سایر منابع:
سایر خبرها
مهدی سلطانی از امیرکبیر محبوبش می گوید
انتقام بگیرد. (همسرم می گوید: تو در این فیلم آدم دیگری بودی و من اصلا تو را اینگونه ندیده بودم) خودم هم احساس بسیار غریبی نسبت به این نقش داشتم گاهی هنوز هم وقتی به آن فکر می کنم چشم هایم خیس می شوند. و اینکه چقدر یک انسان در جامعه در خانواده و در کشورش تنهاست مرا متاثر می کند و جالب اینجاست که در سریال دیوار، جمیل! به عنوان یک آنتاگونیست (ضدقهرمان) در نظر گرفته شده بود اما مخاطبین بیشتر ...
رباینده و متجاوز به دختر دانشجو محکوم به اعدام شد
صبح دیروز این مرد در جریان محاکمه به دادرسان دادگاه گفت: روز حادثه که شیشه مصرف کرده بودم با نیرنگ همدستم دست به این کار کثیف زدم. در جریان این جنایت سیاه که دوم اردیبهشت پارسال در رودهن رخ داد دختر جوانی سراسیمه به پلیس مراجعه کرد و گفت: مردی به نام ناصر-39 ساله-چند وقتی بود که مقابل دانشگاه به عنوان مسافرکش توقف می کرد که یک روز سوار خودروی پراید سفید رنگش شدم و بین راه گفت که به من علاقه ...
رسم جالب کشور کره شمالی در روز کارگر +عکس
و شتم مرا به اتاق خواب برد و به من "تجاوز" کرد واکنش معنادار مردم آذربایجان شرقی به حادثه قطار +عکس آزار و اذیت دختر دانشجو تهرانی توسط دو مرد بد ذات در پراید سفید مادرم شاهد رفتار زشتم در داخل پراید بود / دلم برای مادرم می سوزد که پاسوزم شد +عکس کار زشت مرد گچ کار با یکی از پسران فامیل در ساختمان نیمه کاره سر زده به اتاق پسر 10 ساله ام رفتم و چیزی که دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و گفت .. ...
پیامکی که زن صیغه ای قبل از مرگ ...!
در منزل خود بودم و آخرین بار تا حدود ساعت 16 روز 27 آبان با وی ارتباط تلفنی داشتم و و از علت مرگ وی بی خبرم. پس از این کارآگاهان با دستور بازپرس پرونده سراغ پیامکهای رد و بدل شده از تلفن همراه متوفی رفتند و در بررسی پیامکها متوجه شدند متوفی حدود ساعت 15:30 روز 28 آبان پیامکی از سوی همسر شوهر صیغه ای خود دریافت کرده که در این پیامک آمده بود خانه را روی سرت خراب می کنم. ...
میلیاردری که خوب دور می زند
جنجال های مربوط به بحران فساد مالی ترکیه در دو، سه سال اخیر که شماری از فرزندان مقام های دولتی درگیر آن هستند نیز نام بابک زنجانی با اتهام انتقال غیرقانونی طلا مطرح شد. جمله های طلایی چون قصد ضربه زدن به نظام داشتم، مفسد شناخته شدم؟ من که همه هدفم خدمت به نظام بوده است و به نظام کمک کردم/خبرگزاری تسنیم، اسفند 94. اصلا قرار نبود بنده پول نفت بگیرم یا نفت بفروشم. چنین ...
ازدواج لیدر تور ایرانی با زن ثروتمند عرب / چگونه آسیه پای مرا به چوبه دار رساند
.... این در حالی بود که من به خاطر شرکت در یک نزاع دسته جمعی به پرداخت 100 میلیون تومان دیه محکوم شدم ولی زمانی به خود آمدم که دیگر آهی در بساط نداشتم. ارتباط با زنان غریبه مرا به روز سیاه نشانده بود که مجبور شدم برای یک فرد افغانی مواد مخدر توزیع کنم مواد را در منزل بسته بندی می کردم و در پاتوق های معتادان می فروختم اما این کار کفاف هزینه هایم را نمی داد تا این که به پیشنهاد یکی از دوستانم تصمیم ...
با خودنمایی می خواستم شوهرپیدا کنم / فریب هوس بازی های پسری در فامیل را خوردم
سال از عمرم می گذشت و من با آرزو های زیادی که در سر داشتم روزگار سپری می کردم. با این حال خیال پردازی هایم آرامم می کرد. در ذهنم نقشه زیبایی از زندگی ام ترسیم کرده بودم اما با واقعیت فاصله ی فراوان داشت. زن جوان ادامه داد: بعد از مدتی امیدم نا امید شد دیگر تحمل این چشم انتظاری را نداشتم و سعی کردم با خودنمایی کاری کنم که زودتر راهی خانه بخت شوم. اما با این خود نمایی و نامناسب بودن حجابم ...
فیلم عروسی ارتباط کثیف تازه داماد با سوسن را بر ملا کرد / با این آبروریزی چگونه به چشمان پدرم نگاه کنم
متلاشی شده است اما نمی دانم با این آبروریزی چگونه کنار بیایم به کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: روزی که عاشق شدم سوسن هم در کنارم بود. ما از کلاس اول دبیرستان به دوستانی صمیمی تبدیل شدیم و هیچ گاه از یکدیگر جدا نمی شدیم. آن روز که در خیابان عاشق لبخندهای باقر شدم و به او دل دادم سوسن هم مرا همراهی می کرد. از آن روز به بعد من ماجرای ارتباطم با باقر را برای او بازگو می کردم و سوسن ...
مادرم شاهد رفتار زشتم در داخل پراید بود / دلم برای مادرم می سوزد که پاسوزم شد +عکس
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، صبح روز بیست و یکم خرداد ماه سال گذشته بود که دود سیاه رنگی ناشی از آتش سوزی یک خودرو در زمین های زراعی به هوا بلند شد و نظر اهالی روستای دوست آباد، از توابع مشهد، را به خود جلب کرد. در حالی که آتش این سواری زبانه می کشید، اهالی روستا از مرد گرفته تا زن و بچه، به سمت خودرو دویدند تا شاید بتوانند به سرنشینان احتمالی محبوس شده در آن کمک کنند، اما دیگر کار ...
سر زده به اتاق پسر 10 ساله ام رفتم و چیزی که دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و گفت ...
...، تو این همه سال دردمو با هیچ یک از اعضای خانواده ام نگفته ام، آخه برم چی بگم، مرد آرزوهام که روزی به گفته خودش برای ازدواج با من حاضربود هر شرطی را بپذیرد و من برای او تمام زندگیش بودم، کتکم می زند، فساد اخلاقی دارد، شبها در حضور من فیلم مستهجن می بیند و... بازهم همه اینها را تحمل کردم، اما این کار آخریش قابل تحمل نیست، دیشب به همین خاطر درگیر شدیم، وارد اتاق پسرم که شدم آنچه دیدم ...
مدرس آبگوشت خوب می پزد/ 6 سال پس از طلاق دوباره ازدواج کردم
بازخبر /مدرس می گوید من با همسر اولم 12 سال زندگی کردم و پس از جدایی 6 سال تنها بودم و مجدد ازدواج کرده ام اما خیلی ها شایعه درست کردند که من همزمان با همسر اولم، ازدواج دیگری داشتم که بسیار مرا آزرده کرد. بهارمست هم در این گفت و گو می گوید که چند ماه اول زندگی شان با امیرحسین مدرس خیلی سخت گذشته است، او توضیح می دهد: اول سخت بود. کسانی که با آنها ارتباط داشتم دوستانم بودند و زندگی با ...
کار زشت مرد گچ کار با یکی از پسران فامیل در ساختمان نیمه کاره
؟ وقتی پسرخاله ام خون آلود روی زمین افتاد از ترسم فرار کردم و پیش دوستم که در ساختمانی نیمه کاره در پاسداران کار می کرد رفتم و در آنجا پنهان شدم اما مأموران به آنجا ریختند و دستگیرم کردند. متاهلی؟ نه مجردم. خانواده ام هم خبر ندارند. من با پسرخاله ام خیلی صمیمی بودم، خودم هم فکرش را نمی کردم که شوخی شوخی قاتل شوم و حالا به شدت پشیمانم. ای کاش همان لحظه که صاحبکارم به ...
بابک با زنی ارتباط مخفیانه داشت / همه جا را گشتم تا او را پیدا کنم
.... سر همین مسئله رویمان به هم باز شد. بابک با زنی رابطه مخفیانه داشت و می گفت همسر موقتش است. شوخی مان گل کرده بود و هر موقع او را می دیدم، در مورد آن زن صحبت می کردیم. چندی قبل، متوجه شدم از محل کارش اخراج شده است. نگرانش بودم. به او زنگ زدم و قرار ملاقات گذاشتیم. از آن روز به بعد، گاهی همدیگر را می دیدیم. قرار بود برایش وساطت کنم تا سر کارش برگردد، اما فایده ای ...
قتل زن 25 ساله صیغه ای در خانه مجردی شرق تهران
اش با هادی پایان می دهد اما وی با انتقال خانه اش به کوچه دیگری که فاصله آن تا خانه هادی 800 متر است به زندگی پنهانی با هادی ادامه داده است. هادی نیز به ماموران گفت: آخرین بار چهارشنبه بود که بعد از محل کارم به دیدن سمانه رفتم و چون پنج شنبه و جمعه در خانه کنار همسرم بودم نمی توانستم به دیدن سمانه بروم و آخرین تماسی که با او داشتم ساعت 4:30 دقیقه عصر پنج شنبه بود و پس از آن هیچ اطلاعی ...
اتفاق تلخ برای زن جوان تنها در اتاق خواب / دارم به آنجا می آیم تا خانه را روی سرت خراب کنم
. تحقیقات حکایت از این داشت که زن جوان بعد از جدایی از همسرش به تنهایی زندگی می کرده و یکی از ساکنان طبقه اول متوجه مرگ او شده است. این فرد به کارآگاهان گفت: از غروب روز گذشته صدای بلند موسیقی از خانه قربانی می شنیدم. تصور کردم مهمان دارد اما این صدا بی وقفه ادامه داشت و قطع نمی شد. حتی شب هم که می خواستم بخوابم باز صدای آهنگ از خانه زن جوان می آمد. برای همین به مقابل آپارتمانش رفتم و در ...
برادرم ادعای بسیار زشتی در مورد همسرم داشت / من به خانه اش رفتم تا از ناموسم دفاع کنم
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، بامداد هجدهم آبان 93 به دنبال اعلام خبر قتل مرد 37 ساله ای به نام داوود مقابل خانه اش واقع در ملارد –شهریار- برادرش فاروق توسط پلیس بازداشت شد و درباره این جنایت گفت: برادرم از 5 سال قبل پشت سر همسرم حرف های نامربوط می زد. او بارها پیش دوستان و بستگان گفته بود که به همسرم تعرض کرده است. آبرویم را برده بود . من که از شنیدن این موضوع ناراحت بودم ماجرا را با عمویم در ...
یک شب به میهمانی رفتم/ زمانی که به خانه برگشتم همسرم را در وضعیت بسیار زشتی دیدم
دیدم . دیگر طاقت نیاوردم زیرا خیانت های همسرم را با چشمانم می دیدم. آن جا بود که مصمم شدم به خانه پدرم بازگردم..... جام جم 110 مادری که نگران رفتار فرزندش در مدرسه بود با واقعیت تکان دهنده ای رو به رو شد+ عکس مرد جوان با زور وارد آپارتمانم شد و با ضرب و شتم مرا به اتاق خواب برد و به من "تجاوز" کرد واکنش معنادار مردم آذربایجان شرقی به حادثه قطار ...
مرد جوان با زور وارد آپارتمانم شد و با ضرب و شتم مرا به اتاق خواب برد / برای دیدن دوستم به آن مجتمع رفتم
جوان با زور وارد آپارتمانم شد و با ضرب و شتم مرا به اتاق خواب برد و به من "تجاوز" کرد واکنش معنادار مردم آذربایجان شرقی به حادثه قطار +عکس آزار و اذیت دختر دانشجو تهرانی توسط دو مرد بد ذات در پراید سفید مادرم شاهد رفتار زشتم در داخل پراید بود / دلم برای مادرم می سوزد که پاسوزم شد +عکس کار زشت مرد گچ کار با یکی از پسران فامیل در ساختمان نیمه کاره سر زده به اتاق پسر 10 ساله ام رفتم و چیزی که دیدم قابل باور نبود / شوهر بی غیرتم در چشمانم زل زد و گفت .. ...
از شکلات های سوغاتی فهمیدیم سوریه است
هنگام وداع با او از اتفاقات جالب روز وداع بود. گزافه نیست اگر بگوییم بچه ها بیشتر از بزرگترهایشان اشک می ریختند و در غم از دست دادن شهید، عزادار بودند. و همه این ها به دلیل ارتباط عمیق و عجیب شهید با کودکان و نوجوانان است. بچه هایی که همه او را دوست داشتند و شوق دیدنش را داشتند. شهید یدالله قاسم زاده اصالتاً اهل شهر رشت از استان گیلان و ساکن تهران بود. او متولد 1361 و یکی از مستشاران زبده ...
هدیه همسر جمشید مشایخی در جشن تولد 82 سالگی اش! +عکس
به گزارش پرداد به نقل از میزان : جمشید مشایخی بازیگر عرصه تلویزیون و سینما در گفت و گو گفته است: در روز تولدم به شدت سرما خورده ام ولی با این حال، صبح به برنامه رضا رشیدپور رفته بودم. وی ادامه داده است: بنده متولد سال 1313 هستم و امروز 82 ساله می شوم و در تمامی این سال ها و در روز تولدم، خاطر هایی زیبا برایم به یادگار مانده است که نمی توانم تفاوتی بین این خاطره ها، قائل شوم. بازیگر ...
اولین گفتگوی - حامد همایون - ستاره این روزهای موسیقی پاپ: هیچوقت هیچ خواننده ایرانی خواننده مورد ع
هستند به نام آقای مرشد. من پیش ایشان رفتم که گیتار یاد بگیرم اما ایشان از من تست گرفتند و گفتند برو بخون. البته چون ساز خریده بودم همینطوری پیش خودم تمرین می کردم. سال دوم دبیرستان که بودم سلفژ را پیش آقای کورش میری یاد گرفتم. ایشان الان دکترای موسیقی گرفتند و در تهران رهبر ارکستر هستند. آن موقع ایشان در یک آموزشگاه در شیراز سلفژ درس می داد و من پوتزولی یک و دو را پیش ایشان پاس کردم. چون سلفژ خوبی ...
گریزمان: واقعاً از رونالدو متنفر نیستم!
که در تعطیلات تابستانی اش در آمریکا با مهاجم اتلتیکومادرید مواجه شده است و در همان ملاقات این بازیکن فرانسوی گفته که از او متنفر است. گریزمان به نشریه اکیپ فرانسه گفت: رونالدو زمانی در مادرید همسایه من بود و هر روز از مقابل خانه ام رد می شد. ما همیشه با یکدیگر احوالپرسی می کردیم، اما من سال گذشته از آن خانه نقل مکان کردم. البته الان هم خیلی از او فاصله ندارم، ولی دیگر هر روز او را نمی ...
ماموران ساواک مانع از نماز خواندن آیت الله مرعشی شدند/ از اولین کسانی بودم که در کاظمین خود را به امام ...
نشان دادند؟ مأموران رژیم در سحرگاه روز 15 خرداد، حضرت امام را در منزل ایشان در محله یخچال قاضی دستگیر می کنند. ما روی پشت بام خانه خوابیده بودیم که از خیابان صدای شیون و زاری شنیدیم! من سراسیمه با همان پیراهن و شلوار خانه به خیابان دویدم و از مردم شنیدم: آیت الله خمینی را دستگیر کرده اند! سریع برگشتم و لباس پوشیدم و به منزل مرحوم ابوی رفتم. ایشان هم خبر را شنیده و بیدار بودند. من که رسیدم ...
کیفرخواست علیه جوانی که هم محلی اش را کشت
باعث شد او را به قتل برسانم. چندسالی بود که ترک تحصیل کرده بودم و در مغازه قصابی پدرم کار می کردم. از کاری که داشتم راضی بودم و می خواستم برای خودم آینده ای درست کنم. شب حادثه برادرم که نوجوان است، به مغازه آمد تا با هم بیرون برویم. ما به پارکی که در نزدیکی مغازه بود رفتیم و چندساعتی با برادرم بازی کردیم. در آنجا مقتول را دیدم؛ به خاطر چیزهایی که از او شنیده بودم با او کاری نداشتم و سعی هم می ...
خطر دستاویز قرار گرفتن زنان برای ارتکاب جرم
نگه دارد. دختر شیرین زبان چهارساله ام را می خواهد به بهزیستی بفرستد. می گوید بیا و بالای سر بچه ات باش. راست هم می گوید، پیرزن 85 ساله که نمی تواند از دخترم نگهداری کند، اما اگر خانه بودم، حداقل خودم بالای سرش بودم، ولی هرروز باید هول و ولای دخترم را داشته باشم که از دستم می رود. می دانم آخر هم سهم بهزیستی است... . محمد کاظمی نایب رئیس اول کمیسیون قضائی مجلس شورای اسلامی، نیز درباره ...
می خواهم به وظایف مادری ام برسم
چه شد که پس ازمدت ها به صحنه تئاتر برگشتید و بازی در نمایش هاروی را پذیرفتید؟ نخستین نمایشی که در آن بازی کردم به سال 77 برمی گردد و با یک وقفه 15 ساله در سال 92 در دومین نمایشم بازی کردم. هاروی سومین نمایشی است که در آن بازی می کنم. مهم ترین موضوعی که سبب شد ایفای نقش در این نمایش را قبول کنم، نقشم و جذابیت آن بود. نقش ویتا و زنانگی این نقش را خیلی دوست دارم. در جلسه اولی هم که با خانم آرام نیا داشتم خیلی راغب بودم که در این نمایش بازی کنم. ظاهرا سال 91 هاروی به کارگردانی ملودی آرام نیا نمایشنامه خوانی شده و بهاره رهنما نقش ویتا را خوانده است. برای پذیرش این نقش با بهاره رهنما هم مشورت کردید؟ خانم رهنما به دلیل مشغله کاری فرصت نکرد که این نقش را بازی کند. اتفاقا با ایشان صحبت کردم و او از مشوق های اصلی من بود تا این نقش را بازی کنم. شما بیشتر در آثار کمدی ایفای نقش می کنید و به جز دو سه اثر مانند زیر نور ماه بازی در آثار غیرکمدی در کارنامه شما به چشم نمی خورد. شما خودتان تمایل دارید در آثار کمدی بازی کنید؟ درست است که بیشتر در آثار کمدی ایفای نقش کرده ام و به صورت پراکنده در کارهای جدی حضور داشته ام، اما تصمیمی برای بازی در آثار صرفا کمدی نداشتم، بلکه خود نقش برایم اهمیت دارد. از سوی دیگر، اصولا در فضای سینما و تلویزیون و تئاتر ما به این صورت است که وقتی شما در یک ژانر برای مثال کمدی جا می افتید، اغلب پیشنهادها برای ایفای نقش در همان ژانر است. ولی فکر می کنم دلیل انتخاب من توسط خانم آرام نیا، کارگردان نمایش هاروی، برای ایفای نقش ویتا، صرف این نبوده که کار کمدی انجام می دهم، بلکه این نقش ریزه کاری های زیادی دارد و صرفا کمدی نیست و خود نمایشنامه هم صرفا کمدی نیست. پس حاضرید در سریال، فیلم یا نمایش جدی هم بازی کنید؟ بله، به شرط این که نمایش نامه یا فیلمنامه خوبی داشته باشد. دوست دارم نقشی که بازی می کنم شخصیت پردازی خوبی داشته باشد. و محبوب ترین نمایشنامه ای که خوانده اید و دوست دارید در آن بازی کنید ...؟ سوال سختی است. اجازه دهید فکر کنم. اگر اجازه بدهید سوال بعدی ام را بپرسم و در پایان به این پرسش برگردیم. نمایشنامه هاروی بیش از 60 سال پیش نوشته شده است. اما در نمایش می بینیم که تأکید زیادی به استفاده از تلفن همراه و فضای مجازی می شود و تنها ویتا و بردارش موبایل ندارند. این تأکید استفاده از فضای مجازی چه دلیلی دارد؟ این پرسش را باید از خود کارگردان بپرسید. ولی فکر می کنم استفاده از تلفن های همراه هوشمند به امروزی شدن کار خیلی کمک می کند و برای مخاطب هم باورپذیر است. از طرف دیگر، همیشه آدم ها در طول تاریخ درگیر یک چیزی بوده اند تا خودشان را سرگرم کنند و از واقعیت های روزانه فرار کنند و شاید کارگردان ترجیح داده است، این فرار از زندگی روزمره را با پناه بردن به زندگی مجازی نشان دهد. بازی در تئاتر سخت تر است یا سینما و تلویزیون؟ به نظرم بین سینما، تلویزیون و تئاتر صفت تفضیلی تر جایگاه چندانی ندارد. در تئاتر اتفاق در لحظه می افتد و بازی شما در آن لحظه دیده می شود و بازیگر در صورت اشتباه فرصت جبران ندارد. همچنین در چند شب متوالی یک نقش را بازی می کنی و به چیزهای جدیدی دست می یابی. اما در سینما وتلویزیون این فرصت دست نمی دهد که با اجرای چندباره یک نقش، همه ظرایف آن را کشف کنی. ازسوی دیگر، اندازه بازی در تئاتر با سینما وتلویزیون تفاوت دارد؛ یعنی بازی در صحنه پررنگ تر و درشت تر از جلوی دوربین است و در صورت انجام این کار، بازی بازیگر جلوی دوربین اغراق آمیز به نظر می رسد. برای شما کدام راحت تر است، تئاتر یا سینما و تلویزیون؟ برای من واقعا فرقی نمی کند. شما پیش تر در حوزه کودک نیز فعال بودید. قصد ندارید به این حوزه برگردید؟ نه متأسفانه، البته یک کودک دارم که مشغول بزرگ کردن او هستم (با خنده) و فعلا کار کودکم این است. ولی امیدوارم روزی بتوانم کار خوبی برای گروه سنی کودک بنویسم. برای این که احساس می کنم آثاری که برای این گروه سنی ساخته می شود آنقدرها جذاب نیستند و کودکان ما به انیمیشن های خارجی پناه می برند که کیفیت بهتری از آثار ما دارند. امیدوارم کارهایی که برای بچه ها ساخته می شود آنقدر جذاب باشد که بچه ها نخواهند فیلم یا سریال گروه سنی بزرگسال ببینند. تا به حال شده از همسرتان، مهراب قاسم خانی بخواهید که نقشی را برای شما بنویسد؟ نه، مهراب خودش می گوید دوست دارد در کارهایی که می نویسد من هم بازی کنم و از آنجا که مهراب قاسم خانی نه به حرف من بلکه ثابت کرده که نویسنده خوبی است، دوست دارم در فیلمنامه هایی که می نویسد حضور داشته باشم. ولی تا به حال نشده از او خواهش کنم نقشی را برای من بنویسد. ولی از زمانی که خدا به ما یک پسر داده، از مهراب خواسته ام در کارهایی که با هم به صورت مشترک حضور داریم، نقش مرا کمتر بنویسد تا بتوانم به وظایف مادری ام بیشتر برسم. و محبوب ترین نمایشنامه و نقشی که دوست دارید در تئاتر بازی کنید؟ اجازه بدهید فکر کنم.... واقعا حضور ذهن ندارم. بنویسید که حضور ذهن ندارد. (با خنده) آرامش در خانواده ویتا در نمایش هاروی، خانمی است که خانواده و روابط خانوادگی اش با برادر و دخترش برایش اهمیت زیادی دارد. در عین حال به عنوان فردی که سن و سالی گذرانده، خیلی به خودش می رسد، ولی تمام دغدغه و نگرانی هایش دختر و برادرش است. او به دنبال راهی برای ارتباط بین این دو نفر به شکل درست است و می خواهد آرامش را در خانواده برقرار کند. کمیل انتظاری ...
بابک زنجانی در انتظار رای دیوان عالی کشور
جست وجوی صحت و سقم این خبر راهی دیوان عالی کشور می شود. حضوری که اگرچه او را به نتیجه متقنی در این زمینه نمی رساند اما، نشانه ای از به پایان رسیدن بررسی ها در این دیوان را برای او به ارمغان می آورد. وکیل متهم نفتی در گفت وگو با اعتماد با بیان اینکه بعد از شنیدن این خبر به دیوان عالی کشور رفتم و از مسوولان این مرجع قضایی در رابطه به صحت و سقم این خبر جویا شدم گفت: مسوولان دیوان عالی کشور در پاسخ ...
همه زن ها چشم های شربت گل را ندارند!
دوری راه به خانه خود رفتن نمی تواند. چون ممکن است زورمندها دوباره به او تجاوز کنند. - چند سال دارد؟ - 18ساله است. نو به هجده رسیده. حتی نخواستیم در مزارشریف نگهش داریم. آوردیمش به کابل. چشم های شربت گل پیش از آن که جنگنده های شوروی در بمباران سال 1984 پدر و مادر شربت گل را بکشند، هیچ کس از صاحب نگران ترین چشم های جهان باخبر نبود. استیو مک کوری، عکاس نشنال ...
فوتبال ایران به ایمان مبعلی می بالد
وضعیت نفت تهران چطور است؟ وضعیت تیم خیلی خوب است و هفته خوبی بوده. ما تلاش کردیم عملکرد خوبی داشته باشیم که تا اینجای کار خدا را شکر به هدف مان رسیدیم. حالا هم می خواهیم این روند را ادامه دهیم تا فصل خوبی را پشت سر بگذاریم. بعد از گلی که به سایپا زدی، علی دایی خیلی متفاوت از شما تشکر کرد و لقب باغیرت به شما داد... علی آقا خیلی به من لطف دارد. من سال دوم است که شاگردی ایشان را می کنم و فکر می کنم خیلی از بازیکنان دوست دارند افتخار شاگردی او را داشته باشند. من واقعا زحماتی که بچه های تیم می کشند ر ...
صادق خلخالی از احکام اعدام تا حضور در فیلم کیارستمی
: در سال 1342، در شبی که مشخص شد فردا می آیند و امام را دستگیر می کنند، جمعیت کثیری از مردم قم آمدند خانه ما. خانه پر شده بود از دوستداران امام که می گفتند ما اینجا می مانیم که آقا را نبرند و کسی هم به آقا بی ادبی نکند. آقا داد زدند که همه بیرون، لازم نیست . همه رفتند. در خانه را بستیم و آمدیم تو که دیدیم آقای خلخالی رفته یک گوشه خوابیده. گفت: آقا مرا بکشید هم از اینجا نمی روم. می مانم و فردا مگر ...