سایر منابع:
سایر خبرها
دختر ماه پیشونی به کتابفروشی ها آمد
72 صفحه به تازگی از سوی انتشارات افق چاپ و روانه بازار کتاب شده است. از محمدرضا شمس تاکنون بیش از 50 عنوان کتاب برای کودکان و نوجوانان منتشر شده است. کتاب هایی که افتخارات بسیاری چون دیپلم افتخار IBBY و معرفی در فهرست کلاغ سفید را برایش به ارمغان آورده اند. شمس در سه گانه " سه دخترون " با بازآفرینی افسانه های دختران به یاد ماندنی سرزمین مان هم اشک به گوشه چشم ها می نشاند و هم خنده به ...
علیرضا عصار: این روزها حالم برای برگشتن خوب است/ مردم هیچگاه تنهایم نگذاشتند
که نمی توان از تاثیر بی بدیل او در جریان فعالیت های موسیقایی کشور عبور کرد. او یکی از ستارگان پرفروغ موسیقی پاپ ایران در دهه های هفتاد و هشتاد بود که حالا بعد از 6 سال دوری از اجراهای زنده تصمیم گرفته بار دیگر در سالن میلاد نمایشگاه بین المللی تهران تازه ترین کنسرت خود را با تیم اجرایی جدیدی روی صحنه ببرد. او که به نوعی یکی از رکورددارهای برگزاری کنسرت در پایتخت بود تصمیم گرفته در این کنسرت ...
علی جنتی: روحانی تمایل نداشت بروم/ 800 امام جمعه، برای هدایت جامعه چه کرده اند؟
است باید به وضعیتی که در ابتدای دولت یازدهم وجود داشت اشاره کنم. زمانی که من به وزارت ارشاد آمدم احساس کردم که یک نوع یأس و ناامیدی در بین اهالی فرهنگ وهنر وجود دارد. خانه سینما بسته شده بود و سینماگران با یکدیگر اختلافات زیادی داشتند. به نحوی که زمانی که من می خواستم با برخی پیشکسوتان آنها جلسه بگذارم متوجه شدم که نمی توانم همه آنها را یکجا جمع کنم. در همان ابتدای حضورتان؟ ...
قلب تو در سینه من می تپد
.... بچه فوق العاده شادی بود. اما از لحظه ای که با موتور و دوستش بیرون رفت دچار دلشوره شدم. مهدی تا شب قبل یعنی هفتم محرم در تکیه چای می داد و برای همین اجازه دادم بیرون برود که خستگی این چند شب از تنش به در شود. کمتر از یک ربع نگذشته بود که زنگ در را زدند. یکی از دوستان مهدی بود گفت: پسرم و دوستش تصادف کرده اند. سراسیمه با دخترم از خانه بیرون زدیم. 2کوچه پایین تر با خودرویی که انحراف به چپ داشت ...
حالِ بدِ موسیقی در خیابان های تهران
...... این ها باعث شد تا به این کار اعتیاد پیدا کنم. وقتی توی محله ای ساز می زدیم، همه بچه هایی که توی زمین بازی بودند، پشت سرمان راه می افتادند و کل کوچه ها بسته می شد! کلانتری می آمد و هر پنج نفر ما را می برد کلانتری... آن جا هم ساز می زدیم و با آن ها دوست می شدیم. یک بار هر پنج نفر ما را با سازهایمان، عقب سمند سبز جا کردند! (می خندد) اوایل چه کسانی توی خیابان ساز می زدند؟ ...
گزارش از فرونشست زمین درخیابان مولوی
.... رفتم در راه پله ها دیدم ساکنان دارند به خیابان فرار می کنند. آمدم از در بیرون بروم ناگهان زمین ریزش کرد و گودال درست شد. مانده بودم چه کنم. مجبور شدم به بالای پشت بام ساختمان های اطراف بپرم و این طوری خودم را به خیابان برسانم. 9 صبح شنبه، نشست زمین در چهارراه محمدیه و تخریب دیواره هواکش متروی مولوی در ضلع شمالی و شرقی باعث ایجاد گودالی 30 متری و تخلیه ساکنان ساختمان های مجاور آن و ...
بهاره رهنما: در سریال همسایه ها 20 کیلو لاغر می شوم!
سال خودش است. تقریبا به اندازه پدرم دوستش دارم. او ذهنی خلاق دارد و بسیار انسان خوبی است. در یک اثر کمدی خیلی اهمیت دارد چه کسی نقش مقابل شما را بازی کند، بویژه این که در کمدی همه می خواهند لحظات را قاپ بزنند. این اتفاق در کمدی های شلوغ و اگزجره بیشتر رخ می دهد. اما باید بگویم آقای گرجستانی بسیار صبور و با انرژی مثبت است. خوشبختانه این افتخار را داشتم برای دومین بار نقش دختر و پدر را بازی کنیم ...
همسر شهید: آن قدر بی ریا بود که بعد از شهادتش فهمیدم که مرتضی فرمانده بوده!/ ملیکا خواب دیده بود پدرش در ...
روایتی کوتاه از شهید مدافع حرم مرتضی کریمی شالی:
داستان عجیب دزد نوشابه مغازه های تهران +عکس
دهیم که عاشق نوشابه است و در هر سرقت از سوپر مارکت ها نوشابه هم سرقت می کرد. چرا تهران آمدی؟ من ساکن یکی از استان های غربی و محروم کشور هستم. دو سال است که به تهران آمدم تا زندگی بهتری داشته باشم، اما نشد و تمام هرآنچه را که داشتم هم از دست دادم. مگر در تهران زندگی بهتر وجود دارد؟ من مجبور شدم به تهران بیایم. بعد از فوت برادرم رحیم، ضربه روحی بدی خوردم ...
آزمایشگاه ها مجوز آزمایش نیترات آب تهران را ندارند
پرسنل بهشت زهرا و مردمی است که به آنجا رفت و آمد دارند. یادم هست که دو سال قبل شما پرونده ای را در مورد افزایش نیترات در آب تهران رو کردید که سروصدای زیادی کرد. البته بعد از چند ماه اعلام کردید که وضعیت بهبود پیدا کرد و دیگر آب آشامیدنی آلوده نیست. می خواستم ببینم سال گذشته یا امسال، باز هم آب تهران را تست کردید تا ببینید آلوده هست یا خیر؟ راستش را بخواهید نه. چون هیچ آزمایشگاه ...
جنتی: می دانم چه کسانی در چه نهادهایی تمام انرژی شان را گذاشته اند تا دولت را تخریب کنند
. خانه سینما بسته شده بود و سینماگران با یکدیگر اختلافات زیادی داشتند. به نحوی که زمانی که من می خواستم با برخی پیشکسوتان آنها جلسه بگذارم متوجه شدم که نمی توانم همه آنها را یکجا جمع کنم. در همان ابتدای حضورتان؟ در روزهای اول. با سه گروه از آنها به صورت جداگانه جلسه گذاشتم و مسائل شان را بررسی کردم و مشکلات شان را شنیدم. یا برخی از موسیقیدانان و پیشکسوتان موسیقی همان روزها در ...
رابطه مقام معظم رهبری با آیت الله دستغیب
.... حرف هایش آن قدر روی من اثر گذاشت که فردایش که از مدرسه می آمدم، دیدم دوچرخه ای سر کوچه آهنگ گذاشته بود و خواننده زنی داشت می خواند. یکدفعه رفتم جلو و گفتم : آقا! این کار را نکن. این کار گناه است. صاحب مغازه یک پس گردنی زد به ما و گفت فضولی اش به تو نیامده بچه! برو رد کارت! من هنوز که یاد آن روز می افتم می گویم خدایا! من در راه تو یک پس کله ای خورده ام. هر کسی را قبول نداشته باشم، ایشان را قبول ...
سرنوشت های شوم 5 زن مسافر در ارابه شیطان
و اما چون احتمال می دادم مرد جوان مسافرکش است سوار بر خودرویش شدم اما هنوز لحظاتی نگذشته بود که درهای خودرو قفل شد و راننده جوان مسیرش را به بیرون شهر تغییر داد. وی افزود: شروع به جیغ و فریاد کردم که مرد قوی هیکل چاقوی بزرگی را روی گردنم گذاشت و تهدید به مرگ کرد و در بیابان های جاده ماهشهر مرد جوان نقشه شومش را به اجرا رساند. در این مرحله ماموران با کمک 2 طعمه مرد شیطان صفت ...
ناگفته هایی از زندگی و مرگ ناصر عبداللهی
...: چقدر آن روز سر به سر هم گذاشتیم و خندیدیم. فکرش را هم نمی کردم که برادرم را دو روز بعد از دست بدهم. آن هم برادری که اگر یک لحظه ساکت بود همه ما دلمان می گرفت. ناصر عادت داشت همیشه بخندد و هیجان انگیز باشد. روز حادثه، اولین بار چه کسی ناصر را در حالت کما دید؟ عقیل اولین کسی بود که به کما رفتن ناصر را دید. او که کار صدابرداری ناصر را انجام می داد 3 آذرماه به خانه ناصر رفت تا ...
خلبان قهرمان یا گناهکاری مستوجب مجازات؟!
بودند اما حل شدن مسأله در پایان راه یک اتفاق واقعا مهم بود. فکر می کنم داستان به هر کس شانس امیدوار ماندن در زمان لازم را می دهد. تاد کومارنیکی فیلمنامه نویس عقیده دارد دشواری این فیلم به تصویرکشیدن فرود هواپیما در رودخانه نبوده؛ بلکه تصویرکردن تحقیقات بعد از فرود اصلی ترین چالش آنها بوده است: این که چه کنیم تا داستانی که تقریبا همه در موردش می دانستند، جذاب روایت شود، چالش واقعی ما نبود. دشواری اصلی ...
موافقان و مخالفان ازدواج دختران زیر 13 سال
مشکلی برای ازدواج او وجود داشته باشد. مثلا اگر دختری یک روز به 13 سالگی اش مانده باشد، نمی تواند ازدواج کند؛ اما فردای آن روز می تواند، این خیلی منطقی نیست . وی در پاسخ به این سؤال که "آیا حاضر است دختر 13 ساله اش ازدواج کند؟" افزود: من دختر ندارم؛ اما اگر داشتم و توانمند بود، مشکلی نبود. مسأله این است که باید طرفین را از نظر عقلی، جسمی و روحی سنجید. الگوی ما حضرت زهرا هستند. در همین زمان ...
اسم فاطمیون داعش را 5 کیلومتر عقب می برد
. برای همین می ترسند. ما جیره خوریم، ولی جیره خور امام حسین، و نوکر حضرت زینب هستیم. یک زمانی خطی در جنوب سوریه دست ما بود که بعد از چند ماه به بچه های سوری سپردیم. یک بار وقتی تماس گرفتند گفتند ما هنوز مثل زبان شما لبیک یا زینب می گوییم و دشمن فکر می کند هنوز فاطمیون اینجاست و جلو نمی آید. به همه می گفتم دل نبندید از خودم غافل شدم ذهن سید مسافر پراست از خاطرات تلخ و شیرین جبهه ...
سید حاتمی: لاک قرمز به نوجوانان اعتماد به نفس می دهد/ مجیدی: لبه تیغ حرکت کردیم
عبور می کنیم شاید با این فیلم یک بار دیگر روی افراد اطرافمان عمیق شویم . حتما آقای امیر عبدی مابه ازاهای بیرونی در ذهن داشته تا این کاراکترها را توانسته خلق کند. تجربیاتم در زندگی به کارگردانی ام کمک کرد نوع کارگردانی ،طراحی صحنه، گریم و... همه درمسیر داستان و به سمت تصویر کردن یک کار رئال است و برخی صحنه ها از جمله سکانس های تاثیرگذار پشت میله های بهزیستی یا دستفروشی دختر ...
بالارفتن سن ازدواج نتیجه تربیت امپراتوری والدین است
گروه سبک زندگی تیتریک ، مجمع زنان فرهیخته انقلاب اسلامی، نشستی از سلسله نشست های مجمع با موضوع راه کارهای عملی برون رفت از تجرد قطعی دختران با حضور خانم ها دکتر میرخانی (عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس) و دکتر فراهانی (عضو هیئت علمی دانشگاه علوم تحقیقات) برگزار شد. تجرد قطعی دختران و ارائه راهکارهای عملی ازدواج موضوعی بود که گنجایش دو نشست را داشت که در نشست اول یعنی نوزدهمین نشست مجمع ...
سخنران مراسم ختم بازیگران هستم!
پرسیم که چگونه با این شغل کنار آمده است. جالب است بدانید که من روحیه ام خیلی با ختم هماهنگ نیست و آدم اهل بگوبخند و گعده ای هستم و به قول معروف بار خورده و ما هم وسط این حوزه افتادیم و بعد هم هر چه خواستم از این حوزه بیرون بیایم نشد. الآن هم وقتی وارد دفتر مساجد می شوم، بچه ها می گویند یاری آمد و الآن بساط خنده شروع می شود! روحیه آدم را این کار خراب می کند؛ کما اینکه اکثر کسانی که در این ختم ها کار می کنند مثل خدمه ها روحیه هایشان کمی افسرده می شود. اما من چون اعتقاد دارم مرگ یک تولد دیگری است خیلی اذیت نمی شوم. منبع :مجله مهر ...
پاراگراف کتاب (100)
؟ منظورم این است که عده ای هستند که انگار همه چیز علیه آنهاست - سه بار ضربه می خورند - بیست بار ضربه می خورند و عاقبت به نتیجه ی دلخواهشان می رسند. در سال های اول زندگی اشتباهاتی از آنها سرمی زند مثل خیس کردن شلوارشان در کلاس دوم دبستان و بعد در شهر دیگری مثل یکی از شهرهای ما به زندگی شان ادامه می دهند، جایی که همه چیز فراموش می شود. آنها سعی می کنند طوری زندگی کنند که خودشان را آدم های ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (344)
...> 10. نمیدونم چه داستانیه اونایی که چاقن بیشتر آرایش میکنن... به من ربطی نداره ولی به نظرم باید بیشتر ورزش کنن. سیامک انصاری باید از کل شبکه های اجتماعی دی اکتیو کنه. 11. تو این مملکت سس کچاپ رو موشکی درست کردن بعد شما انتظار داری طرف از تاسیسات غنی سازی بالای 20 درصد نترسه؟ 12. سوار تاکسی شدم راننده گفت دانشجویی؟ گفتم نه. گفت میدونی اینا کار خودشونه؟ گفتم آره ، هیچی ...
تجاوز وحشیانه به دختری که برای بازی در کلیپ زیر زمینی به تهران آمده بود | نگار پس از بازگشت به خانه ...
از طریق پیام های تلگرامی با هم ارتباط گرفتیم. تنها 3 روز پس از آشنایی مان، پاشا مرا به بهانه بازی در فیلم به تهران دعوت کرد. حتی برایم بلیت هواپیما هم فرستاد. بعد هم با یکی از بستگانم در تهران قرار گذاشتم تا چند روزی میهمان شان باشم. به همین خاطر با خیالی آسوده در فرودگاه مهرآباد از هواپیما پیاده شدم. طبق هماهنگی قبلی پاشا در فرودگاه منتظرم بود، بعد هم به بهانه بازی در کلیپ با خودروی او ...
کودکی ام لای پرونده های بایگانی جا ماند
رفت و آمد به محل کار پدر و مادرشان رفتار بزرگ ها را به عنوان الگویی بی نقص می آموزند و همانند آنها رفتار می کنند، یعنی گاهی در سن 7 سالگی مثل یک مرد یا زن 40 – 30 ساله اظهار نظر می کنند. دکتر شیرین زینالی، روانشناس کودک در این باره عنوان می کند: کودکانی که معمولاً 5 تا 6 ساعت از زمان زندگی شان را در محیط آموزشی می گذرانند و با دنیای تقریباً رسمی و آموزشی روبه رو هستند و در کنارش دنیای ...
چرا شهید مختاربند، نام مستعار "ابوزهرا" را برای خود برگزید؟/ اولین سفر راهیان نور را با پدرم رفتم/ رابطه ...
وجودم حس کردم. چگونه از شهادت پدرتان مطلع شدید؟ لحظه شهادت پدر در غروب دوشنبه 20 مهر 94 بود و آن موقع شهادت سردار همدانی تازه رخ داده بود. من چون بعد ازدواجم و شرایط زندگی همسرم در تهران زندگی می کردیم از همه دیرتر شهادت پدر را متوجه شدم. آن لحظه همسرم به من چیزی نگفت و فقط در مورد شهید سردار همدانی صبحت می کرد، نگفت چه اتفاقی افتاده است به من گفت بیا برویم قم ولی من از حالات ...
داستانی که آزادی حلب را مژده داده بود
خنده فریاد می زدند: طیاره! طیاره! لرزشی از تنم عبور کرد. به دنبال بچه ها دویدم دستم را به سوی پسرک دراز کردم. با هم دست دادیم و خم شدم به رسم عربها یک طرف صورتش را بوسیدم. گفتم: حلب؟ حلب؟ پسر تنها نگاهم کرد بعد هواپیما را نشانم داد و دوباره دوید. ایستادم و لحظاتی دویدن بچه ها را تماشا کردم. بدون اینکه خواسته باشم راهم را به سوی خیابان اردیبهشت کج کردم. دوباره به یاد ...
گفت و گو با جعفر مدرس صادقی، مرد درجه یک ادبیات ایران (2)
رو به راه باشم و یک وقت و ساعتی که بطلبد کار کنم، و هر وقت و ساعتی هم که باشد فرقی نمی کند. اول صبح باشد یا آخر شب یا بعدازظهر یا ساعت سه و نیم بعد از نصفه شب، هیچ فرقی نمی کند. باید بطلبد و یک یچزی از عمق وجودم فشار بیاورد و یقه ام را بگیرد و وادارم کند که بشینم پشت میز. هم روی کاغذ و با خودکار و روان نویس می نویسم و هم تایپ می کنم. از همان اول اولش هم تایپ می کردم. زرنگار و ورد هم که ...
بیوه پولدار در دام یک شیاد
یک آدم خیر کمکم کرد تا 20 میلیون تومان وام خوداشتغالی بگیرم. بعد ازمن خواست زنش بشوم که بنابه دلایلی قبول نکردم چون می خواستم روی پای خودم بایستم. ازطرف دیگر پسرم شده بود همه چیزم. بعد ازپایان تحصیلاتم، یک کارگاه قالیبافی در شهرمان راه انداختم. اما مزاحمت برخی مردها زندگی ام را سیاه کرده بود. حتی زن های فامیل از این می ترسیدند هوویشان شوم. بعدهم ناچار شدم کارگاه را 60 میلیون تومان بفروشم و به ...
ناگفته های صریح علی جنتی در نخستین مصاحبه بعد از استعفا
زمانی که من می خواستم با برخی پیشکسوتان آنها جلسه بگذارم متوجه شدم که نمی توانم همه آنها را یکجا جمع کنم. در همان ابتدای حضورتان؟ در روزهای اول. با سه گروه از آنها به صورت جداگانه جلسه گذاشتم و مسائل شان را بررسی کردم و مشکلات شان را شنیدم. یا برخی از موسیقیدانان و پیشکسوتان موسیقی همان روزها در موزه موسیقی ملاقات کردم. بسیار نگران وضعیت خودشان بودند. شرایط به گونه ای بود که برخی ...
گزارشی از مد و مدلینگ در پایتخت: ترویج بی بندباری با مدلینگ های خیابانی/ ورود به شبکه مدلینگ با اراده ...
دختران کارمند یک شرکت هستند که هر روز صبح آن ها را با اتومبیل می آورند بعد از پیگیری معلوم شد که این دختران برای برخی از شرکت های تولید لباس و حتی طراحان لباس و همچنین برای فروشگاه ها فعالیت می کنند و از صبح تا ساعت 8 شب در خیابان در مسیر مشخص تردد می کنند. یکی دیگر از رانندگان تاکسی بیا کرد: آرایش و لباس های که آن ها می پوشند خلاف فرهنگ جامعه است و این لباس ها تنها توسعه بی اخلاقی است ...