نوعروس مشهدی دیر فهمید دلباخته دزد بیرحم شده
سایر منابع:
سایر خبرها
رابطه با زنان غریبه به خاطر چاق بودن همسر
زن 20 ساله گفت: فرزند آخرخانواده هستم. پدرم کشاورز است و از اوضاع مالی خوبی برخوردار بود. به همین دلیل هم زمانی که 14 سال بیشتر نداشتم برایم گوشی تلفن همراه هوشمند خرید و من این گونه وارد فضاهای مجازی شدم. طولی نکشید که در یکی از گروه های دوست یابی با متین آشنا شدم و در همان عالم هیجانی دوران نوجوانی به او دل بستم. این درحالی بود که به خاطر ترغیب و تشویق های خانواده ام از خوردن انواع و اقسام ...
درخواست زن جوان برای طلاق از شوهر شرور
لیلا بعد از دو سال زندگی مشترک تصمیم به طلاق گرفته است. او می گوید تحمل این زندگی برایش غیرممکن است. این زن برای اعتمادآنلاین از زندگی مشترکش می گوید. *چند سال با شوهرت زندگی کردی؟ پنج سال همسر مهرداد بودم و دو سالِ آن را به صورت مشترک زندگی کردیم. *چطور با هم آشنا شدید؟ سال آخر دبیرستان بودم که با او آشنا شدم. من عاشق مهرداد شده بودم. *مگر ...
شوهر بی رحم همسرش را آتش زد؛ رازی دردناک!
ماجرای این حادثه تکان دهنده هنگامی در شهرستان قوچان لو رفت که زن 42 ساله با چهره ای که از شدت سوختگی به حالت وحشتناکی درآمده بود، به منظور تظلم خواهی، به دادسرای عمومی و انقلاب قوچان رفت و پرده از رازی دردناک برداشت. به گزارش همشهری آنلاین، او گفت: حدود 8 سال قبل و برای مدت طولانی به عقد موقت مردی به نام حمید درآمدم تا شاید زندگی شیرینی را تجربه کنم اما مدتی بعد متوجه شدم همسرم به من ...
افشای راز قتل مرد تهرانی با نقشه زن خیانتکارش / دوست پسرش لو داد + عکس و گفتگو با پدر مقتول
تماس مادرم خودم را به بیمارستان رساندم، ساعت از 1 نیمه شب گذشته بود حامد همچنان در کما بود، تصمیم گرفتم تا اورا به بیمارستان خصوصی منتقل کنم صبح وقتی برای انجام کارهای اداری رفت بودم ساعت 10 صبح با من تماس گرفتند و گفتند پسرم فوت کرده وقتی وارد بیمارستان شدم حدیث بدون اجازه ما جسدش را تحویل سردخانه داده بود، در پرونده پزشکی او هم قید شده بود مرگ مشکوک و همین باعث شد من شکم به یقین تبدیل شده و از ...
مادرم برای فرار از بدنامی مرا نزد خاله ام فرستاد و خودش به آلمان مهاجرت کرد!
دلسوزانه دیگران گوش نکرد!... این جوان 30ساله ادامه داد:دیگر چیزی از حرف های پدرم نفهمیدم وآن قدر درتنگنای روحی وحشتناکی قرار گرفتم که در یک تصمیم احمقانه قصد داشتم خودم را با چادر مادرم حلق آویز کنم که او متوجه شد و مرا نجات داد. اکنون مادرم می گوید:پدرم در بیان این راز خانوادگی بزرگ نمایی کرده است وبخشی از این ماجرا حقیقت ندارد اما ای کاش ... گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است ...
عشق های خیابانی زن جوان کار دستش داد / با 2 پسر از 2 پدر به خانه پدری ام بازگشتم
خودشان پذیرفتند اما همچنان چشم دیدن مرا نداشتند چراکه معتقد بودند زندگی و آینده پسرشان را تباه کرده ام و آرزوهای آن ها را برای دامادی فرزندشان به باد داده ام! خانواده شوهرم مدام با نیش و کنایه های تلخ آزارم می دادند و مرا زنی خیابانی می خواندند که ناصر را فریب داده ام با وجود این ناصر همچنان عشق خودش را به رخم می کشید و مدعی بود که مرا با همه این تلخکامی ها دوست دارد اما همه این حرف ها ی ...
عاقبت دوستی خیابانی دختر دبیرستانی
ازدست دادم. در این شرایط جلال خودش را کنار کشید و دیگر سعی می کرد آرام آرام از من فاصله بگیرد ولی من که رسوایی بزرگی را در پیش می دیدم به ناچار از او شکایت کردم تا قانون تکلیف مرا مشخص کند. وقتی ماجرا به این جا رسید،خانواده جلال هم مجبور شدند مرا به عقد او درآورند؛ اگر چه من و جلال که روزی به قول معروف جز عشق چیزی در چشمان یکدیگر نمی دیدیم، اکنون حتی از نگاه کردن به چهره هم تنفر داشتیم. از ...
آهو فیلمی نمادین درباره عشق در زندگی است
متوجه این اشتباه شدم، تجدید نظر و انتخاب بازیگری دیگر در روزهای آغاز فیلم برداری، چنان تاثیری بر شرایط تولید می گذاشت که می توانست اصلا ساخته شدن فیلم را منتفی کند. بنابراین با یک نگاه واقع بینانه، سعی کردم در جریان ساخت فیلم، در میزانسن و به ویژه در مرحله تدوین، این نقص را به حداقل برسانم و فکر می کنم با وجود لطمه ای که این انتخاب به فیلم زده است، اما خلاصه کردن تمامی کیفیت فیلم در این نقص ...
ماجرای قرقی دانشگاه شریف؛ از ایران تا پرینستون آمریکا/ تحقیق در انحصار کشورهای سرمایه دار قرار گرفته است
به گزارش خبرنگار علم و فناوری ایسکانیوز ؛ نیما رهبر متولد 1354 در تهران است. پدرش مهندس برق و مادرش معلم دبستان بود. خانه شان خیابان شریعتی بود، ولی چون مادرش در مدرسه ای در کیان شهر (حلبی آباد) تدریس می کرد، نیما سال ها در خانه پدربزرگ و مادربزرگش در میدان خراسان می ماند و همانجا هم مدرسه می رفت که به قول خودش، بهترین خاطرات زندگی اش را در این دوران ساخته شد. از همان ابتدای مدرسه خیلی ...
نگاهی به خاطرات یک رزمنده دفاع مقدس به روایت دخترش سلام بر ابراهیم به دریاچه ماهی رسید
زیادی است. البته ما با خط به خط این کتاب زندگی کردیم و منی که متولد سال 70 هستم از بچگی تاکنون با ماجرا های این کتاب زندگی کرده ام. نقاط اوج داستان برای من اول عملیات کربلای 4، بعد ماجرای سد دز و فصل آخر جدایی پدرم از فرمانده و همرزمان شهیدش است، اما پدرم هرجایی از این کتاب را که مربوط به فرمانده شهیدش محمود مرادی شود با عشق دوست دارد. منبع: خبرگزاری مهر ...
من یک خیانتکار و هوسبازم ! / این مرد می سوزد !
به گزارش رکنا، مرد 40 ساله با بیان این که رفتارهای خیانت آمیز روح و روانم را در آتش عذاب وجدان می سوزاند به کارشناس اجتماعی کلانتری احمدآباد مشهد گفت: وقتی تحصیلات دانشگاهی ام به پایان رسید، مدتی را بیکار و سرگردان بودم تا این که بالاخره به استخدام یک شرکت خصوصی درآمدم و به صورت قراردادی مشغول کار شدم . آن زمان در یکی از روستاهای مرزی در خراسان رضوی زندگی می کردم و پدرم نیز اوضاع مالی خوبی نداشت ...
عروس بی بندوبار آبروی داماد را برد! / ترمه همه چیز را زیر پا گذاشت!
ناگهان همه چیز تغییر کرد و زندگی آرام ما به هم ریخت. مسعود پسر درس خوانی بود و مدام در مدرسه و کتابخانه برای ورود به دانشگاه تلاش می کرد. او شاگرد زرنگ دبیرستان بود و ما هم همه امکانات را برای موفقیت او فراهم می کردیم. اما یک روز متوجه شدم که پسرم به جای درس خواندن همواره با گوشی تلفن سرگرم است و حتی گاهی شب ها دیر به منزل می آمد و شام نخورده می خوابید. او مدام به بهانه درس ...
از تیرماه پرحادثه تا عکاسی که در پی شهرت به جنگ رفت
درون جوی آب پرت کردم، حرارت موتور تمام بدنم را گرم کرد. فکر کردم برای 4 تا عکس و معروف شدن ممکن است جانم را از دست بدهم و بمیرم. سریع ماشینی پیدا کردم و به آبادان برگشتم. جماعتی از دوستانم برای ساخت فیلم داستانی آنجا آمده بودند، برایشان آنچه دیده بودم را تعریف کردم. گفتند سوژه خیلی جالبی است، اما من سوار ماشین شدم و برگشتم. او در پایان سخنانش اذعان کرد: یک یا دو بار در موقعیت جنگ خودم ...