سایر خبرها
زنی که برای شوهرش زن گرفت!
اما او من را به یک پزشک دیگر معرفی کرد. در دلم غوغایی برپا شده بود می خواستم بدانم فاصله ام تا مرگ چقدر است پزشک متخصص پس از انجام چند آزمایش از من خواست نزدش بروم تا خبر مهمی به من بدهد. با بدنی لرزان راهی مطب دکتر شدم و وقتی نتیجه آزمایش را داد انگار گوش هایم نمی شنید و شوکه بودم. دکتر چند بار تکرار کرد و گفت: شما هیچ بیماری خاصی ندارید و مبتلا به بیماری لاعلاجی نیستید آزمایش های قبلی به اشتباه ...
چگونه رفتار کنم تا همسرم عاشقم شود؟
پیرو مشاوره قبلی میخواستم کمی واضحتر راهنمایی ام کنید گفته های شما دقیقا درست است ودر مورد من صدق میکند ... عاشقی که با جنازه همسرش زندگی می کند +تصاویر گردآوری توسط گروه خبرها ممتازنیوز مردم می گویند من دیوانه ام چون از لاشه نگهداری می کنم. اما من به شدت معتقدم او همیشه با من است و تا زمان مرگ خودم با او می خوابم. آقای "لی وان” و همسرش فام ... طلاق؛ آخرین خواسته مادر از پسرش پیش از مرگ! این خبر در تاریخ 22 آبان 1391 lبه نقل از منبع ذکر شده، در پورتال خبری ممتاز نیوز منتشر گردیده است مرد جوانی در دادگاه گفت که طبق آخرین خواسته مادرش که در بستر مرگ افتاده است، می خواهد lبه طور ... ...
از جنایت های بیجه تا تجاوزهای باند خرمالو
نیز با خود به صحنه ببرد. اول گفت ولش کن، اذیت می شوی، ظهر است برو نهار اما من اصرار کردم تا این که قبول کرد. وقتی رفتیم، متوجه شدیم جسد چند روزی کنار آفتاب مانده. با این که فضا باز بود اما باز هم بوی تعفنش منطقه را برداشته بود. تقریبا هیچ کس از جمله قاضی تا 40 30 متری جلو نمی رفت اما من، در اولین تجربه ام، سمت جسد رفتم و معاینه اش کردم. همه تعجب کرده بودند. هرچند جسد خیلی وحشتناک است و شما با دیدن ...
مرگ مغزی 2 جوان، زندگی بخش 8 بیمار شد
که خودرویی با وی تصادف کرده و منجر به مصدومیت پسر جوان شده است. مادر و پدر ودیگر اعضای خانواده پشت در اتاق عمل برای سلامتی وی دعا می کردند. پزشکان برای نجات وی تمام تلاش خود را به کار گرفتند. با این حال، بعد از چند روز نظر دادند که او مرگ مغزی شده و دیگری امیدی به بازگشتش نیست. والدینش این موضوع را باور نمی کردند و همچنان امید داشتند او به زندگی بازگردد. چند بار حرف های پزشک معالج را با خود مرور ...
تخلیه عقیدتی در کوفه چگونه انجام گرفت؟!
...، خداوند را دشنام داده است. 2) خصیبی از ابوحمزه ثمالی و وی از امام باقر(ع) روایت می کند که فرمود: هنگامی که امیرالمؤمنین(ع) آهنگ آن داشت که برای جنگ با خوارج رهسپار نهروان شود و کوفیان را برای ستیز فراخوان نمود و دستور داد به سمت مدائن لشکرکشی کنند، شبث بن ربعی، اشعث بن قیس کندی، جریر بن عبدالله نخعی و عمرو بن حریش از این فرمان سرپیچی کردند و گفتند: ای امیر مؤمنان! چند ...
پوریاست ... ولی نوظهور
پوریا از وقتی که با نیروی خدادادی درونش آشنا شده است، کارهای خارق العاده بسیاری از جمله کشیدن هواپیمای فوکر 50 با دندان، خم کردن سکه با دندان، نگه داشتن دو میل 50 کیلوگرمی به طور همزمان با دندان هایش و کشیدن سه خودرو متصل بهم با دندان هایش را انجام داده است؛ کارهایی که بیشتر افراد حتی از انجام آن با دست و تمام بدن هم ناتوانند. اما باوجود این که پهلوان پوریا تمام این کارها را به راحتی انجام می دهد، اطرافیانش مانند همان 9 سالگی، به حالت تمسخر به پوریای 22 ساله ن ...
پدرش گفت حسین دیگر برنمی گردد
همین علت به سپاه رفت. نمی دانم اشک اندوه بود یا یادآوری شوق آن لحظه که چشمان مادر حسین را نمدار کرد: اولین بار که لباس سپاه پوشید و دیدمش انگار بهترین روز عمر من بود. خودش چهره سفید و زیبایی داشت و انگار در این لباس سبز می درخشید. مادر آگاهانه از پیوستن پسرش به سپاه پاسداران روایت می کند: ما جنگ را فراموش نکرده ایم. یعنی از خطرات پاسدار شدن پسرم آگاه بودیم. اینطور نبود که ...
مادری که پسرش را حبس کرد/مهاجری از خاوران
؟ همان وقت دخترم گفت: مادر رضا به شهادت رسید. دیگر دنیا روی سرم خراب شد و تمام غم های دنیا روی سرم ریخت. گفتم: خدایا! دار و ندارم پسرم بود، او هم رفت. شهیدان خاوری و ابو حامد کنار حاج قاسم سلیمانی *گفت: مادر دست می دهی؟ گفتم: نه. جز دفعه اول که در اتاق حبسش کردم بقیه دفعات قبل از رفتنش می رفتم پارک گریه می کردم بعد می آمدم برای بدرقه، نمی خواستم زمان رفتنش گریه کنم ...
اشک های عروس خانم درجدایی از داماد 91 ساله!
نداشته باشد؟ قاضی مرد را به آرامش دعوت کرد و در ادامه از مادر او خواست حرف بزند. زن نگاهش را به سوی قاضی برگرداند. 65 سالش بود و صدایی یکنواخت و آرام داشت. آهی کشید و گفت: چند سال پیش همسرم را از دست دادم و تنها شدم. بعد از آن با بچه و عروس و نوه ها سرم گرم بود تا اینکه سال گذشته یکی از عروس هایم پیشنهاد داد دوباره ازدواج کنم. همان حرف هایی را زد که معمولاً همه می گویند. گفت از تنهایی ...
خانه سبز رویایی مرد گیلانی با 14 پسر و 76 خانواده
. اسماعیل پور وطن 66 ساله با این همه فرزند و مسوولیت می گوید: خوشبخت ترین مرد روی زمین است. نمای خارجی ساختمان مانند هزاران خانه ای است که در اطرافمان می بینیم. اما درِ ورودی که باز می شود حیاط نسبتا بزرگی با تندیس چند چهره مشهور ملی و گیلانی چشمانت را نوازش می دهد. در موازات این تندیس ها باغچه ای کوچک قرار دارد که روی گل ها و نهال های کاشته شده در آن چند اسم پسرانه آویزان شده است. روبه روی ...
شوهرم به خوابم آمد و محل دفن پسرم را فاش کرد
شدن مرد جوان درحالی ادامه داشت که به دلیل نبود سرنخ های کافی تمامی مسیرها به بن بست رسیده بود. اما باگذشت دو سال از ماجرا، روز چهارشنبه 2 تیر 95 مادر حسن با مراجعه به مأموران ادعا کرد اطلاع یافته جسد پسرش داخل چاه حیاط خانه اش است. با توجه به اصرار های این زن مأموران موضوع را به آتش نشانی اطلاع دادند. دقایقی بعد اکیپی از آتش نشان ها به همراه مأموران راهی خانه مورد نظرشدند. دقایقی از ...
علی مرا به زیارت امام فرستاد و خود به دیدار حق شتافت/ راز شهید 21
امام را از تلویزیون نگاه می کردم علی گفت : چرا امام خمینی (ره) آنقدر ضعیف شده اند گفت: مادر جان! تو که ایشان را چند بار دیده ای، آنقدر که دل امام را خون کرده اند،حرف ها و حدیث ها یی که بعد قطعنامه پیش آمد، باعث شد تا امام آن را جام زهر نامیدند، همه اینها باعث غصه امام شده بود. علی هم خیلی نگران امام خمینی (ره) بود. سیدعلی به امام ارادت داشت. همه خانواده علاقه مند ولایت بودند . وی خاطرات ...
با کیسه های مهربانی در کوچه های بی کسی
، گود. او نگران مادرش است. میمندی نژاد وارد گود می شود. ته گود، جایی بی قواره که زندگی بر تنش زار می زند. آدم هایش همه زنگ زده اند و بیزار، بی انژری و مرده. جماعت خولی از خاک بیرون آمده. می گوید: در همان نگاه اول می شد فهمید که چند نفر ایدز دارند. از آن گودها که یک در برای ورود دارد و یک در برای مرگ . می گوید: پشت در مرگ، موش ها به انتظار نشسته اند. وقتی جسد را شب از در مرگ بیرون می اندازند تا صبح ...
داستانهای خنده دار
...> تا گفتم آره دستمو گرفت, گفت 4 ماه هزینه ی نگهداری مادرتون عقب افتاده , باید تسویه کنید حالا از من هی غلط کردم واینکه من پسرش نیستم ولی دیگه باور نمی کردن آخر چک و نوشتم دادم دستش, ولی ته دلم راضی بود که باز این پیر زن و خوشحال کردم , هر چند که پسرش خیلی ... بود. اومدم از پیرزنه خدافظی کنم تا منو دید گفت دستت درد نکنه , رفتی بیرون به پسرم حامد بگو پرداخت شد , بیا تو ...
پا به پای امام به سوی محبوب (2)
عشق به جلوه های حق که در اولیای او است در خود ایجاد کنیم و خیر همه را بخواهیم به یک مرتبه از کمال مطلوب رسیده ایم. خداوند تعالی دل های مرده ما را به فیض رحمت خود و رحمت برگزیده خود که رحمة للعالمین است حیات بخشد.(10) نظر رحمت به همه موجودات، به ویژه انسان ها پسرم! اگر می توانی با تفکر و تلقین نظر خود را نسبت به همه موجودات به ویژه انسان ها نظر رحمت و محبت کن، مگر نه این است که ...
پا به پای امام به سوی محبوب (1)
آسیب رسانند و هزاران مرده به قدر یک مگس فعالیت ندارند و در این عالم پس از مرگ و قبل از روز نشور زنده نخواهند شد، لکن قدرت آرام خوابیدن، به تنهایی با مرده ندارید، و نیست این مگر برای آنکه علم شما را قلب شما باور نکرده، ایمان به آن در شما حاصل نشده، لکن مرده شوران که با تکرار عمل باورشان آمده با آرامش خاطر با آنان خلوت می کنند. و فیلسوفان با براهین عقلیه ثابت می کنند حضور حق تعالی را در هر جا ...
موانع سلوک و هشدارهای امام خمینی (1)
سرویس اندیشه جوان ایرانی به نقل از راسخون ؛ بخش مقالات دینی: گردآوری و تنظیم: رسول سعادتمند عالم محضر خداست ایمان عبارت از این است که آن مسائلی را که شما با عقلتان ادراک کرده اید قلبتان هم به آن آگاه بشود. باورش بیاید. این محتاج به یک مجاهده ای است تا به قلب شما، [برسد]. بفهمید که همه عالم محضر خداست. محضر خداست. ما الان در محضر خدا نشسته ایم. اگر قلب ما این معنا ...
فریاد این شهید هنوز در گوش آیت الله خامنه ای مانده است+تصاویر
کلافه کرده بود. از طرفی با همه خشکی و صراحتی که داشت با آنکه اهل مجامله و مداهنه نبود و هرگز لحن خوش آمدگویی نداشت، آنچنان در قلب و جان مردم جا داشت و ریشه دوانیده بود که هر کس در ساری می خواست مجلس مهمی تشکیل بدهد با آنکه ما غیرمستقیم و مستقیم نهی می کردیم. باز هم نام او را درست در صدر لیست گویندگان مجلس خود آمار می دادند و چون به صاحب مجلس می گفتیم با شرکت حاج شیخ عبدالوهاب قاسمی در مجلس شما ...
اومبرتو اکو، یک دورِ تمام
خورده بودم، در 50 سالگی می بایست مرده باشم. ) و مداوماً در حال جاخالی دادن در برابر گلوله هایی بود که تفنگِ اس اس، فاشیست ها و چریک ها شلیک می شود. دورانِ مدرسه عالی بود. می گوید: بچه ها مثلِ اسفنج همه چیز را جذب می کنند؛ کم کم می توانی بینِ آدم های خوب و بد فرق بگذاری. اندک اندک مذاقش به ادبیات آمریکایی آشنا شد، و جاز را به عنوانِ یک جور مخالفت با فاشیسم درک کرد و تروپمت به دست گرفت (هنوز هم با ...
شهیدی که تولد و شهادتش 21 ماه رمضان بود / تصاویر
سید علی به جبهه رفت و چرا شما که یک فرزند پسر داشتید گذاشتید به جبهه برود؟ زمانی که علی از من خواست تا رضایت بدهم او به جبهه برود ابتدا مخالفت کردم اما به یکباره به من الهام شد که همیشه می گفتم: اگر زمان امام حسین (ع) بودم او را یاری و در رکاب ایشان با دشمنان مبارزه می کردم، این کلام در من بیدار شد. علی هم فرزند من بود ، او هم می خواست تا امام زمان خویش را یاری کند. دلبستگی ام به علی و ...
حجت الاسلام علی پناه: قیامت باوری موجب می شود دیگر گناه نکنیم
...: مراسم عزاداری شهادت امیرالمومنین علی علیه السلام با سخنرانی حجت الاسلام علی پناه و مداحی کربلایی نریمان پناهی،حاج حیدر خمسه و کربلایی مجید پناهی در هیئت الزهرا سلام الله علیها برگزار شد. در ادامه ی خبر متن سخنان حجت الاسلام علی پناه را می خوانید: همه ما به حقیقتِ محاسبه الهی معترف هستیم ولی چند نفرمان این حرف را باور کردیم؟ اگر باورمان شده بود می توانستیم این طور بی ...
ممد طلا و علی زاغی در آسمان +عکس
مهربانی کردند که از باور خارج شد... حالا 2 مردی که امروز یکی 71 و دیگری 70 ساله اند، بر فراز تپه های محبوبیت در ابتدای دهه 50 نگاهی به تاریخ می دوزند،40 و چند سال گذشته و هنوز ممد طلا، طلاست و علی زاغی، دوست داشتنی!
وقتی خانواده استاد قادر شیمیایی شد
تبریز رسیدم و سراغ فرزندم را گرفتم من را به یک شیرخوارگاه راهنمایی کردند. به آنجا که رفتم گفتند اگر می توانی تشخیص دهی کدامیک فرزند توست می توانی با خودت ببریش. ولی این امکان وجود نداشت که من بتوانم فرزندم را شناسایی کنم. ناامید برگشتم و او را هم از دست دادم. کاک قادر همه اعضای خانواده اش را در جریان بمباران شیمیایی سردشت از دست داد. پسر عمویش کور شد و پرستاری که همراهشان بود نیز به دلیل تماس با ...