سایر منابع:
سایر خبرها
برکت ادای دین به حوزه علمیه است/ در درجه اول ما آخوند هستیم/ یونس طلبه ای که می خواهد مدرن تر باشد
...، من خودم رفتم، نه آب است نه احترام است، نه چیزی است، من خیلی از این ها را روایت نکردم. من می خواستم یک آخوند غیرحکومتی را هم اینجا آفتابی کنم. منظور آخوندی که شغل ندارد و در سیستم نیست، یا معلم است یا مبلغ و اکثر مبلغان اینگونه هستند، ما 200 هزار آخوند داریم که از اینها 5 هزار یا 10 هزار نفرشان مشغول هستند. فارس: ما در برکت یک روحانی ای را می بینیم که خودش نیاز به طلبه ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (372)
. 3٫ افتخارم اینه که تا حالا با ماشین مزاحم هیچ دختری نشدم، البته اینکه ماشین ندارم هم بی تاثیر نیست. همیشه پشت هر مرد موفقی یه زن نیست، گاهی جلوشه! 4٫ باشگاه ها الان پر از آدماییه که همشون میخوان تا عید 10 کیلو کم کنن. 5٫ رفیقم رفته روانشناس، یارو بهش گفته چی حالتو بهتر میکنه؟ گفته مشت زدن تو دیوار. گفته خب مشت بزن تو دیوار. شصت تومنم ازش گرفته. ...
ورزی: در معمای شاه نه تحریف کردیم نه دروغ گفتیم/ گودرزی: بازی در نقش امام آرزوی خیلی از بازیگرهاست
؟ یک کلید واژه برای اتصال وجود داشتم تا این اتصال برقرار شود. در صحنه ای که هیئت دولت موقت روبروی امام نشسته است، امام دارد می گوید که چطورشد که از عراق به کویت و از کویت به فرانسه رفته است، می گوید ما یک چیزهایی فکر می کردیم و یک چیز دیگر می شد انگار هر کاری که من دارم انجام می دهم یک طور دیگر می شود. و بعد در ادامه صحبتهای خود می گوید که "من چیزی برای خودم قائل نیستم، برای شما هم قائل نیستم". همه ...
شکنجه با سیخ داغ برای باج خواهی از مرد انباردار!
پول هایم را نشان دادم وآنها پس از گرفتن پول ها بسرعت رفتند و مرا با همان حال رهایم کردند. پس از طرح این شکایت تقی و عبدالله -دومتهم پرونده -بلافاصله دستگیر شدند و در بازجویی ها به اتهام خود اعتراف کردند. صبح دیروز این دو متهم که با قرار وثیقه آزاد بودند تحت محاکمه قضات شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفتند. متهم ردیف اول- تقی 42ساله-درجلسه دادگاه به اتهامش اعتراف کرد ولی عبدالله-40 ساله- متهم ردیف دوم به بیان مطالب متناقضی پرداخت تا نشان دهد در این آدم ربایی نقشی نداشته است. در پایان محاکمه قضات وارد شور شدند و قرار است بزودی حکم شان را صادر کنند. ...
دفاع فاطمه(س) از ولایت برای گرفتار نشدن جامعه بود
فرزند ما نیستند. این ها فرزند مردان دیگرند! و بناتنا و لو هنّ أتباع ر جال ابائه. این ها برای زن حرمتی قائل نبودند. برای فرزندهای دختر حرمتی قائل نبودند. می گفتند: به ما مربوط نیست! و می گفتند: چون پیغمبر پسرش قبلاً مرد و اکنون پسری ندارد و جز دختر چیزی از او نمانده است، با مردن او، مکتب و نام و دین او سپری می شود و از بین می رود. ذات أقدس اله فرمود به اینکه: تو برای همیشه می مانی! برای ...
مسلمین به خدعه و مکر متوسل نمی شوند
هم بوی ادرار و بول می داد، حالم را بدتر کرد و من را منزل بردند. ولیّ خدا لقمه حرام و شبهه ناک را می فهمد، ما دچار مطالب ربوی شدیم، بدبخت شدیم، گرفتار شدیم. ربا وجودمان را گرفته، اصلاً نمی فهمیم. جامعه ی ما به سمت دیگری رفته است. چقدر امام المسلمین و مراجع عظام، مانند آیت الله العظمی نوری همدانی صدا می زنند و می گویند: مطالب بانکی ما، ربوی است. همین است که گرفتار شدیم و مطالب را نمی ...
تهیه فیلم مستهجن برای تمدید صیغه نامه / شکنجه با سیخ داغ برای باج خواهی از مستاجر /جعل و کلاهبرداری بعد ...
که این مرد با تهیه فیلم مستهجن برای ادامه رابطه او را تهدید کرده است.به این ترتیب ماموران با کسب مجوز قضایی وی را شناسایی و دستگیر کردند. در بازرسی های انجام شده فیلم تهیه شده نیز به دست آمد.وی در بازجویی های اولیه به بزه ارتکابی اعتراف کرد و پس از آن برای تکمیل تحقیقات به دادسرای شیراز منتقل شد. مرد جوان نزد بازپرس پرونده نیز به بزه ارتکابی اعتراف کرد و گفت: از مدتها قبل این نقشه را طراحی ...
ناگفته هایی از 27 سال همراهی با آیت الله
رفتیم و ضمن صرف صبحانه دو سه ساعت با آقای مصباح صحبت کردیم که آقای مصباح برای مبارزه یا همراه شدن با مبارزان متقاعد نشد. البته بعداً گفته شد که منظور کمک به مجاهدین خلق آن زمان بوده که صحیح نیست و تاریخ این دیدار قبل از اعلام موجودیت مجاهدین است. ایشان تأکید کرد که با وجود این بعداً من رابطه خودم را با آقای مصباح ادامه دادم. چرا در دوره اصلاحات رویکرد آقای مصباح به هاشمی عوض شد؟ نمی ...
زنی که به پسری جوان در تلگرام دل بسته بود / از خجالت آرزو کردم زمین دهن باز کند!
مرد در مورد همسرش / چون همسرم زیبا بعد از تجاوز پوستش را کندم! + عکس مدیر یک شرکت وقتی فهمید کارمندش از او باردار شده با او چه کرد؟ دختر جوان گفت: پسر عمه ام مرا به میهمانی های بد می برد و به من مشروب می خوراند! راز وحشتناک دختر 13 ساله ای که با شکم درد به بیمارستان رفت! ...
می گفتند سید حسن نصر الله قهر کرده و به ایران رفته است!
ملاقات های حضرت امام سخت بود، ایشان مرا می پذیرفتند و من مسائل خودمان را مطرح می کردم و جواب می گرفتم. اخرین دیداری که من با امام(ره) داشتم، چند ماه قبل از وفات امام بود. گزارشی از اوضاع لبنان تقدیم کردم و مسائل را شرح دادم. اخرین دستاوردهای جنبش مقاومت اسلامی در جنوب لبنان را بیان کردم. فکر می کنم من در ماه شعبان خدمتشان رسیدم و حضرت امام مدتی بعد از ماه مبارک رمضان فوت کردند. در آن دیدار علیرغم وضعیت جسمی و شرایط شان، مطالب را با توجه و حوصله شنیدند. ...
ناگفته های شهید اصغری از زبان مردان آفتاب
.... چشمانم را باز کردند، دیدم یک مرد سیاه چرده با موهای مجعد دستش را به کمر زده، مرا نگاه می کند. گفت: بلند شو. وقتی بلند شدم یک کشیده محکم به صورتم زد. گریه ام گرفته بود. گفت: دنبالم بیا. لنگ لنگان دنبالش رفتم. به داخل اتاق، هلم داد. برای هر کدام جواب مساعد دادم. مرد گفت: زیر اظهارات خودت را امضا کن. همین کار را کردم. گفت: همراه من بیا و مرا به اتاق دیگری برد. مادر شهید ابراهیم ...
عشق، کشتارگاه و خشونت سرمایه داری
معلم پیانو بیندازد. شاید این جنبه سادومازوخیستی از هیجان های قوی ای نشئت می گیرد که به خطا می روند؛ هیجان هایی که حتی خود این زن هم به آنها آگاه نیست. او از جنبه احساسی خود خبر ندارد. نمی داند که اصلا می تواند این قدر احساساتی باشد. همه اینها به واسطه حضور این مرد ایجاد می شود و به واسطه این تصادف های عجیب؛ وقتی از خواب بیدار می شود، خیلی صادقانه تلاش می کند که این عشق را درک کند، ولی این عشق واقعی ...
انتقاد سازنده نباشد خودکامگی ایجاد می شود
می کنم و از کارشناس امر می پرسم سهم فروش نفت در این رقم چقدر می شود؟ جواب می دهد 2/5 درصد. آیا انصاف است آنچه که 2/5 درصدش از فروش نفت ماست با افتخار مطرح کنید؟ آیا درست است؟ آیا برای التیام مردم است یا سلب اعتماد آنها از نظام؟ برخورد با اطلاعات آماری از کارهای بسیار مهم رسانه و مطبوعات است. باید به عنوان یکی از کارهای مقدسشان تلقی کنند که اگر منِ مسئول خواستم از آن سوء استفاده کنم، مرا هو کنند ...
دردسر آشنایی با دختر دی جی برای پسر پولدار / از رزیتا خواستم دیگر به اینگونه مهمانی ها نرود
رزیتا فهمیدم که او به مصرف حشیش و مشروبات الکلی اعتیاد دارد، خواستم او را نجات بدهم که خودم در دام افتادم. در همین روزها رزیتا با حیله و نیرنگ و طنازی های زنانه تعداد زیادی چک و اسناد مالی از من گرفت به طوری که آرام آرام امور زندگی از دستم خارج شد تا این که دیروز دستبندهای قانون Law را بر دستانم احساس کردم زیرا رزیتا به خاطر صدور چک 150 میلیون تومانی، حکم جلبم را گرفته بود. وقتی او را در کلانتری دیدم با تمسخر گفت من عاشق پول بودم نه یک مرد افسرده تنها!... ...
المیرا رو به دوربین از عشق به خواستگار سابق و نفرت از شوهرش گفت/ او و علیرضا از کشتن گفتند و ...+فیلم و ...
قتل برساند. خودت را گناهکار می دانی؟ بله، من نباید چنین تصمیم احمقانه ای می گرفتم و نباید از روز اول به علیرضا پیامک می دادم و الان زندگی عادی خودم را داشتم. فکر نمی کردی باعث جدایی علیرضا از همسرش شوی؟ گفته بودم که نمی خواهم این ارتباط ها ادامه داشته باشد تا به زندگی ات لطمه وارد شود اما علیرضا دست بردار نبود. حرف آخر؟ از خدا می ...
المیرا رو به دوربین از عشق به خواستگار سابق و نفرت از شوهرش گفت/ او و علیرضا از کشتن گفتند و ...+فیلم و ...
... بله، من نباید چنین تصمیم احمقانه ای می گرفتم و نباید از روز اول به علیرضا پیامک می دادم و الان زندگی عادی خودم را داشتم. فکر نمی کردی باعث جدایی علیرضا از همسرش شوی؟ گفته بودم که نمی خواهم این ارتباط ها ادامه داشته باشد تا به زندگی ات لطمه وارد شود اما علیرضا دست بردار نبود. حرف آخر؟ از خدا می خواهم که کمکم کند. اخبار زیر را از دست ندهید: ...
مهندس جوان،قربانی ناسازگاری با همسر شد/ قصاص پایان عشق یک طرفه/ رهایی از قصاص با گذشت اولیای دم/ قتلی ...
کار نداشتم. درحالی که بازجویی ها از این مرد ادامه داشت، به پلیس خبر رسید زن جوانی که در حادثه آتش سوزی دچار مصدومیت شده بود، جان خود را از دست داده است. وقتی مأموران تحقیقات درباره مرگ این زن را آغاز کردند، متوجه شدند این زن راننده اتوبوس های بی آر تی بوده است. روز حادثه او نیز برای دیدار پدرش به خانه او رفته بود. این زن یک فرزند پنج ساله داشت که هزینه زندگی او را هم تأمین می کرده است. او روز ...
دشواری ها و ناکامی های فرهنگ در جامعه کوتاه مدت
معلمان و دانش آموزان می شد. او معاونی به نام اسدالله موسوی ماکویی داشت که با لهجه آذری حرف می زد و آدم خوشرو و قابلی بود و نقش ضربه گیر را ایفا می کرد و وقتی لازم بود، وارد عمل می شد. *شما در تهران وارد رشته اقتصاد شدید؟ خیر، در 17 سالگی دیپلم گرفتم. آن موقع هر دانشکده کنکور خود را داشت و من دو کنکور دادم؛ کنکور دانشکده پزشکی دانشگاه شیراز که زودتر و در مردادماه انجام می شد که ...
18 روز تمام جزو آمار شهدا بودم!
گفت شهید است منتقلش کنید. هر چه زور زدم بگویم هنوز زنده ام نتوانستم. مرد سفیدپوش که رفت، دیگری آمد تا پلاکم را ثبت کند. انگار کم سواد بود که سعی داشت حروف و اعداد انگلیسی پلاک را نقاشی کند. زل می زد به من و بعد شکلی را روی تخته و برگه هایش می کشید. من توانستم به زحمت چشمم را تکانی بدهم. تا تکان دادم جا خورد و دهانش باز ماند. مستقیم زل زد به چشم هایم. پیش خودم گفتم شاید خوب متوجه نشده است. برای بار ...