سایر منابع:
سایر خبرها
قاتل: دخترم مانع ازدواجم بود، کشتمش!
را دخترم می دانستم برای همین تصمیم گرفتم او را بکشم، به او یک قرص متادون دادم و از خانه بیرون رفتم. دلم نیامد در خانه بمانم و شاهد مرگ فرزندم باشم، کمی بعد وقتی برگشتم، مریم جان خود را از دست داده بود؛ گریه کردم و بعدش با پلیس تماس گرفتم. بعد از اعترافات این زن و با توجه به مدارک موجود پرونده کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده و روز گذشته جلسه رسیدگی ...
حادثه ای تلخ که در خاطره ی تاریخ خواهد ماند!
حادثه رخ نداده بود. وی اضافه کرد: حدود ساعت 8 و 30 دقیقه مشغول دیدن اخبار بودم که در زیرنویس آن نوشته بود که حادثه ای برای قطار تبریز-مشهد رخ داده است، زمانی که به عمق فاجعه پی بردم بی تاب شده و احساس کردم که مشکل حاد است، در تلاش برای برقراری ارتباط با همسرم بودم که موفق به برقراری تماس نشدم و بخاطر همین نگرانیم بیشتر شد. وی ادامه داد: بعد از اینکه متوجه عمق حادثه شدم، با ...
دوستانم می گفتند تو لیاقت همسرت را نداری
به همسرت شک کرده بودی؛ درحالی که هیچ کس به غیر از تو در زندگی او نبود؟ تاجایی که اطلاعات به دست آورده بودم، می دانستم دو نفر از دوستانم با همسرم رابطه دارند. کسی هم این موضوع را تأیید کرده بود؟ بله، دختر کوچکم. چندین بار این موضوع را تأیید کرد. بارها از او پرسیدم در نبود من چه کسی به خانه می آید؟ و او در پاسخ می گفت در نبود من دو نفر از دوستانم به منزلمان می آیند ...
برادرکشی بر سر مصرف شیشه
مردی که او را می شناختم، روبه رو شدم. ترسیدم و ماجرا را به چند نفر از دوستانم گفتم و آنها هم جسد را دیدند و بعد به پلیس زنگ زدم. او را چند بار همراه برادرش که او نیز معتاد بود هنگام جمع کردن ضایعات دیده بودم. با توجه به گفته های این مرد، ماموران به تحقیق از دوستان وی پرداختند که معلوم شد مرد معتاد درست می گوید. مقتول و برادرش با هم ضایعات جمع می کردند که روز حادثه آن دو را با هم دیده اند ...
آزادی مادری که دخترش را کشت
زندان افتاد و من نیز به صورت غیابی از همسرم جدا شدم و با دخترم زندگی می کردم. شب قبل از حادثه، سارا سرگرم بازی بود و بعد از شام کنار من خوابید، اما صبح وقتی بیدار شدم، دیدم سارا نفس نمی کشد که با جیغ و فریاد از برادرهایم کمک خواستم. آنها هم با اورژانس تماس گرفتند و وقتی پزشکان برای کمک آمدند از مرگ دخترکوچولویم خبر دادند. مرگ با متادون پس از اظهارات مادر 30 ساله، جسد دختر کوچولو در ...
انتقاد فرزند آیت الله طالقانی از سریال معمای شاه : حذف منتظری تحریف تاریخ است
...: در سریال معمای شاه عملکرد، مبارزات و فعالیت های آیت الله طالقانی بسیار مختصر و خلاصه به تصویر کشیده شده است و حتی قسمت هایی از این سریال به دور از واقعیت است. این اعتراض بر این سریال وارد است که چرا برخی قسمت ها بیش از حد طولانی و به تفصیل است اما نهضت آزادی (جبهه ملی اول و جبهه ملی دوم)، این قدر کوتاه و تبعیض آمیز به تصویر کشیده شده اند؛ بنابراین در بهترین حالت، می توان گفت که این سریال شصت درصد با واقعیت آیت الله طالقانی مطابقت دارد. ...
راز کشته شدن نوعروس بی گناه تهرانی
به گزارش گروه روی خط رسانه های خبرگزاری برنا ؛ این مرد جوان در بازجویی ها گفته: شامگاه پانزدهم آبان سال 89 وقتی از محل کارم به خانه ام در خیابان 17 شهریور برگشتم، با جسد خونین همسر جوانم به نام هستی روبه رو شدم. در حالی که شوکه شده بودم و نمی دانستم چه کار کنم، موضوع را بلافاصله به مادرم خبر دادم. بعد هم مأموران پلیس به خانه آمدند. در بررسی ها مشخص شد همسر نوعروسم با 11 ضربه چاقو کشته شده بود ...
مرد معتاد: من همسرم را آتش نزدم
کند و به کمپ رفته بود اما بعد از مدتی آنجا را ترک کرده و عصبی به خانه رفته بود. می گوید: همان موقعی که من در کمپ بودم همسرم با دوستانم رابطه داشت. این را وقتی از زبان همسرم شنیدم باور کردم. وقتی گفت در نبود من دوستانم به خانه مان می آیند. بهرام درباره اینکه چرا روز قتل دختر و همسرش را از میان آتش نجات نداده و در مقابل فریادهای همسایه ها که از او خواستند تا در را روی شان باز کند می گوید ...
وقتی فروش دستمال کاغذی بزرگترین آرزوی یک کودک می شود
به گزارش پایگاه تحلیل و اطلاع رسانی صبح زاگرس این روزها با عبور از چهار راه ها و میدان های شهر یاسوج با کودکانی مواجه می شوی که مردان کوچک خانواده و نان آور خانه شده اند. کودکانی که باید در این سن و سال با هیاهوی کودکانه در زمین بازی و حیاط مدرسه صدای خنده آنها گوش آسمان را نوازش دهد نه صدای خریدار طلبیدنشان گوش شهر را کر کند. یادم هست قبل از ورود چراغ قرمز به شهر یاسوج کودکان دستفروش را ...
تکرار تراژدی آیلان در میانمار با بدرقه سکوت
. هنگامی که با همسرم صحبت می کردم صدای پسر کوچکم (محمد) را می شنیدم که مرا صدا می کرد. تنها چند ساعت پس از این تماس تلفنی عملیات فرار خانواده این مرد آغاز شد. پدر محمد دراین باره گفت: وقتی پلیس میانمار متوجه شد عده ای قصد عبور از رودخانه را دارند، روی آنها آتش گشود. مرد قایقران برای فرار از گلوله ها باعجله مردم را سوار کرد. قایق بیش از حد پر و سپس غرق شد. یک روز بعد، کسی به من زنگ زد و گفت ...
تازه داماد همچنان منکر قتل نوعروس
به گزارش بولتن نیوز، در این پرونده مرد 40 ساله راننده آژانس دارای سابقه کیفری متهم به مباشرت در قتل همسرش در روز 15 آبان سال 89 است. ساعت 18 و 40 دقیقه روز حادثه متهم با پلیس تماس گرفت و از قتل همسرش با ضربه های چاقو خبر داد. متهم در تحقیقات اصرار داشت روز حادثه از ساعت 7 و 50 دقیقه صبح از خانه خارج شده و ساعت 18 و 40 دقیقه بازگشته است. این در حالی است که همسایه وی ادعا کرده خودروی متهم را بین ...
طلای عروسی عیسی را به آقا هدیه دادم /اگر عیسی بود، شهید مدافع حرم می شد
. عیسی را باردار بودم که در اتوبوس تصادف کردم. راننده اتوبوس مان مست بود و در چهارراه چیت سازی که آن زمان چهارراه بود، از پشت به ماشین دیگری زد. من و یک خانم دیگر که انتهای اتوبوس بودیم، مجروح شدیم. در بیمارستان اکبرآبادی بستری شدم. چیزی را نمی دیدم و دهانم پر از خون بود. کسی از من خبر نداشت. از یک پلیس خودکار گرفتم و آدرسم را نوشتم. رفته بود به خانه مان و شوهرم را خبر کرده بود. در سالنی ...
قاتل دوست قدیمی محاکمه می شود
مردی که در یک درگیری دوست قدیمی اش را به قتل رسانده بود از سوی قاضی جنایی پایتخت مجرم شناخته شد و به زودی در دادگاه کیفری پای میزمحاکمه می رود. به گزارش همشهری، 27 آذرماه پارسال گزارش یک درگیری خونین در اختیار مأموران کلانتری156 بی سیم قرار گرفت. بررسی ها حکایت از این داشت که مردجوانی در درگیری با دوستش از ناحیه گردن زخمی شده است. مرد مجروح به بیمارستان منتقل شد اما 15روز بعد به دلیل ...
عاشق موسیقی و تئاتر بودم اما جراح شدم
دانش آموزان ممتاز شهرمان بودم. بعدازاینکه موفق به کسب دیپلم شدم بلافاصله در رشته زبان انگلیسی دانشگاه تربیت معلم قبول شدم، اما حین تحصیل مجددا سال بعد در کنکور شرکت کردم و پزشکی دانشگاه تبریز قبول شدم. چرا دانشگاه شیراز را انتخاب نکردید؟ ما چند هم دانشگاهی در رشته زبان انگلیسی بودیم که با هم قرار گذاشتیم برای پذیرش در دانشگاه پزشکی دوباره کنکور بدهیم. : این اتفاق برای ...
چرا شهر تبریز دوباره عزادار شد؟
ویدئو اش در اینترنت دست به دست می شود صحنۀ نادر بلعیده شدن یک مار توسط افعی + عکس تمام اعضای یک خانواده را اعدام کردند + عکس لحظه سربریدن یک مشروب فروش را ببینید + عکس جسد شوهرم هنوز داخل اتاق بود که برادرشوهرم به اتاق خانه آمد! رفتار زشت پلیس با یک دختر نوجوان را ببینید! + عکس سهیلا گفت صاحبخانه ام بی اخلاق بود و درخواست ناجوری از من داشت و .. ...
وقتی عکس های عریان زنان را در تبلت همسرم دیدم، دنیا برایم تیره و تار شد
وسیله کارش دست زده ام. آن روز، اردشیر با کمال بی شرمی به دیدن عکس ها و فیلم های مستهجن ابراز علاقه کرد و من که با شنیدن صحبت های اردشیر شو که شده بودم، واقعیت را قبول کردم و با آرامش به پند و اندرز او پرداختم اما نه تنها هیچ نتیجه ای نگرفتم، بلکه متوجه ارتباط او با زنان خیابانی نیز شدم. به همین خاطر از خانواده اش برای نجات همسرم کمک خواستم ولی آن ها نه تنها ناراحت نشدند بلکه مرا وادار به سکوت کردند و ...
کمپین برای نجات دو اعدامی از مرگ / 4 روز کابوس به فرصت طلایی تبدیل شد
روانه زندان شدم و زندگی ام ورق دیگری خورد. همه چیز انگار برایم یک بود و یک دفعه رخ داد. لحظه نیز مثل یک سکانس فیلم متوقف شد برای ابد. با همسرم اختلاف هایی پیدا کرده بودم. او قهر کرد و به خانه پدری اش رفت. برای بازگشت او به خانه خیلی تلاش کردم. آخرین شانسم را هم امتحان کردم و به خانه پدری اش رفتم. اما برادر و پسرخاله همسرم با من دعوا کردند و خواستند دیگر با آنها کاری نداشته باشم و فقط باید طلاق ...
اعدامم کنید! / غیرتی شدم و همسرم را کشتم. همین!
... چرا او را کشتی؟ من نمی خواستم او را بکشم، اما نمی دانم چه شد که خفه اش کردم. وقتی به خودم آمدم نفس نمی کشید. حدود ساعت یک نصف شب بیدار شدم دیدم در پذیرایی نشسته و تلفن همراهش دستش است. سر این موضوع درگیر شدیم. شروع به سر و صدا کرد، فحاشی می کرد. خواستم ساکتش کنم. دستم را جلوی دهانش گرفتم. عصبانی بودم؛ نفهمیدم و خفه اش کردم. بعد از قتل چرا ناپدید شدی؟ به ...
گریه های قاتل سارا کوچولو در دادگاه +عکس
به گزارش جام جم ، دومین روز فروردین امسال زنی جوان در حالی که نگران و آشفته بود، کودک بی جان خود را به بیمارستانی در جنوب تهران رساند و گریه کنان از پزشکان برای نجات جان او کمک خواست. معاینات پزشکی نشان داد، این کودک جان خود را ازدست داده است. ماجرای مرگ مرموز دختربچه ابتدا به کلانتری خزانه تهران و سپس به بازپرس ویژه قتل گزارش شد و جسد سارا کوچولو با دستور قضایی به پزشکی قانونی انتقال ...
تکرار تراژدی آیلان در میانمار
.... پدر محمد دراین باره گفت: وقتی پلیس میانمار متوجه شد عده ای قصد عبور از رودخانه را دارند، روی آنها آتش گشود. مرد قایقران برای فرار از گلوله ها باعجله مردم را سوار کرد. قایق بیش از حد پر و سپس غرق شد. یک روز بعد، کسی به من زنگ زد و گفت جسد پسرم پیدا شده است. او با تلفن همراهش عکسی از پیکر پسرم گرفت و برای من فرستاد. زبانم بند آمده بود. تنها رودخانه می داند پیکر چند روهینگیایی در آب شناور شده است ...
وقتی شوهرم ارثیه اش را گرفت شلوارش دو تا شد!
زن 29 ساله ای که برای حل مشکل خانوادگی اش دست به دامان شده بود با بیان این که نصیحت ها و التماس هایم برای بازگشت همسرم به راه صحیح زندگی فایده ای نداشت به کارشناس اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: وقتی تحصیلاتم در دبیرستان به پایان رسید عاشق جعفر شدم به طوری که دیگر ادامه تحصیل را به فراموشی سپردم و فقط به زندگی کنار او می اندیشیدم. خیلی زود جعفر با اصرار من به خواستگاری ام آمد و من بدون توجه به ...
کم کم از همسرم فاصله گرفتم و با سیر در فضای مجازی با بنیامین آشنا شدم و ..!
کردم تا او زودتر مرا طلاق بدهد. همسرم نیز به محض پی بردن به ارتباط من و بنیامین دادخواست طلاق داد و بعد از هشت سال زندگی مشترک و بدون هیچ گونه دریافت حق و حقوقی از شوهرم جدا شدم. در حالی که خانواده ام از این رفتار من به شدت خشمگین بودند و مرا سرزنش و طرد کردند از سوی دیگر با به عهده گرفتن حضانت دختر چهار ساله ام توسط پدرش احساس کردم تمام هستی ام را از دست داده ام و به سوی خانه مجردی ...
چرا دختر جوان در مورد پسر عموی مستش چنین تصمیم سختی را گرفت؟
بگو یا امشب خانه خان داداشم می آید یا کاری می کنم که سیاهپوش من شود! وقتی این جملات را شنیدم تمام بدنم شروع به لرزیدن کرد. مطمئن بودم پدرم با عرقی که به برادرش دارد کاری دست خودش می دهد. به همین دلیل آماده شدم و به خانه عمویم رفتیم. انگار نه انگار که مراسم خواستگاری من بود. عمویم می برید و می دوخت و پدر هم فقط چشم می گفت. وقتی حرف های اولیه زده شد، عمویم یاد ما هم افتاد و رو به من و حامد ...
4 بار مزه تلخ سلول شب اعدام را چشیدم / زندانی که هنوز زنده است!
.... برادرم و دامادمان سراغ مقتول رفتند اما او به محض این که از خانه بیرون آمد، با قمه به طرف آنها حمله کرد. من که شاهد ماجرا بودم، همراه برادر دامادمان به کمک آنها رفتیم و با چاقو و قمه ای که داشتیم، به او حمله و کردیم. متهم سپس در شعبه 71 کیفری استان تهران محاکمه و با درخواست اولیای دم برای قصاص روبه رو شد. او در این جلسه در دفاع از خود گفت: من نمی خواستم پسر جوان را به قتل برسانم. حالا هم از ...
مادری که دختر خردسالش را به خاطر شوهر صیغه ای کشته بود، آزاد شد!+تصاویر بازسازی قتل
.... چند سال با پدر سارا زندگی کردی؟ شش سال.او و خانواده اش به خواستگاری ام امدند و من هم پذیرفتم. چرا از هم جدا شدید؟ دو سال اول زندگی مان خوب بود اما همسرم شد. خانواده اش چند بار او را در کمپ ترک اعتیاد بستری کردند اما بی فایده بود. او هر بار به خانه بر می گشت بار دیگر سراغ مواد می رفت. چطور از هم جدا شدید؟ پدر سارا آخرین بار به ...
زن متاهل برای رسیدن به قصد کثیفش چه نقشه ای برای شوهرش کشید؟
او را با همسر متهم در مواجهه حضوری قراردادم هردو رنگ برچهره نداشتند و هر کدام سعی می کردند به گونه ای رفتار کنند که انگار همدیگر را نمی شناسند. شواهد و قرائن برگناهکاری این مرد صحه می گذاشت. بنابراین مرد جوان را که در مقابل دادگاه خانواده بازداشت شده بود آزاد کردم. به تحقیق از همسر این مرد پرداختم که این زن سرانجام لب به اعتراف گشود و گفت: من و همسرم اختلاف هایی داشتیم. همین اختلاف ها ...
سهیلا گفت صاحبخانه ام بی اخلاق بود و درخواست ناجوری از من داشت و ..
حال شدم و روی زمین افتادم. پسر کوچکم امیرحسین، چهاردست و پا از پله ها بالا رفت و دختر صاحبخانه را خبر کرد. اگر به دادم نمی رسید، مرده بودم. همراه پدرم از بیمارستان به خانه رفتیم و گفت باید با شوهرم محمد حرف بزند. محمد آمد و پدرم بعد از این که با او حرف زد، گفت برگرد سرخانه و زندگی ات. برگشتیم، اما اوضاع از قبل هم بدتر شد. چند وقت بعد محمد همراه پسرعمویش رفتند به یکی از شهرستان ها تا گوسفند بدزدند ...
دامی که عضو یک حزب تندرو برای لطفی پهن کرد/اکسیژن را از پیرمرد دریغ کردند+فیلم
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ هفتادمین سالروز تولد محمدرضا لطفی مصادف است با 17 دی ماه. پیرمرد دوست داشت تارش را بردارد و همراه همسرش به ایران سفر کند و موسیقی ایرانی را به درون خانه های روستایی ببرد که شاید از بین شان دوباره چهره ای متولد شود که روزنه ای در موسیقی ایرانی بگشاید. شاید اگر از ایران نمی رفت یا زمینه رفتنش را از ایران فراهم نمی کردند، امروز موسیقی ایرانی وضعیت متفاوتی داشت. چه بسا چهره ...
روایتی از غارت مهم ترین اسناد تاریخی تئا تر ایران
به گزارش "گفتمان" دیدن ده ها نمایشنامه قدیمی از نویسنده هایی که نام هرکدام به تنهایی وزنه ای در ادبیات نمایشی ایران است در یک کتابخانه در اداره تئا تر؛ شگفت انگیز است. نمایشنامه هایی که بعضی از آن ها دست نویس و بعضی دیگر با خط نام های آشنا، پاراف شده و حاشیه نویسی شده اند. گنجینه ای که حمید مظفری می گوید یک از هزار گنجی بزرگ بوده که روزگاری در اداره تئا تر به همت او و دیگران نگهداری می شده و حالا چیزی به ج ...
جنجالی ترین قاتلان زن ایران
جنایت برای انتقامجویی خواهر پسر جوان را به خانه شان می کشاند و او را به قتل می رساند. بعد هم پسر جوان را به بهانه پیدا کردن گنج به دماوند برده و با همدستی دوستش او را می کشد. او در جنایتی دیگر گلوی دو پسر خود را می برد. دو پسرش شاهد قتل خواهر این پسر بودند. اسماعیل پس از قتل دختر جوان به او تجاوز کرده و جسدش را تکه تکه کرد. در این پرونده به خاطر دروغ زن جوان چهار نفر به قتل رسیدند. مرد جنایتکار همچنین همسرش را مجبور کرده بود با ابراهیم ازدواج کند و برای همسر خود و پسر غریبه جشن عروسی گرفته بود.سرانجام هم فاطمه و شوهرش قصاص شدند. ...