سایر منابع:
سایر خبرها
پشت پرده قتل های مرموز در تهران
کردن در برای قاتل می پرسیدند چه کسی پشت در است این اتفاق نمی افتاد این قتل فقط به خاطر همین نپرسیدن کیستی؟ ، اتفاق افتاد. در پرونده دیگری که اخلاقی بود دختری از مردی به دلیل تجاوز به عنف شکایت کرده بود، ماجرا از این قرار بود که این دختر با پسری با هم ارتباط نامشروع داشتند و روزی این دختر خودش را برای آن پسر آماده کرده بود و در خانه را برای ورود وی بازگذاشته بود بعد مردی همزمان از مقابل در ...
پیاده روی اربعین بهترین بستر آموزشی برای معرفی دین است / متاسفانه هنوز به محتوای قیام عاشورا ورود نکرده ...
قلبش ایجاد می شود که بواسطه ی آن حکمت ها بر زبانش جاری شده و به رشد مطلوب می رسد. در متون دیگر نیز ذکر شده است اگر چهل نفر بر میت نماز بخوانند و در درگاه خداوند اقرار کنند که از این شخص فوت شده جز خیر بر ما نرسیده است؛ خداوند اظهار چهل مومن را پذیرفته و آن شخص را در جرگه ی نیکوکاران قرار می دهد. در آیات قرآن نیز بیان می شود که حضرت موسی(ع) 30 شب با خداوند وعده داشته است اما خداوند بعدا 10 شب دیگر ...
قتل زن جوان به خاطر یک مشت طلا
، زن برادرش را کشته است اما از من خواست کمک کنم و من هم قتل را به گردن گرفتم. اما چند ماهی است که دیگر زنم در زندان برای ملاقاتم نمی آید و ترکم کرده است من هم امروز تصمیم گرفتم واقعیت را فاش کنم. سپس قاضی عبداللهی از متهم پرسید: آیا شاهدی برای گفته هایت داری؟ او گفت: نه شاهدی ندارم. درحالی که 3 شاهد عینی او را تنها درصحنه جنایت و هنگام فرار دیده بودند. یکی از شاهدان صحنه جنایت نیز دختر ...
دختران ایرانی دندان گرد شده اند!
خیلی خوبی هم هستند که حتی ممکن است بعضی هایشان از خیلی دخترها بهتر باشند. شاید خود پسرها هم دیگر به هر کسی اعتماد نمی کنند برای همین آمار ازدواج در سن و سال من پایین آمده... سیما، 35ساله و روزنامه نگار هم هنوز مجرد است، او درباره دلیل ازدواج نکردنش می گوید: اینکه پسرهای ایرانی خوب یا بد هستند را نمی دانم؛ اما چیزی که می دانم این است که چه دختر چه پسر در ایران برای مسئولیت پذیری آماده ...
ماجراهای عجیب زندگی یک دختر!
دوقلوی من در پنج ماهگی درگذشت. ما بعدها از روستا به شهر نقل مکان کردیم و من به مدرسه رفتم و تا کلاس هشتم درس خواندم. اما یک مزاحمت خیابانی سبب شد که پدرم مانع ادامه تحصیل من شود. 17 ساله بودم که خواستگار برایم آمد و به عقد ش درآمدم. نمی دانستم که نقص جسمانی دارم. تصور می کردم که فیزیک جسمانی همه مانند من است ولی بعد از عروسی متوجه این نقص شدم و داستان زندگی من از همان موقع شروع شد. همسرم به ...
تد هیوز: شعر، من و سیلویا پلات را از هم جدا کرد
پلات خودکشی کرده بود: خودکشی با گاز- از هم فرو پاشید. بااین حال، و بعد از این فروپاشی بزرگ، تد هیوز دوباره ازدواج کرد (با کارول اورچرد)، شعرهایش را ادامه داد، و شد ملک الشعرای بریتانیا و یکی از پنجاه شاعر و نویسنده بزرگ انگلیسی زبان به انتخاب مجله تایم (رتبه چهارم)، و هفت سال بعد از خودکشی پلات و یک سال بعد از خودکشی آسیا و دخترشان شهره، معروف ترین کتاب شعرش زاغی (ترجمه فارسی، علی بهروزی ...
در سال 88 گفتم به رهبری ظلم نکنید؛ زنان حامی موسوی، من را کتک زدند!
من باور نمی کنم که کسی من را به عدم حمایت از رهبر انقلاب متهم کند. من در پل یادگارامام از زنانی که طرفدار موسوی بودند کتک مفصلی خوردم. چه کسی گفته است که من پشت سر آقا نایستادم؟!
قتل زن جوان مقابل چشمان دختر خردسالش!
...، شوهرم با لباس خونی به خانه آمد و ادعا کرد دعوا کرده است. او از من خواست از صاحبخانه پول بگیرم و کرایه آژانس را حساب کنم. پسر همسایه هم مدعی شده بود، با مرد قاتل درگیر شدم. او دستکش در دستش بود و مقتول مچ پای او را گرفته بود. متهم در این باره گفت: من به خاطر همسر و فرزندم قتل را گردن گرفتم. من زن جوان را نکشتم. پس از دفاعیات متهم و وکیل مدافعش، قضات برای تصمیم گیری وارد شور شدند. ...
انگشتر نامزدی در کدام دست انداخته می شود؟
برای این سوال که انگشتر نامزدی یا حلقه ازدواج راباید در کدام دست انداخت پاسخ از پیش تعیین شده ای وجود ندارد. انتخاب شما بسته به فرهنگ، مذهب و جایی که زندگی می کنید و یا حتی اینکه چپ دست یا راست دست باشید می تواند متفاوت باشد. انگشتر نامزدی در جوامع مختلف اولین بار رومی ها بودند که حلقه را در انگشت چهارم دست چپ انداختند، زیرا آنها باور داشتند که این انگشت آغاز رگ عشق است؛ رگی ...
چگونه دباغ محافظ امام خمینی(ره) شد؟/گذراندن دوره های چریکی در سوریه و لبنان+تصاویر
. تحصیلاتش را از مکتب خانه آغاز کرد و از معلومات پدرش در یادگیری قرآن و نهج البلاغه نیز بهره برد. سال 1333 با محمد حسن دباغ ازدواج کرد. حاصل زندگی ش یک پسر و هفت دختر است. وی در خصوص نحوه ورودش به فعالیت های سیاسی می گوید: "چند دلیل وجود داشت؛من و دختر شاه - شهناز -هر دو در یک شب به دنیا آمدیم و این مساله ای بود که همه به من گوشزد می کردند و می گفتند شهناز کجا و تو کجا؟ او با آن همه امکانات و ...
طاهره دباغ بانوی مبارز انقلاب دعوت حق را لبیک گفت+ خاطرات و عکس
و سوالاتم به پیروی از سن و سالم متفاوت شده بود. به پانزده سالگی که رسیدم حرف و حدیث ازدواج و خواستگار توی خانه پیچید. مادرم گفت "یکی به نام حسن دباغ واسطه ای فرستاده تا تو را از پدرت خواستگاری کند". پدرم گفته بود اسمش حسن است. پدرش از دوستان من بود. کار دباغی برایشان دیگر منفعتی نداشته کوچ کردند، رفتند تهران. این حسن آقا هم الان در تهران شاگرد مغازه ای است! حلال خور و با ایمان و اهل ...
چرا بخشیدن ثروتمان رضایت بخشترین کاری بوده که تا بحال انجام داده ایم؟
، یک پسر 13 ساله یک دختر به نام گریس. وقتی رفتیم بیرون که چوب خرد کنیم و هرکاری را که گریس و مادرش می بایست بکنند را ما انجام دادیم کریس یک کودک نبود، او یک نوجوان بود اما بزرگسال نبود. او بسیار خجالتی بود، دوست داشت که با من و جین حرف بزند. ما سعی کردیم که او را به حرف زدن واداریم، ولی خجالت می کشید. و در شب، هرچند که تمامی چراغها در روستاهای تانزانیا خاموش می شوند، و آن شب ماه هم در آسمان نبود ...
حاتم طائی
طلا می گیرند. دختره آنها را خواست و از پشت پرده پرسید که چی می خواهند. حاتم گفت: ما خواستگار هستیم و تا قول ازدواج به ما ندهید، دست به سفره نمی زنیم. دختره گفت: من سؤالی دارم. هرکس به این سؤال جواب بدهد، من زنش می شوم. حاتم قبول کرد که جواب سؤال او را پیدا کند و قرار شد بعد از ناهار، دختره سؤالش را بگوید. ناهار را که خوردند، دختره گفت: شخصی هست که روزی سه بار فریاد می کشد: یک بار دیدم. بار ...
فیلم های تلویزیون برای آخر هفته
این سه نفر جکمن زنده می ماند که در بازجویی ها اقرار می کند که قایق چپ شده است و نخست وزیر و خانم منزل غرق شده اند. اما شواهدی که بعداً کسب می شوند نشانگر چیز دیگری هستند. پسر ماتیو به نام تام از هلند به کانادا می آید و در مراسم خاکسپاری پدرش شرکت می کند. او که در ابتدا قصد ندارد در انتخابات نخست وزیری شرکت کند نظرش را عوض می کند و به عنوان نخست وزیر انتخاب و بر ...
با الهه حصاری بازیگر نقش یلدا در سریال هشت و نیم دقیقه!/ تصاویر
می کنم که می گویند خانواده ما همین برخورد را داشتند و ما سکوت کردیم یا رفتیم یا ازدواج دیگری داشتیم. *شما یلدا را یک دختر باهوش دیدید یا یک دختر شهرستانی تصور کردید که به اولین پسر زندگیش دل می دهد و او را حامی خود می بیند؟ نه، هر فردی عقبه ای دارد و دیالوگی هم فروغ به او می گوید که: تو در شهرتون خواستگار زیاد داشتی . به طور مطمئن افرادی بودند که به او ابراز علاقه کردند و نمی ...
حکایت بی تابی دختر خبرنگار شهید
ایران آنلاین / همسر شهید خزایی با تسلیم در برابر خواست خدا، ایمان و باور به این که همسرش به خواسته و آرزویش رسیده، محکم و استوار به فردا می اندیشد و بزرگ ترین دغدغه اش یادگارهای شهید خزایی است؛ فرزندانی که در آغاز راه زندگی هستند. مخاطبان تلویزیون آخرین بار شهید خزایی را در اخبار ساعت 14 شنبه دیدند و بعد خبر شهادت ایشان را شنیدند. شما کجا و چطور مطلع شدید؟ تقریبا ساعت 5 عصر ...
مادرم را به کلانتری برده بودند / فکرش را هم نمی کردم مادرم انقدر کثیف باشد
.... با توجه به اعترافات حسین درخصوص طراحی جنایت و معاونت همسر مقتول در جنایت، مریم نیز که چاره ای جز بیان حقیقت نداشت، سرانجام لب به اعتراف گشود و همه اظهارات پسردایی اش را تأیید کرد. این درحالی است که رویای 19 ساله، یکی از دختران مقتول، وقتی شنید پدرش به دست مادرش کشته شده است، گفت: وقتی متوجه قتل پدرم شدیم، حتی به ذهن مان هم نمی رسید که کار مادرمان باشد. آن روز مادربزرگم ...
دستگیری قاتل کودک 18 ماهه در خراسان جنوبی
دستگیر و برای توضیحات بیشتر به پلیس آگاهی منتقل شدند. وی افزود: مادر کودک عنوان کرد از زمان جدایی من و همسر اولم 9 ماه می گذرد و از او دو فرزند دارم که فرزند بزرگم با پدرش زندگی می کند و فرزند کوچک (مقتول) نیز با من زندگی می کرد و مدتی پیش با همسرم ازدواج کردم که او هم از ازدواج اول خود دو فرزند دارد و فرزند مرا نیز مانند فرزندان خودش دوست می داشت. سردار شجاع گفت: مادر کودک بیان ...
بنیاد در آینه مطبوعات
فرزندی را تربیت کردید؟ جواد، پسر اولم بود. ما هرچه از پدر ومادرمان شنیدیم، همان را به بچه مان یاد دادیم؛ اما شهید خودش خیلی دنبال این بود که حتما نماز اول وقتش ترک نشود. بعد از ازدواج اگر شب خانه ما می خوابید، همین که ساعت5 می شد، همه را برای نماز بلند می کرد. همیشه فکر می کنم آن لقمه حلالی که پدرش روی آن تاکید داشت، این روزها اثر کرده است. پدر شهید حتی روی گرفتن وام خانگی هم تعصب دارند و می ...
اینجا نسیم و سوز مرثیه های عربی تو را با خود می برد
واقعه عاشورا همان لحظه رخ داده است. شب شد و ما در یکی از موکب ها مستقر شدیم. چند مرد جوان عراقی که مشغول طبخ غذا بودند به ما خوش آمد گفتند. شما به حسینیه بروید. موکب هایی که ثابت بودند، حسینیه نام داشت. دختر کوچکی به محض وارد شدن ما به آن مکان اشاره ای به انگشتر من کرد و می خواست که انگشترم را به او بدهم. دختر زیبای عراقی شیفته انگشتر من شده بود. من نیز آن را به او بخشیدم. مادرش گفت: زنان عراقی بی ...
میراث تفسیری امام رضا (ع) در ذیل آیات الأحکام
أَعْجَبَکُمْ أُولَئِکَ یدْعُونَ إِلَی النَّارِ وَاللَّهُ یدْعُو إِلَی الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَیبَینُ آیاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یتَذَکَّرُونَ؛ و با زنان مشرک ازدواج نکنید تا زمانی که ایمان بیاورند. قطعاً کنیز با ایمان از زن آزاد مشرک بهتر است، هر چند شما را خوش آید. زنان با ایمان را به ازدواج مردان مشرک درنیاورید تا زمانی که ایمان بیاورند. مسلماً برده ی با ایمان از مرد آزاد مشرک بهتر ...
ناپدری، جان دختر 18 ماهه را گرفت
آگاهی منتقل شدند. مادر کودک در تحقیقات به افسر بازجو گفت: من 9 ماه پیش از شوهرم جدا شدم. فرزند بزرگم با او زندگی می کرد و دختر 18 ماهه ام با من بود. چند ماه پیش با همسر دومم که او نیز از ازدواج اولش دو فرزند داشت، آشنا شده و ازدواج کردم. روز حادثه دخترم هنگام بازی داخل جوی آب افتاد و به دلیل صدمات فوت کرد. افشای جنایت در ادامه پزشکی قانونی نظر داد کودک بر اثر ضربه های ...
افشای راز قتل کودک18ماهه
. سردار شجاع ادامه داد: با توجه به توضیحات پزشکان و آثار به جا مانده بر بدن دختر بچه 18 ماهه، ظن قتل این کودک قوت گرفت و مأموران بلافاصله تحقیقات خود را آغاز کردند. وی افزود: خانم (مادر بچه) در اظهارات خود به کارآگاهان این گونه شرح حادثه را تشریح کرد که فرزندم هنگام بازی داخل جوی آب می افتد و من به همراه همسرم او را بلافاصله به بیمارستان آوردیم اما فرزندم فوت کرد. ...
زن شوهرکش بعد از جنایت به اتریش پناهنده شد/ مقتول به روابط همسرش با دیگران مشکوک بود
اما ساعاتی بعد جان سپرده است. از سویی همسر سروش به بازپرس جنایی گفت: ساعاتی قبل ازمرگ شوهرم برای خرید از خانه خارج شده بودم اما به محض بازگشت با پیکرنیمه جان همسرم روبه روشدم. در کنارش هم یک لیوان آبمیوه و چند جعبه خالی قرص قرار داشت. فکر می کنم او زمانی که من و دختر سه ساله ام در خانه نبوده ایم دست به خودکشی زده است. درحالی که زن جوان مدعی بود همسرش خودکشی کرده است، پدر ...
وقتی "فیلم ها و عکس های" آنچنانی از کسی لو رود
به گزارش گروه فرهنگی جام نیوز ، داستان این زن حدود 30 ساله از زمانی شروع شد که در سالن آرایشگاه دوستش، بابت تبلیغ کار و گرفتن تصویر با حنا هندی روی بدن عکس هایی به شرط اینکه فقط در سالن آرایشگاه استفاده می شود، از او گرفته شد و به تدریج این عکس ها دست به دست چرخید تا رسید به دست همسر و خانواده همسرش. به همراه همسرش برای شکایت نزد پلیس آمده، اینکه فردی نا آشنا در فضای مجازی عکس هایش را ...
8 بار اعتراف داماد به اقدام وقیحانه با عروس خانواده + عکس
پر خون شده بود و زهرا با پیکر خونی روی زمین افتاده بود و همسرم هم بالاسرش نشسته بود.فهمیدم چه اتفاقی افتاده است. به صورت همسرم سیلی زدم و او را طرف راه پله ها پرت کردم تا خانه را سریعا ترک کند. به محض اینکه همسرم از خانه بیرون رفت زن همسایه و پسرش سر رسیدندو من را در آنجا دیدند پسر همسایه را هل داده و از محل جنایت متواری شدم. وی در ادامه گفت: زندگی ام داشت از هم می پاشید نمی دانستم چه ...
سارا به مغازه ام آمد و پیشنهاد بی شرمانه ای به من داد / من با او ارتباطی نداشتم +عکس
دادگاه دستور دادند تا پیامک های رد و بدل شده بین دو خواهر و علی بررسی شود. به این ترتیب سه متهم برای دومین بار در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست اصغر عبدالهی و با حضور دو مستشار پای میز محاکمه ایستادند. در این جلسه پدر مقتول که قیم دو نوه اش که حالا 8 و 4 سال دارند هست برای عاملان این جنایت قصاص خواست. مادر قربانی گفت: نوه بزرگم گفته است که مادر و خاله اش او ...
پایان سیاه رابطه یک پسر با 2خواهر
شوهرش را انکار کرد اما در ادامه اعتراف کرد که با همدستی خواهر 14ساله اش و پسری جوان به شوهرش آبمیوه مسموم خورانده و باعث مرگش شده است. در چنین شرایطی خواهر نوجوان وی و پسر غریبه نیز دستگیر شدند و به همدستی در این جنایت اعتراف کردند. به این ترتیب آنها چندی قبل در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شدند اما وکیل مدافع دختر نوجوان از دادگاه درخواست کرد با توجه به اینکه موکلش هنگام ...
مرغ توفان
و آن، از تمام چیزهای عجیب و غریبی که در سفر دیده بود، تعریف می کرد، الا از مرغ توفان و هیچ معلوم نبود شرطی را که با مرغ توفان بسته بود، به یاد داشت یا به کلی فراموشش کرده بود. سال ها گذشت. محسن، پسر یوسف قد کشید. جوان برومندی شد و گل جهان، دختر یکی از خان های ثروتمند را برای او خواستگاری کردند و عروسی آنها راه افتاد. سی شب و سی روز جشن گرفتند. تا شب سی و یکم، درست در همان دمی که ملا ...
پرنده ی آبی
می کنم. کچل دختر را صدا کرد. دختر و پسر که عاشق هم شده بودند، هم دیگر را بغل کردند و پسر دختره را عقد کرد و زن و شوهر شدند. مدتی که گذشت دختره حامله شد. پسره به او گفت: این چهل تا پرنده عاشق من هستند. اگر بچه به دنیا بیاید و گریه کند و این ها بفهمند، هم تو را می کشند و هم بچه را. پس بهتر است که راه بیفتیم و از اینجا برویم. بالای دیوار هر خانه ای که من نشستم، تو برو بگو که شما را به جان حسن ...