سایر خبرها
امام در تشییع شهید عراقی شرکت کرد/ماجرای صلوات های بودار حاج مهدی
، حاضر شدیم بعد از مراسم تدفین، ما رفتیم منزل امام و در آنجا سخنرانی معروف امام درباره پدرم ایراد شد که گفتند نباید شهید عراقی در رختخواب از دنیا می رفت. باید شهید می شد و اینگونه شد. بعد از آنکه از خانه امام رفتیم، از مرحوم توسلی شنیدیم که گفت امام آخر شب به صحن حرم حضرت مصعومه رفتند و سر مزار پدرم حدود 20 دقیقه ای نشسته بودند. به نظرم عشق عجیبی بین امام و حاج مهدی عراقی بود ...
شهید مدافع حرمی که با دعای پدر و مادر به مقام شهادت رسید
برای دفاع از حرم عقیله بنی هاشم و مردم مظلوم سوریه، راهی آن دیار می شود که در 21 آبان ماه 94 و آخرین روز ماه محرم الحرام، همراه با سه تن دیگر از دوستانش سید مصطفی موسوی ، مسعود عسگری و محمدرضا دهقان امیری به شهادت می رسد. در ابتدای این دیدار خواهر شهید گفت: خدا را شاکرم که احمد لایق بود که توانست این درجه را کسب کند و این توفیق نصیب من شد که بتوانم خواهر شهید باشم. احمد در راهی رفت که ...
دو نامه رهبری به غرب، آمریکا را به دست و پا انداخت/ در میان مدیران داعش در "رقه" شخصیت های آمریکایی و ...
و جلوی سگ های خود می انداختند تا بخورند و تعداد زیادی از خانواده برّی در حلب را که زندانی آنها بودند به این طریق کشتند و غذای سگ ها کردند. یکی از زندانیان در پای خود دملی داشت که او را آزار می داد و آنها به او گفتند تو را درمان می کنیم و او را از زندان بیرون آوردند در حالی که گمان می کرد قرار است او را درمان کنند، اما ناگهان متوجه شد می خواهند پای او را ببرند و جلوی سگ ها بیندازند و همین کار را ...
تهدید شاعران مقاومت بحرین به شکنجه/عربستان به جای خادم الحرمین، خادم الصنمین است/ سران عرب شاعران مقاومت ...
.... در آن دیدار که من شعرم را برای رهبر خواندم، ایشان به من احسنت گفتند. در میان تمام شاعرانی که در این مجلس حضور داشتند، تنها من این توفیق را داشتم که با ایشان صحبت کنم و شعرم را بخوانم. ایشان پس از اتمام شعر فرمودند که خانم طنانه شما از کجا هستید؟ که من گفتم از بنت جبیر هستم. همین که اسم بنت جبیر را آوردم، ایشان لبخندی زدند؛ چون ایشان و همه این منطقه را می شناسند و می دانند که در ...
شهید ابراهیم هادی راهنمای دوستانش در فتنه 88
خواب چه تعبیری داشت؟! پسرم از دانشگاه به خانه آمد. بعد با خوشحالی به سمت من آمد و گفت: مادر، یک هدیه برایت گرفته ام! بعد هم کتابی را در دست گرفت و گفت: کتاب شهید ابراهیم هادی چاپ شده ... به محض اینکه عکس جلد کتاب را دیدم رنگ از صورتم پرید! پسرم ترسید و گفت: مادر چی شد؟ من فکر میکردم خوشحال میشی؟! جلو آمدم و گفتم: ببینم این کتاب رو... من دقیقًا همین صحنه روی جلد را دیشب دیده بودم ...
ماجرای مثله شدن پاسدارها در پاوه
ساواک بود. این ساختمان پس از پیروزی انقلاب تحویل سپاه شده بود. ما به همین ساختمان منتقل شدیم. در آنجا افراد پیشمرگان کُرد مسلمان از قبل حضور داشتند. دقیقا یادم هست پانزدهم یا شانزدهم ماه رمضان بود، که ما به پاوه رسیدیم. شب نوزدهم ماه رمضان در پشت بام همان ساختمان احیا گرفتیم. بعد از استقرار به همراه تعدادی از پیشمرگان کُرد مسلمان که همگی سلاح برنو و شکاری داشتند یک چرخی در شهر زدیم. روز ...
عبدولی: به فکر طلای المپیک 2020 هستم
... اندیمشک: کشتی فرنگی المپیک 2020: طلا خانواده: بهترین مکان برای آرامش در پایان این گفت و گو از آقای عبدولی پرسیده شد که نظر همسرتان در خصوص حضور شما پس از مدت ها در خانه چیست؟ که او ترجیح داد جواب این سوال را همسرش پاسخ هد و همسر آقای عبدولی این گونه جواب داد. واقعا سخت بود و بچه ها دائما بهانه او را می گرفتند و از من می پرسیدند چرا بابا در خانه نیست و چرا ما را می گذارد و می رود؟ در کل واقعا سخت بود ولی با گرفتن مدال المپیک، به نظرم تحمل این سختی ها ارزش داشت و ما این دوران را فراموش کردیم. ...
آداب حضور در محضر امام زمان(عج)
گمراه شده و نه به راه کج رفته است... دل آنچه را که دید دروغ نشمرد.... چشم خطا نکرد و از حد در نگذشت(النجم) به عنوان نمونه بزنطی گوید: شبی مهمان امام رضا علیه السلام بودم و امام رختخواب خود را برای من پهن کرد. مثل هر شب، کارهای روزانه را در ذهنم مرور کردم. به این می اندیشیدم که من، احمد بزنطی کجا و این همه سعادت کجا؟! چنین افتخار نصیب چه کسی شده که امام رضا علیه السلام او را برای شام ...
حمیدرضا صدر، اشراف زاده ای از جنس فوتبال
نوشتن درباره فوتبال ایران برایم سخت شده، که این هم نشان از پیر شدن و محافظه کاری است. البته در ذاتم هم هیچ وقت خودم را شجاع قلمداد نکرده ام. ما یک مدت پشت سر شما قرار گرفته بودیم. ببینید مطلب مردی که می خواست سلطان باشد واکنش های زیادی داشت و دامان خانواده ام را هم گرفت. چندتایی از طرفدارهای علی آقا به خانه مان زنگ زدند و همسر و دخترم را تهدید کردند. همسرم خیلی اذیت شد. بعدها یک ...
رشیدی: جادوی تآتر مرا گرفت /از الف تا ی با داود رشیدی در دنیای هنر از تولد در خانواده ای مذهبی تا روزهای ...
...> یعنی در واقع این خودش یک عاملی شد که شما جادو شدید. نه آنطوری، ولی در ذهنم مانده. جالب بود که آقای نوشین در صحنه اول می آمد و می گفت که یک فردی که خیلی به کارش اعتقاد دارد و کارش را در روز تمام می کند وقتی که برمی گردد خانه در چه حالی است؟ یکی از شاگردها دستش را بلند می کرد و می گفت آقا خسته است. خیلی مردم می خندیدند. من آرزویم بود که یک روز او نیاید و من بگویم. یا قبل از این که او دست ...
ناگفته های داود رشیدی از نیم قرن فعالیت هنری اش
آمد و گفت: داود می خواهم یک فیلم با تو بسازم . سناریو را داد و خوشم آمد و بعد در پشت بام خانه با هم نشستیم و صحبت کردیم. او آدم روشنفکری بود که متأسفانه سال های آخر عمرش درگیر بیماری شد. گفتند مواظب بهروز باش این بازیگر با اشاره به همکاری اش با بهروز وثوقی یادآور شده بود: به من می گفتند مواظب بهروز باش. او سوپراستار است و نقش تو را می خورد و سر تدوین می رود و نقش را کم و زیاد ...
14 هزار میلیارد تومان رقم تقریبی بدهی دولت به شهرداری است/ انتخاب شهردار موضوعی تخصصی است و نباید آن را ...
، خودم بودم و یکی از دوستانمان. آقای احمدی نژاد نبودند. رفتم و گفتم: چه کار می کنید؟ دیدم علاوه بر این تخلف، ساعت 10 صبح، دو کامیون هم آمده اند و دارند بار خالی می کنند. متأسفانه یک افسر راهنمایی هم همراهشان است و دارد از آن ها حمایت می کند و با آن مهندس آنجا دارند خوش وبش می کنند. آن مهندس و افسر احترام گذاشتند چون من را شناختند. گفتم: این کار تخلف است. گفتند: شورای شهر آدم ندارد که تو خودت آمده ...
دودی که هلهله ها را برد!
چند هفته ای به نوروز مانده بود اما تک درخت انار حیاط به خاطر گرمای زودرس، برای جوانه زدن عجله داشت. خبری از ویراژ موتورسیکلت ها در کوچه باریکشان نبود و آرامش صبح، نوید یک روز خوب را می داد. خواب و بیدار بودیم که زنگ خانه را زدند. کاظم طبق معمول به خاطر مصرف مواد، گیج بود. از پشت در پرسیدم: کیه؟ گفت: مأمور گاز. در را که باز کردم 4نفر لباس شخصی آمدند توی حیاط. اسم دو نفر را می گفتند که ...
نمره باهنر به دولت در برجام و مهار تورم
نزدیک شد، رکود اینقدر سنگین شده که همه چیز یخ زده است. البته دولت می گوید ما از رکود عبور کردیم، من خواهش می کنم مردم را هم عبور دهند. اینکه حضرت آقا چند روز پیش فرمودند مردم این حس را ندارند، به همان بحث اول برمی گردد. مردم باید حس کنند رکود در جامعه وجود ندارد. الان بنگاه های صنعتی ما خوابیده است؛ مردم بیکارند؛ در هر خانه ای یکی دو فارغ التحصیل بیکار وجود دارد. گزاره هایی است که نشان می دهد هدف ...
وصیتنامه شهید 10 روز قبل از شهادت
. هر چند به خوبی واضح است که مثل منی لیاقت این مدال افتخار آمیز را ندارد ولی چه می شود کرد که عادت این خانواده احسان و کرم است. و عادتکم الاحسان و سجیتکم الکرم... شهید طهماسبی از تلاش برای آمادگی نیل به مقام شهادت چنین می گوید: در این فاصلة دو ماه و نیم از پایان سفر اول به سوریه تا این سفر سعی کردم بعضی از اعمالی که به نظرم مانع لطف و نظر خاص خدای متعال و حضرت زینب کبری سلام الله علیها و ...
بدرود آقای تئاتر
بیش از نیم قرن حضور موثر روی صحنه را تجربه کرد، غیر از چند سال آخر که بیماری امان نداد و خانه نشینش کرد، تمام سال های زندگی اش در تئاتر و سینمای این سرزمین گذشت. پسربچه ای هفت ساله بود که به واسطه دختردایی اش طوسی حائری، نخستین گوینده زن رادیو به تئاتر مردم کاری از عبدالحسین نوشین معرفی شد و به ایفای نقش پرداخت. بازی که نه، در واقع آن نمایش چند پسر بچه محصل برای کلاس درس می خواست، او هم جزو چند ...
چرا اردوغان به سوریه لشکر کشید؟/ خطای راهبردی ترکیه در بحران سوریه
سیدکاظم رحمت الله علیه در سن 90 سالگی در مکنت و آرامش دار فانی را وداع گفت و هم اینک قاب عکسی از او که بر پشتی قرمزی تکیه داده بر دیوار خواربارفروشی آویزان است. سیدکاظم در روز دو یا سه بار از جایش تکان می خورد. یک بار که از خانه به دکان می رفت و یک بار هم که برای گرفتن وضو برمی خاست. شاگرد خانه زادِ کرولالی هم داشت که به امور داخلی خواربارفروشی و مشتریان می رسید و سیدکاظم ...
اشک ریختن شهید هنگام نماز
روز به او گفتم: چرا با ماشین نمی روی؟ به من گفت: ماشین جزو اموال بیت المال است و نمی شود از آنها استفاده کرد. من در آن دنیا دنبال خانه ساختن هستم به او گفتم: تو که این همه کار برای مردم انجام می دهی، برای خودت خانه ای هم دست و پا کردی یا نه؟ گفت: بله، دارم برای خودم خانه درست می کنم. به او گفتم: می خواهم خانه ات را ببینم. گفت: من در آن دنیا دنبال خانه ساختن هستم . ...
داود رشیدی: دوست دارم روی سنگ قبرم بنویسم؛ آمد، دید و رفت
در فیلم های جدید دید اما می شد دیدار تازه کرد. تابستان سال 94 به اتفاق دوستان مطبوعاتی به منزلشان رفتیم. مثل همیشه خوش اخلاق و بذله گو و خندان بود. با دیدن کیکی تولد خوشحال شد و ما عصری به یاد ماندنی را کنار او و خانواده مهمان نوازش تجربه کردیم. صبح روز جمعه وقتی خبر کوچ همیشگی او را خواندم غم بزرگی در دلم نشست. شاید استاد دیگر توان بازی نداشت اما بودنش همچنان دلگرم کننده بود و می شد هرسال تابستان ...
روایت مردانگی پدری کُردستانی
شهادت رسید او 9 ساله بود. خودش می گوید: پدرم که رفت، ستون های خانه مان فروریخت و خانه بر سرمان آوار شد. او پشتوانه همه ی ما در زندگی بود. همه ی دلخوشی ما پدر بود. مادرم پس از رفتن پدر دیگر لبخند به لبش نیامد. مادر جوانم از روزی که پدر رفت، به بستر بیماری افتاد و چند سال بعد طاقت دوری اش تمام شد و او هم رفت. مادر که رفت، من ماندم و برادر کوچکترم. محبت پدر را می شود در کلمات پسر لمس کرد ...
وجود یک عنصر خائن به عنوان جاسوس انگلیسی در تیم مذاکره، باعث نمی شود زحمات بقیه نادیده گرفته شود
"خیبرآنلاین" - عدم موفقیت ها در برخی موارد، مربوط به خود عزیزان ما در عرصه کارگزاری نظام است که از نظر سیاسی به جذب قشر لائیک و بی دین توجه دارند که در این مسیر در اجرای ارزش های دینی تساهل می ورزند، این افراد دچار ولنگاری هستند. به گزارش پایگاه خبری - تحلیلی "خیبرآنلاین" ، آیت الله علم الهدی در خطبه دوم نمازجمعه در حرم امام رضا (علیه الاسلام)، با اشاره به فرارسیدن روز زیارتی حضرت علی ...
روایت مهران غفوریان از گریه اش با رقصیدن در یک فیلم سینمایی، پس از نقد نمادگرایی افراطی
کارگردان سر صحنه هستم. اما در یکی از فیلم ها یک بار کارگردان از من خواست یک سکانس کامل را برقصم و من قلبا دوست نداشتم. اما خیلی خوب رقصیدم اما شب که به خانه بازگشتم از شدت ناراحتی گریه کردم! اگر فیلمنامه و قصه ایجاب می کرد که من آنجا برقصم اصلا ناراحت نمی شدم اما کارگردان صرفا برای پرکردن فیلم خود و جذابیت آن این خواسته را داشت و این نمونه بازی کارگری بود. غفوریان همچنین به نمونه عجیب ...
برانکو, رضاییان را بخشید ؟
داستان تکراری این روزهای فوتبال ایران, کم کم تبدیل به فیلم هندی شده است. داستان از اینجا شروع شد. رضاییان با برانکو دعوا می گیرد وسایلش را جمع می کند و با عصبانیت خانه را ترک می کند. کادر بسته رضائیان را می گیرد “آه برانکو تو قلب مرا شکستی” و در را میکوبد برانکو فریاد میزند از این کارت پشیمان میشوی... رضاییان با دلی آزرده زنگ میزند به دوستش مهدی طارمی + کجایی ...
برای مردمی نواختیم که هرگز موسیقی زنده نشنیده بودند
برای مترو. یعنی دقیقا زمانی که مردم عجله بیشتری دارند. تحقیق ما این بود که چه ایستگاه هایی باید برویم؟ کجاها گره جمعیتی دارد؟ چه ساعاتی بهتر است؟ چه ساعتی شمال به جنوب و چه ساعتی جنوب به شمال خلوت تر است؟ چه ساعاتی از شبانه روز چه اقشاری بیشتر تردد می کنند؟ ساعاتی هست که شما بیشتر خانم های خانه دار را در ایستگاه ها می بینید، یا ساعاتی هست که تردد دانشجوها زیاد است. بعضی ساعات هم ...
سکوت به احترام استاد
سکانس مرگ مفتش شش انگشتی با بازی تماشایی او و البته صدای یک زنده یاد دیگر ایرج ناظریان را در سریال ماندگار هزاردستان ساخته یک هنرمند فقید دیگر، علی حاتمی به یاد بیاورید؛ او در شب عروسی اش و در لباس دامادی، به وسیله غلام عمه برادرزاده شعبان استخوانی و به قصد خونخواهی به قتل می رسد. وقتی با لباس غرق در خون، وارد خیابان می شود، رضا خوشنویس بالای سرش می رود و از او می پرسد: اسلحه ات کجاست؟ مفتش شش انگشتی جواب می دهد: زیر کتفم. و وقتی ...
ترغیب پیامبر (ص) در زمینه فعال سازی حضور زنان
می ساخت؛ چرا که یک درب خانه حضرت علی(ع) به مسجد باز می شد و محل رفت وآمد بانوان به خانه فاطمه زهرا(س) بود. این امر باعث تداعی غصب خلافت می شد. از این رو، ممنوعیت بانوان از رفتن به مسجد می توانست در کاهش ارتباط با فاطمه زهرا(س) مؤثر باشد؛ هرچند از طرفی نیز مسئولان سیاسی از حضرت علی(ع) درخواست کردند تا فاطمه(س) یا شب گریه کند یا روز، و این امر موجب کوچ آن حضرت به بیت الاحزان شد. (مجلسی، 1403ق، ج43 ...
یادداشتی از فرزانه طاهری درباره کیارستمی
. این قصه را کوتاه می کنم؛ خیلی طولانی تر از اینهاست تمام آن لحظات و اوج وفرودها که بر ما گذشت تا رسیدیم به آن روز نحس خرداد 79، پس از شش هفته در دو بیمارستان. می خواهم دو، سه قصه کوتاه دیگر بگویم. چهار سال پیش حوالی نیمه شب در پاریس، زمین خوردم و مچ دستم شکست. به اورژانس بیمارستانی دولتی در همان نزدیکی رفتم. نه کارت شناسایی همراهم بود، نه فرانسوی بودم، اما کسی مدرکی از من نخواست. فقط ...
بعد از خیانت چه کنیم؟
با همسر خود سازگاری و ارتباط کلامی لازم و موثر را داشته باشد. چنین مردی همیشه به دنبال رابطه های جدید غیر از همسر خود است و این موضوع می تواند رفتار آموخته شده از دوران جوانی یا یک نوع روش زندگی برای این فرد باشد و در نظام خانواده خلل ایجاد کند. *بعد از خیانت چه کنیم؟ مدتی است که همسرتان هر شب دیر به خانه می آید، او معمولا توضیح یک خطی برای این موضوع مطرح می کند و شما را در ...
از تهدید زنگنه به افشاگری تا احتمال بازگشت مینو خالقی به مجلس
افشاگری کرد بیژن زنگنه همچنین در خصوص چرایی محقق نشدن سرمایه گذاری خارجی در ایران اظهار کرد: سرمایه گذاری در هر کشوری نیاز به امینت دارد ولی اینکه برخی رسانه ها و افراد خاص هر روز بمب خبری درست می کنند که به گونه ای اعلام می کنند که ایران کشوری بی ثبات است، مشخصا کسی برای سرمایه گذاری به ایران نمی آید و اگر لازم باشد اسم و خانواده آن ها را معرفی می کنم و می گویم به کجا وصل هستند، چرا که اینان ...
بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیئت دولت
...، گفتند این حرفها چیست؟ شش دهم درصد و پنج دهم درصد و از این حرفها است قضیّه، تازه از همان هم همه اش را نمیدهند! خب حالا جوری بشود که بودجه ی پژوهش داده بشود. یکی هم مسئله ی همکاری دانشگاه و صنعت است که بنده از سالها پیش روی این تکیه کردم، خیلی هم روی این اصرار کردم. خدا رحمت کند مرحوم پدر ایشان مرحوم دکتر ابتکار [10] را، آمد اینجا و به او گفتم که من این را از رئیس جمهور خواسته ام ...