سایر منابع:
سایر خبرها
منصوریان:اسفنددودکن ها هم سراغ رحمتی را می گیرند
به گزارش سلام دلفان، علیرضا منصوریان بعد از پشت سرگذاشتن یک نیم فصل سخت در استقلال و البته کنار رفتن از جام حذفی، حالا تمام توانش را برای نیم فصل دوم گذاشته و می خواهد طوری تصمیم بگیرد که از زیر بار فشارها و انتقادات نیم فصل اول خارج شود. سرمربی جوان آبی ها البته برای نیم فصل دوم با مشکلات زیادی مواجه است که برخی از آنها در فصل نقل و انتقالات است. تصمیم گیری در مورد سیدمهدی رحمتی و چند ...
چاقو کشی در عروسی ، جشن را به عزا تبدیل کرد
پلنگی زخم خورده به سمت بابک حمله ور شد و لحظاتی بعد محله به کارزار تبدیل شد. با شنیدن سرو صدای ناشی از درگیری میان آن دو، برادران بابک به هواخواهی از برادرشان از خانه بیرون آمدند و جنگی نابرابر را با رحیم به راه انداختند؛ در این میان، بابک جری تر شد و در یک لحظه فکری شوم از ذهنش گذشت و پیش خودش گفت که بهتر است که درس خوبی به او بدهد که دیگر جرأت چنین جسارتی پیدا نکند، هنوز این فکر شوم از ...
داستانهایی از کرامات امیرالمومنین علیه السلام
ضربت زد ، اثر مرگ در او مشاهده کردم گفتم : ای پدر بزرگوار ، ام ایمن چنین حدیثی به من روایت کرد ، می خواهم آن را از تو بشنوم ، فرمود : ای دختر حدیث چنان است که ام ایمن به تو روایت کرده ، گویا می بینم تو را و زنان دیگر از اهل بیت مرا در این شهر اسیر کرده باشند ، و به ذلت و خواری شما را برند و از دشمنان خود خایف و ترسان باشید ، پس در آن وقت صبر کنید و شکیبایی نمایید ، به حق آن خداوندی که حبه ها را ...
شهید پویا ایزدی از بسیجیان بصیر و ولایت مدار پایگاه امام حسین( ع) که در دفاع از حرم بی بی زینب (س) به ...
... در روزهای خوش زندگی مشترک آنقدر به من محبت می کرد که من شرمنده می شدم می گفتم: پویا جان من چطور این همه محبت را تلافی کنم می گفت : خانم من وظیفه ام را فقط برای تو انجام می دهم شما ازخدا بخواه شهیدم کند. قران و نهج البلاغه و تفسیرش همیشه جزء مطالعات اصلی پویا بود. دیدن سی دی های مربوط به شهدا، کتا ب های شهدا از سرگرمی های پویا بود. گلزار شهدا اصفهان پاتوق وقت و بی وقت ما بود، به خصوص قطعه ...
حکایت زنی معلول که کارآفرینی می کند!
نمایشگاه ها می رساند. نمونه اش همین همایش ملی کاربرند. فریبا می گوید: مادرم دو بار سکته کرده و نمی توانست همراه من بیاید، حتی مخالف آمدنم بود. اما به او گفتم مگر ما چند تا منبع درآمد داریم. تو و پدر که پیر شده اید و من باید خودم را به عنوان یک کارآفرین، یک دارنده ی برند، ثابت کنم. باید بروم تا همه مرا بشناسند. بالاخره دختر خاله هایش او را یاری کردند: سرانجام دختر خاله هایم با من ...
حضرت عبدالعظیم(علیه السلام)یار واقعی امام هادی (علیه السلام)
کمکی کنم . اگر هم می یافتم ، از چنین درخواستی شرم می کردم . بنابراین بی اختیار به سمت حرم رفتم . حرم خلوت بود و معدود زوّار مشغول زیارت بودند . رو به ضریح به حضرت عبدالعظیم علیه السّلام عرض کردم : یابن رسول الله تفضّلی فرما ، شرمنده عیال و مهمان نشوم . بعد ازاینکه این خواسته از قلبم گذشت ، گوشه ای از حرم ایستاده بودم که زائری جلو آمد و به من گفت : سیّد، یک ریال به من بده ، وقتی از زیارت امامزاده ...
سیدالکریم(ع) فرستاده امام هادی برای حکومت ری
، ملا محمد اسماعیل کزازی اراکی، تحقیق و تصحیح علی اکبر زمانی نژاد، ص 35 به بعد؛ التذکره العطیه، شیخ محمد باقر کلباسی، تحقیق علیرضا هزار، ص 53 به بعد). ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم (ع) در سال 173 هجری قمری در شهر مقدّس مدینه واقع شده است و مدّت 79 سال عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم یعنی امام موسی کاظم (ع) ، امام رضا (ع) ، امام محمّدتقی (ع) و امام علیّ النّقی (ع) مقارن بوده ...
لحظات سخت وداع شهید حمید سیاهکالی با همسر
این را شنیدم خیلی گریه کردم. دستانم را گرفت و اشک ریخت و گفت دلم را لرزاندی، بعد از چند دقیقه گفت اما نمی توانی ایمانم را بلرزانی. وقتی که برای آخرین لحظات در خانه بود آرزو می کردم جایی از تنش درد بگیرد و دلیلی باشد که نتواند به سوریه برود اما بعد با خودم گفتم هرگز راضی به درد کشیدنش نیستم، اشکالی ندارد برود و باز می گردد. نفسم را می گرفت وقتی در راه پله داد می زد: یادت باشد، یادت باشد. ...
بوی امام حسین (ع) از ری به مشام می رسد
برخواستم شب از نیمه گذشته بود تصمیم خود را گرفته آماده حرکت شدم، عیالم گفت: چطور شد سر شب نرفتی و حالا که نیمه شب است و برف هم شدیدتر شده! خواب را تعریف نموده و گفتم باید بروم حتیّ اگر به قیمت جانم باشد. به راه افتادم مسیر حرکتم همان بود که در خواب دیدم روی ریل ماشین دودی، بعدها به این نکته رسیدم که آن شب تنها راه رسیدن به شهر ری خط آهن بوده و الا رسیدن به حرم حضرت عبد العظیم علیه السّلام ...
اینجا یکی هست که منظوری دارد!
شما چرا با تعجب به صفحه رایانه مقابل تان خیره شده اید؟!... با شما هستم، بله با شما؛ چرا به این تیتر داستان من، به شکل عجیب و غریبی نگاه می کنید؟! نگران نباشید؛ منظورم از این تیتر، شما نیستید؛ این در مورد آدم هایی مثل من است که هر وقت به حال کسی دل می سوزانند و غصه اش را می خورند، بعضی ها باور نمی کنند و می گویند حتما در زیر کاسه، نیم کاسه ای دارند، اما باور کنید که ندارند!! ...
نامه پایان خدمت سروش رفیعی امضا شد+ سند
حسین 2017-01-02 12:47 سلام فقط ،دارن وقت تلف میکنن که بازیکن نگیرن به کسی پیشنهاد نمیدن میمونن روز اخری پیشنهاد میدن که احتماب اومدنش کم باشه و اگه نیومد بازیکن بگیرن که خودشون بتونن بخورن پولا رو خوب سپاهان که عمرا بازیکن بده ولی پیکان میشه کمی پول رو ببرن بالا منشا رو گرفت که اینا فقط به فکر خودشونن بهترین ترکیب:بیرانوند.سید.انصاری.مصلح.رامین.کمال.مسلمان.ا حمد زاده.امیری.سروش و طارمی ...
برانکو: پرسپولیس قهرمان نشود مقصر اصلی اش کی روش و فدراسیون فوتبال هستند
بازیکنانم را بدون آماده سازی در اختیار بگیرم؟ اول صحبت هایم هم گفتم که از تیم ملی حمایت می کنیم اما اگر یادتان باشد در سال 2006 در حالی که 15 روز تا آغاز جام جهانی باقی مانده بود باشگاه صباباتری، دایی و گل محمدی و بختیاری زاده را به اردوی تیم ملی نداد چون یک بازی نه چندان مهم در آسیا داشت. برانکو درباره اینکه به جز او مربیان دیگری هم از برنامه ریزی لیگ ناراضی هستند، گفت: به خاطر همین ...
سفارش آیت الله بهجت به مردم تهران
هادی(ع) فرمود اگر مزار عبدالعظیم را که نزد شماست زیارت می کردید، مانند آن بود که به زیارت امام حسین (ع) رفته باشید. وی همچنین گفت: یکی از شیعیان خدمت امام هادی (ع) رسید و مساله ای را مطرح کرد و امام فرمود هر زمانی که در مسائل دینی به مشکلی برخورد کردی؛ از عبدالعظیم سوال کن و سلام مرا به او برسان. مقام علمی حضرت عبدالعظیم به اعتقاد برخی صاحبنظران تا جایی است که از وی به عنوان پایه گذار ...
تحلیلی بر علل پیدایش و گسترش تفکر تکفیری و راهکارهای برون رفت از آن
علیه و آله و سلم) گفتیم، حضرت فرمود: شما روز قیامت با لا اله الّا الله چه خواهید کرد؟ گفتم: یا رسول الله او از ترس شمشیر و کشته شدن، لا اله الّا الله گفت. حضرت فرمود: آیا تو از ذهن او باخبری و فهمیدی که او از ترس، کلمه توحید بر زبان آورد؟ (73) در قرآن می خوانیم: هر کس بعد آشکار شدن حق، با پیامبر خدا مخالفت کند و از راهی جز راه مؤمنان پیروی نماید دچار گمراهی و آتش جهنم می شود. در قرآن می خوانیم: و ...
نامه پایان خدمت سروش رفیعی امضا شد+ سند
حسین 2017-01-02 12:47 سلام فقط ،دارن وقت تلف میکنن که بازیکن نگیرن به کسی پیشنهاد نمیدن میمونن روز اخری پیشنهاد میدن که احتماب اومدنش کم باشه و اگه نیومد بازیکن بگیرن که خودشون بتونن بخورن پولا رو خوب سپاهان که عمرا بازیکن بده ولی پیکان میشه کمی پول رو ببرن بالا منشا رو گرفت که اینا فقط به فکر خودشونن بهترین ترکیب:بیرانوند.سید.انصاری.مصلح.رامین.کمال.مسلمان.ا حمد زاده.امیری.سروش و طارمی مهاجم ...
بخشی از بیانات رهبری درباره حضرت عبدالعظیم
عبدالعظیم و هم جنبه ی معنوی آن بزرگوار را نشان میدهد. کسی خدمت امام هادی علیه السّلام رسید. حضرت به او فرمودند: تو در کجا هستی؟ گفت: در ری. فرمودند: هر مشکلی در امر دین داشته باشی، میتوانی از عبدالعظیم بن عبداللَّه الحسنی بپرسی. یعنی امام هادی علیه السّلام، عبدالعظیم الحسنی را به عنوان یک مرجع علم دین به شیعیان خودشان معرفی کردند. بعد در همین روایت هست که حضرت فرمودند: سلام مرا به او برسان. این هم جنبه ی معنوی. بیانات در صحن حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع) منبع: ...
امام زاده ای که زیارتش ثواب زیارت امام حسین (ع) دارد+تصاویر قدیمی از حرم عبدالعظیم حسنی
به سینه داشتند و ایشان در سال 1369 دعوت حق را لبیک گفتند . روایتی از امام رضا که توسط ایشان دریافت و نقل شد روزی حضرت امام رضا علیه السّلام رو به حضرت عبدالعظیم علیه السّلام فرمود و چند توصیۀ راهگشای اخلاقی به او آموخت تا به شیعیان و یاران ابلاغ کند. متن فرمایش حضرت امام رضا علیه السّلام چنین بود: ای عبدالعظیم ، سلام مرا به دوستان برسان و به آنها بگو ...
رفیعی: اضافه خدمت من بخشیده شده است / هیچ شک و شبهه ای نیست و بازیکن آزاد هستم
تاریخ 95.10.19 به اتمام می رسد. البته این نامه به هر دلیلی به دست سردار آجورلو نرسیده بود و ایشان از آن بی اطلاع بودند. من بعد از بازی ذوب با ایشان حرف زدم و همانطور که از قبل هم مطمئن بودم تمام هدف آقای آجورلو کمک به من و جلوگیری از ضایع شدن حق هر فردی از جمله سروش رفیعی است. در نهایت ایشان همان جا تماس گرفتند و پس از اطلاع از این نامه گفتند مطمئن باشید حمایت می کنم و اجازه نمی دهم ظلمی در حق تو ...
کرامتی از حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
حالا که نیمه شب است و برف هم شدید تر شده ! خواب را تعریف نموده و گفتم باید بروم حتیّ اگر به قیمت جانم باشد. به راه افتادم مسیر حرکتم همان بود که در خواب دیدم روی ریل ماشین دودی ، بعد ها به این نکته رسیدم که آن شب تنها راه رسیدن به شهر ری خط آهن بوده و الا رسیدن به حرم حضرت عبدالعظیم علیه السّلام میسر نبود.. راه را برروی ریل ادامه دادم تا به ابن باویه رسیدم، به تأسیّ از صحنه خواب وضو ...
صبر و مهربانی او، عامل موفقیتش بود
. سرانجام تصمیم می گیرند که استخاره کنند و ظاهراً این پیشنهاد را آقای جمی مطرح می کنند و جمع می پذیرند و بعد قرآن را به پدر من می دهند و ایشان استخاره می کنند و خوب می آید. می خواهم عرض کنم که ایشان تأثیراتی از این قبیل بر دیگران داشتند. به هر حال خود من از دوران کودکی تحت تأثیر آقای جمی بودم و این اخلاق و نوع خطابشان به افراد، برایم دلنشین و اطمینان بخش بود و مورد پذیرش همه هم قرار می ...
نگاهی کوتاه به زندگی و شخصیت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)
. ادب نسبت به ساحت ائمه (ع) شیخ محمّد شریف رازی در کتاب خود، پیرامون ادب حضرت عبدالعظیم نسبت به ساحت ائمه ی معصومین (ع) چنین می نویسد: رفتار و عادت کریمانه ی حضرت عبدالعظیم (ع) این بود که هر وقت وارد مجلس حضرت امام جواد (ع) یا امام هادی (ع) می شد، با کمال ادب و خضوع و غایت حیا و تواضع، در حالی که دست های خود را از ردا بیرون آورده بود، با کمال ادب به محضر آن امامان سلام عرض می ...
دست اندرکاران معمای شاه پاسخگوی تحریف تاریخ باشند
کاندیدای ریاست جمهوری شدید؟ در سال 1364 من نامزد انتخابات ریاست جمهوری شدم. در آن ایام تنها یک ساعت (دو نیم ساعت در دو برنامه) را در اختیار کاندیدا ها قرار دادند و من توانستم در برنامه دوم به مدت 10 دقیقه درباره مسائل دیوان داوری ایران و آمریکا با مردم سخن بگویم. در آن انتخابات من نفر دوم شدم. آقای میرحسین موسوی در روزهای پایانی انتخابات یک مصاحبه رسانه ای یک ساعته یا بیشتر ترتیب دادند که ...
آیت الله حسین شب زنده دار جهرمی
آمدم به قدری مرحوم پدرم خرسند شد و بعد از آن احترام دیگری به من می گذاشت که وجدانا مرا شرمنده می کرد. آن وقت ها جهرم مثل بسیاری از جاهای دیگر برق نداشت، شب ها کوچه ها تاریک بود... گاهی می خواستیم با پدرم شب ها جایی برویم، می فرمود: من باید جلوی تو چراغ بکشم! من می گفتم: مگر چنین چیزی می شود که پدر جلوی فرزند چراغ بکشد. با این عبارت جواب می داد: تو عمامه داری و طلبه هستی... پدرم برای عموم علمای ...
ماجرای دختر خاله قلابی "حجت الاسلام قرائتی"!
پاداش مرا بدهد. وقتی که از حرم بیرون می آمدم، درهای طلایی را بوسیدم امّا درهای چوبی را حال نداشتم، ببوسم. به خود گفتم: کتاب امامت نوشتی، امّا امامت تو با طلا مخلوط است! دخترخالۀ قلابی قرائتی ! از قم به طرف تهران حرکت می کردیم که نزدیک پلیس راه، وقت اذان و نماز شد، گفتیم: با بچه های پاسگاه نماز را بخوانیم و بعد وارد شهر شویم. همزمان با رسیدن ما به پلیس راه و در حین بازدید از ...