سایر منابع:
سایر خبرها
ویترین مرگ: سنگ قبر 32 میلیون تومان!
؛ اما یک بار برای یک پسر جوان سنگ قبر زده بودیم، بعد از روی همان عکس یک سنگ قبر برای نمونه درست کردیم، پدرش بعد از مدتی آمد و خیلی ناراحت شد، داد و بیداد کرد، دوست نداشت عکس پسرش روی سنگ دیگری باشد. ما هم عکسش را پاک کردیم، عکس دیگری زدیم. این را مغازه دار کناری می گوید، حق به جانب کلمات را ادا می کند. عکس هادی نوروزی را می توان با ژست های مختلف در همه مغازه ها دید. هر کدام از مغازه ها یک ...
274 قدم از شب خاطره گذشت/خاطره ای که برای نخستین بار بیان شد
قبله و در سجده، به وسیله ترکشی که پیشانی کاسه سرش را خالی کرده بود، شهید شده است. کسی جرات نمی کرد بالا برود و همه دورتادور ایستاده و تماشا می کردیم. تقریباً عمده بچه های تیپ با پیکرش به تهران آمدند. در خاکسپاری، دخترِ بابا نوری می گفت: او بابای شماست نه بابای من! او با بیان اینکه من بعد از خاکسپاری به خانه برگشتم افزود: دوستان دلیلش را پرسیدند، گفتم: جنگ تمام است و همین اتفاق هم افتاد. من ...
شوخی خونین پسر خاله ها
به گزارش پیک نکا ،ساعت 17:30 دقیقه چهارشنبه گذشته، بازپرس کشیک قتل پایتخت از قتل پسر جوانی در ساختمانی نیمه کاره حوالی برج های خلیج فارس درمنطقه 22 تهران قرار گرفت. به دنبال این خبر بازپرس ایلخانی از شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند. در نخستین بررسی ها مشخص شد مقتول پسر جوانی است که با ضربه چاقو به گردنش به قتل رسیده است. شاهدان ...
تسویه حساب مرگبار با 2برادر
برای تحقیقات فنی پیش روی بازپرس مرادی در شعبه دوم دادسرای ناحیه 27 تهران قرار گرفت و گفت: روز حادثه( Incident )در خانه بودم و در حال تمیز کردن کف سالن خانه با کارتک نقاشی بودم که صدای درگیری از جلوی در خانه شنیدم و به سرعت خودم را به صحنه درگیری رساندم که دیدم برادرم با صادق در حال درگیری هستند و سپس به هواخواهی برادرم با کارتک ضرباتی به سینه و بازوی صادق زدم که ناگهان او روی زمین افتاد و در ادامه او ...
ماموران ساواک مانع از نماز خواندن آیت الله مرعشی شدند/از اولین کسانی بودم که در کاظمین خود را به امام ...
افرادی که باید تحویل دادم. *ظاهر در پس این مسافرت دستگیرهم شدید. ماجرا از چه قرار بود؟ ساواک که در تمام این مدت در پی ام بود مرا دستگیر کرد و به تهران برد و در خانه ای در خیابان شریعتی در اتاقی زندانی کرد. چهار ساعتی در آنجا بودم که تیمسار مقدم، رئیس ساواک مرا خواست و پرسید: چرا به عراق رفته بودی؟ جواب دادم: برای دیدار با آیت الله خمینی. علت رفتنم را پرسید که گفتم پدر فرمودند و ...
ناگفته های یک زن بیوه جوان از سرنوشت سیاهش
خوشحالی و افتخار چندان طولی نکشید چرا که پی به رابطه اش با زنان و دختران خیابانی بردم. ارشیا مردی هوسران و خوشگذران بود که هیچ مسئولیتی در خانواده و زندگی نداشت و فقط به عیاشی با دوستانش می پرداخت و هیچ توجهی به من نمی کرد دیگر تحمل این زندگی سرد و نکبت بار را نداشتم و از ارشیا جدا شدم. بعد از طلاق دیگر از مردها تنفر پیدا کرده بودم و دیدگاه و نگرشم نسبت به جنس مخالف خیلی بد شده بود. حتی حاضر نبودم با ...
من اما جمشید هستم
خواست تانک مرا به مهمان هایش نشان بدهد. من تانک را بردم و آنها موتور تانک را برداشتند. وقتی به خانه بر می گشتم، جلوی در خانه مادرم پرسید چرا تانکت این طوری شده؟ گفتم: این پدرسوخته ها این کار را با آن کردند! مادرم عصبانی شد و از مردی که توی کوچه نشسته بود، سیگارش را گرفت و پشت دستم را سوزاند. شاید باور نکنید من نه برای خودم غصه خوردم و نه از دست مادرم عصبانی شدم. دلم برای مادرم بیشتر از ...
مجموعه داستان های کوتاه اجتماعی صلاح عسگرپور ( 5 ) : دیدار سرنوشت ساز پزشک و بیمار
نشانی خانه پدرش را گرفت و صبح روز بعد راهی آنجا شد. اما وقتی به زادگاهش رسید پی برد خانواده اش حدود 25 سال قبل آنجا را به مقصدی نامعلوم ترک کرده اند. در این میان اظهارات یکی از قدیمی های روستا دکتر را به زندگی امیدوارتر کرد. او می گفت مادر هوشنگ زنده است. دکتر ناامید از یافتن خانواده اش به مرکز پلیس رفت و از آنها کمک خواست. ماموران نیز با در دست داشتن سرنخ هایی کمرنگ تحقیقات گسترده ای ...
روزی که صادق خلخالی رقصید و امام خندید!
به چشم دارد، در تصاویر متعددی، گاه پشت سر امام و گاه هم در کنار و مقابل او دیده می شود؛ یک جا در نوفل لوشاتو، یک جا در مدرسه رفاه درحالی که امام برای مردم دست تکان می دهد. دو روز بعد از پیروزی انقلاب، با این حکم امام، تاریخ ساز می شود: جناب حجت الاسلام آقای شیخ صادق خلخالی دامت افاضه. به جنابعالی مأموریت داده می شود تا در دادگاهی که برای محاکمه متهمین و زندانیان تشکیل می شود حضور به هم ...
اخاذی میلیونی از پسر ثروتمند با فیلمبرداری از رابطه اش با یک دختر در مکانی خلوت
جریان باخبر بوده اند اقدام به فیلمبرداری از رابطه آنها کرده تا ثابت کنند که وی با یک دختر در ارتباط است و از این طریق از او اخاذی کنند. یکی از متهمین که پسر جوانی بود نزد بازپرس پرونده نیز به بزه ارتکابی اعتراف کرد و گفت: از مدت ها قبل این نقشه را به کمک دیگر همدستانم طراحی کردیم تا از این طریق از پسر جوان اخاذی کنیم. از این رو نقشه تهیه فیلم را اجرا کردیم. وی ادامه داد: در این ...
شوخی مرگبار پسرخاله ها در برج 14 طبقه
به گزارش شفاف، پسرخاله ام با شیشه قلیان به سمتم حمله ور شد، با هم درگیر شدیم و غذا و قابلمه ها روی زمین ریخت، صاحب کارم، ما را از هم جدا کرد و من به تمیز کردن اتاق مشغول شدم که ناگهان... به گزارش روزپلاس، حدود ساعت 17:30 سوم آذر سال جاری خبر وقوع یک فقره قتل در یک پروژه ساختمانی در حال ساخت حوالی میدان ساحل، از سوی مأموران کلانتری 181 عوارضی به قاضی ایلخانی؛ بازپرس کشیک قتل پایتخت ...
ارتباط کثیف زن شوهر دار با مرد غریبه
وسوسه شدم. من در کل زندگی ام فقط با یک دختر دوست بودم. قبل از سربازی با او آشنا شدم و بعد سربازی ازدواج کردیم و الان هم همسر من است. چند سال داری؟ 35 سال دارم. یاسمن گفته بود با من هم سن است اما وقتی به اتهام قتل او بازداشت شدم فهمیدم سه سال از من بزرگ تر بود. مقتول دروغ دیگری هم به تو گفته بود؟ گفته بود استاد دانشگاه شهرری است و در قیطریه زندگی می کند در ...
رئیس فدراسیون فوتبال هلند: ما از ایران عقب هستیم
...، به خاطر شرایط سنی ام، فقط دو سال و نیم می توانستم بر یوفا ریاست کنم، اما فرد جوان تر می توانست تا 12 سال ریاست یوفا را به دست بگیرد. این طور شد که کشورهای یوفا این طور رأی دادند. *برنامه خاصی برای حضور در انتخابات فیفا داشتید یا قرار بود راهی را که سپ بلاتر رفت، دنبال کنید؟ برنامه های خاصی داشتم، اما ترجیح دادم در آن انتخابات فیفا کنار بکشم. *امروز اینفانتینو ...
رازی شوم در خلوت مردی با خواهرزن
خواستیم با روحیات هم آشنا شویم، با اختلافات زیادی روبه رو بودیم. هر ازگاهی با هم دعوایمان می شد و خیلی زود هم آشتی می کردیم. تا این که چند وقت پیش دعوای سختی با هم کردیم و من برای قهر به خانه مادرم رفتم. خیلی از دست فرشاد عصبانی بودم. او هم همین طور؛ تا این که بعد از گذشت چند روز با هم آشتی کردیم. تصور می کردم مشکل حل شده، اما از خواهرم حرف هایی شنیدم که شوکه شدم. او گفت چند روز پیش زمانی که من و ...
عزت اللهی: حسرت بازی نکردن مقابل اتلتیکو را نمی خورم، بازی بایرن هم خاطره شد
بهترین بازیکنان در بازی با بایرن مونیخ بود که یک پنالتی گرفت و یک گل از روی ضربه ایستگاهی زد. خودت درباره این مسائل بیشتر توضیح می دهی؟ قطعا همینطور است و بابت این مسائل باید از اعتمادی که کارلوس کی روش به من داشت، تشکر کنم. کی روش مثل پدر پشت من بود و در این مدت کمک کرد تا من به خودباوری برسم که حاصل آن این بود در تمام بازی های سال 2016 برای تیم ملی بازی کنم. اگر کی روش این کار را نمی کرد و به ...
قتل طلبکار با کاردک نقاشی
، بازپرس دادسرای امور جنایی تهران همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل به تحقیق پرداخت. بررسی ها نشان داد مقتول روز سیزدهم تیرماه امسال برای گرفتن طلبش از مردی به در خانه آنها در حوالی شادآباد می رود که لحظاتی بعد برادر مرد بدهکار - پیمان – با کاردک نقاشی از داخل خانه بیرون می آید و پس از درگیری با مرد طلبکار چندین ضربه با کاردک به سینه و بازوی او می زند. سپس رهگذران مرد زخمی را برای درمان به ...
دستگیری یک مظنون در مرگ مشکوک زن تنها
به گزارش خبرنگار ما، روز 29 آبان ماه سال قبل زن میانسالی در شرق تهران با مأموران پلیس تماس گرفت و گفت احتمال می دهد برای یکی از همسایه هایش اتفاق بدی رخ داده است. لحظاتی بعد تیمی از مأموران پلیس در محل حادثه که خانه ای دو طبقه قدیمی بود، حاضر شدند. زن همسایه گفت: همسایه ام زن جوان تنهایی به نام سوسن است. دیروز برای خرید به بازار رفتم و وقتی عصر به خانه برگشتم متوجه صدای تلویزیون همسایه شدم. آنقدر ...
عامل قتل پسرخاله: همه چیز از یک شوخی شروع شد
بودی؟ احساس کردم. ما چندین سال است با هم هستیم. چرا می خواست تو را به قتل برساند؟ مگر چکار کرده بودی که مستحق مرگ بودی؟ [متهم سکوت می کند.] چرا فرار کردی و به پسر خاله ات کمک نکردی؟ واقعیتش ترسیده بودم و اصلاً فکر نمی کردم که او فوت کند. فکر کردم او زخمی شده و دوباره مرا کتک می زند. پس از قتل به کجا فرار کردی؟ پیش یکی از دوستانم در ساختمان نیمه کاره ای در حوالی پاسداران که قبلاً آنجا کار می کردم. الان چه احساسی داری؟ [گریه می کند و بعد از مدتی می گوید] پشیمان هستم. کاش به تهران نمی آمدم. ...
مصاحبه با مهوش صبرکن (عکس)
. مادرم گذشت را هم به ما آموخت. بعد از ترک شیراز و مهاجرت به تهران، حدود 2 سال خانه نشین بودم و فرصتی برای کار کردن پیش نیامد. به جایش تا دلتان بخواهد محمود من و بچه ها را رها می کرد و برای بازی به شهرستان می رفت. تا اینکه بعد از 2 سال، بازی در کهنه سوار را شروع کردم و بعد از آن هم در فالگیر و پس از باران بازی کردم مهوش صبر کن در سال 56 در تئاتری به نام شاتره با همسرش ...
گزارش: آزمون، از تیم والیبال تا پیشنهاد از جزیره
آی اسپورت- مربی جلویش ایستاد و گفت: تو به درد من نمی خوری. پس برگرد همان جایی که بودی. همین یک جمله کوتاه می توانست تمام غرور پسر 13 ساله ای را مقابل چشم پدرش خرد کند. سردار فقط نیم ساعت به تمرین تیم ملی نوجوانان والیبال دیر رسید. آن هم در اولین روز اردو. به مربی اش گفته بود نه تهران را بلد بوده، نه بهانه می آورد. مربی، قبول نکرد. پدرش ایستاده بود کمی عقب تر و فقط نگاه می کرد. خلیل آزمون را همه ...
کار زشت پسر جوان با پسر خاله اش در ساختمان نیمه کاره
بلافاصله موضوع به بازپرس ایلخانی؛ بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد. دقایقی بعد بازپرس امور جنایی تهران به همراه اکیپ تشخیص هویت و کارشناسان پزشکی قانونی در صحنه جرم حاضر شدند و طی بررسی اولیه مشخص شد مقتول پسر جوانی است که با ضربه چاقو به زیر گردنش و توسط پسرخاله اش به قتل رسیده است و قاتل نیز از صحنه جرم متواری شده است. بررسی بیشتر در رابطه با این حادثه مرگبار نشان می داد مقتول و ...
ماجرای تلخ خیانت یک زن
به تازگی سربازی رفته بود و دختر خردسالی که به مدرسه می رفت. کارم نقاشی چوب است. با عشق و علاقه ای که به همسرم و زندگی ام داشتم روزی 16 ساعت کار می کردم. سختی می کشیدم تا آنها درد و رنجی نداشته باشند و راحت زندگی کنند، اما همه چیز در یک لحظه از بین رفت و شدم قاتل. تقصیر همسرم بود. او به من و بچه ها خیانت کرد. دل در گرو مرد غریبه ای داد. ما را به خاک سیاه نشاند. مانده ام چگونه به بچه ها بگویم ...
ناگفته های پدارم شریفی از عاشقانه دهه شصتی اش تا قهرمانی اش در کشتی که اتفاق نیفتاد!
نامزدی به وجود می آید. وقتی شما در مظان اتهام خیانت قرار می گیرد، اوضاع فرق می کند. مثلا وقتی افشار از خانه بیرون می آمد، اگر می رفت دنبال کارت شناسایی و دو ساعت بعد بر می گشت، شاید خلاص می شدند ولی خاطره دیگر افشار را نگاه هم نمی کرد. او دو ساعت با خودش تنها می ماند و آن وقت نسخه افشار پیچیده شده بود. با تمام این تفاسیر فکر می کنی آخر و عاقبت این فیلم در اکران چه خواهد شد؟ - من ...
دوره جوانی دوره توانایی است/ باید با جهاد در عرصه تحصیل و تهذیب راه شهدا را ادامه دهیم
خدا بود وشنیدن این خبر که امکان رفتن به حج برای من میسر نبود بدترین و تلخترین روز زندگی را برایم رقم زد تا اینکه چند روز بعد جلو روادید باز شد و ما بلاخره تونستیم 17 تیر از تهران به مقصد جده پرواز کنیم. از خاطرات دوران داوری که هردو(تلخی و شیرینی)را در یک زمان تجربه کردم این بود که در تست درجه 2 که در رشت برگزار میشد و استرس قبول شدن یا نشدن از تست را چندین روز بود که در وجودم داشتم. تا ...
هاشمی مقدم: سقفم مربیگری تیم ملی است، اما ایران سرمربی خوبی دارد/ بازیکنان برای کی روش از آتش رد می شوند
من خواست که با آنها صحبت کنم و بگویم یا تیم ملی ایران را به هتل پنج ستاره می برند یا ما همین الان به فرودگاه می رویم و به تهران برمی گردیم. چون انصراف یک تیم از مسابقات هم تبعات زیادی برای برگزار کننده ها دارد، آنها به قدری ترسیدند که ما را تا 40 دقیقه بعد در بهترین هتل دهلی مستقر کردند. منصور خان می گفت که اینها می خواهند قهرمان آسیا را به مسافرخانه ببرند و من اجازه نمی دهم و به همین دلیل داد و ...
از آشنایی در تلگرام تا حمله خونین در دانشگاه
چشم استاد و دانشجویان چند ضربه به وی زد. دختر جوان که از ناحیه سر تحت عمل جراحی قرار گرفته و به سختی می تواند صحبت کند، زنده ماندنش را معجزه می داند. ناکامی در نقشه جنایت در همین حال خواستگار چاقوکش که در کلانتری بازداشت است، در بازجویی های اولیه چنین گفته است: قصد ازدواج با نسترن را داشتم اما او مخالفت کرد. من هم چون عاشقش بودم نقشه قتل او را کشیدم. روز حادثه وی را تا دانشگاه ...
اعترافات جوانی که شوخی شوخی قاتل شد
این جنایت عصر چهارشنبه گذشته در برج های نیمه کاره خلیج فارس در غرب تهران رخ داد و ساعتی بعد متهم به قتل در پاسداران دستگیر شد. او پسرجوانی است که در جریان این حادثه پسرخاله اش را با ضربه چاقو به قتل رسانده است. وی صبح دیروز برای انجام تحقیق پیش روی قاضی ایلخانی قرار گرفت و مدعی شد که همه چیز اتفاقی رخ داد. مرد جوان در گفت وگو با خبرنگار همشهری از جزئیات جنایت می گوید. چه شد که دست به ...
بلایی که ناصر بر سر دوست دخترش در اتاق خواب آورد / وقتی سوسن به خانه مان آمد مادرم درمنزل نبود
همین دلیل او را بازداشت کردند. ناصر در دور تازه بازجویی ها باز هم اتهام قتل را انکار کرد و گفت: من و سوسن با هم دوست بودیم و قرار ازدواج داشتیم. روز حادثه سوسن به خانه ما آمد و بعد از کمی صحبت خواست از آنجا برود که پایش سر خورد و به زمین افتاد. سر سوسن به دیوار خورد و او فوت شد. من که به شدت ترسیده بودم جنازه را در کیسه ای نایلونی گذاشتم، آن را از خانه بیرون بردم و در سطل زباله انداختم. ...
روزی که اصلاح طلبان شورا به روی ناموس وطن تیغ کشیدند/ یکی می گفت رد صلاحیتشان کنید دیگری می گفت اعدام
...، آقای قاسم سلیمانی، وزیر بهداشت، خانم ابتکار، رئیس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران، نظام پزشکی و بسیاری از فرماندهان به عیادت من آمدند، بروید بپرسید که "شما کجا رفتید و خانه آباد کجا بود؟" برای آقای یاشار سلطانی مشخص شد که این مطلب دروغ است و واقعیت ندارد. گفت که "حالا اتفاقی نمی افتد، من خبر را می زنم بعد شما تکذیب کنید". او حتی به من گفت که "به شما کمک می کنم که ...
متن نوحه رحلت پیامبر (ص)
شده و خنده زلب شد زائل جوان رعنا و زیبا رویی پشت در بود... فاطمه زهرا(س) صدا زد کیستی... گفت با رسول خدا کار دارم... حضرت فاطمه(س) فرمود؛ حال پیغمبر مساعد نیست برو بعدا... (روایت میگه چند بار قضیه تکرار شد) پیغمبر فرمود فاطمه جان در را باز کن ... برادرم عزرائیل است حضرت قابض الارواحِ ... در را باز کرد... آمد کنار پیغمبر نشست... عزرائیل درب این خانه رو در میزنه بی اذن وارد نمیشه... ملک ...