سایر منابع:
سایر خبرها
آیا شانس وجود دارد؟
...، نه همۀ امتحان ها) یا وقتی که می گویند "قبل از مصاحبه، تو ترافیک گیر کردم"، با تعریف لامتغیر و ثابتی از شانسی که مادر یانگ در دخترش می دید، و بینی دخترش را نشانی از آن شانس ذاتی می دانست، فرق دارد. یانگ می گوید: "این چیزی است که متعلق به من است، و بیش از چیزی مثل پای خرگوش که برای خوش شانسی به گردن می اندازند، قابل اتکا است." این تمایز در ذهن او را به خود مشغول کرد. شما ممکن است ...
فاطمه(س) منشأ شب قدر است
فلسفی و عرفانی معتقد هستیم که حقایق این عالم مراتب نازلی از حقایق عالم ملکوت است و قرآنی که در نزد ماست تنزل یافته یک حقیقت ملکوتی است و حقیقت قرآن، قرآنی شهادت دهنده و سخنگو است، این مسلم است هر چیزی که در این عالم پایین است حقیقتی در عالم ما فوق دارد، حضرت(ع) می فرماید: فاطمه زهرا(س) منشأ شب قدر هستند. توسل ائمه(ع) در شب های قدر به حضرت زهرا(س) بیشتر می شد شب منشأ یادآوری ...
گلزار شهدا شاهرود در نخستین پنجشنبه سال میعادگاه عاشقان بود
به گزارش خبرنگار مهر، گلزار شهدا، امروز با نور، عشق و شور پذیرای دل های خسته ای بود که از جای جای شهرستان آمدند تا آئینه زنگار بسته دل هایشان را با زلالی نور یاران خدا بزدایند. امروز همه از پیر و جوان، زن و مرد آمدند تا بار دیگر با شهدای انقلاب اسلامی تجدید دیدار کنند، کدام سینه است که با شنیدن نجوای عارفانه مادر دو شهید بر سرمزارشان و یا اشک های همرزم سالهای دور شهدا از عشق مالامال ...
نقش الگویی حضرت زهرا(س)برای خانواده ها
عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا؛ خدا فقط می خواهد آلودگی را از شما خاندان [پیامبر] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند حضرت زهرا(س) در کانون اهل بیت پیغمبر(ص) قرار دارند. وی با اشاره به اینکه حضرت زهرا(س) دختر رسالت، همسر ولایت و مادر امامت هستند گفت: در این ایام مناسبت ترین فعالیت ها معرفی سیره حضرت به عنوان الگوی عملیاتی برای زندگی امروز خانواده ها و ...
کتابشناسی 36 سال زرتشتی پژوهی در ایران / به بهانه آیین 6 فروردینِ هموطنان زرتشتی
.... • پدیده مرگ و عالم پس از آن (از دیدگاه اسلام و زرتشت) زهرا قنبرپور، ویراستار: امیرحسین علیقلی، پلیکان، 292 صفحه، رقعی (شومیز)، چاپ 1 سال 1392، 1000 نسخه، 100000 ریال. • پریستارپزشکان و طبابت در ایران باستان: پزشکی در آثار زرتشت و شاهنامه فردوسی دیتریش براندنبورگ، مترجم: ویدا صادق زاده، مترجم: سوسن رئوفی کلاچایه، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد زنجان، 102 صفحه ...
چه کسانی به عیادت حضرت زهرا(س)رفتند؟
آن ها نسبت به من انجام داده اند، شکایت کنم ، امیرالمؤمنین(ع) فرمود: من ضامن شده ام که آن ها به ملاقات تو بیایند! دختر پیامبر(ص) عرضه داشت: اگر ضامن شده ای، خانه ، خانه توست، من نیز به هیچ وجه با تو مخالفت نخواهم کرد، آن کس را که می خواهی و صلاح می دانی، اجازه بده! به این شکل یا به هر صورت دیگری، حاکمان به خانه دختر پیامبر(ص) راه یافتند. وقتی نزد دختر پیامبر(ص) نشستند، سلام گفتند، به ...
علت پشیمانی خلیفه اول در پایان عمرخود
پایگاه خبری تحلیلی هم اندیشی: فرهنگ نیوز به مناسبت شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها در این مطلب، سوالی را پیرامون شهادت مظلومانه حضرت زهرا (س) مطرح می نماید و آن سوال این است که جناب خلیفه اول در لحظات پایانی عمر خود ، از چه پشیمان بود؟ پاسخ اجمالی: ما انسان ها معمولا از رفتارهای خود دفاع می کنیم. چه بسا ساعت ها مجادله می کنیم که در فلان مورد حق با من بود ، یا من درست رفتار کردم و درست ...
زندگی حضرت زهرا(س) و تعجب ملائک
خبرگزاری تسنیم : حجت الاسلام شیخ مهدی شریف در ایام شهادت بانوی دو عالم حضرت صدیقه طاهره(س) در یادداشتی به بیان نکاتی درباره مقام صابرون و امتحان و ابتلای مخلوقات و تشریح این نکته که فاطمه زهرا(س) بزرگترین امتحان شده عالم خلقت است، پرداخته است. در ادامۀ مشروح یادداشت حجت الاسلام شیخ مهدی شریف را می خوانید: یا متتحنه امتحنک الله الذی خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک ...
مهم ترین اخبار مازندران در زمستان 93
نشر ارزش های دفاع مقدس مازندران، گفت: همزمان با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) پیکرهای چهار شهید گمنام سال های دفاع مقدس در شهرهای زیراب سوادکوه و سرخرود محمودآباد تشییع و تدفین می شود. دوازدهم؛ علی نبیان معاون عمرانی استاندار مازندران، از مکاتبه با وزیر راه و شهرسازی برای حل مشکلات مسکن مهر خبرنگاران غرب مازندران خبر داد. دوازدهم؛ مرحله دوم ششمین دوره انتخابات هیئت مدیره ...
این مادر خودش را کنیز پسرش می نامد +عکس
همراه پسرش می گوید: سال 1355 به همراه خانواده راهی سفر بیت الله شدیم. آن زمان سید حسین 14 سال بیشتر نداشت اما مانند یک مرد کامل تمام اعمال را به جا آورد. در آن سفر به من سفارش میکرد مادر بازار و خرید همه جا هست، باید بیشتر از فضای اینجا بهره ببریم و در کوچه هایی که محل رفت و آمد پیامبر و ائمه علیهم السلام است وقتمان را سپری کنیم. دو سال بعد یعنی در سال 1357 هم مجددا به زیارت خانه خدا مشرف ...
نشانه های منافقین
در سومین شب برگزاری مراسم عزاداری فاطمیه مصادف با پانزدهم اسفندماه، حجت الاسلام مهدوی نژاد در ادامه مبحث عبرت های فاطمیه به موضوع تبیین نفاق به عنوان یکی از عبرت های مهم فاطمیه پرداخت. در ذیل خلاصه ای از سخنان قابل تأمل وی را می خوانید: دروغگویی و سوء استفاده از مقدسات یکی از مهمترین ویژگی های نفاق و اهل نفاق، دروغ و دروغگویی است، اصلاً مایه اصلی نفاق، دروغ است. نفاق یعنی دوگانگی ظاهر و باطن و خدا در قرآن به دروغ گویی منافقین شهادت داده است. یکی دیگر از نشانه های اهل نفاق این است که از مقدسات استفاده ابزاری می کنند. می فرماید: اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِیلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا کَانُوا یَعْمَلُونَ [1] از نام خدا، مقدسات، عناوین موردقبول و اعتماد مردم، مذهب، دین، شخصیت های مذهبی و در رأس آن خدای متعال استفاده می کنند، قسم می خورند و حرفشان را می زنند ولی این قسم سپر و پوششی است برای این که مردم را از راه خدا بازدارند. منافق از پیامبر(ص)، اهل بیت(ع) و مقدسات هزینه می کند تا بتواند کارهایش را پیش ببرد، اهداف شومش را محقق کند و باور مردم را به خودش جلب نماید. ظاهر فریبنده و جذاب منافق یکی دیگر از نشانه های اهل نفاق آرایش ظاهری آن هاست. وَإِذَا رَأَیْتَهُمْ تُعْجِبُکَ أَجْسَامُهُمْ [2] ؛ وقتی منافقین را نگاه می کنید ظاهر آراسته ای دارند. منافقین آدم های زشت و ژولیده ای نیستند و ظاهرشان جلب کننده، فریبنده و جذاب است. وَإِن یَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ [3] وقتی حرف می زنند مایلید به حرف هایشان گوش دهید چون خوش سخن و سخنورند. ویژگی های اهل نفاق کَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ یَحْسَبُونَ کُلَّ صَیْحَةٍ عَلَیْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ [4] ؛ مثل چوب های خشکی که به دیوار تکیه داده شده اند، هر ندایی از گوشه ای بلند می شود علیه خودشان می پندارند، این ها دشمن اند. از این ها حذر کنید! خدا این ها را بکشد. خصوصیت دیگر منافقین این است که تا کسی حرفی می زند تصور می کنند که علیه آن هاست، حتی گاهی مخالف سازی هم می کنند. ممکن است کسانی حرفی زده باشند که ربطی هم به این گروه نداشته باشد ولی جبهه سازی می کنند و آن افراد و حرف ها را در طرف مقابل خود قرار می دهند تا خودشان را بزرگ کنند. البته این رفتار آنها نشانه ترس هم هست؛ آن قدر نگران هستند که مبادا رسوا شوند هر جا حرفی زده شود سریع عکس العمل نشان می دهند تحمل مخالف را ندارد. کبر و غرور، نشانه دیگر اهل نفاق از نشانه های دیگر اهل نفاق کبر و غرور است. شخصی علی الظاهر ایمان آورده بود اما از دستورات پیامبر(ص) تخلّف کرد. اصحاب به او گفتند: برو در محضر پیامبر(ص) عذرخواهی کن. گفت: گفتید ایمان بیاور و اطاعت کن، اطاعت کردم حالا از من می خواهید بر او سجده کنم؟ او عذرخواهی را مترادف با سجده کردن و پرستش معنا کرد و این کار را انجام نداد. آیه نازل شد: وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَیْتَهُمْ یَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَکْبِرُونَ [5] ؛ هرگاه به آن ها گفته می شود بیایید تا پیامبر(ص) برایتان استغفار کند، گردنشان را بالا می گیرند و هنگاهی که نگاهشان کنید، متوجه خواهید شد که چه کبری دارند! خُب چرا گردن کشی می کنی؟! فتنه ای به پا کرده ای و جامعه ای را به هم ریخته ای، برو از پیامبر(ص) عذرخواهی کن. اما می بینی کبر آنها اجازه بازگشت به آنها نمی دهد بعد خدا می فرماید: سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفَاسِقِینَ [6] ؛ فرقی نمی کند تو(ای پیامبر) برای این ها استغفار کنی یا نکنی، هرگز خدا این ها را نخواهد بخشید. خُلف وعده در روایات و آیات نشانه های فراوانی برای اهل نفاق بیان شده است؛ مثلاً خلف وعده در روایات از نشانه های اهل نفاق است. روایت می فرماید: منافق وعده می دهد، خلف وعده می کند. [7] البته نه این که اگر یک نفر یک بار وعده ای داد و تخلف کرد این منافق می شود، نه بلکه کسی که [خلف وعده] شیوه و عادتش شده است. وعده هایی می دهد که نمی تواند یا نمی خواهد انجام بدهد و فقط وعده سر خرمن می دهد که خرش از پل بگذرد. منافق هنگام بی نیازی طغیان می کند وإذا استَغنی طَغا ؛ [8] وقتی بی نیاز می شود یا موقعیتی پیدا می کند و نعمتی به او می رسد، طغیان می کند یعنی به جای این که نعمت و موقعیت را از خدا بداند و شاکر خدا باشد، تصور می کند اندیشه، فکر، مال و راه او، دیگران را جذب کرده است و باعث موفقیتش شده است. نمی داند دل ها دستِ خداست و دنیا عرصه امتحان است. وقتی مردم به بنی صدر رأی دادند، مدام اعتماد مردم به خودش را بیان و تکرار می کرد، بعد کارش به جای رسید که طغیان کرد و جلو امام هم ایستاد! منافق شک دارد وإذا تَکَلَّمَ لَغا ؛ [9] منافق، زمانی که حرف می زند، حرف هایش لغو و بیهوده است. مؤمن در هر مکان و مجلسی ذکر خدا می گوید. منظور از ذکر خدا فقط سبحان الله گفتن و اذکاری از این قبیل نیست بلکه ذکر می تواند یک حدیث یا یک نکته معرفتی هم باشد. اما منافقین حرف لغو می زنند. اگر دو ساعت کنار یک منافق بنشینید هیچ چیز از او یاد نمی گیرید و گاهی حرف های ضد و نقیض می زند. منافق در حق و حقیقت شک دارد و این شک در عمل او مشاهده می شود. المنافقُ مَن یُری شکَّهُ فی عَمَلهِ [10] موقع عمل که می رسد، منافق نمی تواند به شعارهایی که داده عمل کند، معلوم می شود که به آن [شعارها] شک داشته است. عوامل شکل گیری نفاق در انسان گاهی ریاست طلبی و جاه طلبی باعث نفاق شخص می شود. مثلاً می خواهد به پست و مقامی برسد راست و دروغ را به هم می بافد، حق و ناحق می کند، ظاهر و باطنش دوتا می شود و به نفاق می افتد. گاهی به خاطر خودبرتربینی یا تخریب دیگران است. خودش را خیلی تحویل می گیرد دیگران را هم آدم حساب نمی کند. این خود برتربینی باعث ایجاد نفاق در او می شود. از نشانه های خودبرتربینی هم این است که دیگران را تحقیر و مسخره می کند. قرآن می فرماید: وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا کَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ کَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ [11] ؛ هرگاه به این ها گفته می شود که ایمان بیاورید مثل بقیه مردم(که پای حق، دین، خدا، ولایت، اسلام و شهدا ایستاده اند) می گویند ما بشویم مثل این آدم های نادان؟ این ها که عقل و شعور و سواد ندارند! بعد خدا می فرماید: اَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَکِن لَّا یَعْلَمُونَ [12] ؛ این ها خودشان نادان هستند، ولی نمی دانند. ضعف ایمان یکی از عوامل دیگر در شکل گیری نفاق، فقدان شخصیت، ضعف ایمان و روحیه است. فرمود: نفاقُ المَرءِ مِن ذُلٍّ یَجِدُهُ فی نَفسِهِ [13] . انسان به دلیل ذلت و خواری که در نفس خود احساس می کند، به نفاق می افتد. آدم عزیز که فیلم بازی نمی کند، آدم مؤمن که دو رنگ نمی شود و ظاهر و باطنش یکی است. آدمی که از درون احساس حقارت دارد، شخصیتش ناقص و ایمانش ضعیف است و به دروغ و دورنگی متوسل می شود. اقتدار مؤمنین: سبب شکل گیری نفاق در جامعه اقتدار مؤمنین در جامعه سبب شکل گیری نفاق می شود. وقتی حق، حاکمیت پیدا کرد باطل دیگر فرصت، توان و جرأت جولان پیدا نمی کند و زیر پوست حق مخفی می شود و اینگونه نفاق شکل می گیرد که البته این امر، نشانه حقانیت و اقتدار حق است نه ضعف حق. یعنی حق این قدرت را داشته که باطل را از اعلان رسمی و تظاهر علنی به زیر بکشد و او را به مخفیگاه ببرد. البته خطراتش باقیست. داشتن تکیه گاه: یکی دیگر از عوامل شکل گیری نفاق در جامعه یکی دیگر از عوامل شکل گیری نفاق در جامعه، وجود چهره هایی است که می توانند تکیه گاه منافقین باشد. منافقین به خودی خود می ترسند و زیر پوست حق مخفی می شوند ولی اگر کسانی را پیدا کنند که موجّه و مورد اعتماد اجتماع و ساده لوح باشند، به آن ها تکیه می کنند و معمولاً حول چنین شخصیت هایی جریان نفاق شکل می گیرد. عبدالله بن اُبی شخص ثروتمندی بود که روابط خاص سیاسی و اقتصادی با یهودی ها داشت و آنقدر در بین مرد موجه بود و به ظاهر اعتماد عموم را جلب کرده بود که در بین دو قبیله اوس و خزرج که جنگ های طولانی باهم داشتند، به عنوان حکم انتخاب شد. اما بعدها بخشی از جریان نفاق بعد از ظهور اسلام و حکومت پیامبر(ص) توسط همین مرد اداره شد. نمونه دیگر، ابوعامر است که قبل از اسلام زهدفروشی می کرد و برای خود بین مردم اعتباری کسب کرده بود. بعد از حضور پیامبر(ص) در مدینه به مکه فرار کرد و در آن جا، شروع به سازماندهی مخالفین پیامبر(ص) کرد و رئیس جریان منافقین شد و فتنه مسجد ضِرار نیز توسط او هدایت شد. ابوعامر پشتوانه مالی و انسانی شکل گیری نفاق بود به طوری که طلحه و زبیر از ابوعامر تجهیزات و شتران فراوانی برای جنگ جمل و مقابله با امیرالمؤمنین(ع) گرفتند. مثلث مخالفان در صدر اسلام 1. مشرکین مکه 2. منافقین مدینه و 3. یهودیان، سه ضلع مثلثی بودند که جریان نفاق در صدر اسلام، توسط این مثلث شکل گرفته و هدایت می شد. این ها عناصری بودند که جریان نفاق را در حکومت پیامبر(ص) دامن می زدند و توسعه می دادند. اقسام نفاق در یک تقسیم بندی باید نفاق را به دوسته تقسیم کنیم: 1. نفاق قدیم یا اکبر 2. نفاق جدید یا اصغر. وقتی می گوییم نفاق، قدیم و جدید ناظر به عنصر زمان است؛ یعنی زمان در تعریف این نوع نفاق دخالت دارد. اکبر و اصغر به نوع نفاق برمی گردد. نفاق قدیم(اکبر) نفاقی است که مسبوق به کفر است؛ یعنی سابقاً شخص کافر بوده و به دلایلی علی الظاهر اظهار اسلام می کند و اسلام می آورد ولی اصلاً ایمان در قلبش راه پیدا نکرده است. چون قبلاً و قدیماً کافر بوده، نفاقش خیلی بزرگ است. نفاق جدید(اصغر) نفاقی است که مسبوق به ایمان است. شخص ایمان آورده، سپس تغییر کرده و دیگر آن ایده ها و نظرات و اعتقادات قبلی را ندارد یا فقط به بعضی از آن اعتقادات ایمان دارد. چون فرد قبلاً مؤمن بوده و جدیداً به جرگه منافقین پیوسته است، نفاقش را نفاق جدید یا اصغر گویند. کسانی که بعد از ایمان، به نفاق می افتند نفاقشان یکسان نیست. بعضی عمیق تر و بعضی کمتر به نفاق می افتند. نفاقی که در بین مؤمنین زیاد دیده می شود ثعلبه در مدینه آدم فقیری بود که مرتب به پیامبر(ص) التماس می کرد، دعا کنید که خدا به من مال و منال بدهد. پیامبر(ص) هم دعا نمی کردند و می فرمودند: به مصلحتت نیست. بالاخره آن قدر اصرار کرد تا پیامبر(ص) برایش دعا کردند. خدا مال زیادی به او داد و او صاحب یک گله بزرگ شد چون در مدینه جا نبود، به بیرون مدینه رفت و آن جا مرتع بزرگی تدارک دید. آیه زکات نازل شد: خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً [14] ؛ ( ای رسول ما) برو از کسانی که اموالی دارند زکات بگیر. مأمور پیامبر(ص) پیش ثعلبه رفت تا تعدادی از گوسفندانش را به عنوان زکات بگیرد. او هم ناراحت شد که من این قدر زحمت کشیده ام، حالا مفت مفت بدهم برود؟! این که همان جزیه است و جزیه برای کفار است نه مسلمان ها. لذا زکات نداد. پیامبر(ص) وقتی شنیدند چند مرتبه فرمودند: وای بر ثعلبه! بعد آیه نازل شد فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ [15] ؛ وقتی خدا این ها را از فضل خودش بی نیاز می کند، بخل می ورزند، به خدا پشت می کنند و از ادای حق اعراض می کنند. فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِی قُلُوبِهِمْ إِلَی یَوْمِ یَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا کَانُوا یَکْذِبُونَ [16] لذا خدا نفاق را در قلب این ها می اندازد. یعنی کار این ها یک نوع نفاق است. این فرد دعای پیامبر(ص) را قبول داشت اما دستور زکاتش را قبول نکرد و این نشانه نفاق است. این نوع نفاق در بین مؤمنین زیاد رخ می دهد. منافقین زمان پیامبر(ص) بر همین اساس، منافقین زمان پیامبر(ص) طبق آیات قرآن به سه دسته تقسیم می شوند که هر کدام به سطحی از نفاق گرفتار بودند. 1. کسانی که در هنگام ورود پیامبر(ص) به مدینه، قلباً اسلام نیاوردند بلکه تظاهر به اسلام کردند و حتی با پیامبر دشمنی هم داشتند؛ مثل ابوسفیان. روایت داریم ابوسفیان یک لحظه هم ایمان نیاورد ولی گفت: أشهد ان لااله الاالله و انّ محمداً رسول الله . 2. کسانی که جزء مؤمنین بودند، هیچ نشانه ای از نفاق هم در آن ها نبود، اتفاقاً مجاهدت هایی هم کرده بودند، سابقه خدمت در اسلام هم داشتند ولی در طول مسیر، عوارضی پیدا کردند. به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظله) خراشی در دین آن ها وارد شد که اصلاح نکردند. کم کم این افراد به عناصر مزاحم، منافق و مخالف در جامعه اسلامی تبدیل شدند. این دسته از منافقین، حب جاه داشتند یا دنبال ثروت بودند؛ قبلاً مجاهدت ها کرده بودند ولی حالا طلبکار بودند و چون صحابی پیامبر(ص) بودند، می خواستند موقعیت بهتر و مال و منالی داشته باشند. بعضاً به دنبالش هم رفتند به خیلی از این اموال هم رسیدند؛ مثل طلحه و زبیر که وقتی از دنیا رفتند شمش های طلایی را که در خانه این ها بود با تبر می شکستند و تقسیم می کردند. هزار کنیز، هزار غلام، خانه های متعدد از چوبِ ساروج و... داشتند. آن وقت همین افراد که دنبال دنیاطلبی بودند وقتی امیرالمؤمنین(ع) به حکومت رسیدند، محضر ایشان رسیدند و گفتند: آقا ما در خدمت حکومت اسلامی هستیم. آقا اینها را تحویل نگرفتند. این ها رفتند و از مخالفین شدند. مواظب دنیاطلبی تان باشید مواظب دنیاطلبی تان باشید. گاهی حرص زدن، بخل، دنیادوستی و دنیاپرستی بذر کوچکی در دل ماست، که آنها را دور نمی ریزیم و هر دفعه که حرص می خوریم و حسادت می ورزیم، این درخت رذیله و شجره ملعونه، در وجود ما بزرگتر و وقتی سنی از ما گذشت، دیگر نمی توانیم آن را از ریشه بیرون بیاوریم و این نفاق باعث می شود که حتی در مقابل امام حق هم می ایستیم. منافقین امروز نشانه گروه دوم که مهمترین گروه در دسته های منافقین هستند و می تواند آن ها را برجسته کند و ما نیز می توانیم آن ها را شناسایی کنیم، همراهی کردن با دشمن است. این دسته از منافقین در زمان ما وجود دارند. کسانی که سابقه خوبی داشته اند، خدمت و مجاهدت کرده اند، ولی به خاطر عوامل مختلفی از جمله دنیاپرستی، حسادت، حب جاه، مقام و ریاست و... ناراحت شدند و به دلیل عدم خودسازی به عناصر مزاحم، منافق و مخالف تبدیل شدند. بعضی از آن ها کاملاً از ایمان توبه کرده اند و بعضی هنوز مختصری ایمان دارند. دشمن برای منافقین کف می زند زمان پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) شناخت این دسته از منافقین بسیار سخت بود ولی الان سخت نیست؛ چون در صدر اسلام دشمن خارجی به معنای جدی وجود نداشته یا بروز و ظهور نداشته است و مردم نمی فهمیدند. طبق دیدگاه حضرت امام(ره) اگر دیدی دشمن دارد برایت کف می زند بدان به خودی گل زده ای. با این شاخص راحت می توانیم این دسته از منافقین را بشناسیم. دسته سوّم دسته سوم منافقینی بودند که به قول امروزی ها تازه به دوران رسیده بودند، جدید الاسلام ها و جدیدالعهدها. یعنی کسانی که در زمان حکومت پیامبر(ص) به مدینه آمده بودند و آن جا اسلام آوردند. چه شد که این دسته منافق شدند؟ به تعبیر مقام معظم رهبری(مدظله) این ها دچار لغزش های مؤمنانه شدند [17] . اینان خود را اصلاح نکرده و از خود مراقبت نکردند بعد کم کم کارشان به جایی رسید که با همفکران خود در منطقه بماند گروهی را علیه پیامبر(ص) تشکیل دادند. لغزش های مؤمنانه لغزش های مؤمنانه؛ یعنی لغزش هایی که هر مؤمنی ممکن است پیدا کند.، مثل غرور، حسادت، لجبازی و... . البته این رفتارها آثاری دارد و اگر لجبازی کنی شیطان و نفست تو را می برد. اگر فهمیدی که اشتباه کرده ای، زود جبران کن وگرنه گرفتار می شوی. خداوند در عالم قواعدی دارد و می گوید اگر طبق این قواعد عمل کنید، هدایت می شوید و اگر طبق فلان قواعد عمل کنید، گمراه خواهید شد. اگر کسی با اختیار خودش به قواعد گمراه کننده عمل کرد، به ضلالت می افتد. وقتی می گویند خدا او را به ضلالت انداخته است، منظور چنین چیزی است. روش اهل نفاق مسئله بسیار مهمی که امروز با آن مواجه هستیم و باید از تاریخ صدر اسلام و ایام فاطمیه درس بگیریم، روش ها و شیوه هایی است که اهل نفاق برای مقابله و معارضه با پیامبر(ص) استفاده می کردند. یکی از این روش ها استفاده از شعارهای عامه پسند است. منافقین از شعارهای عامه پسند که عموم مردم و متدینین بپذیرند و بپسندند برای فتنه انگیزی استفاده می کردند. خونخواهی؛ شعار عامه پسند منافقان مثلاً شعار خونخواهی خلیفه سوم(عثمان)، برای عموم مردم شعار مورد قبولی بود. خوانخواهی عثمان یعنی این که حقی ضایع شده است و می خواهیم آن پرونده را را دوباره به جریان انداخته و حق را احیا کنیم. ابن ابی الحدید معتزلی از مورخین معتبر اهل سنت نقل می کند که طلحه سرسخت ترین آدم در جریان قتل عثمان بود و بعد از او زبیر بود. یکی دیگر از مورخین اهل سنت می گوید وقتی مردم خلیفه سوم را محاصره کرده بودند، طلحه برای این که خلیفه زودتر به قتل برسد راه ارسال نان و آب را بر وی بست؛ که آن جا امیرالمؤمنین(ع) غضب نمودند و توسط امام حسن(ع) و امام حسین(ع) برای عثمان آب فرستادند. حالا سال ها گذشته و این طلحه و زبیر و معاویه خونخواه خلیفه سوم شده اند! خونخواهی عتمان، شعاری بود که اگر 25 سال قبل از آن یکی از اینها چنین شعاری می داد مردم چپ چپ به او نگاه می کردند! امیرالمؤمنین(ع) در نهج البلاغه می فرماید: او (طلحه) عَلَم خون خواهی عثمان را برداشت؛ چون می ترسید زودتر خون عثمان از او مطالبه شود. خودش قاتل بود. طلحه عَلَم مخالفت با امیرالمؤمنین(ع) را برداشت و برای این که علی(ع) را زمین بزند یک شعار عامه پسند (خونخواهی عثمان) سر داد و زبیر را هم دنبال خود کشاند. حضرت(ع) فرمودند: إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَکُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ [18] ؛ این ها حقی را طلب می کنند که خودشان ضایعش کرده اند، خون خواه خونی شده اند که خودشان ریخته اند. اصلاح طلبی؛ شعاری منافقانه یکی دیگر از شعارهای عامه پسند، شعار اصلاح طلبی است. نه این که حتماً بخواهند بگویند ما اصلاح طلب هستیم. می خواهند بگویند ما آن کسی هستیم که کار را درست می کنیم. قرآن می فرماید: و اذا قیل لَهُم لاتُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ [19] ؛ (خطاب به منافقین) در زمین فساد می کنند و می گویند ما اصلاح می کنیم. می گوییم ارزش ها را خراب کردید! می گویند: ارزش ها چه ربطی به کاری که ما انجام می دهیم دارد؟! ما داریم عزت و آبرو را حفظ می کنیم! برای شما تلاش می کنیم. منافقین و شعار عقل گرایی و راستگویی یکی دیگر از شعارهای عامه پسند خردورزی و عقل گرایی است. ادعای خردورزی می کنند ولی قرآن می فرماید: أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَکِن لَّا یَشْعُرُونَ [20] همه بدانید این ها مفسد هستند، خودشان هم نمی فهمند و فکر می کنند که درست رفتار می کنند. این ها خودفریبی می کنند؛ شعار عقل گرایی و خردورزی می دهند، اما خود، عقل ندارند. یکی دیگر از شعارهایی که منافقین سرمی دهند، شعار راستگویی است. قرآن می فرماید: إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ یَعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ لَکَاذِبُونَ [21] ؛ وقتی منافقین پیش تو می آیند شهادت می دهند که ما خدا را شاهد می گیریم که تو رسول ما هستی و خدا می داند که تو پیامبر(ص) مایی. والله! خدا شهادت می دهد که این ها دروغ می گویند و تو را قبول ندارند. تمام این ها ظاهرسازی است. این ها ادعای راستگویی دارند، ولی دروغ می گویند. قرآن و روایات، مجموعه عبرت آموز قرآن و روایات برای این است که ما از تاریخ، آیات و روایات عبرت بگیریم و مبتلا نشویم. اگر کسی فکر کند که این قرآن با این عظمت فقط برای این نازل شده است که از روی آن بخوانیم و ثواب ببریم، باید فاتحه اسلام خواند! عربستان الان مرتب قرآن چاپ می کند و داعشی ها مرتب قرآن می خوانند اما سرِ شیعه، سنّی، مسیحی و... هم می برند. باید قرآن را بفهمیم و از این فهم برای کسب بصیرت و شناخت امروز جامعه خود استفاده کنیم، چرا که حق و باطل همیشه وجود دارد. شبهه-مکرو و حیله امیرالمومنین (ع) فرمودند: شبهه را از این جهت شبهه نامیدند که شبیه به حق است و تنها مومن با نور یقینش از آن نجات پیدا می کند. یکی از روش هایی که اهل نفاق برای پیشبرد اهداف خودشان استفاده می کنند، استفاده از شبهه و مکر و حیله است، مثل نسبت دادن امور غیرواقع به پیامبر(ص). در صدر اسلام نسبت های ناروا و دروغ به پیامبر(ص) می بستند تا کار خود را پیش ببرند. در خطبه 210 نهج البلاغه آمده، شخصی نزد حضرت امیرالمؤمنین(ع) آمد و گفت: این قدر روایات عجیب و غریب و ضد و نقیض از پیامبر(ص) نقل شده است و ما نمی دانیم کدام درست و کدام غلط است. حضرت فرمودند: کسانی که حدیثی برای تو نقل می کنند، چهار دسته هستند که پنجمی ندارند. نخست منافقی است که اظهار ایمان می کند و خود را مسلمان نشان می دهد؛ نه احساس گناه می کند و نه از معصیت دوری می جوید؛ بلکه از عمد به رسول خدا(ص) دروغ می بندد که اگر مردم بدانند که او منافقی دروغگوست، حدیث را از او نمی پذیرند و سخنش را راست نمی شمارند. ولی می گویند او یار پیامبر(ص) است. رسول خدا(ص) را دیده، از او حدیث شنیده و از او فراگرفته است. از این رو سخن او را می گیرند و از او می پذیرند. خداوند در قرآن ویژگیهای آن ها را بیان فرموده و اوصاف آنها را به روشنی برایت بازگفته. اینان پس ار پیامبر(ص) باقی ماندند و خود را با دروغ و بهتان و نیرنگ به پیشوایان گمراهی و دعوت کنندگان به آتش دوزخ نزدیک ساختند. آنان نیز امور مملکت را به این منافقان سپردند و زمام امور مردم را به دست ایشان دادند و به این وسیله آن ها دنیا را خوردند. بی شک مردم در کنار حاکمان و قدرتمندان و در پی دنیایند؛ مگر کسی که خداوند حفظش نماید این منافق یکی از آن چهار نفر است که احادیث پیامبر(ص) را نقل می کنند . مواظب باشید! ممکن است طرف صحابه پیامبر(ص) باشد اما منافق نیز باشد. صحابه پیامبر(ص) که معصوم نیست! او هم ممکن است خطا کند. صحابه هم ممکن است ناصالح باشد. آیا امام (ره) با شعار مرگ بر آمریکا مخالف بودند؟! آخر وصیتنامه حضرت امام(ره) هست که در زمان حیات من نسبت های ناروا به من می دادند و حرف هایی که من نزدم را به من نسبت می دادند؛ پس از من ممکن است بر حجم آن افزوده شود ولی ملاک و معیار برای شما صدای من یا خط و امضای من هست. هر حرفی را قبول نکنید. مثلاً می گویند: فلانی یار امام(ره) بوده است پس فرد خوبی است. این حرف که حجیت ندارد! بنابراین باید سند ارائه شود. گفتند امام(ره) با مرگ بر آمریکا مخالف بودند. چطور چنین چیزی ممکن است؟! امام(ره) حتی در وصیت نامه شان هم مرگ بر آمریکا گفتند! فدک و نسبتی ناروا به پیامبر(ص) یکی از احادیث دروغی که بر پیامبر(ص) بستند و در تواریخ هم نقل شده، این بود که پیامبر(ص) فرمودند ما انبیا ارث به جا نمی گذاریم و اگر چیزی بعد از خود جا بگذاریم صدقه است. با همین دلیل ده روز بعد از رحلت پیامبر(ص) فدک را از صدیقه طاهره(س) مصادره کردند. ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه اش، نقل می کند به اعتبار این حدیثی که دو سه نفر گفتند و ادعا کردند که از پیامبر(ص) شنیده اند، فدک برای مسلمین بوده است که پیامبر(ص) سهمی از آن را برای ذوی القربای خود کنار می گذاشته بقیه را به فقرا می داده اند. درحالی که این طور نبوده و اصلاً مشهور بوده که پیامبر(ص) فدک را به امر الهی به دخترشان بخشیدند و ایشان هم فقرای مدینه را با آن رسیدگی می کردند و برای خود چیزی نمی گذاشتند. کجای قرآن نوشته که انبیا ارث برجا نمی گذارند؟ حضرت زهرا(س) با اذن امیرالمؤمنین(ع) به مسجد آمدند با خلیفه صحبت کنند که فدک ارث من است. حضرت فرمودند: این چه حدیثی است که من یا فرد دیگری نشنیده؟! این چه حدیثی است که با قرآن مخالف است؟! مگر نگفتید کتاب خدا معیار است؟ کجای قرآن نوشته انبیا ارث به جا نمی گذارند؟! قرآن می فرماید: وَوَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ [22] ، یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ [23] چه طور انبیای دیگر ارث ببرند آن وقت به پیامبر آخرالزمان که رسید ارث به جا نمی گذارد؟! این که مخالف آیات قرآن است! ابن ابی الحدید می گوید: وقتی حضرت زهرا(س) فرمودند فدک برای من است خلیفه سوم گفت شاهدی هم دارید؟ بی بی فرمودند: بله دو تا شاهد دارم. یکی علی بن ابیطالب(ع) که برادر و پسرعمّ رسول خدا و جانشین اوست و اولین کسی است که اسلام آورد و دوم ام ایمن که زنی است که پیامبر(ص) فرمودند او(ام ایمن) راستگوست و اهل بهشت است. خلیفه گفت ام ایمن که زن است و شهادت یک زن هم که قبول نیست. علی بن ابیطالب(ع) هم که ذی نفع است (شوهر توست) شهادتش قبول نیست. بعد حضرت زهرا(س) احتجاجاتی کردند. ابن ابی الحدید می گوید: خلیفه سوم بعد از احتجاجات حضرت زهرا(س) روی منبر نشست و نستجیر بالله این عبارت را گفت: این حرف روباه ماده ای بود که شاهدش دُمش بود! [24] قصه آن چنانی شد که می دانید حضرت زهرا(س) با چشم گریان از مسجد برگشتند. امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: چه شد؟ حضرت زهرا(س) ماجرا را بیان نمودند. دو - سه مرتبه رفت و آمدهایی به مسجد شد. در مرتبه آخر امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: امروز تنها برو و به یادشان بیاور این کلام پیامبر(ص) را که فرمودند فاطمه(س) پاره تن من است. رضایت فاطمه رضایت خداست، غضبش غضب خداست. آیا فاطمه ای که رضایت و غضبش، رضایت و غضب خداست خلاف شرع عمل می کند؟ بی بی به توصیه امیرالمؤمنین(ع) رفتند و حرف خود را زدند و بالاخره خلیفه قلم و کاغذی برداشت و قباله فدک را پس داد. خلیفه دوم پیش خلیفه اول رفت و گفت قباله فدک را نوشتم و به فاطمه(س) برگرداندم. خلیفه عصبانی شد و داد و فریاد کرد. به هرحال دنبال حضرت زهرا(ع) به کوچه آمد. قباله دست بی بی بود و به خانه برمی گشتند. طبیعتاً با آن حالت نقاهت و بیماری که حضرت داشتند به سرعت راه نمی رفتند؛ در مسیر بودند و در آن کوچه ای که منسوب به کوچه بنی هاشم است. ناگهان مقابل بی بی ایستاد و گفت این چیست در دست تو؟ فرمود: این نامه فدک است که خلیفه برای من نوشته است. گفت: این نامه را بده من تا ببینم. بی بی استنکاف کردند و ندادند. اصرار کرد که بگیرد، اما بی بی ندادند. جلو رفت تا قباله را بگیرد و بی بی عقب تر رفتند. بالاخره قصه آن چنانی شد که می دانید. یک وقت مشاهده کردند که بی بی به روی زمین افتاده است و پاره های قباله فدک را باد به این طرف و آن طرف می برد. بی بی به سختی از روی زمین بلند شدند. حسنین(ع) زیر بغل های مادر را گرفتند. قبل از این که بی بی وارد منزل شوند، بچه ها در زدند. زینب(س) در را باز کرد و شاید اولین چیزی که توجهش را جلب نمود آن چادر خاکی بود.... [1] . منافقون، 2. [2] . منافقون، 4. [3] . همان. [4] . همان [5] . منافقون، 5. [6] . منافقون، 6. [7] . نهج الفصاحة، ص156. آیة المنافق ثلاث، إذا حدّث کذب و إذا وعد أخلف و إذا ائتمن خان . [8] . منتخب میزان الحکمة ، ص 566؛ تحف العقول، 212؛ المُنافِقُ إذا نَظَرَ لَها، وإذا سَکَتَ سَها، وإذا تَکَلَّمَ لَغا، وإذا استَغنی طَغا . [9] . همان. [10] . شرح آقا جمال الدین خوانساری بر غرر الحکم و درر الکلم ج2 ، ص 544 ، ح3551؛ إنَّ الْمُؤْمِنَ مَن یُری یَقینُهُ فی عَمَلِهِ، وَ الْمُنافِقُ مَن یُری شَکُّهُ فی عَمَلِهِ . [11] . بقره، 13. [12] . همان. [13] . تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 458، حدیث 10485. [14] . توبه، 103. [15] . توبه،76 . [16] . توبه، 77. [17] . بیانات در جمع سپاهیان و بسیجیان لشکر 10 سیدالشهداء؛ ؛ 1377/07/26دسته ی سوم از منافقین آن کسانی هستند که در یکی از آیات قرآن، از آنها اسم آورده شده است: و ما لکم فیالمنافق فئتین واللَّه ارکسهم بما کسبوا اتحبون ان تهدوا من اضل اللَّه ؛ که این، آن منافقینی هستند که مدینه آمدند و ایمان آوردند. بعد دچار همان لغزشهای مؤمنانه شدند، خودشان را حفظ نکردند؛ این لغزش ادامه پیدا کرد و کارشان به آن جا رسید که به یمامه رفتند و با پیغمبر اعلان جنگ دادند - یعنی منافق محارب - این دسته ی سوم است . [18] . خطبه 137 نهج البلاغه. [19] . بقره، 11. [20] . بقره، 12. [21] . منافقون، 1. [22] . نمل،16. [23] . مریم، 6 [24] . شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج 16، ص 212. ، ص 212. ...
یادکردی از شهید امر به معروف و نهی از منکر
. اما علی خلیلی پس از مدت ها مبارزه با این عارضه، سرانجام در تاریخ سوم فرودین سال 1393 دارفانی را وداع گفت و دو روز بعد به خاک سپرده شد. همزمان با ایام شهادت بانوی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و در سوگ بسیجی شهید علی خلیلی قطعه شهر مجروح با آهنگسازی و صدای سینا دستخوش منتشر شده است. این قطعه با شعری از میلاد عرفان پور و تنظیم بابک مافی و به اهتمام بشیر بی آزار و توسط واحد ...
بازهم پرواز بی بازگشت برای اهالی رسانه؛ پیام های تسلیت شخصیت ها و اهالی ورزش در پی کشته شدن دو خبرنگار ...
درجات را برای آن مرحوم و در ایام سوگواری حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مسئلت می نمایم. امید است در سایه الطاف لایزال پرودگار متعال و حضرت ولی عصر( عج ) صبر وشکیبایی ارمغان شما باشد. پیام تسلیت سرپرست اداره کل فرهنگ و ارشاد مازندران سرپرست اداره کل فرهنگ و ارشاد مازندران، جان باختن دو خبرنگار ورزشی کشور در حادثه سقوط هواپیمای ایرباس 320 شرکت هواپیمایی آلمانی را تسلیت گفت. ...
اجر نیروی انتظامی در قبال آبرو و جسم و جانی که می گذارد با خداست
، در واقع شما شعار قرآنی تان با مردم این است که ما اصلا در راه خدمتی که داریم اجری از شما مردم نمی خواهیم، نه اینکه به حقوق احتیاج ندارید، یعنی نمی توان اجر شما را داد. تولیت حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) گفت: اینکه پیامبر(ص) می گوید من از شما اجر نمی خواهم یعنی اجر رسالت اصلاً قابل پرداخت نیست، هرچه به پیامبر (ص) دهند اجر رسالت ایشان نیست، شما با این همه سابقه، آبرو و جسم و جانی که می ...
دلمان را به امید دیدنت عادت داده ایم
، دست به دعا برداشتیم و از خدا ظهورت را خواستیم. حرف های زیادی در دل داریم؛ و حرف های زیادی هم همیشه برای نگفتن هست؛ خیلی بیشتر از این چیزهایی که نگفتیم! در دلمان ماند تا وقتی که بیایی و ببینم تو را و دلگویه های در دل مانده مان را واگویه کنیم. مهدی جان، بهار امسال هم دنیا مبهم مانده است و ناقص، در ترس مبهمِ سه کنجی دل های بی قرار منتظران، اما حسی لطیف و نوری شفاف، امید به آینده ای زیبا و ...
سعی کردم هیچ گاه از استانداردهایی که در بازیگری دارم کوتاه نیایم/ به دنبال ادای دین به حضرت فاطمه(س) بودم
کوتاه نیایم. این را هم در نظر داشته باشید که بازیگرانی به سن و سال من اگر ذوق و شوق به فیلمنامه نداشته باشند لذت چندانی از ایفای نقش نمی برند. درباره قبول بازی در "مهر طوبی" نیز فقط و فقط محتوای فیلمنامه بود که رضایتم را جلب کرد. همیشه دنبال کاراکتری مانند این بودم. همیشه از خدا می خواستم که شرایطی را فراهم کند که به فاطمه زهرا(س) ادای دین کنم و خوشحالم که با این سریال دعایم مستجاب شد. ...
جعفر گنزالس،کمونیست ضد فاشیسمی که شیعه انقلابی شد
همراهشان حدود 4 سال در دل طبیعت زندگی کردم. همانجا خانه خرابه ای را پیدا کردیم و از صاحبش خواستیم تا اجازه بدهد آن را تعمیر کنیم در آن زندگی کنیم. با چوب و شاخه درختان آن را دوباره بنا کردیم و یک کلبه از آن درآوردیم. در شب های اینجا ستارگان را نگاه می کردیم؛ آنقدر پرنور بودند که اصلا سوسو نمی زدند. گذر ماه و خورشید را می دیدیم. نشانه های طبیعت را حس می کردیم؛ گذر فصول را می دیدیم و تغییر ...
بازارگرمی صدا و سیما برای اشتغال زنان
...، آتش نشان، ورزشکار و معرفی آنان به عنوان الگو، جامعه را به سمت الگوهای غربی سوق می دهد. امام صادق علیه السلام فرمودند: روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله به دیدن امیرالمؤمنین علی علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها رفتند و کارهای آنان را این گونه تقسیم کردند: کارهای داخل خانه با فاطمه سلام الله علیها و بیرون منزل با علی علیه السلام. آنگاه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ...
لزوم تدریس نهج البلاغه و خطبه فدکیه برای طلاب
ائمه اطهار(علیهم السلام) فعالیت داشته باشیم. وی ویژگی بارز حضرت زهرا(س) را ولایت مداری ایشان دانسته و گفت: حضرت فاطمه(س) در میدان مبارزه با دشمن سرسخت ترین مدافع ولایت و امامت بودند. ایشان همچنین بهترین الگوی شوهرداری و بهترین الگو و اسوه برای خانه داری هستند. و برای همین است که جایگاه سیده النساء العالمین تنها از این بابت که ایشان دختر پیامبر (ص) باشد، نیست، بلکه علاوه بر این حضرت ...
منشأ اسماء و القابی که به حضرت زهرا (س) نسبت داده می شود چیست؟
مراجعه شود. چنانکه در تفسیر اسم مبارک ایشان هم مطالب عمیقی وارد شده و از جمله آن که وجه تسمیه فاطمه، آن است که مردمان از درک شأن و حقیقت مقدّسة آن حضرت، مفطوم یعنی ناتوان هستند و ادراک حقیقت و شخصیّت والای او، اختصاص به خدای سبحان، پدر، شوهر و فرزندان والاقدر او دارد. *- کنیة اُمّ ابیها از کنیه های حضرت زهرا (س) به چه معناست؟ چون شخصیّت پیامبر گرامی مرهون آن بانوی بزرگوار است ...
برنامه و هدف ترسیمی کشور رسیدن به جامعه سراسر عدالت است
که مشکلات زیاد است ولی در مواجهه با مشکلات در کنار یکدیگر باشیم. قطعا شیطان و شیطانیان رو سیاه خواهند ماند و ملت ایران همواره عزیز خواهد بود. وی در ارتباط با ایام فاطمیه گفت: امسال نشان فاطمی بر تارک نوروز و بهار می درخشد. ائمه معصومین انسان های کامل و خلیفه الله هستند. در حقیقت همه ائمه دور شفع وجود حضرت فاطمه زهرا (س) می چرخند. همه افراد و در هر جای عالم تمام داشته هایشان را مدیون ...
متن و ترجمه خطبه فدکیه حضرت زهرا(س)
...، ما کَفَفْتَ قائِلاً وَ لا اَغْنَیْتَ باطلاً وَ لا خِیارَ لی، لَیْتَنی مِتُّ قَبْلَ هَنیئَتی وَ دُونَ ذَلَّتی، عَذیرِیَ اللَّهُ مِنْکَ عادِیاً وَ مِنْکَ حامِیاً. جبرئیل با آیات الهی مونس ما بود، و بعد از تو تمام خیرها پوشیده شد. ای کاش پیش از تو مرده بودیم، آنگاه که رفتی و خاک ترا در زیر خود پنهان کرد. آنگاه حضرت فاطمه علیهاالسلام به خانه بازگشت و حضرت علی علیه ...
مادرم فرمودند:نگران نباش،مامواظب تو هستیم
عقیق :مرحوم آیت الله بهاء الدینی در عشق و ارادت به مادرشان حضرت فاطمه زهرا(س) می فرمود: مادر ما فوق العادگی دارد. و در مقام آن حضرت نزد خدا و پیامبر و ائمه(ع) می فرمود: ما می دانیم هر چه را حضرت فاطمه(س) امضا کند از نظر پیامبر و ائمه(ع)، امضا شده است که هیچ حرفی روی آن نیست. ایشان طعم توسل به حضرت فاطمه(س) مادرشان را چشیده بودند که چنین می فرمودند. باید صبر کنی ...
امام جمعه بوشهر: پیام بزرگ حضرت زهرا، دینداری و ولایتمداری است
به گزارش ایرنا، آیت الله غلامعلی صفایی بوشهری چهارشنبه شب در جمع عزاداران فاطمی در شهرستان کنگان افزود: اختصاص سوره کوثر به وجود حضرت فاطمه زهرا (س) و نزول دهها آیه در شان و منزلت این بزرگ بانو، پدر، همسر و فرزندان ایشان نشان از اوج عظمت و جایگاه سرور زنان عالم دارد. وی اضافه کرد: در عظمت حضرت فاطمه همین بس که براساس کلام گهربار رسول خدا، میزان رضا و غضب الهی، رضایت و غضب فاطمه زهرا (س) است ...
تازه های هنر و تجربه در اکران اصفهان
...، عاشق مردش شده بود. اکنون زن در انتظار مردش است، که سالیانی ست از خانه رفته است. زن امید دارد مردش روزی به خانه بازگردد. از زن فقط دست های استخوانی اش مانده است. با این دستان گیسوان دخترش را شانه می کرد و بر آن ها گل شمعدانی می آویخت... زن سراپا در باد ایستاده است." این بخشی از متنی است که به عنوان خلاصه ای از داستان فیلم " دختر...مادر...دختر" به نویسندگی، کارگردانی و تهیه کنندگی " پناه بر ...
نامه مادران شهدای استان سیستان و بلوچستان به مریلا زارعی
شهیدان علیرضا و مجید برازنده (شهدای کربلای 5 و مهران2) آرزو آرمان همسر شهید بابک آرمان (شهید راه امنیت در مرزهای شرقی کشور) ماهرخ کیخا مادر شهید علی خمر (شهید دفاع مقدس در جنوب اهواز) فاطمه کیخا جوان خواهر شهید محمد کیخا جوان (شهید جنگ تحمیلی-شلمچه) ملیحه رفیعی مادر شهید محمد هاشمی (کوچک ترین شهید استان در جنگ تحمیلی13 ساله-خرمشهر) زهرا کرد مادر شهید علیرضا کرد (شهید ...
دعایی که بانوی آب وآیینه برایمان به یادگارگذاشت
عقیق : تنها چند روز از رحلت پیامبر(ص) نگذشته است که خانه نبوت مورد هجوم واقع می شود و تنها یادگار نبی میان در و دیوار می ماند، پهلویش می شکند و فرزندش کشته می شود، اما علی(ع) تنها به خاطر باقی ماندن دین خدا صبر می کند و اکنون نیز باید مصیبت شهادت دختر پیامبر(ص)، همسرش و مادر فرزندانش را تحمل کند، چه لحظات سختی که بر مولا علی(ع) گذشت. در این روزهای آغازی سال نو غم یتیمی حسنین(ع) بر قلب ...
صوت/ سومین شب عزاداری ایام فاطمیه در حسینیه امام خمینی(ره) + متن اشعار
...> یتیمان را در آغوشش گرفت و خوب دلجو شد چه خوش آن شب مصفا کرد باغ مهربانی را چه زیبا ریخت در پای علی نقد جوانی را دو جان عالم فدای غم تو خون دل حیدر از ماتم تو جاودانی شده عمر اسلام فاطمه جان ز عمر کم تو تو مادر امامتی جلوه گر شهادتی مدافع ولایتی فاطمه یا زهرا، فاطمه یا زهرا، فاطمه یا زهرا فاطمه یا زهرا ...
صوت/ شام شهادت حضرت زهرا(س) در حسینیه امام خمینی(ره) + متن اشعار
اشک بی صدا را ندیدی داغ کوچه ها را ندیدی دست بی حیا را پدر جان تا خانه، به روی زمین هی نشست و برخاست چقدر از خدا مرگ خود را می خواست امان از غم او، ز قد خم او کنار قبر زهرا بمان پدر برایش امشب قرآن بخوان پدر فدای دردت ای مهربان پدر مادر بی تو حیدر شده غریب مادر بی تو حیدر شده غریب مادر بی تو حیدر شده غریب ...
ماجرای نزول مائدۀآسمانی درخانه حضرت زهراء
گرسنه می ماندند، فاطمه(س) شرم می کرد به روی همسرش بیاورد که بچه هایش چند روز است گرسنه مانده اند، اینها از بحارالانوار نقل می شود. دامغانی در پایان ابراز داشت: یک روز رسول گرامی اسلام(ص) تصمیم می گیرد در خانه دخترش مهمان شود، روز شگفتی است پیامبر(ص) اصرار می کند، به خانه زهرا (س) برود و علی(ع) به فکر فرو رفته است، در خانه زهرا(س) و علی (ع) چیزی برای خوردن نیست، علی (ع) برای قرض گرفتن یا ...