سایر منابع:
سایر خبرها
مهریه 1360 سکه ای، رنگ خون گرفت!
جنایت در تحقیقات مقدماتی به بازپرس محسن مدیرروستا و تیم جنایی گفتند: پس از مشاجره ای طولانی، صدای سر و صدا از واحد شماره 3 به گوشمان رسید. زن جوانی کمک می خواست. بلافاصله با پلیس و اورژانس تماس گرفتیم و زمانی که خودمان را به واحد شماره 3 رساندیم زن جوانی را دیدیم که خونین روی زمین راهروی ورودی خانه اش افتاده بود. شوهرش نیز که چاقوی دسته زردی به دست داشت، بالای سر او ایستاده بود. چاقوی دیگری هم در ...
خدا را شکر رفتنت باعث شد کودکان و مظلومان حلب آزاد شوند
ترین شب سال به دنیا آمد. حالا امسال شب یلدا، شب تولد تنها دخترت هست و باید بدون تو برایش تولد بگیرم. ای کاش دیگر این طولانی ترین شب تبدیل شود به کوتاه ترین شب، که زود بگذرد و چه سخت می گذرد. میثم جان، می خواهم عکس 3 نفره مان را که باید شب تولد دردانه دخترت می انداختیم را بر سر مزارت بیندازم، چون عکس 3 نفره من، تو و دخترت را تنها بر سر مزارت می شود انداخت. وای میثم، هر روز و هر شب با خودم ...
مدیریت کت و شلواری را نمی پسندم!
شروع شد و با همت آقای یدالله صفری رییس وقت کمیته امداد پیشوا و آقای حسن قندالی کانون فرهنگی امام علی را راه اندازی کردیم و 5 سال به عنوان مدیر و مدیر فرهنگی مشغول به فعالیت بودم. دوران خانه فرهنگ و برگزاری بازارچه خیریه جشن رمضان را جزو شیرین ترین خاطرات فعالیت های خودم می دانم. ▪️ بازارچه خیریه؟ ✔️بله، در ادامه توضیح می دهم و پس از کانون فرهنگی امام علی به بازارچه خیریه هم می ...
خودکشی دختر مدل پس از آزار و اذیت کارگردان در تهران!
... تنها 3 روز پس از آشنایی مان، پاشا مرا به بهانه بازی در فیلم به تهران دعوت کرد. حتی برایم بلیت هواپیما هم فرستاد. بعد هم با یکی از بستگانم در تهران قرار گذاشتم تا چند روزی میهمان شان باشم. به همین خاطر با خیالی آسوده در فرودگاه مهرآباد از هواپیما پیاده شدم. طبق هماهنگی قبلی پاشا در فرودگاه منتظرم بود، بعد هم به بهانه بازی در کلیپ با خودروی او راهی محل فیلمبرداری شدیم. پس از طی 45 ...
بیوه پولدار در دام یک شیاد!
همین او را استخدام کرده. اما چند ماه بعد با او ازدواج کرد. یک بار هم با پسرم به در خانه آنها رفتم و اعتراض کردم، اما از من شکایت کرد و به جرم مزاحمت برایم یک سال حبس بریدند، تا اینکه وکیل گرفتم و حکم را در تجدید نظر لغو کردم. از آن روز به بعد دیگر خانه اش را عوض کرده است و به تماس هایم جواب نمی دهد. شنیده ام وضع مالی و کارش خوب نیست و می خواهد از من باج بگیرد. تازه فهمیده ام که 15 سال قبل از من ...
شاد و شیرین برای شب یلدا
به گزارش مشرق ، بچه که بودیم، بعضی روزها و شب ها، رنگ و بوی متفاوتی داشت. یک مناسبت، یک قرارداد، یک رسم یا آیین مثل شب یلدا، چهارشنبه سوری، لحظه تحویل سال یا سیزده به در، می توانست شب و روزهای معمولی مان را متفاوت و رنگی کند. هر کدام از این مناسبت ها، بهانه ای بود برای جمع شدن فامیل دور هم، در خانه یکی از عموها و خاله ها، در حیاطِ نقلی خانه مادربزرگ یا در پارک محله. همه انگار منتظر یک بهانه بودند ...
برای رابطه با آمریکا نباید هرچیزی را بپذیریم/ هاشمی مصرِِّ بود روابط با آمریکا را نرمالیزه کند/ به ...
کمک بکنم و با بازار فروش اسلحه هم در تماس هستم و امکاناتی دارم. اگر شما اسلحه می خواهید بگویید، من به خاطر ایران می خرم و می فرستم. او سلاح های خریداری شده را در تبریز تحویل می داده و همان جا پولش را نقد می گرفته است. در یک نوبت که 80 فروند موشک هارپون به ایران تحویل می دهد، یکی از آنها را به بندرعباس می برند و امتحان می کنند ولی بعد متوجه می شوند که روی همه آنها نوشته شده است ساخته شده ...
زن کشی به خاطر بیکاری
دارم و مدت دو سال است که با یکدیگر ازدواج کردیم، این اواخر همسرم به دلایل مختلف به ویژه شغلم، دائما به من ایراد و اشکال می گرفت و همین موضوع زمینه آغاز مشاجرات و درگیری ما دو نفر بود. همسرم دائما به همراه دوستانش بیرون می رفت تا اینکه روز حادثه بر سر همین موضوع با یکدیگر درگیر شدیم و او از من خواست تا به سرکار رفته و به نوعی قصد داشت تا مرا از خانه بیرون کند، اما من به حرف های او گوش نکرده و داخل ...
مجموعه داستان های کوتاه اجتماعی صلاح عسگرپور ( 15 ) : برگشت روح
را برای کسی بازگو کنم اما تو طاهره جون،مانند آهن ربا جذبم کردی..پنج سال با هم زندگی کردیم متاسفانه اولین بار او را جلوی باجه تلفن دیدم،پس از چند روز آشنایی علیرغم مخالفت پدر و مادرم با او ازدواج کردم...آنها چون هوشنگ سر به هوا و مرد زندگی نبود زیر بار نرفتند...دانشجوی سال اول بودم...تحصیلاتم را رها نمودم...از ماههای اول زندگی مشترکمان متوجه شدم او به من دروغ می گوید...بی کس،بی شغل و بی همه چیز بود ...
بیدادِ بچه فروشی
نمی کردیم. بچه نه کارت بهداشت بیمارستان داشت نه پدرش معلوم بود. دو، سه روز مانده به زایمان، واسطه که یکی از رانندگان خطی میدان شوش به خراسان بود، با شوهرم تماس گرفت و از وجود سحرناز مطلع مان کرد. بچه در خانه به دنیا آمد. دو میلیون تومان به مادر دادیم و یک میلیون هم راننده گرفت. شوهرم هم گفت بعد از یکی، دو ماه، پیگیری می کند تا شناسنامه بگیریم. بچه همیشه بی حال و رنگ و رو رفته بود. شناسنامه نداشتیم ...
شب یلداهای زردکی ممد کوچیکه!
به اسمون پارو و خاک و انداز و کف گیر به دست، منتظرن". برف هم که می نشست ، مادر خانواده نفری یه کاسه برف شیره می داد دستشون و جمعی تو کوچه می نشستن و مشغول خوردن بر ف وشیره می شدن و از همه شیرین تر دختر کوچیک خانواده بود که هر وقت کارتون سمپسون ها رو می بینم یاد اون و پستونکش می افتم. این خانواده نماد عینی یه خانواده بی پول اما خوشبخت بودن که لذت ثانیه به ثانیه زندگی رو می بردن. یادمه یکی ...
جشنواره سما افتتاحیه ندارد/ حضور فیلمسازان بر مزار شهید آوینی
دوره اول و دوم جشنواره با استقبال خوب مواجه شدیم و تصمیم داریم امسال نیز دوره ای پر بار را رقم بزنیم. دبیر جشنوار سما اضافه کرد: از یکم آذر ماه تا 30 بهمن به مدت دو ماه دبیرخانه فعالیت خواهد کرد و از اول اسفند بعد از گردآوری آثار، برنامه ریزی برای فعالیت هیات انتخاب شروع خواهد شد. امینی عنوان کرد: این جشنواره در چهار بخش مستند، فیلم کوتاه، انیمیشن و فیلمنامه برگزار می شود که ...
تصویر/پست اینستاگرام علی مطهری در مورد آیت الله منتظری
کوچکم می گفت انگلیسی بلدی، how are you؟ . اصلاً تعینات برخی علما را نداشت. همان طور که می دانید 11 سال با شهید مطهری هم حجره بودند و بسیار صمیمی، به طوری که گاهی طلاب، ایشان را شیخ خراسانی می نامیدند و شهید مطهری را شیخ اصفهانی، عکس آنچه که بود و به قول آقای منتظری در موقع نیاز گاهی دست در جیب یکدیگر می کردند. آیت الله منتظری از دوره طلبگی خود نقل می کند (به این مضمون) که یک روز غذا نداشتیم و پولی هم ...
چه بدی از من دیدی که رفتی سمت لاریجانی
شروع نشود. برخی من را متهم می کنند، می گویند باهنر می خواهد آدم دوم باشد؛ اما من تعهدم به کار تشکیلاتی بیش از این رفت وآمدهاست. من در مجلس هفتم و هشتم نایب رئیس بودم. در سال سوم مجلس هشتم یک هفته قبل از نایب رئیس شدن، یک جلسه فراکسیون تشکیل شد که من آن روز سه رأی از آقای صدر در جلسه فراکسیون کمتر کسب کردم و به محض اینکه انتخابات تمام شد، تعداد زیادی از دوستان ما شروع کردند به تماس گرفتن و گفتند که ...
بازداشت یک زن به دلیل کشته شدن پسر 4ساله اش با متادون
زودتر بچه اش را بیاورد تا به او شیر دهد و بعد بازداشت شود. برادر شوهر زن می گوید: از برادرم خبری نداریم. اما از صبح که حکم جلب زن برادرم آمده با همه کسانی که می شناختیم تماس گرفتیم تا او را پیدا کنند. اما هنوز خبری به ما نداده اند. بر طبق مستنداتی که در پرونده وجود دارد این زن روز 16 آذرپارسال پسربچه چهار ساله اش را به علت تشنج به بیمارستان برده. اما زمانی که بچه را به بیمارستان رسانده ...
طاهری: تعصبی که ادعا می کنند را ندارند / چرا قبل از قرارداد دوساله خودشان را مشمول نکردند؟
عنوان بازیکنانی که باشگاه برای ورود به یک ماراتن سخت روشون حساب کرده بود اصلا حرفه ای نیست! این تصمیم کاملا در جهت منافع شخصی خودشون بوده و با اینکار هم اخلاق و تعصب رو و هم حرفه ای گری رو در عمل باختند! نقل قول +136 #32 kasra 2016-12-20 22:11 خیلی حرکت زشتی بود رفتن امید و احمد نوراللهی،اونم رفتن به تیم رغیبی که قراره بعد ده سال انتظار توی کورس قهرمانی باهاش بجنگیم.این با ...
همسایه ها کمدی جذابی است/ 20کیلو وزن کم کرده ام
به گزارش اتاق خبر، بهاره رهنما جزو بازیگران محبوب و محجوبی است که تاکنون نقش های متفاوتی را در سریال های تلویزیونی بازی کرده. از سریال های او می توان به کشیک قلب، غیرعلنی، خوب بد زشت، پژمان، خداحافظ بچه، چک برگشتی، گاوصندوق، مامور بدرقه، مرد هزار چهره، زیرزمین، کتابفروشی هدهد، من یک مستاجرم، روشن تر از خاموشی، داستان یک شهر2 و بازگشت به خانه اشاره کرد. من دوستان و آشنایانی دارم که در ...
شهادت با زبان روزه زیبایی خاصی به چهره اش بخشیده بود
تکاب رسیدیم و با توجه به تماس هایی که از قبل داشتیم برای بچه ها سحری آماده شده بود و بعد از سحری در همان فاصله جلسه کوچکی گذاشتیم تا از نیروها به بهترین شکل استفاده شود. در آن جلسه قرار شد یکی از بچه های ژاندارمری به دلیل آشنایی اش با منطقه، هدایت و فرماندهی کل نیروها را بر عهده بگیرد و به سمت سه راه سنندج - سقز حرکت کنیم. از بدو ورود به تکاب نیروهایمان با توجه به اینکه نیروهای رزمی و نظامی بودند ...
به خاطر خانواده ام دزد طلای مادر بزرگ ها شدم
بیشتر از آن می ترسیدم. حتی چند روز پایم را از خانه بیرون نگذاشتم تا آب ها از آسیاب بیفتد. فکر می کردم تیم مجربی از ماموران پشت در خانه نشسته اند تا به محض خروج من دستگیرم کنند. تو که هم می ترسیدی و هم عذاب وجدان داشتی پس چرا به کارت ادامه دادی؟ کم کم ترس از بین رفت و همه چیز عادی شد با خود گفتم تو که توان کار کردن نداری و این پیرزن ها هم به طلا احتیاجی ندارند. با این فکر ها ...
اعتراف به قتل 11سال بعد از جنایت - متهم، مقتول را به بهانه معامله طلای عتیقه در دماوند کشت
، بلایی سر شوهرش آورده اند. وی گفت: سه سال قبل، شوهر 30ساله ام به نام فریدون همراه پسر 18ساله همسایه مان به نام کیوان، برای معامله عتیقه از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. نیمه شب کیوان هراسان مقابل خانه ما آمد و گفت در معامله عتیقه زیرخاکی، شوهرم با مرد افغان به نام جمعه درگیر شد و او را با ضربه های سنگ کشت و گریخت تا از کشور خارج شود. وی ادامه داد: من و خانواده شوهرم حرف های او ...
گفتگو با رکورددار سفر به مخوف ترین غارهای ایران
سوم سال 89 بود، از بچه های باشگاه دماوند بودند. من هم در این برنامه بودم ولی در یک تیم جداگانه. هر دوی آنها در عمق چهارصد متری دچار حادثه شدند. آقای امیر احمدی سرمازده شد و خانم ویکتوریا کیانی راد در اثر سقوط از ارتفاع حدود ده متری جان سپرد. پیکرهایشان هم همان جا ماند و بعد از چند سال، من و یکی از دیگر دوستان کرمانشاهی (فرزاد باقری) آنها را برای همیشه در همانجا دفن کردیم. پس اصلا توصیه ...
منصوریان:دایی هر چه از دهانش بیرون می آید می گوید
وبلند برنامه ریزی کرده بود. ما در انضباط کاری مان به مشکل خوردیم. بازی برده از دست ما خارج شد. شاید سرمربی آنچنان تاثیری نداشته باشد. بچه ها باید خودشان اداره می کردند. هرکسی باید احساس مسوولیت داشته باشد این را به بچه ها گفتم. منصوریان خاطرنشان کرد: اصلا فکر نمی کردم اینقدر اتفاقات در یک سال اخیر سخت پیش برود. ما خجالت زده هواداران شدیم. به گزارش کاپ،وی درباره درگیری های رخ داده میان خود ...
ماجرای دعوای کارشناس روس با مجری بی بی سی فارسی روی آنتن جهان آرا/ جبلی: به سردار سلیمانی نامه نوشتند که ...
بحث اصلی روسیه و آمریکا الان بر سر این است که روسیه می خواهد اپوزیسیون میانه رو را شناسایی کند که آنها را نیست و نابود نکند. آنها باید از تروریست هایی که هدف شان نابودی کشور سوریه است فاصله بگیرند. در آن صورت شناسایی هدف برای روسیه کاملاً مشخص خواهد شد. ماه گذشته وقتی در وین، آمریکا و روسیه بر سر یک میز نشستند تا در بحث سوریه به برنامه مشترک برسند، آمریکا موظف بود که این شناسایی را انجام دهد، ولی تا امروز این کار را انجام نداده است. این نشان از آن دارد که آمریکا برنامه ای دارد که به هیچ وجه این گروهک های تروریستی از آنجا خارج نشوند و اصلاً نابود نشوند. ...
زن جوان قهر کرد، برادرش کشته شد + عکس
اصابت کرده بود.مردم حاضر، در چند متری محل حادثه مرد دیگری را دیدند که شوک زده وپریشان حال کناری ایستاده بود ویک اسلحه شکاری هم در دست داشت.پس از تماس مردم با پلیس، بلافاصله مأموران نیروی انتظامی در جریان ماجرا قرار گرفتند. دقایقی بعد وقتی آنها خود را به محل حادثه رساندند متوجه شدند که فرد مجروح در همان نخستین لحظات وقوع حادثه بر اثر جراحات ناشی ازاصابت گلوله به کام مرگ فرو رفته است ...
خودکشی دختر مدل پس از آزار و اذیت کارگردان در تهران!
کشور به کرج سفر کرده اما طعمه هوس های شوم پسر شیطان صفت شده است. به دلیل حساسیت موضوع، شاکی به کلانتری منتقل و تحت بازجویی قرار گرفت. نگار -26 ساله- که خود را مدل لباس معرفی می کرد، گفت: دوستم سارا به بهانه بازی در ویدئو کلیپ یک خواننده سرشناس زیرزمینی، مرا با پسر 25 ساله ای به نام پاشا آشنا کرد و ما از طریق پیام های تلگرامی با هم ارتباط گرفتیم. تنها 3 روز پس از آشنایی مان، پاشا ...
شهید مدافع حرمی که ترور بیولوژیکی شد +عکس
) می روند. دقایقی با زینب پاشاپور همسر شهید مدافع حرم محمد پورهنگ به گفت وگو نشسته ایم تا از روزهای همراهی خود با شهید بگوید. در ادامه مصاحبه همسر شهید را با هم می خوانیم. ازدواجی به توصیه ائمه و سفارش برادر 21 بهمن ماه سال 90 عقد کرده و 17 ربیع الاول سال بعد ازدواج کردیم. شهید با دو تن از برادرانم دوست بود. قبل از ازدواج خودم او را ندیده بودم ولی اسمش را در خانه می شنیدم. یکی ...
پدیده تلخ دلالی نوزادان در بیمارستان های دولتی
.... -پس چرا من متوجه نشد م؟ -چون شیشه مصرف می کنم، خیلی لاغر شد م. به خاطر همین متوجه نشد ی. گفتم: می خواهی برایت وقت بیمارستان بگیرم، موقع وضع حمل ببرمت بیمارستان؟ با خوشحالی قبول کرد و گفت : برای بچه ام لباس هم می آوری؟ از خوشحالی اش به وجد آمد م و گفتم : حتما. مشغول حرف زد ن که شد یم متوجه گل و شل های مسیر نشد م. شاید هم با همه چیز کنار آمد ه بود م. نزد یک آتش که ...
ساعت دو نصف شب بود که شوهرم مرا کنار سعید تنها گذاشت! / از ادامه این ارتباط شیطانی دچار عذاب شده بودم
برده و دفنش کنیم. تو هم کنارش بمان تا کسی متوجه ماجرا نشود. حالا چهار ساعت از این جنایت گذشته بود. گوهر کنار جسد، هراسان و وحشت زده به خود می لرزید. دقایقی پس از تماس تلفنی گوهر، شوهرش وارد انباری شد و جسد را داخل گونی بسته بندی کرد و با خود برد. چند روز بعد با شکایت همسر سعید پرونده ای در اداره آگاهی گشوده شد. تحقیقات پلیسی خیلی زود کارآگاهان را به خانه بشیر و گوهر رساند. در حالی که همه شواهد علیه این زوج بود بالاخره گوهر لب به اعتراف گشود و راز قتل سعید را فاش کرد. به این ترتیب هر دو نفر بازداشت شدند و پرونده آنها برای رسیدگی و محاکمه به دادگاه کیفری فرستاده شد. ...
خودکشی دختر مدل پس از آزار و اذیت کارگردان در تهران!
...> تنها 3 روز پس از آشنایی مان، پاشا مرا به بهانه بازی در فیلم به تهران دعوت کرد. حتی برایم بلیت هواپیما هم فرستاد. بعد هم با یکی از بستگانم در تهران قرار گذاشتم تا چند روزی میهمان شان باشم. به همین خاطر با خیالی آسوده در فرودگاه مهرآباد از هواپیما پیاده شدم. طبق هماهنگی قبلی پاشا در فرودگاه منتظرم بود، بعد هم به بهانه بازی در کلیپ با خودروی او راهی محل فیلمبرداری شدیم. پس از طی 45 دقیقه ...
مجموعه پیامک، اشعار، استاتوس و ... ویژه شب یلدا
یلدا می خندیدم بلند ، طولانی ، ماندگار فقط برای یک دقیقه... چقدر خندیدم برای این یک دقیقه... اما آن روز که بار سفر بسته بودی وگفتم یک دقیقه بیشتر بمان و تو گفتی وقت تنگ است ، کوله بار باید بست ، باید رفت... آن روز فهمیدم این یک دقیقه های غریبانه چه غوغایی میکنند . یک دقیقه با تو بودن ، چقدر بلند ، طولانی و ماندگار است... چقدر گریستم برای این یک ...