سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای جالب اولین دیدار نویسنده معروف با همسر بازیگرش
ببر ازش آویزون بود و اون روز یه شلوار جین تنگ و یه سندل هم پام بود و اصلاً خبر نداشتم که همه شرایطی رو که باعث میشه حراست اجازه نده یه نفر پاش رو بذاره توی جام جم، یه جا با هم دارم. خلاصه که شقایق با پوزخند و اطمینان از این که من رو راه نمیدن از در خواهران وارد سازمان شد و چشاش گرد شد، چون دید من قبل از اون داخل سازمان شدم و منتظر وایستادم.. راستش هنوزم نمیدونیم که واسه چی اون روز منو راه دادن ...
داستان سیاه خون بازی دختران! +عکس
به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه خراسان، ناهید عکس دست زخمی اش را در صفحه اجتماعی اینستاگرام گذاشته و زیر آن نوشته است: بی تو این است روزگار من! ؛ صفحه ای که بازدید کننده فراوانی دارد، به همان نسبت، بازخوردهای زیادی هم دریافت کرده و به اصطلاح بیش از پانصد لایک خورده است. عکس سیاهی است! تاریک به معنی واقعی...خط هایی که به نظر می رسد به وسیله جسمی تیز مانند تیغ روی پوست دست دخترانه و جوانی کشیده شده، رگ ه ...
تکل روی پای ادبیات!
اونهم یه مجری(پیمان طالبی) حالا که حرفش پیش اومد برزو جان قشنگتر نیست که اون مثال و ضرب المثل های عربی رو هم بیخیال بشیم. با اینکه میدونم دست زبان فارسی تو بعضی جاها بعلت 1400 سال تعرض! (عربی) خالیه. به نظر میرسه بیشتر این هجمه ها به کریمی بخاطر عدم تحمل پدیرش انتقاد از طرف افرادیه که حامی دولت هستن! همیشه یادت باشه زبان مال و برای مردم توی کوچه است و بنیادی ترین ...
کاری که حمید فرخ نژاد با فراستی کرد، بمب اتم با هیروشیما نکرد
فراستی در نشست نمایندگان پنبه آن را زده است، به شدت به فراستی تاخت . فرخ نژاد با انتشار نامه سرگشاده در اینستاگرام خطاب به فراستی نوشت: داری چیکار میکنی با خودت مرد؟ کجا داری میری؟ خدا شاهده دلم گرفت، نوشتن جون کلامو ادا نمیکنه، اینی که میگم به ولله تحقیر توش نیست ولی دلم بحالت سوخت، با خودم گفتم اگه قراره پیر شیم و غم نون به آدم فروشی بکشونتمون، بارالها خودت ترتیبمونو بده تا هنوز واسه ...
به بهانه حاشیه های ستاره های فوتبالی
هوای ابری بیمارستان امیر اعلم می نگرد و فاتحه اش خوانده شده است. محراب! عمومحراب! این محراب شاهرخی، ستاره ی پرسپولیس و تیم ملی، که عاشق پیشه ترین مَرد دهه ی چهل بود و رفقایش از دست این دل دادن و دل ستاندنش به ستوه آمده بودند، عاقبت به خیر نشد، و آخرش آن شکلی به تراژیک ترین حالت مُرد و من باید تا آخرِ عمر برایش مرثیه بنویسم که ترکم نکن. مَنو ببَر به جایی که خودت داری می ری. من بی تو نمی تونم اینجا ...
دلواپس های نسیان گرفته
اون پنجاه میلیون یه فکری هم به حال مملکت بکنن ممنون فعلاً نباید جو را متشنج کرد چون هیچی معلوم نیست و معلومه این وسط یه عده دوست دارند جو متشنج بشه. باید تا اردوی بعدی تیم ملی صبر کنیم و از هرگونه گمانه زنی و حاشیه سازی پرهیز کرد. قصاص قبل از جنایت نمی کنیم. چشم آقا امید از تفت سکه لای گز گلوشو پاره کرد یه چیز به تو بهمونه تو آخرش نوشتی اگه فلان نکنه فلان می ...
بسته شعری ویژه شهادت حضرت زهرا (س)
روز پس از دیدن تابوت گل بود که رویید، ولی زود خزان کرد اصلا تو بگو فاطمه جان می شود آیا دریایِ مرا در دلِ یک قطره نهان کرد؟ مثل تو کمانی شده ام پشت مرا خم مرهب نتوانست ولی زخمِ زبان کرد... زخمی که غم حمزه به قلبِ نبی انداخت تابوتِ تو با قلبِ علی بدتر از آن کرد کوچه...در و دیوار... و آن چادر خاکی بعد ...
دیسلایک: یک سفارت، دو امتیاز
از جمله بازی تراختور پرسپولیس تو تهران یادتون بیارین چیکار کردین یعنی با تفاضل بارسلونایی گاها از داماشی هام میزنین جلوتر در امر وحشی گری بگذریم اون فصل پرسپولیسیام که خواب اسیارم نمی دیدن حتی اینجا یکیشون نوشته بود دیگی که واسه من نجوشه می خوام سر سگ توش بجوشه دقیقا با وقاحت تمام از حرکتشون دفاع می کردن حالا دقیقا از آشی می خورن که برای ما پخته بودن، استقلال و بخصوص پرسپولیس دوسال اخیر همه ...
طنز؛ استاد مشاور
مهرداد صدقی در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت: بابا طبق معمول دارد برایم از فواید ازدواج زودهنگام می گوید و اینکه چون الان آس و پاسم توقع خانواده طرف مقابل پایین است. خوشبختانه یکی از دوستانم زنگ می زند و نجات پیدا می کنم. دوستم قرار است از پایان نامه اش دفاع کند. بابا که ماجرا را می فهمد، می گوید: هر وقت خواستی بری بگو منم میام تا ببینم روز دفاعت باید چیکار کنیم. چون خود بابا ...
لحظه به لحظه با آسمانیان هورالهویزه در نبرد نیزارها
شدکه حالم خوب نیست . به من گفت بروعقب جای پدهلی کوپتر. وسیله نقلیه نبودوگفت خودت آهسته آهسته برو. منم باحالی بدی که داشتم راه افتادم به طرف انتهای جاده خندق پدهلی کوپتر. نزدیکی چهارراه درجاده خندق . چندخودروی دشمن درروزهای اول عملیات منهدم شده بودکنارجاده بود. ودودستگاه ماشین آلات سنگین دشمن که یکدستگاه قلدک بودسالم وبدون استفاده روهم دیدم. البته رزمندگان درروزهای آخرعملیات جهت جلوگیری ...
تهدید جدی کی روش؛ تیم ملی بدون پرسپولیس؟
. اونوقت بعد پایان فصل تمام ملی پوشای سابق به خاطر تیم ملی هم بشه از پرسپولیس جدا میشن و دوباره پرسپولیس و داستان ده سال گذشته. شرم بر اونایی که این دعوا رو راه انداختن و شعله ورش کردن و به معنای واقعی یک خائنن. بله بله، به نظر منم باید برانکو رو به دلیل یک حرف نسنجیده که بعدش کلّی سعی کرد جبرانش کنه، به جرم خیانت تو استادیوم آزادی اعدامش کرد. اینجوری بازیکن ها و هواداران و لیگ و یک ملّت هم ...
اِبی و ستار و محمدرضا ورزی، همین امشب، یهویی! /طنز و کاریکاتور
هم نگاه می کنی. یک آی لاو یو پی ام سی به ت نشون بدم که مرغ های آسمون به حالت زار بزنند.! پسر: بابا، پی ام سی کدومه؟ یوتل ست کجاست؟ فاز جدید سریال معمای شاهه! سال دیگه، همین موقع، یهویی: پدر: خاموش کن، خاموش کن اون تلویزیون رو پسره جفنگ. دیگه کارت به جایی رسیده که می زنی کانال های کارتی، واسه من چیزهای منشوری می بینی؟ تو یک ذره حجب و حیا نداری؟ کجایی حاج خانوم که ...
فال روزانه - فال امروز شما چهارشنبه 4 اسفند 95
. درد ما را نیست درمان الغیاث***هجر ما را نیست پایان الغیاث دین و دل بردند و قصد جان کنند***الغیاث از جور خوبان الغیاث تعبیر: تنهایی کاری از پیش نمی بری، احتیاج ب یک همکار و همدل داری که در ضمن راز تو را فاش نکند. گرمای عشق تو بدون کمک دوست سرد می شود و به یر نمی رسد. آسوده خاطر باش که او تکی گاه خوبی برای رسیدن تو به حاجاتت می باشد و راه ر برایت میسر می سازد. ...
عناوین روزنامه / فال روزانه - چهارشنبه 4 اسفند 95
با شما احساس راحتی کنند. درد ما را نیست درمان الغیاث***هجر ما را نیست پایان الغیاث دین و دل بردند و قصد جان کنند***الغیاث از جور خوبان الغیاث تعبیر: تنهایی کاری از پیش نمی بری، احتیاج ب یک همکار و همدل داری که در ضمن راز تو را فاش نکند. گرمای عشق تو بدون کمک دوست سرد می شود و به یر نمی رسد. آسوده خاطر باش که او تکی گاه خوبی برای رسیدن تو به حاجاتت می باشد و راه ر ...
فال روزانه - فال امروز شما دوشنبه 2 اسفند 95
اندیشمند شده اید و مسئولیتهای اصلی خود را با میزان اهدافتان می سنجید. زیاد به خودتان سخت نگیرید، مثل تمام انسانهای دیگر تفریح و بازی می تواند جزئی از برنامه تان باشد و این تفریحات در طول کار بهتان انرژی می دهد. صبحدم مرغ چمن با گل نوخاسته گفت***ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت گل بخندید که از راست نرنجیم ولی***هیچ عاشق سخن سخت به معشوق نگفت تعبیر: درد دل کردن ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (409)
الآن این عکس شما به کدام بخش از جمله تان مرتبط میشود؟ دروغ زیبا یا حقیقتِ تلخ؟! سلفی ماهان عبدی بازیگر بانمک سریال های طنز با حیوان خانگی عجیب اش. ماهان از آن دسته بازیگرانی است که برای خنداندن مخاطب نیاز به کار زیادی ندارد، همان قیافه اش کافی است. تلاش ناموفق کیهان ملکی برای بوسیدن لُپ شهرام حقیقت دوست. متاسفانه حجم موی موجود در صحنه، مانع از انجام کار شد. فیلم ...
شما بنویسید: از نمایش پرسپولیس راضی بودید؟
) بیان و بعد از یه بازی بین المللی با یه تیم آسیایی و این نمایش افتضاح پرسپولیس نظر بدن!!امیدوارم حالا متوجه بشین که کیروش تو تیم ملی چی کار کرده فازت چیه ؟ نمایش افتضاح ؟ الهلال یه تیم فوق العاده قوی و هماهنگ بود و اگه امروز نتونست مثل همیشه ظاهر بشه به خاطر بازی خوب و حساب شده پرسپولیس بوده . اینجا جای اظهار نظرهایی از روی حسد و بخل نیست نه اینکه با کیروش همه رو داریم شیش ...
درآمدزایی شرم آور: همه چیز برای فروش
مدیرعامل واسه هر بازی خارجی راه نمی افته دنبال تیم بره سفر به نظر من بهترین کار همین بوده وقتی ظرفدارا نمیتونستن پر کنن بهترین کار درامدزای بوده افرین به این مخ اقتصادی ارزوی موفقیت برای محبوب ترین تیم دوران زندگیم همین خود تو اگه فردا پرونده ژوزه دراومد و پرسپولیس جریمه سنگین شد، میای طاهری رو داغون می کنی. حداقل یه کم اون مغزتو بکار بنداز بفهم که پرسپولیس چطور داره بازی می کنه ...
مردی که در افق گم شد
بذارم رو زانوم واسه خودم کار آفرینی کنم. گفت مسخره می کنی؟ گفتم نه والا. اینقدر مسخره است یعنی؟ عصبانی شد و گفت پاشو جمع کن برو پی کارت اصلاً. سد معبر نکن. گفتم ای آقا از شما با این همه بهجت ذاتی و حب به ملت بعیده این رفتار. حالا خون خودت رو کثیف نکن. بیا یه فال بردار. گفت من به این چیزا اعتقاد ندارم. گفتم منم اعتقاد ندارم اما شما که باید بهتر بدونی، پول در آوردن و خرج زندگی یه مقوله جداییه از ...
گاهی گلایه می کند و گاهی هم از خاطرات خوبش می گوید
....یکی از برادرهایم عمرش را به شما داده است. پدرم هم از دنیا رفته است، اما مادرم 96 سال دارد و من اولین فرزندش هستم. مادرم می گوید اگر فقط صدای تو را بشنوم، همه ی دنیا مال من است. داستان علاقه شما به موسیقی از کجا و چگونه شروع شد؟ بعد از هفت سال کار در کنار نظرلی محجوبی که یکی از بزرگ ترین باغشی ها - نوازندگانی که زبان گویای مردم هستند - در ایران است و در واقع اولین استادی ...
زندگینامه استاد سید محمدحسین بهجت تبریزی/دانلود حیدربابایه سلام
...> شهریار روح بسیار حساسی دارد. او سنگ صبور غمهای نوع انسان است.اشعار شهریار تجلی دردهای بشری است. او همچنین مقوله عشق را در اشعار خویش نابتر از هر شعری عرضه داشته است. در ایام جوانی و تحصیل گرفتار عشق نا فرجام ، پر شرری می گردد. عشق شهریار به حدیست که او در آستانه فارغ التحصیلی از دانشکده پزشکی ،درس و بحث را رها می کند و دل در گرو عشقی نا فرجام می گذارد : دلم شکستی و ...
ماجرای شنیدنی وداع با شهدای گمنام در دانشگاه صنعتی بیرجند
شده بود سه شنبه(فردا) تشییع شهدای گمنام از میدان شهدا. تو دلم یکم امید پیدا شد . گفتم یه تیری تو تاریکی بزنم. تو بنیاد که رفتم و کارم تموم شد به آقای سمیعی که اون موقع معاونت اداری مالی بنیاد بودن در این باره صحبت کردم. گفتم شما نمیتونید کاری کنید یه مراسمی برا شهدا تو دانشگاه داشته باشیم. گفت دست ما نیست و دست بنیاد حفظ و نشر دفاع مقدس هست هماهنگی این کار. منم گفتم ...
اتهام به برانکو/ آنالیز ذوب را به العین داد؟
تز جریان خاص جهت از بین بردن وفاق ملی مطرح می شود را نمی پذیرد. . . . یک مصاحبه خیالی. مثلا دارم تمرین می کنم خبرنگار بشم. البته یک خبرنگار قلم فروخته مثل نویسنده این مقاله. حرف زدن که کاری نداره. می تونم الان ادعا کنم که یه سیاره جدید تو منظومه شمسی پیدا شده یا حتی یکی از سیاره هاش گم شده. هر چی بخواین اصلا دوستان بیان همکاری کنن و یه سایت خبری بزنیم که همه اخبارش خیالی ...
کتاب پاپ نامه معرفی شد
این خونه م من سعی کردم مثلِ تو باشم بیست و دو ساله که نمی تونم کامران رسول زاده شاعر بعدی بود که به شعرخوانی پرداخت. او سه ترانه خواند و در پایان هم ترانه درخت را اجرا کرد. حال و هوای بعد تو خوش نیست باید یه جوری شه که برگردی تنهاییامو شهر فهمیده این خونه فهمیده ولم کردی تا کی قراره عاشقت باشم تا کی همه حالتو می پرسن تا کی ...
عملیات خیبر به روایت بچه های حاج قاسم
...، با نورالله جعفری وداع کردم. خیلی گریه کرد و در حالی که اشک امانش نمی داد به من گفت: حسین، باید قولی بهم بدی! گفتم: چه قولی! گفت: قول بده اگه شهید شدی سلام منو به غلامرضا برسونی. نورالله دوست برادر شهیدم غلامرضا بود. گفتم: باشه قول می دم. اما تو هم باید قولی بدی. گفت: باشه منم قول می دم. گفتم: اگه شهید شدی باید منو شفاعت کنی. ...
اس ام اس حسادت (2)
...> . اگه از کیفیت کسی که روش زوم کردیم راضی نیستیم ، قبل از متاسف شدن واسه اون یه کوچولو هم به فکر ارتقای لنزهای خودمون باشیم . . . . . . . بَعضی از آدما عین بارون می مونن اولش که میان بهت طراوت میدن شادی میدن ولی آخرش ... زندگیتو با گِل و شل یکیت میکنن و میرن مراقب آدمای بارون صفت باش تو نباید اونقدر خاکی باشی که آخرش گِل ...
قانون بچه ها/ خرگوش بل گوش
ضربه نصفش بکنه. لاکی گفت: چوبی که نصفش می کنی ، از شاخه خشکش می کنی ، یه روزی کارگشات می شه ، تو بیماری تو ناخوشی عصای دست و پات می شه . خرگوشک چوبو به لاکی داد و گفت: بگیرش مال خودت عصای مفت. خرگوشک تا اینو گفت ، دوتا پاشوکرد یه جفت.مثل تیری از کمون ، پرکشید از این زمون. لاک پشت هم چوبوکردعصای پاش . رفت به دنبال خرگوش یواش یواش. رفت ورفت تا که رسید به سبزه زار، باز شنید صدای گریه زاروزار. صدا مثل ناله بود ، از توی یه چاله بود. ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (368)
هزینه فیلم برداری کنن. 20. تو سیسمونی ماشین لباسشویی مخصوص لباس کودک میذارن، خب یخچال و یه دست مبل تلوزیون هم بذارید، براش یه خانه جدا هم بگیریم بره دنبال زندگیش دیگه. یادش بخیر تو GTA بخاطر نجات دادن یک نفر با آمبولانس صد نفر رو زیر میگرفتیم 21. مامانم که شیشه پاک کن میخرید لحظه شماری میکردم تا اون ماده داخلش تموم بشه بعد توش آب پرکنم بازی کنم. این بلند مدت ترین ...
مهناز مرا در دام مرد 40 ساله انداخت / در بیمارستان دنیا روی سرم خراب شد!
کاری را از من نداشت کلّی از این کار من خوشحال شد! در عوض این لطف من، او "آی. دی" فردی را به من داد و من ندانسته و ناخواسته وارد ماجرایی شدم که زندگیم را به تمامی عوض کرد. آخرین امتحان را هم که دادیم، مهناز پیش من آمد و گفت: - هی... بچّه مثبت... بچّه درسخون... حالت خوبه؟! واقعا که بچه باحالی هستی! جون خودت اگه اون تقلب رو به من نرسونده بودی اوضاعم خیلی شیر تو شیر می شد. خیلی دلم می خواد ...
طنز؛ من زن ملانصرالدین ام
ابراهیم افشار در ضمیمه طنز روزنامه قانون نوشت: من زن ملانصرالدین ام. البته زن عقدی اش که نه، صیغه ای اش. فکر نکنید که تو سینما و کافی شاپ و جشنواره و استادیوم و پاساج باهم آشنا شدیم، نه، مرا در سایت صیغه دید و یک دل نه صددل عاشقم شد. اما از روزی که آمدم خانه اش، هرروز و هرروز کتکم زد. راسّیت اش، دیگر از دستش به تنگ آمده ام. تو همین ولنتاینی که گذشت، دیدم برای خرش یک پالان ملیله دوزی ...