خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
برداشتهای مرحوم هاشمی رفسنجانی از سفر پنج روزه اش به آذربایحان غربی
ثانیآ مرهون حضور جدی ارتش و سپاه در منطقه است ، آنجا قرارگاه حمزه و قرارگاه فرماندهی نظامی منطقه شمال غرب که یکی از دست ارتش و دیگری دست سپاه است ، در نوار مرزی حضور بسیار بسیار خوبی دارند و مثل یک سد پولادینی آنجا قرار گرفتند که نمی تواند نا امنی از بیرون سرایت کند به داخل استان . مسأله سومی که مورد توجه من قرار گرفت ، مسأله الفت مردم بود هماهنگی های که در آنجا هست . خب آنجا تنوع قومی داریم کرد ...
تربیت جوانان در هیاتی که دو شهید یار غار پایه ریزی کردند
بارها به جبهه آمدم و دوستانم شهید شدند، اما تا حال مانده ام، می دانم به من فرصت داده ای، اما خدایا بهتر می دانی که باز هم نتوانستم از این فرصت ها استفاده کنم و باز هم عقب افتادم، اما خدایا در این لحظه که این بنده گناهکارت می خواهد عازم خط مقدم و مبارزه با دشمنان تو و رسولانت شود، اگر قرار است که جانم را بگیری، پس خدایا پاکم کن و توبه ام بپذیر و قوت و نیرو عنایتم کن که بتوانم قبل از اینکه جانم به ...
با نگاه کردن به چهره این طلبه یاد خدا می افتادیم / طلبه غواصی که صبح داخل آب می رفت و شب بر می گشت + ...
عملیات لشکر 25 کربلا در منطقه هورالعظیم با احمدرضا آشنا شدم و از اینکه در مکان جنگی و شهری غریب یک همرزم از دیار شهرستان کردکوی به جمع ما اضافه شده بود بسیار خوشحال بودم. سیدمحسن مسلمی عقیلی به ویژگی های شاخص طلبه شهید رجایی اشاره می کند و می افزاید: فراگرفتن علوم حوزوی هیچ گاه احمدرضا را صرفاً در امر تبلیغ دین منحصر نکرد، او از طلبه های بود که در همه صحنه ها حضوری فعال داشت، او در عین حال ...
شهیدی که نحوه شهادتش را پیش بینی کرد
برادر سردار شهید تقی کیانی می گوید: برادرم همیشه می گفت دشمن نمی تواند در خط مقدم مرا مورد هدف قرار دهد، من در دو حالت یا به دست منافقین و یا در بمباران هوایی به شهادت می رسم، که سرانجام در بمباران هوایی به درجه شهادت رسیدند. شهادت دُر گرانبها و هدیه گرانسنگی است که در دین اسلام به ارمغان گذاشته شد تا بدین وسیله انسان های دارای روح بلند و مؤمن پله های رسیدن به عرش الهی را شتابان طی ...
خاطرات ابطحی از هاشمی رفسنجانی | +پیشنهاد قالیباف به کروبی در 84
سختی هم بود. که یک روزی ناظم مدرسه ما آمد گفتش که، آن موقع یک شعر آمنه آمنه بود برای این آقاسی، خیر معروف شده بود آمد پشت بلندگو گفتش که کی آمنه آمنه بلده؟ یک عده از بچه ها بندگان خدا گفتند ما بلدیم دست شان را بردند بالا، بعد پرسید کی اذان بلد است؟ آن ها را برد آن طرف بعد آن آمنه ای ها را آورد شروع کرد به کف دست هر کدام شان یک ترکه زدن. تازه جالب این بود که بعضی از این آمنه ای ها از آن ها هم دست ...
خان طومان قربانی جوسازی شد
و پیش خودشان برده است. روحیه بچه ها بالا و آموزش در برخی موارد ضعیف بود. چند شهید ما پاسدار بودند و از بی دست و پایی به شهادت نرسیدند. مرتضی کریمی مربی کار درستی بود. شهید حیدری پاسدار بود. امیرعلی محمدیان و عباس آسمیه هم پاسدار بودند. اکثر نیروها از پاسداران بوده و هستند و نیرویی نبودند که خودشان را از دشمن مخفی و از انجام کار شانه خالی کنند. هرکس در آن وضعیت قرار می گرفت، همین تعداد ...
همۀخاطراتم قابل انتشار نیست-بازخوانی گفت وگوی وردی نژاد،دعایی،مهاجری، شریعتمداری وکرباسچی باهاشمی
نفر آمده و نامه ای آورده است. گفتم بگویید بیایند داخل منزل، من نماز مغربم را تمام کردم. او به مهمانخانه رفته بود و آنجا نشسته بود. لباس قبا را نپوشیده بودم و عمامه هم نداشتم. ظاهرا آمدم روی صندلی مقابل نشستم و در جلوی در به او گفتم بفرمایید. او هم ادب کرد و از جایش بلند شد، من خیال کردم که می خواهم ادب بکند. جلو تر آمد و در یک متری من ایستاد یک دفعه من دیدم دست خود را زیر کتش برد و اسلحه را کشید ...
چرا باید دیپلماسی سایبری را جدی گرفت؟
اولیه یکی از تولید کنندگان داروی آن کشور هدف را تامین می کند یک ماده ای را در حد استانداردها بالا و پایین کند تا در بلند مدت شاید بتواند بیماری خاصی را ایجاد کند. در حمله تخریبی گفته شده که ما هدف نیستیم، اما با توجه به اینکه ما حریف و دشمن داریم می توانیم بگوییم که هدف مناسبی برای جمع آوری اطلاعات هستیم. آنها هم همه نوع اطلاعات جمع می کنند. برای مثال امریکا دشمن ما است. امروز با اینکه سفارت ...
نفس بریده در فاو
. تقریبا چند ماه بعد از شیمیایی شدنم، وقتی حالم کمی بهتر بود، رفتم و در عملیات کربلای 5 شرکت کردم. یادم هست داروهایم را با خودم برده بودم و داخل کوله پشتی ام پر از دارو بود. در مرحله اول این عملیات، ترکشی به پایم اصابت کرد و مجروح شدم و برگشتم عقب. مرحله دوم عملیات را از دست دادم اما چون شدت جراحت زیاد نبود خودم را به مرحله سوم رساندم. سه روز بیشتر از حضورم در خط مقدم نگذشته بود که دوباره مجروح شدم. این ...
تن های تنها، سرهای جدا
از داخل گوشی بیسیم شنیده شد و دیگر بیسیم به طور کل قطع شد . با بیسیم روی تپه که بالای سر روستای دویسه بود تماس گرفتم، خبر داده شد که چادرهای پایگاه تازی آباد همه را به آتش کشیده اند وصدای انفجار خمپاره و تفنگ از تازی آباد به گوش می رسد . هوا تاریک می شد و همه بچه ها را هم قتل و عام کرده بودند، هیچ کاری از دست ما و کسی بر نمی آمد، معمولا حمله کومله ها به این صورت بود که بعد از ...
مس و طلا/ روایتی از داش مشتی هایی که سرفراز شدند
بلد بود چطور با این جور آدما راه بیاد! سید پر طاقت هم دادش دست شاهرخ ضرغام. وقتی شاهرخ مجید را دید گفت: شنیدم خیلی پر دل و جراتی ؟ مجید شانه اش رو بالا انداخت و گفت: هی میگن! شاهرخ گفت: امشب معلوم میشه! شب باهم رفتند خط چند قدمی سنگر عراقی ها شاهرخ گفت: آقا مجید برو اسلحه یه عراقی را بیار! مجید بادست خالی فقط با همان چاقوی ضامن دار چفیه اش رو گردن و صورتش پیچید و پرید بیرون یک ساعتی گذشت آمد کلتی ...
تشییع جنازه آیت الله هاشمی چه مفهومی داشت؟
سه شخصیت فشرده تر می شد لذا بچه های انقلاب حول این سه نفر جمع شدند و این تیم سه نفره(آیت الله بهشتی ،مقام معظم رهبری و آقای هاشمی) کانون نیروهای انقلاب شدند. در آن دوران آقای هاشمی توجه بسیار زیادی به مسائل امنیتی داشتند .ما که اطلاعات کشور را داشتیم حکومت وقت با ما همکاری نمی کرد، اما به کمک این سه بزرگوار به ویژه آقای هاشمی امکانات در اختیار ما قرار می گرفت و ضد انقلاب را که دست به ...
نقد عملکرد رسانه ملی در مراسم تشییع هاشمی رفسنجانی!
وقتی عده ای در خیابان شعار می دهند: ((ننگ ما، ننگ ما، صدا و سیمای ما)) یکی از موجبات و اسباب فراهم کردن این شعار دل آزار، مجریان بی خیال آنتن های زنده و فراگیر ما هستند.. روز سه شنبه مراسم تشییع مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در حالی برگزار شد که اخبار این مراسم لحظه به لحظه توسط رسانه های داخلی و خارجی مورد تحلیل و بررسی قرار میگرفت. در همین رابطه فرزاد جمشیدی یادداشتی اعتراض آمیز نسبت ...
خاطرات شنیدنی علیرضا دلبریان در خندوانه
سخت خوب است. باید به ریش دنیا بخندید و بچه ها هم دغدغه دنیا نداشتند. صفا و عشق بین بچه ها وجود داشت. حتی فرمانده لشکر هم در آن شب برای بدرقه بچه ها آمده بود و التماس دعا داشت. دلبریان ادامه داد:به محض اینکه دشمن اولین غواص ما را دید، شروع به تیراندازی کرد. آنها آماده بودند و بچه ها در محاصره قرار گرفتند. عملیات لو رفته بود. یکسری از بچه ها برگشتند اما بقیه مراحلی از عملیات کربلای چهار را ...
ابتکار جالب برای عبور از سیم خاردار +عکس
به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز ، شهید علیرضا عاصمی فرمانده تخریب قرارگاه خاتم الانبیاء بود. این سردار سرافراز اسلام در روز 13 دی ماه 1365 در حالی که عضو شورای فرماندهی و مسئول گردان تخریب ویژه پاسداران بود، در زمان خنثی سازی بمب در منطقه کرمانشاه و در سن 24 سالگی به درجه رفیع شهادت نایل شد. آنچه می بینید، ابداع این شهید برای عبور رزمندگان از موانع دشمن خصوصا سیم خاردار چادری است. فرش سیم خاردار یکی از لوازمی بود که بچه های تخریبچی برای گذشتن از سیم خاردار در شب های عملیات استفاده می کردند. مشرق ...
عملیات کربلای 5 / به روایت حاج محمدعلی سلیمانی+ تصاویر
دژ پهن کرد. حاج حسین خرازی ازابتدای محدوده محور لشکر تا انتها که رزمندگان واحدهای پشتیبانی رزم درحال برپایی سنگرهای خود بودند مرتب سرکشی می کرد، وبا تبسم و خدا قوتی و خسته نباشید می گفت ؛ به سنگر ما که می رسید می گفت : تبلیغاتچی ها خدا قوت ؛ که این ذکر وحضور خرازی در نیمه های شب باعث تقویت روحیه بچه ها می شد . حاج حسین خرازی تاصبح لحظه ای خواب و استراحت نداشت . محمدعلی سلیمانی ...
در آغوش آقا دردهایم را فراموش کردم/ آن روز خان طومان ، کربلا شد + فیلم
به مخاطبین اثبات می شد که شخصی که دم از نوکری امام حسین(ع) را می زند اهل عمل هم هست. - راضی کردن خانواده قطعا کار آسانی نبوده ، از حال و هوای آن روزهای اعزام بگویید هر چه هوا رو به سردی می رود خاطرات را بیشتر به یاد می آورم. چند سالی بود که پیگیر این قضیه بودم که در این جبهه قرار بگیرم، تقریباً از همان سال اولی که این درگیری ها در سوریه شروع شد و بچه ها مخفیانه و مظلومانه می ...
فرزند شهید حاج مرتضی مسیب زاده دیده به جهان گشود
شربت ها رو بنوشن و چیزی برای من باقی نمونه. آخه اونجا کسی به کسی نیست، شربت که می آرن سرش دعوا می شه" حاج مرتضی مهربان و با صفا بود، اما در پشت چهره رئوف و خندانش، دلی پر از درد داشت. درد از این همه بی حجابی و بدحجابی. درد از توطئه دشمن برای ترویج بی عفتی. غصه بسیار می خورد. غصه همه را می خورد، به ویژه جوانانی که راه گم کرده بودند. می گفت "تقصیر این ها نیست. ما ...
آوارگی مردمانی به جرم حاشیه نشینی/سقفی که در چله زمستان ویران شد
...> وقتی به درون اتاق رفتم دیدم چند پتو و یک چراغ والر روشن در حال دود کردن و یک تنور گازی وسط اتاق است ، زن یک چادر سیاه خاک آلود از روی زمین برداشت و گفت صبح خیلی زود بود هنوز با بچه ها خواب بودیم لباس خوبی تنم نبود ناگهان دیدم از در و دیوار خانه مامور می ریزد بلند شدم نمی دانستم چه کنم یکی از همسایه ها دوید و چادری پیدا کرد و سرم کرد ، باور کنید اجازه ندادند که خودم لباس ها را از اتاق بیرون بیاورم ...
تلخ ترین بخش کار تلویزیون در ارتحال آیت الله متن های کلیشه ای و مجریان ضعیف بود
ایران آنلاین/ جمشیدی تاکید می کند که مجری داخل استودیوی پخش شبکه ی یک سیما هم چنان به پُرگویی و تکرار کلمات حساب نشده مشغول اند و کسی نیست که جلوی آنها را بگیرد! در حرم امام، اوضاع از این هم بدتر است؛ آنقدر تاسف آور که حیاء می کنم به همکاران قدیمی خود نزدیک شوم. مجری شبکه یک فریاد می کشد:-امروز همگی آمده اند به دشمنان ثابت کنند که..... متحیر می شوم! کدام دشمن؟ مگر عنوان این مراسم "عزاداری و خاکسپاری" نیست؟ آیا الآن وقت دشمنی است؟ اصل ...
خروش کاوه ضدانقلاب را زمین گیر کرد
آگاه شدند درصدد برآمدند که وی را از این عمل باز دارند. فرمانده یکی از گردان ها (برادر صلاحی) برای منصرف کردن وی، می گوید: شما این کار را نکنید، آتش دشمن زیاد است، مسیر، بدمسیری است، خدای نکرده طوری می شود. فرماندهی در جواب می گوید: خب، اگر این طور است، ما هم شهید می شویم. اگر کار مثل شب گذشته بشود، ما هم حاضریم امشب شهید شویم. به همان اندازه که خود وی در رفتن به خط درگیری مصمم بود، سایر مسئولان ...
تحقیر جاسوس ایرانی در اردوگاه عراق + عکس
طوری پنهان شده که کاملا بر سربازان پیاده ی دشمن مسلط بود. سربازان عراقی در پناه تانک ها آرام آرام پیش می آمدند تا به روستا برسند و رامین یکی یکی آنان را شکار می کرد و آن ها نمی دانستند که از کجا مورد هدف قرار می گیرند. رامین از درون نیزارها از بغل به سویشان شلیک می کرد. او به عبد الرسول گفته بود فقط برای من خشاب بیاور. رامین در منطقه تنها بود اما تنهایی باعث وحشت برای او نمی شد. کار در ...
سرداری که درون ها را می دید نه/ چهار تصویر فرمانده سپاه از مجاهدت های خاموش شهید کاظمی
گفتار و اخلاص او و همرزمان شهیدش حکایت داشت. ** چهار تصویر فرمانده کل سپاه از مجاهدت های خاموش حاج احمد کاظمی تصویر اول: مرحله دوم عملیات بیت المقدس است. دشمن با تمام قوا و نیرو سایه ی کینه انداخته است روی سر بچه ها. خط، یک لحظه آرام نمی گیرد و از شدت آتش سنگین دشمن، زمین به لرزش افتاده است و تمام فضا پر است از خاک و دود و بوی مشمئزکننده باروت و خون همه جا را گرفته است. ...
جایزه برای سری که بر بدن نبود
حماسه آفرید و نامش در آزمون جنگ و جهاد شهره شد . او باز هم مجروح شده بود و هر چند از ناحیه دست، گردن و شکم جراحات سختی را بر تن داشت اما روحیه عظیم و پرشکوه او مانع از باقی ماندن وی در پشت جبهه می شد . با شروع عملیاتهای والفجر 3 و 4 به عنوان معاونت تیپ 18 جواد الائمه (ع) در تمامی مراحل آنها شرکت داشته و گردانهای خط شکن را رهبری می کرد و در عملیاتهای خیبر ، میمک و بدر به عنوان فرمانده تیپ 18 جواد ...
جلسه نقد و بررسی رمان پرسه در خاک غریبه
متوجه شد. در حقیقت یک واقعیت عریانی به نظر می آید که کاملا در سبک رئالیستی قرار گرفته و ارتباط مطلوبی با مخاطب پیدا می کند. از این زاویه بسیار قابل توجه است. وی اضافه کرد: خاطرم هست که دو سال پیش برای ترجمه کتاب مردگان باغ سبز به مسکو رفته بودم. در یکی از عصرهایی که با دوستان به میدان سرخ رفته بودیم تا قدم بزنیم، مصادف با 67 امین سالگرد پیروزی روس ها در جنگ جهانی دوم بود. خب در آن زمان که ...
