سایر منابع:
سایر خبرها
سرمایه علی دایی 1000 برابر من است/ از سلفی گرفتن خوشم نمی آید!/ آدم سیاستمداری هستم
. چرا در ورزش افراد سیاسی هستند. در همین وزارت ورزش و جوانان ببینید چقدر افراد سیاسی حضور دارند. مگر آنها ورزش کرده اند؟ به هر حال انتخاب شما بوده است. چرا علی دایی این راه را نرفت؟ علی دایی هم اگر فوتبالیست نبود شاید او هم به شورای شهر می آمد. شرایط فوتبال در همه دنیا نسبت به بقیه رشته ها متفاوت است و از لحاظ مالی حرف اول را می زند. اگر مصاحبه ها را بعد از مراسم اهدای جوایز ...
چخوف شمشیر نمی کشدتحلیل می کند
اعتراض می کنند که چرا نقش ما همه اش کوچک است و او با اعتقاد کامل به آنها ثابت می کند که نقش بزرگ یا کوچک نداریم، بازیگر بزرگ یا کوچک داریم. الان شما به ذهن تان رجوع کنید می بینید که طرف 200 تا نقش اول بازی کرد، معروف هم شده، پول هم در می آورد ولی به عنوان بازیگر هیچ چیزی نیست و هیچ کس هم رویش حساب نمی کند و هیچ وقت به عنوان یک عنصر هنرمند خلاق مطرح نشده است. درباره نقش های باغ آلبالو هم من نمی توانم بگویم کدام چون همه شان جذابند منتها کارگردان و بازیگر باید این جذابیت را درک کنند و این جذابیت را بیرون بکشند و نشان دهند. منبع: شرق ...
گفت وگو با جواد یساری، راوی افسانه های بازار
شهرستانی هم در یک فیلم خوانده بودم. به این ترتیب وارد کار موسیقی شدم و پول سیاه را خواندم. چون از کشتی کناره گیری کرده بودم برای خوانندگی آمادگی داشتم. البته همه این قضایا با شوخی جدی شد. مثلا آن اوایل از من می خواستند ترانه های دیگران را بخوانم و مورد تشویق واقع می شدم. هیچ وقت خودم یا دیگران فکر نمی کردیم که روزی خواننده شوم. پس شما به طور حرفه ای فقط پنج سال خواننده بودید؟ بله ...
زندگی خصوصی احمدی نژاد به روایت داماد کهگیلویه و بویراحمدی اش/ به اصلاح طلبان نزدیک ترم/ اعلام ...
بودم و به همان جا هم بازگشتم. در کنار آن شروع به ادامه تحصیل در حوزه جامعه شناسی کردم و الان در حال کار روی پایان نامه کارشناسی ارشد هستم و می خواهم امتحان دکترا بدهم. در همان دانشگاه شهید بهشتی؟ نخیر، دانشگاه آزاد. تقریبا خیلی گرفتار کار مطالعاتی شدم. علاقه مندی شما به رشته جامعه شناسی ارتباطی با هشت سال دوره ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد داشت؟ یعنی اتفاقات آن سال ها ...
انگار این سرما، سرمای عزب کشه؛ نیس ننه؟
فرستاده بودید، زیارت شد،ولی به درستی نفهمیدم نظر شما از آقای برهان پور که بود؟ اگر منظور، احمد برهان پور است که کلاس اول دبستان درس می خواند و اهل این حرف ها نیست؛ بنده هم که پدرش هستم ... و در خانه هم عزب اوقلی دیگری نداریم. سلام بنده را به مامان و بابا برسانید. قربانعلی برهان پور .راستی فراموش کردم بگویم که دو سه ماه پس از انتقال به جنوب، با یک دختر چشم و ابرو مشکی شیرازی آشنا شدم که نه درباره رفیق ...
در اختلافات اغلب همسرم کوتاه می آید
. مثلاً من در آبادان به دنیا آمدم و برادر بزرگم در تهران و برادر دیگرم که توفیق شهادت هم داشتند در اهواز به دنیا آمدند، به همین دلیل خانواده ای هستیم که در اقصی نقاط کشور به دنیا آمدیم و زندگی کردیم. * چند خواهر و برادر دارید؟ ما 4 برادر و 3 خواهر هستیم که یک برادرم به درجۀ رفیع شهادت نایل شدند و 20 روز پیش هم یک خواهرم به رحمت خدا رفتند. *دوران کودکی شما چطور گذشت؟ در ...
کتاب مداح معروف در راه نمایشگاه کتاب
برای پرستاری از مجروحین به خرمشهر آمده بودند. بعدها یکی از آن سه خانم، به ازدواج برادر خانمم درآمد که هم اکنون در یکی از بیمارستان های تهران مشغول کار است. آن روزها در خرمشهر صحنه های فراوانی از این دست به چشم می خورد و فداکاری و ایثار و حمیّت تمامی کسانی که در شهر بودند، بی نظیر بود، اما به هر ترتیب، شهر سقوط کرد و دشمن موفق شد خرمشهر را به اشغال خود درآورد. ما تا مدت ها از سقوط خرمشهر متأثر بودیم و من در فراق خرمشهر نوحه های زیادی خواندم و در بیشتر نوحه ها، اسم مسجد جامع را که نماد و سمبل تمام بچه های خرمشهر، چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب بود، می آوردم . انتهای پیام/ ...
تسکین همسر شهید در دیدار با رهبری
رشته ریاضی فیزیک بودم. هرچند روابط اجتماعی خوبی داشتم اما در مقابل جنس مخالف تند وجدی برخورد می کردم. فعالیت زیادی در انجمن و بسیج مدرسه داشتم و اصلا آن زمان در فکر ازدواج نبودم .محسن برعکس من مردی سربه زیر ,ساکت, و مودب بود در بین بچه های بسیج به آقای مودب معروف بود. همیشه لباس مرتب ومنظم می پوشید. محسن چهره جذاب و خواستنی داشت .من ومحسن دو قطب مخالف یکدیگر بودیم محسن آدم فوق العاده ساکت و درونگرا ...
راز کثیف زندگی یک زن جوان که نیمه شب در خیابان های گرگان پرسه میزد چه بود؟
متوجه شدم از میلاد باردار هستم. دو ماه باردار بودم که خانواده ام فهمیدند و مجبور به قبول خواسته ام شدند و ما با کمترین امکانات و بدون مراسم عروسی،ازدواج کردیم. همسرم مرا به خانه پدری اش که در زیرزمینی بود برد.پس از مدتی زندگی با میلاد در زیر یک سقف،کم کم متوجه تغییر رفتارهای میلاد شدم. او بی جهت مرا کتک می زد. بعدها متوجه شدم وی موادمخدر مصرف می کند.اوایل سر و صدا می ...
درام در سینمای ما یعنی افزودن یک زن و دل بستن مردان فیلم به او!
از همه به خلقیات گرگ صفتانه آنها آگاه است؛ اما وقتی بحث پول های کلان به میان می آید ظاهراً مفاهیمی مثل غیرت، آبرو و حیثیت، خیلی وجهی برای نگه داشتن ندارند. دکتری که در ماحی نقش سوءاستفاده گر را دارد کسی است که ماحیِ بی سرپرست و خواهر دو قلوی او را ( که الان خبری از او نیست و ماحی می خواهد به هر قیمت، حتی اگر در کانادا باشد او را پیدا کند) از بهزیستی و ندامتگاه نجات می دهد و با انجام ...
من یک سربازم، نه یک سربار
نزده ام، نه تنها من، بلکه مهرداد، یحیی، احمد، علی و برخی دیگر از بچه ها از سیگار متنفر هم شده ایم. محسن خدا را به خاطر نمازهای اول وقت شکرگذار است اما گلایه هایی هم دارد احسان هنوز هم الکی سر صف می ایستد چون به اجبار همه باید بیایند، هرچه نماز را برایش توضیح می دهم، قانع نمی شود، کاش به جای اجبار، شخص کاربلدی خدا را به زبان خودش به او می شناساند، آن وقت با اشتیاق به سوی خدا می شتافت. ...
دایی: ترامپ دیوانه است/شغل شوهر دخترم مهم نیست/ سلفی، فقط با نورا
ووپی شده، الان وضعیت کمد شما بهتر است؟ هنوز هم همان طوری است. البته تمیز می کنیم ولی نهایتا کمدم سه یا چهار روز سروسامان خواهد داشت و بعد از آن دوباره به هم می خورد(خنده). غذای مورد علاقه شما چیست؟ من زیاد غذایی نیستم و هرچه باشد را می خورم. در غذا اصلا غر نمی زنم و از بچگی همین طور بودم. پس خدا به مادر و همسرتان لطف ویژه ای داشته؟ خنده. بله ...
نگاهی جامع به کارنامه کارگردانی و بازیگری علی سرابی
گذارد که این چالش بنابر ذوق و تفکر افراد جهت دهی شود و اصلا در آن نسخه ای معین پیچیده نخواهد شد. خدای کشتار درباره دو خانواده متمدن پاریسی است که بچه هایشان با هم گلاویز شده و پسر یکی، پسر دیگری را با چماق زده و حالا دندان درد و عصب کشی شامل حالش شده است. اینان گرد آمده اند که مسئله را حل وفصل کنند و دو پسر را آشتی دهند، اما نتیجه دعوای خودشان رفتاری غیرمتمدنانه است. در این نمایش نوید محمدزاده ...
ویژگی ها و فضائل حضرت امّ البنین (ع)
به آنها چشم دوخته بودم و درباره عظمت آفرینش و مخلوقات خدا فکر می کردم و نیز درباره آسمان که بدون ستون، بالا قرار گرفته است و همچنین روشنی ماه و ستارگان و... . در این افکار غرق بودم که ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نوری از آن ساطع می شد که چشمها را خیره می کرد. در حال تعجب و تحیر بودم که چهار ستاره نورانی دیگر هم در دامنم فرود آمدند. حزام بن خالد با شنیدن این رؤیای صادقه ...
مردان تن فروش!
آمار ازدواج کاهش یابد و همینطور به آمار طلاق ها افزوده شود. همین امر نیز باعث رشد روز افزون فساد و فحشا در سطح شهر شده است. از سوی دیگر گسترش خانه های تیمی در سطح شهر وشکل گیری آن ها در کنار منزل های افراد آبرومند باعث گول خوردن دختران و زنان بسیاری شده و آن ها را وارد این بازار کثیف کرده است. صحنه نخست: آرزوی مرگ جلوی در بام تهران ایستاده اند. دختر وسطی سیگاری می کشد و دودش را با ...
مرض تقلید از اصغر فرهادی کی تمام می شود؛ خدا می داند
فرهنگی اتفاق افتاده بود، مرحله گذر از ازدواج به صاحب فرزند شدن است و در راستای آن خانواده مادر و خواهر در فیلم به نحوی درگیر آن می شوند. من خودم بعد از سیزده سال بچه دار شدم. واقعا تجربه بزرگی است. شما می بینید با آمدن فرزند؛ انقلابی که در زندگی مهرداد اتفاق می افتد زیرا تولد فرزند می تواند دنیای او را تغییر دهد. علیمردانی که پس از فیلم مردن به وقت شهریور سراغ مضامین اجتماعی در حیطه ...
نام تو عشق است
افتخار می کنم به پسرم. یه روز من رفتم بازار، دو جفت کفش خریدم. گفت مامان، الان که جنگه، برای چی دو جفت کفش خریدی؟ پول یه جفتشو می دادی جبهه. گفتم جبهه با پول یه جفت کفش چکار می کرد؟ گفت پول 10 تا حوله دستی می شد برای رزمنده ها. 4 هزار تومن پول لباس عید بهش داده بودم. همون رو برد ریخت به حساب جبهه و گفت من همین لباس کهنه رو می پوشم. می گفت مامان جبهه انقدر خوبه. انقدر (انگشت شصتش را زاویه می کند ...
'نشاط' پیش کش، عیدمان عزا شد
خیلی میلیاردی نیس اما با همون و کمی وام میتونستم تو شهرستان یه خونه 50 یا 60 متری بخرم اما حالا همونم از دست دادم به جون بچه هام شب و روزم گریه است من این مبلغ و با دست خالی بدون پشتوانه مالی با حقوق کم کارمندی جمع کردم کسی هم نیست صدامونو بشنوه از این همه بی عدالتی دلم شکسته چرا باید همچین ظلمی به مردم بشه شاید برای خیلیا این مبلغ خنده داره اما برای ما همه پس اندازمان بود ترو خدا اگه می تونید ...
جستاره هایی از بورکی و رویدادهای دشت خشت
نگارنده این سطور ازدواج نمود که برای جوانان خانواده در تکمیل شجره نامه خانوادگی در جائی دیگر به همه چیز اشاره کرده ام... . اداره قند و شکر تا اواخر روزگار رضاشاه نیز دایر بود و در روزگار فرزندش محمدرضا پهلوی، نام برخی ادارات عوض شد. آخرین رئیس کل امور خواربار، در اوایل روزگار محمدرضا شاه، آقای اردوبادی بود . آب آشامیدنی خشت و کنارتخته : مردم خشت و کنارتخته نه تنها آب ...
نیمروز با تاریخ
باعث شد شما سراغ این سبک از ژانر سیاسی بروید؟ مهدویان: هر فردی که به تاریخ معاصر علاقه مند است قطعا یکی از جذاب ترین موضوعاتی که دنبال می کند سازمان مجاهدین و به خصوص التهابات سال 60 است. محال است شما موضوعات تاریخ معاصر را دنبال کنید اما به این مقاطع علاقه مند نباشید. من هم به تاریخ علاقه مند بودم و مدام در معرض مطالعه درباره این سازمان و سال 60 بودم. آنقدر این اتفاقات دراماتیک و جذاب ...
زندگی به "سبک شهدا" با مروری بر خاطرات همسران و مادران شهدا
دعایی کردم؟ همه مانده بودند چه بگویند که محمدرضا ادامه داد: از خداوند خواستم که شهید شوم و شما هم آمین گفتید. در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمده که می فرمایند: شخص با برگزیدن همسر، به نیمی از سعادت رسیده است از اینروی شهدای گرانقدر جهت رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی اهتمام می ورزیدند که تشکیل خانواده هم دهند. شهید محمدرضا ارفعی از شهدایی بودند که اصرار داشت ازدواج کند با وجودی که همواره ...
استقبال کاربران از ناگفته های همسر فاطمی از زندگی خصوصی سیاسی او
وقت ازدواج نمی کنم و آدم سیاسی نباید ازدواج کند، ولی نمی دانم چه شد که آخر ازدواج کردند، شاید آن گونه که خود اظهار کردند، عاشق من شدند و ازدواج کردند. من در ابتدا آمادگی برای ازدواج نداشتم و به ایشان گفتم که اصلا اهل این کارهای سیاسی نیستم. در آن زمان دکتر، معاون پارلمانی و سخنگوی دولت بودند، ایشان به من گفتند شما با من ازدواج کنید و من استعفا می دهم و دقیقا این کار را کرد. یک روز بعد از این که ...
زندگی مشترک زیر گلوله
. اصلا نمی توانستیم جلوی گریه مان را بگیریم. همه ما با همسرانمان رفتیم؛ ولی دست بچه هایمان را گرفتیم و بدون آن ها به شهرهایمان برگشتیم. برای شما وصیت خاصی هم کردند؟ یکی از خواسته هایشان این بود که حمزه پسرمان که وقت شهادت پدرش چهارساله بود، جنازه اش را نبیند. می گفت دوست دارم با همان خاطرات کم و خوشی که از من دارد، باقی بماند و زندگی کند. اتفاقا همین هم شد و حمزه روزی که در ...
عشق به روایت مادران انتظار +تصاویر
.... همان موقع جرقه ای در ذهن من زده شد که چطور بعد از این که این همه سال که از جنگ گذشته، هنوز پیکر این شهدا به وطن بازمی گردد؟ این مادرها چطور این همه سال چشم انتظار مانده اند؟ این سوال شاید سوال نسل بعد از من هم بود... احساس کردم جواب دادن به این سوال ها نیاز نسل جوانی است که جنگ را ندیده... از همان موقع دنبال یک فرصت بودم تا به این موضوع بپردازم... . و این فرصت کی به شما داده شد ...
شهادت را فقط برای خودش نمی خواست، می خواست شفیع ما باشد/ اول زندگی چیزی به جز محبتش نداشت و آخر هم هرچه ...
از عقد وقتی گفتم مداحی کنید فیلم بگیرم شهادت همه آرزومه را خواند. برای اولین بار می دیدم یک نفر با تمام وجود عاشق شهادت است. حس عجیبی بود. کسی را می دیدم که با اطرافیان فرق داشت. چند ماه بعد از عروسی مان به من گفت: شما سیدی دعا کن شهید بشوم. گفتم: شما که عاشق شهادت هستید چرا ازدواج کردید؟ گفت: ازدواج کردم از خودم یادگاری بگذارم. حرفاش عجیب بود. فقط از خدا خواستم 10 سال فرصت بده عاشقانه کنارش زندگی ...
هوتن شکیبا: به ازدواج فکر هم نمی کنم!
کارهای ملودرام به او داده شود. من به خاطر نگرانی از این موضوع ترجیح دادم یک مقداری در همه ژانر بچرخم و با خیال راحت تر به سراغ تلویزیون بیایم و الان در اینجا خیلی راضی هستم. به نظرم این نقش ها آنقدر ابعاد مختلف دارد که فضای جدی توأم با کمدی دارد. تئاتر خیلی سخت تر آیا الان هم تئاتر را دوست دارید؟ بله صددرصد، من هنوز هم تئاتر کار می کنم. اما این روزها ...
از پایان یک دهه انتظار برای 50 میلیون ایرانی تا کول بری جوانان زیبا در کردستان/ پربازدیدهای 22 اسفند
قولی از غول برره یا احمدایراندوست هم جذاب بود. او گفت: محافظ ماریا کری و جنیفر لوپز بودم اما همانجا هم می رفتم نمازجمعه ! در سرویس جامعه گزارشی از دختران و پسران زیبا که حالا کول بر هستند ، پربازدیدترین خبر بود. همچنین گزارشی با عنوان " 90دقیقه در شلتر، اقامتگاه زنان کارتن خواب؛ می شه تعریف نکنم؟! " هم رکورد بازدیدها را شکست. خبر خوشحال کننده پیش بینی برف و باران در تهران و 12 استان هم ...
نصوحی پور؛ شهیدی که پست ریاستی جمهوری را نپذیرفت/ به لبنان رفت تا چریک تربیت کند
بودند ما را که دیدند گفتند جمع شده ایم تا اساسنامه حزب جمهوری اسلامی را بنویسیم. خواهر شهید نصوحی پور ادامه داد: بعد نگاهی به من کرد و گفت معصومه شهادت لیاقت می خواهد که من ندارم؛ چراکه زمانی که در جنوب لبنان بودم در یک عملیات اطلاعاتی به همراه چند نفر دیگر در مکانی گیر افتاده بودیم و چنانچه کوچکترین تکانی می خوردیم از زمین و آسمانی تیرباران می شدیم به همین منظور سه روز تمام در آن منطقه بی ...
محسن چاوشی کنسرت نمی گذارد؛ به هر دلیل منطقی یا غیرمنطقی!
.... بیشتر خلوت نشینم وگرنه اگر بخواهم کنسرت بدهم از همه موفق تر خواهم بود. نه تنها حوصله ندارم بلکه از کنسرت دادن بدم هم می آید. محسن چاووشی بچه جنگ است. یک بار در گفتگوی مفصلی که با ماهنامه تجربه داشت، به شکل مفصل در این خصوص حرف زد، از این که مجبور شدند تا خانه شان را در خرمشهر رها کنند، بروند در مشهد و بعد هم تهران. محسن چاووشی زندگی سختی داشته است؛ برای همین هم هست که می ...
شهیدی که پای رفاقت جان داد +تصاویر
... فرصت را مغتنم شمردم تا دیدار و گفت گوی صمیمانه در یک عصر سرد زمستانی با مادر و خواهر گرامی شهید عبدالرضا هردوانه داشته باشم. -لطفا از خودتان برایمان بگویید هاجر تورچی مادر شهید عبدالرضا هردوانه هستم، 13ساله بودم که ازدواج کردم ثمره ی این ازدواج 4پسر و 3دختر بود. زندگی ساده و آرامی داشتیم. یادم می آید زمانی که خدا عبدالرضا را به ما داد باران شدیدی می بارید. خودم اسمش را ...