سایر منابع:
سایر خبرها
دوستان همسرم آزار واذیتم کردند / همسرم بی غیرتم در اتاق بود وبه فریادهای من اهمیتی نمی داد
انداخته و سعی کرد که مرا به سوی خودش بکشد. ولی من به شدّت خود را کنار کشیده و با جدّیت با فریادی تمام به او گفتم:" به راستی تو هیچ شرم ندشته و از خدا نمی ترسی! من به مانند خواهرتو هستم! به راستی نمک به حرام، از اعمال پلید خود خجالت نمی کشی!" درآن هنگام من هرآنچه در دستم بود، از شدّت عصبانیّت با شدت به زمین زده و خواستم برای طلب یاری به نزدهمسر همیشه خمارم بروم و او را در جریان ماجرا قرار ...
ماجرای #نه_به_تحریم_ورزش_زنان_ایران چه بود؟
...، بلکه همچنان با رویکرد حضور هرچه بیشتر زنان ایرانی در عرصه های بین المللی و برجسته شدن موفقیت های ملی آنها در همه جای دنیا، اصرار دارند این شرایط ادامه پیدا کند و به دلایلی از این دست، زنان ایرانی از عرصه های مهم و اثرگذار عمومی و جهانی محروم نشوند. در این راستا در شبکه های مجازی و برخی رسانه ها حرف و سخن زیاد زده شد و بسیاری از فعالان این حوزه تحلیل ها و توجیهات و نظرات مختلفی دادند. ...
مدرسه ای که سرپناه کودکان شد
ورزش و هم به عنوان حیاط مدرسه از آن استفاده می کنند. وقتی وارد پارک هرندی می شوم، در گوشه و کنار پارک قدم به قدم زنان و مردان معتاد به چشم می خورند که یا در حال چرت زدن روی نیمکت ها یا در حال مصرف مواد و تزریق هستند، به میدان دید بچه ها که می رسم، عده ای از دور برایم دست تکان می دهند. نرسیده به مدرسه، جان بی بی نفس زنان جلویم سبز می شود و بریده بریده می گوید: عمو! عمو! یه چیزی بگم ...
چادری که تمام زندگی یک خانواده شد
را تنها بگذارد و برود، تکلیفم چه می شود این روزها در گرگان بستری است، منزل پدرم، چون من اهل آنجا هستم و اگر مدرسه و درس بچه ها و همچنین کار رو زندگی مان درشاهرود نبود، امروز به آنجا می رفتم اما اینجا ریشه خانواده من دوانیده شده، کجا بگذارم و بروم؟ فرزندانم اینجا درس می خوانند نمی توانم به این راحتی بروم. خان چهارم مسئولان در خواب از او می پرسم مسئولان شهرستانی تا کنون برایت ...
دروازه بان سابق سرخ ها: گفتند رفت پرسپولیس از تیم ملی خطش بزنید!
شما دروازه بان شماره یک تیم ملی هستی. * خب بعد چه شد که شماره یک تیم ملی به طور کل کنار گذاشته شد؟ - خب همان طور که گفتم، در اتریش بودیم که پیشنهاد پرسپولیس به من رسید. چون این تیم را دوست داشتم و دارم دیگر به چیزی فکر نکردم. چون دورۀ قبل هم با یک حرکت ناجوانمردانه از پرسپولیس رفته بودم و الان نمی خواهم در آن خصوص صحبت کنم. این سوال برای خودم و خیلی های دیگر بود که من چرا به ...
مانند مَرد، حق خودش را گرفت و رفت...
نمی کشد. تو، هنوز برای جنگیدن کوچکی! خیلی کوچک. دوست ندارم لحظه پرواز سرخت را به تماشا نشینم. آرام بگیر، عزیزم! نمی دانم چرا دیگر تکان هایم آرامت نمی کند؟! گریه نکن، غنچه شش ماهه من! مبادا صدای گریه ات را بشنوند و تو را از من جدا کنند! نمی دانم این همه شتاب برای چیست؟ چه می بینی که این طور عاشقانه سر از پا نمی شناسی و به شوق وصال بی تاب شده ای؟ آیا از من ...
تبلیغ نهضت در پایگاه سنتی خاندان علم
که در منزل آقای سادسی و حسینیه راغبی ایراد کرده بود، مطرح کرد: آیا شما این حرف ها را بر منبر زده اید؟ اشاره کرد به بعضی حرف ها که زده بودم، از جمله دعوت مردم به شورش و قیام. انکار کردم. گفت: پس در منبر چه حرف هایی زده اید؟ گفتم: درباره مدرسه فیضیه و فجایعی که در آنجا اتفاق افتاد صحبت کردم، چون طلبه و مسلمانم. از فجایعی که در مدرسه فیضیه گذشت سخت متأثرم. خواستم مردم نیز بدانند بر سر طلبه ها چه آمده ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (163)
.... کاش به جای برداشتن تحریما شنبه هارو برمیداشتن. 2. من از عمر خیام تعجب می کنم که چه طور با اون جهان بینی و درایت، شنبه رو در تقویم جلالی گنجوند. 3. کشف کردم دلیل اینکه بدون عینک قیافم بهتره این نیست که عینک بهم نمیاد، اینه که بدون عینک خودمو واضح نمی بینم. 4. مطمئنم شهریار بعد گفتن "تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم" چندبار سرش رو کوبیده به دیوار و بعد با صورت ...
ترک غیبت موجب حصول تقوا و رحمت رحیمه الهی می شود
همین جهت با اعمال و عبادات مقایسه می شود. رسول گرامی می فرماید ترک غیبت در ارزیابی الهی ارزشمندتر و دوست داشتنی تر از ده هزار رکعت نماز استحبابی است. آیا ترک غیبت در همه عمر مدنظر است؟ ظاهرا نباید این طور باشد؛ چون اطلاق دارد. اگر موقعیت، موقعیت غیبت است؛ شما مطلبی راجع به کسی می دانید؛ محفلی هم هست؛ نشسته اید دارید با هم گپ می زنید؛ به ذهنتان می رسد که چیزی راجع به کسی بگویید که غیبت به ...
نخبگان دینی و بحران های اجتماعی
خوری تا به امروز حرام بوده من از امروز می گویم حلال است. فقط عرق خوری نیست، ظلم بدتر از آن است. حافظ می گفت: در میخانه ببستند خدایا مپسند / که در خانه تزویر و ریا بگشایند این فقط حرف حافظ نیست، روایت داریم از امام باقر علیه السلام که شاه کلید همه زشتی ها شراب خواری است. بعد اضافه می کنند: و الکذب شر من الشراب یعنی دروغگویی از عرق خوری بدتر است. حالا ما در جامعه می بینیم بعد از انقلاب در تمام مشروب ...
ده سال زندگی در زندان دومیلیون نفری
وضعیت زندگی در غزه، نوبت به خودِ ازبط رسید. شبکیۀ چشم خالد ازبط در جنگ 2008، براثر موج انفجار موشک پهباد اسرائیلی، دچار آسیب جدی می شود؛ موضوعی که خودش شش سال بعد به آن پی می برد. او دربارۀ روزهایی که پشت سر گذاشته این طور صحبت کرد: در جنگ 2008 حین کار، داخل ساختمانی بودیم. برای کاری مشخص داخل شهر رفتیم. من و یکی از بچه ها از پادگان ساحلی تا وسط غزه رفتیم و متوجه پهپادی شدیم که از ابتدای خروج تا ...
گنبدکاووس قهرمان پرورترین شهر کشور است
و پارالمپیک ریو توانسته است در ورزش دوباره نامی برای خود دست و پا کند و در کنار سابقه تاریخی اش در والیبال و سوارکاری امروز در رشته پارکور نیز در حال تبدیل شدن به قطب این رشته در استان گلستان و کشور است و تاکنون توانسته توسط جوانان خود به مقام های کشوری و جهانی نیز دست پیدا کند. از این رو با بهمن کریم کشته قهرمان جهان در این رشته گفت و گویی انجام داده ایم که مشروح آن را در ادامه مشاهده ...
20 سال پا به پایش سوختم و ایستادم
روز بعد صبح جمعه نیمه شعبان سال 93 عباس برای نماز صبح بیدار شد. گفت دیشب شهید فولادی یکی از شهدای خرمشهر را خواب دیدم گفته بود عباس نمی آیی؟ همه بچه ها منتظرت هستند. عباس این خواب را تعریف کرد و به ما گفت من دارم می روم. همان روز صبح دستش را به طرف آسمان گرفت و گفت یا امام زمان(عج) امروز روز توست بیا من تو را ببینم، دیگر طاقت درد ندارم. در طول 34 سال زندگی ام با عباس با تمام دردی که بر اثر جراحات ...
خواب های مجید در فکه تعبیر شد
مجید را پس از شهادت دوست و فرمانده اش اینگونه روایت می کند: بعد از شهادت علی آقا محمودوند بسیار بی تاب شده بود. چندبار مشهد رفت. حالت های عجیبی داشت. به دوستش زنگ زد و گفت دیگر خانه ام را خریدم. من تعجب کردم و پیش خودم گفتم ما که دو سال است خانه خریدیم؛ حالا نگو او منظورش خانه آخرت است. گویا امام حسن مجتبی (ع) را در خواب دیده بود. آخرین بار که با او صحبت کردم منزل یکی از دوستان بودم که تماس گرفت و ...
گلی ترقی و خاطراتی از آشنایی با فروغ فرخزاد
او را دیدم و بعد دیگر او را ندیدم. بعد که او را دیدم تصمیم داشت از ایران برود و من به او گفتم من می خواهم بروم به پاریس و تو هم بیا آنجا. داریوش شایگان هم قرار بود بیاید پاریس و او هم قرار شد یک ماه بعد بیاید. دمِ در ناگهان سهراب نشست داخل جوی آب و های های گریه کرد. انگار می دانست و به او الهام شده بود و او بیمار شد و ما دیگر او را ندیدیم. همه زندگی من در سفر گذشته است. چه وقتی در ...
راوی آرمان های بشری/رونمایی از اشعارمحمد علی موحد با حضور شایگان، پورجوادی، ملکیان و شفیعی کدکنی
...، به مدرسه فردوسی رفتم. چون در تمام آذربایجان تنها دراین مدرسه، این دوره تدریس می شد. در زنگ انشا قرار بود که هر یک از دانش آموزان چیزی بنویسند. من شعری درباره آذربایجان گفتم که تنها مصرع اول آن را به یاد دارم: خجسته مادر من نام آذربایجان دارد... این شعر مورد پسند معلم قرار گرفت و گفت که بیا پشت تریبون بخوان! ما رفتیم آنجا و هر کاری کردیم نتوانستیم بخوانیم و گلوی مان گرفت و خجالت کشیدیم ...
یکی از دلایل آمیختگی دو جبهه حق و باطل این است که خوبی های مؤمنین به کفار برسد و به خیر و صلاح برسند/ ...
جبهه باطل، تمامیت خواه است؛ یعنی می خواهد همه دستگاه مؤمنین را تسخیر بکند. شیطان می گوید نمی گذارم کسی پشت سر تو بایستد و در راه امیرالمؤمنین باشد؛ جبهه باطل در همه ادوار همین طور بوده یعنی دنبال این است که تمامیت جبهه حق را تسخیر بکند و تمامیت مُلک را به دست بگیرد. آنها دنبال تسخیرند. دنبال این هستند که از راه های مختلف به اعماق جبهه حق نفوذ بکنند و جبهه حق را مسخّر خودشان بکنند. ...
پناهیان: زندگی همۀ انسان ها خلاصه می شود در مدیریت رنج ها و لذت ها / نگذاریم رنج ها و لذت ها، ما را ...
، و بعد ببین در آن خاک و خُل چه لذتی می بری! اگر توانستی برای کسی تعریفش کنی! این قدر دوست داری این سه روز راهی که پیاده می روی، بشود ده روز، یا بیشتر! اقدام کن و لذت ببر! البته ساده نیست. این راه هایی را که می گویم، همه را تجربه کنید، همۀ اینها درست است، روایات و آیات زیادی هم برای اینها هست. ولی اینها آن راهی که راز است، نیستند! واقعاً حیف است که شما از آن راز، عمیقاً خبردار نشوید ...
واکنش بقایی به نقویان که گفته دولت قبل مرا دو بار به دادگاه کشاند
مرحله بعد است؛ نماز، روزه، حجاب، خمس، زکات، حج و ... همه مرحله بعد هستند. اول از همه اجرای عدالت است. در نامه هایی که امیرالمومنین به حکامشان نوشته اند چنین دیدگاهی وجود دارد، در آیات قرآن هم به همین صورت. * امیرالمومنین نمی خواستند حکومتی داشته باشند که تنها حکومت کرده باشند. در نگاه ایشان حکومت برای حکومت نبود، حکومت برای اجرای عدالت، اخلاق، تقوا و پرهیزگاری بود و زمانی که می دیدند ...
این دل شده هیئت اباعبدالله/ گریه ی اصغر ، صدای هلهله ، با تیر خود
شد سوره ای بود سپاهم که تلاوت کردم آیه ای پشت سر آیه ی دیگر گم شد ماند از سوره فقط آیه ی ((بسم الله)) اش آه کوتاهترین آیه هم آخر گم شد دور خوردی می شش ماهه من دست به دست دست من تا که رسیدی می و ساغر گم شد دست من منبر فریاد غم انگیزت بود آه! یکمرتبه در خون تو منبر گم شد زوزه ی تیر سه شعبه همه را ساکت ...
اگر امام حسین(ع)نبود،یزید شناخته نمی شد
ستم و ستمگران را برکند و نقاب و پرده از چهره عصیانگران و منافقان برافکند. این حادثه جاویدان که مشعل فروزنده نسل هاست، تنها برای روزگار امام حسین (ع) نیست. ابعاد این حادثه از یک رنجش عاطفی و تراژدی بشری درمی گذرد و الگویی شایسته پیروی برای تمام نسل ها می گردد و واقعه، با همه تفاصیل و ثمراتش به همه نسل ها می آموزاند و راه های نجات و رهایی را فراروی آنان، می گشاید. امت ما و دیگر امت ها ...
امام حسین(ع) زینت آسمان و زمین است - یاری نکردن ولی خدا و عاقبت آن
اگر امنیت نباشد، دانشگاه ها، پژوهشگاه ها، کارخانه ها می خوابد. مدرسه ها تعطیل می شود. در آشوب، در فتنه، در جنگ، در سیل، در انواع بلاهایی که ایجاد دگرگونی می کند، آن آرامش را می گیرد، همه چیز تعطیل می شود و انسان گرفتار رکود و یا احیاناً از دست دادن آنچه داشت می شود. انسان باید نسبت به این نگران باشد. دوست الهی، پناهگاه بهشتی در ارتباط با دوستان، فرزندان، عزیزان، اعوان، انصار ...
رزمنده نوجوان:با سیم سر پاسدارها را می بریدند!
شد فهمید مسافران این واگن قطار، همه رزمنده هستند. شب که موضوع را با مادرم در میان گذاشتم، هنوز کامل راضی نشده بود. صبح بیدار شدم و کیف مدرسه ام را آماده کردم و بعد از یک ساعت، رو به مادرم گفتم: مادر! من دل و دماغ مدرسه رفتن ندارم. نه آن ها از من راضی اند و نه من از آن ها. حالا من می روم سپاه ببینم اصلاً حکم به من می دهند یا نه! از راه آهن تهران، هر روز حداقل یک قطار به سمت ...
پرستویی که از مُحرم به حرم رفت/ تصاویر
بحث می کردیم، خمپاره زیر پای ما خورد و از حالت طبیعی بیرون رفتم و وارد یک فضای نورانی و سفید و مه آلود شدم که در آن قدم زدم و خیلی برای من طول کشید اما بچه ها گفتند فقط چند ثانیه بود. از شست دست چپ خون فوران می کرد و کف پوتین ها به سمت من برگشته بود. خمپاره دوم را که زدند 5نفر شهید و 11 زخمی و 4 نفر سالم ماندند. 11 جای پای چپ من شکسته شد. شهدا سر نداشتند. یک نفر دو طرف مرا گرفت و تا خود ...
توکلی: با فساد مبارزه نکنیم، جمهوری اسلامی را ساقط می کند/ رفاقتم با قالیباف مانع از اظهارنظرم درباره او ...
نداشته است. س: چند فرزند دارید؟ توکلی: 7 فرزند، 5 پسر، 2 دختر. س: چه میزان دور هم هستید، همه در یک خانه به سر می برید؟ توکلی: من بعد از این که از زندان آزاد شدم تا زمانی که خانه دار شدم 16 بار اثاث کشی کردم، یعنی به طور متوسط هر 11 ماه یک بار، تا این که در سال 71 خانه دار شدم، خلاصه بچه ها هر چه پول داشتند گذاشتند و همه به یک ساختمان آمدند، به دختر ها نصف به پسر ها ...
خاطرات آزاده فاطمه ناهیدی
از دست ندهم. شروع کردم به صحبت درباره امام و حرکت مردم و در مقابل سؤالاتی که می کرد، توضیحات اضافه می دادم. احساس می کردم از انقلاب هم خوشش می آید هم ترسی در دلش می افتد. به این جاها که می رسید، به مترجم می گفت بگو کافی است. می دیدم که حتی از شنیدن و فهمیدن این مطالب هم وحشت دارد. بعد که بازجویی تمام شد، گفت: دوست داری بروی کربلا؟ گفتم: معلوم است که دوست دارم. گفت: خب، می بریمت. گفتم ...
همسر شهید که فرزندی چهارساله از او به یادگار دارد، ماجرای عجیبی را که از همرزمان شهید شنیده بود تعریف می ...
باید چنین حرف هایی بگویم؟ جواب داد می ترسم بعد از من حرف هایی بزنند و تو را اذیت کنند. حرف هایی مثل اینکه چرا اجازه دادی برود و واقعاً همینطور هم شد. به من می گفتند تو از زندگی چیزی نمی فهمی، هنوز خیلی بچه هستی و به مصطفی علاقه نداشتی که اجازه دادی برود. از این حرف ها خیلی به من گفتند. من همیشه از ارزش ها و عقیده همسرم دفاع کرده ام و گفته ام راهی که ایشان رفت راه حق است وقتی هم برای راه حق قدم می ...
کوشیدم پلیس متفاوتی باشم
و نور این طور نبود. اما خب به لحاظ ساختار و موارد دیگر خودم سریال را دوست دارم. سریالی است که به قولی برای رفتن سر اصل مطلب خیلی وقت مخاطب را تلف نمی کند و سریع و مستقیم سراغ ماجرا می رود. فکر می کنید باز هم قرار است شما را در قاب تلویزیون ببینیم؟ امیدوارم. همه ما با این ایده سراغ گشت ویژه آمدیم که کاری با ساختاری متفاوت را روانه آنتن کنیم و امیدوارم که این قضیه برای مخاطب هم ...
سیدجلال: من فقط ضربه نهایی را زدم
کرده و در اردوی ارمنستان به آمادگی کامل رسیده بودیم. بعد از اضافه شدن لژیونرها همه بازیکنان انگیزه بالایی داشتند تا بتوانند در زمین حاضر شوند. ما روی نقاط ضعف و قوت ازبکستان کار کردیم و روز خیلی خوبی را پشت سر گذاشتیم که می تواند در ادامه مسابقات به ما کمک زیادی کند. البته این برد با گل تو به دست آمد. گلی که باعث شد تا ایران خوشحال شود. خواهش می کنم این گل را به نام من ننویسید ...
گپ سیاسی با مداحی که هیات ها را اصول گرا-اصلاح طلب نمی داند
هم به خودشان مربوط است که چرا زمانی از آقای احمدی نژاد حمایت کردند و بعد حمایت نکردند یا چند دسته شدند. اما سیاستمداران این وسط برد می کنند جامعه مداحی از آنها حمایت می کند اما نفعی عایدش نمی شود، آن سیاستمدار است که با استفاده از ظرفیت مداحان خود را نزد مردم برجسته می کند و می تواند آرای آنها را به دست آورد، چه طور تشخیص می دهید که یک سیاستمدار باید از تریبون شما حمایت شود؟ ...