سایر خبرها
سهم رشت و انزلی از داغ ترین خبرهای حوادث از زبان پدر حادثه نویسی ایران
کلانتری نیاوران و تجریش و آن ها را هم مطلع کردم. غروب که شد، حسین برگشت و ناراحت بود. گفت وایستادم ایران شریفی آمد و از یک ماشین کرایه ی بنز پیاده شد، رفت داخل خانه، بعد از نیم ساعت بیرون آمد و رفت. هیچ کس هم جلو او را نگرفت، منم داد زدم ایران! برگشت و از او عکس گرفتم و بعدش هم فرار کرد . ما عکس را در روزنامه منتشر کردیم و از مردم برای نجات جان بچه دوم کمک خواستیم. بعد از حدود 20 روز ...
خاطره جالب از شهید صدوقی در برخورد با بنی صدر/مجتهدی مبرز و مدیری مدبر بودند
نزد مادر رفت و گفت: سلطان دستور داده است که زنان بالای 60 سال تا چند وقت دیگر حتماً باید ازدواج کنند. من نیز عدّه ای از دوستان و آشنایان را دعوت می کنم تا شوهری مناسب برای شما انتخاب کنیم، ولی باید هزینه این کار را خودتان بپردازید. خلاصه پسر هر روز یکی از دوستانش را به خواستگاری می فرستاد و مادر، بساط پذیرائی را فراهم می کرد تا اینکه پول مادر به پایان رسید و شوهری نیز اختیار نکرد. پسر به مادر گفت: سلطان حکمش را لغو کرد و دیگر نیازی نیست که زنان بالای 60 سال ازدواج کنند. به یاد دارم که صدای خنده فضای مجلس را پر کرد. انتهای پیام/ ...
معلول گلستانی که با 300 هزارتومان حقوق، زندگی 3 نفری را می چرخاند ! + تصاویر
. نورمحمد پران دوجی جوان معلولی که ساکن شهر مراوه تپه است این روزها خوشحال از پیدا شدن کسی است که امید این روزهایش را بعد از خدا به او مدیون است. او ادامه می دهد: امروز من 27 سال دارم و ازدواج کردم و یک دختر هم دارم. خیلی خوشحالم که خداوند بر سر راهم انسانهای فداکاری همچون خانم زهرا بهدانی، مهدی دوست فداکارم که 9 سال در کنارم بود و کیف مدرسه ام را برایم حمل می کرد و هنوز هم ...
فریاد خشم و نفرت از رژیم صهیونیستی سراسر کشور را فرا گرفت/ ایران در روز قدس یکپارچه "مرگ بر اسرائیل" شد+ ...
ها در نظام بر همه مرزها تسلط دارند و مقابل هرگونه تعدی از سوی بیرون مرزها را گرفته اند. وی درباره اقدامات اخیر وزارت اطلاعات به منظور برقراری امنیت در نواحی مرزی ، تأکید کرد: برای مقابله با تهدیداتی که سال هاست دشمنان تهدید می کنند ایستاده ایم. آنها تهدید می کنند، اما جرأت عملی کردن هیچ گونه اقدامی را ندارند. ظریف در راهپیمایی روز جهانی قدس: هنوز مردم مسلمان منطقه ...
ابوحنانه ی ملیکا؛ زخمی فتنه 88 و جاویدالاثر مدافع حرم
سوریه جامانده. پدر دی ماه سال گذشته در نتیجه درگیری با نیروهای تکفیری به همراه چند تن دیگر از همرزمانش شهید شد و پیکرشان به دلیل قرار گرفتن در میدان دشمن به عقب برنگشت. در ادامه متن مصاحبه با همسر شهید مرتضی کریمی آمده است. ** بچه ها هم به این نبود پدر عادت کرده بودند؟ بله، ساعت کاریشات تا دو بود اگر ماموریت نمی رفت یا کاری پیش نمی آمد همان ساعت دو به خانه می آمد. یک مدت یکی ...
سلام مرا به امام خامنه ای برسانید و بگویید اگر دوباره زنده شوم از تکه تکه شدن در راه شما ابایی ندارم...
این شهید بزرگوار می گذرد اما تنها سه روز است که خبر شهادت شهید محمدامین کریمیان تأیید شده است. در این باره گفت وگویی داشتیم با پدر، مادر و خواهر این شهید که در ادامه از نظرتان می گذرد. * محمدامین؛ از کودکی تا بزرگسالی مادر شهید کریمیان می گوید: رقیه تیرگر هستم متولد 1341، همسر سردار شهید پرویز ملائیان که بعد از شهادت همسرم با حاج ولی الله کریمیان که فردی متدین و از یک خانواده ...
سونیا پوریامین:همسرم استاد من بود
وشاید حل نشده است؟ این به آن دلیل است که در جامعه ما هنوز یکسری خط کشی های درست بین والدین و فرزند شکل نگرفته است. گاهی والدین به فرزند خود وابستگی زیادی پیدا می کنند و مادر احساس می کند مالک پسر خودش است، اما همسر همان پسر این مساله را نمی پذیرد و توقع دارد که شوهرش توجهی قابل قبول به او داشته باشد. در اینجا باید گفت که حق با عروس است. والدین نباید انتظار بیش از حد از بچه ها داشته باشند ...
صدام پسر هیتلر بود؟+تصاویر
در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم وقتی که روس ها برلین را محاصره کردند، بلافاصله محل استقرار هیتلر را تصرف و اطرافیانش را بازداشت کردند. وقتی از آنها بازجویی شد متوجه شدند هیتلر به همراه معشوقه خود، اوا بروان که شب قبل با او ازدواج کرده بود خودکشی کرده و وصیت کرده جسد او و تازه عروسش را در محوطه باغ با بنزین بسوزانند و سپس دفن کنند اما بعد از پایان جنگ جهانی دوم و با فروکش کردن تب تعقیب نازی های فراری، خبرهایی پخش شد که دنیا را متعجب کرد؛ افراد زیادی در آرژانتین شهادت د ...
تلخ تر از مرگ پدرم مدال شجاعتی بود که به قاتلش دادند
مهدی اکرمی پسر شهید که آن روزها کودکی هفت ساله بود در گفت و گو با روزنامه جوان از نبود پدر در زندگی اش و داغ غمی که در تمام این سال ها تازه مانده می گوید. برای شروع برگردیم به 12 تیر ماه سال 1367. آن روز خاطر تان هست دقیقاً چه اتفاقی افتاد و چطور متوجه ماجرا شدید؟ آن روز هنوز هفت سالم تمام نشده بود. ظهر در خانه خوابیده بودم. بعضی از دوستان و اقوام مان از ماجرا با خبر شده بودند ولی ...
زندگی مشترک با یک بدلکار حرفه ای در برنامه شیدایی
دارد و می تواند انسان را به انحراف بکشاند. وی تصریح کرد: تا آنجا که امکان دارد سعی کرده ام نان حلال به خانه بیاورم و هیچ وقت بدون رضایت، درآمدی نداشته ام البته در برخی پروژه ها حق مرا نداده اند. همسر این بدلکار حرفه ای سینما و تلویزیون هم در این زمینه گفت: هیچ وقت تجملات برایم ارزشی نداشته بلکه رضایت از زندگی و همکاری برای ساختن آینده ای بهتر در زندگی مشترک، هدف همیشگی مان ...
چترباز ها در شب جاده
فقط یک شرط دارد این که نام کاملش در گزارش نیاید و بعد از چاپ گزارش هم برایش دردسر درست نشود. در این 20 سال خودتون هم هیچ وقت سراغ قاچاق رفتید؟ اصلا اسم این کار قاچاق نیست، شما ها الکی شلوغ بازی درمی آرید. این که آدم چهار تا جین شلوار و 50 تا دونه موبایل جابه جا کنه، می شه قاچاق؟ بی خیال بابا. پس زن و بچه مون رو چطوری اداره کنیم. تازه باید ماهی 10، 15 میلیون قسط ماشین بدیم. ...
هالیوودی های طرفدار حیوانات را بشناسید
اند که واقعاً مفهوم رابطه انسان و حیوان را به مرحله جدیدی رسانده اند. این دوست جدا نشدنی آنقدر وقت با هم می گذرانند که اغلب سگ اورلاندو بیشتر از خودش سوژه دوربین های پاپاراتزی می شود. تعجبی ندارد که همه می خواهند عکس این دو را بگیرند. بلوم به مجله Men’s Health گفته بود که سیدی همه جا با او بوده و همه جا را با هم گشته اند. شاید به همین دلیل بوده که سیدی هم در فوتوشوت بعد از مصاحبه با ...
اگر به جای من بچه هایم می سوختند، چه؟
خدا را شکر توانسته روحیه اش را حفظ کند. بیرون می رود و خرید می کند. برخورد اطرافیان چطور است؟ خانم حسینی: اطرافیان خودم سعی می کنند طبیعی رفتار کنند. اوایل هر کسی من را می دید، می زد توی سر خودش، اما پدر و مادرهایمان و... من دست پدر و مادرهایمان را می بوسم. خیلی زحمت کشیدند. چطور به بچه ها رسیدگی می کردید؟ خانم حسینی: مادرها که خانه مان بودند، اما من یک پسر مدرسه ای ...
عجیب تر از علم؛ فراتر از واقعیت (8)
. می گویند سال ها پیش دختربچه ای در کانال نزدیک منزل او جلوی چشم هایش غرق شده و او نتوانست برایش کاری کند. مرد مکزیکی هم بعد از آن واقعه با آویزان کردن عروسک ها می خواسته روح دخترک را از خودش راضی کند. بعد از او هم دیگر گردشگرها دست بردار نیستند و هر کدام عروسکی را به این جزیره می آورند و روی درخت آویزان می کنند. کودکان هیولایی کودکان هیولایی نسلی نابود شده از کودکان ویتنامی ...
اعجازهای جستجو گر اینترنت
موبایل چینی اندروید هنگ می کنه و البته خیلی خوشحالی هم داره که دم مملکت گرم! چقدر پول و پلا داره که این همه دارن ازش می برن ولی باز هنوز ما مردم روی پای خودمون وایسادیم و جم نمی خوریم و به کوری دشمن کافر شب با شکم سیر می خوابیم و مشت محکمی بر دهان یاوه گویان می کوبیم ، حتی دوسال تو نوبت ایران خودرو می توانیم پول بریزیم برای خودرو آپشن دار و به هیچکس هم مربوط نیست که سود مشارکت دارد با کمربندهای ...
داغی که هر سال تازه تر می شود...
... وی در تشریح حادثه آن روز گفت: ساعت یک ربع به 11 صبح بود که تلفن خانه به صدا درآمد، یکی از آشنایان که در منطقه یکم نیروی دریایی فعالیت می کرد پشت خط بود، گوشی تلفن را برداشتم، پرسید از اقوام شما کسی در آن پرواز بوده است یا نه، خواهر بزرگترم سریع گوشی تلفن را از من گرفت، اما او درباره مرگ بابا به خواهرم هم چیزی نگفت. بعد از آن خواهرم سراسیمه به محل کار وی رفت تا ببیند اوضاع از چه قرار است ...
سرکار خانم آزاده داننده (کارآفرین موفق ایرانی)
درمیان زوج های جوان مسأله ای به وجود آمده که چون کار می کنند بچه دار نمی شوند و می گویند اگر بچه دار بشوم این منبع درآمدم از بین می رود و این پیچیدگی ها در این زمان بسیار شایع شده است! در راستای این مساله شخص برای از دست ندادن شغل و منبع درآمدش بچه دار نمی شود و وقتی زنی بچه دار نمی شود، بسیاری از زوایای شخصیتی اش تکمیل نمی شود و بعدها با خودش فکر می کند که چرا من بچه دار نشدم و در سنین بالا باردار ...
مردی که اینک مشکوک است!
، به جای مرد لبخند می زند و زن در آسودگی خیال، به چهره خوشحال کودکش چشم می دوزد و نفسی عمیق و آرام می کشد... مردی که شیشه تلفن همراهش شکسته است! صدای زنگ یک تلفن همراه نقره ای، با شیشه ای شکسته، کافی است تا مردی سراسیمه و هراسان از اداره خارج شود و خودش را به خیابان شلوغ برساند. او که قصد دارد هر چه سریع تر به کمک همسر تنهایش در خانه بشتابد، دوان دوان از روی جوی کنار پیاده رو ...
داستان عوض شدن 2 بچه در بیمارستان، در ماه عسل
دومی که مقابل دوربین ماه عسل قرار گرفته بودند به این نکته اشاره کردند گفتند پس از اینکه بچه را برای آزمایش فابیسم به دانشگاه علوم پزشکی بردیم مشخص شد که بچه ما نیست. پس از مراجعه به دانشگاه علوم پزشکی شیراز به ما گفتند که بچه شما با فرزند یک زوج دیگر عوض شده که خیلی ناراحت شدیم چون زمان به اندازه ای گذشته بود که نمی توانستیم از آن بچه دل بکنیم. همسر این خانم در ادامه برنامه امشب تصریح ...
حرف ها را تکرار کنید!/ اگر بگویی نروم، می مانم
...> بچه ها را با بوسیدن و قربان صدقه رفتن بیدار می کرد، مخصوصاً زینب را که بسیار به او وابسته بود. پشتشان را ماساژ می داد و آنقدر ناز و نوازش می کرد تا از خواب بیدار شوند. بعد از شهادت حسین آقا، زینب می گفت مامان، حالا دیگه کی بیاد پشتم رو دست بکشه تا از خواب بیدار شم؟ حالا هم هروقت کنار قبر پدرش می رود، حداقل یک ساعت راحت می خوابد. *الآن نیاز دارم به بودنت حسین آقا ...
بنیاد در آینه مطبوعات
برای همیشه رفت شهید محمد حاضر نبود با رژیم بعث همکاری کند و همچنان به مسیر خودش ادامه داد. این موضوع سبب شد تا آنها ای نبار کوتاه نیایند و او را دستگیر و زندانی کنند. برادرش در اینباره توضیح میدهد: هنوز دو هفته از آزادی محمد نگذشته بود که نیمه شبی درِ منزلمان به صدا درآمد و نیروهای بعثی آمدند و محمد را با خودشان بردند و بعد از آن، دیگر او را ندیدیم. او قبل از دستگیری اش به مادر و ...
"ماه عسل" و روایت شیرمردی که چون کوه، پر صلابت و مردانه "ایستاده در غبار"
پریناز فروزان: پنج شنبه 10 تیر 95، دکتر علی عسکری ریاست سازمان صدا و سیما به همراه علی اصغر پورمحمدی مدیر شبکه سه سیما از پشت صحنه "ماه عسل" بازدید کردند. علی عسکری ضمن تشکر و تقدیر از مجری، تهیه کننده و تیم تولید "ماه عسل" اذعان داشت: "ماه عسل" یک برنامه بلندمرتبه و خوب است، امیدواریم که انشاءالله اثراتش استمرار پیدا کند و سال های آینده بهتر از الان باشد، کما اینکه امسال الحمدالله بهتر از سال های گذشته بوده، دقیق تر و بهتر و اثرگذارتر انشاءالله که موفق باشید. پس از پخش ...
ماجرای بدشانس ترین زن ایران
فایده بود و مجبورم می کرد تا به حرفش گوش کنم و هنوز هم نمی توانم ناراحتی اش را ببینم ولی ... آن روزها رفتارش تغییر کرده بود در دنیای خودش بود و از همه حلالیت می طلبید، زندگی مان سرد و بی روح شده بود و نمی دانستم چه کنم؟ ریحانه ضمن سرزنش خود می گوید: درست است آقای قاضی هر روز به محمد اصرار می کردم تا در حضور من همسر دومش را انتخاب کند که بعد از مرگم مراقب او و مادر مهربانی برای فرزندانم ...
"باطل کردن طلسم" فقط یک میلیون و 800 هزار تومان!
تلگرامی برای شما می فرستد. فال همسر که یکی از پر مخاطب ترین و محبوب ترین فال های اینستاگرامی است به ازای 30 هزار تومان اسم، مشخصات همسر آینده و حتی تاریخ ازدواج شما را نیز مشخص می کند. صفحات اینستاگرامی فال برای کسانی که علاقه به فراگیری فال دارند هم چاره ای اندیشیده است. کلاس های آموزش فال قهوه که این روزها طرفداران بسیاری دارد، یک میلیون تومان هزینه دارد و شما در 10جلسه یک ماهه تمامی ...
از امام حسین(ع) خواست سپر بلای زینب(س) باشد
بار سنگین داشت حتما کمکش می کرد. تا وقتی علی اصغر بود من دست به کار خانه نمی زدم، می گفت من دوست دارم فقط چایی بگزارم جلوی مادرم خودم کارهای خانه را انجام دهم مادرم از جایی برمی گردد خستگی در کند من بنشینم باهم حرف بزنیم. ارتباط خیلی خوبی با برادر کوچکترش ابوالفضل که چند سال از او کوچکتر بود داشت. سید احمدرضا که به دنیا آمد به قدری او را دوست داشت که حتی لباس هایش را خودش می شست و بچه را ...
وقتی زیر سر مردان بلند می شود
حضورم خرج اضافه ای روی دست آنها گذاشته ام. همسر دومم قبل از من یک بار ازدواج و متارکه کرده بود. روز خواستگاری همه اینها را به من گفت و من هم شرایط را قبول کردم. بعد از ازدواج از همان اول با من سرد بود و هرچه به او محبت می کردم، انگار سنگ بود و نمی فهمید. یک سال همین طور گذشت و مدتی بود که یک شب در میان به خانه می آمد و رفتارش عوض شده بود. خوش برخورد و مهربان شده بود. به طرز عجیبی با ...
حجت الاسلام میرزا محمدی: مسیر قدس از کربلا می گذرد/حاج منصور ارضی: فراموش کردن گناه یعنی کوچک شمردن آن
.... حسین جان یک روزی تو صاحب خانه ی دل من بودی ، به خاطر مادرت به ما رحم کن . ای همه ی مناجات من حسین ، من تو را رها می کنم ولی یک بار نشد تو مرا رها کنی. موی پیشانی ات را بگیر و بگو "یا مَنْ بِیَدِهِ ناصِیَتی" ، حسین جان ما را رها کنی جهنمی می شویم. ما را به این جوانان پاک ببخش ، روایت است خدا یک عده را به خاطر جوان های پاک امت می بخشد ، یک عده را به خاطر بچه ها می بخشد ، یک عده را هم به خاطر ...
شهادت دو سرباز گمنام به روایت پدر
...> کمی که بزرگ تر شد آن زمان در پوشش هیئتی به نام محبان الفاطمه به آموزش نظامی دوستان و جوانانش در زیرزمین منزل می پرداخت. هنوز انقلاب به پیروزی نرسیده بود.ه روزی چندین بسته کبریت خریده و به خانه آورد. بعد از گذشت چند روز حاج خانوم گفتند که کبریت نداریم. تعجب کرد. آن مقدار از کبریت برای مصرف یک سال کافی بود. پس از آن دخترم گفت که من می دانم چه بلایی سر کبریت ها آمده است؛ عبدالرضا با دوستانش برای آنکه ...
قتل مرموز قاچاقچی اسلحه در جنوب پایتخت
. این زن به ماموران گفت: سال ها پیش به خاطر اختلافی که با همسرم داشتم از او جدا شدم و با 6 بچه زندگی خود را می گذراندم که با منصور آشنا شدم و 5 سال پیش با هم ازدواج کردیم و صاحب یک دختر شدیم. منصور در کارگاه تراشکاری کار می کرد اما به خاطر اعتیادش از کار بیکار شد و بیشتر اوقات در خانه بود و هیچ مشکلی هم با هم نداشتیم. وی ادامه داد: شب حادثه ساعت 7:30 برای افطار به ...
صدای ماندگاری که با دوبله قهر کرده است (1)
آنچه سال ها شنیده ایم دور است. به اعتقاد من این صدای خش دار می تواند جای کاراکترهای دیگری بنشیند اما خودش موافق نیست و می گوید مردم جلال مقامی را با همان صدا می شناسند و به ما می گوید که ببخشید تحت تاثیر مسایل پیش آمده صدای من هنوز تحت اختیار خودم نیست. وی معتقد است اگر دوبله امروزه مثل سابق تاثیرگذاری لازم را ندارد به خاطر دوری از فضای درام و نزدیک شدن به فیلم های بزن و بکُش است و دوبلورهای جوان ...