سایر منابع:
سایر خبرها
پزشکی قانونی سلامت روانی مادری که 2 فرزندش را کشته تایید کرد/دختر خردسالم التماس کرد که او را نکشم
خوابیده بود حمله کردم و او را کشتم، اما وقتی به سوی دخترم رفتم و چاقو را روی سرش بالا بردم او ناگهان چشم هایش را باز کرد و در حالی که به من التماس می کرد او را نکشم، تیغه چاقو را گرفت که دستش نیز زخمی شد ولی من باز هم اهمیتی ندادم و او را هم کشتم ... پس از اعترافات صریح متهم در مراحل بازجویی، قاضی حسینی دستور داد تا وی برای انجام معاینه و مصاحبه درباره سلامت روحی و روانی به پزشکی قانونی ...
توطئه شبانه پدر پس از 11 سال فاش شد
گرچه این مرد در اظهاراتش عنوان کرد که پسرش توسط یک سارق که شبانه وارد منزلش شده به قتل رسیده اما با پیگیری های دادستان کوار پس از سال ها جزئیات جنایت را فاش کرد. در سال 84 اهالی یکی از خیابانهای اصلی در منطقه کوار صدای شلیک گلولهای را شنیدند که از خانه یکی از ساکنان این منطقه به گوش میرسید، همان موقع جسد پسر جوان این خانواده پیدا شد. در حالی که صدای جیغ و فریاد مادر و پدر قربانی ...
مرگ جوان ثروتمند درگروگانگیری میلیاردی
میلیارد تومان پول خواسته بودند تا آزادش کنند. خانواده این جوان ثروتمند نیز با اطلاع از ماجرای گروگانگیری به اداره آگاهی غرب استان تهران رفته و پلیس را باخبر کردند. اما چندی بعد و با کشف جسد گروگان، رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازه ای شد. برادر بیژن که با حضور در پزشکی قانونی جسد برادرش را شناسایی کرده بود و در حالی که مرگ برادرش را باور نداشت، گفت: من و برادرم هر دو در زمینه خرید ...
گقت وگو با مردی که کودک 6ساله اش 5ماه گروگان بود - تلفنی گفتند یک میلیارد بده وگرنه زبانش را می بری
اعتماد گفت وگو با معاون کمیته امدادخاش که پسر6ساله اش را در 18 اسفند94 ربوده اند گفت وگو کرده است. متن مصاحبه را می خوانید: 18 اسفند 94 یادآور روزی دلهره آور برای شما و خانواده تان است، در این روز چه اتفاقی افتاد؟ ساعت 11 ظهر آن روز دختر 10 ساله ام رومینا، دست برادر 6 ساله اش علی را گرفته بود و دوتایی داشتند از مهدکودک برمی گشتند خانه اما به محض اینکه دخترم کلید را در قفل ...
فرار معجزه آسای یک زن از چنگال داعش
.” هاگوس آن شب توانست فرار کند و دو ماه بعد خود را به اروپا رساند. “نمی خواستیم با دست وپای بسته بمیریم.” داعشی ها مهاجران را به بیمارستانی رهاشده در منطقه ای بیابانی در نزدیکی شهری به نام “نوفلیه” بردند. داعشی ها در جستجوی جواهرات زنان را گشتند و آستین و گردنبندهایشان را با چوب بلند می کردند و سپس آن ها را به اتاقی که یک زن از نیجریه در آن زندانی بود بردند. صبح روز بعد، یکی از ...
زجر های یک چریک اسلامی به روایت همسرش
چقدر راه رفتیم که مرد جلوی در خانه ای ایستاد. من هم ایستادم. در زد. من هم به انتظاری که برایم هم شیرین بود و هم تلخ ایستاده بودم تا این که در باز شد و رفتیم تو. *شهید اندرزگو در این خانه منتظر شما بودند؟ بله! وقتی رفتم تو، ایشان وسط راهرو ایستاده بود. راهروی کوتاهی بود که دو طرفش اتاق های کوچکی داشت. ایشان جلو آمد و دست انداخت گردن پسرم مهدی و او را ...
زجرآور ترین لحظه برای خواهر شهید لاجوردی
مدرسه امامیه. این دو تا مدرسه هزار متری با هم فاصله داشتند. برادرها تا مدرسه ما را می بردند و بعد از مدرسه هم به سرایدار سپرده بودند که تا آنها نیامده اند دنبالمان، ما از مدرسه جایی نرویم و بعد باز تا خانه، ما را اسکورت می کردند. یادم هست که یک بار هوا خیلی گرم بود و من روبنده ام را بالا زده بودم. وقتی رسیدیم خانه، دیدم برادرم با تغیّر به من نگاه می کنند. علت را که پرسیدم، گفتند، دیگر نبینم روبنده ...
احمد نجفی: گرفتار جن و جِم شده ایم
از صحبت های خود به وجود مافیا اشاره کردید، اگر شرایط به گونه ای پیش برود که این بار همین مافیا به سراغ خود شما بیاید و از شما دعوت کند تا با انها همکاری کنید، این کار را می کنید؟ مرادیان: زنده یاد سلحشور زمان ساخت سریال اصحاب کهف از تمام سن ها و از تمام بچه های تئاتر، سینما، تلویزیون و ... تست می گرفتند. بعد هم با بازیگران انتخاب شده تماس می گرفتند. این روال ادامه داشت سال ها که منظورم ...
بخشش داماد قاتل به خاطر نوه ها
ای دیگر افتاده و دچار خونریزی شدیدی شده بود. او بعد از قتل همسرش تلاش کرده بود خودش را حلق آویز کند اما نتوانسته بود این نقشه را عملی کند و به شدت مجروح شده بود. در چنین شرایطی جسد متوفی به پزشکی قانونی و پیکر نیمه جان مرد جوان برای مداوا به بیمارستان انتقال یافت. جزئیات جنایت چند روز بعد وقتی متهم از بیمارستان مرخص شد در برابر بازپرس جنایی قرار گرفت و درباره انگیزه اش از ...
از بی مهری آخوند درباری تا مهر و محبت درجه دار شهربانی!
نداشته ام به اسلام خدمت کند. ولی خوب حالا تو حجره نمی دهی. به پسر نگاهی کردم. دلم نمی آمد این مرد و آن بچه یتیم را رد کنم. از خدا خواستم راهی جلوی پایم بگذارد که ناگهان یادم آمد. حاجی یک حجره داریم که مال خادم مدرسه است، ولی از بس آن جا هیزم سوزانده اند، در و دیوارش سیاه شده. می خواهی برود آنجا؟ باور کن تنها جای خالی است که داریم. برق در چشم هایش درخشید و با عجله ...
اعتراف های تلخ قاتل مادر و دختر 3 ساله
تصمیم گرفتی سحر را به قتل برسانی؟ قصدم کشتن آنها نبود. بار دومی که به تهران آمدم با سحر تماس گرفتم. از صحبت هایش متوجه شدم که همسرش خانه نیست. چون خیلی وقت بود او را ندیده بودم، وقتی تعارف کرد که به خانه اش بروم قبول کردم. وارد خانه که شدم و در جریان صحبت با او، ناگهان وسوسه های شیطانی به سراغم آمد. بعد هم با سحر درگیر شدیم، ناگهان دست هایم دور گردنش را گرفت. بعد از چند لحظه متوجه شدم که او نفس ...
شهیدی که رعشه به تن منافقین انداخت
زندانیان را فراهم آورد. سرانجام در تاریخ 27/5/56 از زندان آزاد گشت اما مدتی بعد به ساواک احضار شد. لاجوردی در روزهای اوج انقلاب در کمیته استقبال از امام (ره) به فعالیت پرداخت و پس از پیروزی انقلاب مسئولیت دادستانی انقلاب اسلامی را بر عهده گرفت اما مدتی بعد ریاست سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی به او سپرده شد. لاجوردی خود درباره سال های زندان و هم بندی با منافقین می گوید: در قزل حصار ...
می گفتند اعضای بدن برادرم را فروخته ایم
سلامت نیوز :محمدرضا دلدار که پس از سه سال سخت برادر خود را از دست داد، حرف ها و شایعاتی را که پس از اهدای عضو برادرش در مراسم ختم به گوشش رسید آزاردهنده تر از دوران بیماری برادرش می داند ولی می گوید او و خانواده اش برای رضای خدا اهدای عضو کردند. گفت وگوی خبرنگار ما را با این مرد 45ساله در ادامه می خوانید: برادرتان چند سال داشت، شغلش چه بود و آیا ازدواج کرده بود؟ به گزارش سلامت ...
کلیات شورای نگهبان غیرقابل خدشه است/ فراکسیون امید شناسنامه اصلاحات نیست/عامه مردم نمره خوبی به دولت نمی ...
...> عطریانفر: شما چرا ابا می کنید که صراحتاً نام آقای نعمت زاده را ببرید؟ آیا کس دیگری هم است؟ضمن اینکه هزار میلیارد ثروت از آن دروغ های شاخدار است. فارس: نمونه بارزش آقای نعمت زاده است... عطریانفر: کیهان مختصات یک فرد را به این شکل می گفت: یک مرد مجهول الهویه معلوم الحال به نام س.ل . بعد می گفت این فرد معلوم الحال س.لیلاز ؛ بعد می گفت این سعید ل . خب معلوم است که اگر این سه تا را ...
به یاد شهید مفقودالاثر مدافع حرم مرتضی کریمی شالی /شهیدی که هدف تک تیراندازهای داعش قرار گرفت و جان ...
نه؟ می گفت علت خاصی ندارد فقط مدل کارهایمان باهم فرق دارد. برای همین زمان کاری مان هم متفاوت است. آنقدر بی ریا بود که بعد از شهادتش فهمیدم که مرتضی فرمانده بوده! حالا به راز تمام تنهایی هایمان پی بردم... *چیدمان خانه به زیبایی خانه خیلی اهمیت می داد. حتی یک بار که بیرون از خانه بودم، وقتی برگشتم دیدم خانه خالی است! گفتم مرتضی مبل ها را چه کرده ای؟ گفت از چشمم افتاده ...
بسته خبری سفیر دوشنبه 01 شهریورماه 1395
, [21.08.16 09:24] لذت پوندهای انگلیسی زیر دندان نجومی بگیر عضو هیات مذاکره برجام روز سه شنبه 26 مردادماه سال جاری بود که رسانه ها خبری را از قول دادستان تهران در خصوص دستگیری و بازداشت یک متهم ایرانی دو تابعیتی در هفته گذشته در تهران و مرتبط با سرویس جاسوسی انگلیس منتشر کرده بودند. جعفری دولت آبادی همچنین افزوده بود: متهم در حوزه اقتصادی و مرتبط با ایران فعالیت می کرده است ...
فرشته "صورت زخمی" ها
دیده که برای ادامه تحصیل به سوی جراحی می رود. تخصصش را در چهارسال در دانشگاه اهواز می گذراند، جایی که مجروحان جنگی را می آورند و از هر 100 عمل جراحی، 80 نفر مجروح جنگی هستند. در دوره پنج ساله جراحی عمومی که به منطقه جنگی هم می رود، در آنجا با پزشکان و جراحانی آشنا می شود که در مسیر تحصیلش بسیار مؤثر هستند. جنگ که تمام می شود، بقایای جنگ باید بازسازی و نوسازی شوند و مجروحانی که بخشی از صورت و دست و ...
امام رضا(ع) حاجتش را با شهادت داد
می خواهی یا شهادت را؟! من هم گفتم هر دو را دوست دارم و آن خانم در جوابم گفت خدا به شما فرزندی می دهد که اسمش همراهش است، هم به شما سعادت می دهد و هم شهادت و درست روز تولد حضرت علی(ع) خدا علی را به ما بخشید و همان طور که در خواب دیده بودم اسمش را با خودش آورد. و دختر خانم شما کی به دنیا آمد؟ سه سال بعد از تولد علی، خدا به ما زهرا را داد. زهرا هم بین عید غدیر و قربان به دنیا آمد و ...
گیر گره نماندیم
می چربید. خوشبختانه بعد از عروسی با کنار هم بودن زن و مرد این صحبت ها کمتر می شود. آزاده قاسم پور: در خانواده ما فقط برادرم بود که کاملا با من همفکر بود. به مادرم چون در معرض حرف های اطرافیان قرار می گرفت، بیشتر سخت می آمد. اطرافیان حرف هایی می زدند مبنی بر اینکه نکند دخترتان عیب و ایرادی دارد که بی سرو صدا و معمولی او را راهی خانه بخت می کنید یا نکند خانواده داماد، عروس را اصلا آدم حساب ...
خان طومان زورش از مریم بیشتر بود/شهید مدافع حرم: به هیچ وجه برای شهادت نمی روم!
انجام بدهید؟ آخرین باری که رضا زنگ زد گفتم: من می خواهم بروم مهد حوزه کار کنم، راضی هستی؟ گفت: خانم دنبال کارهای کوچک نباش. کلا کارهای کوچک و شغل هایی که مرد در محیط بود را دوست نداشت. می گفت اگر جایی که فقط خانم ها هستند پیدا کردی برو، من هم قبول کردم. آخر صحبت مان گفت: شاید یکی دو روز زنگ نزنم. به همین منوال یکی دو روزش شد سه روز. در گروه تلگرامی عضو بودم که تعداد دیگری از خانم ها که ...
چرا مادران ایرانی سزارین را ترجیح می دهند؟
دردی را تحمل کرده: مادرم همیشه درباره زایمان من صحبت میک رد، همه شنیده بودند که مادرم برای به دنیا آوردن من چقدر سختی کشدیه و چقدر زایمان طولانی داشته، همیهش داستان زایمان سخت و طولانی را از زبان خودش و اطرفیانش شنیده بودم، آن موقع؛ یعنی 64 سال پیش، بیشتر زایمان ها در خانه انجام می شد، اما چون مادرم زایمان سختی داشت، چند مامایی که این کار را به صورت تجربی یاد گرفته بودند، بالای سرش حاضر می شوند و آخر ...
بنیاد در آینه مطبوعات
باطل اعزام شد. در طول حضور 60 ماهه در جبهه 5 بار از نواحی مختلف بدن بر اثر تیر و ترکش و عوارض شیمیایی مجروح شد و در سال 1370 پس از پایان جنگ، کانون شهید باهنر سینمای دانش آموزی را راه اندازی کرد. وی 8 سال مؤسس و فعال مجمع جانبازان و خانواده های آنان بوده است و17 سال فعالیت در خبرگزاری پانا را در کارنامه خود دارد. این خبرنگار جانباز شاهد پژوه پس از پایان مراسم در یک حرکت زیبا و خداپسندانه تمام ...
آرد بیخته و الک آویخته در بازار کار و زندگی
...، احساس کردم قبلا نمی اشک روی چهره اش نشسته است. با دیدن من دست هایش را باز کرد و تازه آغوش پدر را حس کردم، حالا هم درس می خواندم، هم خرج تحصیلم را درمی آوردم و قدم به بازار کار گذاشته بودم... امتحان سخت روز بعد که به قنادی محمدآقا رفتم، تازه رفته بود پشت دخل مغازه، با سلام من بی آنکه سربلند کند گفت: شاگرد باهوش و ساعی مغازه، باید زودتر از اوستاش کنار در نشسته باشد، دفعه آخرت ...
بازخوانی یک پرونده
دیگر در میان زخمی های این حادثه اثری از برادران رجایی و باهنر به چشم نمی خورد و بدین ترتیب حدس زده می شد که 2 جسد از 3 جسد به دست آمده متعلق به رییس جمهور و نخست وزیر باشد. بالاخره در آخرین ساعت شب پیکرهای قربانیان حادثه 8 شهریور از روی علائمی که در دندان های هر کدام از آن ها وجود داشت، شناسایی شدند. واکنش امام خمینی(ره) به شهادت رجایی و باهنر صبح روز بعد از انفجار دفتر نخست ...
درخواست قصاص چشم برای برادر خشن
شده بود، حادثه را توضیح داد و گفت که خواسته او قصاص برادرش است. او گفت: برادرم مرد خشنی است و حالا باید تاوان کارش را پس دهد. در ادامه رئیس دادگاه، اتهام ایراد صدمه بدنی عمدی منجر به تخلیه و نابینایی چشم را به متهم تفهیم کرد و از او خواست به دفاع از خودش بپردازد. متهم که 5 فقره سابقه کیفری در پرونده اش ثبت شده است مثل تحقیقات مقدماتی به کلی اتهام را انکار کرد و گفت: من روحم هم از این ...
آزادی مردی که 4 سال زیر تیغ بود
خورد و او بی حال روی زمین افتاد. به دنبال این حادثه، مرد مجروح به بیمارستان انتقال یافت اما بعد از 3هفته جان خود را از دست داد. با مرگ این مرد، برادرش به اتهام قتل عمد بازداشت شد. او در اظهارات اولیه اتهامش را انکار کرد و گفت که قصدی برای قتل برادرش نداشته است. با وجود این پس از محاکمه در دادگاه کیفری یک استان گلستان به قصاص محکوم شد. مرد محکوم به این رأی اعتراض کرد و پرونده برای بررسی ...
مردی برای تمام فصول
از چیزهایی که من از پدرم یاد گرفتم قناعت بود. وقتی یک نفر قانع باشد چشمش سیر است و این بزرگ ترین ثروت دنیاست و این ارثیه باارزش پدرم به من بود. اینکه زیاده خواهی نداشته باشم و چشم ودلم سیر باشد. اگر قناعت نباشد دنیا را هم داشته باشی بازهم گرسنه ای. # شما جراح ثروتمندی نیستید؟ نه اصلاً. من ثروتمند شدن و پول جمع کردن را بلد نیستم. همیشه معتقد بودم که این ثروت های انبوه به درد کسی نمی ...
مهران هنوز هم قهرمان مظلوم است
کاظمی نیز مجروح شدند. ناگفته نماند که مادرم به من سفارش اکید کرده بود که از برادرم مواظبت کنم چون از من کوچکتر بود، اما هرچه به دنبالش گشتم پیدایش نکردم تا یک مجاهد عراقی که با او دوست بود گفت که برادرت مجروح شده و او را به ایلام اعزام کرده اند، حالش هم خوب بود ناراحت نباش! این رزمنده می افزاید: بعد از چند روز که کله قندی در محاصره کامل بود، بعضی مواقع بالگرد دشمن می خواست برای نیروهای در ...
پول های امانت بلای جان مرد ثروتمند
عامل این حادثه صبح دیروز از سوی قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.به گزارش خبرنگار جنایی ایران ، قربانی حادثه پس از کور شدن یک چشمش، روز بیست و پنجم اردیبهشت سال گذشته با مراجعه به کلانتری 152 ولیعصر شکایت کرده بود برادرش در جریان درگیری، یک چشمش را با میله ای که در دست داشت نابینا کرده است.وی در ادامه حرف هایش گفت: زمانی که در انگلیس اقامت داشتم هر ماه مبلغی را به صورت امانت به ...
بچرخ و به چیز دیگری نگاه کن/ شکل های زندگی: ایده های پل استر درباره شانس و سرنوشت
...: پدر م نوشته بود این همان ساختمانی است که در دوران جنگ در آن پنهان شده بودم. 9 رابطه میان شانس و قسمت را استر در رمان موسیقی شانس به خوبی نشان می دهد. جیم ناش یکی از دو شخصیت رمان ناگهان درمی یابد صاحب ارثیه کلان از پدر متوفی خود شده است. پدری که جیم ناش تصوری از او ندارد، چون آخرین بار سی سال قبل او را دیده است، زمانی که دو سالش بود. پس از آن ارثیه ناش در مسیر سلسله حوادث و رویدادهایی ...