سایر خبرها
آخرین جلسه دادگاه2دختر که با همدستی مادر،پدر خود را کشتند/ متهمان جنازه را با اره برقی تکه تکه کردند
آفتاب نیوز : این جوان به پلیس گفت: شب جنایت وقتی وارد خانه عمویم شدم اعضای خانواده داشتند با اره برقی جسد را قطعه قطعه می کردند و داخل یک پلاستیک مشکی می گذاشتند. مأموران پلیس پس از ورود به این خانه، عاملان جنایت را دستگیر کردند و مادر و دخترانش برای بازجویی به اداره آگاهی منتقل شدند. الهام، نگار و مادرشان نیز در نخستین تحقیقات به جنایت اعتراف کردند. صبح دیروز محاکمه الهام دختر بزرگ خانواده ...
اعتراف ناموسی عمو به کشتن کودکان آبادانی
آهک ریخته شده و به همین خاطر قابل شناسایی نبودند که در این مرحله استخوان ها برای آزمایش های DNA به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات از پدربزرگ خانواده به صورت ویژه آغاز شد. پدربزرگ وقتی شنید استخوان های نوه هایش درحیاط خانه اش پیدا شده گفت: من با پسرم اختلاف داشتم ولی هیچ وقت به نوه هایم آزاری نرساندم و نمی دانم چه کسی دست به این جنایت زده و چرا با این نقشه قصد دارد مرا گناهکار معرفی ...
تشریح مهمترین دستاوردها و اقدمات سه ساله دولت تدبیر و امید از زبان استاندار تهران
مناقصه این طرح ها اعلام می شود و امیدوارم بخش خصوصی استقبال گسترده ای داشته باشند و این پروژه ها را بخرند و سریع تمام کنند. زمانی که در سال 86-85 نماینده مجلس بودم خواهان دریافت آمار مصرف برق و گاز صنایع کشور شدم و همان زمان آماری دریافت کردم که حاکی از کاهش 25 درصدی مصرف برق و 21 درصدی مصرف گاز بود و نشان می داد که وضعیت صنعت رو به افول است. اما بعد از آن اعلام کردند که ...
ماجرای قتل 2 زن و یک پسربچه در گلابدره
یکی از دوستان قدیمی ام به خانه اش رفتم اما او در خانه نبود و همسرش تا رسیدن شوهرش، مرا به داخل خانه دعوت کرد.وقتی در خانه تنها بودیم، فکر سرقت به ذهنم رسید اما همسر دوستم متوجه نقشه شوم من شد و به همین خاطر سر و صدا کرد و خواست مرا از خانه بیرون کند. من هم از ترس اینکه همسایه ها متوجه شوند، مجبور شدم این زن را با پیچیدن سیم سشوار به گردنش خفه کنم. پس از قتل این زن خواستم از خانه شان ...
خانواده ای با سه شهید از ارتش و سپاه و بسیج
و حتی شبها هم در مسجد و پایگاه بسیج می خوابید. نمی دانم چرا زمان زودتر از همیشه گذشت. انگار که عقربه های ساعت با هم مسابقه گذاشته بودند تا محفل صمیمانۀ ما تمام شود. بعد از خداحافظی و بدرقۀ گرم پدر و مادر شهیدان خدمتی در تمام مسیر طولانی بازگشت به خانه به این فکر می کردم که حتماً چند خطی از دیدار و حال و هوای آن بنویسم. برای شروع به سراغ اینترنت رفتم ولی هیچ مطلبی دربارۀ سه شهید و پدر و مادرشان پیدا نکردم. برایم عجیب بود که از یک خانوادۀ سه شهید داده چیزی در فضای بیکران مجازی وجود نداشته باشد. به هر حال تصمیم گرفتم تا در اندازۀ توان خودم دیدار را روایت کنم. *حمیدبناء ...
تشریح جزئیات قتل دو برادرزاده خردسال توسط عمو/به آنها گفتم برویم گنجشک نشانتان بدهم
ردگم کردن از لحظه های ابتدایی به دنبال دو کودک گمشده گشتم. این عموی کینه ای ادامه داد: روی جسدها آهک ریخته بودم و چند روز پس از قتل برای سرکشی به محل دفن جسدها رفتم که دیدم حیوانات درنده اجساد را از خاک بیرون کشیده اند و تنها استخوان های برادرزاده هایم سالم مانده بودند و وقتی دیدم پدرم به عنوان مظنون در بازداشت پلیس است، تصمیم به انتقام گیری از پدرم گرفتم. استخوان ها را داخل پتویی پیچیدم و در تاریکی شبانه استخوان را داخل حیاط خانه پدرم رها کردم و سعی داشتم با این صحنه سازی پدرم را قاتل معرفی کنم که پس از یک ماه نقش پردازی دستم رو شد. شرق ...
میرحسین و دوستانش،برایم زن آمریکایی گرفتند/ بین مدیران شیشلیکی با رئیس جمهوری که خودش نان می خرید 180 ...
انفجار خدمت او رسیدم و گفتم به خاطر قولی که به من داده اید در معذوریت قرار نگیرید، با این حوادثی که رخ داده است اگر نتوانستید به منزل ما بیایید اصلاً مهم نیست و خود را معذب نکنید. شهید رجایی گفتند نه حتماً می آیم؛ من هم با پیکان خودم به همراه شهید رجایی به خانه رفتیم تا مراسم افطار را دور هم باشیم. تنها یک هفته از انفجار دفتر حزب گذشته بود و من حتی به پدرم هم نگفته بودم که ...
من بی گناهم برای همین با پای خودم به کلانتری آمدم
...> نه ، دست و بدن خودم نیز با اسید سوخته و به دروغ مرا اسیدپاش معرفی کردند. شب حادثه چه شد؟ به خاطر تصادفی که با خودرویم داشتم سرگرم تعمیر آن در جلوی مغازه ام بودم که بهرام و نوچه هایش که در حالت غیرعادی بودند برای باجگیری به سراغم آمدند و در آن شلوغی بهرام مایع اسید را که داخل یک ظرف بود به سمت من و دوستانش که با هم درگیر بودیم ریخت. از کجا می دانی بهرام و دوستانش ...
اصرار داشتم با یک جانباز ازدواج کنم/ در کردستان دوست و دشمن مشخص نبود
چشم مجروح باشد. پس رفتم و اسم خودم را به بنیاد شهید دادم که زمینه ساز ازدواج با مجروحین بود. پس از مدتی جانباز قطع نخاعی را به من معرفی کردند که خانواده مراعات حال من را کردند و اجازه ازدواج با او را ندادند. در این مدت بود که مادرم هر دو دستش سوخت و من برای مراقبت او از بیمارستان سقز مرخصی گرفتم و برگشتم به اصفهان. در همین شرایط بود که مادرم متوجه شد کسی که از هر دو دست مجروح باشد چقدر ...
گفتند حاج محسن برو موشک بیاور، نه چیز دیگر
، این [پیشنهاد] همیشه بود. من وقتی از سپاه بیرون آمدم، بنیاد مستضعفان رفتم. در بنیاد مستضعفان دو سفر برای کار در لیبی رفتم. برای چه کاری؟ برای پروژه های سازمانی، ساخت کارخانه سیمان، درواقع برای تجارت رفتم. از طرف بنیاد؟ بله. من خودم رئیس بنیاد بودم. آنجا هم مثل همیشه قذافی ما را تحویل گرفت و دستوراتش را داد و ما یک کارهایی را شروع کردیم. باز در همان ...
20 سال دیگر در مطب در حال درمان بیماران هستم/ باختیم نگویید بی غیرت! (عکس)
بدهد گفت: قبل از اینکه به این مسابقه بروم خیلی فکر کرده بودم و از خدا خواسته بودم که به بچه هایی که بی سرپرست هستند یا مشکلات دارند کمک کنم و لبخند را روی لب های بچه های کار ایجاد کنم و همان لحظه خوشحالی آنها برایم خیلی با ارزش است. در پایان برنامه آهنگ ترکی به خاطر آذری بودن کیمیا علیزاده توسط جناب خان خوانده شد و به خانواده او و تمام آذری زبان های ایران تقدیم شد. در پایان کیمیا به همراه پدر، برادرش و رامبد جوان عکس سلفی با جناب خان گرفتند تا این خاتمه گفت و گو دختر مدال آور المپیک باشد. ...
درباره خواص"فلفل سیاه"بیشتر بدانید
ناطقان :فلفل سیاه یکی از ادویه های پر مصرف در نقاط مختلف جهان است. فلفل سیاه میوه گیاه فلفل سیاه از خانواده Piperaceae محسوب می شود و هم به عنوان ادویه و هم به عنوان دارو مورد استفاده قرار می گیرد. به گزارش گروه سلامت عصر ایران به نقل از "ارگانیک فکتس"، ماده شیمیایی پیپرین که در فلفل سیاه وجود دارد، عامل تندی این ماده غذایی است. فلفل سیاه بومی کرالا، ایالتی در جنوب هند است. از زمان های ...
مادر و دو دخترش، پدر خانواده را کشتند و مثله کردند
... تلاش های چندباره متهمان برای قتل پدر خانواده در پرونده نیز منعکس شده است. بنا به اعترافات متهمان، آنها یک بار با خوراندن قرص قصد کشتن مقتول را داشتند اما در انجام آن ناکام ماندند. یک بار بعد از آن نیز قرار بود با جاسازی مواد مخدر در خودروی مقتول، او را درگیر پرونده ای کنند که سرانجامش اعدام باشد. با ثبت درخواست اولیای دم، الهام (دختر 24 ساله) پشت جایگاه ایستاد. او انگیزه قتل را ...
مصاحبه با یکی از برترین های کنکور سراسری1395
چیست؟ پدرم شغل آزاد دارد و مادرم خانه دار است . به جمله که دوست دارید به دانش آموزان شرکت کننده کنکور سراسر سال 96 بگوید؟ به خدا توکّل کنند و هیچگاه نباید تسلیم شوند و اگر می خواهند موفقیت را حتمی کنند باید عاشقانه سراغش بروند . آرزوی شما به عنوان فردی که رتبه دو رقمی در کنکور 95 شهرستان علی آبادکتول کسب کردید چیست ؟ آرزو می کنم در رشته ی پزشکی خدمات فراوانی به مردم ارائه کنم و خدمت گزار آنها باشم . ...
روایتی شیرین از زندگی دختر نابغه و معلول کردکویی/ هزینه درمانم جور شود، از صندلی چرخدار بلند می شوم
به هم زدنی بزرگ شدم و شرایط متفاوتم با دیگران را حس کردم؛ نه از ناتوانایی هایم بلکه از نگاه های تلخ مردم. مردمی که وضعیت مرا تاوان گناه اعضای خانواده ام می دانستند. کدامین گناه؟ کسی نمی داند. این باورشان بود و همین نگاه ها و رفتارها سبب شد که از خانه بیرون نروم. در خانه خودم را محبوس کردم. ناامید بودم. دروغ چرا با خدا هم سر جنگ داشتم که چرا مرا این طور آفریده است. اما وقتی می گویم او ...
درآمد فروش دخانیات مهم تر است یا سلامت جوانان؟
...> جوان ها بیشتر تنباکو می خرند. 60 درصد تنباکو مصرف می کنند و 40 درصد سیگار می کشند. سن خرید سیگار بین 30 تا 40 سال است. خانم ها بیشتر مشتری قلیانند. دلیل استقبال عمومی از مواد مخدر چیست؟ اولین علت استفاده از دخانیات آرام بخش بودن آن است. دوم این که سرگرمشان می کند. سومین دلیل بالارفتن مصرف دخانیات، شب نشینی های متعدد در خانه ها، پارک ها و مزرعه های اطراف شهر است. بعضا جوان ها، تحت ...
هر آنچه باید دریاره داوود رشیدی بدانید
سعد برای تحصیلات ابتدایی. ادامه تحصیلات در تهران و ترکیه. 1320: نخستین تجربه بازیگری در 8 سالگی با نمایش توپاز / مردم نوشته مارسل پانیون، به کارگردانی عبدالحسین نوشین، در تئاتر تهران. معرف وی به دکتر نوشین، دختر عمه اش بود. 1325: سفر به ترکیه (ازمیر) و سپس فرانسه (پاریس) به دلیل مأموریت پدر. تحصیلات متوسطه را به دلیل فعالیت های دیپلماتیک پدرش در شبانه ...
اجرای اثربخش اعدام در مبارزه با مواد مخدر/2 درصد جامعه معتادان بانوان هستند/ انتقال خودروهای مصادره ای ...
تربیت شده این امر هستم. اگر در جایگاه و مسئولیت اداری نباشم به عنوان یک شهروند عادی در مسیر مبارزه با مواد مخدر همچنان قدم بر خواهم داشت و در این راه خود را مسؤول می دانم ضمن اینکه شاید پس از بازنشستگی NGO تأسیس کرده و تجارب خود را از این طریق در اختیار دیگران قرار دهم. *نگران معضلات اخلاقی، مواد مخدر و تهدیدات امنیتی علیه خانواده ام هستم فارس: نگران نفوذ اعتیاد بین ...
به چه دلیلی همه چیز را از یاد میبریم؟!
عادت ندارید که سری به یادداشت های خود زده و از این موارد مطلع شوید، عمل نوشتن آن ها باعث می شود که این موارد را راحت تر به خاطر بیاورید. از تقویم استفاده کنید یک سر رسید یا تقویم دیواری تهیه کرده و برنامه ها و قرار های ملاقات، دور همی های خانوادگی و هر چیز دیگری را در آن یادداشت کنید. هر شب، قبل از رفتن به رختخواب نگاهی بر برنامه روز آینده بیاندازید تا برنامه و کار های خود را ...
اعتراف به تکه تکه کردن جسد پدر
نگار قرص خواب آور، طناب و چسب خرید. شب وقتی به خانه آمدم با پدرم صحبت کردم، اما او همچنان رفتار تندی داشت. مادرم قرص ها را در شیرموز حل کرد. پدرم مقداری از آن را خورد و گفت تلخ است نمی خواهم. بعد هم خوابید. صبح زود مادرم مرا بیدار کرد و گفت حال پدرت خوب نیست. وقتی بالای سر او رفتم، به سختی نفس می کشید. مادرم می خواست به اورژانس زنگ بزند که مخالفت کردم. او باید عذاب می کشید و حقش بود که به این وضع ...
گفت دعا کن شهید شوم، ثواب شهادتم مال شما
نرود و در جوابم گفت: تو فقط دعا کن تا شهید بشوم، ثواب شهادتم مال شما و ثواب جهادم مال خودم. منتظرتان می مانم و به من قول داد که شفاعت ما را هم بکند. قبل از خداحافظی هم رو به من کرد و گفت: اگر شهید شدم برای شهادتم گریه نکنید. بعد از رفتن با شما تماس تلفنی داشت؟ دو بار تماس گرفت، آن هم در دو روز پشت سرهم. وقتی یک روز شد، دو روز و زنگ نزد نگرانش شدم. حسابی بی تاب شده بودم که دیگر زنگ ...
سرقت از دیوار با خودنویس
هم همین کار را کردم تا اینکه گیر افتادم. سابقه اولم به این منوال رقم خورد اما در مرتبه بعدی تمام نقاط ضعف کارم را رفع کردم و این بار با احتیاط کامل و بدون اینکه رد پایی از خودم به جا بگذارم، جلو رفتم تا این که با زرنگی مأموران دوباره گیر افتادم. شگردت چه بود؟ خودنویس. با کمک یک خودنویس که رنگ خاکستری می نوشت قبض واریزی عابر بانک را جعل می کردم. از کجا مالباخته ها را ...
روایت رفیق دوست از پیگیری مساله امام موسی صدر
... . یعنی این پیشنهاد حمایت از حزب الله هنوز تا زمان جنگ است؟ نه، این [پیشنهاد] همیشه بود. من وقتی از سپاه بیرون آمدم، بنیاد مستضعفان رفتم. در بنیاد مستضعفان دو سفر برای کار در لیبی رفتم. برای چه کاری؟ برای پروژه های سازمانی، ساخت کارخانه سیمان، درواقع برای تجارت رفتم. از طرف بنیاد؟ بله. من خودم رئیس بنیاد بودم. آنجا هم مثل همیشه ...
در جست و جوی چهارباغ خاطره ساز
میدان که راجع به محله آبا و اجدادای ام و میدان کهنه است، باز طوری دیگر با مرور خاطرات کودکی به چهارباغ فکر می کردم. اما شاید باورتان نشود که اولین تصویر من از چهارباغ مربوط به زمانی است که دست و چپ راست خودم را شناختم. وقتی سه ساله بودم و پدر و مادرم من را از ژیانشان پیاده کردند و به یک فضای تاریک جذاب که فیلم طوقی را در آن نمایش می دادند، بردند. وقتی فیلم تمام شد و به خیابان آمدیم هوا تاریک شده بود ...
برای من از غربت کودکان سوری می گفت
سفرم که با واسطه دختر خاله مادرم، من و روح الله به هم معرفی و با هم آشنا شدیم و 18 فروردین سال 91 روح الله با خانواده اش به خواستگاری من آمدند. خانواده من و روح الله از لحاظ فرهنگی، اعتقادی و اجتماعی و سبک زندگی بسیار شبیه به هم بود. هر دو بزرگ شده در خانواده های سپاهی بودیم و من زندگی یک شخص نظامی را می دانستم و از طرفی روح الله عاشق کارش بود و دنبال زنی بوده که بتواند شرایط سخت کارش را تحمل کند و ...
ازدواج بازیگر مشهور ایرانی با دختری 43 سال کوچکتر از خودش +عکس
سلامتی ندارم چون آدمی پرجنب و جوش بودم و این وضعیت خیلی آزارم می دهد. البته خدا را شکر حالا حالم بهتر است و خوب هم خواهم شد. گاهی شده دعوت به کار شده و رفته ام اما بعد که وضعیت مرا می بینند منصرف می شوند و دیگر تماس نمی گیرند و این آزارم می دهد. دوست دارم به این آدم ها بگویم اگر رویگری کیان مختارنامه را می خواهید باید تمام سرمایه فیلم خود را به من بدهید. البته بخشی از دلگیری من مربوط به آدم هاست ...
برای عمل بینی ام دزدی می کردم
...> ما خانواده پر جمعیتی هستیم. پدرم اندازه خودش مشکل و گرفتاری دارد، شاید هم خیلی بیشتر از اندازه خودش داشته باشد اما کلا پول برای هر کاری هزینه نمی کند. می گفت پول برای این چیز ها نمی دهم. من هم در کنار پدرم مشغول بودم و به همین دلیل مجبور شدم دست به سرقت بزنم. با چه شگردی سرقت می کردی؟ بعد از دستگیری رضا فقط یک فقره داشتم. در کنار خیابان ایستاده بودم و همین که به خانم منتظر ...
آخرین روضه اش در الزهرا بود
از پیکرش عکس بگیرند چون داود از سن تکلیف حتی خانواده اش هم او را با آستین کوتاه ندیده بودند. اما خودم با او وداع کردم. من زیاد شهید دیده بودم اما این بار فرق داشت. کسی را که روبه رویم می دیدم پسرم بود که سه دهه با هم زندگی کرده بودیم. آن هم پسری مثل داود. با دیدنش نتوانستم تحمل کنم. حس پدرانه ام غلبه کرد و حالم بد شد. با اینکه حدود 48 ساعت آنجا مانده بود اصلاً چهره اش عوض نشده بود. سخن ...
اسراف تهدید بزرگ امنیت غذایی ایرانیان / رتبه نخست اسراف کاری در جهان برای ایران!
جامع تهیه و توزیع بهینه مواد غذایی، استفاده از روش های نادرست آبیاری کشاورزی و نیز بی توجهی به نگهداری مناسب از محصولات زراعی و باغی از محورهای نگران کننده در زمینه اسراف است. این کارشناس علوم غذایی تأکید می کند: دولت در ارتباط با اقتصاد غذایی، سیاست مدون و هدفمندی ندارد و تداوم این بی برنامگی در بحث الگوی مصرف با همین شرایط، ما را با بحران های ناخوشایندی روبه رو می کند و روز به روز بر ...
امام با حرکت مسلحانه بدون فتوا مخالف بودند/ساواک تا آخر هم به وسعت فعالیت هایش پی نبرد
، رقمی به نظر نمی آید، ولی آن روزها وقتی می آ مد و مثلاً به من می گفت شصت هزار تومان بده، وقتی بود که من یک خانه دویست متری بزرگ را خریده بودم به قیمت صد هزار تومان. می گفت این قدر زمان داری و باید تهیه کنی. مثل من افراد دیگری را هم داشت که برود و از آنها پول بگیرد، ولی سال های آخر فعالیتش، مخصوصاً از سال 50 به بعد می آمد و می گفت و من هم از دوستان پول جمع می کردم . * وجوهات هم به ایشان می ...