سایر منابع:
سایر خبرها
وقتی مادری از زبان دختر 14 ساله تمام واقعیت کثیفی که بر سرش آمده را فهمید دنیا روی سرش خراب شد!
پریشان حالی درباره سرگذشت تنها دخترش به کارشناس اجتماعی کلانتری سناباد مشهد گفت: همسرم تحصیلات تکمیلی داشت و من هم در رشته زبان انگلیسی فارغ التحصیل شده بودم با آن که هر دو نفر ما تحصیل کرده بودیم ولی هیچ گاه نتوانستیم همدیگر را درک کنیم تا این که 2 سال قبل، اختلافات خانوادگی ما شدت گرفت و در حالی که دخترم دوازدهمین سال عمرش را سپری کرده بود از یکدیگر جدا شدیم چرا که همسرم با زن دیگری در نیشابور ...
زن و دختر در خلوتگاه مردان پولدار نقش کثیفی را بازی می کردند / مرد بی غیرت دستگیر شد
آمدند و ناگهان رفتارها و گفتارهای عجیبی داشتند. وقتی رفتند از اینکه اتفاق خاصی نیفتاده است، خوشحال بودم، البته به نوع رفتارهای زن جوان حتی دخترش مشکوک شده بودم. آنها بیشتر نقش بازی می کردند و مشخص بود در نهایت مراقب رفتارشان هستند. هنوز ساعتی از رفتن آنها نمی گذشت که موبایلم زنگ خورد و مردی با صدای خشن و گرفته ادعا کرد فیلمی از من دارد که نشان می دهد به همسرم کرده ام و زنی با دختر ...
دختر همسایه باز هم آبرو داری کرد / او مخفیانه با دختر جوانی در ارتباط بود!
.... آقای همسایه باز هم چشم هایش را بر روی واقعیت ها بست و به جای آن که راه حل مناسبی با گفت و گو و مذاکره برای حل مشکل زندگی دخترش پیدا کند، گفت: زن وقتی ازدواج می کند مال شوهرش است و باید ببیند شریک زندگی اش از او چه انتظاری دارد . او دوباره وضعیت اقتصادی پدر محمود را پیش کشید و گفت: دخترجان، تو اصلاً نیازی نداری درس بخوانی ، برو بنشین و از زندگی مرفه و آنچنانی ات حظ ببر و ...
اعتراف دردناک پدربزرگ به دزدی از خانه بچه هایش
اما نشد. این مرد که پدربزرگ 7 نوه دختر و پسر است، گفت: من دزد نیستم، یک عمر آبروداری کردم اما بچههایم وظیفه دارند به مادرشان کمک کنند، من 2 دختر دارم که یکی پزشک است و دیگری خانهدار، هیچگاه از خانه دختری که کار نمیکند پول برنداشتم چون پولها برای دامادم است اما از خانه دختر پزشک پول برداشتم چون آنها باید خرج مادرشان کنند. بنا به این گزارش، با پس دادن دلارها از سوی پیرمرد به پسرش همه بچهها وی را بخشیدند و پذیرفتند اشتباه کردهاند و این پیرمرد با قرار منع تعقیب آزاد شد. اخبار اختصاصی حوادث رکنا را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
راز کشف جسد دختر جوان در بیایان شهریار فاش شد/ اعترافات قاتل
... 110 8 مرد عراقی را که با دختر 28 ساله همه کار کرده بودند را دستگیر کردند! + عکس وقتی به محل قرار همسرم با آن فرد رسیدم شوکه شدم! / از آن چه که می دیدم چشمانم از تعجب گرد شد! متاسفانه پسرم فکر کرد من نامزدش هستم و با من این کار کثیف را انجام داد! + عکس برهنه شدن یک زن پشت پنجره خانه اش یکی از عجیب ترین اتفاقات رقم زد + عکس عمل قبیح ...
عروس مشکی پوش برای مرگ یک جن عزاداری کرد!/ راز 10 ساله جن های خانه مادر شوهر!
، بماند و اصرار کرد من و همسرم به خانه جدیدی برویم. محسن که عصبانی شده بود، گفت: با هزار قرض و وام خانه ای خریدم. مادرم نیز طلاهایش را فروخت و به من داد، البته زهرا هم طلاهایش را فروخت و در آن زمان احساس می کردم چه زن فداکاری دارم. مادرم تنها ماند و من با زهرا در خانه ای که خیلی از محله قدیمی مان دور بود، زندگی کردیم. دو دختر و پسرم به دنیا آمدند هر بار از مادرم که طبقه دوم را به مستاجری آن ...
8 جنایت سیاه در سال 95؛ دختران خردسال در صدر قربانیان هوس های شیطانی
.... ناپدید شدن دخترک به پلیس گزارش شد و ماموران روز بعد، جسد دخترک را دست و پا بسته زیر پل ورودی کمربندی جدید شهر پیدا کردند. دختر خردسال به قتل رسیده بود و پزشکی قانونی تشخیص داد که چند ساعتی از مرگش می گذرد. تحقیقات برای رازگشایی جنایت هولناک ادامه داشت تا اینکه زن جوانی به پلیس رفت و راز قتلی را که شوهر 32 ساله اش مرتکب شده بود، برملا کرد. او گفت که شوهرش، علی دختر همسایه شان را ...
روایتی شیرین از مراسم ساده عقد دو جوان در نوروز +عکس
ازدواج راضی نبود، چون دختر اهل روستای دازان بود که از شهر دور بود و دل شان نمی خواست دخترشان را به راه دور شوهر بدهند. ارسلان اما انقدر در این مدت رفته بود و آمده بود، تا بالاخره خانواده دختر راضی شده بودند. حاج آقا فراهانی ارسلان را به ما معرفی کرد، طلبه ای جوان، چابک، لاغر، خوش خنده با پوست آفتاب سوخته، اهل رودبار جنوب که از بچه های گروه جهادیِ حاج آقا بود و قرار بود در چاه علی به جمع ...
باران گرفت و نادر مرا به خانه شان برد وقتی خنده شیطانی او را دیدم پشیمان شدم ولی دیر شده بود و ...
موافق نبود و می گفت: دخترم ،مهتاب جان! کار را می خواهی چه کار؟! بنشین درس بخوان و سال دیگر در کنکور شرکت کن، اکنون شرایط به گونه ای نیست که یک دختر جوان بتواند در هر محیطی کار کند! ولی من به خاطر اعتماد بیش از اندازه به خود،تصمیم گرفتم حتماً شغلی پیدا کنم،تا به اصطلاح، متکی به خودم باشم و در آینده روی پای خودم بایستم. از آن زمان در جستجوی کار برآمدم؛ تا سرانجام روزی در صفحه آگهی ...
علاقه مان به همدیگر روز به روز بیشتر شد/ محمدرضا تکیه گاهم بود
اینکه پیکر غرق در خونش را در معراج الشهدا دیدم. وی در ادامه در خصوص آشنایی خود با همسرش تصریح کرد: هر دو دانشجو بودیم. من در رشته مدیریت و او در رشته گیاه پزشکی درس می خواند البته دانشگاه هایمان فرق داشت. محمدرضا برای کاری به دانشگاه ما آمده بود. دختر دایی او هم اتاقی و دوست من بود و از این طریق آشنا شدیم و وقتی که ازدواج کردیم محمدرضا ترم آخر دانشگاه بود. آن چیزی که در وجود محمدرضا نظرم را ...
روایت زنی که مصدق عشق به او را پنهان نمی کرد
ناصرالدین شاه رفت. این وصلت سر گرفت و به فرخندگی ازدواج دختر امام جمعه پایتخت و نوه پادشاه وقت، آیین بستند و تهران را چراغان کردند. شیرین سمیعی، همسر محمود، نوه مصدق هم در کتاب خود در خلوت مصدق تصریح می کند که شنیده در زمان ازدواج این دو، شهر تهران را آذین بسته اند. سمیعی در کنابش می نویسد: از همسرش زهرا بگویم که مصدق بسیار دوستش می داشت. هفته ای یک روز دوستان و خویشان برای ناهار در ...
دختر فراری ها شب ها در ترمینال غرب چه می کردند؟! / راننده اتوبوس پرده از چه رازی برداشت؟1
مثل خودش تحت فشار اقتصادی شدید بودند. به ما التماس می کرد او را به شهرش برنگردانیم. بعد از اینکه این خانم را به بهزیستی فرستادیم به مادرش زنگ زدم. باورم نمی شد، اما مادرش به خاطر فقر اقتصادی راضی بود دخترش همین جا بماند. نمی توانم بگویم خوشحال بود، اما فهمیدیم واقعاً سرمنشا فرار این دختر مشکلات اقتصادی بوده. مادرش می گفت، اینجا شهر کوچکی است و دلم نمی خواهد دخترم دوباره برگردد، چون ...
خانم های مطلقه تهرانی که در دام این پزشک قلابی گرفتار می شدند!
اعتماد مرا جلب کرد. این درحالی بود که من هم بتازگی طلاق گرفته و به همدم مهربانی احتیاج داشتم. ارتباط مجازی ما سه ماهی ادامه داشت تا اینکه چند روزی از او خبری نشد و پس از مدتی بی خبری اعلام کرد به خاطر مشکلات روحی اش در شرایط بدی بوده و به همین خاطر قادر به تماس نبوده است. این زن ادامه داد: وقتی خواستم مشکلاتش را با من درمیان بگذارد ابتدا طفره رفت اما در نهایت پس از ابراز علاقه شدیدش به ...
هتل ها و سالن های پرخرج، عروسی را شیرین نمی کند
تاکنون بیست و سه بار تجدید چاپ شده، از یازده فصل تشکیل شده است. چهار فصل با عنوان کلام و هفت فصل با عنوان رهنمود . چهار فصل اول این کتاب عبارتند از: کلام اول؛ ازدواج؛ ناموس طبیعت، دستور شریعت، کلام دوم؛ کانون گرم خانواده، کلام سوم؛ غروب عشق و قحطی عاطفه در غرب و کلام چهارم؛ حقوق متقابل زن و شوهر. این چهار فصل بیشتر به مباحث معرفتی می پردازند و فلسفه ازدواج و رفتارهای زوجین را تبیین می کند. ...
هتل ها و سالن های پرخرج، عروسی را شیرین نمی کند
عنوان رهنمود . چهار فصل اول این کتاب عبارتند از: کلام اول؛ ازدواج؛ ناموس طبیعت، دستور شریعت، کلام دوم؛ کانون گرم خانواده، کلام سوم؛ غروب عشق و قحطی عاطفه در غرب و کلام چهارم؛ حقوق متقابل زن و شوهر. این چهار فصل بیشتر به مباحث معرفتی می پردازند و فلسفه ازدواج و رفتارهای زوجین را تبیین می کند. هفت فصل بعدی کتاب هم توصیه ها و رهنمودهای رهبر انقلاب است به زوج های جوان و خانواده های آن ها در ...
عروس درغگو دستش برای خواهر شوهرش باز شد / ازن زن آبروی شوهرش را برد+عکس
دوباره دزدی می کند و فرقی ندارد چه چیزی برمی دارد، وی زن تحصیلکرده و مهربانی است ولی این رفتارش مرا در بین خانواده ام بسیار کوچک کرده است و همیشه فکر می کنم مردم درباره من حرف می زنند و در جهنمی قرار گرفته ام که رهایی از آن فقط طلاق است. جن های یک آینه بین وی در پایان گفت: همسرم انگشتری یادگاری خواهرم را از خانه شان دزدیده است و با دروغ های عجیب و غریب وی را فریب داده بود تا ...
7 راه برای افزایش برکت عید
اندازد بخاطر لیسانس... این چه فکر غلطی است؟ حالا درسش را بخواند. می گوییم: آقا شما تشنه هستی؟ ان شاءالله بعد از لیسانس آبت می دهم. تشنه اش است. دختر از سیزده، چهارده سالگی وقت ازدواجش است. پسر از شانزده، هفده سالگی وقت ازدواجش است. لیسانس چیست؟ دیپلم چیست؟ نه اینکه چیزی نیست. درس را بخوانید. ولی آن نباید مانع آن شود. گاهی وقت ها یک خیر مانع یک خیر دیگر می شود. مانعی ندارد، هم این خیر باشد هم او ...
"مرگ تدریجی" یا "خودزنی سیاسی"؛ مسئله احمدی نژاد این است!
نماز جمعه بروهایی که با حضور وی در نمازجمعه به نفع او شعار می دادند و مخالف او را دشمن پیغمبر می دانستند، در آخرین نماز جمعه او در تیرماه 88، با صورت های برافروخته و خشمگین در کنایه به او شعار خونی که در رگ ماست هدیه به رهبر ماست را سر می دادند و بعد از آن نیز هاشمی به عنوان خطیب سی ساله نماز جمعه تهران دیگر نتوانست خطبه نماز جمعه در دانشگاه تهران بخواند. احمدی نژاد نیز ظرفیت و طاقت روحی و ...
پیشگامی در تسخیر لانه جاسوسی تا مقابله با تانک دشمن
ضد رژیم پهلوی همراه علی حضور داشتم. وی علاقه وافر به مطالعه داشت. در درس ریاضی، شیمی و زبان استعداد داشت. هر کسی در این دروس با مشکلی روبه رو می شد از علی کمک می خواست. آن زمان از وی خواستم با هزینه من به کشور هند برود و درس بخواند ولی قبول نکرد و گفت در کشور خودم هم می توانم به تحصیل ادامه دهم. نظر وی بر این پایه بود که حق آمد و باطل رفت. هیچ وقت با کسی جدل نمی کرد و تنها با بیان و ...
اولین بار در دهه ی 70 گزارشگری کردم/ سوتی زیاد داده ام/ با تنها دخترم هم دانشگاهی ام/ اگر فردوسی پور ...
.... بعدا از آقای دینی پرسیدم جریان چیست؟ گفت تو چرا این همه مدت نیامده ای؟ ظاهرا پسندیده بودند. یک تاریخ مشخص کردند و گفتند یک بار هم بیا در استودیو گزارش کن. بعد از آن به طور حق الزحمه ای وارد صدا و سیما شدم. هر هفته یک برنامه داشت که با عنوان ورزش پخش می شد. آقای سلیمی یک تیتراژ بسیار زیبای آذری برای آن کار کرده بود. با آن شروع می شد و به مدت 45 دقیقه طول می کشید. از همان جا که قبول شدم با آقای ...
دام شیطانی موتورسوار مسافرکش یرای مشتری بانک
نگذشته بود که 4 جوان با 2 موتور در کنار من ایستادند و با تهدید چاقو کیف دستی ام را که 5 میلیون تومان پول داخلش بود، دزدیدند. مالباخته در ادامه گفت: بعد از سرقت، مرد موتورسوار از مغازه بیرون آمد و طوری رفتار می کرد که انگار ماجرای سرقت را ندیده است. ماجرا را برایش توضیح دادم و از وی خواستم تا آمدن پلیس صبر کند. با کمی ترس درباره شماره پلاک موتورها پرسید که من چیزی به یاد نداشتم. ...
از رَد پیشنهاد کیمیایی تا تردید بازی در هزاردستان محمدعلی کشاورز معتقد است علی حاتمی کارگردانی تکرار ...
خان یا پدرسالار صدا می زنند. تنها دخترم خارج از کشور است برخلاف تصور عده ای که فکر می کنند محمدعلی کشاورز هیچ وقت ازدواج نکرده است و فرزندی هم ندارد، او یک دختر دارد، کشاورز درباره زندگی شخصی اش توضیح می دهد: الان چند سال است که تنها زندگی می کنم. زندگی مشترک من و همسرم زیاد طول نکشید و حاصل ازدواج ما یک دختر است که در خارج از کشور زندگی می کند، البته برادرم هم به من سر می زند ...
2 جوان رعنا و رشید گمشده اند!
. ناچار به سرعت تنهایی به جایی که حسن را گذاشته برمی گردد. اما هرگز به آن منطقه نمی رسد. چون بعد از خروج نیروهای ایرانی از آن منطقه، عراقی ها آن جا را تصرف کرده و پیکر نیمه جان حسن را هم با خودشان برده بودند. حسن فقط 16 سال داشت... علی همیشه شرمنده بود. همیشه ... حالا چشمان خواهر هم نمناک و بارانی شده است. مادر در ادامه صحبت دخترش می گوید: خواب دیدم سیدی به منزل ما آمده و عصای ...
وزیر عیدی "رؤسا" را به "همسرانشان" داد/ ایده های جوانان،حلال مشکلات جامعه/ کشور از اعزام بیمار به خارج ...
.... برای دانشجویان خبر خوشی که داریم این است ، در دانشگاهی درس می خوانند که هم در منطقه رتبه قابل قبول و قابل توجهی دارد و هم در دنیا شناخته شده است و محیطی در آن حاکم شده که دانشجویان می توانند به بالاترین قله ها موفقیت برسند. ما اکنون در حال رقابت با دانشگاه های درجه یک دنیا هستیم هرچند که با آن ها فاصله داریم اما اگر در منطقه خودمان مقایسه کنیم با توجه به همه زیرساخت ها ...
مکتوبات تازه یاب صدراعظم قاجار / نامه های قائم مقام فراهانی: از زن و موش می ترسم
است که تا چه حد از شما خرسندی و رضامندی دارم. من که نه به کار خودم می توانم بپایم نه به کار خودیانم اما تا سر میرزا موسی خان حفظه الله تعالی سلامت است خواهر نباید غصهٔ نیک و بد رفتار شوهر بخورد. اگر می خورد پس به طلاق راضی شود خودش و ما را خلاص کرده اند، چه ضرر دارد که او هم بشود. البته اگر او را دیدید و راضی کردید زود به من بنویسید که نایب السلطنه روحی فداه عرض کنم.... بعضی از این نامه ...
شوهرم به خواستگاری یک دختر رفته بود/ از اردشیر خواستم بهرام را ادب کند که ...
...، طلاق بگیریم. مهریه ام 150 عدد سکه بود که 30 سکه را بخشیدم. گفته بودند اگر زن بخواهد دوباره رجوع کند و شوهرش نخواهد، شوهر باید سکه های بخشیده را به او بدهد در غیر این صورت، زن می تواند دوباره به خانه شوهر برگردد. با وجود خساست بهرام می دانستم او 30 سکه را نمی دهد. بعد از یک ماه و نیم به محضر رفتم و تقاضای رجوع کردم. بهرام هم به آنجا آمد. از دیدنش متعجّب شدم؛ او اصلا فرقی ...
داستان کودکانه، زنان کوچک
گفت اما بعد گفت: قبل از اینکه بنشینید سر میز صبحانه می خواستم چیزی به شما بگویم. این نزدیکی ها یک زن بیچاره، نوزاد کوچکی به دنیا آورده و شش تا بچه اش در یک تخت به هم چسبیده اند تا از سرما یخ نزنند. حاضرید صبحانه تان را به عنوان هدیة کریسمس به آنها بدهید؟ دخترها با اینکه خودشان بیش از حد گرسنه بودند، همه قبول کردند به کمک خانوادة هومل بروند. خانم مارچ گفت: مطمئن بودم قبول می کنید. صبحانه فقط ...
هریسون فورد بازیگری که تمام نمی شود/از جنگ ستارگان تا ایندیانا جونز+عکس
. رشته ای که از آن متنفر بود. کم کم علائم افسردگی در او نمودار گشت. مدت ها پشت سرهم می خوابید و برایش سخت بود که بلند شود. او می گوید یک روز بعد از سه شبانه روز چرت زدن از رختخواب برخاستم تا به دانشگاه بروم. انگار همه چیز در حرکت آهسته بود. وقتی به کلاس رسیدم، آن قدر بی حال و بی حوصله بودم که نتوانستم دستگیره را بچرخانم و آن را بازکنم. برگشتم و دوباره به رختخواب رفتم. این حالت سه سال طول کشید. در این ...
حرف های جالب مجری صدا و سیما در نوروز 96 / اهل ظرف شستن نیستم/ به آواز خوندان علاقه زیادی داشتم + تصاویر
...> حمیدرضارحمت پور هستم، گوینده رادیو و خبر صدا و سیمای مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد.33سال سن دارم و دارای مدرک لیسانس زبان انگلیسی هستم.پدرم بختیاری و مادرم از طایفه بزرگ دشمن زیاری دهدشت است.تمام تحصیلات قبل از دانشگاه را در دهدشت گذراندم.دارای گواهینامه مربیگری قرآن و دوسال نفر اول قرائت قرآن استان و نفردوم قرآن درسطح پیشتازان سراسر کشور شدم.خداوند دو فرزند پسر و یک دختر به من عطا کرده است و من صمیمانه از ...
لباس شهادت برازنده قامت پسرم بود/ در سلام کردن به کوچک و بزرگ سبقت می گرفت
ازدواج تا سه سال فرزندی نداشتند و پس از اینکه درس ذکریا در اصفهان به اتمام رسید دخترش فاطمه به دنیا آمد و زمانی که فاطمه سه ساله بود، عروسم محمدصدرا را باردار شد، مادرش محمدصدرا را هفت ماهه باردار بود که ذکریا عازم سوریه شد. پسرم در سوریه هنوز از جنسیت فرزند دومش باخبر نبود به یکی از همرزمانش گفته بود که اگر فرزندم دختر بود دوست دارم اسمش ریحانه باشد و اگر پسر بود محمدصدرا. زمانی ...