سایر منابع:
سایر خبرها
عکس های دیده نشده از کیارستمی به روایت دوربین مهرداد اسکویی
پدر خانمم که آن زمان با آنها زندگی می کردیم، گرفتم. با کیارستمی که تماس گرفتم با اینکه آن زمان یک جوان نهایتا سی ساله بودم و او هم قرار سفر داشت با فروتنی آمد و از من پرسید چه ایده ای داری؟ من هم گفتم چون شما زیاد در سفر هستید و با طبیعت در ارتباط هستید دوست دارم در طبیعت و داخل ماشین از شما عکاسی کنم. برای همین آن عکسی را که زیر درخت نشسته اند و چند فریم که در ماشین هستند خیلی دوست دارم. ...
سید جلال حسینی، بازیکن محبوب پرسپولیسی ها
باز هم باید دور از فرزندان تان باشید. - من دو دختر دارم؛ نورا دو سال و چهار ماهش هست و نیلا هم چهار ماهه. نورا وقتی که به دنیا آمد بیشتر مدت در اردوها و جام جهانی بودم. از وقتی که او به زندگی مان اضافه شد اصلا همه چیز فرق کرد و حس خوب و قشنگ زندگی را متوجه شدم. نیلا هم که جدیدا به جمع ما اضافه شده، متاسفانه به خاطر درگیری با اردوها، تمرینات و بازی ها بیشتر وقت ها از بچه هایم دور هستم ...
راز تیراندازی مرگبار پارک وی در سینه مرد آشنا
... مدتی قبل با زن جوان (مقتول) که سرایدار شرکتی بود آشنا شدم. من هم چند ماهی می شد در ساختمانی در حوالی پارک وی سرایدار بودم. ابتدا فکر می کردم زن جوان مجرد است، اما پس از گذشت مدتی از آشنایی ما، او مدعی شد که شوهر دارد و خواست دیگر مزاحمش نشوم. من اما عاشق او شده بودم، برای همین از او خواستم تا از شوهرش طلاق بگیرد و به عقد من دربیاید. اصرارهای من ادامه داشت تا اینکه او تهدید کرد که اگر بار دیگر ...
با 2 میلیون تومان شروع کنید!
.... فاطمه خطیبی درباره نحوه ورودش به عرصه پرورش کرم ابریشم، می گوید: خراسان جنوبی استانی است محروم که آمار بیکاری در آن بالاست. در خانه ما هم چند نفر بیکار وجود داشت. مدت ها به دنبال یافتن شغل و و دست و پاکردن کاری برای خود و فرزندانم بودم اما کار مناسبی نیافتیم. تا اینکه پدرم پیشنهاد تاسیس یک کارگاه پرورش کرم ابریشم را داد. پدرم زمانی که کشاورز و باغدار بود به صورت سنتی و محدود کرم ...
مردی با لباس خاکی و ابروهای به هم پیوسته
دانست که بچه های ما همگی دوره بیسیم دیده اند. سلام و احوالپرسی گرمی کرد و گفت بیا سنگر من و کنار بیسیم مستقر شو. از آن به بعد تا پایان عملیات فتح المبین، روزها می رفتم به سنگر حاج احمد و روی بیسیم کار می کردم، کارم هم که تمام می شد، برمی گشتم پیش هم ولایتی ها برای استراحت و خواب. *اگر به چشم خودم ندیده بودم نه باور می کردم و نه تعریف در این چند وقت، نکات تاثیرگذاری را از حاج ...
محیط بان بی جان، طبیعت بی پناه
شجاعیان که در پارک ملی بمو به شهادت رسید زمان شهادت هیچ اسلحه ای در دست نداشت و عامل جنایت با قساوت تمام، او را هدف 2گلوله قرار داد و به شهادت رساند. براساس آمار ها، استان فارس رکورددار شهدای محیط زیست ایران است و بیشترین شکارهای غیرمجاز و صید در این منطقه صورت می گیرد. مهندس علی آرندی رئیس پارک ملی بمو در استان فارس که در آخرین لحظات شهادت منوچهر شجاعیان در کنار او بوده از آن لحظات تلخ و سختی ...
سی و هفت سال جنایات مسعود رجوی(رهبر ترور) و مریم رجوی(ملکه ترور) / از بمباران پادگان اشرف تا قبری در ...
، همه سالن به رنگ سفید و دو مبل به همین رنگ در وسط قرار داده بودند. جلوی این دو مبل یک میز که در آن آئینه و شمع هائی که روشن بود به همراه یک جعبه که بعدا متوجه شدم گردنبندهای طلا در آن است و یک کیک بزرگ چند طبقه قرار داشت. بعد با یک هیاهوئی مریم، عنصری که با وقاحت تمام به پیشنهاد همسرش به همسری رجوی در آمد و مسعود با لباس راحتی یعنی لباس های نرم و پیژامه و آستین کوتاه و بدون ...
روایت پلیس اصفهان از یک هدیه شوم/مرگ دردناک مادر به دست پسر
کارهای من به شدت مخالفت کرده اند به من گفت این چه خانواده ای است که تو داری که مانع پیشرفت تو می شوند من اگر جای تو بودم آنها را می کشتم. یک روز سر فروختن مواد با خریدار دعوایم شد و همدیگر را مورد ضرب و شتم قرار دادیم من از صحنه جرم فرار کردم. آنها حکم جلب مرا گرفته بودند برای همین مدتی را متواری شدم اما بالاخره از فرار خسته شدم و خودم را به دادگاه معرفی کردم چند روزی را در ...
خانم حسینی؛ جا افتاده که رعیت گیوه پاره ای هم اگر بپا دارد از تصدق ارباب است/ آقازاده های عزیز لطفا بعد ...
آسفالت های خمیرشده از گرما فرو رفت و بارها روی پوست صورت مادرم که از مدرسه می آمد ماست خنک ریختیم تا تاول پوست صورتش راحت تر ور بیاید. من و شما هر دوتا آقا زاده بودیم اما آقا زاده بودن امریست نسبی. پدر شما حق اوقات فراغت می گرفت و پدر من برای روشن کردن کولر ماشین اداره اش در هنگامی که خانواده سوار ماشین میکرد از علمای قم اجازه شرعی گرفت. پدر شما پاداش عید غدیر و عید فطر می گرفت و پدر من برای ...
شهادت بالاترین چیزی است که آدم برای عزیزش می خواهد
می کرد. اول هر بحث و صحبتی قرآن می خواند. جلسه اول که تشریف آورد سوره کوثر و جلسه دوم سوره فجر را خواند. پدرم نام مرا از سوره فجر انتخاب کرده بود و برایم خیلی جالب بود که این سوره را انتخاب کرد. آن روز فکر کردم می داند اسم من چیست ولی بعدها فهمیدم تا چند جلسه بعد هم نمی دانست نامم چیست. 5 شهریور سال 1393 خطبه عقد خوانده شد. در محله مان جلسات قرآن دایر بود و پدرم همیشه می گفت من بچه های آن جلسه را ...
فاجعه گوهر شاد به روایت شاهد عینی
.... من هم همین کار را می کردم. آن روز هم به مسجد گوهرشاد رفتم و دیدم جمعیت زیادی آمده و همه هم متوجه ایوان مقصوره هستند. نمی دانستم چه خبر است. پدرم همین که مرا دید، گفت بیا این پول امروزت، امروز نمی خواهد نماز بخوانی، برو خانه! من هم رفتم. بعد پدرم اخبار مسجد را برای ما آورد. پدرم منبر رفته و صحبت کرده بود و به همین دلیل بعد از این ماجرا چهار سال در خانه محصور بود و بیرون نمی آمد. گفته بودند اگر ...
همیشه دوست دارم به جایی غیر قابل پیش بینی بروم!
درباره بسیاری از عوامل پیچیده سبک او در قصه گویی و نیز درباره کیفیت های مرموز فیلم هایش و آنچه تماشاگران او را به خود جلب می کند صحبت کنم . *الهام ساختن این فیلم خاص از کجا آمد؟ ایده را خود ژاپن ایجاد کرد. سال ها پیش در ژاپن بودم، حدود 17 یا 18 سال پیش. شب بود و داشتیم در یک محل تجاری رانندگی می کردیم و من دختر جوان را دیدم که در پیاده رو لباس عروس پوشیده بود و ایستاده بود ...
درخواست جدایی از شوهر تنبل!
شوهرش جداشود. چند روز پیش این زن جوان با حضور در شعبه 244 دادگاه خانواده مجتمع قضایی صدر دادخواست طلاق داد تا به این زندگی سراسر عذاب پایان دهد. روز بعد که درخواست وی برای جدایی به دست شوهرش رسید، همراه هم در دادگاه حاضر شدند. شیوا تصمیم به جدایی داشت و شوهرش حاضر نبود او را طلاق دهد. قاضی بهروز مهاجری ابتدا از شیوا خواست درباره دلیلش از این جدایی بعد از 15 سال بگوید. شیوا ...
بسته خبری سفیر شنبه 19 تیرماه 1395
جنگ عراق و ایران بودم. پروژه ای را که بی بی سی فارسی برایش تعریف کرده بود، همین بود: "مادران شهدای ناراضی". به ژاپن که برگشت اهداف و مأموریت خود را با یک مصاحبه لو داد. خانم "یاماگیشی" گفت: در بین این همه مادرانی که یک تا چند فرزند خود را در جنگ از دست داده بودند، حتی یک مادر شهید ناراضی پیدا نکردم. این پژوهشگر ژاپنی زمانی تحت تأثیر مادران شهدای ایرانی قرار گرفت که در تهران ...
افاضات فامیلی
کنند و نظر بدند دنیا چه شکلی میشه . از جایی که من حواسمو جمع کردم بحث در مورد انتخابات مجلس بود. آهان راستی یادم رفت بگم دایجونی برادر ناتنی مادر شوهر خاله بزرگمه و سال های زیادی تهران بود اما از اول امسال برگشته شهرضا یعنی برش گردوندن شهرضا البته خودش میگه منتقلش کردن اما من آمارش و گرفتم گویا سر یه موضوع کاری که نمی دونم چیه با رییسش بحثش شده و چند تا متلک و بدو بیراه شهرضایی ...
عباس کیارستمی به خانه دوست بدرقه شد
البته با توجه به شرایط پیش آمده فکر می کنم هنوز بخشی از کار او ادامه دارد و بر دوش اش خواهد بود. احمد کیارستمی که به تازگی به ایران برگشته است، اظهار کرد: در این سال هایی که از پدرم کمتر کار در اینجا به نمایش درآمد کم دیده بودم گله کند ولی چند سال قبل که مراسم بزرگداشتی برایش در ایران برپا شد، گفت آدم این همه فستیوال در دنیا می رود اما آنچه در خانه خودش باشد چیز دیگری است. اگر او بود و ...
روایتهایی جالب از "بچه پولدارهای تهران"
. الان هم نمی گویم توانسته ام به پای مشتری هایم برسم؛ ولی اگر خوب ادامه دهم به پای آنها هم می رسم. خدا را چه دیدی؟ . حالا دیگر نوبت گفتن از آدم هایی است که او آنها را در اینستاگرام و... پیدا و آن قدر اعتمادشان را جلب می کند که ماهی دو، سه بار پا به خانه شان می گذارد: چند سال بود که در یک شرکت کامپیوتری کار می کردم. حقوقم هم بد نبود. به سه میلیون می رسید؛ ولی همان طور که گفتم من به خودم ...
2 قتل و یک خودکشی، پایان رابطه شوم
، انداختم. روز بعد برای این که کسی به من شک نکند، به اداره پلیس مراجعه و با شکایتی دروغین وانمود کردم او ناپدید شده است. درحالی که متهم به قتل در بازداشت به سر می برد، روز بعد گزارشی به پلیس رسید که زن جوانی پس از قتل دختر پنج ساله اش، با طناب خود را حلق آویز کرده است. ماموران زمانی که به خانه این زن در یکی از محله های شهر کرمان رفتند، مشاهده کردند زن جوان بعد از قتل فرزندش، خود را دار زده است ...
مشکلات فوتبال آبادان در میزگرد پیشکسوتان این رشته
می کنند و چند سالی نیز مسابقاتی در آن برگزار می شود بعد به ناگهان تغییر کاربری می دهد و تبدیل می شود به سفره خانه، واقعا در شگفتم که در این شهر چه اتفاقاتی رخ می دهد، آیا مسئولان نمی بینند یا نمی خواهند ببینند؟ این زمین فوتبال می توانست پرورش دهنده چندین و چند جوان آبادانی باشد. فوتبال آبادان مشکل مدیریتی دارد تیم فوتبال صنعت نفت آبادان در حال حاضر شده هویت فوتبال آبادان، اما ...
جنایت هولناک خواستگار شکست خورده
...> وی ادامه داد: در این میان با چاقویی که به همراه داشتم دختر جوان، برادر و پدرش را زخمی کرده و پس از اطمینان از قتل آنها از محل فرار کردم. فکر می کردم این سه نفر کشته شده باشند اما گویا پدر خانواده زنده است. در ادامه متهم برای صدور قرار بازداشت قانونی به دادسرای جنایی اعزام و قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس پرونده صادر و تحقیقات تکمیلی جهت مشخص شدن انگیزه ارتکاب جنایت و ... در دستور کار کارآگاهان قرار گرفته است. ...
دست قهرمان به سبد نرسید از بس خمیده شد
برداران و بسکتبالیست های میلیاردر. اگر فردا روزگار با آنها بد تا کرد، تحمل چنین وضعی را دارند؟ دو فرزند قهرمان حتما از خودشان سوال می کنند چرا فلان فرد دست به خیری که میلیارد میلیارد در جیب فوتبالیست ها می ریزد، سراغ بابای ما نمی آید؟ فوتبالیست هایی که می توانند با فروش ساعت مچی شان هزینه یک سال زندگی ایرج خدری را فراهم کنند. فرزندان ایرج خدری مانند پدر کم توقع هستند. اصلا این آدم های به اصطلاح ...
وضو گرفتن در تمرکز درسی ام تاثیر دارد/ دوست دارم مانند دکتر قریب باشم
کشوری در رشته پزشکی دست پیدا کنم. سفیرافلاک: شرایط خانوادگی شما چگونه است؟ بیرانوند: ما یک خانواده پنج نفره هستیم؛ پدرم دبیر ریاضی است ویک خواهر و یک برادر دارم. به دلیل اینکه پیشرفت فرزندان اولویت اول زندگی پدر و مادرم است به همین دلیل خانواده شرایط بسیار خوبی را در منزل برای آمادگی من در کنکور فراهم کردند؛ خانواده اساسی ترین نقش را در پیشرفت من داشته اند. ...
شهاب حسینی: اول توکل و توسل و در مرحله بعد تأمل و تفکر
ساکن طبقه وسط که در 37 نقش متعدد حضور داشت و البته چندان مورد استقبال قرار نگرفت. اتفاقی که اکنون و پس از دریافت نخل طلا انگار ستاره بخت این فیلم نیز ظهور کرده است. در آن شب متفاوت سینمای ایران که جشنواره کن وجهه دیگری از سینمای ایران را به جهانیان معرفی کرد، زمانی که نام شهاب حسینی از ایران برای دریافت جایزه بهترین بازیگر مرد خوانده شد، زمانی که او با مشایعت اصغر فرهادی و ترانه علیدوستی و در میان ...
واکنش رکابزنان نسبت به وجود یک خان دیگر تا المپیکی شدن
20ساله در دوچرخه سواری هستم و اگر فقط برای المپیک رکاب می زدم، باید 10 سال پیش ورزش را کنار می گذاشتم. قادر میزبانی هم گفت: من بابت اینکه سه نفر اعلام نشده اند استرسی ندارم . اگر بین سه نفر بودم تلاش می کنم عملکرد خوبی را نشان دهم و اگر صلاح دیدند که جزو سه نفر نباشم مشکلی نیست. میزبانی درباره اینکه در طول مدت تست ها عملکرد یکسانی داشته است، گفت: اگر دوچرخه سوار به مورادی مانند ...
تاج زاده معرکه گردان غائله کوی دانشگاه بود/ توسعه سیاسی اصلاح طلبان یعنی همان 18تیر/
قرار است بین مردم و مسئولین فاصله بیاندازند. الان ما در این مملکت چقدر بیکار داریم؟ چقدر آدم داریم که با چند صدهزار تومان زندگی خودش را می چرخاند؟ یک دفعه می آیند می گویند که فلانی 57 میلیون تومان دریافت می کند. چه اتفاقی می افتد؟ پشتیبان ما مردم هستند و این پشتیبانی را از دست می دهیم. مردم دل مرده می شوند و این یک فاجعه بزرگ است! *پدیده فیش ها، وام ها و رانت های نجومی بدتر از 18 تیر است ...
سردار شهید مهدی نصر اصفهانی
از ناحیه دست راست به شدت مجروح و به اصفهان منتقل شدم. با دست چپ نوشتن را شروع کردم و به زودی نوشتن با دست چپ را یاد گرفتم. دوره بهبودی، وقت مناسبی بود برای فعالیت در شهر. از طرف سپاه به عنوان معلم پرورشی به مدرسه رضوی رفتم و همزمان تحصیل علوم دینی را در مدرسه امام صادق(ع) شروع کردم. چندین بار دستم را عمل کردند، هنوز کاملا خوب نشده بودم که به جبهه برگشتم.مرخصی که می آمدم مادرم همیشه موضوع ازدواج را ...
توصیه امام به احسان شریعتی - نگاه انتقادی شریعتی به نسل اول سازمان مجاهدین خلق
روحانیون قرار می گرفت. نکته مهم در اینجا این است که لفظ منها در اینجا به معنای حذف نیست بلکه نفی انحصار است. شریعتی خود از هر دو طرف پدری و مادری متعلق به یک خانواده روحانی بود و پدربزرگ و عمو و پدر و ...، همگی تحصیلات حوزوی در سطح اجتهاد داشتند. خود دکتر هم مقدمات را در حوزه و نزد پدرش خوانده بود و با نظام آموزشی حوزه آشنائی و ارتباط داشت که آثار و اسناد و حتی ژس های آن موجود است؛ بنابراین ...
بنده حتما شکایت خواهم کرد /مدارکی در خصوص مفقودی دیگ بخار نبود /سواستفاده مالی مربوط به دوران من نبوده ...
دیگران تهمت میزنیم ؟ گلریز گفت در بحث خانه سازمانی بله بنده خانه سازمانی داشتم ولی هفته ای حداکثر دو روز تهران بودم و بررسی بفرمایند بنده اگر در این دو روز یا دو شبی که تهران می ماندم خانه ارزانتر تمام میشد یا هتل؟! و ٬من که نمیتوانستم در کنار خیابان بخوابم و باید یک جایی زندگی میکردم ،شرکت مهمانسرا نداشت برای من خانه رهن کردند این کجایش خلاف است یا معنا دارد نمیدانم ومن هفته ای پنج روزش ...
باز هم مادرت را اذیت کرده ای!
.... من اول آدم بودم ، مادرم مرا نفرین کرد و بصورت الاغ مسخ شدم. حالا از من راضی شده و در حق من دعا کرده و لذا من به حالت اول برگشتم و آدم شدم! آن مرد از او عذرخواهی کرد که اگر در این مدت به شما جسارتی کردم مرا ببخشید. سپس افسار از گردن او برداشت و او را آزاد کرد. چند روز بعد برا خریدن چهارپایی به بازار رفت . اتفاقا خرش را در بازار دید که می فروشند. جلو رفت و در گوش خرش گفت : 《ای بی حیا ، باز هم مادرت را اذیت کرده ای! دیگر تو را نمی خرم!》 /1102001307 ...
گفت وگوی ایانا با کارمند جسور اداره کل دامپزشکی استان تهران/ از بی حسی نیمی از بدن تا فتح قله
، واکنش نشان می دادم. با خودم زمزمه می کردم که نمی خواهم روی ویلچر بنشینم و هنوز جوان هستم و آرزومند. ناگهان به خودم آمدم و متوجه شدم که به میدان راه آهن رسیده ام. ایستادم؛ چشمانم را بستم و سعی کردم خود واقعی ام را پیدا کنم. یک لحظه از درون، نیرویی به من تلنگر زد و ناگهان اراده ای خاص در وجودم شکوفا شد. با ام.اس حرف زدم و به او گفتم: بد کسی را پیدا کرده ای. این مبارزه ای است که در نهایت من پیروز ...