سایر منابع:
سایر خبرها
رازهای زنانه بازرس بخش زنان در دادسرای جنایی
را ادامه بدهم به خاطر همین من را به بند بازرسی خواهران در کلانتری شاپور که دادسرای جنایی هم آنجا بود، بردند. دو سال آنجا بودم و بعد این دادسرا را افتتاح کردند. الان هشت سال است که اینجا هستم. کم کم درسم را خواندم و دیپلمم را گرفتم و دانشگاه قبول شدم. خانم صائبی بچه ها و نوه هایش را هر چندوقت یک بار به دادسرا می آورد تا آنها را با حقیقت های جامعه آشنا کند. این را خودش می گوید و با تاکید ادامه می ...
کاندید نشدم تا آرزوی دخترم برآورده شود
فرزندان دوست و رفیق باشیم. البته از یک سو هم سعی می کردم روی پای خود بایستند. این بچه ها ضربه عاطفی سختی خوردند. مادرشان مرحوم شد. همان سالی که سال کنکور محمد هادی بود مادرش فوت شد. الحمدالله درس خود را خوب خواندند. برخی از دوستان می گفتند شما سهمیه در دانشگاه دارید چون بچه های من یا دانشگاه تهران، یا علم و صنعت و یا امیرکبیر بودند. آقای جاسبی ناراحت نشوند، در مجلس ختم همسرم هادی ...
اقدام باور نکردنی و غیر انسانی زن جوان با پسر بچه اش در اتاق خواب
... 110 شب عروسی وقتی از تالار به خانه برگشتیم شوکه شدیم / حال همسرم اصلا خوب نیست ماجرای ارتباط پسر بچه عربستانی با مدل آمریکایی +عکس تولد گوسفندی عجیب الخلقه در خاش +عکس اقدام باور نکردنی و غیر انسانی زن جوان با پسر بچه اش در اتاق خواب پدری که به دست و پای قطع شده فرزندش زل زد! تصاویر+16 ادعای عجیب نگهبان پاساژی در تهران در ...
رفتار غیر انسانی خواهرمست با برادرش/ تحت تأثیرالکل بوده و هیچ کنترلی بر رفتارم نداشتم
بوده و هیچ کنترلی بر رفتارم نداشتم. به همین خاطر از سر عصبانیت به برادرم حمله ور شدم و او را با چند ضربه کشتم. روزنامه ایران 110 شب عروسی وقتی از تالار به خانه برگشتیم شوکه شدیم / حال همسرم اصلا خوب نیست ماجرای ارتباط پسر بچه عربستانی با مدل آمریکایی +عکس تولد گوسفندی عجیب الخلقه در خاش +عکس اقدام باور نکردنی و غیر انسانی زن جوان با ...
روایت باهنر از یک توطئه علیه سردار سلیمانی/ ناطق حوصله کار میدانی سیاسی ندارد/شجاعت مطهری زیاد است
.... برخی از دوستان می گفتند شما سهمیه در دانشگاه دارید چون بچه های من یا دانشگاه تهران، یا علم و صنعت و یا امیرکبیر بودند. آقای جاسبی ناراحت نشوند، در مجلس ختم همسرم هادی کنار من به عنوان صاحب عزا ایستاده بود و اقای جاسبی تشریف آوردند و گفتند ان شاالله سال اینده پسرتان را در دانشگاه من می بینم. گفتم اگر دانشگاه آزاد بیاید دستش را می شکنم. بچه های من هیچ کدام حق ندارند وارد دانشگاه آزاد ...
ادعای عجیب نگهبان پاساژی در تهران در مورد مرد مغازه دار / او چندین بار مرا بی هوش کرده بود
که تقی آنجا مغازه داشت، کار می کردم اما مدتی پیش به دلیل اعتیاد، مرا از آنجا بیرون کردند. تقی به من داروی بیهوشی زده و باعث شد بی هوش شوم. او آن موقع و در سه سال گذشته نیز این کار را چند بار تکرار کرد. او زمانی که من بی هوش می شدم، با تزریق یک ماده روغنی به زیرپوست و بدنم و حتی کار گذاشتن قطعات رایانه ای در بدنم و گوش هایم، هر حرفی را که من می زدم، شنود می کرد. متهم ادامه داد: او با کار ...
به خانه مجردی برادرم رفتم / از دیدن وضعیت علیرضا در اتاق خوابش شوکه شدم + عکس
پرونده که روز چهارشنبه 20 مهرماه در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی اصغر عبداللهی و با حضور دو مستشار برگزار شد علی بار دیگر منکر اتهام قتل شد. وی گفت:چون به ترکیه و عراق سفر می کردم و از آنجا کفش به سلماس که محل زندگی ام بود می آوردم به تهران آمده بودم تا از مغازه های کفش فروشی سفارش بگیرم. در ایستگاه مترو 15خرداد با محمدرضا روبه رو شدم. او سر صحبت را باز کرد و گفت ...
بازخوانی گفت وگو با هیچکاک سینمای ایران
. بعدها حاجی آقا آکتور سینما را در فستیوال تهران دیدم. *دختر لر در تبریز فروش کرد؟ خیلی. من دقیقا یادم هست که جمعیت زیادی جلوی پاساز سینما وطن صف کشیده بودند. *از چه سالی کتاب خواندن و مجله خواندن را شروع کردی؟ از همان سال های اولیه دبستان کتاب ها را همین جوری ورق می زدم و مثل بزرگترها که وقتی خسته می شوند لای کتاب علامت می گذارند؛ من هم بدون اینکه کتاب ...
شوهرم میخواست من رابطه نامشروع داشته باشم!
داشتم و می رفتم و در دستشویی یا پشت بام می زدم و برمی گشتم. آن موقع بچه مدرسه ای بودم و وقتی درگیر مواد شدم، صبح قبل از مدرسه رفتن موادم را می کشیدم. یک ماه از مصرفم می گذشت که یک روز طبق معمول رفتم سرجاسازشان تا مواد بردارم. اما نبود. از مادرم پرسیدم مواد را کجا گذاشته ای تو را به خدا به من هم بدهید چند تا دود بگیرم، درد دارم. پدرم که فهمیده بود مواد می کشم سیلی محکمی به گوشم زد و گفت مگر ...
حاج قاسم گفت تو اهل حساب و کتاب شده ای؛ جبهه نرو
.... البته از یک سو هم سعی می کردم روی پای خود بایستند. این بچه ها ضربه عاطفی سختی خوردند. مادرشان مرحوم شد. همان سالی که سال کنکور محمد هادی بود مادرش فوت شد. الحمدالله درس خود را خوب خواندند. برخی از دوستان می گفتند شما سهمیه در دانشگاه دارید چون بچه های من یا دانشگاه تهران، یا علم و صنعت و یا امیرکبیر بودند. آقای جاسبی ناراحت نشوند، در مجلس ختم همسرم هادی کنار من به ...
خوابی برای بخشش قاتل پسر
صاحبخانه نیز بازداشت شد و به همدستی با آنها در قتل مرد جوان اعتراف کرد. مدتی بعد آنها در شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شدند. حسن به قصاص و دو همدستش به ترتیب به پنج و 10 سال حبس محکوم شدند. حکم دادگاه از سوی قضات شعبه 16 دیوان عالی کشور تائید و به شعبه چهارم اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران ارسال شد. با توجه به ابراز ندامت قاتل، کامران رضوانی، قاضی شعبه چهارم اجرای احکام ...
پزشکان؛ قربانیان جنایت +عکس
مجازاتش در ملأعام اجرا شد. قتل پزشک اردبیلی صبح اول مرداد 94، پزشک سرشناسی به نام اصغر پیرزاده با ضربه های چاقو کشته شد. در ادامه با احضار همسر مقتول به پلیس آگاهی مشخص شد، ساعت 11 روز حادثه پسر 23 ساله ای که با شوهرش رابطه دوستی داشته با وی تماس گرفته و قرار ملاقاتی با شوهرش گذاشته است. مرد پزشک نیز با خودرویش به ملاقات پسر جوان رفته و ساعاتی بعد در تماس پلیس با خانه اش ...
اعتراف زن شوهردار به ارتباط با قاتل همسرش
به گزارش گفتمان نیوز، رسیدگی به این پرونده از دهم مهر امسال و به دنبال قتل مرد 33 ساله ای در محل قاسم آباد مشهد آغاز شد. در جریان تحقیقات مشخص شد، این مرد با ضربه چاقو به قتل رسیده و قاتل در محل جنایت دستگیر شده است. متهم به قتل در جریان بازجویی ها گفت: از یک سال قبل با همسر مقتول ارتباط پنهانی دارم و در این مدت سه بار برای دیدن او از تهران به مشهد آمدم. او از چند روز قبل سیمکارتش را ...
باهنر: وزرای روحانی معنی حکومت کردن را می فهمند و تدابیر خوبی دارند/اگر برجام را امضا نکرده بودیم به ضرر ...
که به خانه آمد و از مرحوم مادرش پرسیدند حساب بردن یعنی چه؟ می گفت برخی از بچه ها در مدرسه می گویند ما از پدر خود حساب می بریم. این بچه تا سن 14-13 سالگی معنی حساب بردن را نمی دانست چون واقعا سعی می کردیم با فرزندان دوست و رفیق باشیم. البته از یک سو هم سعی می کردم روی پای خود بایستند. این بچه ها ضربه عاطفی سختی خوردند. مادرشان مرحوم شد. همان سالی که سال کنکور محمد هادی بود مادرش فوت شد ...
هادی غفاری: اجازه انتقال جنازه هویدا را گرفتم/ نوشته های فردوست محرمانه است
من شنا کنند. در آب رود کارون که 80 کیلومتر در ساعت سرعت داشت شنا می کردم. با شهید چمران در لبنان آموزش چریکی دیده بودیم. سال 58، 59 و 60 سه بار ترور شدم. جلوی مسجدم و درب خانه ام. توسط همین منافقین هم ترور شدم. بعد از آن همین طور. یادم هست حوالی سال 70 در مشهد بودم که رضا سیف (ظاهرا رضا سیف اللهی فرمانده وقت نیروی انتظامی) به موبایلم زنگ زد و گفت هر جا هستی به خانه ای امن برو و چند هفته ای هم ...
نقشه وحشیانه شوهر برای زن بی نوا
. صبح زود به خانه آنان رفتم و زن برادرم برای پذیرایی از من به آشپزخانه رفت تا برایم چای بیاورد. در حالی که پسر سه ساله اش در اتاق مشغول بازی بود، با چاقویی که برادرم از قبل خریداری کرده بود، به زن برادرم حمله کردم و چند ضربه به او زدم. در آن لحظه، فرزندش شاهد این صحنه بود و مدام گریه می کرد. من نیز هول شده بودم و سریعا محل را ترک کردم. در حالی که تحقیقات در خصوص این پرونده ادامه داشت، نظر ...
درگیری مرگبار 2 اعدامی در زندان
.... مدتی بود که میان آنها اختلاف هایی به وجود آمده و با خواهر زاده ام رفتار خوبی نداشت. همین موضوع باعث بروز مشکلات و اختلاف هایی میان من و مقتول هم شد. شب حادثه او دوباره از خواهرزاده ام بدگویی کرد. من هم به قصد هواخواهی از خواهرزاده ام با وی درگیر شدم. وی افزود: با بالا گرفتن درگیری، او به من حمله کرد و قصد جانم را داشت که با چاقوی دست ساز چند ضربه به سمت او انداختم تا وی را بترسانم و به این دعوا پایان دهم که ضربه های چاقو به زخمی شدن و مرگ وی منجر شد. متهم با تجدید قرار قانونی روانه زندان شد و تحقیقات در این باره ادامه دارد ...
مادر سنگ شکن نان آور سفره فرزندان
های زندگی را تأمین کند، به ناچار در 13 سالگی تن به ازدواج دادم. یتیم بودم و آن روزها نمی توانستم مخالفت کنم. همسرم 45 سال از من بزرگتر بود و وقتی به خواستگاری ام آمد، بلافاصله مرا به او دادند. کودکی نکرده بودم و چیزی هم از زندگی نمی دانستم. ما عشایرنشین کوه های زاگرس بودیم و همسرم دامداری می کرد. هر روز گوسفندان را آماده رفتن به دشت می کردم و بعد از انجام کارهای خانه، شیر آنها را می دوشیدم. وقتی ...
جنایت؛ خط پایان شیشه
امکان ندارد، اما قضیه باز هم تکرار شد. در کمال ناباوری می دید، زنش به او خیانت می کرد و او همه زندگی اش را از دست رفته می دید. خشمش قابل کنترل نبود. تصمیم نهایی را گرفت و زن سی ساله را در حالی که دختر هفت ساله اش شاهد ماجرا بود، به قتل رساند. قاتل پس از دستگیری گفت، همسرش را به خاطر خیانت با 19 ضربه چاقو به قتل رسانده، اما تحقیقات پلیس و پرس و جو از تنها شاهد ماجرا نشان داد، قاتل معتاد به شیشه ...
بازگشت از تعطیلات برای کشتن همسر
عصبانی و خشمگین بودم او را با چاقو زدم. اما خیلی زود پشیمان شدم. ولی افسوس که دیر شده بود! عامل قتل، در شعبه چهارم دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد و قضات دادگاه او را با توجه به درخواست والدین همسرش به قصاص محکوم کردند. اما در حالی که قرار بود عبدالله چند روز قبل پای چوبه دار برود پدر و مادر همسرش او را به خاطر نوه های شان بخشیدند و او از قصاص نجات یافت. او صبح دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شد و قضات دادگاه او را به 5 سال و 6 ماه حبس محکوم کردند. با توجه به اینکه وی از سال 90 در زندان بوده و در این مدت تغییرات زیادی داشته قرار است بزودی آزاد شود. ...
مردی در حسرت آزادی
شغلی پیدا کردم. سال 84، پسر جوانی برای ترک به کمپ آمد که در بازرسی بدنی از او موادی پیدا نکردم. اما مطمئن بودم مواد دارد، ولی نمی دانستم که مواد را کجا مخفی کرده است. 6 روز بعد از آمدن پسر جوان به کمپ متوجه شدیم که اوهمراهش مواد دارد. سر همین موضوع من و دو نفر دیگر با اوجروبحث مان شد. البته به هیچ عنوان قصد کشتن او را نداشتیم اما ضربه ای که به سرش خورد باعث مرگش شد.من چند سال در آن کمپ کار می کردم ...
همسر شهید مدافع حرم عبدالله باقری می گوید: وقتی آقا عبدالله را در قبر گذاشتند از پیکرش عکس گرفتم واصلا ...
بود؟ در صحبت ها گفته بود که: مراقب بچه ها باش و آن ها را خوب تربیت کن یک مطلب هم در نامه ای برای بچه ها نوشته بود. نوشته بود: بچه ها گل های زندگی من هستند، مثل خودت تربیتشان کن/ به خاطر همه نبودن هایم عذر می خواهم چه نامه ای؟ از محتوای آن بیشتر بگویید. برادر آقا عبدالله دو روز دیرتر از ایشان به سوریه رفت. وقتی می خواست خداحافظی کند، من سریع برای همسرم ...
ماجرای هولناک شاهرخ و سمیه تکرار شد
جنایت خواهر و برادر دختر نوجوان کشته شدند اما پدر و مادرش جان سالم به در بردند. در این جنایت که سوم بهمن سال 91 در محله باغ فیض تهران رخ داد، زن جوانی در خانه اش کشته شد، به دنبال اعلام خبر این جنایت بازپرس کشیک قتل و کارآگاهان جنایی در محل حادثه حضور یافتند و تحقیق در این باره آغاز شد. با انتقال جسد شهلا- 35 ساله- به پزشکی قانونی مشخص شد او با کابل برق خفه شده است. شوهر ...
همسرم برای رفتن من از زندگیش لحظه شماری می کند / او عاشق منشی شرکتش شده است
من همیشه نماد مردی قدرتمند بود. مردی که از هیچ همه چیز می ساخت. از سن و سال کم کار کرده و دستش در جیب خودش بود. رفتارهایش به دل می نشست . همیشه حس می کردم سعی داشت به نوعی توجه مرا جلب کند با اینکه هیچ حرفی نمی زد. حرف نزدنش اما جانم را به آتش می کشید. باز باران بود با ترانه. که دوباره سرراهم سبز شد، سبز چون برگ های کرک دار انجیرحیاط بزرگ خانه مان. در راه برگشت از دانشگاه بودم که با ...
صحنه تکان دهنده ای که دختر 4 ساله از پدرش دید +عکس
چاقوی آشپزخانه به شکم مادرم زد. وقتی نوبت دفاع به متهم رسید منکر قتل همسرش شد و گفت: دخترم 4ساله بود که مادرش را از دست داد. او در این چهار سال با خانواده مادری اش زندگی می کند و تحت تاثیر حرف های آنها قرار گرفته و این صحبت ها را مطرح می کند. باور کنید من همسرم را نکشتم. وی ادامه داد: من به خاطر مشکلات شغلی ام ناچار شده بوم سند ماشینم را به نام برادرم بزنم. وقتی همسرم متوجه این ماجرا شد ...
تاریخ تئاتر زیر چکمه های کودتا
به سمت کوچه قورخانه سرازیر شدند تا به جلیل آباد یا پارک شهر فعلی برسند. من هم که بچه بودم تحت تاثیر هیجان قاطی جمعیت شدم، مادر و عمه ام هم که وحشت کرده بودند به دنبالم دویدند، تا درنهایت گیرم انداختند. این ماجرا روز 27 مرداد اتفاق افتاد. خانه ما در تجریش روبه روی کوچه اسدی که الان داروخانه طالقانی است واقع بود. شب 28 مرداد در خیابان تعدادی جیپ از جلوی ما رد شدند که یک عده چاقو به دست در آنها ...
موتورش را فروخت تا به سوریه برود!/مدافع حرمی که به زور کچل شد
نگرانی ما می شد با وجود اینکه پدرش نظامی بود، اما نسبت به بچه ها یک محافظه کاری خاصی داشت. اما مسعود بر خلاف همسرم، مدام کنجکاوی های تازه ای رو می کرد و باعث نگرانی ما می شد. در سه سالگی با سیم لخت، برق را در پریز برق فرو کرد که خدا رحم کرد و فقط مقداری دستش سوخت. باور دارم خداوند می خواست مرگ او را شهادت قرار بدهد. از این دست اتفاقات چندین بار برای مسعود اتفاق افتاد. بدون شک خداوند در ...
زخم افیون و داغ فقر بر تن حاشیه نشینان مشهد
و ماجرای این خانه ها مشخص شد، مالکان آنها شناسایی شده و خانه ها با حکم قضایی تخریب شدند. روی دیوار خانه هایی که مالک شان شناسایی نشد؛ هم با اسپری نوشتند، این خانه پلمپ شده است. زمان بازگشت از کانال چند کودک که در کنار مادرانشان در پارک مشغول بازی بودند؛ توجهم را جلب کرد، بچه ها در خانه های مجاور کانال زندگی می کردند، یعنی درست در همسایگی معتادان و ساقیان مواد مخدر، اینکه امنیت این ...
انتقام کور از دختر مورد علاقه
تا این که او لب به اعتراف گشود و جزئیات جنایت را فاش کرد. متهم به قتل در بازجویی ها گفت: دو سال قبل با دختر جوان آشنا شدم و به خواستگاری اش رفتم. خانواده اش با این ازدواج موافق بودند و قرار شد چند ماه بعد ازدواج کنیم. چند ماه آنها دو سال طول کشید و چند وقت قبل دختر جوان مدعی شد قصد ازدواج با من را ندارد. خانواده اش هم منکر قول و قرارهای قبلی خود شدند. ابتدا فکر کردم اصرار کنم ...
اعتراف مرد افغانی به قتل مردی که با زنش رابطه داشت !
من تصمیم به ازدواج دوم خود گرفتم، او نیز با بهنام طرح دوستی ریخته است. همان جا تصمیم به کشتن بهنام گرفتم. او را بهانه کشیدن قلیان به خانه مان دعوت کردم. بعدازظهر آنروز ، زمانیکه بهنام به خانه مان آمد، در حالیکه همسرم داخل آشپزخانه در حال آماده کردن قلیان بود، با آجر چند ضربه به سر بهنام زدم و او را به قتل رساندم. سپس دست و پای او را بستم و داخل یک گونی گذاشتم و جنازه را با موتورسیکلت به بیابان ...