سایر منابع:
سایر خبرها
اشک های دختران دانشجو برای جلوگیری از طلاق
. یکی شان گفت: بابا جون، یه کمی دیگه فکر کنید... آن یکی گفت: تو رو خدا به فکر آینده ما هم باشید... هر کدام جملاتی گفتند و دست و پای پدر را غرق بوسه کردند. اما گویی که مرد مسحور لجاجت کودکانه ای شده باشد، مثل مجسمه هیچ نمی گفت و ساکت مانده بود. چند لحظه بعد، مادر دخترها هم خواست چیزی بگوید که گریه مجالش نداد. این بار دخترها مادر را بغل کردند و زاری و التماس کردند. قاضی از همه اعضای ...
اس ام اس طنز درباره کولر
کادو ویژه تا یه هفته قرار دست به کولر نزنه. مامانم هم میزاره با شیشه اب بخورم. اس ام اس کولر تو ماه رمضون کولر خراب، خر است اس ام اس کولر توپیاده روراه میرفتم ازجلوبانک ردشدم درش بازبود بادکولرش یه لحظه خورد بهم یه کم خنک شدم فکرمیکنین بعدش چی شد اس ام اس اومده مبلغ 724تومان ازحساب شما کسرگردید بابت بادکولر اس ام اس کولر ...
مردی که تنها زندگی کرد، تنها مرد و تنها وارد بهشت شد/ مقاوم و بی اعتنا در برابر منع نگارش حدیث/ منتقد بی ...
خشم خود را کنترل کند. بنابراین با خشونت به ابوذر گفت: چقدر مرا می آزاری؟ از پیش من برو! به خدا من و تو یک جا جمع نمی شویم. برو بیرون. ابوذر که خشم جناب عثمان را دید گفت: چقدر از همسایگی تو بدم می آید! حالا که به فرستادنم اصرار داری، مرا هر جا که دلت می خواهد بفرست. جناب عثمان به مروان و درباریان گفت: ابوذر را از اینجا بیرون کنید. او را بر شتری سوار کنید که روپوش آن پالان چوبی ...
متن نامه محرمانه احمدی نژاد به اوباما منتشر شد
روزنامه شرق: سلام باراک. من محمودم. یه دوره با هم همکار بودیم. تو رئیس جمهور آمریکا بودی، من رئیس جمهور ایران. یادمه چند دفعه با بچه ها و مشایی اینا، وانت گرفتیم تا فرودگاه – چون باروبندیل زیاد بود – و هواپیمای دربست گرفتیم و اومدیم آمریکای شما. یادش به خیر. قبلا ما با همین تیم می رفتیم سیزده به در پارک چیتگر. البته توی دو سال گذشته هم مجبور شدیم بریم ...
تعریف شهید باکری از یک خبرنگار
سپاه در آمدیم و مدتی بعد به پیرانشهر منتقل شدیم. شجاعت ها و رشادت های احمد در جنگ با ضد انقلاب زبان زد عام و خاص شده بود. به گونه ای که روزی شهید حمید باکری که با جیپ خود برای گشت زنی به داخل شه رفته بود و چون اکثر نقاط شهر دست ضد انقلاب بود و از همه جا تیر شلیک می کردند مجبور بود با سرعت گشت زنی کند، با همین سرعت که می خواست وارد حیاط سپاه شود ناگهان احمد با صدای بلند به حمید باکری ایست می دهد ...
منبر نشین شادی های کودکانه
آنقدر نزدیک که تو را یکی از خودشان بدانند و باورت کنند. باید این را قبول کنی که کسی نه مثل مجالس وعظ آدم بزرگ ها برایت صلوات می فرستد و نه تقبل الله می گوید. اصلا شاید خیلی ها تو را به خاطر حرف زدن به زبان بچه ها سرزنش کنند. اما وقتی می بینی سیره پیامبرت چیز دیگری بوده دیگر همه اینها به نظرت بی اهمیت می شوند . مزه این لذت طوری به کامش می نشیند که ابتدا کار در حوزه کودک و نوجوان را به تنهایی شروع ...
سکوت اصولگرایان و غوغای اصلاح طلبان درباره نامه احمدی نژاد به اوباما
سمنان که هواش بهتره. خلاصه باراک جان، بارک الله به تو. من یه شعار طراحی کردم برای دور بعدی انتخابات تو: احمدی نژاد آمریکا کیه؟ اوبامای باراکیه... . البته بقایی به من گفت شما نمی تونی دیگه توی انتخابات آمریکا شرکت کنی. باراک من این نامه رو به تو نوشتم چون من فقط آدرس تو رو بلدم: آمریکا – همون خونه سفید بزرگه که حیاطش چمنه. متأسفانه من با هرکی رفت وآمد داشتم، توی اون هشت سال یا ...
روایت بغض مادرانه ی مادر شهید مدافع حرم
میهمان ها را بکند. مادر شهید با گویش شیرینی که گوشه هایی از تاریخ این سرزمین را با خود دارد از شهید می گوید... از شهید که می گوید عشق مادری در چشمانش می جوشد مگر می توان مادر بود و برای از دست دادن جوانی نجیب و دوست داشتنی غمگین نشد؟... مثل هر مادری مصیبت زده از خصلت هایش می گوید: "در کار و فن خودش استاد بود؛ اما گاه که کاری نبود به بیگاری می رفت و سرساختمان به هر کاری تن می ...
ماجرای ذکر الله اکبر ابراهیم هادی و فرار بعثی ها
، بچه محل ماست" بعد از چند لحظه مکث برگشت و گفت: "اگه می تونی بیارش تو گردان برای بچه ها صحبت کنه" من هم کلاس گذاشتم و گفتم: "سرش شلوغه، اما بهش می گم ببینم چی می شه". دفعه بعد که برای دیدن ابراهیم به مقر اطلاعات و عملیات رفتم، پس از حال و احوالپرسی و صحبت گفت: "صبرکن تا محل گردان تو رو برسونم و با فرمانده شما صحبت کنم"، بعد هم با یک تویوتا به سمت مقرگردان رفتیم. توی راه به یک ...
مخملباف می گفت بهشتی و انوار، ماسونند؛ سینمایی های قبل انقلاب باید اعدام شوند!
گفت و آخر سر هم به من سفارش کرد که همین راه رو ادامه بدم و از اسلام و مسلمین جدا نشم! بعد از گفتن این حرف ها بلند شد و همراه الهیاری رفت و من همچنان بهت زده موندم. چند روز بعد با انوار و بهشتی تو ارشاد جلسه داشتم، جلسه که تموم شد یواشکی قضیه دیدن مخملباف رو واسشون تعریف کرده و گفتم که مخملباف چی میگه. هیچ عکس العملی نشون نداد و بر و بر منو نگاه کردن. مطمئنم که اون ها هم مثل من جا خورده ...
4 داستان کوتاه درباره زنان زیرزمین پایتخت
برگشتم اینجا . منظورت اینکه با پس اندازی که از دست فروشی تو مترو عایدت شد، شرکت زدی؟ (خیلی دوست ندارد به این سوال جواب دهد.) نه؛ خودمم یه چیزی داشتم . شما که یه زن جوون شیک پوشی. آدم اگه تو خیابون ببینتت، فکر نمی کنه شغلت این باشه. به خاطر نیاز مالی این شغل رو انتخاب کردی یا اینکه فکر کردی یه کار پردرآمده و می شه راحت بدون مالیات و بقیه داستانا ازش پول درآورد؟ ...
وضعیت خانواده سپهر سرداری یک سال بعد از قتل
.... اوایل که کوروش رفته بود زندان به سپهر نمی گفتم اما هی هر روز بهونه باباشو می گرفت. همین که تو مدرسه می گفتن باید باباهاتون رو بیارین میومد خونه و بی تابی می کرد که چرا بابای همه بچه ها میان مدرسه، بابای من نمیاد. بابام کجاست؟ تا اینکه یه روز با خودم بردمش ملاقات تو زندان. فکر کنم فهمید، ولی چیزی نگفت. از اون روز به بعد هر هفته می گفت منو ببر بابامو ببینم. نمی دونستم چی کار کنم. یه بار هم باباش ...
روزگار زنان معتاد
...! راستش خیلی وارد نیستم. خب پس. همین شیشه خوبه. قیمتش هم مناسبه. از همه مهم تر اگه حواست به خودت باشه هیچکس نمی فهمه مصرف کننده ای. بو هم نداره. خودت از شیشه شروع کردی؟ شاید با خودش فکر می کنه برای این که مشتری اش رو نپرونه باید جوابم رو بده. من که خیلی نمی کشم. گاهی تفننی واسه مهمونی هایی که می خوام همه جوره شاد باشم. (با دست اشاره می ...
بیماران اعصاب و روان در انتظار تخت های خالی بیمارستان امام حسین(ع) محمدشهر
مرکز مشغول به کار هستن، استفاده می شود و نمی توان توقع داشت که از بیرون هم بیمار قبول کن. مجید، قبل از بستری شدن در بیمارستان باهنر، مثل خیلی دیگر از بیماران اعصاب و روان کرج به (مرکز آموزشی درمانی روان پزشکی ایران) در کیلومتر 7 جاده مخصوص کرج برده می شد وضعیت اون جا از هر نظر بهتر از این جا بود اما رفت وآمد سخت. پیر شدیم تو مسیر. این مرکز آموزشی-درمانی، نزدیک ترین مرکز برای بیماران کرجی ...
آخرین اقرارهای یاکوزای 4 میلیاردی:رؤیای پولدار شدن داشتم
فروش مواد این پول را به دست بیارویم. درآمد روزانه ما 300 تا 400 میلیون می شد. 4 میلیارد را نقد به او دادید؟ نه. 800 میلیون تومان را به صورت نقد پرداخت کردیم. بقیه را هم دوستانم که الان در بازداشت پلیس ژاپن هستند، به مادر مقتول دادند. اختلاف شما چه زمانی شروع شد؟ اوایل که سیمکارت را خریده بودیم، همه چیز رو به راه بود تا اینکه متوجه شدیم هر روز تعداد زنگ ها کم می شود. دو ماه ...
مردم 6 روستا به علت خشکسالی خانه هایشان را ترک کردند
، 20 خانواده ای می شدیم، حالا ولی نگاه کن چطور شده. همه رفتند، کشاورزی تعطیل شد، زمین ها خشکیده. ننه مادر و مادربزرگ کل روستاست. از 11 بچه ای که به دنیا آورده، حالا 5 پسرش که زن گرفته اند و هرکدام دو سه بچه دارند، مانده اند. باقرآباد، 10 خانوار دارد، یکی از یکی خسته تر، فقیرتر: 20، 30 سال پیش، خیلی ها رفتند، رفتند شهر کارگری کنند. این جا مدرسه ندارد، مسجد ندارد، آبش شور است. کار نیست ...
دیوید لینچ یا افسردگی زنانه
برانگیختن اش شده هیچ واکنشی نشان نمی دهد، روز دیگر در برابر چیزی که یک مرد سهواً و بدون نیّت انجام داده است، حسابی برانگیخته می شود... زنان کاملاً به رابطه ای علّی تن نمی دهند؛ با وجود یک زن نظم خطی علیت فرو می پاشد یا اگر بخواهیم از نیکلاس کیج در وحشی از ته دل (لینچ)، هنگامی که از واکنش نامنتظره لورا درن جا می خورد، نقل قول کنیم: آنچه در ذهن تو می گذرد جزو اسرار شخصی8 خداست. 3. واپسین مرحله ...
شیرین زبانی حافظ برای قوماندان تیپ فاطمیون
برای مدتی بر عهده داشت و پس از سالها مجاهدت سرانجام توانست جواز شهادتش را از خدا بگیرد و در سوریه هنگام دفاع از حرم حضرت زینب(س) به معراج رود و شهید شود. اینکه در بسیاری از احادیث و روایات آمده است شهدا زنده هستند و روزی خور درگاه احدیت به راستی حق است و تنها برازنده اولیای خدا و افرادی چون ابوحامد است. شهیدی که در همه ابعاد اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی و ... نمونه بود و به تمام معنا خلوص ...
جزئیات بازداشت شهرام جزایری در مشهد/ مروری بر اتهامات جزایری
مسئله رو شده، بعد در مراجع قضائی بالاتر که می رفت و منم بچه پررو بودم با دفاعیات مؤثرم رأی شکسته می شد. خدا هم به من کمک می کرد . سال های اوین شهرام ابتدا به 27 سال حبس محکوم شد، دیوان عالی این حکم را به 13 سال کاهش داد. مدتی که برخی در سپری کردن آن اِن قلت هایی آورده اند. بااین حال، هم در گفت وگو با شرق و هم در گفت وگو با رشیدپور درباره آن توضیح داده؛ او گفته است شش سال اول ...
علت نیامدن شیر مادر، بعد از سزارین
سوال مخاطب نی نی بان: من 20 سالمه و حدود 3 ماهه بچه اولم به طور سزارین دنیا اومده و فقط چند روز اول خیلی شیر داشتم و الان 2 ماهه اگه حتی یک روز قطره شیرافزا نخورم و شیر ندارم. بچم مدام گریه می کنه و سینم دهنشه دیگه از خوردن شیرافزا خسته شدم مزه اش غیرقابل تحمل شده، چکار کنم شیرم زیاد شه؟ ماهی و کنجد خوردم فایده نداشت و این درسته که شربت لیدی میل شیر رو زیاد می کنه؟ پاسخ دکتر فاطمه هدی ...
جزئیات بازداشت شهرام جزایری در مشهد / جزایری کیست و اتهاماتش چیست؟
شدند که فلان مسئله رو شده، بعد در مراجع قضائی بالاتر که می رفت و منم بچه پررو بودم با دفاعیات مؤثرم رأی شکسته می شد. خدا هم به من کمک می کرد . سال های اوین شهرام ابتدا به 27 سال حبس محکوم شد، دیوان عالی این حکم را به 13 سال کاهش داد. مدتی که برخی در سپری کردن آن اِن قلت هایی آورده اند. بااین حال، هم در گفت وگو با شرق و هم در گفت وگو با رشیدپور درباره آن توضیح داده؛ او گفته ...
نمایش رابطه قدیمی گودرزی و طاهری در نود
اسپانسر پارسالش که کاسه گدایی داده بود دست تیم.اینم از دور و بریاش که امثال ترکاشوند و خمارلو که معلوم نیس چه افتضاح مالی رو قراره توی تیم به بار بیارن. نقل قول +1 #2 برزو پرسپولیسی 2016-08-09 09:43 آیا درسته که طاهری و گودرزی باجناقن؟ نقل قول +1 #1 عرشیا 2016-08-09 07:03 اوف اوف رامین اگه بازه چه بازی تو آسیا بکنیم نقل قول تازه کردن ...
زندگی تلخ وتکان دهنده دختر جوان +جزییات
، جواب می داد: ” به من چه مربوطه؟ خیلی هم در حقّتون لطف کردم که گذاشتم تو خونه من زندگی کنید وگرنه که حالا آواره کوچه و خیابون بودید! خرج شکم توو بچّه ت به من چه ربطی داره ؟! اون شوهر گردن کلفتت از شب تا صبح وافور دستش باشه، صبح تا ظهر بخوابه و بعد بره پی کفتر بازیش، اون وقت من این حقوق ناچیزی رو که اون بدبخت خدا بیامرز یه عمر بابتش کار کرد رو خرج شما بکنم؟ مگه خودم بدبختی ندارم؟!” ...
مروری بر زندگی جزایری به بهانه انتشار خبر بازداشت دوباره اش/ پدیده شهرام
، لطف و رحمت خدا رو درک می کردم! چون می دونستم که خداوند این دعای زیبا رو برای محافظت از رسول اکرم به جای جوشن در جنگ قرار داده بود و حتما از من هم محافظت می کرد! ای کاش من و اون شرایط را درک کنید خواهید فهمید که هزار بار نام مبارک خدا را با همه وجود فریادزدن یعنی چی! فعالیت های اقتصادی بعد از آزادی شهرام مهرماه 93 بعد از گذراندن 13 سال حبس از زندان آزاد شد. طباطبایی در گفت وگویی که ...
حجلۀ مادرانه
داری رو به حرم امامزادگان حرکت می کنی که صدایی از پشت سر، به گوشت می رسد آه، ننه، مُحَمَّدِ مَ، ننه جون . به عقب بر می گردی، مادر شهید دستی به سر زانو گرفته و در دست دیگر یک ظرف کوچک انار دارد. آرام و لنگان لنگان به سوی تو قدم بر می دارد. نگاهش که به نگاهت میفتد می گوید: پدر آمرزیده ها چقدر تند راه می رید نمی گید من پیرزن نمی تونم مثل شما راه برم . لبخند که میزند دندانهای سفید رنگش را می شود مشاهده کرد. با همان لبخند مادرانه ظرف انار را تعارف می کند و می گوید: بفرمایید انار انباری بوده، برا اتاق محمده. انتهای پیام کلمات کلیدی: خانواده شهید - محمدعلی خرمی ...
سرنوشت سیاه دختر روستایی در خلوت پسر همسایه
.... با شنیدن خبری که برایش آورده بودم عصبی شد و سیلی محکمی به صورتم زد. می گفت تو دختر هرزه ای هستی و از کجا معلوم ... ؟ با هم درگیرشده بودیم که صاحب کار داوود با پلیس 110زنگ زد و ماموران آمدند. نگران آینده هستم. به مادرم زنگ زدیم. گریه می کرد و می گفت چند روز قبل مادر داوود او را دیده و گفته چون دختر سنگین و با وقاری دارید می خواهیم به خواستگاری اش ...
گلر جدید پرسپولیس فردا به ایران می آید
...> نقل کردن حمید: اومدن یا نیومدن رضاییان دو سر بره بیاد هجومی بهتر میشه هرچند تو دفاع ماهینی بهتره اگر نیاد باعث بزرگی واقتدار برانکو هست واین کم چیزی نیست برانکو در هر صورت اقتدار و صلابت همیشگیش رو داره اگه بزرگواری کنه و ببخشه رامین رو روح بزرگ خودش رو نشون داده نه که اقتدارش رو کم کنه اقتدار اون چیزی نیست که تو ذهن شماست برانکو عشق هواداراست ...
مجموعه داستان طنز/ ماجراهای علی غصه خور!
که اگر برایتان بگویم، این بار شما دل تان به حالم می سوزد و غصه ام را می خورید!... درگوشه ای از پیاده رو و جدول خیابان، پیرمردی لاغر و استخوانی را دیدم که دستش را روی سرش گذاشته بود و های های مثل ابر بهاران گریه می کرد. فکرکردم حتما به یاد و در سوگ عزیز از دست رفته اش چنین ناله سر داده و غمگین است. صدای پیرمرد به حدی سوزناک بود که دل دشمن را هم به درد می آورد. آرزو کردم که ای کاش در همان حال ...
طاهری: به دنبال راهکاری هستیم تا رامین به تیم ملحق شود/ برانکو حرف آخر را می زند
راحت پیراهن استقلال رو پوشیدن و ما بخشیدیمشون.رامین که اشتباه کرد و کارش قابل بخشش هست. نقل قول -101 #2 redboy 2016-08-08 11:33 بهترین راه کار اینه ک حسین همون دفاع راست بمونه و از رامین به عنوان وینگر راست استفاده شه و فرشاد بره رو نیمکت نقل قول +166 #1 میلاد مشهدسرا04 2016-08-08 11:32 برانکو چرا نخواد رضائیان رو. به خدا بهترین دفاع راست ایرانه اگه ...
بعضی مسئولین از خدا نمی ترسند ولی از خبرنگار می ترسند/ما خبرنگاران آرزوی بی خیالی داریم
به گزارش "کوگانا"، افرادی که برای رفع مشکلات و مسائل موجود، از توانایی خود در نوشتن استفاده می کنند و آنچه را که به زبان نمی توان بیان کرد ، با نگارش روی کاغذ عنوان می کنند . خبرنگاران، قشری زحمتکش هستند و کار سخت و مسئولیت سنگینی به دوش می کشند . رسالت بزرگ آنها بیان واقعیت های جامعه است. یکشنبه 17مردادماه روز خبرنگار است و درمنطقه ما چند خبرنگار فعال و باتجربه کار می کنند و ساکن این منطقه هستند،. به ...