سایر منابع:
سایر خبرها
عکس های خصوصی تازه عروس بوی طلاق داد
طرد شده و در خانه خواهرش با وضعیت روحی اسفباری دست و پنجه نرم می کند. زن جوان گفت:از کودکی با پسر عمویم بزرگ شدم. من و بابک همدیگر را واقعا دوست داشتیم و برای هم احترام عاطفی زیادی قایل بودیم.از وقتی بزرگ تر شدیم علاقه ما شکل عاشقانه ای به خود گرفت ولی رابطه عاطفی ما قداست معنوی خاصی داشت و از حریم احترام خارج نمی شدیم. وی افزود:دو سال قبل ,بابک با اصرار از خانواده اش تقاضا ...
می گفتند سیدحکیم ماهی 100 میلیون می گیرد و به سوریه می رود!
فرماندهی تیپ دوم لشکر فاطمیون را پذیرفت. گفتگوی تفصیلی با زهرا حسینی همسر شهید این شهید والامقام در ادامه می آید: * از ماجرای آشنایی و ازدواج با سید حکیم بگویید. خیلی کم سن و سال بودم که از طریق یکی از اقوام، با هم آشنا شدیم. بعد از این که مرتبه اول پدر و مادر بزرگوار همسرم به اتفاق ایشان به منزل ما آمدند، به ما گفتند که: بیایید همدیگر را ببینید دور هم بودیم، پدر و مادر ایشان و ...
نگاه به زندگی شهیدی که پِیک جنگ بود
مقدس بود و همراه با کاروان های راهیان نور به مناطق عملیاتی می رفتند و بسیار تاکید داشت که باید واقعیت های جنگ را به مردم بگوییم. سال 74 در دانشگاه بابلسر رشته کارشناسی مدیریت بازرگانی قبول شد و بعد از مدتی به دانشگاه چمران به عنوان مهمان منتقل و در دانشگاه چمران هم درس خواند. در تاریخ 12 بهمن 64 با مریم جنت مکان ازدواج کرد و زندگی مشترکشان را در اتاقی در طبقه بالای خانه پدری ...
موفقیت یعنی عبور از ترس و خطر
40 سالگی معمولا برای کار و زندگی ام برنامه ریزی می کنم و بیشتر برنامه هایم تا 40 سالگی عملی شده است می خواستم ازدواج کنم، در آثار خوبی بازی کنم که مخاطب داشته باشد و وارد دنیای تبلیغات بشوم که به خواست خدا و بر اساس انتخاب های من به نتیجه رسیده است. قطعا هنوز کارهای زیادی دارم که باید انجام بدهم و برنامه ها و آرزوهایی که برایشان تلاش کنم. امیدوارم به لطف خدا امسال به مراتب بهتر باشم. به نام پدر چیزی که دلم می خواست حتما اتفاق بیفتد و نشد این بود که دوست داشتم خیلی سریع بچه دار شویم و خب تا این لحظه خواست خدا نبوده اما اگر این اتفاق هم رخ بدهد دیگر همه برنامه ریزی های من درست از آب درمی آید. به خاطر یک مشت دلار حاضر نیستم به هر قیمتی بازیگر سینما باشم؛ دوستان و همکارانی هستند که در تلویزیون دستمزدهای آنچنانی می خواهند ولی به سینما که می رسند قراردادهایشان را سفید امضا می کنند در حالی که حتی یکی از ده فیلمی را که بازی کرده اند کسی به یاد نمی آورد. کار و حرفه من بازیگری است، نمی توانم به هیچ عنوان از دستمزدم بگذرم یا چیزی نبوده که ارزشش را داشته باشد این کار را بکنم. بنابراین منتظر فرصت های خوب می مانم. سال گذشته فیلم خوب، بد، جلف را بازی کردم و پیش فرضم این است که یکی از پرفروش ترین فیلم های امسال خواهد شد. نابرده رنج مبنای کار کردنم در تلویزیون براساس انتخاب بوده است؛ انتخابی که در آن قصه خوب، کارگردان خوب و عوامل حرفه ای دخیل بوده اند و آثار پر بیننده ای شدند. بخصوص در این چهار پنج سال اخیر و بعد از نابرده رنج هر کاری که کردم، مثل پژمان، آوای باران، همه چیز آنجاست و پشت بام تهران مخاطب زیاد داشته است! دارم سعی می کنم به عنوان بازیگر بهترین ها را انتخاب کنم. مجنون لیلی همکاری بیشتر با تلویزیون نتیجه شرایط، اما بر اساس انتخاب خودم است. فیلم خوبی که دلم می خواهد بازی کنم یا به من پیشنهاد نشده یا زمانی پیشنهاد شده که من درگیر کار تلویزیونی بودم. در اصل خودم را بازیگر تلویزیون می دانم تا سینما چون در سال های اخیر بیشتر کار تلویزیونی انجام داده ام. فکر می کنم مهم تر از این که بازیگر سینما باشم یا تلویزیون این است که بازیگر خوبی باشم و هر جا که هستم از تمام توانم استفاده کنم. من از تلویزیون شروع کردم، بهترین کارهایم در تلویزیون بوده است؛ خودم را سینمایی نمی دانم اما به کار در سینما هم علاقه مندم. یک شاخه گل سرخ یکی از جذابیت های حرفه ما این است که می توانیم زندگی آدم های منفی و مثبت، رفتارها و مشاغل مختلف را تجربه کنیم. فیلم سینمایی یک مقطع 45 روزه است، اما در سریال، بازیگر چهار یا پنج ماه با نقش زندگی می کند. از جایی به بعد دیگر من نیستم که بازی می کنم؛ این نقش است که مرا با خودش می برد و قطعا تاثیرش روی زندگی من دیده می شود. برای منی که تحت تاثیر نقش قرار می گیرم، بازیگری پیامدهایی دارد. مثلا ممکن است یک روز نقش یک عاشق پیشه را بازی کنم و هر روز برای همسرم گل بخرم و روزی دیگر هم نقش یک آدم عصبی را بازی کنم و تحت تاثیر آن، بدخلق شوم. همین چند روز پیش سر صحنه یک موقعیت دشوار و عصبی را بازی کردم. وقتی به خانه برگشتم سر یک سوال و جواب ساده با همسرم از کوره در رفتم، اما بعد به این فکر کردم اگر خودم بودم این واکنش را نشان نمی دادم. همین که هر دو در این باره آگاه هستیم، کمک کننده است. همسرم مرا شناخته و در این چند سالی که روابط خانوادگی داشته ایم متوجه شده که من تحت تاثیر نقش قرار می گیرم. فکر می کنم آگاهی هر دوی ما باعث می شود بتوانیم این مشکلات را پشت سر بگذاریم. آن سوی مه برای خیلی ها موفقیت با پول داشتن هم معنی است، اما برای من موفقیت یعنی عبور از ترس و خطر. تا وقتی از ترس هایمان عبور نکنیم یک پله جلوتر نمی رویم. بازی در سریال طنز کار بسیار پرخطری بود. برای نقش وحید در سریال پژمان با چند نفر صحبت کرده و با یکی از دوستان قرارداد نوشته بودند، اما این دوست قراردادش را فسخ کرد، چون ترسید؛ البته زمانی که من این نقش را بازی کردم و سریال در حال پخش بود، بعضی ها می گفتند حواست هست؟ رفته ای زیر پرچم پژمان جمشیدی؟ این کار من واقعا خطر داشت ولی قبول کردم و خوشبختانه نتیجه خوبی گرفتم و یک مسیر جدید برای خودم باز کردم. بعد از پژمان دیگر نه تنها بازیگر آثار جدی نبودم بلکه از نقش های منفی رد شده بودم، نقش های مثبت را هم پشت سر گذاشته و وارد حیطه طنز شده بودم. جنگ ستارگان هر سال، هم برنامه هایم را می نویسم و هم ضعف ها و اشتباهاتم را. چون معتقدم نوشتن تاثیر زیادی در عملی کردن آنها دارد. مثلا سال گذشته متوجه شدم احترامی که معمول است برای اسم من قائل نشده اند. من در این باره خیلی حساس نبودم که اسمم کجای تیتراژ و قبل و بعد از اسم چه کسانی ذکر می شود، اما بعد دیدم این نکته مهم است و مردم در این باره حساس هستند و آن را به من منتقل می کنند؛ از من می پرسند چرا اسمت بعد از اسم فلانی آمده که سابقه اش کمتر از توست. خودم هیچ وقت درگیر این ماجرا نبودم اما وقتی مردم اشاره می کنند ذهنم درگیر می شود. سفر سنگ 40 سالگی یعنی به ثمر نشستن تجربه ها و رسیدن به پختگی. زندگی بالا و پایین دارد و درس های خوبی به آدم ها می دهد. دوستی می گفت محمدرضا گلزار مدتی نیست و بعد از آن حتما حذف می شود اما من گفتم تمام این اتفاقات حاشیه ای از او گلزار دیگری می سازد و بازیگر متفاوتی می شود چون بازیگری جز این نیست که ما از تجربه های زندگی خودمان بهره بگیریم. علم، دانش، فانتزی و تخیل با تجربه های زندگی متولد می شوند و نتیجه همه اینها در بازی بازیگر نمود پیدا می کند. بی پولی از همان اولین سال هایی که وارد بازیگری می شویم آنقدر آدم را می ترسانند که این حرفه نامرد است، امنیت شغلی نداری، یک روز هستی یک روز نیستی، سرنوشت فلان بازیگر را ببین و از دست حرف هایی که بیشترمان داریم، به جز بازیگری به یک کار ...
علیرضا حقیقی: هیچ کس دروازه بان ها را دوست ندارد
، چون هدف هایم تمام نشده است. کدام اهداف را داشتی که توانستی به آنها برسی و به قول خودت رویاهای نشدنی نداشتی؟ - یکی از آنها این بود که در 14 سالگی و وقتی در تیم های ملی پایه بودم، مصاحبه کردم و گفتم 10 سال دیگر دروازه بان اول تیم ملی می شوم که این اتفاق رخ داد. گفته بودم به فوتبال اروپا ترانسفر می شوم و شدم. نشان دادم حرف هایی که زدم، فقط حرف نبوده و رفتم، تلاش کردم و حرف ...
“مجید سوزوکی” این بار در سوریه
.... همیشه دوست داشت پلیس شود مجید پسر شروشور محله است که دوست دارد پلیس شود. دوست دارد بی سیم داشته باشد. دوست دارد قوی باشد تا هوای خانواده، محله و رفقایش را داشته باشد. مادر مجید می گوید: همیشه دوست داشت پلیس شود. یک تابستان کلاس کاراته فرستادمش. وقتی رفتم مدرسه، معلمش گفت خانم تو را به خدا نگذارید برود تمام بچه ها را تکه تکه کرده است. می گوید من کاراته می روم باید همه تان را ...
دیدگاه شهید بهشتی در مورد حجاب به روایت فرزندان
رسانی و خبری جماران، ملوک السادات بهشتی در نشست زن در گفتمان سیاسی شهید بهشتی، ادامه داد: هنگامی که در شورای عالی جوانان بودم، با صراحت گفتم که جوانان علاقه به روابط آزاد ندارند، جوانان می خواهند کانون سالم خانواده داشته باشند اما وقتی امکانات نمی دهید، شعل، امنیت شغلی، مسکن و ...ندارد، جوان چه کار می تواند کند؟ شغل، امنیت شغلی و مسکن دهید، همه ازدواج می کنند؛ آقایانی که خود را مسلمان تر از من می ...
زندگی تلخ سنگین وزن ترین مرد ایران
متوجه شدند که به بیماری صرع مبتلا هستم، همه چیز را به هم زدند و اجازه ندادند این عروسی سر بگیرد. وقتی در این ازدواج شکست خوردم تصمیم گرفتم هیچوقت ازدواج نکنم. از این که کنار مادرم بودم، احساس خوشبختی می کردم و دوستی عمیقی بین ما حاکم بود. هیچگاه اجازه نمی دادم در خانه کمبودی وجود داشته باشد. مادر بیماری قند داشت و 12 سال پیش این بیماری او را برای همیشه از من جدا کرد. بعد از مرگ مادر به شدت افسرده ...
راه نجات ما از تفکر طالبانی و داعشی عدالت است
کارنکردن و صلاحیت نداشتن برای زنان جور کنید که مساله نابرابری را حل کنید، که این به ضد خودش تبدیل می شود و با تمام سرمایه گذاری هایی که در جمهوری اسلامی شده مغایرت دارد؛ مشاهده می شود که زنان را حاضر نیستند استخدام کنند. این اقتصاددان خاطرنشان کرد: متاسفانه در مساله تحکیم خانواده نیز به اعتبار دور شدن از اسلوب روش شناختی شهید بهشتی، نظام تصمیم گیری خانواده راه را گم کرده است. هم اکنون کل ...
پرستو صالحی: گونه هایم را تزریق نکرده ام!
صورت همه بازیگران عملی است. گونه هایم را تزریق نکرده ام، به طور ارثی و از طرف مادرم است. چیزی هم نیست که بخواهم با آن پز بدهم، ژنتیکم این طور است. افکارم را زیبا می کنم برای زیباتر شدن سعی می کنم افکار و نگاهم را زیبا کنم. وقتی درون و ذات کسی زیبا باشد، قطعا تمام اینها در صورت ظاهری آدم ها تبلور پیدا می کند و صورت آدم به دل می نشیند. برای زیبایی ظاهری و حفظ جوانی ام سعی می کنم ...
سیدحکیم می گفت ما غیرت داریم، اینجا راحت بخوابیم تا در سوریه سرمان را نبُرند؟
فاطمیون از نگاه مادر او که روزها و سال ها شاهد قد کشیدن پسر ارشدش بوده است، رنگ متفاوتی دارد. گفتگوی تفصیلی تسنیم با بی بی سلیمه حسینی مادر سید حکیم در ادامه می آید: * تسنیم: از دوران کودکی سید حکیم بگویید. چطور بچه ای بود؟ سید محمد حسن فرزند اولمان بود که در تل عاشقان درافغانستان به دنیا آمد. روستای تل عاشقان درولایت سرپل، السوالی(مرکز) بلخاب، قرار دارد. وقتی سید حکیم یک سال و 8 ...
هنرمندانی که با بیماری مبارزه می کنند +تصاویر
چمدان برداشتند و 5 الی 6 روز بعد در کربلا نصفه شب تحویلم دادند. لپ تاپ من را خالی و بررسی های کامل را انجام داده بودند. از همان روز که چمدان را تحویل گرفتم حالم بد شد اما متوجه این ماجرا نبودم. همه اطلاعات لپ تاپ من را خالی کرده بودند. ساعت 3 نیمه شب دو مامور از حراست یکی از حرم ها آمدند آن هم در خانه ای که مهمان بودم. آدرسی دادند که به فلان جا برو و چمدانت را تحویل بگیر. من هم اصلا فکر ...
هر کس شود بخاک ری از معرفت مقیم ؛ باشد پناه مرحمت سیّدالکریم
حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با هم عهد می بندند که هر کدام زودتر ازدنیا رفت از خدا بخواهد دیگری را هم ببرد . از قضا یکی از آنان به رحمت خدا می رود . پس از گذشت چهل روز، یار هم عهد در عالم رویا ، متوّفی را می بیند که در جایگاهی مناسب و خوب قرار دارد . سلام می کند و به او می گوید : رفیق ، از تو گله دارم ، مگر ما با هم قرار و عهد نداشتیم ؟ و او پاسخ می دهد : درست است . من بر سر عهد بودم ، اما مقداری از ...
با انجام این تست متوجه خواهید شد که آیا میل به ازدواج دارید یا نه!!
در سال های اخیر در تمام کشورها با فرهنگ های مختلف، متوسط سن ازدواج نسبت به سالیان گذشته تفاوت کرده و افزایش را نشان می دهد. در بین ما افرادی وجود دارند که مجردند و ترجیح می دهند هرچه زودتر تشکیل خانواده بدهند اما در این بین هستند اشخاصی که دوست دارند همچنان مجرد بمانند یا دیرتر ازدواج کنند.با بدندید همراه باشید. تبلیغات فروش ویژه بسته آموزشی هوشان - 50% تخفیف باید ...
باید شهدا بخواهند تا ازآنها بنویسی / شهیدی که راضی نبود آن خاطره بیان شود
. یکی از خانم های روستا می گفت ما اصلاً اطلاع نداشتیم که قرار است شما از روستای ما بگذرید. شب گذشته خواب دیدم که شهیدی را به روستای ما آوردند وقتی سوال کردم متوجه شدم کاروان شهدای گمنام می آید و به استقبال شما آمدیم. خاطره ای از یکی از دوستان به نام آقای صلواتی برایتان تعریف می کنم: حدود دوازده سال پیش یک عده شهید را با عنوان ازمریوان تا معراج می آوردند و شهر به شهر شهدا را می ...
تحلیل روان شناسانه زندگی زنی که به دلیل ابتلا به سرطان برای خودش هوو آورد
.... برایم آسان نبود که فکر کنم قرار است او را از دست بدهم و پس از سال ها زندگی مشترک با زن دیگری ازدواج کنم ولی مخالفتم بی فایده بود.این بار ریحانه ادامه می دهد: وقتی جواب مثبت را از هر دویشان گرفتم به تدارک مراسم عقدشان پرداختم و سرانجام با برگزاری مراسم ازدواج همسرم با مهتاب، همه مان در کنار هم زندگی جدیدی را شروع کردیم. گرچه واقعا دیدن محمد در کنار مهتاب برایم راحت نبود ولی خودم خواسته بودم و ...
سیا برای سقوط مصدق 60 هزار دلار خرج کرد
تهران گزارش رسید که مصدق را انداخته اند، شما با اعلیحضرت بودید؟ بله بودم که تلگراف آمد. خب خوشحال شدند البته مثل همیشه. موضوع را تلگرافی به ایشان خبر دادند؟ نخست وزیر تلگراف کرد که ما منتظر اعلیحضرت هستیم که تشریف بیاورند که اعلیحضرت هم فورا تشریف بردند و من البته آن موقع نبودم و نمی دانم که چیست، البته مواجه شدند با یک پیشواز شایان و تمام مردم شهر، در کوچه ها ...
مجرمی که برای فرار از دست پلیس رژیم می گرفت
مقصد برسانم. من هم از همه جا بی خبر زن و شوهر را سوار ماشینم کردم. در بین راه ناگهان گولاخ چاقویی زیر گلویم گذاشت و تهدید کرد که به سمت خیابانی در غرب پایتخت بروم. او مدام تهدید می کرد که اگر بیراهه بروم مرا با چاقو به قتل می رساند. من هم از ترس جانم به سمت غرب تهران رفتم. در بین راه همسرش از ماشین پیاده شد و مرد شرور مرا به آپارتمانی قدیمی برد. در آنجا دست و پایم را با طناب بست و چند ...
او رفت تا افتخار همسر شهید بودن نصیب من شود
سیره و منش این شهید مدافع حرم با همسرش سعیده سادات حسینی همکلام شدیم که این گفت وگو از نظرتان می گذرد. شما دختر شهید هستید، قاعدتاً قبل از ازدواج با سختی های زندگی با یک نظامی آشنا بودید. بله، من از قبل کمی با سختی های زندگی با یک نظامی و نبودن هایشان آشنا بودم. پدر من در زمان جنگ پاسدار بود و در شلمچه به شهادت رسید. بنابراین در زندگی با سجاد احتمال همه چیز را می دادم. اما ایشان هم ...
برای تبلیغ حجاب بهتر است درباره اش حرف نزنیم!
چشیده بودم. شما وقتی لذتی را می چشید سخت می توانید از آن دل بکنید. از سال 86 تا 88 حتی خودم را باکارهایی مثل کارگری در تابستان تنبیه می کردم. همه در دانشگاه می گفتند که هاشم دیوانه است. خیلی هم خوب درس و درسخوان بودم. حتی اساتید به نامی از من تعریف می کردند و تشویقم می کردند ادبیات نمایشی بخوانم. خب من جامعه را خوب لمس کرده بودم فقر و فحشا را چشیده بودم؛ اما برای اینکه به خیال خودشان مرا آدم کنند ...
عاشورزاده : جرقه تکواندو را مادرم زد!
به روز علاقه ام به تکواندو بیشتر شود. * برای المپیک چقدر آماده ای؟ در حال حاضر 70 درصد آماده ام اما تا شروع مسابقه خودم را به فرم ایده آل می رسانم. من نماینده وزن اول ایران در المپیک محسوب می شوم و قطعاً کار بسیار سختی برای حضور در این رویداد مهم دارم. تمام تلاشم این است که در ریو نماینده شایسته ای برای وزن 58- کیلوگرم باشم به همین خاطر از همه برد و باخت هایی که در سال های اخیر داشته ...
باغبان زندگی ها
هم مناسب یکدیگر بودند. در مسئله ازدواج و در راه رسیدن جوانان به یکدیگر ممکن است موانع متعددی بر سر راه قرار بگیرد. یکی از آنها مخالفت خانواده های هر دو طرف است. اگر چنین مشکلی پیش بیاید برای حل آن چه می کنید؟ همیشه برای برطرف کردن این مشکل خانوادگی تا جایی که بتوانم، تلاش می کنم. خیلی از موارد از همین راه واسطه گری حل شده است و بعضی از موارد نیز نه! و پدر و مادر خانم یا آقا ...
هویتم را عوض کردم تا پسرانم به سوریه بروند
سر ما بردارند من و خواهرم دست هایمان را محکم روی سرمان گذاشتیم و روسری را محکم گرفتیم و از مدرسه آمدیم بیرون، دیگر هم نرفتیم. این علاقه در ذهنم بود تا زمانی که ازدواج کردم، 4 سال نهضت سوادآموزی رفتم و درس خواندم. *بروید از همان انقلابتان نفت بگیرید خانواده ما مذهبی بودند، به همین علت تا قبل از انقلاب رادیو و تلوزیون را حرام می دانستیم و در خانه هم نداشتیم. در ایام مبارزات ...
در دولت یازدهم برون دادی در حوزه مسایل زنان نمی بینیم
قانون گذاری را مورد توجه قرار دهیم. به عنوان نمونه دولت لایحه اصلاح قانون خانواده را در دستور کار دارد. نکته دیگر ورود به بحث آسیب های اجتماعی است که در این حوزه کاری که دولت توانست انجام دهد این بود که نشست هایی برگزار کند و یک ارزیابی کلی از وضعیت مسایل اجتماعی زنان در حوزه دختران جوان، طلاق، ازدواج و... داشته باشد. اقدام دیگر دولت پیگیری مطالبه زنان و دختران جوان برای ورود به ورزشگاه ها ...
بازیگر نشدم چون می خواستم تختی باشم!
.... آقای حبیبی بازیگر شد و حتی به مجلس رفت اما تختی نرفت و تختی تختی شد. امامعلی حبیبی قهرمان دنیا بود حتی در بازیگری هم موفق بود اما هیچگاه نتوانست چهره تختی را به دست بیاورد. اما فردین رفت در دنیای سینما و فردین شد! فردین دیگر ورزشکار نشد. همه دنیای فردین شده بود سینما و دیگر به سمت ورزش نیامد. من ترجیح دادم در کشتی بمانم و به کارم ادامه بدهم چون عاشق کارم بودم. اول ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (283)
استقبال و محبت همه جانبه پرسپولیسی ها قرار گرفت و توانست نام خود را به عنوان اولین فوتبالیستِ تاریخ که در عرض یک هفته از "بی غیرتِ بی...." به "سلطانِ غیرت و تعصب" تغییر مقام داده، ثبت و ماندگار کند. دیروز سالرگرد درگذشت استاد خسرو شکیبایی، یکی از بی بدیل ترین ستارگان سینمای کشورمان بود. به همین مناسبت چهره های متعددی با به اشتراک گذاشتن عکس ها و متن های مختلف نام و یاد ایشان را زنده کردند و ...
مامایی در خانه
ایران آمده، اما همچنان دری پشتو حرف می زند. حالا کی آدرس منا به شما داده؟ بفرمایید داخل خانم . لاغر اندام و چابک است. چادرش را می اندازد روی بند و می نشیند سر حوض و لباس های رنگ و رو رفته مردانه را یکی یکی از داخل تشت توی سبد می گذارد تا آویزان کند. خودتون بچه ندارید؟ هی خانوم. من 13ساله بودم که ازدواج کردم و سه سال با شوهرم زندگی کردم که حاصلش یک دختر و پسر بود. 15سال پیش شوهرم به دست نیروهای ...
از گروه بازی و خیانت به خون شهدا باید دست برداریم
...> نگذارید امام عزیز پشت میکروفن قرار گیرد و به ما برای چندین بار بگوید که به جبهه بروید. اگر ما سرباز خوبی باشیم امام عزیز در چند سال پیش فرموده اند و دیگر کافی است. ما باید به دنیا ثابت کنیم که هر چه امام ما می گوید ما از جان و دل خریداریم. از گروه بازی و خیانت به خون شهدا باید دست برداریم. مسئولان شهر ها و دیگران به فکر کمک کردن به این جنگ باشند نه به فکر مسئول بودن و غیره. در مسئولیتی که ...
بیوگرافی و عکس های “امیرحسین آرمان”
...> امیرحسین آرمان درحالی از ازدواج به سبک ایرانی اولین کار سینمایی خود می گوید که نگاهی به کارهای او درهشت سال فعالیت هنری نشان می دهد سال 85 هدف اصلی سال 86 صدسال به این سالها سال 87 امشب شب مهتابه سال 1388 بیداری رؤیاها و برف روی شیروانی داغ سال 1389 در دو فیلم یه حبه قند و من مادر هستم سال 90 نیز در فیلم دوباره باهم و ساکن خانه چوبی نقش آفرینی کرده است که همه به نوعی از کارهای خوب سینما بوده و نمایانگر ...
این خانه نزدیک است
ایی هر روز از بی سرپرستی ام، سرپرستی می کنند و آنقدر دوستم دارند که همیشه کنار اسم دخترانه ام، جان می گذارند. من سال هاست که فهمیده ام در قلب خانه بزرگی که در آن زندگی می کنم، مهربانی روان است و خداوند، تنها حافظ همه انسان های دنیاست. 14 سال همراهی با دختران بی سرپرست در قائم شهر و در منطقه ای به نام "سیّدمحله"، مجتمع خیریه دختران بی سرپرست "مهرویان قائم" وجود دارد ...