سایر منابع:
سایر خبرها
وسوسه سرقت طلاها جان زن جوان را گرفت
راه به جایی نبرد و او یک ماه بعد از حادثه، در شهرستان کرج دستگیر شد. جلال که چاره ای جز اقرار نداشت به جرمش اعتراف کرد و در شرح ماجرا گفت: مدتی قبل از حادثه بود که خواهر شوهر مقتول را صیغه کردم. در این مدت به خانه مقتول رفت و آمد داشتم و می دانستم که طلای زیادی دارد به خاطر همین وسوسه سرقت طلاهایش به جانم افتاده بود. روز حادثه هم با همین فکر از خانه ام در شهریار خارج شدم ...
محرم از رازهای مگوی سپاهان گفت
اردوی تهران امدیم. ایشان هر روز ما را ساعت 11 صبح تمرین می دادند تا فردا همه آزاد بودند. تا روز بازی که ارنج تیم را اعلام کنند و جلسه آنالیز را برگزار کنند. کمک های تهرانی ایشان حضور نداشتند و فردا در راه استادیوم کمک های ایشان گوشه اتوبان وارد اتوبوس شدند و... نویدکیا گفت: من به عنوان کاپیتان تیم شرایطم با این مسائل غیر حرفه ای جور در نمی آید. سال ها با ایشان همکاری کرده بودم و در تیم ملی ...
45 روز مقاومت و زندگی زیر باران گلوله
.... توجهی به حرف های آنها نداشتم زیرا می خواستم ادامه تحصیل بدهم و پرستار شوم. به آنها گفتم من برای شهرم نتوانستم کاری انجام بدهم و به همین دلیل تنها با یکی از جانبازان سپاه خرمشهر ازدواج خواهم کرد. سپاه خرمشهر متشکل از 150 نیروی نظامی بود که 120 نفر از آنها به شهادت رسیده بودند و بقیه نیز مجروح شده بودند. چند روز بعد نوشین نجار یکی از امدادگران همسرم را که از نیروهای سپاه خرمشهر بود و ...
فرهنگ در رسانه
الان آن طور که باید و شاید در رکاب حضرت آقا نیستم یعنی تا جایی که به نفعم باشد خودم را سرباز نظام معرفی می کنم ولی پشت پرده کار دیگری می کنم که هیچ سنخیتی با انقلاب اسلامی ندارد. به عنوان نقد سازنده باید گفت: وقتی یک تئاتر چهار روز اجرا می شود که معلوم نیست کجا هست و اعلام عمومی هم نمی کنند معلوم است که صرفاً می خواهند بیلانی بدهند و بودجه ای بگیرند، بعد آن وظیفه ای که ما باید همه را به تالارهای ...
افشاگری بی سابقه نویدکیا از اتفاقات پشت پرده سپاهان
.... آقای ربانی شاهد است که انتظار هم ندارم تایید کند چون ممکن است کارش را از دست بدهد. کاپیتان سابق سپاهان گفت: در لیگ قهرمانان آسیا در تاریخ 25 اسفند مقابل پاختاکور شکست خوردیم. بازی بعدی ما 12 فروردین مقابل ملوان بود. اول به ما گفتند 6 روز تعطیل هستیم و عملا هشت روز فرصت داشتیم. در این هشت روز هم دو روز استراحت داشتیم. بعد از آن و در آستانه بازی با ملوان دیدیم استیماچ در ایران نیست. به ...
سفالگری می کنم و حدیث یاد می دهم
. یعنی علاوه بر این که می دانستم دقیقا دنبال چه چیزی می روم و از دوستان روحانی درباره این کار زیاد پرس و جو کرده بودم، اما ملبس شدن به این لباس را هم دوست داشتم. به خاطر همین فرم ثبت نام را پر کردم و بعد براساس اولویت بندی، در آزمون شفاهی و مصاحبه شرکت کردم و معرفی شدم به حوزه علمیه حضرت عبدالعظیم در جوار حرم حضرت عبدالعظیم. در کار طلبگی چه چیزی مشوق شما بود برای ادامه راه؟ انگیزه ...
گزارش کامل برنامه نود در شب افشاگری ها
کرده گفت: موقعیت هایی که از دست می دادم بیشترشان را خودم از دست دادم. شاید به این خاطر بود که خودم آنها را درست می کردم و انرژی زیادی را صرف می کردم و باعث می شد تا فرصت را از دست بدهم. در مورد بازی با استقلال اهواز هم حدود 6 موقعیت گل از دست دادم و به این خاطر بود که بعد از اردوی تیم ملی در شرق آسیا و تفاوت ساعت دچار مشکل شدم. شاید اگر فرصت هایم و پنالتی ها را از دست نمی دادم یک رکورد خوب به دست ...
هر آنچه در برنامه دیشب نود گذشت + تصاویر
.... گزارشی از حواشی پیش از بازی صنعت نفت و فجرسپاسی منجر به صعود به لیگ برتر در سطح شهر آبادان پخش شد. آیتمی درباره فراز و فرودهای مهدی طارمی در فصل پانزدهم پخش شد و پس از آن آقای گل لیگ به عنوان مهمان ویژه به برنامه اضافه شد. بهترین بازیکن فصل از نگاه مردم و کارشناسان برنامه نود به سوالات مختلف پاسخ داد و گفت از چند تیم اروپایی پیشنهاد دارد و ممکن است فصل بعد ...
آموزگاری درنقطه صفر مرزی
اما حرف دلم را می زنم. بچه های اینجا را خیلی دوست دارم. شاید به بچه های فامیل اینقدر محبت نشان ندهم که به بچه های اینجا. سال اول عادت کردم، سال دوم راحت تر شد و از سال سوم به بعد علاقه مند شدم. امکان داشت به روستای نزدیک تری هم منتقل شوید؟ به خاطر کارهای درس پژوهی و مدرکم که ارشد است، می توانستم روستاهای نزدیک تر بروم ولی خودم قبول نکردم. چرا، چون بچه ها به شما ...
گزارش کامل برنامه نود در شب افشاگری ها
: موقعیت هایی که از دست می دادم بیشترشان را خودم از دست دادم. شاید به این خاطر بود که خودم آنها را درست می کردم و انرژی زیادی را صرف می کردم و باعث می شد تا فرصت را از دست بدهم. در مورد بازی با استقلال اهواز هم حدود 6 موقعیت گل از دست دادم و به این خاطر بود که بعد از اردوی تیم ملی در شرق آسیا و تفاوت ساعت دچار مشکل شدم. شاید اگر فرصت هایم و پنالتی ها را از دست نمی دادم یک رکورد خوب به دست می آوردم ...
کربکندی تیم ندارد و از من انتقاد می کند/ نمی خواستم با فرکی کار کنم
گفتم که همه ما از رفتن کرانچار ناراحت هستیم. وی ادامه داد: ما بعد از بازی با سیرجان که اتفاقاتی خاص را به همراه داشت به اردوی تهران آمدیم. ایشان هر روز ما را ساعت 11 صبح تمرین می دادند و تا فردا همه آزاد بودند. تا روز بازی که آقای فرکی ارنج تیم را اعلام و جلسه آنالیز را برگزار می کردند، دستیاران تهرانی اش حضور نداشتند. من در بازی گل گهر مصدوم شدم و احساس کردم به عنوان بازیکن ...
فصل هرس هنر و تجربه فرارسید
در این مسیر و زمینه کرده باشم . فیلم فصل هرس بهانه ای بود برای این که سرطان که دیده نمی شود و آمارش روز به روز بیشتر می شود را در جامعه پررنگ تر کنم. شاید برای آن کاری صورت بگیرد. بیشتر از هرچیزی می خواستم به سرطان بزرگ تری برسم به نام سرطان بی اعتمادی. بارها این مساله را در مصاحبه هایم گفته ام چون احساس می کنم که تا اعتمادی در جامعه وجود نداشته باشد کاری صورت نمی گیرد. تا من به تو و تو به من ...
پیاز ، هدیه روز معلم ! (+عکس)
تصورات عجیب و غریب و ماورایی از او دارند. یک خاطره جالب من از بچه ها به چند سال قبل برمی گردد. من صبح های شنبه معمولاً خسته از راه می رسم. یک روز بچه ها به من گفتند: اجازه شما آدمی؟! گفتم یعنی چه؟ بچه ها گفتند: یعنی شما خسته می شوید؟ گرسنه می شوید؟ اصلا غذا می خورید؟ که من مجبور شدم برای بچه ها توضیح بدهم که بچه ها من هم مثل بقیه آدمها غذا می خورم من هم نهار می خورم. من هم خسته می شوم حتی! اوایل ...
شهر من! چنین که تویی دوست دارمت
سال دیگر انتظاراتم بر آورده نشود چه غصه ها که خواهم خورد. این دست کارها شهر را دوست داشتنی تر می کند، مشارکت و سلیقه عمومی ارتقا می یابد. با انجام کارهای درست است که مردم در ادامه آن و در راستای خلاقیتی ناشی از تأثیر آن پدیده ها از بودن در شهرشان لذت می برند. مبادا این حرکت معقول و زیبا با آن همه فعالان و علاقه مندانش که مسلماً روزها با ذوق و شوق همت کرده اند تا این نمایشگاه مردمی را برای ما تدارک کنند در نیمه راه متوقف شود. امیددارم شهرهای دیگر نیز بدین شیوه همت کنند. تا باد چنین بادا !/روزنامه ایران ...
آتنه فقیه نصیری در برنامه فرزاد حسنی: مجبورم هفته ای یک آمپول بزنم تا...
مراجعه نکردم و نتیجه آن این شد که تعادلم را به طور کلی از دست دادم. بازیگر سریال خانه سبز افزود: ترسیده بودم و نمی دانستم چه اتفاقی برایم افتاده و در نهایت بعد از انجام ام آر آی و بستری شدن در بیمارستان، متوجه شدم که دچار بیماری ام اس شدم؛ شوکه شده بودم و باورم نمی شد چنین اتفاقی برایم افتاده، چیزی که ابتدا برایم خیلی سخت بود و نمی خواستم به هیچ عنوان انجامش بدهم این بود که دکترم می گفت ...
مشروح برنامه سوم خرداد نود
صدرنشینی بعد از 10 بازی با تفاضل گل منفی وجود ندارد. حسین کعبی بازیکن اسبق تیم ملی فوتبال ایران به بهانه قهرمانی لسترسیتی در انگلستان و استقلال خوزستان در ایران به برنامه نود آمد و گفتگوی ویژه ای با این بازیکن سابق دو تیم قهرمان ایران و انگلستان انجام شد.( ویدیو ) در میانه های صحبت با کعبی کلیپی به مناسبت روز مبارزه با دخانیات در مذمت کشیدن سیگار و قلیان و ضررهای آن پخش شد ...
در برنامه 90 چه گذشت
.... بعد دایی من را دید و به پرسپولیس آورد. خدا را شکر می کنم که در دو سال گذشته بد نبودم و خوشحالم امسال آقای گل شدم چون عزمم را جزم کرده بود. وی ادامه داد: قبول دارم در این فصل فراز و نشیب داشتم. این بهانه است اما شاید بازیکنان بزرگ دنیا هم چنین شرایطی را تجربه کرده باشند. باز هم خدا را شکر می کنم آقای گل شدم. مهاجم پرسپولیس خاطرنشان کرد: شرمنده هواداران شدیم. ما از اول ...
نگاهی به زندگی شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی
رضوی به تزکیه مشغول بودم، روزی پیری ناشناس بر من وارد شد و گفت: یا شیخ دوست دارم که یک اربعین، خدمتت را کمر بندم. گفتم: مرا حاجتی نیست تا به انجام آن پردازی. گفت: اجازه ده که هر روز کوزه آب را پر کنم. به اصرار پیر تسلیم شدم! هر روز علی الصباح به در اطاق می آمد و می ایستاد و با کمال ادب می خواست تا او را به کاری فرمان دهم و در این مدت هرگز ننشست. چون چهل روز پایان یافت، گفت: یا شیخ ...
نویدکیا:برانکو علی احمدی را پذیرفت،فرکی نه/کارم با سپاهان تمام شد
جلسه گذاشتند که قرارداد بازیکنان را پایین بیاورم.به جلسه رفتیم.به فرکی گفتم ممنونم که 300 میلیون به تیم کمک کردید.او ناراحت شد و گفت که اینطور نیست.شاید اشتباه من بود که از او حمایت کردم.وقتی بلند شدیم فرکی به من دست داد و همین را انجام می دهیم و قرارداد را 300 میلیون کم می کنم.من هم تشکر کردم.چند روز بعد از قول فرکی گفتند که قراردادش را کم نمی کند.من دیگر نمی توانستم از آنجا با او کار کنم. ...
عباس دست زد رو شانه ام و گفت: باید مرد باشی
خاک می شویم." آن روزها من کلاس های آمادگی برای حج می رفتم. جزوه هایم را نگاه می کرد و با من آن ها را می خواند. حتی معاینات پزشکی را هم آمد و انجام داد. ساکش را هم بسته بود. همه چیز توی ساکش آماده بود. یکی دو روز قبل از حرکت بود که فهمیدم نمی آید. به آقای اردستانی گفت: "مصطفی، من همسرم را اول به خدا، بعد به تو می سپارم." گفتم: "مگر تو نمی آیی؟" گفت: "فکر نکنم بتوانم بیایم." گفتم: "عباس جدا ...
رجعتی نو به فیلم های خاطره انگیز
که روشن شد صندلی ها خالی بودند. بعد با ورود هر بازیگری که نقشش شروع می شد، نور او را در حال دیالوگ گفتن قاب می گرفت و روی سن می می آمد. آنجا رضا بهبودی نقش اکبر عبدی را با هنرمندی تمام خواند که سخت ترین انتخاب ما هم بود. خیلی ها نیامدند برای این نقش و ترسیدند، یا برای مادر ؛ چون اکبر عبدی به طور شگفت انگیزی نقش خود را در این فیلم بازی کرده است. قرار است خودم این فیلم را کارگردانی کنم. مثلاً برای ...
فرهنگ در رسانه
نباید بتواند اینجا بیاید؟! ارگان های دیگری هستند که این موضوعات را پیگیری می کنند. هر وقت به طور مشخص نهادها و ارگان های مربوطه از ما توضیح خواستند ما حتما جواب می دهیم. من جواب نمی دهم به این حرف ها. چون از اساس این حرف ها قرار است بحث را منحرف کند. وقتی هم بحث منحرف شد هر کسی می تواند هر حرفی بزند. پس بهتر است راجع به اصل مطلب حرف بزنیم. آیا شما واقعا اجازه ندادید عوامل برنامه هفت به ...
ویسی: مگر دیوانه باشم که قول قهرمانی سپاهان را بدهم!/ به آنجا رفته ام انقلاب کنم، از کی روش کمک خواستم
خواستم که به من کمک کند چون سپاهان یک تیم کاملاً حرفه ای است که او نیز قبول کرد. ویسی در خصوص اینکه چه برنامه ای برای محرم نویدکیا دارد، گفت: با او جزئی صحبت کردم و باید ببینم که چگونه می تواند به ما کمک کند. وی در پاسخ به این سؤال که چه پستی برای نویدکیا در نظر گرفته است، گفت: هنوز فکر خاصی نکرده ام و اگر او خواست در تیم باشد در خدمتیم و اگر نه، این دیگر به مسئولان باشگاه ...
برخی با دعوت از مداحان معروف،قمار می کنند!
گذاشتم و فرار کردم. این ماجرا مربوط به سال 72 یا 73 می شود. بعدا هر چقدر که پیام فرستادم و معذرت خواهی کردم، قبول نکردند و دیگر به من اجازه خواندن ندادند. از آن شب به بعد به عنوان سینه زن به هیئت می رفتم و گذشت تا سال 74 رسید. در آن سال عباس صابری به شهادت رسید و به رحمت خدا رفت. از آن روز با خودم عهد کردم تا بیرقی که ایشان برپا کرده است را بالا نگه دارم. ما هم خادم امام حسین (ع) و هم خادم مردم هستیم ...
لادن پروین: بابا گفت بازیگر نشو!
...> شانس! کلمه عجیب و غریبی است. در همه مراحل زندگی شانس بخش مهمی است. بهتر است بگویم یک سهم مهم! یک عقیده و تلاش برای به دست آوردن. در کنارش تحصیل و تجربه فاکتوری مهمتر. نمی خواهم بگویم شانسی شانسی وارد این حرفه شدم، نمی خواهم خدای نکرده به خودم توهین کرده باشم. من دیر پا به این حرفه گذاشتم، درست، ولی وارد شدم چون خواستم، چون شناختم که بیایم، بمانم و ماندگار باشم. به نظرت معنی اینها شانسه؟ به ...
ویسی: مگر دیوانه ام به سپاهان قول قهرمانی بدهم؟
در آسیا را اکنون ندارد، احساس خوبی بعد از قهرمانی نداشتم. از هواداران خوزستانی عذرخواهی می کنم از همه هواداران خوزستانی عذرخواهی می کنم و امیدوار آنها از دست من ناراحت نباشند. من با مدیر باشگاه و هیأت مدیره صحبت کردم، من از این تیم جدا شدم چون نمی توانستم در استقلال خوزستان کار کنم و مأموریت من در این تیم تمام شده بود. دینم را به خوزستان ادا کردم وقتی تیم قهرمان ...
خاطره اولین عکاسی که به مسجدجامع خرمشهر رسید+عکس
گل و لای آنها را پوشانده بود. کاملا مشخص بود که اینها برای روزها و ساعت های آخر مقاومت در خرمشهر بوده و همینطور مانده است. من اینها را عکاسی کردم. جالب است که بدانید 6 الی 7ساعت بعد از عکاسی من اثری از هیچ کدام اینها نبود چون فاتحان شهر برنامه پاکسازی و نظافت شهر را بلافاصله آغاز کردند. ماشین ها و لودرها و همه چیز با خاک یکسان شده بود. یک نفر دیگر را نیز آنجا دیدم، فردی با عصا و با یک پا! رزمنده ...
می خواهم در سپاهان انقلاب کنم/ دیوانه نیستم که قولی بدهم
خصوص دیدار خود با کی روش خاطرنشان کرد: همه بازیکنان تیم ملی قابل احترام هستند و هر بازیکنی به سپاهان بیاید با آغوش باز وی را می پذیریم. من کی روش را همیشه دوست داشتم و هر کمکی به ما بر بیاید انجام می دهد. ضمن اینکه از وی برای حضورم در سپاهان کمک خواستم که پذیرفتند. سرمربی جدید تیم سپاهان درباره نحوه همکاری با محرم نویدکیا یادآور شد: باید بروم به اصفهان تا ببینم که محرم تکلیفش چه خواهد شد ...
ناگفته های شهید صیاد شیرازی از فتح خرمشهر: شگفتی از همفکری کامل با محسن رضایی و داد و بیداد متوسلیان
محاصره بودیم آن ها که رفتند، غبار غمی دل مرا گرفت. در دل گفتم: خدایا، با این قاطعیتی که در ابلاغ دستور نشان دادم، با این شرایطی که توی جلسه به وجود آمد و بعد هم خودت حلش کردی، حالا اگر این طرح نگرفت، آن وقت چه کار کنیم؟ دفعة بعد، توی اتاق های جنگ، نمی شود این طور دستور داد. چون یاد صحنه های قبلی می کنند. آن طرحی که به عنوان جرقة امید و امداد الهی در ذهن خود احساس کردیم، این بود ...
به بهانه سال روز آزادی خرمشهر: راه آهن لرستان، جنگ و شهادت
... یک روز با اعلام عمومی همه به ایستگاه رفتیم، متوجه شدیم قطار عبوری از اهواز تا تهران "قطار اسرای عراقی" است. جمع شدیم و موقع عبور پرسرعت و بدون توقف قطار از ایستگاه بعد از مرحوم "سید هاشم " که روی صندلی با شمشیری در دست شعار "مرگ بر صدام " دادیم! بعدها یاد گرفتیم "الموت الصدام" این طوری می خواستم صدای مان را به شیشه های بسته و اسرای مبهوت ایستاده پشت شیشه ...