سایر منابع:
سایر خبرها
درد دل محیط بانانی که به اعدام محکوم شدند
اینکه صاحب یک دختر شدم و مرد. یکی دیگر هم آمد اما او هم مرد. یک شب که سه تا حیوان زده بودم خواب دیدم توی ارتفاعاتم و از یک شکاف پیرزن خیلی وحشتناکی می آید و می گوید غلامحسین خالدی کیست؟ گفتم من غلامحسین خالدی هستم گفت با تو کاری ندارم ولی دخترت را می گیرم. چند روز بعد دخترم هم مرد. من دیگر دست کشیدم. حقیقتاً دست کشیدم و دو سال و نیم هم برای محیط زیست کار افتخاری کردم. او با یادآوری اینکه ...
ماجرای کشف محل شهادت شهدای مؤتلفه اسلامی
کردیم؟ بعد گفتیم قبلاً ظاهراً میدان تیر هم در پادگان بوده آن کجاست؟ این چند نفر همین محل مسجد را نشان دادند و گفتند میدان تیر خفیف پادگان این جا بوده است. من یادداشت کردم ذیل همین برگه که از روزنامه کپی گرفته بودم و امضا کردم و بعد از مدتی یکی از بزرگان ارتش آمد و گفت من فرمانده پادگان حشمتیه بودم. گفتم خوب، پس شما بهتر از بقیه می توانید قسمت های پادگان حشمتیه را برای ما بگویید؛ از ...
دیدار بسیج دانشجویی و دانشگاهیان دانشگاه هنر اصفهان با خانواده ی شهید پاسدار مدافع حرم "علی شاه سنایی"
شهادت لباس تک سایزی است که ما باید با اعمال و رفتار و اخلاص، خود را اندازه آن کنیم ... .. بسیج دانشجویی شهید آوینی به همراهی معاونت فرهنگی برگزار نمود؛ جمعی از دانشجویان دغدغه مند دانشگاه هنر اصفهان به همراهی استاد ابراهیمی عصر چهار شنبه 12 خرداد ماه سال 1395 به منزل شهید بزرگوار مدافع حرم علی شاه سنایی رفتند و با خانواده ایشان دیداری بسیار صمیمی و به یاد ماندنی داشتند و بعد ...
ملکه رنجبر: می ترسم به تشییع جنازه ام هم نیایند
. آنها به من سر می زنند و جویای حال من هستند. حتی یک وقتی آقای قالیباف به من گفت من نمیدانستم شما در شهرداری کار می کردی و همکار هستیم. من گفتم من الان بازنشسته شهرداری هستم. او هم برایم لوحی فرستاد. وی ادامه داد: من نمیتوانم التماس کنم هرکسی دوست دار،د می تواند به دیدن من بیاید. قدمش روی چشمم. فقط امیدوارم قدر قدیمی ها را بدانند نه تنها من، بلکه کسانی که برای هنر زحمت کشیدند. بعضی ...
خانواده شهید مومنی در قلب تهران مفقودالاثرند
به جبهه رفتند. فتوای امام برای آزادی خرمشهر همه را به تکاپو انداخت. همسر شهید مومنی که از سال 92 تا الان با دو دخترش تنها زندگی می کند، می گوید مادرم خانم درست و حسابی بود و در یک خانواده معتقد بزرگ شد. پدرم که به رحمت خدا رفت، مادرم شب و روز کار می کرد تا بتواند شکم ما را سیر کند. شاه خیلی با مردم بدرفتاری می کرد. خاطرات انقلاب را هنوز فراموش نکرده است. می گوید آن وقت ها اصلا خوب نبود. کمی مکث می ...
حجت الاسلام مومنی: نشانه انسان مومن / حاج منصور ارضی: مومن غبطه می خورد و حسد نمی ورزد
تهران حجت الاسلام والمسلمین سیدحسین مومنی در چهارمین شب سخنرانی خود بعد از صلوات و دعا برای فرج امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف به ادامه موضوع مواعظ روایات عددیه و نشانه های مومن، منافق و احمق، تائب و انسان صالح که در بیان رسول خدا و امیرالمومنین و امام حسن علیهم السلام اشاره شده است پرداختند؛ در روایتی رسول خداوند صلی الله علیه و آله به حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام می ...
بچه های زرنگ حاج رضا
برگشت جبهه. خبر آوردند در سومار شهید شده پسرم! مانده بودم خبر را چگونه به مادرش بدهم؟ اما وقتی دیدمش انگار خودش می دانست. خود علی به خوابش آمده بود و آماده اش کرده بود. علی را که به خاک سپردیم دیدم بین محمد، پسر کوچکم و عباس، دوست علی، بگومگو شده است. رفتم جلو و گفتم: زشته جلوی مردم! چی شده؟ دیدم دعوا بر سر قبر خالی کنار مزار علی در قطعه28 است که جفتشان می گفتند اگر ما شهید شدیم باید قبر ...
اشعار آیینی ویژه وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها
قلب کسی جا نکرده اند در آینه اگر به رخ خویش زل زدند غیر از خدای خویش تماشا نکرده اند چون چشم وا نکرده و خود را ندیده اند با چشم بسته هم به حقیقت رسیده اند اما من و تو بسکه در اندیشه ی خودیم با دست خویش در صدد ریشه ی خودیم آه ای خدا مدد به شما مبتلا شوم با راه های آدمیت آشنا شوم گر با شکست خویش به ...
مادر اسلام؛ گذری بر زندگی امّ المؤمنین خدیجۀ کبری (سلام الله علیها)
السلام) و کلثم (خواهر حضرت موسی علیه السلام). آنها گفتند: ما از سوی خداوند برای کمک به شما و بشارت به قدوم فرزندتان آمده ایم. در این فرزند و نسل او برکت قرار داده شده است (38). این اتفاق از عنایت خداوند متعال به خدیجۀ کبری (علیها السلام) حکایت دارد. وقتی همه از یاری ایشان سر باز زدند فرستادگان الهی نصر خداوند را برای وی به ارمغان آوردند و معلوم ساختند که إن تنصروا الله ینصرکم (هرکس خدا را یاری کند ...
نمی دانم چرا نمی میرم؟ / می ترسم به تشییع جنازه ام هم نیایند + تصاویر
به گزارش جام جم سیما ، او 77 سال سن و 71 سال سابقه بازیگری دارد؛ اما ایستادن بر سکوی چنین افتخار بزرگی مانع از آن نشده که در فَلَک فراموشی ما چرخ بخورد و هزارها سال نوری با سپاسگزاری ما فاصله بگیرد. او این روزها به شکل غمباری مصداق نامش شده؛ ملکه رنجبر. بانویی که نیمی از تاریخ سینمای ایران را بدرقه کرده و به اینجا رسانده است اما خاموشی جهان دور و بر، حالا با او کاری می کند که بگوید؛ [از بس دارو خورده ام خسته شدم و نمی دانم چرا نمی میرم؟ من منتظر مرگ هستم و می دانم دیگر خوب نمی شوم] این وداع مناسبی نیست، چنین ادبیاتی از فراموش شدگی می آید و از بی محبتی کسانی که دوستشان داشتی و یک عمر برای آن ها نقش عوض کردی، اما حالا حالی از تو نمی پرسند. ملکه رنجبر در شش سالگی نقش کوزت رمان بی نوایان را در تئاتر شهر روی صحنه برد و طی این سال ها در ده ها پروژه سینمایی و نمایش صحنه ای و رادیویی حضور داشت. او در تلویزیون هم برای امثال اصغر فرهادی، کیانوش عیاری، محمدرضا هنرمند، مرضیه برومند، خسرو معصومی و... جلوی دوربین رفت و بیشتر از سیصد شب با طنز سه گانه ی زیر آسمان شهر مهمان شادترین لحظات مردمش بود. بعد از شنیدن خبرهای ناراحت کننده از ملکه رنجبر هنرمند پیشکسوت عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون به همراه دو تن از بازیگران سینما و تلویزیون نعیمه نظام دوست و فلور نظری به دیدارش رفتیم تا از نزدیک احوال پرس و جویای حالش شویم. ملکه رنجبر در گفتگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان؛ از وضعیت جسمانی اش صحبت کرد. او گفت: از بیماری پارکینسون و دیابت رنج میبرم اما پسرم من را برای درمان به بیمارستان برد و تا حدودی جلوی پیشرفت بیماری گرفته شد اما خودم آنقدر ضعیف شدم که نمیتوانم به راحتی راه بروم. وی ادامه داد: پسرم دو پرستار برایم گرفته و آنها دائم کنارم هستند. از هنرمندان قدیمی گاهی به من سر میزنند البته چهره های جدید هم می آیند، اما من زیاد نمی شناسم حتی من را بیرون می برند تا حال و هوایم تغییر کند. این بانوی هنرمند با اشاره به خاطراتش از سریال زیر آسمان شهر افزود: شاید نزدیک به دوسال برای این سریال شب تا صبح کار میکردیم. خدا رحمت کند ملک مطیعی را. او هم خیلی برای این کار تلاش می کرد، خوشبختانه مردم هم بسیار راضی بودند و تشکر می کردند. وی با تشکر از همه مردم و هنرمندانی که به دیدنش آمدند، گفت: من اوایل خیلی تنها بودم، پسرم هم ایران نبود اما به خاطر من برگشت. ما زحمت بسیاری کشیدیم امیدوارم این هنرمندان جدید قدردان پیشکسوت ها باشند و بدانند که چقدر ما تلاش کردیم. رنجبر از مسئولین درخواستی نداشت و بیان کرد: من نمیتوانم بگویم چیکار کنند. حقوق زیادی هم نمی گیرم اما از موسسه پیشکسوتان و آقای قالیباف شهردار تشکر می کنم. آنها به من سر می زنند و جویای حال من هستند. حتی یک وقتی آقای قالیباف به من گفت من نمیدانستم شما در شهرداری کار می کردی و همکار هستیم. من گفتم من الان بازنشسته شهرداری هستم. او هم برایم لوحی فرستاد. وی ادامه داد: من نمیتوانم التماس کنم هر کسی دوست دارد می تواند به دیدن من بیاید. قدمش روی چشمم. فقط امیدوارم قدر قدیمی ها را بدانند نه تنها من، بلکه کسانی که برای هنر زحمت کشیدند. بعضی وقتها برخی هنرمندان یک طور خاصی به ما نگاه می کنند. ما فقط احترام می خواهیم. خیلی ها اصلا به رویشان هم نمی آورند که هنرمندی قدیمی هم هست. می ترسم تشییع جنازه ام هم نیایند ولی اگر نیایند آن دنیا با آنها قهر می کنم. این هنرمند پیشکسوت درباره خاطراتش در تئاتر و تلویزیون گفت: حمل بر خودخواهی نباشد، من نمایشنامه هایی بازی کردم که بعید می دانم هنرمندان و چهره های جوان بتوانند این نمایشنامه ها را اجرا کنند. روزهای نخستین که تلویزیون افتتاح شد من، حیدر صارمی، مرتضی احمدی، تابش حضور داشتیم. وی عنوان کرد: من را فراموش نکنید. سالهاست که در تلویزیون برنامه اجرا کردم و این تقدیرنامه هایی که دارم نتیجه 70 سال فعالیتم در حوزه تئاتر و تلویزیون است. در ادامه فلور نظری بازیگر که به دیدن ملکه رنجبر آمده بود، اظهار داشت: خانم رنجبر علاوه بر اینکه سابقه 70 سال کار بازیگری را دارند اما هنرمند پیشکسوت و مورد علاقه من و مردم هستند و برای یک هنرمند چیزی مهمتر از این نیست که به او سر بزنند و این هنرمندان دوست دارند تا روزی که زنده اند به صورت تنگاتنگ با مردم در ارتباط باشند. وی افزود: من کامنت های مردم را که در فضای مجازی برایشان فرستاده بودند و ابراز علاقه به این هنرمند داشتند، برای خانم رنجبر میخواندم ایشان بسیار خوشحال می شوند وقتی میشنوند هنوز مردم دوستشان دارند. همین احترام برای این هنرمندان کافی است نظری گفت: وظیفه ارشاد و خانه سینما است که از حال و وضعیت این هنرمندان آگاه باشند و ببینند چه نیازی دارند. حتی بسیاری از آنها نیاز مادی ندارند، بلکه نیاز معنوی دارند و دیدار با آنها به روحیه شان کمک می کند. وی در پایان عنوان کرد: هنرمندان سینما، تئاتر و تلویزیون متعلق به یک خانواده بزرگتری از مردم و جامعه هستند که من فکر می کنم. جویا شدن از حالشان در این شرایط سنی از همه چیز با ارزشتر است. منبع : باشگاه خبرنگاران جوان ...
شهدایی که رهبر انقلاب آنها را مصداق آیه نورالله فی ظلمات الارض می دانستند + تصاویر
1344 به همراه همرزمانش توسط مزدوران شاه تیرباران و شهد شیرین شهادت را نوشیدند. شهید مرتضی نیک نژاد در سال 1321 در جنوب شهر تهران در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. از نوجوانی تدین و تعهد وی همه را تحت تأثیر قرار می داد. وی پس از پایان دوره ابتدایی در بازار تهران به شغل گالش فروشی اشتغال داشت. او با آشنایی با شهید رضا صفار هرندی در جلسات دینی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اصغر هرندی شرکت ...
حجاب زنان بیشتر از تفنگ مردان دشمن را می ترساند
بوسیدم و گفتم راضیم به رضای خدا . رفت و سه روز بعد شهید شد . به او گفتم نحوه و زمان شهادت هادی چطور بود ؟ هادی در جبهه کمک تیرانداز بود و در عملیات فاو 65/6/26 براثر برخورد ترکش و قطع دست به شهادت رسید . پرسیدم بعد از شنیدن خبر شهادت هادی چه کردید ؟ همان لحظه تا خبر را شنیدم گفتم خدایا من راضی شدم به شهادت هادی تو هم از من راضی باش . گفتم نمی ...
کمک شهید ابراهیم هادی به نیازمندان
او هم وضع خوبی نداشت. سر چهارراه عارف ایستاده بودم. با خودم گفتم: فقط باید خدا کمک کند. من اصلا نمی دانم چه کنم! در همین فکر بودم یکدفعه دیدم ابراهیم سوار بر موتور به سمت من آمد. خیلی خوشحال شدم. تا من را دید از موتور پیاده شد مرا در آغوش کشید. چند دقیقه ای صحبت کردیم. وقتی می خواست برود اشاره کرد: حقوق گرفتی؟! گفتم: نه ، هنوز نگرفتم ولی مهم نیست. دست کرد توی جیب و یک دسته اسکناس ...
آنها که می گویند مدافعان حرم برای پول به سوریه می روند چرا نشسته اند، بسم الله!
. چند سال در کنار شهید زندگی کردید؟ از ایشان فرزندی هم دارید؟ من و همسنگر زندگی ام 10 سال با هم و در کنار هم زندگی شیرینی داشتیم. 10 سالی که خیلی خیلی زود گذشت. من از ایشان فرزند دختری به نام نرگس دارم. تنها یادگار شهیدم که متولد 12 اسفند ماه 1388 است. خانم صالحی به نظر شما چه شاخصه های اخلاقی در همسرتان ایشان را به عاقبتی چون شهادت رساند؟ اسماعیل بسیار خوش برخورد بود ...
الگوی صبر و استقامتم همسر شهید بابایی است
یک گروهبان باشد که حشمت می گوید اصلاً برایم مهم نیست و فقط دفاع از حرم اهل بیت(ع) برایم مهم است. درباره شهادت با شما صحبت کرده بود؟ حرف هایی می زد ولی من قبل از این اتفاقات متوجه منظورش نمی شدم. قبل از رفتنش به من گفته بود یک روز شهید می شوم؛ من هم می گفتم الان که جنگ نیست و می گفت من می دانم شهید می شوم. بعد که حرف از سوریه افتاد من اصلاً نمی دانستم جریان چیست. ولی آخرین باری ...
چه کسانی را شهید می گوییم؟/ شهدای حقیقی و شهدای حکمی را بشناسیم
بوسیدنی کرد و این شهادت باعث می شود پدر شهید، مادر شهید، برادر شهید، خواهر شهید، همسر شهید، فرزند شهید یک جایگاه ویژه ای داشته باشند (البته به شرطی که جایگاه خودشان را حفظ کنند) و یاد شهید، هدف شهید، وصیتنامه شهید، خدا می داند به برکت آن امتیاز اینها نیز همین طور می درخشد. آیا بقیه مردم از فیض شهادت محروم اند؟ خوشبختانه مکتب ما هر صفت ارزشی که برای ما توصیه کرده، یک ...
وقتی شهید مدافع حرم، بعد از شهادت هم دغدغه ی مردم دارد
دینداری از آن سخت تر. شما را به ائمه معصومین قسم می دهم که پشتیبان ولایت فقیه باشید ولایت فقیه همان ولایت رسول االله و امامان معصوم است و ادامه دهنده راه انبیاء الهی است در همه صحنه ها حضور فعال داشته باشید و با بصیرت و شناخت کافی از دشمنان ایران و اسلام، پشتیبان انقلاب باشید تا ظهور حضرت مهدی (عج) که انسان را به رستگاری ابدی می رساند. خدایا چنان کن سرانجام کار که تو خشنود باشی و ما رستگار خدایا شهادت را نصیب این بنده گنه کار بگردان تا با شهادت بتوانم دین خود را به جامعه و اسلام ادا کنم انتهای پیام/ ...
روزنامه های سه شنبه
چند ده میلیونی برخی مدیران بیمه و بانک، پرداخت شده است، اظهار کرد: هیچیک از قوانین و مقرراتی که طبق آن، این حقوق های بالا پرداخت شده است، مصوب دولت یازدهم نبوده است. او ادامه داد: در واقع قانون مدیریت خدمات کشوری، قانون برنامه پنجم و سوم و... که این روزنه های دریافت های بالا به موجب آنها ایجاد شده است، همه مصوب دولت های قبل است و نکته اینجاست که ممکن است این مدیران در سال های قبل نیز چنین درآمدهایی ...
چرا به حوزه آمده ایم؟/ بعضی ها را خدا خود انتخاب می کند
انقلاب خواهید کرد و شاه از ایران فرار می کند). گفته بودند شما انقلاب را پیاده می کنید بعد از پیروزی انقلاب دشمنان به خاطر نابودی انقلاب، کشور عراق را به جنگ با ایران وا می دارند چندین سال این جنگ طول می کشد، پسر من در آن جنگ به شهادت می رسد... حالا نمی دانم آن وقت که می فرمودند پسر من... اصلا پسرشان به دنیا آمده بود یا نیامده بود! این را مرقوم نکرده اند. اما می گویند خیلی مسائل ریز را به حضرت ...
بنیاد در آینه مطبوعات
من را متقاعد کرد و رضایت من و خانواده اش را گرفت.هفت دی ماه سال 92 برای نخستین بار اعزام شد، بار اولی که رفت 40 روزدر سوریه بود که از ناحیه کتف مجروح و به ایران منتقل شد و مدتی در بیمارستان بقیة ا... تهران بود، بعد به مشهد منتقل شد؛ هنوز دوره درمانش تمام نشده بود که به سوریه بازگشت. حسینی گفت: سید زیاد اهل خاطره تعریف کردن نبود و از خطرات و مسائلی از این دست صحبت نمی کرد؛ شاید به خاطر اینکه ...
آیه ای از قرآن که مرتبط با برجام است
من با همسرم توسط مادربزرگم بود، به این دلیل که خانواده همسرم مجالس روضه ای را در ماه صفر و در منزلشان برپا می کردند، ایشان در مجالس روضه شرکت می کردند و همان جا بود که همسرم را به ما معرفی کردند. از دیدارتان با مقام معظم رهبری در چند روز اخیر برایمان تعریف کنید. در دیداری که در روز اول ماه مبارک رمضان انجام شد، در پایان این جلسه قرآنی ایشان من را صدا کردند و بعد از حال و ...
هر دو جناح سیاسی برای رای خادم ملت احساس پیروزی کردند/ تشریح پیامهای انتخابات
مصمم هستیم که شکاف های اجتماعی را از بین ببریم و سرمایه ملی را افزایش دهیم چون در هر جمعی پیشکسوتان آن باید مورد توجه قرار گیرند و شما پیشکسوتان جهاد و شهادت هستید پس توقع از شما بیشتر است و همه باید دست به دست هم دهیم تا قدرت ملی را بسازیم. رئیس جمهور منتخب ادامه داد: تا قدرت ملی ساخته نشود دشمن در برابر ما سر فرود نمی آورد چون قدرت ملی یعنی اقتصاد قوی وحدت داخلی و سیاست خارجی فعال و ...
اشعار ویژه وفات حضرت خدیجه سلام الله علیها
... آنجا هجوم آورد یک لشکر به مادر تقسیم شد درد دو عالم بین این دو سیلی به حیدر خورد و میخ در به مادر زهرا هم آخر محسنش را خرج دین کرد مادر به دختر میرود، دختر به مادر از غنچه ای بعد از گذشت این همه سال حالا رسیده یک گل پرپر به مادر ام ابیها نیز ام المومنین شد چون می رسد این ارث از مادر به مادر ام ...
به خاطر استرس المپیک دو روز بستری شدم/از تختی دستان بزرگش را در یاد دارم
موسیقی را انتخاب می کردم. الان که سال ها گذشته فقط خاطراتی از آن باقی مانده است. الان که مرا به عنوان یک پیشکسوت قبول دارند برایم ارزشمند است اما فقط خدا می داند چقدر اذیت شدم چون پدرم ژیمناستیک را دوست داشت و عاشقانه برایم وقت می گذاشت. فارس: بعد از بازگشت از المپیک واکنش معلمان و هم کلاسی هایتان چطور بود؟ من شاگرد زرنگی نبودم البته رد نمی شدم و در حد شاگرد متوسط بودم. در ...
زخم هایی که نشمرده ایم/ اولین گردهمایی انجمن زنان مبارز مسلمان
هم فشار می دهد. چهارده ساله بود که دستگیر شد. جرمش کندن عکس های پدر شهیدش آیت اللّه غفاری از پرونده اش بود عکسی که با شماره زندانی و بدون عبا و عمامه از ایشان انداخته بودند و بعد از شهادت ایشان به طریقی به خارج از کشور فرستاده شد و در اعلامیه های دانشجویان به مناسبت شهادت ایشان استفاده شد. بعد از دو ماه بتول دستگیر شد. در حالی که برادرش هادی و نیز همسر آینده اش آقای امامی در زندان بسر ...
ماجرای خونین خواهر و برادری که همدیگر را در پارتی شبانه دیدند
که فرهام انگشت اشاره اش را به نشانه تهدید به سوی مادر گرفت و گفت: "شما دخالت نکن مادر! همین شما باعث شدی که این دخترچشم سفید، این قدر گستاخ و پررو باربیاد. یه نگاه به ساعت بنداز. آخه کدوم دختر درست و حسابی این موقع شب برمی گرده خونه؟ کفرم از حرفها و اولدوروم، بلدوروم کردن های فرهام درآمده بود. با خشم گفتم: "نگاه کن تو رو خدا، ببین کی داره از آبرو و حیثیّت حرف می زنه؛ آقا فرهامی که صد ...
عملیات عاشقانه آتش نشان ها برای آشتی دادن یک زوج
.... پسرم که داخل اتاقش است و صدا را نمی شنود و همسرم نیز نمی تواند در را باز کند. فکر کنم حالش بد شده و نیاز به کمک دارد. ماجرا به نظر مشکوک می رسید، برای همین به او گفتم یکبار دیگر زنگ بزن، مرد با اکراه به در نزدیک شد. پیش از آن که زنگ بزند نگاهی به ما انداخت و دست پیش برد، اما زنگ نزد. فرمانده با اشاره سر از او خواست که زنگ بزند و مرد بالاخره دست روی زنگ گذاشت. چند لحظه بعد صدای ...
وقتی سخنان امام فراموش شود، متوسلیان ها هم از یاد می روند/ هنوز چوب اعتماد به لیبرال ها را می خوریم + ...
هیچکس را نفرستیم برای ترور سلمان رشدی و آن یک حکمی مغایر موازین بوده است. دقیقا 10 سال بعد این اتفاق افتاد، از آن طرف پیام امام که به منشور روحانیت معروف شد، 40 صفحه است و باید خط به خط آن را آب طلا بگیرند اما متأسفانه این هم محو است. چند روز پیش سوم خرداد بود، شما اگر این پیام امام را شنیدید من هم شنیدم که امام(ره) فرمود خرمشهر را خدا آزاد کرد . بعد هم گفتند من در این پیروزی که 19 هزار ...
اخلاق ناصری
بود و ته ریشی داشت. بی مقدمه گفت: من خودم تا سوم راهنمایی بیشتر درس نخوندم؛ ولی با همین مدرک بیشتر از ده تا دکتر درآمد دارم. کارم آزاده. پرسیدم: این مدرسه رو کی به شما معرفی کرده؟ گفت: معلم پسرم. پسرم هر سال شاگرد اوله. خیلی ها بهم می گن: تو که پولشو داری، نذار اینجا بمونه. بفرستش آمریکا یا کانادا. ولی من نمی تونم دوریش رو تحمل کنم. الان 3ساله از زنم طلاق گرفتم. پسرم قرار بوده پیش ...
شرم پدر شهید مدافع حرم از مانع شدن خود برای اعزام فرزندش به سوریه
. همانجا گفت بابا من هم میخواهم بروم. دو سه روز آخر حضورش در خانه بود، تنها برادرش از موضوع اطلاع داشت. من شرمم آمد و خجالت کشیدم مخالفت کنم." پدر شهید ادامه داد: آمدیم منزل گفتم شب عید است خانه باش و بعد عید از برو. گفت بابا نیتی است که برای خدا کرده ام دیگر نیتم را نشکن گفتم هرجور راضی هستی من هم راضی به رضای الهی و تسلیم امر خودش هستم. انتهای پیام/ ...