سایر منابع:
سایر خبرها
منصوریان:برادرم کاری کرد فکر کنند پرسپولیسی ام؛برایشان فیگور می گیرم!
گذشت؟ همه سال هایی که خدا به من عمر داد تا کنار خانواده ام، پسرم، پدر و مادر عزیزم، خانواده همسرم و کسانی که به من وابستگی دارند، سلامت باشم، خدا را شاکر هستم. هر اتفاقی بیفتد، تقدیر ما بوده و تابع آن هستیم. اگر اتفاق مثبت بیفتد، خدا را شاکرم و اگر باب میل ما نباشد، می دانم خداوند تقدیر بهتر از آن را رقم خواهد زد. در مجموع سال 95 سینوسی بود. روز اولی که به عنوان مراسم تودیع و ...
خدمات شگفت انگیز
ماشینم که دیدم بی خیال شد و زل زد تو چشمام، گفت چطوری؟ گفتم من کاری می کنم که مشتری هات حداقل سه برابر بشن و همشون هم ثابت بشن، فقط اگر به نتیجه رسیدی سه بار ماشین من رو رایگان تعویض روغن می کنی، موافقی؟ شوکه شده بود، داشتم باهاش معامله می کردم که بهش ثابت کنم من الکی حرفی رو نمی زنم، گفت قبوله، منم شروع کردم به گفتن چند ایده برای شگفت زده کردن مشتری: 1- هر مشتری که اومد کارتی که بهت میگم ...
نان خوردن من از فوتسال نیست هر چند که از همه فوتسالی ها فوتسالی ترم/ نقشه ای برای اینکه به تیم ملی بیایم ...
وجدانم راحت است. کار من برای آینده فوتسال کشورم بوده است. من کتباً به فدراسیون اعلام کردم که اگر می خواهیم تیم ملی فوتسال بدون دغدغه به جام جهانی 2020 برود باید جوانگرایی کنیم. من در بدو ورودم در تیم ملی امید که به عنوان سرمربی انتخاب شدم استعدادیابی را شروع کردم و حدود یک و نیم سال طول کشید ولی در آخر توانستم 300 جوان بااستعداد را کشف و در نتیجه 40 نفر از آنها را آماده بازی در تیم ملی کنم. من هیچ ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (377)
...> اینجا استرالیا یا نروژ نیست، اینجا ایران، طبیعت زیبای استان لرستان ....هم نیست، اینجا کاناداست. 9. اگه جراح پلاستیک بودم شهرام و شهره صولتی رو اجاره می کردم، میذاشتم پشت ویترین به عنوان نمونه کار. 10. رفتم مغازه گفتم شلوار و تیشرت و شورت و زیرپوش و جوراب وکفش میخوام گفت من که فروشندم ولی تو عید دیدنی کسی شورتت رو نمیبینه اونو نمیخواد نوکنی. 11. تعهد کاری رو باید از ...
بدرقه علی معلم به خانه ابدی/ این ستاره ها دنباله دار هستند
...: ای کاش در زمان حیاتش از او بیشتر استفاده می شد پس از آن آذر معماریان ، همسر علی معلم با سلام به همه کسانی که با خلوص نیت در روز عروج همسرش در مراسم شرکت کرده اند، گفت: شاید شما در یک برنامه هایی علی را دیده باشید، ولی من از 19 سالگی با او بودم. ای کاش یک دوربین بود و می شد تمام لحظات زندگی او را ثبت کرد. بارها به امید می گفتم وقتی او از سینما حرف می زند، باید حالا که در ...
50 درصد افراد به رضاییان فحش می دادند و 50 درصد به من
خوشحالم حضورم با سه امتیاز همراه شد . در این بین همه دوستان و بازیکنان تیم و حتی پدر و مادرم با من حسابی صحبت کردند و از نظر ذهنی حسابی ریکاوری شدم . تک تک بچه های تیم به من گفتند دیگر نباید به آن موضوع فکر کنی و باید بهترین عملکرد را داشته باشی . * بعد از این دو عذرخواهی یعنی اصلا نرفتی کامنت ها را بخوانی و بفهمی در مورد تو چه قضاوتی می کنند؟ - اگر بگویم نرفته ام که دروغ گفته ...
دلاور مرد عرصه جنگ؛ هنوز اسفند بوی شهادت می دهد
با همان لباس سپاه به خانه آمده و رو به من نشسته است و می گوید، پیکرم را تشییع کنید و وحدت را در نظر بگیرید. اذن شهادت شهید برونسی در خواب از حضرت زهرا(س) وی در ادامه گفته های خود از اذن شهادت شهید در خواب توسط حضرت زهرا(س) گفت و اظهار کرد: شهید برونسی یک بار خیلی دیر از منطقه به خانه آمدند، شب همه خوابیده بودیم که متوجه شدم صدای شهید می آید که در خواب با کسی صحبت می کند و می گوید، یا زهرا(س) ، در ...
امانتی جامانده از یک شهید
مقدماتو آماده کرده بودیم که پدر بزرگِ خانمم سرشو گذاشت زمین و تمام. عروسی منتفی شد. منم بی معطلی برگشتم اینجا. دست روی شانه اش گذاشتم و گفتم: خدا رحمتش کنه، حتماً خیر و مصلحتی تو کار بوده. ولی با برگشتنت حسابی منو خوشحال کردی. با حضور مسلم که معاون من در گروهان دیده بانی گردان ادوات بود، خیالم راحت شد. همۀ کارها را به او سپردم و خودم همراه بچه ها راهی قزوین شدم. سه یا چهار روز بعد برگشتیم ...
اهل قلمی که از دنیا رفتند
بسیاری از سریال های تلویزیونی ترانه هایی سروده و از جمله آثارش در این زمینه ترانه های سریال های شب آفتابی، غریبانه، شب دهم، میوه ممنوعه، مدار صفردرجه و معمای شاه است. کتاب های روزشمار یک عشق ، امشب کنار غزل های من بخواب ، جنون منطقی ، حرف هایی که باید می گفتم و... تو باید می شنیدی و مشتری میکده ای بسته از افشین یداللهی به جا مانده است. انتهای پیام ...
شما بنویسید: دلیل تفاوت پرسپولیس در لیگ و آسیا؟
پرافتخار بودم و در مرغداری م ب شاهد تماسش با دروازبانی بودم که هفته بعد توی بازی با پیکان توپ رو مشت کرد توی دروازه خودشون و..... در جواب به علی: مهم نیست فرض کنیم داوران پول می گیرند و بنفع آبی میگیرند و تو تو مرغداری اینو دیدی!!! بنده خدا نیازی به قصه احمقانه مرغداری نیست به هر حال همه میدونیم که فاسدترین و مافیایی ترین داوری دنیا را داریم از دهه 60 تا حالا فرقی اگر هست اینه که ...
پورمحمدی اسناد کرسنت را بایگانی کرده بود
گفتم صحبت نکن فقط اگر سندی دارید آن را ارائه دهید. ما دیدیم ایشان اهل زد و بند و خوب و بد کردن فساد و سرویس دادن بود، مثلاً سرویس خاص به برخی افراد می دادند. همیشه اول مقاومت می کرد و بعد وقتی ثابت شد گفت به من کمک کنید منم جلوی نماینده ها به وی گفتم تویی که عدالت نداری نباید قاضی باشی. ** بعد از گذشت چند سال حرف هایی که شما در مورد تخلفات مرتضوی می زدید تا یک حدی آشکار شد و ...
خواهی که سخت و سست جهان بر تو بگذرد؟
ایران آنلاین / حالا خیلی مهم نیست که اون موضوع درست باشه یا غلط، راست باشه یا دروغ. مثلاً همین دیروز. دیدم از دور یه خانم داره میاد پای بساط فالگیریم. یه چشمش خون بود یه چشمش اشک. نزدیکتر که شد با تعجب بهش گفتم چرا چیزی سرت نیست؟ گفت من خارجیام، مشکلی نیست. گفتم اِ... جدی؟ منم آدم فضایی ام. داشتم از سیاره پلوتون یه توک پا می رفتم زحل، سر راه اومدم اینجا پشمک یزدی بخرم که دستخالی نباشم. ی ...
شعر روز مادر به همراه زیباترین دو بیتی های روز مادر
همه رود رود مادر هر روز سپهر سفله داغی بر داغ دلم فزود مادر از اختر من شدست گویی دریای فلک کبود مادر این ابر منم کز آتش دل بر چرخ شدم چو دود، مادر با من همه بخت در ستیزاست من خاستم، او غنود، مادر ابریشم بخت من تهی گشت یکباره ز تار و پود، مادر این کودک درد آشنا را ...
بهترین کتاب های داستان سال 95 و پیشنهادهایی برای نوروز
...، برج قحطی (هادی حکیمیان)، فرمان یازدهم (زهره عارفی)، افعی کشی (مهدی کرد فیروزجایی) محمدرضا شرفی خبوشان: گود (مهدی افشارنیک)، کافه ای کنار آب (جعفر مدرس صادقی)، بولوار پارادیس (محمدرضا ذوالعلی)، قبل از مردن چشم هات رو ببند (پژمان تیمورتاش)، سال گرگ (جواد افهمی)، خون مردگی (الهام فلاح)، روباه شنی (محمد کشاورز)، سمت کالسکه (مرتضی کربلایی لو)، شب طاهره (بلقیس سلیمانی)، سمندر (مصطفی ...
زن باید سیاسی باشد!
آن قدر خوب سیاسی بوده است که تا امروز بهترین مثال برای من و تو شده است و برای تمام مادر شهیدانی که روضه سیاسی می خواندند و حرکت خلق را به حق شتاب می دادند یا بهتر بگویم قوام می دادند. همسفرم! تو چیزی هستی از جنس همین تکرارها. تو خود ابلاغی. ابلاغ آن چیزی که هست به آن کس که نمی داند. بالاترین شأن زنانه سیاست است. نمی گویم زن فاقد مدیریت است. گفتم پایش که بیفتد، مدیریت خرد و ...
روایتی بی پرده از آن هایی که قرار بود ریزه خوار امام حسین(ع) باشند
سال در مجامع شعری تلمذ کرد. تاری 9 مجموعه شعری به چاپ رسانده و در حوزه شعر آئینی نیز چند کار تألیفی انجام داده است. این مداح و شاعر کشورمان در این نشست از اولین روزهایی که وارد عرصه مداحی شد سخن گفت و عنوان کرد: 8 یا 9 ساله بودم که مکبر مسجد محل شدم. در همان مسجد شخصی به نام حاج جعفر بود که حدود 100 نوجوان را گرد خود جمع کرده و کلاس های حدیث برگزار می کرد و به نوجوانان جایزه می داد، من ...
کرامات حضرت عباس (علیه السلام) در بیان علما
،در کنار رودخانه که عمق آب کم بود مشغول شستشوی خود بودم که ناگهان احساس کردم زیر پایم خالی شد و آب از سرم گذشت .داشتم خفه می شدم و مرگ را در برابر چشمانم می دیدم . فهمیدم که چند لحظه بعد خواهم مرد. فکرم کار نمی کرد و نمی دانستم چه کار کنم. همچنان در آب غوطه ور بودم که یک مرتبه به یاد قمر منیر بنی هاشم، حضرت ابوالفضل العباس(ع) افتادم. به حضرتش متوسل شدم و عرض کردم: ای ابوالفضل، من دارم غرق ...
آن چیزی که بیشتر آقا مهدی را ماندگار کرده روحیات معنوی او بود
30-40 عدد عکس امام که باید امضا می شد و یک متنی را که آقا محبت کنند بنویسند و یک عکس از شهید مرتضی یاغچیان و یک عکس از حمید آقا برداشتم و راهی شدم. پیش خودم گفتم کسی مرا به دفتر رئیس جمهور راه نمی دهند منم که یک رزمندة عادی بودم با همان سادگی رفتم دفتر ریاست جمهوری در خیابان پاستور . در آنجا به من گفتند : چه کار داری؟ گفتم: با آقای مقدم کار دارم . گفتند که کی هستی گفتم از طرف آقا مهدی آمدم ...
گفت وگو با جواد یساری، راوی افسانه های بازار
...، منم اون عابد پیری/ که به عشق تو اسیرم/ مثل اهرام ثلاثه توی مصری/ که وجودم شده افسون/ تو بیا نذار بمیرم این یک شعر کوچه بازاری است. آیا اجازه پخش این کارها را می دهند؟ همه اینها داستان دارد. داستان های جدید، خیلی مبتذل است. البته اشکالی ندارد. تا مردم نخواهند، خواننده نمی تواند بخواند؛ مردم می خواهند. من دستگاه ها را بلد نیستم اما هر سازی که نوازنده بزند، وفق آن می خوانم. نمی دانم ...
برآمدن و پیروزی مشروطیت ایران چگونه بر شعر و ادب جامعه ایران تاثیر گذارد
ترین دستاورد انقلاب سیاسی، انقلاب ادبی به شمار می آید. هر انقلاب سیاسی، خواه ناخواه دگرگونی هایی در همه زمینه ها و گستره های اجتماعی جامعه پدید آورده، یقینا ادبیات آن ملت را نیز از خود متاثر می سازد. از همین رو است که ادبیات مشروطه نسبت به دیگر دوره های شعر و ادب فارسی، یک مرحله بی سابقه دگرگونی به شمار می آمد که از رخدادهای سیاسی زمانه خویش بسیار تاثیر پذیرفت. گذشت روزگار تغزل و گل و بلبل ...
انگار این سرما، سرمای عزب کشه؛ نیس ننه؟
اطلاعات به چاپ رسید.پس از گذشت نزدیک به شش سال از انتشار اولین دو کلمه حرف حساب ، صابری تقاضای امتیاز یک هفته نامه طنز با نام گل آقا را کرد و توانست در آبان ماه 1369 اولین شماره هفته نامه گل آقا را منتشر کند. گل آقای ملت ایران سرانجام صبح روز جمعه یازدهم اردیبهشت ماه 1383 پس از طی یک دوره بیماری به ملکوت اعلی پیوست. در ادامه، یکی از داستان های طنز وی را که در سال 1348 در ماهنامه توفیق به چاپ رسید، با ...
درباره علامه حاج ملا اسماعیل فدایی کزازی، از علمای قرن سیزدهم هجری علامه ای اهل شعر و عمل در قرن سیزدهم ...
ترجیح می دهد. این داستان مفصلی است و خلاصه آن این که: اعرابی در کنار خانه کعبه به درگاه خدا عرض حاجت می کند. علی به او می گوید حاجتت چیست. او می پرسد تو کیستی؟ و چون می فهمد که آن حضرت علی (ع) است می گوید من دقیقاً به دنبال تو بودم. علی حاجت او را برمی آورد. آنگاه داستان دیگری ضمیمه می شود وآن این است که پیامبر چند درهم به دخترش فاطمه می دهد تا توسط علی طعامی فراهم کند. آنگاه حضرت علی بیرون می رود و ...
90دقیقه در شلتر، اقامتگاه زنان کارتن خواب
...> اینجا مثلا شلتر است اما مریم، ستاره، مینا، میترا و خیلی های دیگر، واقعیت دارند. حتی صدایشان، صدای خسته شان واقعیت دارد؛ خانواده م می دونن چی کار می کنم ولی چیزی نمی گن. می دونن میترا دیگه اونقدر پررو شده که اگه چیزی بگن، این کارو علنی می کنم. من دیگه از هیچی نمی ترسم. از مرگ هم نمی ترسم. اگه بهم چیزی بگن می رم خودمو جلوشون می کشم. چون یه آدم بی گناه بودم که تو این اجتماع خراب شدم. دو نفر از ...
کتاب جدید مداح معروف در راه نمایشگاه کتاب
از این از سوی نشر یازهرا(س) منتشر شده است، می خوانیم: وقتی شنیدم درگیری در خرمشهر شدید شده و دشمن بخش اعظمی از خرمشهر را اشغال کرده، خودم را به این شهر رساندم. نزدیکی های خرمشهر (شهید) سعید درفشان را کنار جاده دیدم، که آرپی جی روی دوشش بود و بر می گشت. از او پرسیدم: چه خبر، شهر تو چه وضعیه؟ گفت: خرمشهر رو دارن می گیرن. گفتم: بچه ها کجا هستن؟ گفت: بچه ها زیر پل دارن مقاومت می کنن و من ...
حمایت مردم از تحصن علما و روحانیون در مقابل حمایت شبکه ها و کانال های ضد انقلابی از استاندار خراسان ...
استاندار دریافتن جوانان است؟ وی تصریح کرد: بحث، بحث انتخابات است. امام جمعه بجستان اظهار داشت: اوضاع در کشور خوب نیست در منطقه خودمان در جنوب خراسان رضوی، در مجاورت خراسان جنوبی میان روستاها مسائلی است که من نمی گویم زیرا از رسانه های ضد انقلاب می ترسم. حجت الاسلام و المسلمین وحیدی گفت: سر گرم کردن مردم به این بهانه ها و رأی جمع کردن تعارف ندارد. وی یاد ...
شوخی های جالب شبکه های اجتماعی (376)
داییمو فرستادن کلاس نشاط و آرامش روح، بعد من بچه بودم مامانم میفرستادم کلاس ورزشای رزمی تا میخورد همو میزدیم که گیر خفاش شب نیوفتیم. وقتی فامیل تو عید هی ازت میپرسن چرا هنوز ازدواج نکردی؟/ ترم چندی؟ 21. یه سری رفتم خواستگاری بابای دختره پرسید کار و خونه داری؟ گفتم بله، کارم عاشقیست و همه جای دنیا سرای من است. گفت زیبا بود گمشو بیرون. 22. بابام دیروز اومد پریز برق رو ...
نام تو عشق است
رفت جبهه، تا شبی که خبر شهادتش را آوردند، سه بار آمد خانه. فاصله بین عملیات فتح المبین، رمضان و والفجر 1 که بعد، دیگر همه چیز تمام شد و مهدی هیچ وقت نیامد. وقتی می اومد خونه، براتون چی تعریف می کرد از جنگ؟ از جبهه؟ - می گفت مامان، من از خدا خواستم مثل فاطمه زهرا گمنام بشم. می گفت مامان من تو رو خیلی دوست دارم، فقط قَسَمت میدم اگه من شهید شدم، خودتو نزن، صورتتو نَکَن، بگو من ...
آداب و رسوم پیش از نوروز در ایران | سنت استقبال از بهار
از نوروز برجای مانده است امروزه همه با نزدیک شدن به سال نو به کارهای خاصی مشغول می شوند و مراسم های خاصی را برپا می دارند که همگی آنها از گذشته های دور به یادگار مانده اند. این مراسم ها عبارتند از: 1- خانه تکانی | زدودن آلودگی ها اواسط بهمن که از راه می رسد کم کم ذهن خانم خانه به شستن، تمیز کردن، نو خریدن، تعمیر کردن ابزارها، شستن فرش ها و لباس ها مشغول می شود تا ...
'نشاط' پیش کش، عیدمان عزا شد
ازت می خوام در این دنیا و اون دنیا جوابشونو بدی. زهرا: خدا لعنتشون کنه شب عیدی مارو با مجوز بانک مرکزی فریب دادند شیما: با تشکر از خبرگزاری تسنیم همه فکر میکنن ما یه عده سرمایه دار مرفه بی دردیم والا ما از پول سودمون اجارخونه مونو میدادیم سه ماه اجاره خونه نداده بودیم قرض گرفتیم اجاره دو ماه رو دادیم اخه این انصافه والا اگه مرفه بی درد بودیم هر روز اواره ...
برای سلامتی پسرش قرآن خواند و شهید شد
احسان شهید شد و ما سالم برگشتیم؟ سید بچه تو راهی داشته و همه چی رو رها کرده رفته.... روا نیست اینجا بمونم منم باید برم .... خیالم راحت تر است یکی دیگر از هم رزم های آقا سید تعریف می کرد می گفت: وقتی رسیدیم سوریه در فرودگاه زن ها بی حجاب بودند...سید قرآن کوچک اش را باز می کند و مشغول خواندن آن می شود به او گفتم آقا سید دست ما را هم بگیر؟! جواب داده بود که نگاهم به ...