سایر منابع:
سایر خبرها
نام تو عشق است
زبانش نمی افتد. مادر، انتظار را می تواند تحمل کند، حرف های مردم را، نه. ساکشو که بردیم دفن کنیم، یه خانومی اونجا بود که پسرش تازه شهید شده بود و خیلی گریه می کرد. خواهرش بهش گفت خواهر من، چرا انقدر شلوغ می کنی؟ ببین، این زن هم پسرش شهید شده، تازه جنازه هم نداره. بعد اینکه خبر شهادت مهدی رو آوردن، بنیاد شهید چند دفعه پول آورد. هربار، شوهرم گفت من این پولو نمی گیرم. ما اون موقع خونه مون ...
مادری که فرزندانش را به قتل یکدیگر تشویق کرد!
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : آلیسون مورفی 52 ساله برای تشویق پسر کوچکترش گَری مورفی 22 ساله برای قتل پسر بزرگتر به 17 سال حبس محکوم شد. از متن پیام هایی که از طریق گوشی تلفن همراه بین مادر و پسر جوان تر رد و بدل شده، طرح نقشه قتل کاملا مشخص است. ظاهرا قرار بر این بوده هنگامی که پسر بزرگ روی کاناپه خواب بوده با چاقو او را به قتل برسانند. در یکی از پیام ها ...
زندانیان جرائم غیرعمد را دریابیم/ زندان، نتیجه تنبیه کودک همسایه
از لبه پنجره خطاب به بچه های مشغول بازی درکوچه آویزان کرده و می گوید این دفعه فقط تا لب پنجره ، من بعد فقط یک بار دیگر فقط یک بار دیگر .... تهدیداتی که فقط برای ترساندن بود خیلی ادامه نداشت و در همین ایراد تهدیدات ناسنجیده آقا خلیل، مادر این کودک که از قضا آن دقایق در حال عبور از کوچه بوده تصویر آویزان شدن فرزندش را از پنجره باز ساختمان خانه روبرویی خودشان می بیند و بدون آن که فرصت ...
کرامات حضرت عباس (علیه السلام ) در بیان علما
او احترام کرد و او به دست حاج شیخ مسلمان شد و آقا نام او را عبدالمهدی برگزید. به من دستور داد او را حمام ببرم و... روزهای بعد اسلام و مقررات آن را به وی تعلیم نمایم. من دستورات حاج شیخ را یکی پس از دیگری به انجام رساندم و دیگر با عبدالمهدی دوست شدم. از او جریان مسلمان شدنش را پرسیدم که گفت: من اهل بغداد هستم و مسیحی بودم. شغلم رانندگی بود و از بغداد به کربلا و نجف و دیگر نقاط بار ...
برای سلامتی پسرش قرآن خواند و شهید شد
تا من با شما باشم. هر دو پشت تلفن گریه می کردیم که من باز خودم ایشان را دلداری دادم گفتم توکل بر خدا راضی ام به رضای خدا. سید احسان یک ساعت بعد تماس گرفت گفت نگران نباش یک جز قرآن به نیت سلامتی بچه خواندم و مطمئن هستم که بچه سالم است. دقیقا همان شب از روی فیلمی که برایم فرستاده بودند متوجه شدم روحانی آن جمع گفته بوده یک جز قرآن برای سلامتی خودتان بخوانید... همسرم آن قران را به سلامتی بچه ...
ماجرای مرگ حمیده خیرآبادی در سکوت خبری چه بود !
تماس می گیرند؟ گفته بود: همیشه تماس می گیرند؛ یعنی هر عید و روز مادری که بیاید دوستان یاد من هستند. او در بخشی دیگر از این گفت وگو که همراه با مهرانه مهین ترابی با همشهری جوان انجام داده بود، گفته بود: گاهی اوقات بعضی ها تلفن می کنند و دلخوش به این تماس ها هستم. برای همین می گویم جایی باشد که ما بتوانیم دور هم جمع شویم، فقط منتظر نباشند وقتی مردیم دنبال ما راه ...
نویسنده قاتل، صحنه جنایت را بازسازی کرد
پانزده ساله پس از بی آبرویی در خیابان کشته شد! آخرین خبر مهم از قتل خانواده پزشک تبریزی توسط پلیس! + عکس ماجرای دختر 14 ساله خدمتکار که توسط صاحب خانه و پسرش مورد تجاوز قرار می گرفت! شکایت پدر و مادر افغانی از نامزد دختر بزرگشان / او دختر 8 ساله مان را ربود و به او تجاوز کرد! حکم متجاوزان دختر دانشجو با پراید سفید اعلام شد! به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، مرد نویسنده زمانی که بعد از 18 ...
توضیحاتی واقعی درباره واقعیت ماجرای نیمروز
...، مراجعه کرده و متوجه شده بودند ماشین کشمیری هم آن جا نیست. من و خسرو تهرانی در نخست وزیری نشسته بودیم که بچه ها این خبر را به ما دادند. شاید 23 ساعت از زمان حادثه بیش تر نگذشته بود. همان جا متوجه شدیم که انفجار کار کشمیری بوده است. از زن و بچه کشمیری هم خبری نبود. معلوم بود با خانواده اش فرار کرده است. بچه های دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست وزیری روی تلفن منزل مادر کشیری شنود گذاشتند و متوجه شدند ...
زندگی به "سبک شهدا" با مروری بر خاطرات همسران و مادران شهدا
آن می روند از خواهر شهید محمدرضا حمامی بینا باج، نقل شده است که وقتی عروس را از آرایشگاه آوردیم برادرم هنوز در حال خواندن نماز امام زمان عج الله بود. پس از اینکه نمازش را تمام کرد رو به مهمانان گفت: من دعا می کنم شما آمین بگویید برای اخرین دعا آمین را بلندتر بگویید، سپس طوری که حاضران دعایش را متوجه نشوند آرام زیر لب نجوا کرد و مهمانان هم بلندتر از قبل آمین گفتند، برادرم خندید و پرسید، می دانید چه ...
استقبال کاربران از ناگفته های همسر فاطمی از زندگی خصوصی سیاسی او
ازدواج کردیم، دکتر فاطمی از تمام کارهای شان استعفا دادند و من وقتی متوجه این موضوع شدم، به شدت ناراحت شدم. محصلین و دانشجویان در مقابل در خانه ما تجمع کرده بودند و تلفن های زیادی از دفتر دکتر مصدق و این طرف و آن طرف به من منزل ما می شد و من در آن موقع فهمیدم چه کار اشتباهی کردم. همسر دکتر فاطمی افزود: موقعی که ازدواج کردیم من 16 سال و دکتر فاطمی 29 سال داشت . فاطمی در 13 سالگی پدرش را از دست داد ...
وفات ام البنین (س) در شعر شاعران قم این روزها با دیدن حال تو بانو ... بُغضی گلوی اهل یثرب را گرفته
دوست نه تنها گریست بر تو که می زد بر دل دشمن، شرار آه تو، آذر در کف عباس توست حاجت کونین گرچه جدا شد ورا دو دست ز پیکر دست جدا گشت و دیده شد هدف تیر نیزه به سینه، عمود آهن بر سر بر تو و عباس تو سلام هماره ای پدر و مادرم فدای تو مادر گر بگذارند دشمنان تو، "میثم" گیرد چون جان خود، مزار تو در بر بخشی از سومین شعر او، درباره آن بانوی ...
جزئیات قتل قهرمان ملی پرورش اندام ایران با ضربات چاقو! + عکس
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، این قهرمان ملی در زمان خروج از باشگاه در برابر حمله پدرزنش با چاقو قرار گرفت و زمانیکه غرق خون روی زمین افتاد او را به بیمارستان کاشانی اصفهان منتقل کردند. محسن مکتوبیان 28 ساله در حالیکه تلاش پزشکان برای نجات جانش ادامه داشت به خاطر خونریزی زیاد روی تخت بیمارستان به کام مرگ فرو رفت. با اعلام این خبر به ماموران پلیس Police آگاهی اصفهان تیم ...
سمیرا از جلوی دبیرستان سوار موتور دوست پسرش شد و رفت / در محاصره 3 شیطان صفت بود که ...
: تو یک دختر نوجوان هستی و باید خیلی مراقب خودت و آینده ات باشی. پوزخندی زد و از کنارم رد شد. بعد از تعطیلی مدرسه فهمیدم پسری جوان با موتورسیکلت دنبالش آمده است. بلافاصله به خانه شان زنگ زدم، مادرش از من خواست تعقیبش کنم؛ می گفت خودش را می رساند. یک تاکسی دربست گرفتم و دنبالشان رفتم. پسر جوان ، سمیرا را به داخل خانه ای کشاند. مادر این دختر کج فکر زمانی خودش را رساند که فرزندش ...
دختر 17 ساله که به خاطر اشتباهات وحشتناکش اشک می ریخت / حرف های زیبای آرمان باعث بی آبروییم شد!
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، دختر 17 ساله که در اتاق مشاوره پلیس فتا اشک می ریخت، در حالی که سرش را میان دو دستش گرفته بود و به آینده تاریک خود می اندیشید در میان هق هق گریه به بیان ماجرای تلخ لانه وحشت پرداخت و گفت: وقتی سال اول دبیرستان را با نمرات خوب قبول شدم به پدرم اصرار کردم تا یک گوشی هوشمند تلفن همراه برایم بخرد.پدرم که از قبولی من در امتحانات خرداد خیلی خوشحال بود گوشی تلفن زیبایی را ...
این دختران و پسران زیبا اگر در پایتخت بودند سوپراستار سینما می شدند، اما حالا کولبر هستند! + عکس
سیل آسا امان نمی داد. در خانه را که باز کرد مادرش سراسیمه دوید طرفش که اهالی او را برده اند بیمارستان. ژیکال بعد از سه روز دل درد و تب و لرز شدید وقتی به بیمارستان پیرانشهر رسیده بود دکترها گفته بودند آپاندیسش پاره شده و باید عمل شود. آفتاب دیگر پشت کوه های کلالین پایین رفته بود. باد سردی که از قله کوه بلند شده بود محکم توی صورتش خورد. دست خالی که نمی شود. ماندم تا با پول بروم. این را مادر محمد ...
پسر شیادی که به بهانه ازدواج دختران دم بخت را فریب می داد و نقشه کثیفش را اجرا می کرد!
110 این اخبار داغ را از دست ندهید: شکایت پدر و مادر افغانی از نامزد دختر بزرگشان / او دختر 8 ساله مان را ربود و به او تجاوز کرد! ماجرای دختر 14 ساله خدمتکار که توسط صاحب خانه و پسرش مورد تجاوز قرار می گرفت! معلم بی رحم بی رحمی که به انواع مختلف به این کودک آزار و اذیت می کرد! حکم متجاوزان دختر دانشجو با پراید سفید اعلام شد! دختر پانزده ساله پس از بی آبرویی در خیابان کشته شد! این دختران و پسران زیبا اگر در پایتخت بودند سوپراستار سینما می شدند، اما حالا کولبر هستند! + عکس ...
المیرا 14 ساله در دام کثیف تبهکاران / او نمی دانست با پای خود به خانه چه کسانی می رود؟!
هفته گذشته زن جوانی با مراجعه به پلیس و تسلیم شکایتی از ناپدید شدن دختر 14 ساله اش خبر داد. دخترم المیرا دیروز برای خرید از خانه خارج شد اما دیگر برنگشت. هر چه با تلفن همراهش تماس می گیرم در دسترس نیست به همین خاطر احتمال می دهم برایش اتفاقی افتاده باشد. به دنبال این شکایت، با دستور بازپرس سهرابی از شعبه نهم دادسرای جنایی تهران، تحقیقات پلیسی برای یافتن دختر 14 ساله آغازشد. کارآگاهان ...
شوک زهرآگین درگذشت برادر برای کی روش
، هرگز برادرم را از دست نمی دادیم. کارلوس با شنیدن خبرهای تلخ در این 6 نوروزی که از سرگذرانده، همیشه پیغامی برای مردم ایران دارد و پیغامش این است: مهم نیست در نوروز زود برسید یا دیر، مهم این است که برسید و در کنار خانواده تان شاد باشید و خوش بگذرانید. پس همیشه دوست دارم راننده ها حوصله داشته باشند. صبور باشند و احتیاط به خرج دهند. تلخ نیست که در سال جدید این اتفاق ها بیفتد؟ آرزوی کی روش ...
آتش بازی زندگی پسرم را تباه کرد/ بالن آرزوها را انتخاب می کنم
آن قدر خطرناک است. وی همچنین گفت: برادرم اغلب در خانه یکی از اعضای فامیل نارنجک درست می کرد و تنها یک بار در منزل خودمان من وی را در حال نارنجک درست کردن مشاهده کردم. از این رو، والدینم از این اقدام برادرم بی اطلاع بودند و من هم تصور نمی کردم که نارنجک تا این حد خطرناک باشد. اکنون برادرم از کاری که انجام داده اظهار پشیمانی می کند ولی افسوس که دیگر پشیمانی سودی ندارد. تجربه ...
جنایت نیم میلیاردی زندانی فراری/ مرد همسر کش، 13سال در دو راهی اعدام و بخشش/ قتل عجیب جوان 27 ساله
خبرنگارجنایی ایران 23 دی امسال مردی به کلانتری 131 شهر ری رفت وبا تسلیم شکایتی به مأموران گفت: برادرم وحید(32ساله) دو روز قبل از خانه اش در شهر ری بیرون رفته و به طور مرموزی ناپدید شده است. حالاهم بشدت نگرانش هستیم. به دنبال اعلام این گزارش، پرونده با دستوربازپرس جنایی تهران دراختیارکارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت وتیمی ازمأموران مسئول تحقیق دراین باره شدند.برادر مرد گمشده ...
نصوحی پور؛ شهیدی که پست ریاستی جمهوری را نپذیرفت/ به لبنان رفت تا چریک تربیت کند
حرکت ماندیم، بعد از سه روز به همرزمان خود گفتم مرگ یک بار شیون هم یکبار، تا کی می خواهیم اینجا و در این وضعیت بمانیم فردا صبح فرار می کنیم و صبح روز بعد پا به فرار گذاشتیم، در این حین به شدت گلوله باران شدیم و حتی یک تیر هم به من اثابت نکرد به همین دلیل می گویم لیاقت شهادت را ندارم . وی بیان داشت: یوسف همان شب زمانی که همه اهل خانه به جز من در خواب بودند آنان را تماشا کرد و گویی در حال ...
وقتی تهران بلدیه شد
همین کوچه بن بست کناری ، خانه خریدیم و بعد چون کوچک بود ، فروختیم و آمدیم اینجا... این ها را زن میانسالی می گوید که در خانه قدیمی 240 متری خود همچنان زندگی می کند: ... دو تا از بچه های من همینجا درس خواندن ، دانشگاه تهران مدرک گرفتن و برای ادامه تحصیل رفتن خارج ، 6 تا بچه دارم... ، خانه ام ورثه ای است ، سه دانگ آن برای من و سه دانگ دیگرش هم برای پدرم هست... ، خواهر و برادرهایم خانه در بالای شهر ...
روایت 34 سال چشم انتظاری خانواده شهید جاوید الاثر
رضا معصومیان می گذشته است که پسر عموی وی مهدی معصومیان شهید می شود و پس از آن است که خانواده این شهید جاوید الاثر به همراه مراسم سالگرد پسرعمویش مهدی، برای محمد رضا نیز ختم می گیرند. خواهر شهید جاوید الاثر محمد رضا معصومیان می گوید: بعد از سال ها از برنگشتن پیکر برادرم، مادرم می گفت من همیشه نیستم و نام پسرم گم می شود باید برایش قبر بگیریم بنابراین از بنیاد شهید تقاضای قبر برای برادرم ...
می گفت سوریه برایم یک دانشگاه است/ پسرش هنوز نمی داند پدر شهید شده است!
دیده بودم.. وی ادامه می دهد: سال 85 محمد با خانواده اش – مادربزرگ، مادر و پدر و عمویش – به خواستگاری من آمدند آن روز در خانه ما جشن حنابندان خواهرم برگزار می شد، من دختر دوم خانواده و متولد 1362 هستم. به یاد دارم، زمانی که می خواستم برای مهمانان چایی ببرم خیلی دلهره داشتم اما با دیدن مادر محمد که خانم بسیار فهمیده ای بود آرام شدم به جز من مادرم هم از دیدن آنها بعد از مدت ها خیلی هیجان ...
ام البنین(س) و تولدی نورانی در اسلام/ با شهادت چهار فرزنددر کربلا، این بانوی شکیبا، به افتخار مادر ...
، مادر ام البنین، بانویی ادیب و کامل و عاقل بود. آداب عرب را به دخترش آموخت و هر آنچه مورد نیاز یک دختر است در زندگانی از مسایل مربوط به خانه داری و اَدای حقوق و همسرداری و غیره را به او یاد داد. تاریخ تولد ام البنین: در مورد تاریخ دقیق ولادت حضرت ام البنین اطلاعی در دست نیست و تاریخ نگارانْ سال ولادت او را ثبت نکرده اند، ولی یاد آور شده اند که تولد پسر بزرگ ایشان، حضرت ابوالفضل ...
شهیدی که پای رفاقت جان داد +تصاویر
به گزارش راهنمای سفر من به نقل از شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل از" دزفول امروز": گوشی تلفن به صدا در می آید بنا بر پی گیرهای قبلی ام شماره منزل مادر شهیدی را پیدا می کنم، شماره ای که چند روزی می شد انتظارش را می کشیدم، تلفن را بر می دارم و با منزل شهید تماس می گیرم بعد از چند بوق صدای مادر اهل دلی را از پشت تلفن می شنوم، خودم را سریع معرفی می کنم و قرار دیداری ترتیب می دهم. گویا ...
طنز؛ از شایعه تا واقعیت
پیشرفت تکنولوژی بابا هم مجبور شد که ابزار کار خود را تغییر دهد. اوایل خوراک خبری خود را از میان بلوتوث ها پیدا می کرد و تمام مدت فیلم های بازیگران و خواننده ها را پخش می کرد تا این که خیلی اتفاقی مادر قضیه فیلم ها را فهمید و تلفن همراه بابا را ضبط کرد و به مراجع ذی ربط (عمه ام) تحویل داد. بابا چند وقتی حال و روز خوشی نداشت و بهونه می گرفت. دست و دلش به کار نمی رفت. دیگر قدرتش را از دست ...
شهید گمنامی که می خواست جسدش را مادرش نبیند
زیر سرش میگذاشت تا بخوابد. عروس این خانواده می گوید: شهید در خانه ما درس می خواند خودش علاقه زیادی به جبهه داشت با اینکه پدر و مادر شهید 2بار رفتند او را از بسیج آوردند اما رفت خیلی طولی نکشید 12 روز بعد؛ خبر شهید شدن را آوردند، فکر می کردیم جسدش در بیمارستان است اما سه ماه تمام بیمارستان های شهرها و مزار شهدا را گشتیم اما هیچ جا نبود هنوز هم چشم انتظار بازگشت اوهستیم. وی از ...
مادر آتش نشان شهید: نمی دانستم که سعادت پسرم جان دادن خودش برای نجات دیگران است.
پدر این آتش نشان فداکارکه با گذشت بیش ازچهل روز از فاجعه، هنوز با بغضی درگلو خفته از تک پسرش حرف می زند، تنها دلگرمی اش را بعد ازخدا، حضور تنها دختر و همسرش دانسته وبه خبرنگارحوادث ایران می گوید: خودم را آرام می کنم تا بتوانم به سلامت کنار خانواده ام باشم اما با خودم می گویم این انصاف نیست که من نفس بکشم و پسر 26 ساله ام زیرخروارها خاک آرمیده باشد. اما چه کنیم که دست سرنوشت برایمان اینگونه رقم ...
داغ فرزند چقدر تلخ است؟
نبض ما – گردآوری ما درک نمی کنیم. یعنی حتی نمی توانیم خودمان را جای آن ها قرار دهیم. می پرسید چه کسانی؟ اصلا یعنی چی؟ بگذارید مثالی بزنم. حتم دارم خودتان می فهمید. لحظاتی را تصور کنید که در خانه همه دور هم جمع هستند. مادر خانواده چای بعد از غذا را آورده است. بچه ها از سر و کول پدر بالا می روند و غرق شادی اند و پدر دلگرم به آن که لبخند آرامش ...