سایر منابع:
سایر خبرها
استاد دانشگاه زندگی خود را به بداخلاقی باخت
را ندارم، ضمن اینکه درتمام این هفت سال زندگی مشترک بارها از انتخاب خودم پشیمان شده ام... زن حرف همسرش را قطع کرد و گفت: من گاهی عصبانی بوده ام و چیزی گفته ام. اما بعد پشیمان شده ام و معذرت خواسته ام. غیر از این است؟ مرد بلافاصله پاسخ داد: بله معذرت خواهی کرده ای. اما چرا از اول بی دلیل و با دلیل توهین می کنی که بعدش بخواهی معذرت خواهی کنی؟ مثلاً شما استاد دانشگاه هستی. خانم ...
این کتاب را نوشتم تا دین خود را به شهدا ادا کنم
همزمان با ورود به دانشگاه فعالیت های فرهنگی خود را در عرصه های مختلف شروع کرده و با نهادها و سازمان های متعددی همکاری کردم و نهایتاً بسیج را برای ادامه ی فعالیت انتخاب کردم. در مدت 19 سال گذشته در بخش های مختلف این سازمان انجام وظیفه کرده ام اما همچنان تشنه ی ادای دین به خون شهدا بودم. سرانجام در مهر ماه سال 1390 تصمیم گرفتم که خاطرات هشت سال دفاع مقدس شهرضا را از لایه های مختلف جامعه جمع آوری کرده ...
ازدواج پسر زندانی در دادگاه
تأکید بر علاقه این دو جوان به یکدیگر، سعی کردم متقاعدشان کنم که با مانع تراشی شرایط را از این سخت تر نکنند و پسرشان را هم نجات دهند. اما آن روز جلسه مذاکره پس از ساعاتی بحث، بدون نتیجه پایان یافت و قرار شد آنها روی حرف های من فکر کنند. شاید باورتان نشود اما استرس عجیبی داشتم. اگر نگویم بیشتر از خانواده های این دو جوان نگران بودم، اما به طور قطع فشاری که روی خودم احساس می کردم، کمتر از آنها نبود ...
همسر شهید اندرزگو در گفت وگویی مطرح کرد زجر های یک چریک اسلامی به روایت همسرش/پیش بینی وقوع جمهوری ...
هفت هزار تومان مکه ای می شدند. من گفتم شش هزار و پانصد تومان باشد تا دینی به گردن ایشان نباشد. *ازدواج شما در چه سالی بود؟ سال 1349. یک ماه مانده بود به تولد حضرت زهرا(س) که عقد کردیم. یک ماه عقد کرده ماندم و روز تولد حضرت زهرا(س) به خانه بخت رفتم. ایشان خانه ای در چیذر گرفته بود. مستأجر بودیم با دو اتاق. *اولین فرزندتان مهدی در همین خانه به دنیا آمد؟ ...
گفتگوی چالشی با زنی که با یک اعدامی ازدواج کرد
در اوج ناامیدی، ملاقات با دختری جوان این چنین زندگی اش را در آستانه امیدواری قرار بدهد. الهام با این متهم به قتل ازدواج می کند تا شاید بتواند او را از اعدام نجات دهد، هم خودش و هم خانواده اش از این وصلت رضایت قلبی دارند. وصلت با پسری که اگر نتواند رضایت خانواده اولیای دم را جلب کند، چند روز دیگر بیشتر زنده نمی ماند. این گفت وگو تقریبا یک ماه پس از ازدواج عاشقانه آنها انجام شد؛ روزهایی ...
“من شوهرم را نکشتم”
. خانواده شوهرم از اینکه من 4 سال از همسرم بزرگ تر بودم او را به خاطر این ازدواج سرزنش می کردند و در مجالس مختلف فامیلی که حاضر می شدیم من و همسرم را تحقیر می کردند. شما حدود هشت سال با هم زندگی کرده بودید. رابطه شما با شوهرتان چگونه بود؟ اگر دخالت های خانواده شوهرم نبود ما با هم خوب بودیم اگرچه سجاد کمی عصبی بود اما من او را دوست داشتم و در زندگی مشکلی نداشتیم. روز حادثه چه ...
راننده آژانس مرا شیفته خود کرد - با هزار وعده و وعید توخالی فریبم داد
شوند و ما هم این نصیحت پدر را مثلاً آویزه گوشمان کردیم تا مبادا دست از پا خطا کنیم و زحمات او را به باد دهیم .من هم خیلی مراقب بودم که یک وقت خطایی نکنم و بیشتر حواسم روی درس خواندن باشد. تازه داشتم خودم را برای کنکور آماده می کردم که ... یک روز که با یکی از دوستانم برای خرید به مرکز شهر می رفتیم ، سوار یک تاکسی آژانس شدیم که راننده اش مرد جوانی بود، در مسیر متوجه نگاه های معنادارش شدم ...
خانه تکواندو نداریم، مربی نیست/ مسئولین نمی دانند عضو تیم ملی هستم/ هر وقت امکانات خواستم کمبود بودجه را ...
سن براشروع تکواندو را 6 سالگی بیان می کند و می گوید: گلستان ظرفیت بالایی در این رشته دارد. هر وقت امکانات خواستم کمبود بودجه را بهانه کردند وی با بیان اینکه هرگاه کمک خواستیم و حرف از امکانات زدیم، کمبود بودجه را بهانه کردند می افزاید: اگر می خواهیم این رشته پر مدال و آینده دار در استان پیشرفت کند باید برای آن هزینه شود.احسان کلاسنگیانی مانند هر ورزشکار دیگری خانواده را بهترین افراد برای ایاد انگیزه معرفی می کند و می گوید: خانواده ورزشی ما بهترین هستند و از همه آنها قدر دانی می کنم. انتهای پیام/ ...
علل شکل گیری جریان های تکفیری در افغانستان و شبه قاره هند
اغلب مدارس مذهبی پاکستان، ضمن دور نگه داشتن محصلان خود از فراگیری علوم جدید، مبارزه با مراکز آموزشی علوم روز را جزء برنامه ها و وظایف اصلی خود می دانند، چنان که در زمان حاکمیت طالبان بر افغانستان نیز بیشتر مدارس دولتی تعطیل شد و به خصوص، تحصیل دختران و زنان در مدارس دولتی کاملاً ممنوع گردید؛ و هم اکنون نیز در مناطق تحت سلطه طالبان در افغانستان و پاکستان، اوضاع همین گونه است. از آن طرف، حاکم ...
روایت رفیقدوست ازدیدار خصوصی بامنتظری/برخی تحمل لاجوردی رانداشتند
... هر وقت از لاجوردی سوال می کردم که اگر در دادستان نباشی دوست داری کجا کار کنی می گفت دلم می خواهد به جانبازان خدمت کنم. بعد از آنکه لاجوردی از دادستانی رفت و مسئول ستاد زندان ها شد من هم از وزارت سپاه رفتم و به عنوان مسئول بنیاد جانبازان انتخاب شدم. همان روز با من تماس گرفت و گفت تو را برای خدمت به بهترین خلق خدا و من را برای خدمت به بدترین خلق خدا انتخاب کردند. به او گفتم با صفای قلبی که ...
اعتراض به نخستین حراج فرش ایران (حراج ملی) پیش از برگزاری
زمینه برگزاری حراج، تخصصی ندارم و تنها آنچه که می دانم درباره دو حراج بزرگ ساتبی و کریستیز است که درباره این حراج ها نیز توضیحاتی به آنها دادم. وی در ادامه افزود: چند ماه بعد مجددا درخواست خود را تکرار کردند که من همان پاسخ را به آنها دادم و ملاقات حضوری خواستند که صورت نگرفت، این اتفاق مسکوت ماند تا چند روز پیش که کاتالوگ این حراج منتشر شد و از نام و عکس من به عنوان کارشناس فرش این حراج ...
فکر نمی کردم روزی قربانی داوری شوم
دارم و 7-8 ماه خودم و خانواده ام سختی کشیدیم. هم چنین می خواهم زانویم نیز ریکاوری شود تا بتواند دوباره فشار تمرینات را تحمل کند. بعد از استراحتی که خواهم داشت تمرینات بدنسازی و وزنه برداری خود را برای مسابقات جهانی 2017 آغاز خواهم کرد. - بعد از پایان مسابقه سنگین وزن با وجود شرایط روحی که داشتید اما به لاشا تالاخادزه قهرمانی اش را تبریک گفتید، این کار شما از چشم رسانه های خارجی دور ...
رو کاغذای بی صدا ساز می کشیم ساز می کشیم
نباید این رونمایی برگزار شود و ما هم برگزار نکردیم. حتی با اینکه مدیر فروشگاه گفت من کرکره فروشگاهم را پایین نمی کشم من خودم از او خواستم که این کار را بکند تا کسی داخل نیاید. چون قبلش ما را تهدید کردند و گفتند اگر کسی به بهانه رونمایی آلبوم وارد فروشگاه شود هم چیز پای خودتان است. در هر حال ما کرکره را پایین کشیدیم و یک نوشته هم به عنوان عذرخواهی از کسانی که از راه های دور آمده بودند ...
مصاحبه جدید با رضا رویگری و همسر جوانش +عکس
روزهای خوبی بود. تا حدود هشت ماه بعد از ازدواج که این اتفاق برای رضا افتاد روزهای بسیار خوبی داشتیم. راستش بحران عجیبی بود و حالا که از آن گذشته ایم باز احساس می کنم برگشته ایم به همان روزهای خوب. شما با آقای رویگری چقدر اختلاف سنی دارید؟ تارا: 43 سال. این مساله باعث ترس شما نشد یا دست کم حرف اطرافیان. . . تارا: به تنها چیزی که در این آشنایی به آن فکر نمی کردم ...
زن جوان: پشیمانم می خواهم برگردم
کسری با درماندگی به قاضی حسن عموزادی از شعبه 268 دادگاه خانواده ونک می گوید: من و ملیحه با عشق و علاقه ازدواج کردیم و هیچ مشکلی هم نداشتیم اما از زمانی که در همه برنامه های اینترنتی عضو شده و فعالیت می کند روند زندگی مان تغییر کرده و روز و شب سرش در گوشی تلفن همراه است. او بی توجه از کنار خواسته هایم می گذرد و یک روز آرام هم نداریم. حالا مدتی است که دوستان دوران دانشگاهش را پیدا کرده و مصیبت ...
مرد بی غیرت که زنش را دست مردان هوسران می سپرد
: از دو سال پیش زنی برای درمان مرتب به مطبم می آمد. این زن هر بار از مشکلات زندگی اش می گفت و مدعی بود، شوهرش فوت شده و برای تامین هزینه زندگی خود و فرزندانش با مشکل روبه روست. من هم هر وقت این زن به مطبم می آمد، پولی برای کمک به او می پرداختم. به وی علاقه مند شده و مدتی او را به عقد موقت خودم درآوردم. وقتی همسرم متوجه ازدواج مجدد من شد، مجبور به ترک همسر موقتم شدم. وی افزود ...
ارتباطم با حسین کم کم صمیمی شد / او به خانه ام آمد حرفی به من زد که دنیا روی سرم خراب شد
دوستانم به من حسادت می کردند ومی خواستند رابطه من و شهرزاد بهم بخورد تا اینکه شهرزاد بهم پیشنهاد ازدواج داد و من بدون اینکه تعقلی کنم برای خانواده ام شهرزاد را شاهزاده ای تصور کردم که با اسب سفید به دنبال من آمده. بعد از رضایت خانواده ام دوران عقد خوبی داشتم تا اینکه عروسی کردیم و شاهد دخالت خانواده همسرم درامور زندگیمان شدم، همسرم برخلاف قولی که داده بود سرکار نمی رفت و شغل منظم و با ...
پسران محله به بهانه قلیان کشیدن مرا به پشت بام خانه بردند/ آنها صدایم را ضبط کردند+عکس
بازداشت شده و تحقیقات در رابطه با ادعاهای آنها از سوی بازپرس جنایی وکارآگاهان ادامه دارد. ایران 110 خاطرات باور نکردنی و عجیب کارمندان اداره کالبدشکافی(16+) ارتباطم با حسین کم کم صمیمی شد / او به خانه ام آمد حرفی به من زد که دنیا روی سرم خراب شد با شاهین در خیابان قرار گذاشتم / او من و فرشته را به خارج از شهر برد آن روز اشکان در خانه تنها بود/ از دیدن وضعیت اشکان در حیاط پشتی خانه خشکم زد آزار و اذیت وحشیانه دختر تهرانی توسط بازیگر معروف در میهمانی ...
همسرم را با دوست پسرم در خیابان دیدم / فریبا به من خیانت کرده بود
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، به هر راهی متوسل شدم اما فرزین دست بردار نبود با دوستی که چند ماه اخیر زندگی ما را به هم ریخته بود به دنبال مواد مخدر بود تا جایی که همزمان شیشه و کراک می کشید. پسری که با دست های خودم بزرگ کرده بودم در چشم برهم زدنی خام ایرج شده بود. زنم را بسیار دوست داشتم کارمند اداره ای بودم که با باقی مانده ارث پدری و خانه ای که اجاره داده بودم با همان حقوق ...
آن قدر کتکم زد که بی هوش افتادم - فردای آن روز از خانه فرار کردم
شب این درد رو تحمل کردم و شب با یه آمبولانس با یه مأمور مرد بردنم بیمارستان. تو آمبولانس یه دختر دیگه از کمپ بود که اوردوز کرده بود و بیهوش بود. بعدا فهمیدم مأمورا رو که دیده همه جرم ها رو خورده و واسه همین اوردوز کرده. خلاصه دختره جلوی چشم خودم مرد. تو چی شدی؟ چند وقت موندی؟ دست منو گچ نگرفتن فقط یه باند دورش پیچوندن تا فقط هر روز به بهانه های مختلفی که بعضی مأمورای مرد اونجا می ...
احمد در شهرستان زن صیغه ای داشت / او دست از سر شوهرم برنمی داشت
را ترک می کند زمانی هم که در خانه حضور دارد مثل مجسمه ای است که نه صدایی دارد و نه حرکتی! دائم با موبایلش مشغول است و انگار مرا نمی بیند و حضورم را متوجه نمی شود.زمانی که مورد بی مهری همسرم قرار می گیرم به او اعتراض می کنم. اما او نه تنها به من حق نمی دهد بلکه مرا تهدید به طلاق و... می نماید. من نیز که نمی خواهم دوباره شاهد سرزنش دوست و آشنا باشم مجبورم بسوزم و بسازم.از همان ابتدا در انتخابم اشتباه کردم. برای فرار از حرف مردم دست به یک ازدواج ناآگاهانه زدم و حالا جز خودم نمی توانم فرد دیگری را سرزنش کند. خراسان 110 ...
س سلامت یعنی سوال کنید
با توجه به نقش مهم دارو در درمان بیماری ها، آگاهی افراد نسبت به داروهایی که مصرف می کنند، بسیار مهم بوده و این گونه نیست که فرد تمام مسئولیت تاثیرات دارو را متعلق به سیستم بهداشت و درمان بداند. با توجه به نقش کلیدی داروها در بهبود وضعیت جسمی و روحی فرد، پنجم شهریور روز داروساز را بهانه ای قرار دادیم تا برای شما خوانندگان گرامی اطلاعاتی درباره نحوه مصرف دارو ارائه کنیم. دسترسی آسان ...
مت دیمون و پل گرین گرس چگونه وارد جاسوس بازی شدند!+تصاویر
.... و خاطرم هست که صبح روز فیلمبرداری اش مت را دیدم و گفتم: خوبی؟ قیافه ت خیلی داغونه! جواب داد: 36 ساعته که بیدار مونده م. می خواستم وقتی این صحنه رو می گیریم کاملا داغون باشم. به من نگفته بود که می خواهد این کار را بکند. بعدش رفت و صحنه را بازی کرد، و همه چیز واقعاً بی نظیر درآمد. دیمون تأیید می کند همیشه با گرین گرس در تماس است. حتی وقتی که با هم کار نمی کنند. او می گوید: اگر توی یک شهر ...
رؤیای صادقانه شهید اهل بهمئی قبل از عروجش+ تصاویر
خواستگاری رفت بعداز یکسال عروسی کرد. عروسی ساده بود. چون در آن زمان جنگ ایران وعراق بود و هر روز از گوشه و اطراف بانگ شهید وشهادت می آمد، عروسی در فضایی غمگین و به دور از تجملات وشادی بود. در ایام مرخصی از جبهه ها شهید می آوردند، همیشه می گفت: ای کاش من هم مثل این ها شهید می شدم وآرزوی دیرینه اش بود.سرانجام در منطقه عملیاتی فاو به درجه رفیع شهادت نائل آمد و به آرزوی دیرینه اش رسید. ...
آزار و اذیت دختر 17 ساله در داخل تاکسی زرد رنگ(عکس)
صندلی عقب علی از من خواست تا شماره ام را در اختیارش بگذارم که مخالفت کردم اما وی گوشی ام را گرفت و با گوشی ام به موبایلش زنگ زد و بعد سرم را گرفت و به پایین کشاند و در همان وضعیت به من تعرض کرد. هانیه ادامه داد: خودرو در کنار خیابان توقف کرد و علی پشت فرمان نشست و مرد میانسال به سراغ من آمد و خودرو دوباره شروع به حرکت کرد. به دنبال راه فرار بودم و از آنها خواستم تا برایم آب ...
اذیت و آزار هولناک دختر 14 ساله توسط مرد ایدزی(عکس)
داشت که امیر زن و بچه دارد و در این مدت من بازیچه حرفهایش شده بودم. وی گفت: با دیدن این صحنه تصمیم گرفتم از خانه خارج شوم که امیر مانع من شد و سپس با تهدید مرا هدف آزار و اذیت قرار داد و وقتی درباره همسر و بچه اش پرسیدم ادعا کرد که آنها به خانه مادربزرگشان رفته اند. قصد داشتم با مراجعه به پلیس از امیر شکایت کنم که امیر گفت: آلوده به ویروس ایدز است و من نیز به خاطر رابطه ای که تسلیم آن ...
هدیه ای برای تولد خالق - نینوا -
ذهن خودم را پربار کنم، زیرا این یک تجربه است. زمانی که آدم وطنش را ترک می کند، قدر همه چیز را بهتر می داند. تک نوازی ها و هم نوازی های او با ارشد تهماسبی، سخنرانی و اجراهای متعدد در ایران و خارج از ایران، ضبط آثار، اجرای ردیف میرزاعبدالله فراهانی، تدوین کتاب های 10 قطعه برای تار که آثارش را ارائه کرده، کتاب های آموزشی، کاست های آموزشی، تدریس تار و سه تار، کار روی مقام ابداعی و اجرای ...
30 چیز که هرگز نباید به رئیس تان بگویید
این کار نیست. راندال می گوید، همه ی آدم ها هر از چندگاهی مشکلات شخصی دارند و درست در همین زمان است که میزان حرفه ای بودن شما به ورطه ی آزمایش گذاشته می شود. راندال می پرسد، ” نمی خواهم زخم های عاطفی تان را ناچیز یا کم اهمیت بشمارم، اما چرا باید نیازهای رییس تان به تعویق بیفتند به این دلیل که شما برای پردازش کردن مسئله ی جداییتان نیاز به زمان دارید؟” در چنین زمانی بهتر است یک روز ...
اموال خصوصی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و اهل بیت (علیهم السلام)
(صلی الله علیه و آله و سلم) لبخندی زد و آن را از او گرفت. یکی دو روز که گذشت دستور داد سه وقیه نقره به او بدهند ولی راضی نبود. می گوید به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتم شما در مقابل شتر خودتان به او این همه مزد می دهید؟ فرمود: آری. تازه از من خشنود هم نیست. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پس از نماز ظهر منبر رفت و پس از سپاس و ستایش خدا فرمود: مردی شتری از آن خودم را که آن را خوب و ...
بهداد باید طوری وزنه می زد که جای حرف نماند
تنهایی ادامه خواهم داد. زیرا می دانم باید چه کاری انجام دهم و چگونه تمرین کنم؛ باید به بسیاری از مسائل دیگر فکر کنم و برای آنها برنامه ریزی دقیقی انجام دهم. من به تنهایی کار خودم را انجام می دهم و می دانم حامی اصلی ام خدا است. *پدرت هم به تو گفته بود بعد از طلای المپیک ازدواج کن اما ظاهرا نظرش عوض شده است! بله من به نظر پدر و مادرم احترام می گذارم؛ هرچه دارم از آنها است و دوست دارم به گونه ای که آنها مایلند زندگی کنم. حرف های آنها قطعا مسیر زندگی من خواهد بود. ...