خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
عجیب ترین دریاچه و تالاب های ایران
زمین به آسمان رو در اون نگاه کنید و بر روی ابرها قدم بزنید. دریاچه در 40 کیلومتری شمال شهرستان قم و 85 کیلومتری جنوب تهران قرار گفته و وسعت اون در طول سال متغیره. نکته جالبی که وجود دارد اینه که حوض سلطان در سال 1261 و بر اثر ساخت جاده شوسه تهران قم تشکیل شده و از دو چاله جدا از هم بوجود اومده. چاله شرقی حوض مره و چاله غربی حوض سلطان نام داره و این دو بوسیله یک آبراه به هم متصل شدن. در فصول پر آب ...
گزارشی از اجاره کانتینرهای انبار کالا
گوش به زنگ شنیدن شماره پرونده یا نام فامیل شان منتظرند. زن و مردی بیرون روبه روی آسانسور با صدای بلند بحث می کنند. من با تو حرفی ندارم. مرد میانسالی پادرمیانی می کند. زن کوتاه نمی آید. شما نمی دانید که نمی شه به این زندگی ادامه داد. آقا آخر هفته ها می رفت شمال با مادرش. من تنها می ماندم. بعد عکس های دوست دخترهاش رو برام می فرستاد. مرد صدا را درگلو می اندازد و فریاد می زند. مچ دست دخترک را می فشارد ...
از رنجی که می بریم
ام را انتخاب کردم.از دبیرستان می دانستم و مطمئن بودم روزنامه نگاری دقیقاً همان چارچوبی است که در آن می گنجم و می خواهم با آن هویتم را بسازم. روزنامه نگاری موثر، دختری جوان با دوربین، دفترچه و خودکار که همه چیز را زیر و رو می کند. اما تا چه حد آن چه که پیش رو دارم بازنمای همان تصویر ذهنی است؟ نخستین بار تصویر ذهنی از رشته ام در دانشگاه شکست. آموزش تخصصی یا همان واحدهای تخصصی بود؛ وقتی ...
این عکس پرسپولیسی ها را به وجد می آورد
23 + 29 - پاسخ کاشکی میشد امسال با تراکتور بازی نکنیم . الان چند هفته هستش که از دلشوره چند بار تا پای سکته رفته ام . تو رو خدا به ما کمتر گل بزنید . تراکتور الان هجومی ترین تیم ایرانه و برانکو دیگه پیر شده و برای دلالی مناسب تر میباشد . آپلود عکس Ali 25 + 23 - پاسخ تو هم ک پرسپولیسی هستی جون خودت!هر وقت یه قهرمانی لیگ اوردین بعد با پرسپولیس استقلال کل ...
اجاره نشینی در کوچه بن بست
قلم چای و قهوه رو حساب کنید، پول برق و تلفن و حقوق افراد سر به فلک می زند، بعد شما بگید خیر، نمی خواهم؟ پس ما چه کاره ایم؟ این آپارتمان را نخواستید، اعلام کنید، یک جا بهتون معرفی می کنیم، یه دسته گل، وسط دزاشیب، مگه فقط ناحیه شوش و بی سیم نجف آباد و تیردوقلو پرونده شده؟ پدر داماد که نیمی از کمیسیون را هم پرداخت کرده با اعتراض می گوید: اینها جوان هستند و تازه کار، شما چرا؟ پسر من محل کارش تو ...
نیم صفحه اول روزنامه های ورزشی صبح کشور
سایر نقاط جهان صادر میشد نقل قول +33 #9 زهرا 2016-09-08 07:59 چه عجب باشگاه پرسپولیس به رفتار های کیروش اعتراض کرد نقل قول +20 #8 داریوش 2016-09-08 04:07 این کیروش ولش کنی فردا میگه دکتر روحانی رو من ریس جمهور کردم بقران من جای فدراسیون باشم برام حفظ امادگی بچه های تیم ملی میگم کیروش با روپایی تا دم خلیج فارس ببرن بعد با یه شوت بندازنش اون ور اب واسه ...
شوخی های جالب در شبکه های اجتماعی
...> اگه اکانتی با نام نامشخص بود، طرف پسره، اما اگه اکانتی با نام دختر بود، باز به احتمال پنجاه درصد طرف پسره. داداچ داری اشتباه میخوری :)) 28. درسته دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدنه، اما هرگز نرفتن از دوتاش بهتره. 29. قدیم رو سرشونه ی مانتوها اِپُل میزدن، تو بیرون یهو میدیدی یک خانومی با هیکل آقا تختی میاد سمتت. آدم جرأت نمیکرد چیزی بگه به اون شیر زن ها..! ...
آرزوی سروش صحت برای دیدار با سعدی، جلال آل احمد و مولانا
شده و آنقدر که باید به دست نیاورده ام وقتی کسی می گوید بیش از حقم به من داده شده است جای تعجب دارد. چرا چنین حسی داری؟ گفت: من آدم تنبلی هستم که خیلی هم دنبال اهدافم نرفته ام و نمیروم. پس برای چنین آدمی بیشتر از استحقام بهش رسیده ام. توانایی ذهنی خودم را هم می شناسم که چقدر ضعیفم. فکر کنم که شانس بهم کمک کرده است. سروش صحت علاقه مندی جالبی هم در مورد بازی فوتبال دارد. او در برنامه سلفی ...
شکایت خانم بازیگر به پلیس فتا / عکس
... سرک کشیدن توی زندگی مردم و فحاشی و بر چسب زدن بهشون واقعیت های زندگی رو تغییر نمیده، تو همونی که هستی می مونی و درجا می زنی و اونا زندگیشونو می کنن و می رن جلو. هر کس که توی این حرفه هست به سهم خودش در طول مدت فعالیتش پیش مردم و همکارانش جایگاه و اعتباری بدست آورده که این اتفاقات نمی تونه خدشه ای بهش وارد کنه. و در اخر امیدوارم اون دسته از افراد، انقدر خوشبخت و خوشحال و پُر مشغله و موفق بِشَن که وقتی برای سرک کشیدن تو زندگی بقیه ،و پیچ تقلبی ساختن و فحاشی و تهمت و آزار و اذیت و کارهای غریب این چنینی ، نداشته باشند, باشد که رستگار شوند. ...
ازدواج ساده و آسان دو دانشجوی جهادگر ایلامی+ تصاویر
......حتما بهش میگم اشتباه کردی.. برام خیلی مهمه.... یک لحظه با خودم گفتم انگار این ادم می دونه دقیقا چی تو ذهن من می گذره... پس شناختش کامله که اومده....! اینها سوال های آزمون اختصاصی بودن!و یه چند تا هم عمومی !! راستش اصل همین ها بودن برام...! بهش گفتم پس همه چیز رو به اذن و صلاحدید پروردگار بسپریم و بخواهیم اگر مصلحت عالی او در جهت رضایتش بر این انتخاب مترتب هست ...
زهد: - سرکوب غرایز - یا - مصرف کم - ؟
طور از زهد صحبت می کنید؟ گفت اجازه بدهید تا به شما نشان بدهم. چند وقت بعد جنگی پیش آمد. گفتند که پول و اسلحه و اسب می خواهیم. در قدیم اسب برای جنگ نیاز بوده است. این زاهد بلافاصله رفت و اسبش را هدیه داد. ولی آن کسانی که اشکال گرفته بودند حتی از دادن چند درهم و دینار هم امتناع کردند و برایشان دل کندن از آن هم سخت بود. آن عالم گفت: من این میخ مهار و افسار اسب را بر گل کوفته ام نه بر دل، به همین جهت ...
داستان کوتاه/ سان روف
...> با زحمت فراوان رفتم خدمت آقای لعلی رئیس اداره و گفتم جناب دکتر ماشینم نابود شد. شدم باغبونی که چند سال درخت کاشتم و همه یکباره خشک شدند. گستاخانه خندید و گفت: می خوای کبریت بدم آتیشش بزنی؟ دیگر نمی توانستم خودم را کنترل کنم. با تمام توان به سمتش یورش بردم، رفتار خودش ومعاون قابل تحمل نبود. کارمندان برای خود شیرینی من را از اتاق بیرون بردند و گفتند: ناراحت نباش دکتر شوخی کرده.... با ...
سکوت یک نگاه/ داستانی برای یک فیلم بلند
اسباب و اثاثیه رو می برد تو خونه... رفتی پیشش، بهش گفتی: هی پسر! اسمت چیه؟!... گفت: بهم می گن ناصر! اسم تو چیه؟... گفتی: امیر!... گفت: خونه تون کجاس؟!... با دست نشونش دادی که: اونجاس؛ ته اون کوچه باریک!... گفت: بابات چیکاره اس؟!... گفتی: شوفره، رو تاکسی کار می کنه!... بعدش ازش پرسیدی: هی غریبه! بابای تو چیکاره اس؟!... خندید و گفت: تو اداره کار می کنه، شغل مهمی داره!!... گفتی: مگه چیکاره اس؟... با غرور ...
دردی برای مچاله شدن
. یهو دیدم قمه رو برد بالا ؛ زارپ! زد چارتا انگشت طرفو قطع کرد. منو می گی؛ تو اون بلبشو، معطل نکردم؛ عین فنر پریدم از تو ماشین یه نایلون ورداشتم؛ انگشتای قطع شده رو انداختم توش و گذاشتم توی کلمن یخی که عقب ماشین داشتم. کار خدا رو می بینی؟ زنم همون روز کلمن رو پر یخ کرده و گذاشته بود تو ماشین که آب یخ داشته باشم. اون بابا رو انداختم رو صندلی عقب و گازشو گرفتم سمت مریضخونه. خلاصه دردسرتون ندم همونجا ...
چین 0-0 ایران / تساوی در دومین گام جام جهانی
بزن مردی نقل قول +5 #21 سرخ ماهشهری 2016-09-06 19:33 من به نظرم ی چند بازیکن الکی تو تیم ملی داریم مثل تیموریان و شجاعی و ..جاشون میتونستن عالیشاه و مسلمان و احمدزاده باشن واقعاً برای فدراسیون متاسفم که بجای اینکه توقعات مردم روبالا ببره اینقدر پایین اآوردن که به مساوی با چین راضی هستیم ای خدا تیم ملی دو تا موقعیت تو چهارچوب نداشت بعد میگن ما باید میبردیم یعنی واقعاً افتضاحیم ...
صد ثانیه غم و شادی!
... در نمایی متوسط، پسر جوان را می بینیم که از پله برقی دوم به سمت پایین بر می گردد تا دو باره از پله برقی اول بالا برود! لحظاتی بعد، درکنار مسافرانی که سوار بر پله برقی از کنار پیرمرد می گذرند، باز هم همان پسرجوان دیده می شود که رو به پیرمرد پوزخند می زند جوان اول: ای بابا! تو که هنوز نرفتی پهلوون؛ بگم آژانس بیاد خدمت تون؟! پیرمرد، به رفتن و دورشدن جوان نگاه می ...
مگس مهمان
خورد کردم... شاید اون موقع برام بزرگ بوده، ولی الان که بهش نگاه می کنم می بینم اصلا ارزش نداشت، اصلا کدوم مشکل اینقدر بزرگه که بتونه دنیا رو به هم بریزه؟ کدوم ناراحتی می تونه در گردش ماه به دور زمین خلل ایجاد کنه؟ تو خلقت خدا، تو آسمون و کهکشانها، ما خیلی کوچکیم، اندازه ی همین مگس، دو روز مهمون این دنیاییم و بعد پر می کشیم به جایی که ازش اومدیم، پس طبعا چیزی که اسمشو مشکلات زندگی می زاریم هم باید خیلی کوچیک باشه. زندگی کوتاهه، شاید بعضی چیزها ارزش یه اخم منم نداشته باشه، چه برسه به ناراحتی ها...قدر لحظه های زنده بودن رو بدونیم. ...
جوک های بامزه زن و شوهری (2)
؟ ◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊ جوک های زن و شوهری ◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊ دو تا خانم داشتن صحبت می کردند، اولی میگه: تو چرا از شوهرت طلاق گرفتی؟ دومی میگه: آخه من بهش گفتم 30،000 تومان بده برم آرایشگاه خودم خوشگل کنم، اون 300،000 تومان بهم داد! ◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊ جوک های زن و شوهری ◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊♦◊ زن از شوهرش پرسید: چرا وقتی که من آواز میخوانم، تو از پنجره بیرون را نگاه ...
گزارشی از مراکز بهداشت جنسی
می خواست. اسم شهرام را که می آورد لپ هایش گل می اندازد. لهجه شیرینی دارد که لذت شنیدن را چندبرابر می کند. از همون ماه های اولی که به خانه خودمان رفتیم، متوجه شدم که باردار شدم. مرضیه 35 ساله است و دخترش هفت ساله. رابطه زناشویی من و شهرام بعد تولد دخترم تموم شد؛ دیگه حتی اجازه نمی داد بهش ابراز محبت کنم. بهونه بچه رو می آورد یا می ترسید که دوباره باردار بشم. می پرسم: مگر از وسایل ...
طنز؛ ای نامه که می روی تو روحش
ماهنامه خط خطی - علیرضا کاردار: توی سرویس، یکی از بچه ها با کاغذ آمد کنارم نشست. گفت: یک نامه برای باجناقم می نویسی؟ پرسیدم: رفته سفر، دلت براش تنگش شده؟ گفت: نه بابا، همسایه مونه! . تعجبم را که دید گفت: از بس پیش خانواده زنم خودشیرینی کرده، می خوام سر به تنش نباشه! می خوام یک نامه مودبانه براش بنویسی. گفتم: طبیعتا این جور وقت ها باید بری یک گوشه ای گیرش بیاری یا بزنی اش یا حرف رو به ش ...
نظام بانکداری ایران، استثماری یا اسلامی
...، می گوید یک شرطی بگذاریم. بهش می گویند شرط ضمن عقد. مثل همان مضاربه که من گفتم. آن را می گذارند. کارکردش را نمی توانند به هم بزنند. باید از درون بجوشد. نه اینکه شما یک ساختمانی را درست کنید. بعد بگویید یک نگهبانی کنارش می گذاریم آن را بپاید. باید کارکرد این ساختمان طوری باشد که به نگهبانی احتیاج نداشته باشد. شورای فقهی در کشورهایی درست شده، ولی آن کشورهااجرای سراسری نظام بانکی را نداشته اند ...
90/ تاج برای فوتبال اصفهان چی کار کرد که حالا رئیس فوتبال ایران شده ؟
... - یک زمانی من رفتم دانشگاه هاروارد امتحان بدهم. قرار بود از بین هزار نفر یک نفر را انتخاب کنند. استاد از من سئوال کرد فکر می کنی بتوانی آن یک نفر تو باشی گفتم بله گفت چرا؟ گفتم به هزار دلیل! اول اینکه جوان و پر انرژی هستیم . من هر جا که باشم دوست دارم خدمت کنم و افق بلندی را برای مردم خودم پیش بینی کنم که البته انتخاب هم شدم. زمانی که وارد این فوتبال شدم خدا رحمت کند آقای جباری ...
لو رفتن فیلم رقص استقلالی ها+عکس
زدن فلانی خردادیان باز می دوید می رفت اون سمت. ما بهش می گفتیم چرا اینجور میگن؟ می گفت چون پا به توپ و دریبل زدن های من مثل رقص زیبا و دیدنیه منو با محمد خردادیان مقایسه می کنن. سابقه نداشت تو آبادان بازیکن حریف تشویق بشه ولی این بنده خدا نود دقیقه تشویق شد و دست تکون داد و تعظیم کرد .بعد بازی تازه فهمیدیم ملت رقص طرف رو تو فیلم عقد مسعود قاسمی دیدن و شعار میدن این هم خوشحال هی طول و عرض زمین را می دوید و تعظیم می کرد. ...
فوت و فن های خرید مواد غذایی
خواهند به شما غذا بفروشند، بنابراین سعی می کنند ارزش یک ماده غذایی را بیش از حد واقعی جلوه دهند. از این رو، ممکن است قیمت یک پرس سیب زمینی سرخ کرده به صرفه در اندازه بزرگ به اندازه قیمت یک وعده کوچک باشد. اگر سیب زمینی بزرگ بخرید، مجبورید آن را تا آخر بخورید، بنابراین بهتر است پول خود را صرف یک وعده کوچک تر کرده یا اینکه سفارش تان را با یک دوست تقسیم کنید. توصیه می شود قبل از خوردن، کار تقسیم غذا را ...
نگاه جامع و روشنی به زیر ساخت های درمانی در ایران وجود ندارند
قلبی بنده این بود که تاریخ دان باشم بعد تحت تاثیر راهنمایی خانواده رشته تجربی رو انتخاب کرده که اصلا آن رو دوست نداشتم و در طول تحصیل به آن علاقه مند شدم. در سال کنکور بنا به دلایلی نتوانستم آنطوری که دلم میخواهد درس بخوانم و در نهایت باتوجه به موقعیت جغرافیایی شهرستان مهاباد این شهر رو انتخاب کردم و با رتبه 270 بدون سهیمه توانستم وارد دانشکده پرستاری این دانشگاه شوم. لطفا در ...
گریم متفاوت امیر کربلایی زاده/اولین سکانس نواب صفوی در کیف انگلیسی/تبریک اینستاگرامی سوگل طهماسبی به پدرش
... محسن کیایی در اینستاگرامش نوشت: "ضربه ای که زدم خیلی سنگین بود." بهنام صفوی خواننده موسیقی پاپ نوشت: "بزرگترین بدی زندگی اینه که هیچ وقت اون چیزی رو که می خوای همون لحظه نداریش یه زمانی بهش می رسی که دیگه برات مهم نیست!" دیوید سالینجر حسام نواب صفوی در جدید ترین پست خود در اینستاگرام نوشت: "اولین سکانس من در کیف انگلیسی ساخته سید ضیا الدین ...
کارت بازی مدافع پرسپولیس صادر شد / رضاییان می تواند مقابل تراکتور بازی کند
بیرون نقل قول -20 #9 محمد 2016-09-05 08:36 هنو آماده نیست نقل قول +22 #8 محمد 2016-09-05 08:08 به سلامتی نقل قول -11 #7 محمد علی 2016-09-05 08:03 کارت بازیش صادر شده ولی احتمالا حالا حالاها باید بره رو نیمکت؛ البته ما که دوست داریم دربی باشه البته به جای فرشاد احمد زاده نه ماهینی نقل قول +25 #6 غلامحسین 2016-09-05 ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (304)
...> وقتی تصمیم می گیری یه پروژه رو دونفری انجام بدی 21. یه مریضی هم داشتم زمان مدرسه، میگفتم صبح 5 بیدار میشم میخونم. هیچوقتم نتونستم بلند بشم. 22. یه زمانم رسم بود هرجا میرفتیم مامانا کتلت وکوکو درست میکردن میاوردن. فرقم نداشت پیک نیکه، شهربازیه، کنسرته یا سینما. اصن کتلت یه عضو خانواده بود. 23. رفتم برا استخدام، مدیرعامل گفت کار ما سختترین کار بعد کار تو معدنه. گفتم ...
یکی از فانتزیام اینه که .....
فانتزی زندگیم اینه که یه روز منو بفرستن کره جنوبی فقط 48ساعت بهم وقت بدن تمام چیزایی که توی این چند سال میخواستم از اینترنت دانلود کنم ولی به خاطر سرعت پایین نتونستم رو دانلود کنم برگردم ، به خدا بر می گردم !!! ........... تو این روزا اگه دیدین یه دانشجو نشسته یه نگاه به افق میکنه یه نگاه به گوشیش باز یه نگاه میندازه به افق باز به گوشیش بعد به افق خیره میشه بعد باز به گوشیش نگاه ...
راز صنعتی شدن ایران چه بود؟
افتخار زندگی کنیم. من انگشت به دهان و مبهوت از این همه زیبایی این تازه از فرنگ برگشته بودم که دیدم همه به شدت دست می زنند و با هم زمزمه می کنند. فهمیدم سخنان وزیر جوان تمام شده. همه انتظار داشتند بنده هم چند کلمه بگویم، ولی دهان من قفل شده بود. حاضران یکایک از اتاق بیرون رفتند. من هم بیرون رفتم و در سرسرای جلوی اتاق وزیر گفتم بچه ها این وزیر از آن وزیر ها نیست. او می داند چه می خواهد و چه می گوید و چه ...
