سایر خبرها
به خاطر خوشبختی دخترم مجبور شدم تصمیم شومی بگیرم
به گزارش " جوان ایرانی "، این زن به دادگاه خانواده رفت و وقتی روبه روی قاضی Judge عموزادی قرار گرفت در این باره به او گفت: بعد از مرگ شوهر اولم، با تنها دخترم زندگی می کردم تا این که با محمود، همسر دومم آشنا شدم. ما بعد از مدتی آشنایی تصمیم گرفتیم که با هم ازدواج کنیم، اما درست یکسال بعد از ازدواجمان اختلافاتمان شروع شد، آن وقتی که دخترم در دانشگاه قبول شد. بعد از آن محمود می گفت که ...
فیلم های آخر هفته تلویزیون
اقوام نزدیک شرکت کنند اما غرش صدای هواپیماهای جنگنده ای که از مرز عبور کرده اند موجب می شود که پدر فرشته تصمیم بگیرد از خیر عروسی خواهرش بگذرد و خانواده اش را از مهلکه بدر برد. فرشته برای آوردن مادر بزرگ از خانه خارج می شود؛ اما دیگر هیچ گاه خانواده اش را نمی بیند؛ او مدتی بعد با شنیدن خبر زنده بودن برادرش، جستجویی طولانی را برای یافتن او آغاز می کند. فرشته در شهری که حالا توسط دشمن اشغال شده ...
پدر می خواهید یا شوهر؟!
تهران نقل مکان کرده. خانه ای که تا 3 ماه پیش به عنوان پرستار در آن رفت و آمد می کرد. زن، بچه دوست دارد. حاج آقا خودش 4 تا بچه دارد که همه شان از عروس تازه، بزرگتر هستند. نوه هم دارد. عروس فعلاً به این چیزها فکر نمی کند. آینده را کسی نمی داند. همیشه هم این طور نیست که دختر یا زن جوان به خاطر فرار از شرایط بد و مشکلات مالی، تن به ازدواج با مرد مسن بدهد.لیلا عاشق شده و با عشق ازدواج کرده. اسم ...
دورهمی های مجازی؛ خیلی دور خیلی نزدیک
پایه های آشنایی شان در فضای مجازی و در این شبکه های اجتماعی گذاشته شده است. در این شرایط وقتی دختر و پسر زیر یک سقف می آیند تازه می بینند خیلی از مواردی که فکر می کردند درباره هم می دانند، دروغ بوده و اختلاف نظرهای زیادی با هم دارند؛ این یکی از دلایل طلاق است. یکی از توصیه های قدیم روان شناسان خانواده به خانواده ها این بود که زوجین موقع غذا خوردن و با هم بودن، حتی روزنامه هم نخوانند ...
چمران: قرار بود معاون اول احمدی نژاد شوم
.... بعد من به بوشهر آمدم و تا سال 50 در بوشهر بودم و بعد از اتمام این دوره به تهران بازگشتم. س: با حاج خانوم چطور آشنا شدید؟ کار مشترکی داشتید؟ چمران: کار مشترکی نبود. من هم دوره ای داشتم که او دوستی داشت و هنرمند بود. کارهای سرامیک انجام می داد و استاد سرامیک هم شد. به وسیله این هم دوره با این استاد آشنا شدیم و با خواهر همسر ایشان آشنا شدم و با ایشان ازدواج کردم. با آن ...
سرپرستی دو کودک یتیم، مهریه یک زوجه بیجاری
ازدواج است. ازدواج هایی که در آن ملاک صرفا مادیات و مهریه های هنگفت و شروط عجیب و سخت گیرانه طرفین و در برخی موارد شروط بسیار عجیب دیگر از جمله پوشش به قول امروزی ها تک و خاص راه را بر ازدواج و انتخاب معقولانه زوجین بسته است. سخت گیری خانواده ها و عنوان تضمین زندگی آینده زوجین و بقای زندگی آنها با در نظر گرفتن مهریه سنگین و شروط غیرمعقولانه برای امر مقدس ازدواج می تواند ناشی از ...
دروغ بزرگ روحیه تعامل و مذاکره پذیری یزید؛ وقتی اهل سیاست از امام حسین (ع) هزینه می کنند
رسید و از واقعه آگاه شد ، پاسخ نامه را داد و او را مأمور روانه کردن سر حسین علیه السلام و سرهای کشتگانِ همراه او ، و نیز اثاث و زنان و خانواده حسین علیه السلام کرد . ابن زیاد هم مِحفَر بن ثَعلَبه عائذی را خواست و سرها و اسیران و زنان را به او سپرد . مِحفَر ، آنان را تا شام به سانِ اسیران کفّار برد و اهالیِ همه جا ، صورت های آنان را می دیدند . اینگونه بود که سر مبارک امام حسین بر نیزه ...
7 آبان بهنوش بختیاری؛ از ریزش فالوئر تا تهیه کنندگی
کلیشه بهنوش بختیاری در کنار رسانه ملی در سینما هم به ایفای نقش پرداخت اما کارهای سینمایی او چون بیشتر محصولاتی تجاری متعلق به سینمای بدنه بودند چنان که باید مورد توجه قرار نگرفتند. کیش و مات ، زندگی شیرین ، ده رقمی ، دو خواهر ، از ما بهترون و حلقه های ازدواج از جمله چنین آثاری بودند که بختیاری در آنها مدام یک تیپ تکراری را ایفا می کرد و کمترین بدعتی در نقش آفرینی پیش رویش ...
شوهرم نیمه شب مرا با مرد همسایه تنها گذاشت / او با خیال راحت کنار زن دومش استراحت می کرد
افغانستان بروم. زن بیچاره خیلی جا خورد اما چاره ای جز پذیرفتن این موضوع نداشت. بشیر رفت و گوهر تنها ماند. یک ماه بعد وقتی شوهرش برگشت در کمال ناباوری او را همراه یک زن جوان دید. بشیر گفت در افغانستان ازدواج کرده و دلیلش هم این است که دلش بچه می خواسته است. گوهر باورش نمی شد که باید از آن روز به بعد حضور زن دیگری را در خانه اش تحمل کند. با آن که دلش خیلی شکسته بود اعتراضی نکرد ...
دوست پسرم رفتارهای بسیار زننده ای با من داشت / به خاطر اعتمادی که به اتابک داشتم حرفی نمی زدم
نشست و به بهانه ای سر صحبت را باز کرد. او در حالی که از رفتار مودبانه و باکلاس من تمجید می کرد و مدام لبخند می زد گفت همانند من تک فرزند خانواده است وقصد دارد با دختری مودب و زیبا ازدواج کند. من هم که در همان نگاه اول دلباخته او شده بودم تحت تاثیر حرف های عاشقانه اش قرار گرفتم و این گونه رابطه من و اتابک آغاز شد. آن روز تصمیم گرفتیم تا بیشتر در پارک یکدیگر را ملاقات کنیم. من هر روز زودتر ...
هر بار به خواسته برادر شوهرم جواب منفی می دادم / او نیمه شب به اتاق خوابم آمد
...> چه شد که قربانی اسیدپاشی شدید؟ بعد از آن که همسرم فوت کرد به اصرار خانواده اش به منزل برادرشوهر کوچکم رفتم تا در یکی از اتاق های خانه او زندگی کنیم. می گفتند بعد از مرگ شوهرم نباید تنها بمانم. حتی تهدیدم می کردند که یا فرزندانم را از من می گیرند یا مجبورم که به عقد برادرشوهر بزرگ متأهل درآیم. برادر شوهر بزرگم مدام به ما سر می زد و از من خواستگاری می کرد و من هر بار به او جواب منفی می دادم تا این که یک شب در اتاق با صدای جیغ دخترم از خواب بیدار شدم و سوزش شدیدی را احساس کردم و فهمیدم چه بلایی سرمان آمده است و آنها با اسید، انتقام جواب منفی خواستگاری را از ما گرفته اند. ...
چشم چرانی مرد همسایه برایش گران تمام شد
همسایه مان دیدم که سراسیمه از روی دیوار منتهی به خانه مقتول روی دیوار کناری پرید و از آنجا وارد تراس خانه اش شد. گمان می کنم مرد همسایه و آن فردی که همراهش بود اطلاعاتی از مرگ مقتول داشته باشند، چون بعد از قتل وی رفتار مرد همسایه و خانواده اش تغییر کرده و کمتر در خانه حضور دارند یا اگر هم باشند در خانه را قفل می کنند. حتی زن همسایه چند روزی است که ازخانه خارج نشده است. همین سرنخ کافی بود ...
کتاب با چه تیپ شخصیتی ازدواج کنم؟
عمل کرده است. دکتر حسن زارعی محمود آبادی، عضو هیئت علمی دانشگاه یزد است که زمینه پژوهشی وی خانواده و ازدواج، مدل ساختاری برای طلاق، درمان زوجین به شیوه هیجان مدار، خیانت، شناخت درمانی و فراشناخت، کیفیت زندگی، تیپ شناسی افراد در ازدواج و شغل، ناباروری، نوجوانان و تمایز یافتگی می باشد. از جمله تالیفات دیگر این استاد و محقق دانشگاه کتاب پیشگیری از طلاق و جدایی(مفاهیم، نظریه ها و کاربست مدل ...
به واقعیت تلخ و کثیفی در زندگی مشترکم پی بردم / همسرم عاشق دوست صمیمیم شده بود
...> پیشنهاد ازدواج موقت که داد خودم را باختم و تن به ارتباط مخفیانه دادم مجازات سنگین برای پسر جوان به جرم متلک گفتن با شنیدن حرف های عاشقانه دوست پسرم به خانه اش رفتم / من فریب کیارش را خوردم نقشه زشت پسرجوان برای زن دایی اش/ با شکستن شیشه پنجره وارد اتاق خواب شدم +عکس دختر دایی همسرم خودش را به من نزدیک کرد / زمانی که در خانه تنها بودم او به آنجا می آمد ...
پاسخ های نرگس آبیار به دانشجویان صرب/ از سینمای زنان تا حجاب و یک شوخی!
چشم امیدشان به مردان قدرتمند است تا زندگی آن ها را اصلاح کنند. البته استثنا هم داریم. بهرام بیضایی در دهه 40 از زن ایرانی تصویری نشان می دهد که کنش مند و فعال است و نقش دارد. کارگردان فیلم های شیار 143 و نفس در ادامه با بیان این که بعد از انقلاب در سال های اول به خاطر جنگ سینما پیشرفت آن چنانی نداشت و نقش زن در این دوره به عنوان طفیلی و خانه دار دیده می شود، بیان کرد: با آغاز دهه 70 و ...
آخر هفته در تلویزیون چه خبر است؟
افشین هاشمی، سودابه بیضایی و شبنم مقدمی آمده است: در آخرین روز تابستان سال 1359، فرشته و خانواده اش آماده می شوند تا در جشن عروسی یکی از اقوام نزدیک شرکت کنند اما غرش صدای هواپیماهای جنگنده ای که از مرز عبور کرده اند موجب می شود که پدر فرشته تصمیم بگیرد از خیر عروسی خواهرش بگذرد و خانواده اش را از مهلکه بدر برد. فرشته برای آوردن مادر بزرگ از خانه خارج می شود؛ اما دیگر هیچ گاه خانواده اش را نمی بیند ...
ریشه شناسی قتل های خانوادگی
خانوادگی وقتی خبر جنایت مرد 35 ساله به گوشش می رسد، اختیار خودش را از دست می دهد. نگاهی به دختر بچه پنج ساله اش می اندازد و در یک نگاه همه چیز را تمام شده می بیند. در تمام این مدت با وجود شوهر و بچه اش، به مردی متاهل علاقه مند شده و با او در ارتباط بود؛ مردی که به خاطر او زن جوانش را خفه کرده بود و او را به چاهی 50 متری انداخته بود تا اثری از او نباشد. همه چیز را تمام شده دید و با مرور ...
جنایت هولناک به خاطر دختر موردعلاقه
رفتیم و مقتول با خودروی پژو 207 خود به دنبال ما آمد. در مسیر من و سینا مشروب خوردیم، اما مقتول به خاطر این که راننده بود، نخورد. بعد هم مواد کشیدیم. مرد جوان از من پرسید چرا ناراحتی؟ که سعید در پاسخ گفت به خاطر این که می خواهد ازدواج کند. وی ادامه داد: مقتول وقتی فهمید می خواهم با چه کسی ازدواج کنم، شروع به بد گفتن در مورد دختر مورد علاقه ام کرد. بر سر این موضوع درگیر شدیم و با سلاح کلت ...
با شنیدن حرف های عاشقانه دوست پسرم به خانه اش رفتم / من فریب کیارش را خوردم
اتاق خواب شدم +عکس دختر دایی همسرم خودش را به من نزدیک کرد / زمانی که در خانه تنها بودم او به آنجا می آمد معلم هوس باز 2 دانش آموز را به خانه اش دعوت کرد / آنها با رضایت خود و آگاهانه دعوتم را پذیرفتند +عکس با دوست پسرم به خانه نیمه کاره رفتم / از ترس آبرویم در برابر رفتارهای زننده اش سکوت کردم ...
ملی خانوم مرا اینجا جا گذاشته است
.... هوام رو داره چون دلم باهاشه. پس پیرمرد دیگر هیچ وقت عاشق نشده و دلش همیشه با دلبر مانده. می پرسم یعنی ازدواج نکردین؟ می گوید: نه. خیلی هم قاطع می گوید. دیگه هیچکی برام دلبر نشد. یه وقتایی می دیدمش که با شوهرش و بعد هم با بچه هاش می اومد خونه ننه باباش سر می زد. رفتم سراغ کار و تو یه روزنامه شدم آبدارچی. چای ریختم و زندگی رو سر کردم. با تعجب می گویم: یه حقوق بازنشستگی ...
ورزش از نوعی دیگر +عکس
. لوازم سوارکاری درست است که در آموزش سوارکاری مربی همه نکات را یک به یک گوشزد می کند اما بعد از آشنایی با چگونگی رفتار کردن با اسب و رشته ای که می خواهید انتخاب کنید، باید از طرز کار، نصب و استفاده صحیح از تمامی لوازم سوارکاری مطلع باشید. در اینجا فقط چند وسیله را به شما معرفی می کنیم. افسار را که شنیده اید. از تسمه های چرمی تشکیل شده که آبخوری و دستجلو به آن متصل ...
فضای مجازی در ماهی که گذشت
نخست سال تحصیلی جدید، بیشتر از اینکه اتفاقات آموزشی و تحصیلی به موضوعی برای توجه دانش آموزان و خانواده آنها تبدیل شده باشد، خبرها، فیلم ها و عکس هایی موردتوجه شان قرار گرفت که از تنبیه بدنیِ دانش آموزان حکایت داشت. یکی از این فیلم ها که در شبکه های اجتماعی بازنشر شد و تاسف و حیرت زیادی را به همراه داشت، فیلمی بود که در آن، تعدادی دختر با لباس محلی در جنوب کرمان روبه روی دوربین ایستاده و ...
روایت دردناک گم شدن 14 ساله یک جانباز!
فصل آشنایی اش را برای مان بازگو کند. می گوید: محمد علی متولد 1328 است و من متولد 1334. با معرفی یکی از آشنا ها با هم ازدواج کردیم. همسرم ابتدا شغل مناسب و خاصی نداشت اما بعدها سراغ جوشکاری و رانندگی رفت. هر کاری از دستش برمی آمد برای رفع حاجت خانه و خانواده اش انجام می داد و یک لقمه نان حلال سر سفره بچه ها می آورد. خانم سورانی از روزهای جنگ تحمیلی و بیقراری همسرش برای جهاد در جبهه ها می ...
زنی با انگشتان سبز
شده بود که بعد این موسسه تبدیل به دانشکده محیط زیست شد. اینها برمی گردد به سال 53-52. **شما در زمینه بازیافت نگاه متفاوتی دارید. این نگاه چه فرق هایی با دیگران دارد؟ وقتی داریم می گوییم recycle، فقط recycle و بازیافت کاغذ و پلاستیک نیست، وقتی لباس بچه بزرگ تان را که به او تنگ شده، بشویید، بشکافید و به لباس بچه کوچک تر تبدیل کنید؛ این خودش recycle است. یادم است پایین شلوار ...
دختری که دید پدرش با مادرش در آشپزخانه چه کرد + عکس
مادرم زد. وقتی نوبت دفاع به متهم رسید منکر قتل همسرش شد و گفت: دخترم 4ساله بود که مادرش را از دست داد. او در این چهار سال با خانواده مادری اش زندگی می کند و تحت تاثیر حرف های آنها قرار گرفته و این صحبت ها را مطرح می کند. باور کنید من همسرم را نکشتم. وی ادامه داد: من به خاطر مشکلات شغلی ام ناچار شده بوم سند ماشینم را به نام برادرم بزنم. وقتی همسرم متوجه این ماجرا شد شروع به ...
اگر مجرد ماندم چه کنم؟ (برای دختران)
ما توصیه به مجرد ماندن و ستایش آن نیست؛ بی تردید ازدواج آثار مثبت فراوانی دارد که اگر قرار باشد دربارة آن سخن بگوییم، چند برابر این نوشتار خواهد شد، لذا اگر در مقاله گاهی از مزایای تجرد سخن به میان می آوریم، صرفاً برای این است که نیمة پر لیوان دیده شود و کسانی که به ناچار در چنین شرایطی قرار گرفته اند، بتوانند به نحو سازگارانه و مفیدی رفتار کنند که مایة رشد آنان شود و سلامت تن و روان آنان حفظ شود ...
"آتیه داده پرداز" از زیرمجموعه های "آتیه بهار" متعلق به سیامک نمازی، هم اکنون با 125 نهاد دولتی و ...
نمازی است؛ سیامک نمازی که به همراه پدرش باقر نمازی بنابر اعلام جعفری دولت آبادی دادستان تهران هر کدام به ده سال زندان محکوم شده اند ( اینجا را ببینید ) به عنوان یکی از شاه مهره های جاسوسی و نفوذ در کشور شناخته می شود. سیامک نمازی این روزها نامش همه جا بر سر زبانها است و اطلاعات دقیق و جزئی درباره اقدامات و فعالیتهایش در رسانه ها منتشر شده است. در کارنامه سیامک نمازی طیف وسیعی از اقدامات ...
با دوست پسرم به خانه نیمه کاره رفتم / از ترس آبرویم در برابر رفتارهای زننده اش سکوت کردم
پسر جوان به جرم متلک گفتن با شنیدن حرف های عاشقانه دوست پسرم به خانه اش رفتم / من فریب کیارش را خوردم تصاویری از لحظۀ دستگیری پسرخالۀ صدام در داخل تانکر آب نقشه زشت پسرجوان برای زن دایی اش/ با شکستن شیشه پنجره وارد اتاق خواب شدم +عکس دختر دایی همسرم خودش را به من نزدیک کرد / زمانی که در خانه تنها بودم او به آنجا می آمد معلم هوس باز 2 دانش آموز را به خانه اش دعوت کرد / آنها با رضایت خود و آگاهانه دعوتم را پذیرفتند +عکس با دوست پسرم به خانه نیمه کاره رفتم / از ترس آبرویم در برابر رفتارهای زننده اش سکوت کردم ...
وطن اولم هندوستان، میهن دوم بویراحمد
مصاحبه به پیش من بیاید. از همین جا سلام می کنم به خانواده مرحوم جمشیدی، آقای توکل، نیرومند ، رضایی و همه بچه های بهداری و اهالی سی سخت و پاتاوه. ** آقای دکتر چه شد که شما به بویراحمد آمدید؟ من درس پزشکی را تمام کرده بودم. هیاتی از وزرات بهداری ایران به کشمیر هند آمده بودند. در روزنامه آگهی جذب پزشک زده بودند و من هم ساعت 7 صبح رفتم و امتحان دادم. پزشکان زیادی برای امتحان آمده بودند ...
عشق هایی که زود می آیند و زود می روند
به گزارش صاحب نیوز ، وقتی یک دختر و یک پسر از دو خانواده مختلف با هم ازدواج می کنند، طبیعی است که چون از ابتدا در دو وضعیت متفاوت زندگی کرده اند و تربیت شده اند، با هم اختلافاتی داشته باشند، کما اینکه راجع به یکسان نبودن اخلاق و رفتار و سلیقه اعضای یک خانواده این مثل را به زبان می آوریم که هیچ یک از پنج انگشت دست، شبیه هم نیستند. حالا چه برسد یک دست برای یک انسان باشد و دست دیگر از انسان و نسل و ...