سایر منابع:
سایر خبرها
جوانی که کیف سه میلیارد تومانی را به صاحبش بازگرداند+عکس
ی کرمانشاه منتقل شدم. هر روز صبح زود بعد از خواندن نماز صبح از شهرستان صحنه به کرمانشاه می روم و حدود یک ساعت طول می کشد که به پادگان برسم. وظیفه ما در تیپ 35 واکنش سریع در برابر ناامنی های احتمالی در غرب کشور است و برای امنیت کشور از جان خود نیز می گذریم.گروهبان فرهادی ماجرای آن روز را این گونه توصیف می کند: یکشنبه هفته گذشته، طبق معمول هر روز، گرگ و میش صبح برای رفتن به پادگان از خانه بیرون آمدم ...
مصاحبه خواندنی بیلد با الکساندر نوری
.... از حمایت های خانواده ام تشکر می کنم. من یک پسر 9 ساله و یک دختر 6 ساله دارم. پسرم درک بهتری از فوتبال دارد و در مدرسه درباره این رشته و کار پدرش حرف می زند. غذاهای ایرانی را دوست دارم او در ادامه علاقه اش به غذا پختن را مطرح کرده است: من آشپزی کردن را بلد هستم اما همیشه غذاهای خوبی درست نمی کنم. همیشه عاشق غذاهای ایرانی بودم و وقتی پدرم برایمان درست می کرد، لذت می بردم ...
روایت علامه مصباح از شهید مدافع حرم دهه هفتادی/خودش را برای شرکت در دوره ارشد فیلمسازی آماده می کرد/پیام ...
مادر شهید کریمیان می گوید: رقیه تیرگر هستم متولد 1341، همسر سردار شهید پرویز ملائیان که بعد از شهادت همسرم با حاج ولی الله کریمیان که فردی متدین و از یک خانواده انقلابی بودند، ازدواج کردم. من چهار فرزند به نام های علی، زینب، محمدامین و فاطمه زهرا دارم که محمدامین فرزند سوم من بود. محمدامین وقتی پنج ساله بود به کلاس قرآن می رفت و به حفظ قرآن می پرداخت، از دوم ابتدایی ...
تغییر جنسیت در شبکه اجتماعی برای دستگیری سارق
پس از آشنایی در ملاقات های بعدی خودش برود. پسر عمویم تلفن همراهش را به من داد و من طبق قراری که با هم گذاشته بودند، سر قرار حاضر شدم. در حالی که منتظر شهلا بودم، ناگهان سه مرد جوان به سراغم آمدند و خودشان را مأمور پلیس معرفی کردند و گفتند از طرف شهلا آمده اند و مرا به جرم مزاحمت دستگیر کردند. با التماس و گریه خواستم رهایم کنند، اما آنها برای آزادی ام پول خواستند به همین دلیل با خانواده ام تماس ...
داستان شماره 167 دزد مال و عقیده کسی نشویم!
.... من روزی صد هزار مرتبه خدا را شکر می کنم که از سن کودکی سعی می کردم به مسجد بروم و درست زندگی کنم. شش ساله بودم که پدرم فوت کرد . مادر خدابیامرزم مجددا ازدواج کرد و ناپدری ام مرا نمی خواست. چهار سال بعد ، یعنی وقتی 10 ساله بودم از شهرستان خودمان راهی تهران شدم. از همان موقع خیلی محکم به کار چسبیدم. همیشه آرزو می کردم شرایطی جور شود تا بتوانم درس هم ...
دلایل بدنامی دختر امیرکبیر در تاریخ /عکس
بعد از زحمت زیاد و بی خواب ماندن همه٬ یک نفر کنیز برای خانه زادی قبله عالم روحنا فداه زاییدند. این تنها سند تولد دختری است که تا مدت ها کسی نمی داند نامش چیست و حتی در چه تاریخی این نامه نگاشته شده است اما قرائن موجود و رابطه امیر با شاه نشان می دهد که باید حدود سال 1265 یا 1266 یعنی اولین سال و شاید هم سال دوم سلطنت ناصرالدین باشد. باز از خلال نامه های امیرکبیر است که متوجه می شویم ...
توکلی: با فساد مبارزه نکنیم، جمهوری اسلامی را ساقط می کند/ رفاقتم با قالیباف مانع از اظهارنظرم درباره او ...
نداشته است. س: چند فرزند دارید؟ توکلی: 7 فرزند، 5 پسر، 2 دختر. س: چه میزان دور هم هستید، همه در یک خانه به سر می برید؟ توکلی: من بعد از این که از زندان آزاد شدم تا زمانی که خانه دار شدم 16 بار اثاث کشی کردم، یعنی به طور متوسط هر 11 ماه یک بار، تا این که در سال 71 خانه دار شدم، خلاصه بچه ها هر چه پول داشتند گذاشتند و همه به یک ساختمان آمدند، به دختر ها نصف به پسر ها ...
همسر شهید که فرزندی چهارساله از او به یادگار دارد، ماجرای عجیبی را که از همرزمان شهید شنیده بود تعریف می ...
این کار را نکنید بعد وقتی از منبر پایین می آیم خودم این کارها را انجام ندهم. می گفتم الان پسرمان حسین کوچک است و دوست دارم شما در خانه کنارش باشید. می خواهم همیشه شما را ببیند و شما را الگوی خودش قرار دهد و شبیه شما شود. اما شهید می گفت من الگوی خوبی برای حسین نیستم و حسین الگویش باید امام زمان(عج) و امام حسین(ع) باشد نه من. پسرم الان نزدیک به چهار سال دارد. به هرحال مخالفت کردم و گفتم الان برای ...
مرادی: محرومیتم قشنگ ترین اتفاق زندگی ام بود/ در فوتبال طرفدار ذوب آهن هستم/ مدال المپیک لندن بزرگترین ...
خوب بود. کوروش باقری اخلاق خاص خودش را داشت و حتی یک بار نیز من را خط زد و این نظرش بود و من نیز آن زمان به خانه رفتم و در سال 2011 در جام باشگاه های آسیا بیشتر از مسابقات جهانی بالای سر بردم. پس از آن پیش خودم گفتم خیلی بد شده است و کاش در مسابقات جهانی حاضر می شدم و مدال می گرفتم اما به هر شکل هر کاری مصلحتی در پشتش قرار دارد. قهرمان المپیک ریو 2016 در خصوص اینکه چه زمانی به فکر ازدواج ...
مجید انتظامی: موسیقی فیلم هایم را از رزمندگان دارم
می کردند داشتم. برای همین ترجیح می دادم آن نوع فیلم ها را بیشتر کار کنم. البته نمی خواهم این شبهه بوجود بیاید که به نوعی من برای بزرگ کردن خودم، به آنها نزدیک می شوم و یا اسم آنها را می آورم. اصلاً این طور نیست. من واقعاً این فرم کار را دوست داشتم و به رزمندگان ارادت داشتم چرا که به این مملکت حمله شده بود و قسمتی از خاک ایران را گرفته بودند و یک عده جوان از خودگذشته، رفتند که این خاک ...
کاری نکنند نقاش برود راننده تاکسی بشود
آدم هستند حالا یکی تهران زندگی می کند یکی اهواز. از نظر شما کدام یک از تابلوهایتان موفق تر از سایر آثارتان بوده است؟ چرا؟ همه شان را دوست دارم واقعاً ولی کاری که برای حضرت علی اکبر دارم را خیلی وقت گذاشتم برایش و احساسش خوب درآمده. تمام تلاشم را کردم هر چه بلدم روی آن اجرا کنم. آیا نظر مخاطبین تان با شما یکی است؟ خیلی عادی است آدم های مختلف با کارهای ...
دعایی که رهبر انقلاب کرد
خودروی ژیانم شدم و به طرف خانه ایشان حرکت کردم. پنج دقیقه بعد، جلوی خانه حاجی بودم. یک ماشین تویوتا هم داشتم که آن شب در محل کار مانده بود. همیشه حاجی را با آن خودرو آن طرف و آن طرف می بردم. ولی آن روز چون حاج حسین عجله داشت دیگر نرفتم به محل کار تا تویوتا را بیاورم. البته، خودم خجالت می کشیدم حاجی را با ژیان این طرف و آن طرف ببرم. حاج حسین با لباس کامل نظامی، مثل همیشه، تمیز و ...
تبعیض ها؛ سد راه قهرمانان پارالمپیک
، من مشکلی از نظر امکانات و مربی نداشتم و پس از این که موفق شدم در ترکیب اصلی تیم ملی قرار بگیرم، کار را برای کسب مدال در پارالمپیک دنبال کردم. بازی من هم یک روز قبل از روز پایانی پارالمپیک بود که این شرایط خیلی استرس زا بود؛ چرا که امیدهای طلای ایران همگی حذف شده بودند. مردم هم پس از کسب نشان برنز می گفتند که حردانی چرا مدال طلا نگرفت، در حالی که آن ها اطلاعی از تغییر رشته من نداشتند. به هر حال ...
واکنش علم الهدی به برگزاری کنسرت در قم/ انتقاد تند رمضان زاده از وزیر آموزش پرورش/ راهکار عارف برای دو ...
...> سخنگوی دولت اصلاحات دز صفحه اینیستاگرام خود نوشت: آقای فانی دو روز ماندن در مقام ارزش فدا کردن اصول و حقوق مردم را ندارد لذت مقام آقای فانی وزیر فعلی آموزش و پرورش را از سال 56 می شناسم. ما دانش آموز بودیم و ایشان دانشجو. برای دانش آموزان جنوب شهر کلاس فوق العاده ریاضی گذاشته بودند و من هم شرکت میکردم. انصافا مسلط بودند. مذهبی بودند و سیاسی هم. برای ما الگو شده بودند و ما با افتخار در کلاس ایشان ...
خدا،حسین را با کلی نذر و نیاز به ما داد /پسرم می گفت من لیاقت شهادت را ندارم
آب کارون تمام زندگیمان را آب گرفته بود مجبور شدیم به اهواز برگردیم ،شهید سال 1360 به همراه برادرش به جبهه رفت،مادر اشکی از چشمانش جاری شد. برادر شهید با بیان اینکه ورود ما به جنگ از عملیات های چریکی و مرز چذابه و بستان شروع شد ادامه داد :بیشتر شب ها من و حسین در خانه نبودیم و انجام بعضی عملیات ها را بر عهده داشتیم ،حسین در جنگ وظیفه آماد و پشتیبانی را بر عهده داشت که اهم فعالیت ها در ...
جریان دوم خرداد شریعت را شُل می گرفت و سکولاریسم را تبلیغ می کرد/ تفکر علی لاریجانی عوض نشده/ توجیه ...
سال 71 خانه دار شدم، خلاصه بچه ها هر چه پول داشتند گذاشتند و همه به یک ساختمان آمدند، به دختر ها نصف به پسر ها یک دادم؛ بعضی از آن ها که فرزند شلوغ داشتند یا کار شان طوری بود که نمی توانستند در یک ساختمان باشند مثل کار زهیر که نویسنده است و معلم و یک اتاق کتاب دارد، خانه ای در همسایگی اجاره کردند اطراف ما هستند، محمد یک خیابان پائین تر است؛ زهرا آن طرف تر است اما همه دور هم هستند. س ...
"زن"؛ از دوشیزه مکرمه تا مرحومه مغفوره
بیست روزنامه معتبر چاپ می کنند. من همسری مهربان و مادری فداکار هستم، وقتی شوهرم برای اثبات وفاداری اش البته تا چهلم آگهی وفات مرا در صفحه اول پرتیراژترین روزنامه شهر به چاپ می رساند. من زوجه هستم، وقتی شوهرم پس از چهار سال و دو ماه و سه روز به حکم قاضی دادگاه خانواده قبول می کند به من و دختر شش ساله ام ماهانه بیست وپنج هزار تومان بدهد... یادداشت همین طور جلو می رفت و از وجه تسمیه خوشگله ، مجید ...
از نذرشدگان راه بی بی زهرا(س) تا مقابله با ساواک برای ادامه راه اهل بیت(ع) در فاطمیه اهواز
. یکی از خانه هایی که مراسم را در آن برگزار می کردیم منزل آقای هلاکویی شهردار قدیمی اهواز بود. فاطمیه به قوه الهی و برکات امام حسین(ع) شکل گرفت. من از سال 1353 به هیئت ملحق شدم. قبل از من آقایان دیگری در هیئت بودند که پایه گذار بودند. از سال 60 هم به این مکان فعلی نقل مکان کردیم. رادمرد گفت: در زمان شاه آن چنان آزادی نبود که راحت بتوانیم عزاداری کنیم اما ما نذر این راه شده ایم. چه شاه ...
با یکی از دوستان پدرم ارتباط پنهانی داشتم/ مادرم تمام ماجرا را فهمید
مقابلم نشسته، پس حضور دارد و به قول خودش دختران و پسران زیادی مثل خودش را می شناسد که در کوچه پس کوچه های این شهر زندگی می کنند و شبیه او هستند. ماموران کلانتری39 مشهد در پیگیری پرونده سرقت های خیابانی، او را شناسایی و در خانه مجردی دوستش دستگیر می کنند. این دختر با زن معتاد 24ساله دیگری هم خانه می شود و آن ها برای رسیدن به مواد، دست به سرقت می زدند. سمانه خسته تر از آن است که ...
هیچ جا برای من کربلا نمی شود
کند و دل به دل نوحه خوانی می دهد که مرثیه امام حسین(ع) را می خواند. چین و چروک روی صورت و دست های پیرزن حکایت از سختی هایی دارد که در 70سال عمرش کشیده است. زن روستایی و ساده ای که سال های عمرش را در روستایی دورافتاده و کوچک در شهرستان استهبان استان فارس گذرانده است. می گوید: از همان روز های اول زندگی ام متوجه شدم که شوهرم دردی دارد که درمان ندارد. همسرم 4 ماه قبل عمرش را به شما داد و در ...
شهید همدانی در جنگ خستگی نمی شناخت /سردار با نیروهای بسیجی فتنه 88 را خنثی کرد/حاج حسین 24 ساعته داعش را ...
جانبازی مجبور به خروج از سپاه شدم این فضا ادامه داشت. بعد از آن نیز این ارتباط به صورت عمیق تر تا پایان عمر شریفشان ادامه یافت. * شما سال های بسیاری توفیق هم نشینی و رفاقت با سردار همدانی را داشتید درباره ویژگی های شخصیتی ایشان بگوئید؟ مظاهری: معرفی و تشریح ابعاد شخصیتی این شهید بزرگوار در چند ساعت مقدور نیست اما همان طور که می دانید شهدا هر کدام ویژگی ها و خصوصیاتی داشتند که ...
پسرم بی تاب شهادت بود/ کمین اشرار حجت را ربود
خبرنگار پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : به تعبیر خودش دلتنگی یکی از ستون های اصلی خانواده 8 نفره شان است که حالا با نبود حجت شده 7 نفره. می گوید ابوالفضل برادر کوچکتر حجت بیشتر از قبل با خودش خلوت می کند و تنهایی اش را با حضور در کنار قبر یگانه برادرش پر می کند، این روزها سکوت است که مهمان خانه بی حجت شان شده، می گوید با خاطرات پسرش خلوت می کند پسرم بی تاب شهادت بود . یاد خاطراتِ ...
مرد نقاش ارتباط زن شوهردار با یک مرد غریبه را فهیمد و ندانسته سناریو یک جنایت را نوشت
روز نو : مردگفت: به خاطر ارتباط با زن جوان و پیامک هایی که از یک شماره تلفن ناشناس برایم ارسال می شد تصمیم به قتل همسر او گرفتم!! متهم این پرونده جنایی در اولین جلسه بازپرسی زوایای پنهان این پرونده جنایی را افشا کرد و با دروغ خواندن اظهارات قبلی خود به قاضی سید جواد حسینی گفت: من در یک شرکت حمل و نقل هوایی در تهران کار می کنم و از طریق یک تماس تلفنی با زن 28 ساله ای که ساکن مشهد ...
با دختر بچه ها ازدواج کنید و پاداش بگیرید+ تصاویر
به من حرفی زد که دنیا روی سرم خراب شد پسر افغان در پارک مزاحمم شد / بعد ازآن روز من هم پیام های عاشقانه برایش می فرستادم تصاویری دردناک از شکنجه حیوان زبان بسته به دست 4 مرد بی رحم دوستان همسرم آزار واذیتم کردند / همسرم بی غیرتم در اتاق بود وبه فریادهای من اهمیتی نمی داد زمانی که همسایه ها به اتاق زن جوان رفتند با صحنه عجیبی رو به رو شدند / به خاطر فقر این کار را انجام دادم همسرم با مردان غریبه در ارتباط بود / روزی رفتاری از او دیدم که نتوانستم تحمل کنم با یکی از دوستان پدرم ارتباط پنهانی داشتم / مادرم تمام ماجرا را فهمید حادثه ناگوار برای نماینده مجلس +عکس ...
ماجرای پیرمردی که با دختر جوان آشنا شده بود /یک روز سحر به خانه ام آمد
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز " ، چندی قبل مردی در تماس با پلیس از سرقت گاوصندوق خانه اش خبر داد. او به ماموران گفت: چند ماه قبل با دختر جوانی به نام سحر آشنا شدم و می خواستم از او خواستگاری کنم. یک روز که دختر جوان به خانه ام آمده بود، به من آبمیوه داد که با خوردن آن بیهوش شدم. وقتی به هوش آمدم، متوجه سرقت گاوصندوق و مقداری پول از خانه ام شدم. پس از این شکایت تحقیقات در ...
برخوردهای مدیر کارخانه با من تغییر کرده بود / روزی او به من حرفی زد که دنیا روی سرم خراب شد
، وقتی آنها می دیدم که سوار ماشین می شدند و به خوشگذرانی می پرداختند و من باید با سرویس دانشگاه به خانه برمی گشتم اشک درون چشمانم جمع می شد. تا اینکه پسری بهم پیشنهاد دوستی داد. شهرزاد پسری خوش تیپ وخوش قیافه بود وقتی با هم دوست شدیم قضیه برعکس شد و دوستانم به من حسادت می کردند ومی خواستند رابطه من و شهرزاد بهم بخورد تا اینکه شهرزاد بهم پیشنهاد ازدواج داد و من بدون اینکه تعقلی کنم برای ...
پسر افغان در پارک مزاحمم شد / بعد ازآن روز من هم پیام های عاشقانه برایش می فرستادم
گوشی موبایل سرقتی هستم جواب پیام هایم راداد. پسر جوان ادامه داد: در مدت چند روز با مرد افغان دوست شدم و پس از چرب زبانی هایم خواستم تا برای دیدن هم به پارک نزدیک خانه مان بیاید. وی ادامه داد: این ماجرا را به 2 تن از دوستانم اطلاع دادم تا آنها برای کمک با من به پارک بیایند و از قبل صدای بیسیم را روی گوشی موبایلم ضبط کردم و در محل قرار منتظر ماندم. شهاب گفت: وقتی پسر ...
زمانی که همسایه ها به اتاق زن جوان رفتند با صحنه عجیبی رو به رو شدند / به خاطر فقر این کار را انجام دادم
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز " ، مأموران پلیس منطقه ریپورچتیسگر در شمال هند در پی اعتراض همسایگان این زن به خاطر انتشار بوی تعفن که از خانه اش به مشام می رسید جست وجوهای خود را آغاز کرده و سرانجام با بقایای جسد و استخوان های مرد خانه در کف یکی از اتاق های خانه شان روبه رو شدند . بدین ترتیب پلیس، مانپریت 40 ساله را به عنوان مظنون به قتل شوهرش بازداشت کرد. اما این زن ادعا می کند ...
دوست قدیمی ام با رفتارهای بی شرمانه اش همسر و شوهر خواهرم را فریب داد
به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا، در آن لحظه با خوشحالی اسمش را صدا زدم و گفتم: نیلوفر تو کجا این جا کجا؟ بعد از حدود15- 14 سال که از همدیگر دور افتاده بودیم امروز با هم روبه رو شده ایم و باید جشن بگیریم. زن جوان در دایره اجتماعی کلانتری سناباد مشهد افزود: آن روز پس از گفت وگویی کوتاه و مرور سریع خاطرات شیرین دوران دبیرستان با اشتیاق شماره تلفن خانه و همراهم را به دوستم ...
کار زشت معلم ورامینی با شاگرد نوجوانش / او را به باغی دراطراف تهران بردم
...> ایران 110 کار زشت معلم ورامینی با شاگرد نوجوانش / او را به باغی دراطراف تهران بردم زمانی که بیدار شدم از دیدن وضعیتم در اتاق خواب شوکه شدم برخوردهای مدیر کارخانه با من تغییر کرده بود / روزی او به من حرفی زد که دنیا روی سرم خراب شد پسر افغان در پارک مزاحمم شد / بعد ازآن روز من هم پیام های عاشقانه برایش می فرستادم تصاویری دردناک از شکنجه حیوان زبان بسته به دست 4 مرد بی رحم دوستان ...