ...
عناوین روزنامه امروز + فال روزانه - فال حافظ پنجشنبه 30 اردیبهشت 1395
.... فال حافظ امروز متولدین خرداد : یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود***و از لب ساقی شرابم در مذاق افتاده بود از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب***رجعتی می خواستم لیکن طلاق افتاده بود تعبیر: در صدد این هستی که گذشته را جبران کنی و به عافیت برسی. به خاطر این پشتکار مژده ای به تو می دهند که نشان دهنده ی به پایان رسیدن غم ها و تاریکی هاست. در راه خدا بخشش ...
برادران شهید نمکی یادآور مظلومان دشت کربلا
مرد غریبه آمدن دنبالتان و پرسیدن کسی که تو مسجد کلاس قرآن داره پسر شما است؟ اسم شما را بردند و گفتن به بچه هایت بگو دست از کارشان بکشند و به ما بپیوندن و با ما همکاری کنند. روز بعد به سراغ رحمت تو مدرسه رفتند. سر کلاس درس بود که یکی از همکارانش او را صدا زد. آقای نمکی یکی جلوی در مدرسه ایستاده کارتون داره؟ رحمت از پشت پنجره بیرون را نگاه کرد. آری همان کسانی بودند که پدر قبلا گفته بود ...
روایت 2 دیدار با خانواده شهدا
خانه هم کوچک و تک خواب است. پدر خانه نیست و مادر به دیوار آشپزخانه تکیه داده است و به حرف های رجایی گوش می دهد. رجایی می گوید: این خانواده 5 پسر داشتند. علی اصغر آخرین فرزند این خانواده بود. 4 فرزند ازدواج کرده بودند و علی اصغر مجرد بود. یک روز خدمت مادر می آید و می گوید مادر شما نماز و روزه می خوانی و خدا از شما قبول کند اما انصاف نیست که خمس فرزندانت را در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س ...
الهام حمیدی از ورشکستگی تا زندگی در برج معروف +تصاویر
داشت وگرنه کاری وجود ندارد؛ مگر آنکه براساس سابقه ای که دارید، پیشنهادی به شما شود که تا آن روز باید منتظر بمانید. این انتظار هم اصلا حس خوبی به دنبال ندارد. منتظر می مانم تا. . . برنامه من براساس صبر برای کاری است که دوستش داشته باشم؛ یعنی یک بار امتحان کردم و باری به هر جهت جلو رفتم و به خاطر بیکاری، اولین پیشنهاد را پذیرفتم در حالی که کار خوبی نبود و دوستش نداشتم. بعد از ...
ولادت حضرت مهدی(عج)از زبان عمه امام عسکری
فرزندی عطا می کند که سرور و آقای دنیا و آخرت خواهد شد. نرجس خاتون از سخن من خجالت کشید. سپس بعد از افطار، نماز عشاء را به جا آوردم و به بستر رفتم. چون پاسی از نیمه شب گذشت، برخاستم و نماز شب خواندم. بعد از تعقیب نماز به خواب رفتم و دوباره بیدار شدم. در این هنگام، نرجس نیز بیدار شد و نماز شب را به جا آورد. سپس از اتاق بیرون رفتم، تا از طلوع فجر با خبر شوم. دیدم فجر اول طلوع ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (111)
گفتم لوچیانو اسپالتی. یارو مربی آ اس رُم بود. 24. به نظرم پروژه عنکبوت سه رو باید اختصاص بدن به جمع آوری این دختر مدرسه ایا که با سیگار عکس میگیرن. 25. قیمت بازی فیفا16 واسه ps4 زده 185 هزار تومن. من اگه اینقدر میخواستم واسه فوتبال هزینه کنم الان خودم داشتم تو پرسپولیس بازی میکردم. 26. هر وقت یه تیکه از چیپس تو ماست میشکنه و نمیتونم درش بیارم صدای خواجه امیریُ میشنوم ...
گفتگویی جذاب با مرد تمام نشدنی فوتسال
شده است و جوانان بیشتر در خانه مشغول انجام بازی های کامپیوتری می باشند. شروع فوتسال ابتدا فوتبال بازی می کردم. زمانی که به مدرسه می رفتم، معلم ورزشم مرا تشویق می کرد و به من می گفت که تو در فوتبال موفق می شوی. آن زمان مسابقات مناطق کشوری در منطقه 7 تهران برگزار می شد که مسئول آن آقای مجید پروین برادر علی پروین بود که من در آن دوره از مسابقات بازی می کردم. همان دوران ...
اخلاق روحانیت در برخورد با دیگران
سرویس اندیشه جوان ایرانی به نقل از راسخون ؛ بخش مقالات دینی: نویسنده: رسول سعادتمند سیری در بیانات امام خمینی (ره) ملایمت، مؤثرتر از خشونت در مسائل، ملایمت و جهت رحمت بیشتر از جهت خشونت تأثیر می کند. من در زمان اختناق رضاخانی وقتی در مدرسه فیضیه صحبت می کردم، آنگاه که از جهنم و عذاب الهی بحث می کردم همه خشکشان می زد، ولی وقتی از رحمت حرف می زدم می دیدم ...
نقش مهران مدیری در مجری شدن یک خانم
و عموپورنگ هم بچه ها حضور دارند. از آن بچه ها که آن روزها از این طریق وارد رادیو شدند و بعد مجری قابلی شدند می توان خانم ژاله صادقیان را نیز مثال زد. من هنوز فایل صوتی آن برنامه را دارم که وقتی به من می گویند خودت را معرفی کن می گویم: بسم الله الرحمن الرحیم. من مژده خانم لواسانی هستم . تا این جمله را گفتم همه تعجب کردند و گفتند چه خانم هم میگوید. بعد از این اتفاق من کم کم پایم به رادیو باز شد تا ...
دانشجویانم جای فرزندانم هستند
تان را به یاد دارید؟ دوره ابتدایی ام را تا کلاس ششم در مدرسه ای نزدیک خانه سپری کردم. پدرم از کودکی در تهران بود و مادرم هم که تهرانی بودند. بعد از دبستان به دبیرستان انوشیروان دادگر رفتم و در آنجا دوره متوسطه را خواندم. در آن زمان رشته علمی و رشته ادبی وجود داشت. ما رشته علمی را انتخاب کرده بودیم ولی مدرسه انوشیروان دادگر سال ششم متوسطه را نداشت و در ایران فقط مدرسه شاهدخت و نوربخش بودند که ...
اسب زرّین
.... همه دسته جمعی پیش پدرشان رفتند و گفتند: - باباجان، تو هنوز این ایوان حیله گر را نشناخته ای. به ما می گفت که می تواند ملکه ماریا را به چنگ بیاورد. پیرمرد ایوان را صدا کرد و گفت: - برادرهایت می گویند که تو می توانی ملکه ماریا را به چنگ بیاوری. - پدرجان، به خدا من هیچ چیز درباره ی ماریا نمی دانم. پیرمرد حتّی نخواست حرف ایوان را گوش کند و گفت: - من این ...
بازتاب جلوه های حضرت مهدی (عج) در آیینه شعر حضرت امام
انقلاب اسلامی است . در این باره می توان گفت که حضرت امام خمینی ( س ) در فضای سینه ی خویش ، مجنون وار و فرهاد سان ، عشق مهدی ( عج ) را می پروراند و شادمانه بار هجر و وصال اورا بر سفت جان می کشد . عاشقم عاشق روی تو نه چیز دگری بار هجران وصالت به دل شاد کشم در غمت ای گل وحشی من ای خسرو من جور مجنون ببرم تیشه فرهاد کشم ( همان : 154 ) در پژوهش پیش ...
استاد فاطمی نیا:ائمه(ع)؛ مرآت و آیینه ی صفات خداوند
داده اند، هر چه می گویم که حدیثی درباره ی این موضوع نداریم، قبول نمی کنند. حدیثی هم دراین باره نداریم، حداقل یک منبعی نشان دهید. خداوند می خواهد که تو ده بار بگویی تا ترقّی پیدا کنی. بنده دیدم صد دفعه چیزی را گفتند که نمی شود، اما تحقق پیدا کرد. صدبار دعا کردی و درخواست کردی، عیبی ندارد، باز هم بخواه، خدا می خواهد صدایت را بشنود. هر چه بیشتر بگویی، معرفتت بیشتر میشود. مرآت ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی + تصاویر
، آقای کارگردان. ترانه علیدوستی با ظاهری ویژه و بی نقص در حال ورود به مراسم. گردن آویزِ مرغ آمین هم که تیر خلاصِ ترانه به خوشتیپیِ محض بود. +جانِ بزرگ آقا بلد نیستم! پام در رفته نمیتونم راه برم! - بیااا وسط! بلد نیستم نداریم! شیش شیش شیش تاییااا مامانم میگفت که از نوشتنات عاصی ام! گفتم مامان من پدر داستان نویسیِ فارسی ام! ...
میراث دار فرهنگ
خواندن و نوشتن هم نداشت، در مکتبخانه قدری قرآن، حدیث، بوستان و گلستان آموخته و حسب استعداد و پرورشی که داشت در نقل و بحث، ید طولایی یافته بود. متل ها و مثل ها می گفت و در تحلیل و تفسیرآنها از حکایات تاریخی بهره می گرفت و گاهی هم البته به وقایع روز نقبی می زد. علم رجال و انساب محلی را نیک می دانست و با عرف، آداب و رسوم و روایات تاریخی ابنیه و عقار ملکی و وقفی نیز آشنایی زیادی داشت و قدمت و غرض آنها را ...
معمای رابطه ترامپ با زن ها
اصرار کردم “نه، من ماهی می خورم”. دونالد پس از مهمانی به من گفت: “چرا به جای استیک ماهی خوردی؟” و من پاسخ دادم” چون اجازه نمی دهم کسی مرا وادار به انجام کاری که نمی خواهم بکند.” ترامپ از رفتار پدرش دفاع کرد: “او از روی علاقه و مهربانی این حرف را زد، زیرا فکر می کرد آن غذا برای تو بهتر است”. ترامپ بزرگ افکار سنتی خود درباره زنان را پنهان نمی کرد. زمانی که در سال 1980 پسرش ...
گزارش ویژه: چهره ویژه هفته آخر لیگ برتر چه کسی بود؟
کُرد کوبانی در صفحه اش همین حرف ها را با غلظت بیشتری تکرار کرد. اینکه عاشق ایران است و قصد خاصی نداشته و نباید برداشت سیاسی از کارش شود. دقایقی بعد پست را حذف کرد و حالا رسیده است به این کامنت زینال بندری . حتماً حسش حالا نسبت به وقتی شش دست بلوز و شلوار روی هم می پوشید تا شکل پسرها بشود و مثل آنها راه برود و لحظه ای که رفت توی ورزشگاه و پرسپولیس را فریاد زد با الان فرق می کند. این ...
در صفحه اینستاگرامش اسمش را حانیه خانم نوشته است اما آی دی اش شکیبا است. متولد 1374٫ از قرار معلوم اهل ...
گرفتند و صفحات ساختگی به اسمش ساختند. واکنش نشان داد و توضیح داد که جزو هیچ حزب و دسته ای نیست. به کشورش، قانون و مقررات و مذهب احترام می گذارد و فقط یک عاشق فوتبال است. حتی از ارگان هایی که زحمت برقراری نظم را کشیده اند هم تشکر کرده است. روز بعد با انتشار عکسی از دختران کُرد کوبانی در صفحه اش همین حرف ها را با غلظت بیشتری تکرار کرد. اینکه عاشق ایران است و قصد خاصی نداشته و نباید برداشت ...
فریبا: بهلولی واقعاً باشرف بود
به گزارش سایت رسمی روزنامه خبرورزشی؛ ملی پوش اسبق استقلال در رابطه با فوت بهلولی به خبرورزشی گفت: خدا رحمتش کند. در آموزشگاه ها مربی ام بود. وقتی 16 ساله بودم زیر نظر ایشان در مسابقات آموزشگاه ها بازی می کردم. سال 1350 بود و به مدرسه رهنما می رفتم؛ میدان منیریه. مرحوم بهلولی آموزش و پرورشی بود و چند فوتبالیست بزرگ شاگردش بودند. آقای حمید درخشان هم شاگرد ایشان بود. بهمن خان را همه به عنوان ...
هاشمی نسب: جناب خان دیر به پست من خورد وگرنه به پاری سن ژرمن می رفتم
ژرمن را با آن همه ستاره و هزینه قهرمان فرانسه می کند، هدایت صنعت نفت که کار مشکلی برایش نیست. ممکن است خود جناب خان صنعت نفت را بگیرد و اداره کند. ممکن است جناب خان به تو هم پیشنهاد بدهد؟ نه، نه البته به خندوانه که رفتم به من پیشنهاد داد مهمان برنامه شوم اما قبول نکردم چون آن برنامه مربوط به عقاب آسیا بود. پیشنهاد فوتبالی نداد؟ نه، جناب خان دیر به پست ما ...
فرهنگ در رسانه
که قیصریه را به آتش نمی کشند. او با بیان اینکه این جمله حرف های زیادی را در بر دارد، گفت: من رفتم تا صداوسیما با اقتدار به کارش ادامه دهد. انتشار اخبار منفی پیاپی، روح جامعه را منقبض و دچار انفعال می کند و اگر مناقشات را برجسته کنید فرصت را از کشور می گیرید این جملات، تیترهایی است که می توان به عنوان مهم ترین بخش صحبت های سخنران اصلی روز گذشته مرکز همایش های صداوسیما انتخاب کرد و در ...
از صندلی بانک تا کرسی ریاست فدراسیون دوومیدانی با مجید کیهانی
...، اردبیل و رشت رفتم. تمام این کارها را در یک روز و نیم انجام دادم. یک بار هم 8 شب به اصفهان رسیدم و تا 12 شب در جلسه بودم و نیمه شب با یکی از دوستانم به دنبال خریدن یک ساندویچ بودم. هدف من از گفتن این حرف ها این است که بگویم مسئله و انتقادها بعد از انتخابات فدراسیون به خاطر شخص کیهانی نبود و منظورم این نیست که بگویم من و دوستانم کار بزرگی کرده ایم. دوومیدانی ایران از لحاظ مدیریتی به ...
یک عصرتا غروب آفتاب با زنان معتاد و بی خانمان در شلتر بانوان شوش
چند نفر فروخته شده و آنها باید تخلیه اش کنند: جا و مکان نداشتم، مجبور شدم بروم هتل، یک ماه و نیم آنجا بودم ولی پولم که ته کشید رفتم سراغ مسافرخانه، چهارراه سیروس، سه ماه آنجا ماندم، وضع مالی ام خراب تر شد، رفتم اتاقی اجاره کردم، ماهی 50 هزار تومان، نمی دانستم خانه تیمی بوده، یک شب پلیس ریخت همه را گرفت، من را هم برد، التماس هایم بی فایده بود، ولی تبرئه شدم، بعد از21 روز. آوارگی ام از شب آزادی شروع ...
راز بهجت شدن آیت الله بهجت
. گویا زمین مسجد می فهمید قدم های آقا سبک شده است و میل رفتن دارد. مسجد بغض کرده بود. زمین تنگ شده بود و آسمان سنگین بود، ولی ما بی خبر. شاید همان روز بود به همسرش گفت: فلانی را در فومن می شناختی؟ این شعر را می خواند: یاران و برادران مرا یاد کنید// رفتم سفری که آمدن نیست مرا و این آخرین حرفش با او بود. روز بیست وششم هم می خواست به درس برود، آماده شده بود، ولی ناگهان تصمیمش عوض شد ...