سایر منابع:
سایر خبرها
رفت تا افتخار همسر شهید بودن نصیب من شود
زندگی خواهیم داشت برایم گفت. من و همسرم در تاریخ 23 شهریور ماه سال 1383 زندگی مشترکمان را آغاز کردیم. آن زمان 18 سال داشتم و سیدسجاد 22 ساله بود. هم شما و هم همسرتان بزرگ شده خانواده های ایثارگر بودید، می خواهم بدانم تلقی شما از مفاهیمی مثل شهید و شهادت چه بود؟ حرف شما درست است. پدر من که شهید دفاع مقدس بود و پدر سجاد هم جانباز شیمیایی، پس جنگ و جهاد و شهادت برای ما واژه هایی آشنا و ملموس ...
این تلفن خط نمی دهد/یک روز زندگی با خانواده محیط بان سیاهکوه
.... الناز به دهان مادرش چشم دوخته و همزمان برای دوربین ژست می گیرد. علی هم از راه می رسد. کلاس هفتم را تمام کرده. صورتش گرد است با چشمانی عسلی. اعظم می گوید: پدر این دوستش تازه فوت کرده. برای همین هم هربار که می آد دنبال علی تا با هم برن دوچرخه سواری اجازه می دم. دلم می سوزه. حتی وسط گرمای ظهر. می خوام محیط بان شم امسال را با دوچرخه مدرسه رفت. سال های قبل سرویس داشت اما حالا دوچرخه کار ...
سیدحکیم می گفت ما غیرت داریم
زمان بیشتر از زمان شهادت، برای پسرم گریه کردم و آنقدر ناراحت بودم که موهایم سفید شد، پسر ارشدم بود. بعد از آموزش و بازگشت، به ما پیشنهاد کردند که برایش زن بگیریم تا دوباره به افغانستان، برنگردد که برایش زن عقد کردیم. * تسنیم: بعد از ازدواج دیگر به افغانستان برنگشت؟ چرا؛ با این که عقد کرده بود ولی دوباره به افغانستان رفت و یک سال ماند و بعد از برگشت ازدواج کرد. بعد از 3 ماه از ...
ماجرای شهیدی که پذیرش مسئولیت را به دیدار فرزند ترجیح داد
تجربه کرد و از سال 1364 بود که به عضویت سپاه پاسداران در آمد. زمانی که معاون گردان یاسین شد در صبحگاه برای معرفی حاضر نشد؛ از این کارها زیاد و یا اصلاً خوشش نمی آمد. شهید سمندری اهل تظاهر نبود. گفت نیازی نیست، بچه ها حین کار مرا می شناسند. همین طور هم شد، وقتی محمدرضا در خط ترکش خورد و به شهادت رسید، از راننده لودر گرفته، تا نیروهای گردان و بی سیم چی ها همه با داد و فریاد آقا رضا آقا رضا ...
مصاحبه متفاوت یا یک مسئول سیاسی/با دختر محجبه ای ازدواج کردم
دوران کودکی تان بیشتر چه تفریح و سرگرمی داشتید؟ من سال 1329 متولد شدم و تفریح و سرگرمی آن سال های ما بیشتر گشت و گذارمان در دامان طبیعت بود. یک بار در سال چون پدرم خیلی به سفر کربلا علاقه داشتند، کربلا می رفتیم و اگر نه با امکانات آن زمان به مشهد یا قم سفر می کردیم. *چطور با همسرتان آشنا شدید و به چه وسیله ای ازدواجتان صورت گرفت؟ من سال 48 وارد دانشگاه شیراز شدم و ...
هویتم را عوض کردم تا پسرانم به سوریه بروند
بعد از ازدواج که مصطفی هم به دنیا آمده بود در منطقه گلشهر مشهد ساکن شدیم. حاصل ازدواجمان سه پسر و یک دختر بود که اولین و آخرین فرزندم سال گذشته در سوریه هم زمان به شهادت رسیدند. *قدم خیر برای انتخاب نام بچه ها معمولا اسمی که مطرح می شد همه موافقت می کردند. قبل از به دنیا آمدن فرزند اولمان ما همسایه ای داشتیم که اسم پسرشان مصطفی بود و من او را خیلی دوست داشتم به ...
کارگر عین دویی که رزمنده لشگر فاطمیون شد/ به اسم سفر مشهد رفت اما سر از سوریه در آورد/ روایت دفن ...
ساعت 12 شب منصور تلفن کرد و گفت سلام مامان علی من زنده ام ولی رفته ام سوریه و تلفن قطع شد. فردا شب دوباره همان ساعت 12 تماس گرفت من با عصبانیت فریاد زدم سوریه چکار می کنی؟ احوال بچه ها را پرسید. به دروغ گفتم بنیامین کلیه هایش عفونت کرده باید عمل شود، گفتند پدرش باید رضایت دهد برای عمل؛ دروغ گفتم شاید برگردد. با آرامش عجیبی گفت مامان علی عزیزم بچه مان عزیزتر است یا حضرت زینب(س) و حضرت رقیه و طفلان ...
مصدق می خواست آبرومندانه برود!/ چرا آیت الله کاشانی رییس مجلس شد؟
را آلت دست خودش و رئیس مجلس کند و شما را در مقابل مصدق بگذارد. آقا گفتند: شما بروید و اگر اختلافی بین شما پیدا نشد و به یکی رای دادید، مرا به شائبه های سیاسی آلوده نکنید. بین آنها توافقی نشد و در همان لحظه هم که آیت الله کاشانی را انتخاب کردند، هفت نفر از فراکسیون جبهه ملی که از مشاورین دکتر مصدق بودند، به آیت الله کاشانی رای ندادند و برای اینکه آقا را از اعتبار بیندازند، در زمان ریاست ایشان ، دو ...
اگر هفته بعد انتخابات باشد روحانی رای نمی آورد/ دولت یازدهم، دولت هاشمی است
اصلاًحات است، آن زمان جلدهای هیجان انگیز مد بود. اثر هم می کرد. الان این کتابی که دست شماست چاپ چهارم است تا شش چاپ رفته. جمع تیراژ کتاب های چاپ شده در دفتر جریان شناسی تاریخ معاصر که 14 عنوان آن مربوط به بنده بود، حدود یک میلیون نسخه می شود. *با آقای احمدی نژاد ارتباطی دارید؟ نه ارتباطی نداریم. *هنوز هم از احمدی نژاد دفاع می کنید؟ بله از خدماتش ...
یک علامت سوال درباره کشتار محیط بانان/ قاتلان از فضا نیامده اند
.... اسمش روی آن است. همان افسانه سیزیف. سید ضیاءالدین خرم شاهی: دور بزنیم برگردیم همانجا که اول بوده ایم و دوباره تکرار. حجار : آن آدمی که محیط بان ما را می کشد از فضا نیامده بلکه یکی از افراد همین جامعه است؛ یکی مثل من و شما. او هم در همین سیستم آموزش دیده و دچار سرخوردگی های اجتماعی شده است. هیچ مادر و پدری نمی گوید می خواهم بچه هایم آدم های بدی بشوند، همه دوست دارند بچه ...
از سیر تا پیاز گزینه سرمربیگری تیم سردار بوکان
به گزارش زریان، مدتی قبل سایت استقلال جوان گزارش کاملی از مومنی منتشر کرد. این سایت ورزشی در مقدمه گزارش خود در خصوص گزینه سرمربیگری تیم فوتبال سردار بوکان نوشت: برای استقلال گل زد و خاطره ساز شد. کم ماند، اما با این حال در همه آن سال های اندک حضورش در استقلال هم در ذهن هواداران باقی ماند تا امروز نام محمد مومنی برای هواداران استقلال زنده باقی مانده باشد. متن کامل این گزارش که سال ...
سید باقر سوخت تا جان رزمنده ای را نجات بدهد
می شد. اگر بخواهم از آشنایی ام با انقلاب و امام خمینی (ره) برایتان بگویم من هم مثل دیگر مردم کشورم با انقلاب آشنا شدم اما بعد از ازدواج با شهید سیدباقر این آشنایی بیشتر شد. با تشکیل بسیج من هم وارد بسیج شدم و به فعالیت هایم ادامه دادم. همسرتان چه زمانی راهی جهاد و دفاع از اسلام شدند؟ سید باقر پاسدار بود و از فعالان جنگ. همسرم اغلب در جبهه حضور داشت. از زمان ازدواجمان تا زمان شهادت شان ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (277)
زنده کردند و گرامی داشتند. روحشان شاد. کوروش سلیمانی هم با این عکس قدیمی به استقبال این روز رفت. سولماز غنی نگذاشت دو روز از حرفمان بگذرد و با این سلفی هر آنچه که در شماره قبل گفته بودیم را شست و برد! شاید هم گرفتارِ سندرومِ "تعریف" اینجانب شده است، چون یادم نمی آید از کسی تعریف کرده باشد که بعد ها پشیمانم نکرده باشد! مهسا جان مطمئنی بچه خواب است؟ چون در این گرما آدمِ گنده هم ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (277)
علاقه دارند خودشان هم وارد کار شوند و به صورت شریکی یک مزون بزنند. اسمش را هم بگذارند "اِل شی" یا "شیهام". البته نام دیگری هم میتوان از اسامی عزیزان بیرون کشید که خیلی مناسب این کسب و کار نیست! پوریا جانِ عالمی، یگانه طناز عالم مطبوعات در حال خوردنِ مغزِ بانو رخشان بنی اعتماد در حاشیه یک همایش. آخرین سلفی ای که زنده یاد حبیب برای پسرش فرستاد. روحشان شاد. ساره خانم ...
سیاست هیئت حاکمه امریکا رأی آوردن کلینتون برای استمرار مدل برجام است/ ظهور فیش های نجومی از اقتضائات ...
پاس کاری هفت هشت ساله مسئولیت ها را به هم می دهند و می گیرند و با هم هستند. هر کدام را که نگاه کنید، سازمان گسترش صنایع و... همه شان را هم اگر ببینید در همان زمان هم ماجرا دارند. ماجرای توزیع رنو بین فلان گروه، قاچاق کالاهای بسیج اقتصادی در سطح جامعه و... منتهی اشل های کوچک هستند. از سال 1368 به بعد همین آدم ها باز در رأس وزارتخانه ها قرار می گیرند و پدیده ای به نام خصوصی سازی را عملی می کنند. ...
آمار رو به رشد جرایم خشن کودکان و نوجوانان ایرانی
، 7 تا 15 سال زندان است. ایراد دیگر درباره قتلی است که به رضایت ختم شده. برای مثال اگر کسی به قصد کشتن فردی زیر 18 سال، فعلی انجام داد اما با رسیدن مامور پلیس یا پدر، این قتل به سرانجام نرسید، آن زمان چه حکمی صادر می شود؟ می بینیم که این عمل در قانون به شروع جرمی ساده می ماند. یا مورد دیگر مساله تعرض است. در هفته های اخیر اخباری درباره کودک آزاری و تعرض معلم به دانش آموزش شنیده ایم. متاسفانه در ...
سردار وجانباز دفاع مقدس؛ شهید دفاع از حریم ولایت در سوریه
کارها را انجام می داد .فرقی برایش نمیکرددر مراسم شادی وعزا خدمت میکرد. مادر شهید مدافع حرم با اشاره به مهترین مسولیت های فرزندش در زمان جنگ یادآورشد : مسول دفتر فرمانده سپاه اهواز،مسول سپاه ناحیه خوزستان،معاونت عملیات لشکر ولی عصر (عج)،فرمانده گردان پشتیبانی لشکر ، فرمانده دسته لشکر هفت ولی عصر(عج)واحد اطلاعات لشکر از جمله مسولیت های اودر دوران 8سال دفاع مقدس بوده است. وی گفت: در ...
به حرمت شما چادری شدم
و فشار خانواده... چادر سرت کنی هم نمی فهمی باید فقط به خاطر او و به قصد قربت او این کارها رو انجام بدی تا درک کنی تا حالا خودت رو از چه موهبتی محروم کردی... اما می دونید برای من از کجا شروع شد؟ خیلی ساده این اتفاق افتاد: یک اردوی سه روزه بود به مشهد مقدس... اینقدر این مدت کم بود که آدم دلش نمی آمد به جز حرم مطهر امام رئوفش جای دیگه ای بره، از خونه که بیرون می آمدیم صاف می رفتیم حرم و ...
چشم های کودکان معلول ذهنی خرمشهر به در است
آورد اما همچنان به تلاشش ادامه می دهد زیرا اعتقاد دارد این بچه ها به وجودش نیاز دارند. او می گوید: کار با این بچه ها سخت تر از بچه های عادی است اما رابطه ما دوستانه است و هنوز دانش آموزانی هستند که بعد از سال ها که با هم ملاقات می کنیم به سمتم می آیند و من هم از دیدنشان خوشحال می شوم. کودکان معلول ذهنی با استعدادهای بزرگ اتاق بعدی، کلاس تربیت پذیر بالا است که پسران در آن با ...
ای نور هر دو دیده بی تو چگونه بینم؟
با دست های پینه بسته اش دانه دانه قبرها را می شوید؛ آن یکی مال محمدحسین است، 17 سال بیشتر نداشته و مثل امام حسین(ع) تشنه رفته، خدا بیامرز پدرش را یادم هست، چه پیرمرد نازنینی بود... بعدی مزار علی اکبر است، یکی از علی اکبرهای مردم قم که پدر و مادرش خیلی وقت است خانه نشین شده اند و دیگر نمی توانند به دیدار پسرشان بیایند. غلامرضا نادری، پدر یکی از شهدای عملیات بیت المقدس است که 34سال از آرمیدن پسرش ...
سه روایت از کودک آزاری، خشونت خانگی و آزار زنان
کلانتری شرق تهران آمد. همین سرنخ کافی بود تا مخفی گاه دو متجاوز در جنوب پایتخت ردزنی شود و 10 خرداد دستگیر شوند. این ماجرا همین چند ماه پیش رخ داده اما انگار تکرار ماجرایی است که در سال 90 برای دانشجوی دیگری رخ داد و سرانجامش اعدام بود. پرونده این متهمان سال 90 پس از دستگیری، به صورت ویژه در دادگاه کیفری استان البرز بررسی شد. بعد از دستگیری این دو نفر، تشکیل پرونده و وجود شاکی از سوی دادستان استان، اشد ...
رواج قمار مرگ در بین برخی جوانان
...، سکوت را در هم شکست. تنها گلوله خشاب، شقیقه پسر جوان را شکافت. این ماجرای واقعی در یک گاوداری درحاشیه تهران اتفاق افتاد. دوستان قربانی می گفتند که سر یک شوخی، اسلحه ای تهیه کرده اند تا رولت روسی را روی خود اجرا کنند. قمار دبه بازی دیگری که درمیان ایرانیان به ویژه جنوب شهری ها خیلی طرفدار دارد، بازی حساسی است به نام دبه بازی؛ این بازی برخلاف اسمش، لحظه های حساس و خطرناکی ...
دادگاه 21 نفر از حمله کنندگان به سفارت عربستان امروز برگزارشد/ مرور خبرهای مرتبط با این حمله +تصاویر
شهادت رسیدند، اندک اعتراض مشابهی از سوی این گروه خودسر ظهور و بروز پیدا می کرد. در سال 1390 مجلس شورای اسلامی در اقدامی تلافی جویانه، قانون کاهش سطح روابط دیپلماتیک با انگلستان را تصویب کرد. در ان زمان این اقدام مجلس کفه وزنه دیپلماتیک را به نفع جمهوری اسلامی سنگین تر نمود، اما کمتر از 24 ساعت این وضعیت تداوم نیافت و حمله همین گروهک خودسر باعث ایجاد همگرایی سیاسی بین المللی علیه ایران شد ...
قمار مرگ در بین برخی جوانان
... هرکس از دور آنها را ببیند، باور نمی کند که این جوان های چاقو به دست قرار است یک بازی دسته جمعی را اجرا کنند. بازی که خودشان ابداع کرده اند و خودشان هم برایش اسم انتخاب کرده اند. چاقو بازی! حتی اسمش هم ترس و وحشت را در دل ایجاد می کند، چه برسد به بازی کردنش؛ اما این جوان های کرمانی گویا از هیچ چیزی نمی ترسند. شمارش معکوس آغاز می شود. یک، دو، سه و حالا زمان پرتاب چاقوهاست. قمار شروع ...
دورهمی مهران مدیری هم تو زرد از آب در آمد!!پشت پرده دورهمی و بی اخلاقی مدیران تلویزیون در گفتگو با مهران ...
، پس 10 قسمتی صبر کن و بعد از گذشت این مدت زمان همه چیز را درست می کنیم. به من گفتند می خواهیم اسم یک نفر دیگر را به عنوان کارگردان اعلام کنیم و من گفتم زیر بار این یکی نمی روم و تنها کسی که می تواند به جای من به عنوان کارگردان معرفی شود، شقایق دهقان است. به این ترتیب دوازده قسمت روی آنتن رفت؛ بدون این که اسم من به عنوان کارگردان و سرپرست نویسندگان درج شود. یک روز به ما گفتند ورود به لوکیشن هم ...
حکایت سیستانی و بلوچ های گلستان/ زندگی جهنمی در بهشت
...، فضا را دل انگیز می کند. برای رسیدن به جاده اصلی باید راه باریک و خاکی را گرفت و برگشت؛ همان راهی که بچه های آفاق و باقی خانواده ها هر روز آن را طی می کنند تا سر جاده برسند و از آنجا روانه مدرسه شان در دلند شوند. آفاق یک دختر دانشجو هم دارد. *** کوهسنگی مثل اسمش زیباست؛ روستایی حوالی رامیان. 50 سال قدمت دارد. محل سکونت بلوچ های مهاجر که بچه های شان با آن چشم های درخشان و لباس های ...
دیدار با مهمان ماه عسل در ایستگاه راه آهن مشهد/ حالا روزی 200 جلد کتاب می فروشم
تربت حیدریه، نویسنده ای ساده دل که یک جزءقرآن را نزد پدرش می آموزد. اما به دلیل ناتوانی مالی خانواده اش از ادامه ی تحصیل باز می ماند. در 16 سالگی عاشق دختری به نام خورشید می شود، امّا در رقابت عشقی با ارباب روستا شکست خورده و راهی تهران می شود. در خانه ی یک سرهنگ باز نشسته ی ارتش مراقبت از بچه های او را عهده دار می شود و کتاب های سوم و چهارم ابتدایی را از طریق فرزند کلاس پنجمی سرهنگ مشق ...
به یاد پسرعمه ام "ویتگنشتاین"
و درحالی که انبر بخاری در دستش بود، از جایش پرید و با ابزاری که در دست داشت، توضیح داد که این موضوع تا چه حد ساده و بدیهی است. دیدن این مرد ایستاده در میان اتاق که انبر بخاری را در دستانش تاب می داد، واقعاً وحشتناک بود و آدم دوست داشت به گوشه ای امن فرار کند. بی پرده بگویم، در آن زمان احساس می کردم ویتگنشتاین دیوانه شده است. مدتی بعد، شاید یک یا دو سال پس از آن، وقتی فهمیدم ویتگنشتاین ...
گفت و گویی خواندنی با جنجالی ترین منتقد ایران (2)
خوشبختانه همچنان اول مخاطب عام هستم، بعد منتقد- شرط اول فیلم کوچولوی ناچیز الکن است و حرف دهانش را می فهمید و با زبان کمدی حرف می زد، از آن دفاع کردم. همه گفتند در مقابل جدایی نادر از سیمین طرفدار این هستی؟ گفتم بله چون به حرف نیست که نمره می دهم، به چگونگی نمره می دهم. این دارد با لکنت چگونگی ای را بیان می کند که از پسش بر می آید. او دارد حرف بزرگی را می زند و در چگونگی اش می ماند و نمی تواند آن حرف ...
اعضای قدیمی کانون پرورش فکری بروجرد خاطرات کودکی را مرور کردند
از کودکی های خود برای حاضران در این آیین سخن گفتند. در بین این اعضای قدیمی چهره های فرهنگی، مطبوعاتی، دبیران بازنشسته آموزش و پرورش و برخی نخبگان علمی شهر بروجرد به چشم می خورد. نقش بستن عکسی از کارت عضویت شهید علی کماسی بر روی قفسه های کتاب خانه و حضور مادر و برادر این شهید دفاع مقدس در مرکز شماره 1 کانون بروجرد از ویژگی های این برنامه بود که به قول مدیرعامل کانون، معنویت ...