سایر منابع:
سایر خبرها
مروری بر زندگی شهرام جزایری به بهانه بازداشتش
کرده و درباره پدیده توضیحاتی داده است. زندگی خصوصی شهرام شهرام جزایری دو بار ازدواج کرده است. از همسر اول خود یک پسر 15ساله دارد که در ورزش های رزمی صاحب مدال هم هست. اینها را علیزاده طباطبایی می گوید. او ادامه می دهد که دو پسر دیگر هم از همسر دوم خود که وکیل بود، دارد. شهرام ظاهرا از هر دو جدا شده است. با این حال عکس های یکی از پسرانش را به همراه عکس دخترش بارها نشر داده است ...
روایتی از زندگی پناهجویان ایرانی در جنگل کاله فرانسه/90 روز جهنمی
یک قاچاق بری آشنا شدم که کارش خروج آدم ها به طور غیر قانونی بود. از همان جا عزم خود را جزم کردم تا از کشور خارج شوم. او فریب همین حرف های چرب و نرم آدم پران ها را خورد. هر چه داشت فروخت. قاچاق برها وعده داده بودند در ازای 60 میلیون تومان دو هفته ای او را هوایی به بریتانیا برسانند. او توافق کرد که نصف پول را در تهران و نصف دیگر را وقتی به انگلیس رسید، بپردازد. شنیده بود وقتی پایش به این ...
کار زننده مرد کثیف با پسر بچه بی گناه در حمام +عکس کودک و متهم
غریبه را فاش کرد و گفت: از مدتی قبل با پسری که قصد ازدواج با مرا داشت آشنا شدم و او به خانه ام رفت و آمد می کرد. وی ادامه داد: من در بیرون از منزل به سر می بردم و پسرم را نزد آن جوان گذاشته بودم. وقتی به منزل بازگشتم دیدم آن جوان غریبه فرزندم را داخل حمام کشانده و او را مورد ضرب و جرح قرار داده است. در آن لحظه پسرم را از دست او گرفتم ولی او از خانه ام فرار کرد!! بنابراین گزارش، کودک 3 ...
سرنوشت تکان دهنده دختری به نام ستاره +جزییات
. کلاس اول دبیرستان بودم که با “طوفان”آشنا شدم. او هر روز سوار بر ترک موتور دوستش هنگام تعطیلی مدرسه به خیابان می آمد. از بین دخترها نگاهش تنها به من بود و هر روز تا سر کوچه مان می آمد. دیگر به این آمدن هایش عادت کرده بودم و اگر یک روز نمی دیدمش، حسابی کلافه و سردرگم می شدم. او را دوست داشتم امّا می ترسیدم با دانستن وضع زندگی مان از من فرار کند. یکروز طوفان از خلوتی کوچه استفاده کرد و ...
علی یارمهدی: کسانی که با GEM همکاری میکنند باید قید همسرشان را بزنند!
کار بیزینس انجام می دادم. سال 1386 با توریسم درمانی کارم را ادامه دادم. بدین شکل که بیماران آذربایجانی را برای درمان به ایران می آوردم. بعد از آن دفترم را در ایران تأسیس کردم و از سال 1390 به ترکیه رفتم و به مدت چهار سال در آنتالیا بودم. تا اینکه در سال 1394 به آنالیا رفتم تا درباره هتل های آنجا برای کار تحقیق کنم. در آنالیا با یک گروه ایرانی آشنا شدم که کار تولید فیلم و سریال انجام می دادند. ...
عاشق جمشید شدم/ او کاری با من کرد که مجبور شدم هر روز به خانه اش بروم
پودرهای سفید موادمخدر صنعتی (شیشه) بوده است که من وابستگی شدیدی به آن پیدا کرده بودم. این موضوع موجب سوءاستفاده هرچه بیشتر جمشید شد و من مجبور بودم برای تامین موادمخدر هر روز نزد او بروم. دختر 21 ساله در حالی که در اتاق مددکار اجتماعی کلانتری سجاد مشهد اشک می ریخت ادامه داد، این ارتباط حدود 2 سال طول کشید تا این که سه ماه قبل متوجه شدم باردار شده ام آن روز دوست داشتم زمین دهان باز کند و ...
در امتداد تاریکی ... "غفلت از مکافات عمل"!
نیکی یاد می کردند. با آن که من در خانواده متوسطی زندگی می کردم اما به خاطر همین اخلاق خوش و ایمان عباسعلی تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. جالب آن بود که هیچ کس با این ازدواج مخالفتی نکرد چرا که همه اهل محل عباسعلی را چون فرزند خودشان دوست داشتند. پس از ازدواج خیلی زود صاحب دختر زیبایی شدم و زندگی ام در آرامش و زیبایی سپری می شد تا این که پای 2 تن از دوستانم که از شوهرانشان طلاق ...
وضعیت تک فرزندی در ایران/ چرا تک فرزندی در جامعه ما تبدیل به پدیده شد؟
ازدواج کرده و سه سال بعد دختر خود را به دنیا آورده است، اما با وجود زندگی با ثباتی که داشته، دیگر نخواسته تعداد بچه هایشان را به بیش از یک بچه برساند. تحصیلات رؤیا لیسانس است و می گوید: "سال های اولی که ازدواج کرده بودم خانواده خودم و همسرم خیلی عجله داشتن که زودتر بچه دار شیم، اما من و همسرم تصمیم گرفتیم صبر کنیم. از این گذشته، من اون موقع، دیپلم داشتم و می خواستم به تحصیلاتم ادامه بدم. بالاخره سه ...
زمانی که به خانه رفتم یکی از بستگان نزدیکم را در خلوتگاه همسرم دیدم
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز " ، زنی با حضور در شعبه 240 دادگاه خانواده با بیان اینکه شوهرم لیاقت پاکدامنی من را در زندگی نداشت ، مدعی شد: چهار سال است که از زندگی مشترک ما می گذرد و یک فرزند پنج ماهه داریم. شوهرم متاسفانه با خواهرم رابطه دارد و من این ماجرا را بعد از به دنیا آمدن فرزندمان متوجه شدم. وی در مورد نحوه اطلاع از این موضوع گفت: در دوران نقاهت بارداری در خانه پدر و مادرم ...
مدتی بود به همسرم مشکوک شده بودم/ یک روز سر زده به خانه رفتم که .. / عکس
.... بعد با رعنا جروبحث کردم، کمی که آرام شدیم به او گفتم اگر می خواهد به این کارهایش ادامه دهد، به من بگوید که بروم و او هم به زندگی اش ادامه دهد اما او حرف زشتی به من زد. من دوباره عصبانی شدم. به سمت رعنا حمله کردم و دستم را دور گلویش حلقه کردم و فشار دادم تا اینکه فوت شد. متهم درباره اینکه چرا قبلا دراین باره حرفی نزده بود و رابطه نامشروع را هم پذیرفته است، گفت: من قبلا هم گفتم او ...
خبرنگاری؛ دغدغه مندی با مشکلات بسیار است/خبرنگار احترام می خواهد
بیست آشنا شدم و بعد از صحبت با مدیریت سایت خبرنگار این سایت شدم. حدود چند ماه در حوزه ورزش مشغول به فعالیت خبری بودم اما در سایت اسپورت گلستان آغاز به فعالیت کردم و چند ماهی در آنجا بودم چون این سایت تنها اخبار ورزشی استان رو منتشر می کرد خیلی بهتر بود و فعالیت بسیار خوبی هم در آن داشتم. بعد از فعالیت در این دو سایت با خبرگزاری مهر از دی ماه سال 94 شروع به همکاری کردم و هم اکنون نیز ...
جزئیات بازداشت شهرام جزایری در مشهد
منتشر کرده و درباره پدیده توضیحاتی داده است. زندگی خصوصی شهرام شهرام جزایری دو بار ازدواج کرده است. از همسر اول خود یک پسر 15ساله دارد که در ورزش های رزمی صاحب مدال هم هست. اینها را علیزاده طباطبایی می گوید. او ادامه می دهد که دو پسر دیگر هم از همسر دوم خود که وکیل بود، دارد. شهرام ظاهرا از هر دو جدا شده است؛ بااین حال عکس های یکی از پسرانش را به همراه عکس دخترش بارها نشر داده ...
جزئیات بازداشت شهرام جزایری در مشهد/جزایری کیست و اتهاماتش چیست؟
تصاویر متعددی را در پِیج خود منتشر کرده و درباره پدیده توضیحاتی داده است. زندگی خصوصی شهرام شهرام جزایری دو بار ازدواج کرده است. از همسر اول خود یک پسر 15ساله دارد که در ورزش های رزمی صاحب مدال هم هست. اینها را علیزاده طباطبایی می گوید. او ادامه می دهد که دو پسر دیگر هم از همسر دوم خود که وکیل بود، دارد. شهرام ظاهرا از هر دو جدا شده است؛ بااین حال عکس های یکی از پسرانش را به ...
ازدواج عجیب جوان تهرانی با دوخواهر!
آمد همین باعث شد تصمیم گرفتم تعقیبش کنم . زن غمگین گفت: بعد از چند روز متوجه شدم به خانه زنی رفت و آمد دارد وقتی پیگیری کردم در کمال تعجب متوجه شدم که این زن خواهرناتنی خودم است ،سراغش رفتم و وقتی گفتم این مرد شوهرم است از او شنیدم نزدیک به 5 سال است که با شوهرم صیغه است و رابطه دارد حتی می دانست می خواهد ازدواج کند و پذیرفته که زن صیغه ای اش بماند. وقتی ازش خواستم که از زندگی ام بیرون ...
شهادت سردار همدانی تلخ ترین روز سوریه بود/ نمی توانم خبرنگار المپیک باشم!
سالگی خودم را با به شیوه های مختلف به منطقه می رساندم. مثلاً اردوی مدرسه ما را به جنوب برده بود و من همه چیز را رها کردم و از گروه جدا شدم. آخر هم ما را داخل گونی می کردند و برمی گرداندند. یک بار هم به دامادمان مأموریت خانوادگی خورد به مناطق جنگی، یادم می آید با خواهرم رفتم که تنها نباشد. در چند روزی که آنجا بودم با شهید محمود کاوه آشنا شدم. یادم می آید در یک سوله برنامه داشت و من در آن جمع قرآن ...
همشهری بفرما همبازی، همشهری
قضا بسیار هم مورد توجه قرار گرفته و علاقه مندان برای تجربه این ورزش جدید، در انتظار هستند. یکی از افرادی که در مسابقه فوتبال حبابی شرکت کرده است، در باره این تجربه جدید به ما می گوید: من از طریق تلویزیون متوجه ورود این رشته جدید به کشور شده بودم، اما نمی دانستم در چه مکان هایی می توانیم این رشته را انجام بدهیم.تجربه جذابی بود و حسابی هم خسته شدم، اما شب های دیگر هم به باغ غدیر می آیم تا باز هم فرصت بازی فوتبال حبابی را به دست بیاورم. ...
متفکرآزاد: لباس های جِلف را با قاطر به کشور وارد نمی کنند! / شه منظری: چرا تریبونی در اختیار مرجعیت قرار ...
اندیشی "امر به معروف و نهی از منکر، باید ها و نبایدها" نمود که در ادامه بخش دوم آن را می خوانید. گفتنی است؛ این نشست با حضور اساتید دانشگاه و حوزه ی علمیه، دکتر روح الله متفکر آزاد (استاد دانشگاه تبریز و فعال فرهنگی)، حجت الاسلام محمد امین شه منظری (کارشناس دینی و استاد حوزه علمیه)، کبری ابدالی (مدرس حوزه علمیه) و رقیه خسروی (کارشناس دینی، مدرس دانشگاه و به عنوان مجری کارشناس) برگزار گردید ...
جان فشانی رزمندگان کردستانی را به صورت هفتگی در رادیو سنندج پخش می کردیم
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از پیشمرگ روح الله ، در قسمت قبل از سلسله خاطرات جانباز جنگ تحمیلی و آزاده سرافراز حاج صدیق خالدیان، داستان آزادی ایشان از چنگال گروهک کومله و استقبال اهالی روستای باغچله از آزادی ایشان را منتشر کردیم. در این قسمت ادامه خاطرات پیشمرگ مسلمان کرد حاج صدیق خالدیان را از زبان این رزمنده سپاه اسلام منتشر می کنیم . اولین شب بعد از آزادی، توسط یکی از ...
امسال نوبت قهرمانی تراکتورسازان است/ با ضربه سر به اخباری گل می زنم/ دیدار با اف 14 خیلی خوشحالم می کند
هایش هستم. آناج: از کودکی تان برایمان نقل کنید تا اول و دوم راهنمایی دوچرخه سواری می کردم. دو میدانی را هم ادامه می دادم ولی بعدها کنار گذاشتم، دلیل اصلی کنار گذاشتن ورزش خستگی و بی انگیزگی بود. در مدرسه شهید مرادی درس خواندم، بعدها با موسسه بصیر آشنا شدم و اگر لازم باشد با آنها همکاری هم می کنم. آناج: چگونه وارد دنیای فوتبال و هواداری آن شدید؟ من هشت سال ...
در حمله شبه نظامیان افراطی به کنسولگری ایران در مزار شریف چه گذشت؟
ایران در مزار شریف صحبت کرده و گفتم ما نگران جان شما هستیم به همین دلیل روادید ورود شما به ترمذ (یک نقطه مرزی میان دو کشور افغانستان و ازبکستان) را گرفته ایم و بهتر است در اولین فرصت و تا امن شدن شهر شما و بقیه همکاران از جمله آقای صارمی به ترمذ بیایند. آن روزها با وجود پیشروی طالبان، سرکنسولگری جمهوری اسلامی در شهر مزار شریف (شمال افغانستان) دایر بود و کارکنان به وظایف معمول خود ادامه می ...
کودک آزاری فقط ضرب و شتم فیزیکی کودک نیست/650 هزار تماس کودک آزاری در سال گذشته
ساله این کودک بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفت. این زن که مدعی بود همسرش به اتهام مواد مخدر در زندان به سر می برد، رابطه پنهانی خود با یک جوان غریبه را فاش کرد و گفت: از مدتی قبل با پسری که قصد ازدواج با مرا داشت آشنا شدم و او به خانه ام رفت و آمد می کرد. وی ادامه داد: من در بیرون از منزل به سر می بردم و پسرم را نزد آن جوان گذاشته بودم. وقتی به منزل بازگشتم دیدم آن جوان غریبه فرزندم را داخل حمام ...
حادثه مزارشریف از زبان تنها بازمانده آن
...> به گزارش شمال نیوز، جشنواره فیلم فجر دو سال گذشته همه ما را با به تصویر کشیدن حادثه ای واقعی میخکوب کرد و نکته هیجان انگیزتر این بود که نقش اول این داستان زنده و در کنار ماست. باورش کمی سخت بود، کنجکاو بودم او را ببینم، شبیه قهرمان داستان ها بود که حالا در واقعیت با گذراندن چنین اتفاقی عمیق و دردناک تبدیل به یک قهرمان ملی شده و درجات نظامی به وی تعلق گرفته است، اما حقیقت مخالف آن بود... همزمان ...
چگونگی شناسایی پیکر مطهر سردار ناصری بعد از 40 روز/ ماجرای آخرین دیدار شهید ناصری با پدر و مادرش
دفتر شهید ناصری کار می کردم، به نحوی از مسائل مادی او نیز با خبر می شدم. ناصری با توجه به سابقه زیادش در خدمت به نظام و انقلاب، و مسئولیت های کلیدی در طول سال های متمادی عهده دارش بود، در آن زمان- یعنی سال هفتاد و چهار- نه ماشین داشت و نه خانه و این نداشتن تا لحظه ی شهادت هم ادامه پیدا کرد. آنچه من می دانستم از مال و منال دنیا دارد، دو، سه میلیون تومان پس انداز شخصی اش بود ...
گفتنی هایی از - ناگفته - حافظ و شهرام ناظری
از دو روی این سکه ها باشد! سال گذشته که برای نخستین بار شاهد برگزاری کنسرت ناگفته در تالار کشور بودم تحت تاثیر قرار گرفتم و از توانایی ها ، نازک خیالی ها و حتی صدای حافظ ناظری مشعوف شدم و در ذهن و ضمیر خود هنرمندی با قابلیت و قلندری تیغ در دست را به جرگه هنرمندان و أهالی تاثیرگذار فرهنگ افزودم که می تواند پتانسیل بالقوه ای برای فرهنگ و هنر این مملکت به حساب آید.هنرمندی که در آینده نزدیک ...
گفت وگو با مادری که فرزندش را برای ازدواج کشت
او متادون داد، حالش خیلی بد شد و بچه را بیمارستان بردیم اما بعد از درمان حال سارا خوب شد. چرا سارا را کشتی؟ بعد از طلاقم سارا به اجبار و اصرار خانواده شوهرم با من زندگی می کرد و من مجبور به نگهداری از او بودم. از طرفی، از زمانی که از همسرم جدا شدم، خواستگارهای زیادی پیدا کردم. اما به محض اینکه می فهمیدند من بچه دارم، می گفتند ما بچه ات را نگه نمی داریم و از ازدواج با من صرف نظر ...
خانم دکتر قلابی از کچل ها کلاهبرداری می کرد
خانم دکتری به نام لیلا. ن را به عنوان متخصص کاشت مو و ابرو به من معرفی کرد و گفت که او سال ها در این باره تجربه دارد. بعد از گرفتن نشانی مطب خانم دکتر در فلکه چهارم تهرانپارس راهی آنجا شدم. او بعد از معاینه و انجام کارهای مقدماتی برایم مو کاشت و 4 میلیون تومان هم دستمزد گرفت. قرار شد تا چند روز بعد برای برداشتن بخیه های سرم دوباره به مطب بروم اما روزی که مراجعه کردم منشی او گفت که خانم ...
باباجون گریه نکن! برات دعا می کنم شهید شی +تصاویر
به گزارش پیک نکا ،به نقل از بلاغ ، طاها پاریاو فلاح، فرزند شهید نقل می کند: نیمه های شب از خواب بیدار شدم، صدایی آرام شبیه به گریه کردن به گوشم خورد. خیلی بچه بودم، ترسیدم، دنبال صدا را گرفتم. صدا از آشپزخانه می آمد، کمی شبیه به صدای بابا بود. وارد آشپزخانه شدم، دیدم بابا گوشه آشپزخانه نشسته، تنش می لرزه و داره گریه می کنه. رفتم بغلش کردم و گفتم: بابا! چرا گریه می کنی؟ دوباره بغضش ترکید و ...
ارتباط هوس آلود خانم مهندس جوان با کارگر مغازه اش
بزرگ تر بود. بعد از این ماجرا من از شیرینی فروشی آن ها بیرون آمدم و در جای دیگری مشغول کار بودم ولی روابط ما همچنان ادامه داشت این در حالی بود که آن دختر اصرار می کرد باید به خواستگاری اش بروم!! سماجت او مرا عصبانی کرده بود تا این که تصمیم خطرناکی گرفتم و سعی داشتم برای پایان دادن به این ماجرا او را به قتل برسانم! چرا که او درباره سن خودش به من دروغ گفته بود!! به همین ...
ماجرای مرحوم زاهد و گوشمالی دادن خود/علاج حملات شیطان
.... همان طور که امام المسلمین هر موقع فتنه هایی پیش می آید، اوّل نگاهشان به سپاه است. امّا یک موقع انسان، گیر می افتد. یعنی چه؟ یعنی از این لباس بیرون بیاید؟ خیر، یعنی مراقب باشد احساس غرور، عُجب و ... به او دست ندهد. انسان باید مراقبت و مواظبت و دقّت کند. علاج خطورات نفسانی و شیطانی چیست؟ حالا به ادامه ی بحث خودمان وارد شویم و آن، این که آیا این وساوس، علاج دارد؟ بله ...
شهیدآیت مبارزه با میرحسین موسوی را سخت تر از شاه می دانست
را پس گرفت! این قضیه برای ساواک دامغان گران تمام شد. آنها به تلافی این شکست ، برنامه ای را که اصلاً به گروه خون آیت نمی خورد طراحی کردند. آنها سعی کردند تا شایع کنند که او سر کلاس دخترانه، دختری را بوسیده است! احمد سلامتیان در روز رأی اعتماد به اعتبارنامة آیت در مجلس، همین قضیه را علم کرد! به هر حال پس از پیروزی انقلاب در مجلس اول، من در 15 خرداد 42 متواری بودم و در تابستان سال 42 دائماً با هم ...