سایر منابع:
سایر خبرها
دوستم پیشنهاد بی شرمانه ای به من داد / من هم به ناچار قبول کردم
خشم به طرفش رفت و گفت: مرد حسابی مگر پول نمی خواهی؟ فردا که دخترت برای خرید عروسی می رود، پول حلقه نامزدی و سایرمخارج را چه کسی باید بدهد؟و... حجت که ازشنیدن حرف های مسعود به خودش آمده بود قول داد که با دیدن نخستین خودرو مدل بالا نقشه را اجرا کند. چند لحظه بعد خودرو پورشه ای به آنها نزدیک شد و حجت با حرکت دست مسعود خودش را به جلو ماشین انداخت. چند باری این کار را به صورت تمرینی انجام داده ...
پسر جوان آبروی دوست دخترش را در فضای مجازی به بازی گرفت
به گزارش سرویس حوادث"جام نیوز" ، زن ایتالیایی 31 ساله ای بعد از مشاهده تصاویر غیراخلاقی خود در اینترنت شوک شده بود به مرگ خودخواسته تن داد. این زن بعد از انتشار عکس های اش به طرز بی رحمانه ای سوژه کاربران اینترنتی شده بود. تصاویر غیراخلاقی این زن در رسانه های اجتماعی مورد سواستفاده قرار گرفت و حتی وی را مورد تمسخر قرار می دادند. حتی ویدئویی از رابطه غیراخلاقی وی با دوست پسر جدیدش نیز در رسانه ها ...
عمل زننده و بسیار زشت پسر جوان با مادرش / پسرم تازه از خارج برگشته بود
مخالفت ما مواجه شد به خاطر طرفداری از آن دختر تبعه خارجی به من فحاشی کرد و به سمت من حمله ور شد. با این حرکات و رفتار پسرم دلم شکست و شروع به گریه کردم باورم نمی شد فرزندی را که با شیره جانم پرورش داده بودم این گونه با بی احترامی، شخصیت مرا زیر پایش بگذارد و به خاطر دختری که 3 بار ازدواج ناموفق را تجربه کرده است مرا این طور در برابر چشمان همسایگان خوار و ذلیل کند. در این میان پدرش نیز که زمین گیر ...
زمانی که همسرم به مسافرت رفت پسر جوان را به خانه ام دعوت کردم / من به او علاقه داشتم
بازجویی از وی ادامه دادند تا اینکه این زن در جلسه بازپرسی که در داسرای جنایی تشکیل شد اعترافاتش را تغییر داد و گفت: من از چهار ماه قبل با جعفر رابطه داشتم و او همیشه از من می خواست از شوهرم جدا شوم تا با هم ازدواج کنیم. جعفر خیلی به من ابراز علاقه می کرد و البته من هم او را دوست داشتم. وقتی شوهرم به سفر رفت جعفر به خانه ما آمد و با هم رابطه برقرار کردیم، اما بعد از آن دچار عذاب وجدان شدم و تصمیم به ...
اعترافات هولناک قاتل ستایش
جنایتش را برای دوستش در مدرسه شرح داد و از او برای معدوم کردن جسد دخترک کمک خواست. دوستش نیز به او پیشنهاد کرد جسد را با اسید بسوزاند. زمانی که دوست امیرحسین برای کمک به دوستش به خانه آنها رفت و با جسد ستایش کوچولو روبه رو شد از ترس فرار کرد و موضوع را برای امام جمعه محل تعریف کرد. مأموران پلیس هم بلافاصله در محل جنایت حاضر شده و امیرحسین را دستگیر کردند، عامل قتل نیز در نخستین ...
مرد کثیف ما را به اتاق خواب همسرش راهنمایی کرد / او پول هم به حسابمان واریزکرد
داستان کثیف پیش برد. متهمان تجاوز به زن شوهردارگفتند که با شوهر این زن توافق کرده بودند در قبال دریافت پول با همسرش رابطه غیر اخلاقی داشته باشند. آنان برای اثبات گفته هایشان به پلیس گفتند که سه مورد رابطه با این زن در اتاق خواب زن و شوهر صورت گرفته است. آنان علاوه بر دادن نشانه هایی برای اثبات گفته هایشان از شرایط اتاق خواب حتی رسید پولهایی که به حساب این مرد واریز کرده اند را به پلیس ...
وقتی به پشت بام رفتم از دیدن وضعیت زن و مردجوان خشکم زد
به گزارش سرویس حوادث"جام نیوز" ، چندوقتی زمان نیاز بود تا مرد 36ساله خانه ای جدید پیدا و اجاره کند. تلاش این پدر که 3 فرزند داشت و قرار بود تا یک ماه دیگر فرزند چهارمش هم به دنیا بیاید، تاآنجا پیش رفت که او توانست پس از کلی چک وچانه زدن با مشاور املاکی ها و صاحب خانه ها که به دنبال گرفتن اجاره های آن چنانی بودند، خانه ای کوچک در سه راه دانش اجاره کند. مرد جوان تمام کارها را انجام داد و ...
رابطه پنهانی تازه عروس با دوست شوهرش
زن جوان می گوید شوهرش به دوستش اعتماد زیادی داشت غافل از اینکه با ورود او به خانه مان من هرروز از شوهرم دور شده و با دوستش رابطه برقرار می کنم. زهرا 23 ساله به پلیس گفت: 17 ساله بودم که با پرویز ازدواج کردم ما همدیگر را دوست داشتیم اما میهمانی های دوست دوران مجردی اش که تقریبا هر شب بود من را از مسیر زندگی جدا کرد کمال با ابراز علاقه اش به من وادارم کرد تا با او ارتباط برقرار کنم و همین باعث شد ...
برای کار چند ماهی به شهر دیگری رفتم / زمانی که برگشتم با واقعیت تلخی روبه رو شدم
خواهر شوهرهایش دست به هر کاری زدند تا میان آن دو را به هم بزنند، اما تیرشان به سنگ خورد. زن جوان عاشق شوهرش بود. تحمل دوری اش را نداشت و وقتی به محل کارش می رفت، روزی چند بار با او تماس می گرفت تا صدایش را بشنود. مرد هم برایش کم نمی گذاشت و با زبان و عمل عشقش را به همسر جوانش ثابت می کرد، اما یک اتفاق شیرازه زندگی شان را از هم پاشید. سمیرا می گوید: همه فامیل می گفتند اگر یک ...
درخواست بی شرمانه یک جوان از زن برادرش / او به من و دختر 18 ساله ام رحم نکرد!
اعتراف کرد اسید را روی من ریخته تا برای همیشه زیبایی ام را بگیرد. صدور حکم متهمان اسیدپاشی سرانجام بعد از مدت ها تحقیق و بررسی، بالاخره حکم دو برادر شوهر زیور از سوی دادگاه کیفری صادر شد. زیور می گوید: یادگار به قصاص محکوم شد چون باعث مرگ دخترم شده بود. اما هنوز حکم همسرش که دراین جنایت دست داشت صادر نشده است. البته یادگار، در دادگاه خیلی تلاش کرد که همسرش را بیگناه نشان دهد. اما ...
قتل به خاطر پارک نامناسب خودرو
...: وقتی دوستم پراید را مقابل مغازه رضا (مقتول) متوقف کرد من در حالی که 2 قبضه کارد و چاقو در دست داشتم پیاده شدم و شیشه های خواربار فروشی او را شکستم. در این هنگام رضا و دوستش که در آن سوی خیابان داخل تعمیرگاه موتورسیکلت نشسته بودند به طرف ما آمدند.من هم با چاقویی که در دست داشتم به سمت آن ها حمله ور شدم و آن ها از داخل تعمیرگاه 2 قطعه فلزی برداشته بودند که من ابتدا 2 ضربه به سینه رضا وارد کردم ...
دخترم کارهای بسیار زشتی انجام می داد / او معتاد و ولگرد بود
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، نهم تیر سال 86 مادر و دختری با حضور در کلانتری فردیس کرج از دختر معتادشان به دلیل سرقت و تهدید به قتل شکایت کردند. زن میانسال به پلیس گفت: دختر 32 ساله ام، 11 سال است که معتاد است. حتی بستری کردن وی در کمپ ترک اعتیاد هم بی نتیجه بود و هر بار از کمپ فرار می کرد. او مدتی است به مصرف شیشه روآورده است. اموال خانه را اعم از برنج و موادغذایی و پول و اثاثیه ...
ازهمسرم طلاق گرفتم / به دنبال مردان هوسران در خیابان پرسه می زدم+ عکس
زندگی می کند و دیگر مرا نمی خواهد. برای بار سوم ازدواج کردم و این بار هم مرد زندگی ام سارق از آب درآمد و بعد از چند سال از او جدا شدم. تاکنون چند بار دستگیر شده ای و چرا بعد از تحمل زندان تصمیم نگرفتی دست از سرقت برداری؟ جا و مکانی نداشتم که در آنجا بمانم و لقمه نانی برای این که شکمم را سیر کند. شاید اگر هوسرانی های شوهر اولم نبود، سرنوشتم چنین تلخ نمی شد و سالم زندگی ...
اقدام بی شرمانه و غیر انسانی دو مرد تهرانی با زن تنها در اتاق خواب +عکس
دیدم ؛ آنها با چاقو مرا تهدید کردند که در صورت ایجاد سر و صدا و درخواست کمک از همسایه ها مرا خواهند کشت و سپس اقدام به بستن دست و پا و دهانم کرده و در وسایل داخل اتاق های خانه شروع به جستجو کردند. این پیرزن در ادامه سخنان خود به مأموران گفت: مدتی بعد این افراد نتوانستند پول و طلای زیادی پیدا کنند و به همین علت بسیار عصبانی شدند، دائما از من محل نگهداری پول و طلاهایم را سؤال می کردند؛ اما ...
نفوذ مویرگی برجام در بین سران جی7 /FATF را برجام 2 خطاب کنید!
! اصلا من هر کجا می برمش می گم برجام 2 صداش کنن! فقط دوستم یک درخواست کوچولو داره و گفته تا وقتی که اینجا ساکنه چند تا از همسایه ها تو این محل نباشن! همین! برسام با شنیدن این حرف سرش سوت کشید و گفت: بفرما ... برجام خان ... هی بگید من دلواپس مَحَلم! من مانع تراشم، دخالت نا بجا می کنم! آخه چرا شما این قدر ساده لوحید ؟ چرا باید یه اجنبی بگه کی تو محل باشه کی نباشه؟! برجام که حسابی ...
گفت و گو با مرده ای که زنده شد/ لحظه های وحشت در سردخانه بیمارستان مراغه
دوستم در خانه تنها بودم / او را به داخل حمام بردم دوستم پیشنهاد بی شرمانه ای به من داد / من هم به ناچار قبول کردم به گزارش سرویس حوادث"جام نیوز" ، شامگاه 30 تیر زنی هراسان با ورود به راهروی بیمارستان شهید بهشتی مراغه از پرستاران برای نجات همسرش کمک خواست. پرستاران کمی آن سوتر مردی را با لباس مشکی دیدند که یک دستش را روی دیوار گذاشته بود و در حالی که صورتش خیس عرق شده بود، با دست ...
درخواست عجیب مرد متقاضی طلاق از قاضی!
زن و مرد میانسال آمده بودند برای جدایی. هر چند نخستین بار نبود که دادخواست طلاق توافقی داده بودند. چرا که آنها پنج سال پیش نیز در یک روز پاییزی از هم جدا شده و پس از چهار سال جدایی دوباره به خانه مشترک بازگشته بودند. به گزارش ایران همین که وارد شعبه 268 دادگاه خانواده مجتمع قضایی ونک شدند، قاضی حسن عموزادی ؛ رئیس دادگاه احساس کرد آنها را قبلاً دیده است. با چند پرسش و پاسخ ساده هم معلوم ...
یک بازیگر در رودخانه غرق شد و از دنیا رفت
غرق شد. درحالی که دومینگو مونتگر اسیر امواج رودخانه شده بود و بازیگر زن مقابل او برای درخواست کمک فریاد می زد، محلی ها تصور می کردند، این اتفاق هم بخشی از صحنه های فیلمبرداری است. آنتونیو فرانسیسکو، رئیس پلیس منطقه گفته است آنها تصور می کردند بخش امن رودخانه را برای شنا انتخاب کرده اند، ولی آنجا یکی از خطرناک ترین مناطق برای شنا است و محلی ها از شنا کردن در آن قسمت پرهیز می کنند . جسد این هنرپیشه برزیلی حدود چهار ساعت بعد و تقریاً 30 متر دورتر از جایی که غرق شده بود، پیدا شد. ...
اعترافاتی "تکان دهنده" از قاتل ستایش کوچولو
.... به پایین آمدم و او را به آشپزخانه بردم و گلویش را بریدم. قاضی: چند ضربه به او زدی؟ امیرحسین: خرخره اش را دو بار بریدم. قاضی: بعد چه کردی؟ امیرحسین: توهم مشروب که از بین رفت به دوست دخترم زنگ زدم و با او صحبت کردم. صبح فردا به مدرسه رفتم و موضوع را به دوستم گفتم. او گفت اسید بریز روی جسد. اسید گرفتم و روی جسد ریختم. برای این که بوی اسید پخش نشود، روی ...
روی وصیت نامه اش می نوشت باطل شد، از شهادت خبری نیست
نگذاری برود . به غیر از مادرش بعضی دیگر از افراد فامیل هم می گفتند باید جلویش را بگیری تا به جبهه نرود. وقتی به حسن ماجرا را گفتم که بعضی فکر می کنند من عاشقت نیستم که می گذارم به جبهه بروی، گفت چون تو من را برای خودم می خواهی و می دانی بالاترین سعادتی که می تواند نصیبم شود شهادت است، با من همراهی می کنی . این حر فهایش مرا آرام می کرد. من او را دوست داشتم و او هم من را. بعضی اوقات دوست ...
بخشش دو قاتل پس از 9 سال انتظار
این زن خودش را تسلیم پلیس کرد و گفت که مادرش را کشته است. بنابراین او بلافاصله تحت بازجویی قرار گرفت و به ماموران گفت: 9 سال پیش پدر و مادرم از هم جدا شدند. چون پدرم اعتیاد داشت مادرم دیگر نتوانست در کنار او زندگی کند. من هم تنها فرزند خانواده بودم برای همین برای زندگی به چالوس رفتم. اما در آن مدتی که مادرم تنها زندگی می کرد رفتارهای بد و مرموزی داشت. چندین بار به او تذکر دادم ولی بی ...
جزئیات جلسه محاکمه قاتل "ستایش"
لحظه بریدن سر یادم هست اما اگر مصرف مشروب نبود، هیچ کدام از این اتفاقات نمی افتاد. من مست بودم. هنوز کلام متهم در زبانش خشک نشده بود که مادر ستایش به سختی وارد جلسه شد و با انگشت اشاره قاتل را نشان داد و با صدای بلند گفت: برای چه این را (متهم را) زنده نگه داشته اید؟ همسرش او را در آغوش گرفت اما زن، توان حضور در جلسه را نداشت و بار دیگر بیرون رفت. همزمان، پدر و مادر متهم نیز وارد جلسه ...
حدس بزنید پول دار ترین زن ایران چه ماشینی سوار می شود!!!
کردی مردم که بیهوده از این حرف ها نمی زنند و حتی حالت برخورد هم پیش آمد. یعنی با کسی دعوایتان هم شد؟ بله یک نفر اصلا با من قطع رابطه کرد. پس اعلام این فهرست برایتان دردسرساز هم شد؟ بله- فکر می کنم در مجموع از این قصه دوستانم خوشحال و دشمنانم ناراحت شدند. چون اگر کسی واقعا دوست من بود درست یا غلط باید از شنیدن چنین خبری خوشحال می شد، برای خودم هم دستاورد ...
قبول ندارم که این ساز مردانه است
نوازنده کوبه ای در گروه ها هست و من خیلی خوشحالم این قضیه دیده شد و اینقدر استقبال از آن می شود. این نوازنده دلایل کم بودن نوازندگان کوبه ای خانم را اینگونه عنوان کرد: این ساز نیازمند قدرت بدنی بالایی است،مثلا من هنرجوهایی داشتم که آموزش این ساز را شروع کردن و بعد متوجه شدند که توانش را ندارند.البته من دوست ندارم که گفته شود این ساز مردانه است. وی ادامه داد:من وقتی دف را شروع ...
دوست ندارم شبیه بقیه باشم
لازم بوده را گفته ام و مواردی را که نگفته ام نخواستم که بگویم و سایرین نباید بخواهند اما تعداد محدودی به خودشان این اجازه را می دهند که راجع به همه امور اظهارنظر کنند. البته الحمدلله تا به حال فضای صفحه من محترمانه بوده و درخواست ها، بد بیان نشده اما من دوست نداشتم و می دانم که وقتی در آن فضا فعالیت می کنم یعنی این اجازه را داده ام و زمانی که عکس خواهرم را می گذارم، توقع دارند عکس برادرم، پدرم و ...
موفقیت بیشتر در زندگی با تقویت روابط زن و شوهر
آسیب پذیر جلوه داده اید. اگر چه درخواست کمک، کاری نسبتا آسان به نظر می رسد، اما قضیه وقتی دشوارتر می شود که کمک شخصی می خواهید. آدم هایی که به دنبال ازدواج موفقی هستند، کمک می خواهند، هم به این خاطر که به کمک نیاز دارند و هم به این خاطر که می دانند طرف مقابل شان در عوض چیزهایی زیادی به دست خواهد آورد، مانند احترام به خود و اعتماد به نفس و ارزش گذاری به خود. آنها می فهمند که ...
تغییر ارزش ها زمینه اصلی بروز طلاق است / چهارمین مراجعات حقوقی کشور برای طلاق توافقی است
. تمام پرونده های طلاق دردناک هستند اما شما پرونده طلاقی داشتید که ذهن و روح شما را تا مدتها درگیر خودش کند؟ – بله، در مورد طلاق دوستم به جهت اینکه ایشان را از دوران دبیرستان می شناسم از تهمت های مکرر و بی اساس همسرش به وی و به علت اینکه دوستم شغلی نداشت و خانواده ایشان نیز تمکن مالی کافی برای پرداخت مخارج او و فرزندش را نداشتند، به شدت متأثر شدم. البته بیماری شخصیتی همسرش در ...
قاتل ستایش: سیاه مست بودم
خورد و مست می شود، دو نوع فاز می گیرد. یک فاز مثبت و یک فاز منفی. به آن فاز منفی سیاه مست می گویند. آن روز هم من سیاه مست شده بودم و حال بدی داشتم. چون حال روحی خوبی نداشتم، برای همین مشروب خوردم. آن روز شنیده بودم که برای دختر مورد علاقه ام خواستگار آمده است. برای همین 4 لیوان مشروب خوردم، اما خیلی حالم بد شد. دچار توهمات شدم. همان موقع دیدم که ستایش در حیاط مان درحال بازی است. او را به بهانه نشان ...
وقتی لوازم التحریر ایرانی در بازار تهران نایاب است/ محصولات خارجی هم در ایران چاپ می شوند!
؟ زن می گوید “ما که حریفش نمی شویم ولی شما که فرزندتان را نیاورده اید برایش طرح ایرانی بخرید. البته همه اینها تقصیر خودم است، خودم برایش سی دی کارتونی اش را خریدم و الان حریفش نمی شوم.” حرف های دختر هم شنیدنی است؛ می گوید: “خب السا مگر چه ایرادی دارد؟ من خیلی دوستش دارم. خیلی قشنگ تر از شکرستان و جناب خان است.” یکی از فروشنده ها که حرف هایمان را می شنود، می گوید: “دوست عزیز شما ...
غولی که در کوزه بود
زمین افتاد. آن گاه جوان نزد او رفت و با عصا او را کشت. حال دیگر جوان از قید و بند رسته بود. به طرف درخت بلوطی رفت و در زیر آن خوابید. چندی بعد کالسکه ی زرینی به تاخت نزد او آمد. از درون کالسکه شاهزاده خانمی خارج شد و از جوان درخواست نمود که همراه او برود. جوان سوار کالسکه شد. هر دو در هوا مانند باد پرواز کردند. در راه شاهزاده خانم این طور حکایت کرد: - پدرم را که حاکم بود شیطان ...