سایر منابع:
سایر خبرها
روایت گاردین از خاطرات عجیب یک زن هنرمند
...، طغیان های آبراموویچ شکل افراطی تری به خود گرفت؛ او یک بار محتوای 300 قوطی واکس قهوه ای کفش را روی دیوارها و پنجره های اتاق خواب و استودیویش مالید. مادرش در را باز کرد، جیغ کشید و دیگر پایش را به آنجا نگذاشت. با این حال در سال 1975 وقتی مارینا با فرانک اووِه لایزیپن آشنا شد، همه چیز تغییر کرد. این هنرمند آلمانی تبار که اولای صدایش می کنند، 12 سال با آبراموویچ همکاری کرد. رابطه آن ها ...
سایه های غار
کوتاه از زندگی این زنان را در قالب موقعیتی دراماتیک بیان کند. در داستان خواب سنگین کرکره ها با زنی روبه رو هستیم که سعی دارد به همسر فرش فروشش نشان دهد چیزی از او کم نمی آورد. حرکت به سوی الگوهای شناخته شده مردانه، اثبات توانایی های جسمی و فیزیکی و در نهایت هم طراز شناخته شدن زن در پیشگاه فرهنگ مردسالار، تم اصلی این داستان است. پایان خوب زمانی رخ می دهد که مرد پس از بازگشت به مغازه اش می بیند که: همه ...
محکومیت زوج جنایت کار در دادگاه
. هر دو متهم در دادگاه حاضر شدند. در ابتدای جلسه رسیدگی، نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و خواستار محاکمه و صدور کیفرخواست علیه آنها شد. سپس مادر مقتول در جایگاه حاضر شد. او ضمن درخواست قصاص، گفت: اگر پسر من گناهکار بود و واقعا با همسر متهم رابطه داشت، می توانستند موضوع را به من بگویند و من خودم جلوی کارهای او را می گرفتم. این زن و شوهر دروغ می گویند و من درخواست قصاص دارم. سپس نوبت به متهم ...
التماس های کودکانه به مادر قاتل
بچه ای دیگر جان باخته بود. زن جوان را به داخل خانه کشیدیم و از خودکشی منصرفش کردیم. مادر جوان که دست و صورتش خونی بود، وقتی آرام نشست ادعا کرد که شوهر و بچه هایش را کشته است. وسایل خانه همه شکسته بود. فرش های کف اتاق خونی بود و ما هم گیج و مبهوت شده بودیم که وارد اتاق خواب شدیم. درحالی که زن جوان پشت سر هم می گفت که قاتل است، به اتاق خواب رفتم. شوهرش را دیدم که داخل پتو پیچیده شده است ...
اعتراف های هولناک زن تهرانی به قتل همسر و فرزندانش / پدرم می خواست زن بگیرد مادرم با چاقو به ما حمله کرد ...
همسایه ها پس از شکستن در وارد خانه شدند. زن جوان ادامه داد: 17 ساله که بودم در راه مدرسه با همسرم آشنا شدم. دوستی ما با مخالفت خانواده ام به ازدواج همراه شد. من قبل از ازدواج دارو مصرف می کردم. آن موقع ها نیز صداهایی می شنیدم که به خاطر این صداهای نامفهوم تصمیم گرفتم به دکتر بروم. اما بعد از ازدواج و بچه دار شدن، سرگرم بچه ها شدم و بیماری ام را فراموش کردم و دیگر دارو مصرف نکردم. تا اینکه زمستان ...
صبح که بیدار شدم، آرامش عجیبی داشتم
دلیل که همیشه این طرف آن طرف می رفتم، ناراحتی معده پیدا کرده بودم. در آنجا هم به خاطر فشارهای روحی وناهماهنگی غذا ناراحتی ام شدت گرفته بود. همان شب محمد یک ساندویچ گوشت برایم آورد. گفتم: پس بقیه چی؟ گفت: بعد می آوریم. تو بخور کاریت نباشد. امّا نمی توانستم بخورم. می دانستم که همه گرسنه اند. یکی از برادرها را که از همه مسن تر به نظر می رسید، صدا کردم و گفتم ساندویچ را بین همه تقسیم کند. محمد و علی ...
با یکتا گریه کردم
...، آزیتا حاجیان و ... بازی کرده اند، وقتی این نقش به شما پیشنهاد شد با چه نگاهی آن را ایفا کردید؟ زمانی که بازی در این مجموعه پیشنهاد شد و فیلمنامه را خواندم، خیلی خوشم آمد و برایم جذابیت داشت، چون محوریت اصلی قصه یک زن بود. بعد از این که به واسطه فیلمنامه با جزئیات شخصیت یکتا بیشتر آشنا شدم، احساس کردم نمونه چنین زنانی در جامعه کم نیست؛ زن هایی که فامیل های نزدیک حق شان را بعد از ...
عمل زشت ناپدری مشهدی با پسر بچه بی گناه در دستشویی / من و محمدامین در خانه تنها بودیم
بازداشت مادر و ناپدری او را صادر کرد. زن جوان در تحقیقات گفت: یک سال پیش به دلیل اعتیاد شدید شوهرم از او جدا شدم و با همسر دومم ازدواج کردم. مدتی قبل شوهرم بیکار شد و پس از آن بیشتر اوقات در خانه بود. من اما با ماشین مسافرکشی کرده و خرج زندگی مان را تأمین می کردم. چند روز پیش محمدامین سرما خورد. او را نزد پزشک بردیم و پزشک آمپول تجویز کرد. وقتی تزریق آمپول تمام شد، پسرم را ...
به شوهرم گفتم زن دیگری بگیرد چون درخواست های غیر اخلاقی از من داشت!
رازگشایی از این جنایت Crime وارد عمل شدند. ماموران در این مرحله از تحقیقات به سرنخ هایی دست یافتند که نشان می داد همسر مقتول در این جنایت نقش داشته بنابراین با هماهنگی قضایی زن جوان را بازداشت کردند. زن جوان در بازجویی های اولیه به قتل Murder اعتراف کرد و مدعی شد به دلیل اختلافات خانوادگی دست به جنایت زده است. وی در ادامه تحقیقات گفت: سه ساله بودم که پدرم را از دست ...
نمی دانستم نامزد کثیفم از اینکه من زودتر به رختخواب می روم چقدر خوشحال می شود
متانت معروف بود با دوستان بی بندوبارش در یک پارتی به دام پلیس افتاده بود و از بد ماجرا اتومبیل من هم در حیاط آن خانه ضبط و توقیف شده بود. باور کردنی نبود که امین چقدر بی آبرو و بی حیا بوده وقتی به عنوان نامزدش معرفی شدم با ناباوری تمام صدای زنی را از پشت سرم شنیدم که ادعا می کرد زن امین و مادر دو فرزند اوست... اشک تمام صورتم را پوشانده بود مالم ضایع شده و احساسم نادیده گرفته شده بود و ...
سرگذشت دردناک و تکان دهنده دختر یک استاد دانشگاه تهران
...، چنین جفایی نمی کرد. در آن روزها که مرز میان کودکی و نوجوانی ام بود، راهی جز تحمل نداشتم تا اینکه پدرم همسر دومش را انتخاب کرد. زنی به نام لیلا که شغلش فروش مواد مخدر بود، جای مادر تحصیلکرده ام را گرفته بود. من در حالی بزرگ و بزرگ تر می شدم که نه پدر و نه لیلا مطلقا حواسشان به من نبود. شب ها که برخلاف همسن و سالانم ساعت 11 شب به خانه می آمدم، کسی نبود که بازخواستم کند و این برایم ...
رابطه عاشقانه خانم خبرنگار با یک داعشی! (عکس)
. قرار شد با ابوبیلل اسکایپ کنم و آندره عکس بگیرد. برای تبدیل شدن به ملودی باید ده سال جوان تر و باحجاب می شدم. از دوستانم مقنعه و چادر قرض گرفتم. خوشحال بودم که صورتم را می پوشانم. دلم نمی خواست یک تروریست صورتم را ببیند؛ مخصوصاً که فرد موردنظر ممکن بود هرلحظه به کشورش، فرانسه برگردد. رابطه عاشقانه خانم خبرنگار با یک داعشی! آندره حدود ساعت شش عصر به آپارتمان من آمد ...
گفتگو با سیما خضرآبادی، بازیگر سریال - آسپرین -
... پدرم مدیر تولید و مادرم چهره پرداز سینما هستند اما ورود من به سینما به هیچ وجه با پارتی بازی همراه نبود و شاید بتوان گفت خیلی اتفاقی وارد سینما شدم. خیلی کوچک بودم که به همراه مادرم به پشت صحنه سریال خانه پدری رفتم. آقای غلامرضا رمضانی هم آنجا حضور داشتند و مرا برای نقش اصلی سریال فرزندم بزرگ شده انتخاب کردند. پس از آن هم در سریال ایستگاه آخر بازی کردم ولی بعد از آن دیگر اجازه بازی از طرف ...
مهندسی که سعادتش را با شهادت معماری کرد
در نهایت می گوید شما که رفتی ان شاء الله حلالت باشد ما که از شما راضی هستیم. امیدوارم سالم پیش ما برگردی. مصطفی در آخرمی گوید دیگر من باز نمی گردم و شما من را نخواهید دید. خدانگهدارتان. چطور با خبر شهادتش روبه رو شدید؟ پدرم در 25 مهر ماه سال 1395 خوابی از مصطفی می بیند و وقتی از خواب بیدار می شود شروع به گریه می کند. مادرم او را دلداری می دهد. من هم همان شب خواب دیده بودم که مصطفی آمده ...
نگاهی به واپسین روزهای عمر امام حسن مجتبی (علیه السلام)
... در این توطئه، بیش ترین نقش را مروان بن حکم که فرماندار مدینه بود ایفا کرد. وقتی معاویه تصمیم بر این جنایت هولناک گرفت، آخرین مرتبه، طی نامه ای سری از مروان فرماندار خویش خواست تا در مسمومیت حسن بن علی(ع) سرعت گیرد و آن را در اولویت قرار دهد. مروان جهت اجرای این توطئه مامور شد با جعده دختر اشعث همسر امام مجتبی(ع) تماس برقرار کند. معاویه در نامه اش نوشته بود که جعده یک عنصر ناراضی ...
از شاگردی مرحوم شجونی پای منبر شهید نواب صفوی تا مقابله با فتنه 88 / مرحوم شجونی: اینکه آخوندی پیدا شود ...
.... حدود نیم ساعت صحبت کرده بودم که ناگهان سر و کلّه مأمورین شهربانی پیدا شد، فهمیدم که برای دستگیری من آمده اند و به ناچار سخنرانی را نیمه تمام گذاشته و از منبر پایین آمدم. مرا دستگیر کرده و به پاسگاه هاشم آباد بردند و تا پاسی از شب در آنجا بودم. سپس یک عینک لاستیکی به چشمم زدند و دیگر جایی را نمی دیدم و مرا به کمیته مشترک ضد خرابکاری رژیم شاه واقع در میدان توپخانه بردند... وی درباره ...
هم خوابی زن شوهردار با صاحب سوپر مارکت با شلیک مرگبار به شوهر پایان یافت
روز نو : چندی قبل به مأموران کلانتری 17بندرعباس خبر رسید که مردی در حوالی میدان صادقیه از ارتفاع سقوط Fall کرده و به شدت مجروح شده است. زمانی که مأموران به محل حادثه Incident رسیدند مرد مصدوم به بیمارستان منتقل شده بود اما ساعتی طول نکشید که معلوم شد وی جانش را از دست داده است. همسر متوفی در جریان تحقیقات به مأموران گفت: شوهرم ساعت 1:30 بامداد برای باز کردن در ورودی ساختمان از ...
خاطراتی از حصر آبادان به روایت غلامرضا توگه
را تحمل کنم، داخل حوض می رفتم و کتاب را لب حوض می گذاشتم و درس می خواندم. خوشبختانه خدا کمک کرد و در امتحانات آن سال نفر اول استان شدم. ما خانواده ای مذهبی بودیم و پدرم در زمینه مسائل دینی فرد بسیار متعصبی بود. از خاطراتی که می توانم برایتان بگویم این است که پدرم می گفت: کالباس حرام است! تا زمانی که دیپلم نگرفتم و به اهواز نیامدم، نمی دانستم کالباس چیست. وقتی رفته بودم ساندویچی نمی ...
تهران تا کربلا با پای پیاده
: روزی 40 کیلومتر راه می رفتم؛ اما دیدم طبق برنامه لازم نیست که این مقدار پیاده بروم و بعدازآن روزی حدود 20 کیلومتر رفتم. روز اول ازهمه روزها سخت تر بود. اولش به خودم گفتم این چه کاری ست اما در طول مسیر اصلاً این اتفاق نیفتاد. من در این 21 شبی که بیرون خوابیدم حتی از خانه خودم راحت تر بودم. من چادر و کیسه خواب دارم اما اصلاً مردم نمی گذارند که در حسینیه ها بخوابی. از این تعداد شب هم شاید فقط دو یا ...
نبرد بی پایان همسران بر سر مسائل مالی/ چطور این جنگ را متوقف کنیم؟
کند و دیگری وظیفه خرج کردن را به عهده گرفته قبل از اینکه خرج بزرگی مانند خانه یا ماشین را به مرحله اجرا بگذارید ،نقاط قوت مالی همسرتان را شناسایی کنید. به عنوان مثال اگر یک زوج میخواهند ماشین جدید خریداری کنند شاید نفری که پس انداز می کند ترجیح بدهد سراغ یک ماشین متوسط با قابلیت های خانوادگی برای سفر و مسائل اینچنینی برود اما نفر خرج کننده ترجیح بدهد یک ماشین لوکس دو در با رنگ متالیک ...
پایان تلخ خیانت یک زن به همسرش
قبل ازدواج کردیم، اما افسوس که در تمام مدت همسرم روی خوش به من نشان نداد، ضمن اینکه تمام مدت از مادر و پدرش نگهداری می کردم. ما صاحب پسر چهارساله ای بودیم که متأسفانه به خاطر بیماری مرد. پس از مرگ پسرم، من بسیار افسرده شده بودم و حمید هم توجهی به من نداشت. با این حال پس از مرگ پسرم ساعت ها به بهشت زهرا رفته و سر مزار پسرم گریه می کردم تا اینکه در آنجا با مرد جوانی به نام علی اصغر آشنا شدم. او که ...
زوایای پنهانِ زندگی هیلاری کلینتون
...> • من عاشق اسنک های چیلی و تند هستم و تقریبا روی همه غذاهایم سس می ریزم. باید بگویم شاگرد خرخوانی بودم. • زمانی که 14 سالم بود مارتین لوترکنیگ جونیور را دیدم. مسوول جوانان کلیسای مان ما را به سخنرانی او برده بود و من موفق شدم با او دست بدهم. • اصلا صدای خوبی برای آواز خواندن ندارم. مربی کُر مدرسه مان همیشه از من می خواست کلمات را درست بیان کنم. عادت داشتم برای دخترم چلسی ...
سرنوشت مرگبار یک خانواده فیلم شد+ عکس
ذه گزارش اتاق خبر، فیلم سینمایی حیوانات شبانه به کارگردانی تام فورد از 9 دسامبر اکران خود را در سینماهای امریکای شمالی آغاز خواهد نمود. تام فورد که اولین تجربه کارگردانی خود را با فیلم تحسین شده یک مرد تنها آغاز کرد، پس از هفت سال با فیلم هیجان انگیز حیوانات شبانه به روی پرده سینماها بازگشته است. داستان فیلم حیوانات شبانه در مورد زن گالری داری به نام سوزان با بازی ایمی آدامز ...
خطر شناسایی همراهان سردار سلیمانی/ شرایط سفر سربازان غایب به کربلا/ فاجعه ای که حلب از آن نجات یافت
پیروز است که مسلح به رسانه قوی تری باشد و برای همین بسیاری از چهره ها برای قدرتمند شدن و شنیده شدن حرف هایشان به دنبال رسانه رفته اند. ** اعتراف های هولناک زن جوان به قتل همسر و فرزندانش زن جوان که در جنایت تکان دهنده همسر و دو فرزندش را به قتل رسانده است روی تخت بیمارستان، جزئیات جنایت را برای بازپرس جنایی تشریح کرد. ** عکس/محبوب ترین غذای مهاجم محبوب تیم ملی ...
ملک الشعرای بهار، بهارِ فرهنگ ایران
زیرزمین می برد. من بهترین دوران زندگی ام را در این 5 سال و شاید کمی هم بیشتر در آن باغ و محوطه دلپذیر خانه مان بودم. نه دوستی، نه خواهری و نه برادری با من نبود چون از من بزرگ تر بودند. من با درخت های آنجا خیلی دوست بودم. باغبان می رفت زردآلو را لای درخت ها پنهان می کرد تا ببرد تقدیم بهار کند من می رفتم یواشکی آن زردآلوها را می خوردم یا از درخت شاتوت بالا می رفتم و اینها بچگی من را تشکیل می داد که ...
قتل زن تنها به خاطر گردنبند طلا
که توسط یکی از دوستانم، برای نظافت خانه به این زن معرفی شدم. طی مدتی که به خانه اش رفت و آمد داشتم، از وضعیت مالی اش باخبر شدم.هر بار که برای نظافت به آنجا می رفتم، رشته گردنبند قیمتی را بر گردن پیرزن می دیدم تا اینکه تصمیم به سرقت پول و جواهراتش گرفتم؛ آن روز پس از ورود به خانه، در یک فرصت با روسری دهان و دست و پایش را بستم و او را به داخل یکی از اتاق ها کشیدم. بعد هم گردنبندش را برداشتم ولی ...
جزییاتی از قتل عام یک خانواده به دست مادر سنگدل
.... برای همین هم در اجرای همه نقشه ام موفق نشدم. او به بازپرس مرادی گفت: صبح بیدار شده بودم و هرچه به شوهرم گفتم بیدار شود، او نمی پذیرفت. کفرم را در آورده بود و می گفت صبحانه نمی خورم. آخر سر عصبانی شدم و چاقوی آشپزخانه را از روی سینک برداشته و به سمتش رفتم که نهایتا چون خواب بود به سادگی و با دو ضربه از پای در آوردمش. بچه ها گریه می کردند. زمانی که آنها را دیدم دلم سوخت. دوست ...
بلایی که بر سر زن جوان صیغه ای آمد
زن به عنوان مظنون اصلی بازداشت شد. کارآگاهان درادامه دریافتند شیوا چند سال قبل به عقد موقت همسرش خسرو درآمده و ثمره ازدواج شان هم یک پسر بود. خسرو در حالی که به عنوان مظنون اصلی پرونده تحت بازجویی قرار داشت با انکار قتل همسرش گفت: عصر روز حادثه پسرم را به خانه یکی از دوستانم برده و ساعت دو نیمه شب به خانه بازگشتم وفکر کردم همسرم خواب است.به همین خاطربیدارش نکردم.اما صبح روزبعد متوجه مرگش ...
به رفتار های زنم مشکوک شدم / زمانی که پرینت مکالماتش با یکی از مردان فامیل به دستم رسید شوکه شدم
. آنها همچنین دریافتند این زن به دلیل اختلاف خانوادگی، جدا ازهمسرش و در خانه پدرش زندگی می کند. بدین ترتیب زن جوان احضار و تحت بازجویی قرار گرفت. وی گفت: مقتول به من توجه خاصی داشت و برایم هدیه و طلا می خرید. تا اینکه شوهرم متوجه شد و شکایت کرد. هرچند پیگیر شکایتش نشد اما مدام سامان را تهدید می کرد و دست بردار هم نبود. تا اینکه با قهر به خانه پدرم رفتم تا تکلیفم روشن شود. پس از کشف این سرنخ ...
تورم 8 درصد است یا 28 درصد؟!/اگر رأی نیاوردید باز هم فتنه و آشوب می کنید؟!/مشاور ایرانی تبار ترامپ
همان اتاق تزریق است و فکر اولیه آن از بهزیستی آمده و اکنون به صورت پایلوت اجرا خواهد شد. گوینده زن شبکه جم به کشور بازگشت * بعد از هرمز سیرتی بازیگر پا به سن گذاشته که چند ماه بعد از حضور در ترکیه و همکاری با شبکه ماهواره ای جِم به تهران بازگشت به تازگی سپیده توفیق گوینده زن این شبکه هم به تهران بازگشته است. به گزارش انتخاب، توفیق در بخش خبر اقتصادی این شبکه مشغول به همکاری بود ...