سایر منابع:
سایر خبرها
میلاد دخانچی:اصغر فرهادی زمانی مسئول سیاست گذاری سیما بود و حالا پرچم دار روشنفکران!
... شش سال پیش به کالیفرنیا رفتم و از univerc studio که یک کمپانی بزرگ تولید فیلم است دیدن کردم محیطی که شهربازی هم دارد و یک لوکیشن از فیلم تایتانیک را هم در محوطه اش ساختند. آن جا را دیدم و در همان تابستان به ایران برگشتم که تا به حال صداوسیما را ندیده بودم چون فقط تجربه کار با تلویزیون پرس تی وی را داشتم؛ وقتی از در جام جم وارد شدم متوجه شدم که تشکیلات عظیم الجثه سر کار است و به نوعی یک شهرک که ...
خطبه های ماندگار آیت الله طالقانی
سطوحی از وزارت اطلاعات که اهل تحلیل اند، امکان ندارد دست به چنین قتل هایی بزنند. این افرادی که کشته شدند، بعضی ها را ما از نزدیک می شناختیم. اینها کسانی نبودند که یک نظام، اگر بخواهد اهل این حرف ها باشد، سراغ اینها برود. اگر نظام جمهوری اسلامی اهل دشمن کشی است، دشمنان خودش را می کشد؛ چرا سراغ فروهر و عیالش برود؟! مرحوم فروهر، قبل از انقلاب دوست ما بود؛ اولِ انقلاب همکار ما بود؛ بعد از ...
اظهارات جالب کارگردان فیلم انتخاباتی روحانی درباره مذاکره با آمریکا
داستانی رفتید؟ سال هاست که این احتمال درباره من وجود دارد که سراغ فیلم سینمایی داستانی بروم. علت اصلی اش این است که حوزه های گوناگون فرهنگی در ایران آنچنان کم رمق شده که شما نمی توانید در یک حوزه مشخص فعالیت کنید و به دستاوردهایی که می خواهید برسید. اگر من امکان انتخاب می داشتم، ترجیح می دادم در همان حوزه نویسندگی در همان سال های پیش بمانم و مستند ساز نشوم. یا بعد که مستندساز شدم مستندساز ...
توطئه انتقام از هوو بوی مرگ می داد
شناسایی کردند. بدین ترتیب پرونده وارد مرحله تازه ای شد. آنها در بررسی های فنی، ردپای دوست مقتول را در کرمانشاه یافتند. پس از اعزام کارآگاهان به این شهر رحیم در عملیاتی ضربتی دستگیر و به کرج منتقل شد. وی ابتدا منکر هرگونه نقشی در ربودن و قتل دوستش شد. اما وقتی در برابر مدارک و دلایل انکارناپذیر پلیس قرار گرفت، لب به اعتراف گشود و گفت: با مقتول سال ها دوست بودم اما مدتی قبل به او مشکوک شدم و ...
روایت جشن و پایکوبی منافقین برای ترور صیاد/بعد از ترور صیاد شام دادند
بیمارستان به قدری شد که مابقی مریض ها را از آنجا منتقل کردند و بیمارستان به صورت کامل در اختیار سازمان قرار گرفت. من از ناحیه شکم تیر خورده بودم و حال خوبی نداشتم، جالب اینجاست که بعد از اتمام عملیات و شکست کامل سازمان، برخی از فرماندهان پیش ما می آمدند و به دروغ می گفتند که کرمانشاه را تصرف کردیم و آنجا مستقر هستیم! من 8 ماه بستری بودم و بعد از آن هم تا 2 سال تحت نظر دکتر قرار داشتم. ...
مرد نجار برای دوستش قبر می کند
آمد و وقتی پولش را خواست از او خواستم که چند روزی فرصت بدهد. اما ناگهان دعوایمان شد و وقتی در اتاق پذیرایی به دنبال من آمد او را هول دادم که سرش به میز تلویزیون خورد و نقش زمین شد. درحالی که بسیار عصبانی شده بودم مشت محکمی به صورتش زدم ولی انگار قصد نداشت دست از دعوا بردارد. به همین خاطر در یک لحظه چاقو را از کشوی آشپزخانه برداشته و محکم به سینه اش زدم. چند دقیقه بعد که متوجه شدم مرده است ...
گره عشق می زنند و تار و پود رهایی می تنند
منطقه محرومی است و من در مسیری که به باشگاه می رفتم و برمی گشتم از دیگران می شنیدم که در این منطقه زنان بی سرپرست هستند که به دلیل مشکلات خانوادگی واقعاً احتیاج به کمک دارند. متوجه شدم که این زنان همگی قالی بافی می کنند و با وجود داشتن این هنر، همچنان نیازمند هستند. از کودکی برای رسیدن به هر هدفی تلاش می کردم و مطمئن بودم که به این هدف خواهم رسید. با شنیدن سرگذشت این زنان جرقه ای در ذهنم زده شد ...
ساعی: از 2 چیز متنفرم، نقره و برنز/ در المپیک باید ذهن را مدیریت کرد تا نتیجه گرفت/ تعارف زدند!
می گرفتم المپیک سیدنی اولین حضور رسمی ورزش تکواندو در بازیهای المپیک بود. یک دوره به صورت نمایشی در المپیک بارسلونا بازی های تکواندو برگزار شد و در سئول نیز مدال ها به صورت رسمی محاسبه نشد. در اولین تجربه ام در المپیک سیدنی بسیار جوان بودم و تجربه کمی داشتم اما شانس کسب مدال طلایم زیاد بود و در آنجا با نا داوری که در حق من شد نتوانستم به مدال طلا برسم و بعد از برنز سیدنی در هر مسابقه ای که ...
دفن جسد بعد از جنایت با انگیزه مالی
که دیگر راهی نداشت، قتل را قبول کرد و گفت: ما با هم اختلاف مالی داشتیم وقتی کریم به خانه من آمد، برای اینکه با او صحبت کنم، او را به خانه دعوت کردم اما صحبت ما به درگیری کشید. کریم من را زد و من هم او را زدم. در حین دعوا نفهمیدم چگونه او را خفه کردم و بعد هم چند ضربه چاقو به او زدم تا اینکه فوت کرد. وقتی به خودم آمدم و دیدم جسدی روی دستم مانده؛ تصمیم گرفتم آن را مخفی کنم. بنابراین کف ...
قتل زن بی گناه به خاطر رابطه شیطانی
متوجه ازدواج دومم شده بود. بر سر این موضوع با هم اختلاف داشتیم، البته من به او مشکوک شده بودم. دو هفته قبل او را به جاده نیشابور برده و در خودروی نیسان خفه کردم. بعد جسد را در شیار کوه انداختم و با تهیه خاک دفن کردم. متهم با قرار بازداشت از سوی قاضی حسینی روانه بازداشتگاه شد تا چهارشنبه امروز در دادسرا بازجویی شود. این درحالی است که تحقیقات نشان داد، زن و مرد جوان به دروغ خود را زن و شوهر معرفی کرده بودند. زن جوان شوهر داشت و پنهانی با میلاد در ارتباط بود. ...
قتل مرد جوان در تیراندازی کور
ابتدای این جلسه اولیای دم مقتول برای بهزاد درخواست قصاص کردند. در ادامه رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به متهم به قتل از او خواست دفاع کند. بهزاد گفت: من طلافروش بودم و با مرد شروری به نام مهران اختلاف مالی داشتم. یک بار با مهران درگیر شده و او مرا با چاقو مجروح کرد. قصد داشتم شکایت کنم که بزرگان محله مرا منصرف کردند. در همین زمان مهران به خاطر جرم دیگری دستگیر و روانه زندان شد. یک سال بعد که ...
از نقره و برنز متنفرم/ مربی تیم ملی شوم انتظار دارند قهرمان فضا شویم
اولین تجربه ام در المپیک سیدنی بسیار جوان بودم و تجربه کمی داشتم اما شانس کسب مدال طلایم زیاد بود و در آنجا با نا داوری که در حق من شد نتوانستم به مدال طلا برسم و بعد از برنز سیدنی در هر مسابقه ای که شرکت میکردم به نوعی مسابقه ی تدارکاتی برای المپیک آتن می دانستم. در المپیک سیدنی به خودم قول دادم که در المپیک آتن طلا می گیرم. ولی شرایط آن موقع با حالا متفاوت بود و آن زمان مدال آوری سخت تر بود ...
قتل دو نفر از اعضای خانواده به خاطر کنترل
می خواستم سریال شبکه تلویزیونی خودمان را ببینم. سر این موضوع با آرین دخت درگیر شدم و در یک لحظه به خاطر عصبانیت او را خفه کردم. قصد داشتم فرار کنم که پدرم سر رسید و چون می دانستم او مرا تحویل پلیس می دهد، پدرم را به بهانه ای به آشپزخانه کشانده و با ضربات چاقوبه قتل رساندم. بعد از قتل برای صحنه سازی به سینما رفتم، اما دستگیر شدم. پس از تکمیل تحقیقات و بازسازی صحنه قتل، پرونده به شعبه ...
ربودن زن جوان در پوشش مسافربر
به گزارش " جوان ایرانی "، سوم بهمن ماه گذشته زن جوانی هراسان با مراجعه به کلانتری 211 قلعه نو مدعی شد در شرق تهران منتظر تاکسی بودم تا به محل کارم بروم، تا اینکه دقایقی بعد یک پراید سفید رنگ که دو مرد جوان سرنشین آن بودند جلوی من توقف کرد و چون به هیچ چیز مشکوک نشدم سوار خودرو شدم. هنوز دقایقی از حرکت خودرو نگذشته بود که سرنشین عقب خودرو با چاقو من را تهدید به سکوت کرد. آنها مرا به ...
از کندن پوست سر تا تزریق سیانور؛ روزی که عملیات مهندسی، قرون وسطی را شرمنده کرد+تصاویر
، نهایتا به قتل می رسد و جنازه او در منطقه عباس آباد تهران رها می شود. شهید شاهرخ طهماسبی محمدجواد بیگی یکی از اعضای منافقین در این باره می گوید: بعد از 12 اردیبهشت که در یک روز به حدود 20 خانه حمله شد و از ضربه 19 بهمن بسیار سنگین تر بود، تحلیل سازمان این شد که کار بسیار دقیق و حساب شده بوده است. بعد سازمان گفت که باید اطلاعات کسب کنیم. در همین رابطه شناسایی شاهرخ ...
- عشق سیاه - درحلقه دار!
توزیع لوازم آرایشی و بهداشتی آشنا شدم و با یکدیگر رابطه پنهانی داشتیم. در این مدت امید در حالی به همسرم نزدیک شده بود که من از اختلافات خانوادگی ام برای او درد دل کرده بودم تا این که 6 ماه قبل کلید منزلم را در اختیار امید گذاشتم تا بداند من هیچ گونه ارتباط نزدیکی با همسرم ندارم و از سوی دیگر هم اگر همسرم خواست مرا کتک بزند امید با کلیدی که در دست دارد به کمک من بیاید!! ...
بازی مهره ها در خانه امن
نرفتم و به شدت درگیر کار شدم. اما از سال 1353 دوباره به هنر علاقه مند شدم. چون کتاب های هنری را مطالعه می کردم و دوست داشتم. آن زمان در اهواز بودم و بعد به تهران آمدم. اولین سفرم به خارج از کشور سال 1971 بود. تا زمانی که خدمت سربازی را انجام نداده بودم، نمی توانستم به خارج از کشور بروم. بعد از آن به پاریس، لندن و رم رفتم و همه وقتم در موزه ها سپری شد. از همه حراج ها و موزه ها بازدید کردم. ورودم به ...
رهبر انقلاب به ظریف چه گفتند؟/ حقوق وزیر نفت چقدر است؟/ تصویر جنجال ساز منتسب به سرافراز و شهرزاد میرقلی ...
پاسخ به نقدهای مطرح شده از سوی برخی تئاتری ها درباره اجرا در سالن های دولتی با وجود اعتراض های مدام توضیح داد: باید بگویم در حال حاضر ممنوعیتی ندارم. یش از این توضیح داده ام از سال 60 که کارم را به صورت حرفه ای در تئاتر شروع کردم تا امروز حدود 15 سال با ممنوعیت مواجه بودم.از سال 61 تا 63 بعد از اجرای نمایش سرود سرخ برادری به مدت دوسال اجازه کار نداشتم. اما بین سالهای 63 تا 67 نمایش های بسیاری ...
شاید هیچوقت استقلالی نشوم
خوشحالی نکردی چه بود؟ راستش را بخواهید من از گلی که به استقلال زدم خیلی هم خوشحال شدم و می خواستم خوشحالی کنم. اما به خاطر قولی که داده بودم به استقلال احترام گذاشتم و ترجیح دادم که این کار را انجام ندهم. * خیلی از بازیکنان زمانی که از استقلال یا پرسپولیس می روند جلوی تیم های سابقشان این کار را انجام می دهند، این عجیب نیست که تو بدون اینکه سابقه ای در استقلال داشته باشی چنین ...
خدمات سیدمحمد بهشتی در حوزه معماری مورد تقدیر قرار گرفت
... بهشتی ادامه داد: کسانی که دورتر بودند، کمتر سختی کشیدند، از همه آن ها طلب بخشودگی می کنم. نزدیک ترین کسان به من خانواده ام بودند که به آن ها خیلی سخت گذشت. من در طول این 37 سال، هیچ زمانی مرخصی نرفتم، سه روز مرخصی رفتم، آن هم با آقای انوار دعوای مان شد و من قهر کردم و بعد، سه روز مرخصی رفتم . او اضافه کرد: آن موقع جوان تر بودم و انرژی بیشتری داشتم؛ نمی دانستم تعطیلی یعنی چه. در ...
اقدام وحشیانه وغیر انسانی پسر جوان با خواهرش در اتاق خواب
درگیر شدم و او با چاقوی آشپزخانه از اتاق خارج شد و به سمت من حمله کرد که چاقورا از او گرفتم و دوباره داخل اتاق حبسش کردم. اما بعد درحالی که بسیار عصبانی شده بودم، به داخل اتاق رفتم و او را با انداختن کش به گردنش خفه کردم. قصد داشتم برای صحنه سازی خواهرم را حلق آویز کنم اما موفق به این کار نشدم. در همین زمان پدرم وارد خانه شد و به داخل آشپزخانه رفت؛ چراغ آشپزخانه هنوز خاموش ...
علت طلاق سحر قریشی از زبان همسر سابقش
در خودم می بینم.من می توانم سوپراستار شوم البته با تلاش و زحمت. از اینکه همسرت بازیگر شده،خوشحالی؟ بله،خیلی خوشحالم فکر می کنم سحر لیاقتش را داشت. وقتی می بینی مردم اورا می شناسند و مورد توجه است،حسودی نمی کنی؟ خودم دوست داشتم سحر اینکار را انجام دهد و بدون هیچ مشکلی اجازه دادم.چرا حسودی کنم.سحر همسر من است و دوستش دارم. حضور سحر در دلنوازان چه تاثیری در زندگی خصوصی ...
دستگیری زورگیران تاس که کلاه گیس به سر می گذاشتند
شد که چند روز پیش موبایل را از جوانی به نام محمد خریده و نصفی از پول آن را هنوز پرداخت نکرده و منتظر است تا او کارتن گوشی را برایش ببرد. مأموران از این طریق محمد را دستگیر کردند و او در بازجویی ها به سرقت با همدستی دوستش اقرار کرد. وی گفت: آن روز با دوستم در خیابان بودیم که ناگهان وسوسه سرقت به سرمان زدم اما فقط همین یک مورد را انجام دادیم و پس از آن از ترس دستگیری، تصمیم گرفتیم دست به خلاف نزنیم ...
بخوانید: ماجرای زندگی دردناک محیط بان فداکاری که 57 ساچمه مهمان شب و روز های بدنش شده است.
.... بالاتر رفتیم. با بی سیم ارتباط گرفتیم و متوجه شدیم همکاران اداره کل از آن سمت رسیده اند به سولگرد. باز هم رفتیم بالاتر و دنبال محدوده صدا، کل منطقه را دور زدیم. اثری از شکارچی ها نبود؛ اما می دانستیم که هستند، کمین کرده اند در تاریکی شب. ساعت 12 نیمه شب شده بود. من راننده پیکاپ بودم. از همان اولی که خواستم بنشینم پشت فرمان برای حرکت، انگار یک حسی داشتم. انگار دارم می روم به ماموریتی که با ...
سرقت از خانم دکتر پس از نقد کردن چک 20 میلیونی!
یکی از دوستانم معامله ای انجام بدهم. سرایدار چک را از من گرفت و دقایقی بعد 20 میلیون تومان پول نقد تحویل من داد و به خاطر اینکه کار شخصی مرا خیلی سریع انجام داد به او انعام خوبی دادم. پس از این به داخل خانه ام رفتم و با دوستم تلفنی حرف زدم و قرار شد ساعتی بعد پول را تحویل او بدهم. در حالی که آماده رفتن به بیرون بودم، زنگ خانه ام نواخته شد. وقتی از چشمی در نگاه کردم سرایدار ساختمان پشت در خانه ام ...
احمد توکلی: از چهره ام، مهربان ترم
...، یک خواستگاری ویژه از همسرم داشتم. دانشجوی مذهبی بودم و مادرم اصرار داشتند که دختر خاله ام را که همبازی کودکی های من بود را انتخاب کنم. من گفتم باید بررسی کنم که آیا این خانم انقلابی هست یا نه و اصلا" حاضر هست با من زندگی کند. کتابخانه ای درست کردم و از برادر این خانم حسین ، خواستم تا قسمت کتابخانه خانم ها را به خواهرش بسپارد که دیدم در این آزمایش موفق بود. بعد از مدتی شنیدم که یک ...
عادت کرده بودیم به میز ها دل نبندیم
برایتان اهمیت دارد؟ با تغییر دولت و روی کارآمدن دولت اصلاحات، به میراث فرهنگی رفتم. یک نکته مهم وجود دارد. هنگامی که به من مسئولیت اداره سازمان میراث فرهنگی پیشنهاد شد، احساس نکردم به جای ناشناخته ای می روم. رشته من معماری بود، در تمام دوران بعد از تحصیل هم درباره ایران و تاریخ و فرهنگش مطالعه می کردم. سفرهای زیادی هم به سراسر ایران داشتم. برخی رؤسای قبلی سازمان مثل دکتر حجت و مرحوم ...
ولخرجی مدافع حرم برای ازدواجش+عکس
پدرمحمد آقا که شغلشان جوشکاری است، رفاقت دارند. یکبار که برای جوشکاری به خانه ما آمدند، برایشان چای بردم. بعد از رفتنم، از پدر درباره من سوال هایی پرسیدند. من ته تقاری بودم. همان شب پدر و مادر محمد به خانه ما آمدند. نمی دانستیم موضوع از چه قرار است. وقتی رفتند تماس گرفتند و گفتند اگر اجازه بدهید فردا شب مجدداً به خانه شما می آییم اما این بار با پسرم و برای امر خیر! *جواب مثبت ...
تور سیاه بر سر نوعروس
احساس کردم همسرم به من خیانت می کند چرا که مدتی بود تماس های مشکوکی داشت. روز حادثه در خانه بودم که همسرم هم به آنجا آمد. می خواست وسایلش را بردارد که همان موقع با هم درگیر شدیم و من او را با ضربات چاقو زدم. همسایه ها که متوجه سر و صدای ما شده بودند موضوع را به پلیس اعلام کردند و دستگیر شدم. به دنبال اعتراف های مرد جوان و بازسازی صحنه جنایت در مقابل بازپرس جنایی، کیفرخواست متهم صادر شد و پرونده جنایت بزودی و برای محاکمه به دادگاه کیفری استان ارجاع می شود. ...
نقشه شوم پدر و مادر برای آزار و اذیت دختر 19 ساله توسط پسر دایی
می کند. ترسی در دلم افتاد از جایم بلند شدم ناگهان به سمتم حمله ور شد و مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. بعد فهمیدم توطئه خانوادگی است و پدر و مادرم برای اینکه مرا مجبور به ازدواج با وی کنند این نقشه را کشیدند. من دخترشان بودم، نمیدانستم چطور توانستند این بلا را سرم بیاورند. بعد از آن ماجرا من از خانه فرار کردم و نزد مصطفی رفتم. اما خانواده مصطفی مرا طرد کردند و به پدر و مادرم اطلاع دادند ...