سایر منابع:
سایر خبرها
روایت حاج مهدی عرب از عشق 50 ساله به سپاهان
، از آن طرف تماشاگران جواب می دادند: هوووووووووو.فردای بازی، سفیر کبیر ایران مرا به بازار برد تا برایم کت و شلوار بخرد. وقتی خریدیم، خانم فروشنده پولش را نگرفت، وقتی دلیلش را پرسیدند، به زبان خودشان گفت: همان آقای ههههههههه هوووووووووو است و بعد هم با شربت و میوه از ما پذیرایی کردند. سفیر می گفت: چهار روز است آمده ای، اینجا همه تو را می شناسند، من چهار سال است اینجا هستم و کسی مرا نمی شناسد. ...
تلویزیون دانشگاهی عمومی با مخاطبانی رنگارنگ
به گزارش ایمنا، برنامه های تلویزیون می تواند آثار مطلوب و نامطلوبی بر مخاطبان بگذارد. تأثیر گذاری تلویزیون به علت شنیداری و دیداری بودن آن، در مقایسه با دیگر رسانه های ارتباط جمعی بیشتر است. تلویزیون می تواند در زندگی مدرن امروز بسیار سودمند یا زیان بخش باشد. بیشترین مخاطبان این رسانه را سه گروه کودکان و سالخوردگان و خانم های خانه دار تشکیل می دهند. دیدن برنامه های گوناگون این رسانه همیشه ...
بیرانوند: حاضر بودم با دست شکسته برای پرسپولیس بازی کنم
دست شکسته برای پرسپولیس و همینطور تیم ملی بازی کنم اما پزشکان به من گفتند به خاطر یک یا دو بازی ممکن است مصدومیتم بیشتر شده و ماه ها خانه نشین شوم. در حال حاضر هم پزشک دستم را گچ گرفته و به من گفته ظرف سه هفته آینده وضعیتم بهتر می شود و می توانم دستم را باز کنم. این سه هفته برای من یک سال می گذرد چون تا به حال این گونه مصدوم نشده بودم. بیرانوند خاطرنشان کرد: متأسفانه به دیدار مقابل ...
روایت دختر اهوازی از تماشای بازی پرسپولیس
هواداری پرسپولیس، من را می شناختند! سمت من و پدرم می آمدند و می گفتند اصلاً نگران نباشید. شما هم مثل خانواده خود ما هستید. یکی از نکات جالب هم این بود که من برای تشویق بالای جمعیت ایستاده بودم و همه را می دیدم. وقتی داور روی صحنه گل، پشت محوطه پرسپولیس خطا اعلام کرد، خیلی ها شروع به فحاشی کردند اما آن هایی که متوجه حضور من بودند، به بقیه تذکر دادند و جو به کل عوض شد و حتی از من عذرخواهی هم کردند ...
ناهنجاری اخلاقی در دختران مقطع راهنمایی ماحصل عدم نظارت خانواده ها بر فرزندان/ زنانی که برای تامین یک ...
های پایتخت به ویژه بالای شهر رفت و آمد کنیم دخترانی را در کنار خیابان مشاهده می کنید که منتظر ترمز یک ماشین جلوی پای آن ها هستند تا .... دلایل مختلفی از جمله فقر، اعتیاد، عدم توجه خانواده به رفتارهای فرزندان، برنامه های ماهواره و غیره را می توان از علت های سوق افراد به این ناهنجاری دانست. علاوه بر این خانه ها و باندهای فساد اخلاقی که هر از چندگاهی خبر دستگیری آن ها به گوش می ...
رنج های یکی از قربانیان اسیدپاشی سریالی اصفهان
هم اینطور شد .در اتاق باز می شود و پدرش که خستگی این دو سال به وضوح در چشمانش مشخص است وارد می شود.پس از صحبت کوتاهی با آقای جورکش به سهیلا می گویم فیلمی که بعد از عمل اسپانیا از تو گرفتند و خدا را برای به دست آوردن بینایی شکر کردی هنوز در فضای مجازی دست به دست می شود.کسی خبر ندارد تو بینایی ات را دوباره از دست دادی.می گوید: من کلا هفت ماه می دیدم.آن فیلم قدیمی است .مادرش میان صحبت سهیلا می گوید ...
گفتگو با سیامک عباسی : همیشه دغدغه کیفیت دارم
باهوشند که ایراد را روی هوا می زنند. اتفاقا به خاطر همین مساله کیفیت، همیشه کارهایم خیلی پر هزینه درمی آمد. مثلا سازها را زنده ضبط می کردم. بیشتر کارهای من فول اکوستیک است. از طرفی کلیپ های انیمیشن ساختم که ساخت آنها هم زمانبر بود هم پرهزینه. همه اینا برای احترام به مخاطب بوده است. فکر کنم اواسط دهه 80 فقط شما و سعید مدرس کلیپ های انیمیشن کار می کردید؟ علتش فقط این بود که می خواستید چهره ...
مرجان دلبسته شوهرم شده بود ونگاه ناپاک شوهرم دنبالش
درباره این کار و همچنین سوء استفاده از اعتمادم توضیه حواستم. او به چشمانم نگاه می کرد و حرف نمی زد. از آن روز به بعد دیگر به صورتم نگاهم نمی کند و در لاک خودش فرو رفته است. به پیشنهاد یکی از دوستان به مرکز مشاوره آمده ام تا راهی برای نجات از هاله بدبینی و شک و تردیدی که در مورد شریک زندگی ام پیدا کرده ام پیدا کنم. حالا می فهمم که مادرم چرا آن همه درباره رفت و آمدهای وقت و بی وقت و ...
چگونه فرهنگمان برهنه شد
های چند هزار متری یا ماشین های وارداتی یا قصر های چند صد میلیاردی در محل های خوش آب و هوا می نگریم یا ساختمان های چند صد طبقه نزدیک کوه چیزی جز اسراف و تجمل و بریز و بپاش بی حد و مرز در ذهن انسان نقش نمی بندد یک سوال ساده بسیاری از زوج های جوان ما اکنون یکی از مشکلات زندگیشان نداشتن خانه است ولی نمی توانند با وجود این اجاره خانه ها کاری بکنند سوال این است که آیا در این منازل چند نفر می خواهد زندگی ...
طنز؛ کشف رمز میهمان نوازی ایرانیان
شد میهمان ها شب نمانند و برگردند خانه شان. بسیار خردمندانه بود این پل، قبل از پل خردمندانه صدر، مردم شب می ماندند خانه هم و تراکم نمی خریدند، اما متراکم می خوابیدند چون جا نبود. - از آقای ظریف هم ممنون هستیم که با مراوده با خارجی ها، باب رفت وآمد خارجی ها را باز کرد. منتها گویا مثل جاده چالوس که آخر هفته ها یک طرفه اش می کنند، احتمالا الان رفت وآمد خارجی ها یک طرفه است و نمی توانند ...
عزیزی:من هم جای بادامکی بودم،مشت میزدم/با چند شل و کور هم بازی میکنیم!
.... اصلا اینطور نبود و هیچ بازیکنی قهر نکرد و همه تمرین کردند. من هم جای بادامکی بودم، می زدم عزیزی درباره درگیری به وجود آمده میان بادامکی و یکی از اطرافیان مدیریت باشگاه گفت: من از حرکتی که بادامکی کرد ، ناراحت شدم و حتی رها کردم و رفتم. به هر حال توقعم این بود که احترام بزرگتر و کوچکتری را نگه می داشت. البته این را بگویم که حسین هم حق داشت چون اگر من هم جای او بودم و کسی ...
زن محجبه روسی: ایرانی ها به تاریخ شان رجوع کنند، دیگر از غربی ها الگو نمی گیرند
فاطمه آناستازیا اهل مسکو است و چند باری بعد از مسلمان شدن به ایران آمده است. به حرم امام رضا(ع) رفته و در اینجا عکس های زیادی دارد. به لبنان هم رفته و طرفدار دو آتشه حزب الله لبنان هم هست. او معتقد است که حزب الله یک آوانگارد حفاظتی ایران است. دشمن سرگرم حمله و مبارزه با حزب الله است والا سراغ ایران می آمد. حزب الله با کسانی مبارزه می کند که اصلا نمی توان با آن ها مذاکره کرد. تصور صلح با آنها ...
مرگ مشکوک زن جوان پس از خرید نان
ادم دارد که خانواده اش از من پنهان کرده بودند. روز حادثه من به خاطر امتحانی که داشتم در خانه ماندم تا درس بخوانم و صبح زود همسرم برای خرید نان از خانه بیرون رفت و ساعتی بعد در حالی که من صبحانه را آماده کرده بودم، به خانه برگشت. شهربانو وقتی وارد خانه شد، گفت حالم بد است و به اتاقش رفت و خوابید. چند ساعتی گذشت، اما او بیدار نشد تا اینکه به سراغش رفتم و متوجه شدم نفس نمی کشد. بلافاصله با اورژانس تماس ...
گپُ و گفت با حمیدرضا نوربخش خواننده گزیده کار و مدیر پرحاشیه خانه موسیقی به مناسبت تولد 51 سالگی اش
. فهرست های بلندبالا و متعددی از سوی اهالی موسیقی برای رسانه ها ارسال می شد. جالب است بدانید در آن لیست چندده نام وجود داشت که اصلا عضو خانه موسیقی نبوده و علاقه مند به موسیقی بودند. بعدا هم به ما گفتند تلفنی به آنها گفته اند قرار است به موضوعی اعتراض کنند و اسمشان را در لیست نوشته اند. درست کردن لیست با حجم بالا کاری ندارد. این افراد باید در انتخابات خانه خودشان را نشان می دادند. همه چیز را ...
سه سال شاگرد حاج آقا ابوترابی بودم/ عراقی ها برای تعبیر خواب به من مراجعه می کردند
و فشارها و سختی ها، چون هدف داشتیم، تمام آن مدت برای ما عالم ملکوت شد. دشمن با آن همه سختی ها و فشارهایی که برما وارد می کرد، ما به خدا نزدیک تر می شدیم. به تصویر بالای سرش که عکس مرحوم ابوترابی سید آزادگان است اشاره می کند و می گوید: در همان آغاز اسارت با سید آشنا شدم و 3 سال شاگرد مکتب ایشان بودم. یک سال از دوران اسارتم می گذشت که سل گرفتم، که سید با یک پزشک عراقی به جانم رسیدند. در ...
فردوسی پور حرف هایم را سانسور کرد
اولین بار به رختکن نساجی برد. * از آیتم شما در برنامه 90 هم حسابی استقبال شد، خاطره ای از لحظه ضبط این آیتم ندارید؟ - عادل: حین ضبط صحنه ای که من باید در خانه محمد را می زدم، شاید 10 بار گرفتند چون من باید طبیعی راه می رفتم و به دوربین نگاه نمی کردم ولی هم غیرطبیعی بودم و هم به دوربین نگاه می کردم (با خنده) که به من گفتند اصلا استعداد بازیگری نداری. * نگران نبودید که ...
در مفاسد همگانی افشاگری جایز است/ رئیس جمهور باید انقلابی باشد/ مردم وزرا را امر به معروف کنند
. نهی از منکر به وزارت ارشاد هم فقط از طریق دو امام جمعه انجام نشود و همه ائمه جمعه نهی از منکر کنند، همه مساجد طومار بنویسند و بگویند و دنبال کنند. انقلاب اصلا با مردم بوجود آمد، اگر همه مساجد مسئله وزارت ارشاد و فیلم ها را اهتمام اساسی بدهند و اولویت بدهند... نمی گوییم خانم ها را نهی از منکر نکنید اما اساسش فضای مجازی و فیلم هاست، می بینیم که فیلم هایی ساخته می شود که هنرپیشه ها هم ...
قاتل علی چراغی به زودی اعدام می شود
.... آنها از پدرم مجوز خواستند که پدرم گفت ندارد. آنها هم گفتند که باید به شهرداری برویم تا پدرم تعهد بدهد که دیگر بدون مجوز زباله ها را جمع نکند. پدرم هم قبول کرد اما در راه منصرف شد و تصمیم گرفت با پلیس تماس بگیرد. برای همین درگیری پیش آمد و آنها به پدرم حمله کردند و کتکش زدند. در یک لحظه قاتل به سمت خودرو رفت و پنجه بوکس آورد و با همان به سر پدرم زد. بعد همگی با هم از آن جا فرار کردند و ما هم ...
مسکن مهر، از بی مهری خود دست نمی کشد
سگان و هیاهوی عشایر و پساب همسایگان لابد از بی حق شهروندی برای خدمت به نظام و مردمت راهی شهر شو و خانواده ات را در میان غبار و نا امنی بی امکاناتی حتی نانوایی کوچک رها کن من هم بر اریکه کوچکت تکیه میزنم. اما به یاد داشته باش اگر شب به خانه ات برگشتی تو مثل من نباشی چون دکانی نخواهی یافت تا از میان کوره راهی خاکی و در تاریکی شب کودکت را به وعده آبنباتی ساکت کنی، نیاز نیست شرمنده زن و ...
روایت هولناک زنان از روزی که خرمشهر سقوط کرد
ماهشهر و سربندر. سقوط یک شهر شهلا چند بار هم به خانه رفت. در محله طالقانی، نزدیک پادگان، جایی که نخستین حمله های عراق را دید. پیرمردها تک و توک مانده بودند مراقب خانه و زندگی شان: آن روزها دزد هم بود. گاهی مجروح هایی به بیمارستان می آوردند که موقع دزدی خمپاره خورده بودند. در خانه فقط پدرم بود، گفتم برای چه ماندید؟ بروید. دفعه بعد که رفتم خانه، هیچ کس نبود. همه جا خمپاره خورده بود ...
فراستی همین جوری جذاب است!
...، اصلا شیوه نقد تند و تیز فراستی مهم نبود. چون یکی از آن مجموعه تلقی می شود؛ هر کسی ادبیات او را دوست داشت، می دید و هر کس دوست نداشت سراغ شبکه ای دیگر می رفت. ولی در کشوری که تلویزیون انحصاری است، آقای فراستی خیلی زیرکانه چنین شخصیتی برای خودش ترسیم کرده و در یک پروسه چندساله آن را جا انداخته است. فراستی همین جوری جذاب است! وقتی مسعود فراستی توسط محمود گبرلو کنار گذاشته شد ...
دزدی از یک خیانتکار !
.... 50 میلیون طلا و دسته چک همسرم به سرقت رفت، چند روز بعد یکی از چک های دزدیده شده همسرم پاس شد و چون شماره چک را همسرم در آن زمان به بانک اعلام کرده بود هویت سارق معلوم شد. همسرم به منزل آمد و گفت: فردی که چک دزدیده شده را پاس کرده شناسایی شده و زنی به نام سولماز بوده و پلیس هم الآن دنبال اوست تا دستگیرش کند، با شنیدن این حرف تازه متوجه شدم دزد خانه ما دوست صمیمی من بوده بلافاصله ...
ماجرای تغییر حکم لاهوتی به نام مهدوی کنی از سوی امام/ هشدار سیاستمدار صادق درباره تکرار مشروطه در دوران ...
در سطوح بالای کشور هم ما این دغدغه را حس می کنیم این است که یک عده ای اصلاً به این مبانی باور ندارند و اگر هم داشتند این باورشان الان زایل شده است و ایشان درصدد این بود که کسانی تربیت شوند که این باور را داشته باشند. این باور در یک پروسه تربیتی ایجاد خواهد شد. ما دانشگاه را صرفاً بعد پژوهش و آموزشی می بینیم درصورتی که همه محیط علمی آموزش و پژوهش نیست هرچند که آموزش و پژوهش مهم است اما ...
رونمایی از شاه کلیدِ دروغ علیه املاک شهرداری/ مروری برچهره جنجال ساز شورای شهر
در جلسه اول خیلی از من استقبال کرد و گفت: شنیده ام عضو انصار حزب الله هستی اما خوشحالم که شما مثل آن ها نیستی و حرف هایت را می زنی. در آن جلسه من هم انتقادات خودم را از روزنامه صبح امروز به او گفتم، در رابطه با اهانت به ائمه و ... . او به من خندید و پاسخی نداد و گفت این اندیشه ماست و شما باید اندیشه را با اندیشه جواب بدهید. جلسه بعد هم در شورای شهر بود که چون هماهنگ کرده بود، بیشتر مرا تحویل گرفتند ...
مملکت به برکت امام حسین(ع) عزیز است
روضه چای می داد. او هر یک ماه، چهل روز یک دفعه گریه اش راه می افتاد و یک صدا می زد. مابقی اوقات سرش پایین بود و چای می داد. دیگران همه گریه می کردند، صجّه می زدند، قصّه می گفتند، می خندیدند. من بچه بودم و در مجلس ول بودم. گاهی صدای آن خانم بالا می رفت. تا صدایش به آسمان می رفت سکوت این همه مدت آرام می شد. اینک که نگاه می کنم می بینم که اول همه مردم در ملجس گریه می افتادند آن وقت گریه سراغ او می ...
حال و هوای بهشت زهرا؛ از ابطال شناسنامه تا خرید قبر
. خانم اینجا پر از شایعه است. چند نفر از صبح از من پرسیده باشند مرده ها را با دست می شویند یا ماشین، خوب است؟ بابا سازمان کلی آدم را برای همین کار استخدام کرده. اصلاً شما فکرش را بکنید چطور ماشین می تواند این کار را بکند؟ مردی که با تاج گلی بزرگ از گلایل و گل های زرد از گلفروشی بیرون می آید، می گوید: خانم اگر دنبال قبر در قطعه های قدیمی هستی اینجا نگرد، برو سمت سنگ قبرفروش های ...
طنز؛ عمو زنجیرباف و در باغ سبز!
، من یک دکل داشتم روزی هفت تا تخم می گذاشت. بچه ها گفتند عموجان دکل که تخم نمی گذارد. عمو اخم کرد و گفت: در دوران من همه چیز ممکن بود و کار نشد نداشت. اصلا هرچی من بگم. نگفتم یک خرسی دارم که پیانو می زند که باور نکنید! عجبا! - ادامه داعشی: به علت ممنوعیت چاپ هرگونه مطلب خشونت ورزانه، ادامه داستان توقیف است! - ادامه مهرمادری: سیب و گلابی ها دست من نیست. دست اون عمه گور به گورشده ...
چهره شراره رخام بعد از تخلیه ژل لب +عکس
...> یعنی نظر دیگران در این تصمیم شمانقش داشت؟ خب من یک تصمیم شخصی گرفته بودم ولی دیگران نپسندیدند و خیلی ها از من انتقاد کردند.من یک شخصیت اجتماعی هستم باید به نظر دوستان و جامعه ام اهمیت بدهم و از نظر شخصی ام بگذرم. بالاخره تسلیم شدم و گفتم چشم و می روم تخلیه می کنم اما حالا خیلی خوشحالم.خوشحالم که مردم از این حرکت من استقبال کردند و خیلی مرا تشویق کردند واین حرکت به چشمشان آمد.من از ...
خاطرات آزاده فاطمه ناهیدی(9)
؛ برای همین دستور داده بودند که کسی حق باز کردن در سلول ما را ندارد. فقط با اجازه مسئولین زندان این حق به سربازها داده می شد و اینها همه لطف خدا بود. با این وجود ما را به شکل های مختلف اذیت می کردند. مثلاً سهمیه صابون و تاید و دارو را قطع می کردند یا جیره غذا را کم می کردند. گاهی جای دو نان ساندویچی یکی می دادند. یا آب را می بستند. ما این برنامه را بعد از محرم هم ادامه دادیم. بعد از هر نماز ...
تنهایی و "سندروم ثروت ناگهانی"
نگرانی از روابط جدید گاس می گوید: اغلب افراد مثلا می گویند که فردا نمی توانیم با تو برای تعطیلات به مکزیک بیاییم. وقت گذراندن با این دسته از افراد کار سختی است. گرچه گاس دوستان دوران کودکی اش را حفظ کرده، اما بیشتر وقتش را با کارآفرینان دیگر می گذراند. خانم ساندی استاین هنگام ثروتمند شدن در سن 53 سالگی کمتر متوجه آسیب ناشی از سندروم ثروت ناگهانی شد، اما دکتر گلدبارت می گوید ...