سایر منابع:
سایر خبرها
خاطرات حجت الاسلام شجونی درباره گروهک منافقین
و دعای کمیل خوان، به مدت 6 ماه با 10، بیست ، سی تا پسر جوان، در یک خانه تیمی زندگی کنند، هم بستر شوند و برایشان مشکلی هم پیش نیاید؟ اینها این آیه را به خورد این دخترها می دادند که ولایبدین زینتهن الا لبعولتهن ما می گوییم مواضع زینت را، که بالای گردن و بالای دست ها باشد، نباید جز به شوهرهایشان نشان بدهند اما اینها جور دیگر معنا می کردند و می گفتند: از زانو تا شکم مواضع زینت است. ...
جهانگردی به سبک جهانگرد جوان ایرانی
اونجایی که یادم میاد من همیشه در سفر بودم، هیچ اردو و سفر تو دوران مدرسه و دانشگاه نبود که من نرفته باشم.این روند تا الان ادامه داشته. از چه سنی سفر رو شروع کردی ؟ به طور جدی و سفرهای خارجی از سال 90 ولی قبل از اون سفرهای داخلی می رفتم، یعنی حدود 29 سالگی. در اولین سفرهات ، چه چیزهایی بیشتر از همه نگرانت می کرد؟ همیشه نگران این بودم که عمر سفر کوتاهه و دارم ...
بی دست و پای با دست و پا!
8 ماه مجبور شدم دمر بخوابم تا زخم هایم ترمیم شود. بعد از آن به آسایشگاه شهید بهشتی منتقل شدم در آسایشگاه چون معمولا کار خاصی نداشتیم صبح ها بیکار بودیم و طبق برنامه ریزی انجام شده به فیزیوتراپی می رفتم. حدود 2 ساعتی فیزیوتراپی انجام می دادم و وقتی که برمی گشتم بی کار بودم. یکی از معلم ها بچه ها را تشویق به درس خواندن می کرد. پیش من هم آمد و من هم ادامه تحصیل دادم. دیپلمم را گرفتم بعد از ...
گپ وگفت با وزیری که شجونی دایی اش بود/با طالقانی و بازرگان دوست بود/سکوتی که بعد از 36 سال شکست
رشد کردم. و دایی شما از منتقدان اصلی ملی مذهبی ها بودند این اواخر بله. البته دایی من آن زمان ارتباط بسیار نزدیکی با طالقانی و بازرگان و دکتر سحابی داشت. حتی من چندبار هم آقای طالقانی را در خانه داییم دیده بودم. خاطرم هست یک روز دکتر سحابی و بازرگان ناهار در خانه دایی من دعوت بودند و من هم حضور داشتم. بعدا دایی من راه و روش متفاوتی را دنبال کرد. بهرحال خط نهضت آزادی و مرحوم ...
مادر چگونه اعضای خانواده خود را قتل عام کرد
که مرده. من هم همان پتو را روی بدنش انداختم و از اتاق خارج شدم. این زن 32 ساله در ادامه اظهاراتش نحوه قتل فرزندانش را هم این گونه توضیح داد: وقتی از اتاق خواب بیرون آمدم، بچه ها را صدا زدم تا چایی بخورند، اما هیچ کدام به حرف من گوش ندادند، من هم یک لیوان چایی برای خودم ریختم و خوردم، بعد از آن با همان چاقویی که همسرم را کشته بودم، به سراغ بچه ها رفتم. درست یادم نیست ولی فکر می کنم اول از ...
زنبورداری در آپارتمانی وسط تهران
بخش دیگر رسانه های پایگاه خبری تحلیلی بی باک : برخلاف تفکر مرسوم که زنبورداری فقط در دشت و بیرون شهر امکان پذیر است، هر کسی در خانه اش می تواند زنبورداری کند. من در تهران مشتری ای دارم که در حیاط خانه اش زنبورداری می کند و هیچ مزاحمتی هم برای همسایه ها ندارد. به گزارش گروه رسانه های بی باک، زنبوردار نمونه 46 ساله گرمساری از طرف بنیاد مادر به عنوان مادر نمونه کشور انتخاب شده ...
پسر از پدر می گوید: ابراهیم حاتمی کیا استاد زندگی من است
.... اما در خصوص اکران ها و جشنواره های خارج از کشور کاملا رضایت بخش بود. فیلم در جشنواره های بوسنی، فرانسه و چین اکران شد و تبعات خوبی را نیز به همراه داشت. مستند ساز جوان ایران حضور در سی و نهمین جشنواره گرنوبل فرانسه را موفقیتی بزرگ خواند و تصریح کرد: از حضور فیلم در جشنواره گرنوبل فرانسه بسیار تعجب کردم. در ابتدا تصور کردم در جشنواره ای دینی شرکت داده شدم اما بعد متوجه شدم که در ...
همه چیز درباره کلاه قرمزی از زبان مادرش
آن طوری ببینند که پدر مرا می دیدند. پدرم سال ها کار کرده بود و حالا یک کارنامه کاری داشت ولی من نام فنی زاده را به دوش می کشیدم. خودم سعی کردم بر اساس قوانین زندگی ام راهم را پله پله طی کنم و هیچ گاه از فرصت فنی زاده بودنم استفاده نکنم. اوایل همه به من احترام می گذاشتند. جالب بود اما ازشان خواستم که مرا دنیا ببینند نه دختر آقای فنی زاده. عیب کارم را بگویند و بگویند باید چه کنم. نمی خواستم فکر کنم ...
شیخ جعفر؛ انقلابی که انقلابی ماند
ممنوع المنبر شده بودم. روزی آقایی از من برای سخنرانی در مسجد حجت واقع در خیابان اتابک خیابان خاوران، روبروی پارک فدائیان اسلام (مسکرآباد سابق) دعوت کرد. با خودم گفتم اینجا کسی من را نمی شناسد، دعوت آن ها را قبول می کنم. سر وقت در مسجد حجت حضور یافته و بالای منبر رفتم. حدود نیم ساعت صحبت کرده بودم که ناگهان سر و کلّه مأمورین شهربانی پیدا شد، از منبر پایین آمدم. مرا دستگیر کرده و به پاسگاه هاشم آباد ...
مرحوم شجونی که بود؟/ از زندگینامه تا موضع گیری های جنجالی اش + تصاویر
ها را قبول می کنم. سر وقت در مسجد حجت حضور یافته و بالای منبر رفتم. حدود نیم ساعت صحبت کرده بودم که ناگهان سر و کلّه مأمورین شهربانی پیدا شد، فهمیدم که برای دستگیری من آمده اند و به ناچار سخنرانی را نیمه تمام گذاشته و از منبر پایین آمدم. مرا دستگیر کرده و به پاسگاه هاشم آباد بردند و تا پاسی از شب در آنجا بودم. سپس یک عینک لاستیکی به چشمم زدند و دیگر جایی را نمی دیدم و مرا به کمیته مشترک ضد خرابکاری ...
گفتگو با سیما خضرآبادی، بازیگر سریال آسپرین
بازی نبود پدرم مدیر تولید و مادرم چهره پرداز سینما هستند اما ورود من به سینما به هیچ وجه با پارتی بازی همراه نبود و شاید بتوان گفت خیلی اتفاقی وارد سینما شدم. خیلی کوچک بودم که به همراه مادرم به پشت صحنه سریال خانه پدری رفتم. آقای غلامرضا رمضانی هم آنجا حضور داشتند و مرا برای نقش اصلی سریال فرزندم بزرگ شده انتخاب کردند. پس از آن هم در سریال ایستگاه آخر بازی کردم ولی بعد از آن دیگر ...
نمی دانستم نامزد کثیفم از اینکه من زودتر به رختخواب می روم چقدر خوشحال می شود
...> ارتباط کثیف زن جوان با یکی از آشنایان نزدیکش / آن شب به شدت مست بودم + عکس حکم سنگین برای مرد شیطان صفت / در دوران خدمت چندین نفررا هدف آزار و اذیت قراردادم آزارواذیت گروهی دختر نوجوان توسط هفت مهاجر افغان کار زشت کارگر خدماتی با زن تنها در خانه / او را به داخل یکی از اتاق ها بردم به اتاق خواب محسن رفتم / او زمانی که مرا بالای سرش دیده از جا پرید ...
سرگذشت تکان دهنده دختر یک استاد دانشگاه تهران - با پسرهای مختلفی حشر و نشر داشتم
در اینترنت دیده برسد و مسیر زندگی اش تغییر کند. ایران 110 نمی دانستم نامزد کثیفم از اینکه من زودتر به رختخواب می روم چقدر خوشحال می شود ارتباط کثیف زن جوان با یکی از آشنایان نزدیکش / آن شب به شدت مست بودم + عکس حکم سنگین برای مرد شیطان صفت / در دوران خدمت چندین نفررا هدف آزار و اذیت قراردادم آزارواذیت گروهی دختر نوجوان توسط هفت مهاجر افغان کار زشت کارگر خدماتی با زن تنها در خانه / او را به داخل یکی از اتاق ها بردم به اتاق خواب محسن رفتم / او زمانی که مرا بالای سرش دیده از جا پرید ...
تاج چگونه استقلال شد؟
ماهنامه دنیای فوتبال نوشت: بعضی ها صدایشان امضایشان است. وقتی حرف می زنند، لازم نیست سرت را برگردانی تا بشناسی. مثل صدای خسرو شکیبایی و صدای مهران دوستی که حالا حتما یک جایی توی آسمان نشسته اند به حرف زدن با فرشته ها. عنایت آتشی یکی از صداهای ماندگار ورزش ایران است. از آنها که ناخودآگاه باعث می شوند، زمزمه کنی فقط صداست که می ماند. یکی از آنها که صدایش را میلیون ها ایرانی حتی بیش از چهره بعضی بازیکنان تیم ملی در این چند دهه می شناسند. گزیده ای از گفت وگوی دنیای فو ...
عباس غزالی: نقش چغر دوست دارم!
هفته نامه جهان سینما - احمد محمد اسماعیلی: از همان حضور تاثیر گذارش در سریال وضعیت سفید در قالب یک نقش رئالیستی بسیار قابل باور یک جوان طبقه سنتی که درگیر مشکل اعتیاد و چالش با اعضا خانواده اش است. نوید ظهور یک بازیگر اثرگذار و خوش آتیه را داد. عباس غزالی جزو بازیگرانی است که با حس و غریزه اش به سراغ ایفای نقش ها می رود. غزالی در سریال مادرانه در نقش یک جوان معترض ارتباطش را با مخاطب حفظ کرد و دو ...
روحانی که کشاورز نمونه شد +عکس
تصمیمی می گیرد: اجداد من همه روستازاده و کشاورز بودند و به دامداری هم مشغول بودند. در یکی از منبرهایی که برای جوان ها رفتم مدام می گفتند که دلیل بیکاری آنها این است که کار نیست. من در جواب گفتم کار که نیست. اهل کار هم نیست. در نتیجه آن جلسه من رفتم و چندساعت از آب چاه عمیق حسن آباد آریانشهر را خریداری کردم و به آنها پیشنهاد کردم که به 7 نفرتان 10 ساعت آب و یا به 10 نفرتان 7 ساعت آب می دهم. خودم هم ...
پای پیاده از خمینی شهر تا کربلا فقط به عشق ارباب
باشد و ارباب بطلبد با کاروان راهی کربلا می شویم.[ با خنده به روح الله گفتم سال دیگه کاروانتان خبرنگار خواست ما در خدمتیم، جای خالی برای من داشته باشید، او جواب داد: دعا کنید سال آینده توفیق حاصل شود و همه باهم برویم] علی کمی از ما جلوتر و سریع حرکت می کرد که با من مصاحبه نکند اما این باعث نشد من از مصاحبه با او دست بردارم و خودم را بهش رساندم، همین که رسیدم، بهم گفت: من بلد نیستم مصاحبه ...
ماجرای توسل یک اسیر به حضرت زهرا(س)
...> همین طور که روی زمین بودم، سرم را کج کردم و او لیوان آب را در دهانم ریخت. لیوان دوم و سوم را هم آورد. یک مقدار حال بهتر شد. بلند شدم. او گفت: به حق فاطمه زهرا بیا و از من درگذر و مرا حلال کن! گفتم: تا نگویی جریان چی هست، حلالت نمی کنم. گفت: دیشب، نیمه شب، مادرم آمد و مرا از خواب بیدار کرد و با عصبانیت و گریه گفت: چه کار کردی که مرا در مقابل حضرت زهرا(س) شرمنده کردی. الان حضرت زهرا(س) را در عالم خواب زیارت کردم. ایشان فرمودند: به پسرت بگو برو و دل اسیری که به درد آورده ای را به دست بیاور وگرنه همه شما را نفرین خواهم کرد. ...
جعفر دهقان: هیچ کس نقشم را ندید
به گزارش بی باک ، جعفر دهقان بازیگر سینما و تلویزیون در خصوص ایفای نقش در فیلم "یتیم خانه ایران" به باشگاه خبرنگاران جوان؛ گفت: به خاطر ایفای نقش در این فیلم، دندان پایینم را کشیدم البته در ابتدا با مخالفت طالبی مواجه شدم اما با اصرار خودم این کار را کردم و به نوعی از خود گذشتگی کردم. وی افزود:کدام بازیگری را در ایران و خارج سراغ دارید که چنین کاری را انجام دهد اما متاسفانه در جشنواره ...
اعترافات زن جوان به قتل همسر و فرزندانش
عابری که از آنجا می گذشت با دیدن من گفت اگر خودت را بیندازی فقط دست و پایت می شکند ولی نمی میری. با شنیدن این حرف از تصمیمم منصرف شدم و به سالن برگشتم و روی مبل نشستم و همسایه ها پس از شکستن در وارد خانه شدند. زن جوان ادامه داد: 17 ساله که بودم در راه مدرسه با همسرم آشنا شدم. دوستی ما با مخالفت خانواده ام به ازدواج همراه شد. من قبل از ازدواج دارو مصرف می کردم. آن موقع ها نیز صداهایی می شنیدم که به ...
به رفتار های زنم مشکوک شدم / زمانی که پرینت مکالماتش با یکی از مردان فامیل به دستم رسید شوکه شدم
دریافتند این زن به دلیل اختلاف خانوادگی، جدا ازهمسرش و در خانه پدرش زندگی می کند. بدین ترتیب زن جوان احضار و تحت بازجویی قرار گرفت. وی گفت: مقتول به من توجه خاصی داشت و برایم هدیه و طلا می خرید. تا اینکه شوهرم متوجه شد و شکایت کرد. هرچند پیگیر شکایتش نشد اما مدام سامان را تهدید می کرد و دست بردار هم نبود. تا اینکه با قهر به خانه پدرم رفتم تا تکلیفم روشن شود. پس از کشف این سرنخ، پلیس ...
الماسی: به دلیل حسادت ها کمتر دیده می شوم
درباره دوران بچگی و خانواده تان صحبت کرده اید. برایمان از کودکی تان بگویید؟ در تهران خیابان امیریه، کوچه قلعه وزیر، پلاک شماره هفت در یک منزل استیجاری از پدر و مادری که هر دو آذری زبان و اهل زنجان بودند، متولد شدم. پدرم کارمند راه آهن بود و مادرم خانه دار. آنها چندین سال بود که ازدواج کرده بودند اما بچه دار نمی شدند و پس از یک دوره دعا، نذر و نیاز عاقبت با توسل و عنایت حضرت معصومه(س) من ...
همکاری علی رهبری و محمد معتمدی در پراگ
اشاره به ویژگی های دیگر قطعه تختی توضیح داد: یکی از ویژگی های دیگر این پروژه استفاده کردن از چند نوازنده چیره دست جوان ایرانی در کنار یکی از مشهورترین ارکسترهای دنیا است. این ایده تازه من برای جوانان مملکتم است که در شرایطی که قدر هنرمندان جوان ایرانی به درستی دانسته نمی شود بنده به سهم خودم سعی کنم به دور از مافیابازی های ابتدایی اطراف وزارت ارشاد، خانه موسیقی و صدا و سیما برای این جوانان ...
بازخوانی یک مصاحبه فوق العاده؛ فرگوسن: همه چیز را سیاه و سفید ببینید
نگران شدن است و هنگامی که چنین کتاب هایی دست من می دید می گفت: چی شده؟ چرا این کتاب ها رو می خونی؟ از نظر او اگر کتابهای مصوری مثل بینو یا سوپرمن را می خواندم خوب بود. هنگامی که در سنی بودم که شخصیتم تغییر کرد و ذهنم پر از سوال و تلاش شد، بیشتر در صدد یادگیری و علاقه مند به خواندن تاریخ شدم. - مسیر مربیگری تان را چگونه توصیف می کنید؟ هیچ گاه انتظار نداشتم و فکر نمی کردم به ...
چگونه از دخترم محافظت کنم؟
می کرد و تغییر شکل می داد. لازم بود من هم خود را با این اوضاع تطبیق دهم. البته در این وادی من تنها نبودم و همسرم هم با این همه تغییرات مواجه بود اما من احساس تغییر، تحول و لذت بیشتری می کردم. به این باور رسیده بودم که اگر این نوزاد پسر بود، هرگز مرا با این حظ وافر مواجه نمی کرد. در این موجود کوچک بی مثال نیرویی بود که فقط مرا در خود غرق می کرد و هر روز بیشتر از اینکه کنارش هستم و پدرش ...
جنایت به خاطر خانه خیالی
ایران آنلاین /سحرگاه هفتم مرداد سال 91 پیکر خونین و نیمه جان مردی روی پل عابر پیاده در تهرانپارس پیدا شد، او در راه انتقال به بیمارستان جان سپرد. جست و جوها برای یافتن دو عامل جنایت آغاز شد اما به دلیل اینکه آنها صورت هایشان را پوشانده بودند، شناسایی شان با مشکل روبه رو شد تا اینکه پسر مقتول از روی نوع لباسی که در روز جنایت یکی از متهمان بر تن داشت، او را شناسایی کرد. مجید - 35 ...
عالیشاه: پورحیدری جنتلمن واقعی بود/آزارش به کسی نمی رسید
پرسپولیس نیوز : بازیکن تیم فوتبال پرسپولیس گفت: از درگذشت آقای پورحیدری به شدت ناراحت شدم. امید عالیشاه درباره درگذشت پیشکسوت باشگاه استقلال اظهار داشت: جا دارد به همه اهالی فوتبال و به ویژه به خانواده آقای پورحیدری تسلیت بگویم. امیدوارم قدر پیشکسوتان مان را تا وقتی که در بین ما هستند بدانیم. اینها نعمت هایی هستند که متاسفانه خیلی جاها قدر آنها را نمی دانیم. وی در ادامه ...
خانواده ام با ازدواج من و میلاد موافق نبودند / زمانی که متوجه واقعیت تکان دهنده شدند قبول کردند
ازدواج با وی کرد. من در مدتی که با وی صیغه بودم به وی علاقه ای نداشتم و در اثر ناراحتی که داشتم دوباره به سمت مواد کشیده شدم و این دفعه شیشه مصرف می کردم.زمانی که همسرم موضوع را متوجه شد مرا طرد کرد. روزی که همسرم فهمید من معتادم مرا از خانه بیرون انداخت و من در خیابان گشت می زدم.با پسری که معتاد بود و شیشه مصرف می کرد آشنا شدم.او به دوستانش زنگ زد و مرا با خود به خانه ای بردند و به من موادمخدر دادند و به زور با من ارتباط برقرار کردند. نیمه شب مرا در خیابان رها کردند که توسط پلیس با همان حال دستگیر شدم. منبع: رادیو سهام ...
از 12 سال قبل تحت درمان روانپزشکم +عکس
به گزارش جام جم ، رسیدگی به این پرونده از ظهر جمعه و همزمان با گزارش قتل عام خانوادگی در شهرک آزادی خیابان تیر یکم غربی در دستور کار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. ماموران همراه بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم در محل حاضر شده و با اجساد مرد جوان و دختر و پسر خردسالش در حالی روبه رو شدند که آنها با ضربه های چاقوی آشپزخانه از پای درآمده بودند. دختر ده ساله و مادر خانواده هم مجروح ...
اگر از قافله مجاهدان عقب بمانیم فردا حسرت می خوریم
مسئولیت و پایمردی او در جبهه مقاومت اسلامی می گوید: یک بار سال 93 ماشینشان چپ می کند و آقا جواد مجروح می شود. بعداً فهمیدیم که انفجارخمپاره کنار اتومبیلشان باعث این اتفاق شده بود و به ما می گفت راننده خواب رفت و ماشینمان چپ کرد! سال 94 در عملیات هشتم محرم هم دو تا تیر به پا و بازویش خورده بود. 10 روز بعد خبرش به ما رسید که باز گفت چیز مهمی نبود. آقا جواد بعد از این مجروحیت به خانه برنگشت و 20 روز ...