سایر خبرها
مصاحبه با مسعود دانشجو براساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و با احترام کامل انجام شده است
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس ، مجتبی علوی فاضل سخنگوی دانشگاه آزاد درباره گفت وگوی منتشر شده در خبرگزاری فارس با این عنوان که وقتی حراست متولی مصاحبه علمی دکترا می شود ، گفت: در پاسخ به ادعاهای مسعود دانشجو چند مطلب را متذکر می شوم نخست اینکه این فرد در آزمون دکترا مردود علمی شده و در گفته های خود نیز به آن اشاره می کند که دعوت به مصاحبه نشده ام بنابراین بحث مصاحبه علمی در مورد ...
جوکهای تلگرامی
...> . . رژیم دارم مطالب طنز و خنده دار بابابزرگم عاشق شعره اومد بمن گفت بیا مشاعره گفتم باش گفت سفرکردم ولی بامرد ناشی منم هول شدم گفتم خری گم کرده ام شاید تو باشی دندون مصنوعیاشو دکترا بزور از گردنم کشوندن بیرون جوک خیلی خنده دار مصاحبه یه زن نمونه..... شما موفقیت تونو مدیون کی هستید؟ همشو مدیون خانواده ...
لوریس چکناواریان آهنگساز و رهبر ارکستر ایران: من کودکی 79 ساله ام!
... کسی به دیدنتان می آید؟ نه، زندگی اجتماعی چندانی ندارم. پس اوقات تنهایی شما خیلی زیاد است. باید تنها بگذرانم وگرنه نمی توانم خلق کنم. خیلی وقت ها من را به جاهای مختلف دعوت می کنند اما من خوشم نمی آید بروم. اگر من 18 هزار صفحه نت نوشتم به این دلیل است که تنها نشسته ام و کار کرده ام. من خوشم نمی آید پشت میز بنشینم و غذا بخورم و مهمانی بروم. دوست دارم خودم تنها باشم، غذا ...
برای سر تراشیده،چند سال ممنوع الکار شدم!
یکی از روزهایی که مثل همیشه مشغول پیاده روی بودم، جوانی با صدای بلند گفت: آقای مشایخی! آقای مشایخی! من هم ایستادم و گفتم: بله، جانم عزیزم؟ گفت: می خواهم یک عکس با شما بگیرم. من هم قبول کردم. عکس را گرفت و رفت. چند روز بعد در مسیر پیاده روی ام دوباره همان جوان را دیدم. آمد جلو و گفت: من عکس شما را به پدرم نشان دادم و گفتم با آقای مشایخی عکس گرفته ام. او هم به من گفت: خاک بر سرت، تو چطور هنرمندان مملکتت را نمی شناسی؟ این محمدعلی کشاورز است! ...
تلفن یک دوست من را از رابطه پنهانی شوهرم با زنی دیگر باخبر کرد
انجام خواهد داد. چند روز بعد پدر گفت که با امیرعلی صحبت کرده و او گفته در یک آموزشگاه سه تار آموزش می دهد. وقتی این را شنیدم دیگر جمله های بعدی پدرم را متوجه نشدم. همان روز به آموزشگاه رفتم. وقتی رسیدم امیر علی آنجا نبود گفتند که باید منتظر بمانم. یک ساعت بعد آمد. وقتی مرا دید لحظه ای مکث کرد و بعد انگار که به خاطر آورده باشد گفت شما غزل هستی؟ خیلی توی ذوقم خورد. هنوز یک هفته ...
بنا: کی روش برای همه تعیین تکلیف می کند؛ من حرف نزنم؟
فدراسیون کشتی با من صحبت کردند که شرایط درست می شود، من هم بلافاصله مصاحبه کردم که می مانم. چرا شما فقط می روم را نشان می دهید و به می مانم نمی پردازید؟ این می شود دروغ، افترا و حاشیه درست کردن برای جایگاه یک فرد. وقتی همه چیز علیه تو بگویند و بعد خیلی راحت دوربینش را بگیرد جلوی من که مصاحبه کند؟ من هم دوربینش را زدم آن طرف و گفتم مصاحبه نمی کنم و می روم. من با آن خبرنگار مشکلی نداشتم و برای او احترام ...
از ستاد سلب آسایش حکومت و زندان باغ شاه تا بلیت پاریس
...، که با جان و دل پذیرفتم و گفتم هر وقت شما بگوید من آماده ام. به حاج آقا گفتم یا علی هر وقت شما امر بفرمائید در خدمتیم . شب که به خانه برگشتم، می خواستم بخوابم که پدرم صدا زد که محمدرضا بیا جلوی در تو را کار دارند، رفتم جلوی در دیدم چند نفر پاسبان با دست بند منتظر من هستند. همان جا بلافاصله مرا با خودشان بردند کلانتری و بعد از آنجا به باغشاه بردند که نزدیک به پانزده روز در آنجا مرا ...
از تصمیم تا مقصد/خاطره برگزیده جشنواره سفرنامه و خاطره نویسی رضوی
، قرآن بر سر نهادم و ... خوابم گرفت. روز بعد، از اداره به من زنگ زدند و گفتند: آقا آماده شو برای زیارت امام رضا(ع)، قرعه کشی شده و دو نفر، شما و آقای حجت نصرالهی، برنده شده اید و ... . با کاروان معلمان استان، عازم مشهد شدیم. در پنجرۀ فولاد گفتم: یا امام رضا، چشمان محمدجوادم را از تو می خواهم . ... روز آخر زیارت، همۀ دوستان وارد حرم شدند؛ ولی من چون دوربین همراه داشتم، خادمین، مانع ورودم ...
نظری: مدیران استقلال ، پرسپولیسی اند!
کنید از دیشب که فینال جام حذفی را از دست دادیم، یک دقیقه خواب به چشمم نرفته است. اعصابم بهم ریخته و فقط هم نگران مردم و هواداران استقلال هستم. چقدر حیف شد، استقلال می توانست میلیون ها نفر را خوشحال کند اما به خاطر لجبازی آقایان این اتفاق نیفتاد. شوک می دادند، قهرمان می شدیم وقتی بعد از پایان مسابقات لیگ گفتم استقلال نیاز به شوک دارد، برای خودم که این حرف را بر زبان نیاوردم ...
از همکاری با ناسا و تدریس در دانشگاه لوئیزیانا تا ناگفته های ذخیره سوخت هسته ای در کوه های نمک
دکتری از آمریکا در کشور نداشتیم اما من کار دانشگاه را با نهایت علاقه ادامه دادم و نه پست گرفتم و نه مقامی. من با اینکه می توانستم همه جا پست و مقام بگیرم اما فعالیت های دانشگاهی را ترجیح دادم. * فضای دانشگاه پلی تکنیک آن سال ها چگونه بود؟ - جَو پلی تکنیک آن سال ها خیلی سیاسی بود و من اصلا آدم سیاسی نبودم، سال 56 نامه ای به دانشکده محل تحصیلم در آمریکا نوشتم و گفتم که ...
گفت وگو با بیمار مبنای درمان پزشکی است
میز را ببندم که متوجه نشود. نمی گویم در مدرسه بهترین بودم اما همیشه در هر کلاسی جزو ده نفر اول بودم. پس خانواده مشوق شما نبود؟ اگر از پدرم می پرسیدی من کلاس چندم هستم نمی دانست، روزی به پدرم گفتم؛ چرا برایم تولد نمی گیرید به شوخی گفت: تولد شما را که مملکت جشن می گیرد، راست هم می گفت چون من متولد سوم فروردین هستم و در ایام جشن های نوروز به دنیا آمدم و فقط به همین دلیل تولدم یادش ...
90man/ کی روش: نمی دانم چرا اما خیلی شبیه مایلی کهن شده ام!- قسمت دوم
را نمی شناسیم. کی روش : That’s good * 90 MAN : اصلا پیش بینی فینال را ولش کنید. رئال این مسابقه را برد و برای یازدهمین بار قهرمان اروپا شد. نظرتان در مورد این برد چیست؟ کی روش : شما مطمئن باشید من با حرف مسئولان نظام وظیفه رحمتی را به تیم ملی دعوت نمی کنم. * 90 MAN : ولی آنها منظورشان این نبود. می گفتند اگر قرار به بخشش باشد شما رحمتی را ببخشید که یک ...
به خاطر بازیگری پنج سال پدرم را ندیدم/ ماشینم را فروختم و خرج زندگی کردم/چوب پسر عموی شهاب مرادی بودن را ...
. وی تاکید کرد: با بی اخلاقی و بی مسئولیتی هر فرد در هر سمت، برخورد خواهد شد و دغدغه های شما قابل بررسی است. این در حالی است که با گذشت بیش از یک ماه، هیچ اتفاقی برای جلب رضایت بازیگران شکل نگرفته است و مصاحبه ی خبرگزاری های مختلف با بازیگران مرد و زن ادامه دارد. /انتهای پیام/ خبرگزاری میزان : انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانه های داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانه ای منتشر می شود. ...
محمد بنا پای کی روش را به اعتراضات خود باز کرد
؟ الان اگر امکانات کم است، من نباید بگویم؟ این حق را ندارم؟ اگر کمبودی می بینم، بچه های تیم ملی از من به عنوان سرمربی توقع دارند. الان 5 ماه است من به تیم ملی آمده ام، دیده اید امید نوروزی یا حمید سوریان چیزی بگویند؟ چون می دانند کسی هست که حرف آنها را می زند.مگر بعد از صحبت های من راجع به کمبود امکانات، رسول خادم مصاحبه نکرد و نگفت همه این موارد چیزهای تازه ای نیستند و اگر خودش رئیس فدراسیون نبود ...
نکات ساده ولی واجب در مصاحبه کاری
مشغول به کار شدید، باز هم در شروع هر سال رزومه خود را به روز رسانی کنید. این کار به شما نشان می دهد چقدر نسبت به گذشته پیشرفت کرده اید و الان چقدر رزومه شما پربارتر شده است. استفاده شایسته از زبان بدن بهتر است در زمان مصاحبه از زبان بدن بهترین استفاده لازم را ببرید. قرار نیست به یک کلاس آموزش زبان بدن بروید. فقط کافی است چند حرکت که با موضوع مورد بحث مرتبط است را یاد بگیرید. به یاد ...
از نقدهای وحشتناک سیدحسن حسینی تا صحبت های آرامش بخش قیصر به روایت شکارسری
نوشتن کتاب امام رضا، که منتشر خواهد شد، چند ماهی در مشهد ساکن شدم و با مردمش زندگی کردم. پایان نامه ام را هم درباره حرم امام رضا و تأثیر رفاه بر آن نوشتم. سعدآبادی در پایان شعری از مجموعه تازه خود را برای نخستین بار خواند و پیش از آن گفت: در بحث مدافعان حرم ما این همه شهید داده ایم و وقتی در شبکه های اجتماعی به کانال های بچه های مدافع می روم چیزهایی می بینم که اذیت می شوم. ما همه در ...
بیل گیتس: نرم افزار اصلی اپل را من نوشتم
بوده و با هم به انجام پروژه های گوناگون می پرداختیم. من خود نرم افزار اصلی اپل دو را نوشتم. گاهی اوقات او بسیار به شما سخت می گرفت و گاهی نیز مشوق فوق العاده ای می نمود. به باور من او توانسته بود تا کار های بسیار شگرفی از کارکنان خود بگیرد. گیتس همچنین از تغییر رابطه اش در طول چندین سال، با جابز که در سال 2011 درگذشت، می گوید: در سال های ابتدایی همیشه تمرکز ما بر روی پروژه ها بود اما ...
روایاتی شیرین از سید آزادگان
ها خالی بود. همه توی محوطه بودند. داشتیم آزاد می شدیم. بعضی ها داشتند سوار اتوبوس ها می شدند. یک دفعه سایه هایی را روی پنجرۀ اتاق کناری ام دیدم. صدایی هم می آمد. رفتم پشت پنجرۀ اتاق. تعجب کردم. حاج آقا بود. دو نفر هم کنارش بودند. میله های پنجره را گرفتم. گفتم حاج آقا شما این جا هستید؟ بعد داد زدم حاج آقا این جاست! بچه ها پشت پنجره جمع شدند. برای ما خیلی سخت بود بدون حاجی برگردیم. همه گریه می ...
به خاطر بازیگری پنج سال پدرم را ندیدم
فریبا نادری بازیگر سینما و تلویزیون گفت: با توجه به نبود بودجه در سازمان صدا و سیما من حدود یک سال است که بیکار هستم البته در چنین شرایطی اگر بودجه هم وجود داشته باشد ما را به کار نمی گیرند. وی افزود: من بارها اعلام کرده ام که بازیگر تلویزیون هستم وتلویزیون را دوست دارم اما با این و جود همچنان بیکار هستم البته این راهم باید بگویم که نه تنها بازیگران بلکه یکسری عوامل مثل مدیران تولید ...
8 دفعه زمین را شخم می زنید و 500 نوع تخم کبوتر از هلند می آورید تا به کی روش برنخورد! بعد منِ بدبخت حق ...
همه چیز علیه تو بگویند و بعد خیلی راحت دوربینش را بگیرد جلوی من که مصاحبه کند؟ من هم دوربینش را زدم آن طرف و گفتم مصاحبه نمی کنم و می روم. من با آن خبرنگار مشکلی نداشتم و برای او احترام بسیار بالایی قائل هستم اما دوست نداشتم با آن دوربین حرف بزنم و حتی بعد از قهرمانی هم با دوربینی حرف نزدم و این اولین بار است که صحبت می کنم. در کشتی یک خبرنگار و فقط و فقط یک خبرنگار بیاید و بگوید من تا ...
شب ها کابوس می بینم
ناحیه 34 از سوی قاضی نصرتی مورد بازجویی قرار گرفتند. آن روز مادر و دختر جوانی که هفتم بهمن ماه سال 93 سه سارق خشن به خانه شان در حوالی فرمانیه دستبرد زده بودند، برای مواجهه با سارقان در جلسه بازجویی حاضر شدند. دختر جوان وقتی با مادرش وارد شعبه شد با دیدن سه سارق خشن فریادی زد و از هوش رفت. لحظاتی بعد وقتی کمی آب به روی دختر جوان پاشیده شد، به هوش آمد، اما در حالی که دست و پایش می لرزید، توان حرف ...
شهادت پدرم شهدای مدافعان حرم را از مظلومیت در آورد
خودشان را شروع کردند و همان حین بود که نام من را خواندند. فارس: فکر می کردید اسم شما را صدا بزنند؟ شجاعی : نه، هیچ برنامه ای هم برای لحظه مواجه شدن با ایشان نداشتم. فقط چیزی که رسم شده بود و دیگران هم به ما می گفتند این بود که از آقا انگشتر، چفیه و یا عبایشان را بگیر. اما با خودم گفتم حالا که اسم مرا صدا زدند بروم به جای این چیزها از آقا اذن جهاد بگیرم. این همه در رسانه های ...
ماجرای عنایت امام رضا(ع) به یک کانادایی
وقت به راه افتادم، همه نشانی ها درست بود، وقتی نام و نشانی خود را به کارمندی که پشت میز شماره چهار نشسته بود گفتم، اظهار داشت: چند روز است که بلیت شما صادر شده است، چرا نیامده اید آن را دریافت کنید؟! تا زمان پرواز فرصت زیادی ندارید! خواستم از مبلغ هزینه بلیت بپرسم که کارمند هواپیمایی گفت: تمام هزینه بلیت شما قبلا پرداخت شده است. بعد هم بلیت را دستم داد ...
من عروس سه روزه هستم
و گفت که پسر ارشد آن خانواده قصد ازدواج دارد و من شما را معرفی کردم. روز بعد در دفتر نهضت سواد آموزی یوسف آباد بودم که پسری با لباس سپاه وارد اتاق شد و برای پدرش کتاب می خواست. گفتم "برادر ما اینجا کتابی نداریم." و راهنمایی کردم که از کجا می تواند کتاب را تهیه کند. احساس می کردم زیر چشمی من را نگاه می کند ولی عکس العملی نشان ندادم و رفت. دو روز بعد با منزل ما تماس گرفتند و قرار خواستگاری گذاشتند ...
فرهاد مجیدی: انقدر باهوش هستم که سرمربی استقلال نشوم
تیم امسال هیچ نقشی نداشتم و تنها سعی کردم به عنوان یک هوادار حامی تیم محبوبم باشم. این کار را هم فقط این فصل انجام ندادم. فصل قبل هم به ورزشگاه رفتم و این فصل هم همین کار را انجام دادم. آخرین جام قهرمانی استقلال با کاپیتانی شما به دست آمد و در چند فصل گذشته استقلال در کسب قهرمانی ناکام بوده، درباره عملکرد اعضای هیات مدیره چه نظری دارید؟ من نظراتم را سال قبل گفتم و مردم به یاد دارند. امیدوارم اشتباهات مجدداً تکرار نشود. ...
خداداد عزیزی: آرزوهای مادرم شد حسرت من
.... پیش چشم همه مردم با آنها مناظره می کردم. آن وقتی خیلی از مسائل و واقعیت ها روشن می شد. آقای عزیز و محترم! آن طوری که شما حرف می زنید که اصلا کار سختی نیست. من هم بلدم شعار بدهم. من هم بلدم ادا دربیاورم. اما در عمل چطور! رابطه تان با پدرتان چطور است؟ هر روز باید قبل از انجام هر کاری به دیدن پدرم بروم. خدا شاهد است که این کار هر روز من است. بعد از صبحانه باید پیش پدر ...
جمشید هاشم پور: به خاطر تیپم ممنوع الکار شدم
همسایگی را بجا بیاوریم و از جمشید آریای معروف، ستاره سال های دور و بازیگر خوب این سال ها دعوت کنیم تا قدم روی چشم ما بگذارد و به روزنامه بیاید. هاشم پور اما اهل مصاحبه، هیاهو و جنجال نیست و طی سال ها خیلی کم و انگشت شمار تن به گفت وگو داده است. ما هم به خواسته او احترام گذاشتیم و فقط از حضور شیرینش برای خوش و بشی ساده و صمیمانه استفاده کردیم. اما هاشم پور میان همین گپ و گفت دوستانه ...
4 بار تا اعدام یک بار آزادی
خاک کردن و... . خب، حالا همه رفته اند و شب اول قبر است، خدا شاهد است که این فکرها را کردم. بعد با خودم گفتم شب اول قبر، نکیر و منکر می آیند و شروع می کنند به سوال و جواب. گفتم ای داد، نکند اسم امام ها یادم نیاید؟ حالا شما فکر کن من که آن قدر مذهبی بودم، در آن لحظه اسم امام ها یادم نمی آمد. توی سلول، دعای توسل بود، برداشتم و نام 14 معصوم را روی کاغذ نوشتم و شروع کردم به حفظ کردن. اسم ها را ...
90/ ماجرای دست رد بر سینه یک ملی پوش باسابقه
می داند عازم کجا هستم و مجبور بودم راستش را بگویم. علی رغم میل باطنی ام حرف راست زدم و دیدم این عزیز اصرار پشت اصرار که من حتما باید با شما به این دعوت بیایم به ناچار گفتم پس اجازه بده از صاحب مجلس بپرسم! وی در ادامه افزود: با این حال که می دانستم نه صاحب مجلس و نه صاحب ... هیچ کدام از اخلاق و رفتار این آقا دل خوشی ندارند به صاحب مجلس زنگ زدم و گفتم فلانی با من است خیلی اصرار داشت که ...
معمار جوان پل طبیعت کیست؟ +عکس
. آن موقع پل به نظرم کمی ترسناک بود؛ چون در پرسپکتیو عکس همیشه بزرگ تر از آن چیزی که در واقعیت است به نظر می رسد و بعلاوه هنوز رنگ تیره داشت و با همه ماشین آلات و تجهیزات نصب، ظاهر ترسناکی داشت. به همین علت وقتی به ایران برگشتم و از فرودگاه سوار تاکسی شدم به راننده گفتم مسیر را جوری انتخاب کند که از اتوبان مدرس بگذریم. می خواستم پل را از نزدیک ببینم. بعد هم با همان تاکسی از زیر پل رد شدیم و من از ...