سایر منابع:
سایر خبرها
مدافع حرمی که یا حسین آخرین ذکرش شد
. یادم است وقتی بحث رفتنش جدی شد، تیر ماه سال 92 بود. آن روزها هر وقت از سرکار به خانه برمی گشت، گاهی اوقات به شوخی از رفتنش می گفت. چون روحیه شوخی داشت مجبور می شدم بگویم بیا جدی حرف بزنیم. محسن می گفت می رویم آنجا آن قدر می جنگیم تا شهید شویم و من هم از این حرف هایش می ترسیدم و دلم نمی خواست آن را قبول کنم. شاید او داشت جدی حرف می زد، اما من نمی خواستم حرف هایش را جدی بگیرم. وقتی هم که خبر اصابت ...
زن آرایشگر با همدستی مدیر کمپ ترک اعتیاد، شوهرش را ربود
مرد میانسالی با مراجعه با داسرای امور جنایی مدعی شد همسرش او را ربوده و در اختیار کارمندان یک کمپ قرار داده تا با حبس او بتواند غیابی طلاق بگیرد. به گزارش میزان ؛مرد میانسال به نام حمید ادامه داد: روز ششم خرداد پس از اینکه کارم به عنوان شیفت شب تمام شده بود به خانه آمدم. ساعاتی بعد زنگ خانه به صدا درآمد، وقتی برای بررسی به بالکن رفتم همسرم ژیلا در را به روی من بست. دقایقی بعد نیز سه ...
گفتگو با اولین زن دراکولای سینمای ایران
.... البته من بعدها پشیمان شدم و با خودم می گفتم کاش یکم بیشتر سختی را تحمل کرده بودم در عوض مدرسه را همان جا تمام می کردم و همان جا راحت تر به دانشگاه می رفتم. هم کلاسی پسر جیمز کامرون در برگشتن من از آلمان حکمتی بود. چون این بازگشت باعث شد من دوباره در ایران مدرسه بروم و دیپلم بگیرم و سریال امام علی را بازی کنم و بعد دوباره برای دانشگاه و ادامه تحصیل به لندن بروم. من ...
دستگیری قاتل مادر و کودک سه ساله اش در جنوب تهران
خواهش کردم تا برای پیگیری موضوع به در خانه ما مراجعه کند که در ادامه متوجه مرگ همسر و دختر سه ساله خود شدم. شوهر سحر در پاسخ به سوال کارآگاهان مبنی بر مفقود شدن احتمالی اموال داخل خانه نیز به کارآگاهان عنوان کرد: پس از مراجعت به خانه متوجه شدم که طلا و جواهرات همسرم به همراه پول نقدی که داخل خانه گذاشته بودم، نیست. با توجه به اظهارات پدر یلدا مبنی بر نبودن طلا و جواهرات همسرش و همچنین ...
33 سال بی خوابی؛ حاج رجب رگ خوابش را در سنگر جا گذاشت
حدود 3 و نیم صبح بود که وارد یک سنگر عراقی شدم، هوا خیلی تاریک بود نزدیک سنگر یک جنازه عراقی نیز افتاده بود، ترس وجودم را فرا گرفت، فهمیدم که عراقی ها توپ و تانک دارند در حالی که ما سلاح سنگینی که با خود حمل می کردیم آرپی جی بود. هفت روز بیهوش بودم رمز عملیات ما یا زهرا بود؛ هوا که روشن شد رمز را با صدای بلند اعلام کردم تا نیروهای خودی متوجه حضور من شوند، به سمت نیروهای خودی ...
محفل نکوداشت شاعر و هنرمند معاصر حسین سنجیده در ارومیه برگزار شد
استعداد هنری سرشاری برخوردار بودم. صباحی بعد از ازدواج به استخدام سازمان تعاونی مصرف شهر و روستا درآمدم و به عنوان صندوقدار فرو شگاه به کار پرداختم و به قول زنده یاد شهریار دستی که قلم می خواست ماشین حساب بر کفش نهادند ولی با این اوصاف هرچند شوق ادامه تحصیل در دلم مرده بود اما هرگز هوای خواندن و آموختن از سرم بیرون نرفت و عشق به شعر و ادبیات هر روز بیشتر از روز پیش مرا مجذوف این عالم رنگین و ...
خانم دندانپزشک در آستانه طلاق، برای پس گرفتن چک 7میلیاردی از شوهر پزشکش، او را ربود
نیابت قضایی راهی تهران شده و مرد میانسال را شامگاه سه شنبه در پایتخت دستگیر کردند. وی دیروز برای تحقیقات مقدماتی مقابل بازپرس مرشدلو از شعبه هفتم دادسرای جنایی پایتخت ایستاد و درخصوص اتهام آدم ربایی گفت: حدود یک سال قبل برای زیارت به مشهد رفته بودم که دچار تنگی نفس شدم. بعد هم به کلینیکی در اطراف مسافرخانه مراجعه کردم. از آنجا که با لهجه صحبت می کنم آقای دکترخیلی زود سر صحبت را باز کرد وبعد ...
حکایت شیرین نقاشی چهره امام(ره) در اردوگاه13 رمادی
کنترل کنم. بعد از چند سال، عکس امام روح الله را می دیدم. گفتم : - این عکس را از کجا گرفتی؟ گفت: - روز اول اسارت از دید عراقی ها پنهان کردم و تا به امروز نیز آن را در لباسم مخفی نگه داشتم. عکس را بوسیدم و آن را داخل جیب پیراهنم گذاشتم. منتظر ماندم که شب شود. تنها کسی که از مداد رنگی و کاغذ صلیب سرخ استفاده می کرد من بودم. به ...
اندر حکایت دفاعیات خسرو معتضد از ظریف
بر علیه آنها جوسازی کرده اند، در مورد قوام السلطنه وقتی برای عمل قلب به خارج از کشور سفر کرد، گفتند فرار کرده، در حالیکه آذربایجان امروز مدیون قوام السلطنه هستند. در مورد مرحوم مصدق هم چون مردمی بود مدام جوسازی می کردند و شخصیت او را تخریب می کردند. آقای دکتر احمدی نژاد آمد و رفت و انصافاً زحمت کشید که در تاریخ ماندگار شد. همین مسکن مهر، که مردم با درآمد بسیار کم در سراسر کشور صاحب خانه شدند. این ...
ارتباط کثیف زن متاهل با پسر جوان - دچار عذاب وجدان شدم وموضوع را به شوهرم گفتم
وی ادامه دادند تا اینکه این زن دیروز در جلسه بازپرسی که در داسرای جنایی تشکیل شد اعترافاتش را تغییر داد و گفت: من از چهار ماه قبل با جعفر رابطه داشتم و او همیشه از من می خواست از شوهرم جدا شوم تا با هم ازدواج کنیم. جعفر خیلی به من ابراز علاقه می کرد و البته من هم او را دوست داشتم. وقتی شوهرم به سفر رفت جعفر به خانه ما آمد و با هم رابطه برقرار کردیم، اما بعد از آن دچار عذاب وجدان شدم و تصمیم به ...
با زن جوان درخیابان آشنا شدم - او را به خانه ام دعوت کردم
داروی موردنظر را تهیه کند. هرچند امید زیادی به او نداشتم اما شماره تماسم را به او دادم و قرار شد با من تماس بگیرد. این مرد ادامه داد: فردای آن روز زن جوان با من تماس گرفت و گفت توانسته دارو را پیدا کند. او نشانی خانه ام را گرفت و ساعتی بعد به خانه ام آمد. از دیدن زن جوان خیلی خوشحال شده بودم و او را به خانه ام دعوت کردم. سپس برایش شربت درست کردم و دوباره به آشپزخانه رفتم. وقتی برگشتم زن ...
زنده از تشک تا شیاپ چانگ/ یک ملت، همراه با حسنین و نابودگر/LIVE
تکواندو این کشور شود. پس از پرس و جو در آذربایجان توانستم مهماندوست را پیدا کنم و از او خواستم که در انتخابی تیم ملی شرکت کند او هم موافقت کرد. قرار شد اگر در انتخابی موفق شدم به کارم ادامه دهم. البته بدون پارتی بازی خودم را ثابت کردم و در اردوی تیم ملی آذربایجان ماندم این من بودم که به سراغ مهماندوست رفتم. میلاد در دی ماه 1393 با موفقیت در مرحله دوم مسابقات انتخابی وزن 80- کیلوگرم و ...
کلینتون جنگ طلب تر است یا ترامپ؟ / آمریکا به رئیس جمهوری نیاز دارد که هیچ چیز از سیاست نداند + تصاویر
برنی سندرز می گوید: من به عنوان سناتور نیویورک، نماینده وال استریت بودم و دسامبر سال 2007، قبل از سقوط اقتصادی بزرگی که داشتیم، پیش آن ها رفتم. وی سپس و در حالی که سندرز از تعجب نسبت به ادامه حرف های او می خندد، توضیح می دهد: عملاً به آن ها بس است دیگر؛ گرفتن خانه های مردم [به خاطر عقب افتادن قسط هایشان] را تمام کنید؛ این سیاست های احتکاری را تمام کنید. این در حالی است که وی در مناظرات انتخاباتی سال ...
در ندامتگاه شهر ری آزادی آرزوی زندانیان است...
به صبح می رسانم یکی دیگر از مددجویان گفت: من به عنوان نگهدارنده مواد مخدر و حمل دو کیلو هرویین سه ماه است که حبسم و حکم اعدام برایم صادرشده است. هر شب را با ترس و دلهره به صبح می رسانم. من گول خوردم. از روی ناچاری این کار را کردم و تقاضا دارم که تخفیف مجازات دهند. *نگرانم... نگران که مبادا آزادی را نبینم در میان مددجویان دختر جوانی بود. نزدیکش رفتم و از او علت زندانی بودنش را ...
مرد همسایه با تهدید مرا به خانه اش برد - گریه و التماس هایم نیز بی فایده بود
برای پسر پولدار! ناصر با زن خیابانی رفت وآمد داشت/ من هم ارتباطم با بابک را از خانواده ام مخفی نگه داشتم با پسر مورد علاقه ام به میهمانی مختلط رفتم/در میهمانی تمام آبرویم را باختم با زن جوان درخیابان آشنا شدم/ او را به خانه ام دعوت کردم اقدام بسیار زشت وزننده پسر جوان با دختر خاله اش ...
دردسرهای باز کردن حساب بانکی در افغانستان
. گفتند نه. شماره ی یک آقایی را گرفتند. برنمی داشت. چند بار دیگر زنگ زدند. مثل این که سرِ کار نبود. گفتم لازم نیست. خودم می روم. آدرس سرای شهزاده را از ایشان گرفتم. زدم بیرون. بیست دقیقه بعد سرای شهزاده بودم. جمعیت زیادی جمع شده بود. پرسیدم قصه چیست؟ گفتند: مگر خبر نداری؟ گفتم نه بابا چه خبری! گفتند چند روز قبل در مسیر #جلال_آباد به #کابل پول چند صراف توسط دزدها غارت شده. گفتم خب! گفتند ...
تلگرام های ورزش سه ، زنده از ریو
این خبر بروزرسانی می شود... به گزارش "ورزش سه"، بعد از دو، سه روز ناکامی کیمیا علیزاده با کسب اولین مدال تاریخ ورزش بانوان در المپیک موجی از تحسین را برانگیخته و جمعه کسل کننده ورزش دوستان ایرانی را از حالت طبیعی بیرون آورده است. همین که ساعت 5:30 صبح جمعه میلیون ها نفر در انتظار پیروزی علیزاده بودند، نشان می دهد که کار او چه اهمیت فوق العاده ای داشته است. اما روز چهاردهم با ...
شهید نصراللهی گفت که پرستاران ناموس سپاه و اسلام هستند
ضد انقلاب وارد روستا شد درگیری شد به ما شک نکند. در آن موقعیت حساس خانمی در حال زایمان بود. به خاطر اینکه نمی شد در مسجد زایمان کند به خانه ای رفتیم. خبر گم شدن ما به شهید نصرالهی رسیده بود. صبح روز بعد از دفتر سپاه به بیمارستان تماس گرفتند و گفتند با شما کار دارند. به من گفتند باید سریع به بانه برگردید، به سختی به سپاه بانه رفتیم. داخل سپاه شدم و به شهید نصراللهی سلام کردم. ایشان در ...
بیت منتظری و حمایت از داعشی های دهه 60
کرده است و این نشان دهنده این است که هدف دفتر و سایت بی.بی. سی و... از بازنشر این مطالب صرفاً حمایت کسانی است که این روزها دست در دست ترکی فیصل، براندازی نظام اسلامی را به انتظار نشسته اند. ماجرای اعدام منافقین در سال 1367 چیست؟ در مورد ماجرای اعدام تعدادی از عوامل منافقین در تابستان 1367 این نکته قابل ذکر است که بعد از پذیرش قطعنامه 598 توسط ایران، رژیم صدام دور جدیدی از ...
آخرین خبر از پرونده کیارستمی/ داوری میرکریمی در جشنواره اوراسیا
جوان ؛ با به جریان افتادن دوباره پرونده عباس کیارستمی، فرزند وی از تصمیم به شکایت به دلیل پنهان ماندن نتیجه کمیسیون پزشکی از خانواده وی خبر داد. شکایت خانواده کیارستمی به دلیل محرمانه شدن پرونده با گذشت چهل روز از درگذشت عباس کیارستمی و با وجود دستور صریح وزیر بهداشت به نظام پزشکی، نتیجه کمیسیون های تشکیل شده در پرونده پزشکی این فیلم ساز مشخص نیست و این روزها بهمن کیارستمی خبر از ...
مرگ مادر و دختر در آتش سوءظن پدر
روز نو : مرد جوان که به خاطر سوءظن همسر و دخترش را به آتش کشیده بود، با رضایت اولیای دم از مجازات مرگ نجات یافت و به 10 سال حبس محکوم شد. به گزارش جام جم، 23 تیرسال 88 ماموران پلیس در جریان انفجاری مرگبار در خانه ای در یکی از محله های پاکدشت قرار گرفتند. ماموران پس از حضور در محل حادثه، متوجه شدند در این حادثه زنی جوان به نام مرضیه و دخترش مینا جان باخته اند. پدر خانواده در ...
خطبه های نماز جمعه کهگیلویه و بویراحمد؛ از فیش های نجومی تا معارفه امام جمعه چرام
کشور هزینه ازدواج دو طرفه است و باید به آن حدی برسیم که خانواده ها کمک کنند و هزینه ها را پایین بیاوریم و همه از والدین پسر گرفته تا دختر همکاری کنند زیرا باید با همدیگر زندگی کنند. امام جمعه موقت باشت بیان داشت: حاکم شرع بعد از پدر و مادر قیم و ولی مسلمین است و اداره همه امور اجتماعی به دست حاکم شرع بوده و از مهمترین وظایف حاکم شرع جامعه اسلامی رونق دادن به مسأله ازدواج است. ...
بیوگرافی امیرحسین آرمان بازیگر نقش کیوان در سریال پریا
گفتن از آخرین کار خود برمی گردد به روزهای نخست به همان روزی که تصمیم قاطع گرفت که گذشته از همه تخصص هایش بازیگر شود. ازچه سالی وچه شد که نام امیرحسین آرمان میان نام بازیگران نام آشنای کشور قرار گرفت؟ سال1381 بود. با شرکت در کلاس های مرحوم مصطفی اسکویی فن بازیگری را آموخته و سال 83 بود که به طور حرفه ای وارد عرصه سینما شدم. ازدواج به سبک ایرانی کاری از حسن فتحی نخستین ...
حقیقی: بازیکن ایرانی در اروپا هیچ جایگاهی ندارد
، من به اردوی تیم پیوستم و تا آی تی سی من برسد دو، سه بازی از دست رفت. با ادامه تمرینات دیدم روند آنطور که من می خواهم پیش نمی رود با مدیر باشگاه جلسه گذاشتم و او گفت چون تازه به تیم اضافه شدی کمی طول می کشد و باید آرام آرام به ترکیب برسی. من تمریناتم را ادامه دادم. در یک بازی دروازه بان فرانسوی اخراج شد و من به جای او وارد دروازه شدم بعد از آن درچند بازی فیکس بودم و دو، سه بازی کلین شیت کردم و ...
پیامکی برای رهایی از شیطان
اندیمشک جوان : یک سال قبل با سعید آشنا شدم. قول ازدواج می داد و می گفت حاضر است جانش را فدایم کند. خام این حرف شده بودم. چند هفته گذشت. میزان:اصرار می کرد همدیگر را ببینیم. موضوع را به خاله ام اطلاع دادم. خدا خیرش بدهد خاله محبوب را، راست می گفت، پسری که دختری را واقعا برای ازدواج بخواهد حد و مرز محرم و نامحرم را حفظ می کند و از این حرف ها نمی زند. خواسته اش را قبول نکردم و ...
دل پردرد نقاش هرمزگانی از متولیان ترویج فرهنگ/حمایت مسئولان هرمزگان از هنرمندان ضعیف است/حال فرهنگ و هنر ...
برنامه آینده خود دارم که دوست دارم اول اجرا کنم و بعد در مورد آن حرف بزنم. نقاش هرمزگانی گران بودن وسایل هنری، نبود بودجه جهت برپایی جشنواره ها و عدم حمایت متولیان ترویج فرهنگ را هنرمندان از مشکلات عرصه هنری عنوان کرد. رئیسی با اشاره به نحوه ورود خود به عرصه هنری ؛ خاطر نشان کرد: این من نبودم که به دنبال هنر رفتم بلکه هنر بود که به سراغ من آمد و من با شوق زیاد از ده سالگی تا ...
از 12 سالگی عکاس ورزشی شدم!
حاضر می شدم. نخستین عکسم روی جلد روزنامه بعد از یک ماه برایش نامه می زنند و دیگر می تواند در مسابقات حضور داشته باشد و البته دوربین دیجیتال هم می خرد! اما اولین عکسش بعد از دو ماه کار کردن روی جلد روزنامه می رود، بعد از دو ماه اولین عکسم روی جلد روزنامه رفت، آن هم عکسی که کسی نتوانسته بود بگیرد. سال 85 بود، روز مسابقه ملوان و استقلال. اگر دیده باشید همه عکاس ها یک سمت جمع می ...
برای جنازه حیوانات گریه می کنیم/ از حقوق ناچیز تا رشوه های کلان
. زندگی با مردی که بیشتر روزهایش را در جنگل و حیات وحش می گذراند و تنها ساعات محدودی را کنار همسر و خانواده اش می تواند سپری کند. به همین خاطر جواد سلیاری مجبور می شود به خاطر خانواده اش زادگاه و منطقه موردعلاقه اش را رها کند و به تهران بیاید: همسر من در دانشگاه بندر گز درس می خواند که آنجا باهم آشنا شدیم. بعد از ازدواج یک سال در گرگان زندگی کردیم و بعدازآن به خانه های سازمانی پارک ملی گلستان رفتیم ...
جلیقه نجات دوست نداشت!
بودند تا صبح شود و بتوانند خودشان را اسیر کنند. چون می دانستند که در بیشتر اوقات، شب ها اسیر گرفته نمی شود، به هر حال آنها را اسیر کردیم و من به همراه آنها برای مداوای پای زخمی ام به عقب فرستاده شدم. * افلاکی خاکی یکی از دوستان شهید فضل الله وکیلی می گوید: یک روز برای دیدن شهید فضل الله به مدرسه روستای پایین دزای ساری رفتم، او معلم بود و در آن مدرسه به کار تعلیم و ...
شهید سیاح طاهری کاری می کرد که مردم را نسبت به نظام و انقلاب امیدوار نگهدارد
...> چند روز بعد از زلزله ارسباران آمد و گفت که می خواهد برای بچه ها کار فرهنگی کند؛ گفتم اینها خانه ندارند! او گفت بهترین کار در این غم و اندوه، شاد کردن دل بچه ها است زمانی که زلزله ارسباران(اهر،هریس و ورزقان) اتفاق افتاد، من فرمانده سپاه آذربایجان بودم. در آن زمان درگیر کارهای سخت و مشکلات مردم بودیم. آواربرداری، ساخت خانه و ... ما را درگیر کرده بود. به تنها چیزی که فکر نمی کردیم کار ...