سایر منابع:
سایر خبرها
روایت هولناک زنان از روزی که خرمشهر سقوط کرد
پیچیده در بینی اش، بوی سیب و گرمای دست کودکی: جفت مقرمان پایگاه سربازها بود که یک روز دیدیم کامیونی پر از سیب رسیده. گفتند از لبنان است. با خودم گفتم چطور از ایران هنوز نیرو نیامده خرمشهر، از لبنان سیب رسیده. یک هفته در ساختمان کنار رودخانه ماندند و مقرشان لو رفت. جعبه های سنگین اسلحه ها را دخترها بار وانت کردند. رفتند سوی دیگر رودخانه، بهش می گفتند کوچ شیخ. این بار مدرسه کوی بهروز شد ...
فرماندار نظامی و رئیس شهربانی جهرم ترور شد
به سالروز تولد شاه می رسید ، نشان خوبی نبود . نشان مرگ بود . جهرم مرکز استان نبود، با این همه پنج ماه درآن حکومت نظامی بود . این شهر کوچک جنوبی از جمله 12 شهری بود که چهلم شهدای تبریز را برگزار کردند. زمانی که نیروهای سرکوبگر حوادث را ساعت به ساعت به تهران تلفنگرام می کردند وکمتر کسی جرات می کرد حمایت خود را از امام علنی کند، آیت الله سید حسین آیت الهی امام جمعه جهرم نام امام را چندین بار درمراسم ...
متن کامل گفتگوی فائزه هاشمی با حسین دهباشی [+فیلم]
بکنم؟ مثلاً تیراندازی می خوام بکنم؟! من رو گرفتند روی هوا، حالا من هم با لباس خونه بودم، یک چادر هم سرم کرده بودند که بریم! گفتم خیلی خوب، من لباس عوض کنم، من رو روی هوا داشتند می بردند! روی زمین من رو نمی گذاشتند من راه برم! من رو بلند کرده بودند روی هوا داشتند می بردند! زورشون زیاد بوده! دوتا خانم درشت هم بودند. بعد دور ما پر از مرد، اصلاً یک مردهایی بودند این قدر بلند بودند ...
این یک خبر هیجان انگیزاست!
...، بیست قدم اون طرف تره، عمو! - کدوم طرف؟ - همون طرف که همیشه شلوغ و پر از جمعیته! - دستت درد نکنه پسرم؛ واقعا مشکلم رو آسون کردی!... خب لطف عالی مستدام! خداحافظ! پیرمرد قبل از بیرون رفتن از نمایشگاه، با حسرت و لذت، تابلوی زیبای نقاشی انواع میوه های خوش طعم نصب شده بر دیوار در خروجی را بو می کند و با خیالی خوش، لبخندزنان هر لحظه دور و دورتر می شود!... مرد نقاش، یکه ...
کاراکترهای ̋پنج ثانیه برف ̋ به دنبال زندگی بهتر هستند / رویا تیموریان از مشکلات حوزه تئاتر می گوید
داشت که مجاب تان کرد بعد از چند سال دوباره به صحنه برگردید؟ من همیشه خودم را تئاتری می دانم چون خاستگاهم تئاتر است. طی این سال ها که از صحنه دور بودم چند بار برای اجرای تئاتر اقدام کردیم اما متأسفانه به خاطر تغییر مدیریت ها، شرایط سالن ها و... موفق به اجرا نشدیم. من همیشه تجربه کار کردن با نسل جوانی که از دانش خوبی برخوردار است، برایم جالب بوده چون حس می کنم که با تلفیق نگاه و ایده های ...
علیرضا قربانی: عشقم روی مدار صفر درجه است
می کنند، به این معناست که کار در مخاطب خودش اثر گذشته است. یادم می آید من در استودیو بودم، که فردین خلعتبری شبانه زنگ زد و گفت من یک چیزی برای این سکانس می خواهم. من آن موقع داشتم روی قاف عشق کار می کردم. به او گفتم: فردین کی می آیی؟ که قرار شد ساعت دوازده شب بیاید. من خسته کار خودم بودم که فردین آمد و لحظات بسیار خوب، درخشان و پر احساسی را آن شب با فردین داشتم. شعر این قطعه متعلق به فردین است و ...
مرجان دلبسته شوهرم شده بود ونگاه ناپاک شوهرم دنبالش
غافل از این ماجرا همچنان دختر جوان را هر روز به حریم خصوصی زندگی ام راه می دادم و سیر تا پیاز زندگی ام را برایش تعریف می کردم. موضوع از خواب غفلت بیدار شدم. آن هم درست موقعی که به پیشنهاد نصیر خودم را آماده می کردم در خانه ام یک سورپرایز واقعی برای مرجان داشته باشم و جشن تولدش را برگزار کنم. من در تدارک برگزاری یک میهمانی ساده و درست کردن کیک جشن تولد بودم که به طور اتفاقی به ...
گفت و گوی خواندنی با مسعود فروتن و امیرعلی نبویان
را بفرست بیاید از او تست بگیرند. امیرعلی هم رفت. موقعی که قرار شد از او تست بگیرند امیرعلی یک حرکت قشنگ کرد. وقتی که نشست از او تست بگیرند گفت شما اصلا ملاحظه نکنید که مسعود فروتن فامیل من است و اگر فکر می کنید به درد این کار می خورم مرا بپذیرید چون این کار اصلا پارتی بازی بر نمی دارد. آنها از این برخورد و شعور امیرعلی خیلی خوش شان آمد و در ضمن خیلی هم خوب بود. بانمک این است که بعدا خانم ...
طنز؛ خاطره بازی دهه 60ی ها از مدرسه
ماهنامه خط خطی- محمود بهرامی: متولدین دهه شصت خیلی قیافه می آیند که آره ما نسل بدبختی کشیده ای هستیم و از این حرف ها، اما فکر نکنم در بدبختی مدرسه رفتن به پای متولدین دهه چهل و پنجاه برسند که در دهه شصت به مدرسه می رفتند. چرا؟ برای اینکه آن موقع دانش آموزی که از معلم کتک نخورده بود دانش آموز بهنجاری محسوب نمی شد. یکی از این دانش آموزها که در مدرسه تیکه ناجور بود من بودم. درسم خوب بود، شاگر اول ...
مراسم حلیم پزی برای فرشته های بیمار
شادی و نشاط را بین بچه های بیمار تقسیم کنند. فعالیت های این گروه شامل برگزاری جشن، در مناسبت های مختلف و برگزاری تولد برای کودکان در بیمارستان، فراهم کردن شرایط تحصیل برای کودکان بیمار، تهیه دارو و فراهم کردن مایحتاج خانواده کودکان، بازسازی و تغییر دکور بیمارستان های کودکان، تهیه مسکن برای خانواده بیماران نیازمند و تجهیز بخش های بیمارستان ها است. حالا اعضای این گروه خوشحال تصمیم گرفته اند برای ...
علی جنتی: شرمنده ام
از مخاطب تا مجریان اما باز هم می بینیم هر روز یک جا مشکل درست می شود. در قم یک گروه کُر برنامه برگزار کرد، محتوایش خوب بود، حجاب خانم های آن که برگزارکننده بودند مناسب بود اما چهار تا خانم که روسری شان عقب بود عکسشان را گرفته و بعد عناصر سیاسی عکس را در جامعه مدرسین و خدمت مراجع می برند که فضایی درست کردند تا مدیر کل استان نمی تواند حتی بماند مجبور می شود استعفا بدهد و برود. می گویند حواشی است باید ...
علی جنتی با بهارستان خداحافظی کرد
صحنه موسیقی نوشتیم تا تکلیف هم مشخص باشد از مخاطب تا مجریان اما باز هم می بینیم هر روز یک جا مشکل درست می شود. در قم یک گروه کُر برنامه برگزار کرد، محتوایش خوب بود، حجاب خانم های آن که برگزارکننده بودند مناسب بود اما چهار تا خانم که روسری شان عقب بود عکسشان را گرفته و بعد عناصر سیاسی عکس را در جامعه مدرسین و خدمت مراجع می برند که فضایی درست کردند تا مدیر کل استان نمی تواند حتی بماند مجبور می شود ...
طاهره صفارزاده؛ شاعر زنانه های جدی و عدالت خواهانه
در این دوره شعر صفارزاده دارای درون مایه سیاسی و با مضمون مقاومت دینی بود. مشهورترین شعر او در این زمان شعر طنین بود که بسیار بحث برانگیز شد. سرانجام صفارزاده در سال 1355 به اتهام نوشتن شعر مقاومت دینی و امضانکردن برگه عضویت اجباری در حزب رستاخیز، از دانشگاه اخراج شد. او در این دوره تمام وقت خود را وقف خواندن تفاسیر و مطالعات قرآنی کرد. کتاب سفر پنجم او که دربرگیرنده اشعار مقاومت با مضامین دینی است، در سال 1356 برای نخستین بار چاپ شد و تنها در دو ماه، به سه چاپ با شمارگان سی هزار رسید. ...
روایتی از دیدار مادر شهید ژاپنی با امام خمینی(ره)/ برگزاری جلسات انقلابی در خانه یک ژاپنی
انسانی جلو می رفت که خسارت زیاد وارد نشود و از این رو شهید زیاد دادیم نیروها با توکل به خدا و ایمان و بر اساس قرآن احساس مسئولیت کرده و جلو می رفتند. زمانی را که ژاپن مورد حمله اتمی آمریکا قرار گرفت، به خاطر دارید؟ من کلاس دوم دبستان بودم. ژاپن می خواست قبل از بمب اتم تسلیم شود. شهر توکیو را آمریکایی ها بمباران شدید می کردند. آمریکا به دنبال امتحان بمب اتم بود. ...
علی جنتی: پشت صحنه ها را می دانم
می بینیم هر روز یک جا مشکل درست می شود. درقم یک گروه کُر برنامه برگزار کرد، محتوایش خوب بود، حجاب خانم های آن که برگزارکننده بودند مناسب بود اما چهار تا خانم که روسری شان عقب بود عکسشان را گرفته و بعد عناصر سیاسی عکس را در جامعه مدرسین و خدمت مراجع می برند که فضایی درست کردند تا مدیر کل استان نمی تواند حتی بماند مجبور می شود استعفا بدهد و برود. می گویند حواشی است باید تماشاچی ها را ...
اظهارات صریح جنتی، وزیر مستعفی ارشاد در مراسم تودیع/در مراسم عزاداری هم برخی حجاب درست ندارند، باید ...
تا تکلیف هم مشخص باشد از مخاطب تا مجریان اما باز هم می بینیم هر روز یک جا مشکل درست می شود. در قم یک گروه کُر برنامه برگزار کرد، محتوایش خوب بود، حجاب خانم های آن که برگزارکننده بودند مناسب بود اما چهار تا خانم که روسری شان عقب بود عکسشان را گرفته و بعد عناصر سیاسی عکس را در جامعه مدرسین و خدمت مراجع می برند که فضایی درست کردند تا مدیر کل استان نمی تواند حتی بماند مجبور می شود استعفا بدهد و برود ...
خداحافظی تند و تیز جنتی با وزارت/ پاسخ عجیب و فلسفی جلیلی به سوالی درباره حضور در انتخابات!/ علت مخالفت ...
برگزارکننده بودند مناسب بود اما چهار تا خانم که روسری شان عقب بود عکسشان را گرفته و بعد عناصر سیاسی عکس را در جامعه مدرسین و خدمت مراجع می برند که فضایی درست کردند تا مدیر کل استان نمی تواند حتی بماند مجبور می شود استعفا بدهد و برود. می گویند حواشی است باید تماشاچی ها را کنترل کنید اگر قرار بر این است می خواهید فیلم بیاورم تا ببینید در مراسم سینه زنی و عزاداری خانم هایی که ایستاده اند چه وضعیتی دارند. باید ...
روایتی تکان دهنده از یک شب تا صبح در لقمان
را به دهان زن وصل می کند. ساعت یک مادرم توی خونه تموم کرد. این از کانادا اومد. به خاطر مادرمون. گفت اگه طوریم شد، به بچه ها و شوهرم چیزی نگین. خیلی به مادرم وابسته بود. سال 65 هم که پدرم فوت کرد، اون بار هم رگش رو زد. رفته بود توی حموم رگ دو تا دستش رو با تیغ زده بود. لباساش سیاه بود، چیزی معلوم نبود. یک وقت دیدیم یه چیزی روی زمین دنبالش کشیده می شه. نگاه کردیم دیدیم خونه. گرفتیمش، از حال رفت و ...
استقامت در سختی ها در کهف حصین اهل بیت(ع) و رهایی از جلوه های دنیایی/ سیدالشهداء(ع) کهف امت است یعنی ...
، به نام اصحاب کهف سوره ای بر اساس همین بیانی که قرآن مجید از سرنوشت آنها دارد نام گذاری شده است. اصحاب کهف زمان حاکمیتی زندگی می کردند که مردم را دعوت به بت پرستی و سجده در مقابل بت ها و پذیرش این فرهنگ می کرد و آنهایی که در مقابل فرهنگ بت پرستی مقاومت می کردند، مورد مؤاخذه و بازخواست قرار گرفته و بر آنها سخت گیری می شده است. اصحاب کهف جمعی بودند که تعدادشان هم زیاد نبود ولی کارساز شدند. آنچه که از ...
روزگار سخت سهیلا رو به پایان است
نیز توسط یکی از خیرین برای وی تهیه شده است. زندگی سهیلا ماجراهای زیاد و البته پیچیده ای دارد. از مرگ اقوام گرفته تا اعتیاد، خودکشی، طلاق و ..... وی با اشاره به زندگی پدر و مادرش و تولد 8 فرزند، می گوید: از این تعداد 4 نفر از خواهر و برادرهایم طی سال های اخیر فوت کرده اند. سهیلا در خصوص نحوه فوت خواهرها و برادرانش می گوید: یکی از برادرانم در سن 12 سالگی از پشت بام ...
سرپرستی 2 کودک یتیم مهریه خاص زن جوان
یک دید دیگری به وجود آید. و بازهم در همین حین بود که یکی از دوستان خبرنگارم، خانم مطهرنیا را به من معرفی کرد؛ معلم بیجاری که کودکان زیادی را تحت سرپرستی خود دارد و زندگی اش را وقف آنها کرده است. بچه های مدرسه و قبولی ام در مرکز بهداشت بیجار باعث شد تا نذری را که برای دکتری درنظر گرفته بودم برای قبولی ام درنظر بگیرم؛ سرپرستی کودکی یتیم. با کمک خانم مطهرنیا، دختر 8ساله ای را به سرپرستی گرفتم اما چون ...
فائزه هاشمی: من اسب ندارم که ...
اسبی داشتم. یک اسبی خانم منتظمی باشگاه دار به من هدیه داد که من اصلا نبردمش، گفتم برای خودت، خودت هم اجاره بده. اصلا احساس نکردم که این برای من است؛ حتی یک بار هم سوارش نشدم، چون من گاهگاهی می رفتم اسب سواری. یا شایعه طلاق من. این خیلی عجیب بود. حسین دهباشی با فائزه هاشمی برای مجموعه تاریخ شفاهی خشتِ خام گفت وگویی انجام داده و متن آن را در اختیار شرق قرار داده است. گزیده ای ...
سنگ صبور یعنی سرطان پایان زندگی نیست
خدا با بیماری ام اس زندگی ام را زیر و رو کرد تا روی ویرانه هایش بهشتی از رؤیا برایم بسازد و به من ثابت کند که همچنان خوشبخت ترین بنده او هستم. مهر ماه امسال سومین سال تولد بیماری ام است. سه سالی که خدا مهر بیکرانش را برایم به ارمغان می فرستد. گویی به موجب عهدی نانوشته با من، هر سال می خواهد در فصل عاشقی، همچنان مهر تأییدی بزند بر اینکه قادر است و خالق عشق است در زندگی ام و... نمایشگاه عروسک ...
عاشق عابدزاده بودم/ می خواهم حالا حالاها بازی کنم/ فالکائو گریه می کرد که به سمتش رفتیم
نیمکت مدرسه قرار گرفتید فکر می کردید در بزرگسالی چه کاره شوید؟ همه ما پشت این نیمکت ها بوده ایم و این دوران را گذرانده ایم و من هم خاطرات زیادی از آن دوران دارم. من از همان دوران دبستان عاشق فوتبال و دروازه بانی و عاشق احمدرضا عابدزاده بودم و این شد که به سمت فوتبال کشیده شدم. یکی از چیزهایی که خیلی به من کمک کرد این بود که پدر و مادرم هم با من در این راه همراه بودند و در اوج دوران تحصیل به من ...
این همه نوجوانی!
به کار می افتند. توپ داغ و زبری گلویم را خراش می دهد. چشم هایم می سوزند. دلم می خواهد مثل بچه ها جلوی همه هق هق کنان از مترو بزنم بیرون که یک نفر صدا می زند: دختر خانوم بیا این جا. برمی گردم. - می خوام دست بندهات رو ببینم. حلقه ی فلزی را که دست بندها را بهش گره زده ام جلو می برم. همان طور که بینشان می گردد، می گوید: گفتی دست بندِ چی؟ لبخندم از وسط تونل تاریک بر می ...