سایر منابع:
سایر خبرها
فرمانده ای که در سه متری تونل تروریست های پژاک به شهادت رسید+عکس
گفتم : محمد ببین تو می روی و من تنها می گذاری، 15 روز اول ماه رمضان سال 90 را منزل بود. می گفت : می خواهم همه نبودها را جبران کنم. سحر ها غذا را آماده می کرد، سفره را می انداخت و بعد ما را بیدار می کرد. می گفت : احتمال دارد 15 روز دوم ماه رمضان را بخواهم به ماموریت بروم. مرتبه آخر که می خواست برود، به دخترم زنگ زد و خواست بیاید و از او خداحافظی کرد. 15 روز بعد از عید فطر سال 90 به شهادت رسید. منبع: ...
راز تلخ عروس بد قدم برای یک مرد کثیف
هنوز خوب و بد را تشخیص نمی دادم که با اصرار خانواده ام، ازدواج کردم. مادرم می گفت دختر در خانه بماند، ترشیده می شود. پدرم هم معتقد بود شر دختر را هرچه زودتر باید از سر خانواده کم کرد. زندگی سرد و بی روح من با مردی که هیچ احساسی نسبت به هم نداشتیم، آغاز شد. دوسال گذشت. صاحب یک دختر شیرین زبان شدیم. خیر سرمان به مسافرت رفته بودیم که تصادف کردیم. همسرم به شدت آسیب دید. او بعد از این حادثه ...
نحوه شستن نوزاد، پاسخ به پرسش های مادران
تا 12 ساعت اول پس از تولد، نوزاد را به حمام ببرید، او به سرعت دمای بدن خود را از دست می دهد و ممکن است بیمار شود. به همین خاطر است که پرستاران در بخش زایمان، نوزاد تازه متولد شده را فقط با حوله گرم و مرطوب پاک می کنند. نوزادان را هرچند وقت یک بار باید به حمام برد؟ پاسخ دادن به این سوال کمی سخت است هر چند به طور قطع لازم نیست که نوزاد را به ویژه در ماه های اول تولد هر روز به ...
جهان سوم دقیقاً کجاست؟!
حسابداری برای کارخونه ما نوشته 500 هزار تومن به قیمت خون باباش! حاضر نشدم بهش پول بدم رفته ازم شکایت کرده!!! بعد مکثی کرد و ادامه داد: راستی پسرت بچه دار شد؟! من یه دعانویس خوب سراغ دارم دعا میده توپ!!! سر سال نوه دارت می کنه!!! فقط کافیه 3 میلیون ناقابل بهش بدی! پسرک اینجا هم جرأت نکرد در مورد جهان سوم بپرسد! او ناامیدانه روی کوهی از پتوهای عروس خانم که در کمد کوچک خانه جا ...
پاسخ شهید به افرادی که می گفتند برای پول به سوریه می روید +عکس
خواهی این طرف آن طرف باشی؟ دست بچه ها را بگیر و برو خانه. برو در خانه خودت که آرامش داشته باشی. می دانست من شب ها تنها می ترسم که در خانه بمانم. به من گفت: خانم بر این ترست غلبه کن. روز پنج شنبه و جمعه هر چه منتظر ماندم حسین آقاتماس نگرفت، دلم شور می زد، جمعه غروب بود و دلتنگی داشت خفه ام می کرد. در یک گروه تلگرامی به نام مدافعان حرم عضو بودم. از صبح می خواستم که از این گروه لفت بدهم ...
جنایت هولناک پس از آشنایی با زن متاهل در تلگرام (+عکس)
گرفتیم فرامرز را گوشمالی بدهیم تا دست از اذیت هایش بردارد. نقشه مان این بود که او را به خانه اردلان بکشانیم و با کمی تهدید و گرفتن پول آزادش کنیم. شب حادثه با فرامرز تماس گرفتم و از او خواستم به فردیس کرج بیاید تا با هم صحبت کنیم. زمانی که وارد خانه شد باهم درگیر شدیم و اردلان که داخل حمام مخفی شده بود خودش را به اتاق پذیرایی رساند. در آنجا بود که دست و پاها و دهان فرامرز را بستیم و بعد از مدتی حالش ...
عروس 17 ساله هستم و در دوران عقد باردار شدم! / شوهرم با یک زن بیوه ارتباط پنهانی دارد
بود که با یک نقشه احمقانه از خانه فرار کردیم تا پدرم برای حفظ آبرویش با این ازدواج موافقت کند. ولی یک روز بعد از فرار توسط ماموران دستگیر شدیم و پدرم در حالی که می گفت این مرد زندگی نیست و نرفته برمی گردی، برخلاف میل باطنی اش مراسم عقد ما را برگزار کرد اما من کور و کر بودم و حرف های آن روز پدرم را نمی فهمیدم. هنوز 2 ماه بیشتر از مراسم عقدکنان سپری نشده بود که فهمیدم باردار هستم به همین ...
سفر به طبیعت کویری و کوهستانی اصفهان/ از کویر فیلم دور و نزدیک تا آبشار ملخ کُش
. کویر مصر که درست در میانه راه دامغان به نائین و اصفهان قرار دارد به همان اندازه فاصله آن از اصفهان بکر و دست نخورده است و مصر به همراه دو روستای بسیارکوچک دیگر به نام های امیرآباد و فرحزاد دریک خط شمالی- جنوبی به طول حدود 6 کیلومتر واقع شده است. بخشی از فیلم خیلی دور، خیلی نزدیک در این روستا فیلم برداری شده است. کویر ورزنه: این کویر به عنوان یکی از اهداف مهم گردشگری به ...
پزشک زن راز ارتباط پنهانی شوهر پزشکش را با یک دختر جوان لو داد / دختری که در پارکینگ خانه پنهان شده ...
بالاخره دقایقی بعد آنها وارد اتاق شده و روی صندلی ها نشستند. قاضی که سرگرم مطالعه پرونده بود با دیدن این زوج از آنها خواست از علت جدایی شان بگویند. زن و شوهر نگاهی به یکدیگر انداخته و سپس بانوی 50 ساله که خود را متخصص زنان معرفی کرد با صدای بغض آلود گفت: آقای قاضی 22 سال پیش وقتی محمد (اشاره به همسر) به واسطه یکی از آشنایانمان به من معرفی شد و به خواستگاری ام آمد گمان می کردم مرد رؤیاهایم را پیدا ...
ماجرای تصویر منتشر نشده رهبری در اتاق سیدمحمود رضوی
مثبتی داشت، اما ناگهان یک سیل آمد و همه چیز را با خودش بُرد! سال 80 چند تجارت انجام دادم که خوب پیش نرفت و درنتیجه همه چیز از بین رفت. از خانه پدری تا خیلی چیزهای دیگر را از دست دادم و خانواده را ورشکسته کردم. یعنی خانواده به صفر رسیده بودند؟ حتی می توان گفت زیر صفر. بعدازاین اتفاق زندگی کردن در مشهد برایم سخت شده بود، چون خانواده را شرمنده کرده بودم و اعتبار پدر را هم از بین ...
نکات مهمی که باید در خواستگاری رعایت کرد
تر ها مرسوم بود حتماً دختر چای بیاورد، اما شاید به خاطر خجالت و یا آمار بالای سینی چای برگشته روی پای آقای داماد، این رسم آن چنان به قوت خود باقی نمانده است. اگر چای را عروس خانم نمی آورد، یکی از پذیرایی هایی که خطر سقوطش کمتر است را انجام دهد. مثلاً شیرینی را تعارف کند. در هرصورت خود همین رفتار یعنی احترام گذاشتن به خانواده همسر آینده. دخترخانمی که قرار است به زودی راهی خانه بخت بشوی ...
کار بلد های خنده؛ از غفوریان تا مدیری
سینما از مدیران مالی وزارت بازرگانی بودم و 14،15 کارمند زیر دستم بودند. تمام کارمندانم از من راضی بودند و من هم همیشه حامی آنها بودم. ماجرا از آنجا شروع شد که وقتی داشتند سریال زیر گنبد کبود را در طبقه بالای خانه ما فیلمبرداری می کردند، می رفتم می ایستادم و نگاه می کردم . گهگاهی چیزهایی می گفتم و گروه تولید همگی می خندیدند. یک روز آقای علی نصیریان به من گفتند خانم شما شغل تان چیست؟ گفتم مدیر مالی ...
دامادمان درگیر مسائل غیراخلاقی بود / در اتاق خواب با هم صحبت کردیم که ناگهان..
پرده برداشت، در بررسی خانه برادرزنش، مقداری داروی بیهوشی به همراه وسایل تزریق آن، کشف شد. بدین ترتیب برادرزن به اتهام قتل عمدی داماد خانواده بازداشت شد. وی در بازجویی ادعا کرد: مقتول مزاحم همسرم بود. او دو سال پیش برای همسرم مزاحمت ایجاد کرده بود و می دانستم شکایتم بی فایده است. به او تذکر دادم اما نمی توانستم این موضوع را فراموش کنم. روز حادثه او را به خانه ام دعوت کردم. قصد داشتم او را ...
خاطرات ارسلان کامکار | از کارت تردد برای حمل ساز تا اجرا در جبهه ها
، در ساختمان علومی، اتاق کرایه کرده بودند. بعد که ما هم آمدیم و بعدها که پدر و مادرم خانه را فروختند و از سنندج به تهران آمدند همه همان جا بودیم. فکر کنید ما شش، هفت نفری در سه اتاق! بعدا پدرم طبقه هفتم همان جا را خرید و یکی از اتاق های آنجا را کلا اتاق ضبط و تکثیر کرد. بعد از آن همه این ها را به چاووش در خیابان حقوقی منتقل کرد. کم کم آقای منوچهر آزادی آمد و با لطفی و بچه ها دوست شد. او فقط پخش کارها ...
حکایت حسین رضایی ؛ پیام عاشقانه شهید به همسر یک روز قبل از شهادت +عکس
بسیار زیادی به بچه ها داشت، حسین در شرایط سختی بزرگ شده بود و من بعد از شهادتش بود که فهمیدم چقدر سختی کشیده است. یک ماه قبل از آخرین ماموریتش، قرار بود به منزل پدرم برویم. وسط راه ماشین خراب شد، ما را گذاشت در اتوبوس و خودش رفت دنبال کارهای ماشین. بعد از یک هفته آمد دنبالم و به تهران رفتیم. مدام توی فکر بود و حرفی نمی زد، چایی و میوه برایش آوردم، نخورد و در سکوت به سر می برد. ...
شکایت وقیحانه پسر 9 ساله از ناپدری در دادسرای تهران+عکس
یک بار به خاطر اینکه نمره درسی اش 19 شده، پدرش وی را کتک زده است. وی در پایان گفت: می خواهم آزاد شوم، چون هیچ کاری نکرده ام و همه دوستان و همکارانم نیز می دانند الیاس را خیلی دوست دارم. محمدحسین همزمان با این ادعاها به گریه افتاد و هنوز جریان بازجویی از این ناپدری خاتمه نیافته بود که در اتاق باز شد و زن باردار همراه الیاس کوچولو داخل شدند. پسربچه وقتی با مرد گریان روبه رو شد، روی صندلی ...
گفت و گوی نوروزی با عمو نیما مجری رنگین کمان
به گزارش سرویس گوناگون جام نیوز ، گفت وگویی را با مهیار مجیب ترتیب داده ایم که در ادامه می خوانید: اولین خاطره عید نوروز شما چیست؟ اولین و بهترین خاطره نوروز برای من، به دوران کودکی ام در سال 1353 بر می گردد. ما در محله قدیمی پیرسرای رشت در طبقه دوم خانه ایی چوبی به صورت استجاری زندگی می کردیم. در آن زمان اتاق مهمان بصورت مجزا و سردترین نقطه خانه در زمستان بود و بطور معمول در ...
جنجالی ترین خواستگاری/پسر 7 ساله خواستار ازدواج با دختر 4 ساله
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، دو برادر مصری در روستای " طنط الجزیره" در مرکز " طوخ" در استان القلیوبیه، مراسم خواستگاری زین خالد زهران هفت ساله، دانش آموز کلاس دوم ابتدایی، از فریده اسلام زهران دختر عموی 4 ساله اش که هنوز به مدرسه نرفته است، برگزار کردند و ارزش طلای درنظر گرفته شده برای عروش، 18 هزار جنیه ( پوند مصر) بود. فعالان شبکه های اجتماعی به نقل از نزدیکان عروس و داماد خردسال ...
حوادث 95 از آغاز تا پایان | مرور مهم ترین حوادثی که رخ داد
.... آن روز در خانه ای در یکی از محله های خیابان حر41 مشهد، اجساد غرق خون زنی جوان و 2دختر 3و 6ساله اش پیدا شد. آنها به طرز وحشتناکی به قتل رسیده بودند و کارآگاهان در جریان تحقیقات خود متوجه شدند که زن 35ساله(مقتول) زندگی پرفراز و نشیبی داشته است. او زمانی که دختری نوجوان بود به عقد مردی میانسال درآمد که چند برابر او سن داشت. با این حال چند سال بعد، درحالی که از این مرد صاحب 3 پسر و یک دختر شده ...
سعید بیابانکی: کنار دکان حافظ، مغازه نزنید/ فضای مجازی به شعر ضربه زده است
...، از کتابخانه شهر زنگ زدند. آن زمان اگر کسی را تلفن کار داشت حتما کار مهمی بود. وقتی جواب دادم، گفتند: بیابانکی شمایید؟ این شعر را خودتان گفته اید؟ گفتم: بله. گفت: چند روز است شعر می گویید؟ گفتم: دو روز! بعد کلی از من تعریف کرد و گفت که استعداد خیلی خوبی داری. مدام هم تاکید می کرد که: اگر خودت گفته باشی! بعد فهمیدیم باهم همسایه ایم و از ذوقش شب در خانه آمد. مادرم گفت مگر تو شعر می گویی؟ گفتم یک ...
تنبیه بدنی جزیی از ورزش رزمی است
چون بچه بودم اعتراض کردم و رفتم پیش مادربزرگم و داد و بیداد و گریه کردم که پسرت به من کمربند نمی دهد. مادربزرگم به او گفت که شیرم را حلالت نمی کنم و همان شب کمربند زرد را گرفتم. *اولین مدالت را در دنیای قهرمانی چه سالی گرفتی؟ سال 84 عضو تیم ملی شدم که بازی های آسیایی بود و فیکس وزنم شدم ولی در اردو به من گفتند که 20 روز سنم زیاد است و نتوانستم اعزام شوم. سال بعد در جوانان جهان ...
علت جراحی زیبایی شهید دو روز مانده به عروسی + عکس
ونیم صبح روز سه شنبه اول شهریورماه سال 90 آخرین دیدار ما بود. بعد سحری و نماز عازم رفتن شدند. طبق معمول میخواستم تا دم در ایشان را مشایعت کنم که مانع شدند از محمد اصرار و از من انکار. شاید میخواستند چشم در چشم هم نباشیم در لحظات آخر. بعد از سفارشات همیشگی تو پله ها چندین بار برگشتند و من را نگاه کردند. نگاهی که خیلی چیزها را میشد فهمید. هرگز فراموش نمیکنم نگاه معنی داری که نشان میداد ماموریت مهم و خطرناکیست و برگشتی در کار نیست. آخرین تماس هم دو روز قبل از شهادت غروب جمعه 11 شهریور بود ...
ماجرای دختری که پدرش را تا لبه گور برد
شد به ازدواج ما رضایت بدهد چون اولا آبروی او در خطر است و از همه مهمتر وقتی ببیند دخترش خوشبخت است دیگر بهانه ای ندارد. بعد از شنیدن این حرف ها کمی آرام شدم و به او اعتماد کردم. با او به یکی از شهرهای شمال رفتم و مدتی را در خانه یکی از دوستانش گذراندیم. ما هر روز به تفریح و خوشگذرانی مشغول بودیم. مدتی از سفر ما گذشت و از او خواستم به شهرخودمان برگردیم و به قولی که به من داده بود عمل کند و به ...
از یزد گفتن، از ایران گفتن است/ جاذبه های تاریخی ترین استان فلات ایران در نوروز
بالایی در طبقات مختلف جامعه برخوردار بوده است. در نگاره ها و آثار باستانی مانند حجاری های دوره هخامنشی در تخت جمشید، نماد درخت و به طور خاص، سرو آورده شده است. گویند زرتشت، چون موسم اسپند به ابرکو رسید، با دست خود بذر سرو بر این دشت فشاند و بر مردمان نوید داد که درختی در آن میان بماند تا ببیند درفش، فرزندش، بهرام، پادشاه صبح دم رستاخیز را کویر ابرکوه را که درمی نوردی، به پیرترین ساکن کویرهای ...
راز شوهر خواهر و دختر13 ساله ای که با درد شکم بیمارستانی شد!
این دختر اصرار داشت با هیچ پسری دوستی نکرده و حتی موبایل ندارد که با کسی رابطه تلفنی نیز داشته باشد. پرسنل بیمارستان وقتی مادر را آگاه کردند که دخترنوجوانش باردار بوده و بچه زودتراز زمان عادی درحال متولد شدن است این مادر غش کرد و بعد نزد دخترش رفت تا او را از مادر شدن مطلع کند. دختر13 ساله باز اصرار داشت با کسی دوستی نکرده تا اینکه مادرش گفت او باردار است و بچه حتما پدری دارد ...
عمویم برای اجرای نقشه کثیفش با زن پدرم قرار گذاشت!
دارش پیدا کرده بود. پدر هما به برادرش اعتماد زیادی پیدا کرده بود تا حدی که نیمی از تمام املاک و کارخانه ها را به نامش کرد. همین چند سال پیش بود که عموی هما زیر پای پدرش نشسته و گفته بود: تو به یک پسر احتیاج داری که وارث دارایی هایت باشد و راه تو را ادامه بدهد. داماد برای تو پسر نمی شود و... . گرچه پدر هما از داشتن سه دختر تحصیلکرده و همچنین همسر مهربانش راضی بود، اما برادرش ...
انتقام عجیب از شوهری که با دو زن سلفی گرفته بود
...> من در حمام مخفی شده بودم که همسرم فراموز را به خانه آورد! + عکس روز حادثه سمانه از من خواست که به خانه اش بروم! / وقتی به خانه رفتم یک مرد در را برویم باز کرد! 2 پسر تهرانی در 5 ماه با چند خانم کاری کردند که اعدام می شوند! همسرم را که با آن مرد دیدم تابم تمام شد! / قصد کار دیگری داشتم! مار وحشتناک سه متری که روی تیر چراغ برق گیر افتاده بود! + عکس ...
پولی که امام آن را می بویید / نوع پوشش و لباس امام پنجم / حدود تجمل خانوادگی در بیان امام
أَمْرَهُ مَا تَرَکْتُکُمْ تَدْفِنُوهُ مَعَ الْمُسْلِمِینَ یَتْرُکُ صِبْیَةً صِغَاراً یَتَکَفَّفُونَ النَّاسَ. [17] اگر این کار او را به من اطلاع داده بودید، نمی گذاشتم او را در گورستان مسلمانان دفن کنید. چند بچه صغیر باقی می گذارد که دست نیاز پیش مردم دراز کنند. امید است با تاسی به سبک زندگی اهل بیت، اعمال و رفتار خویش را منطبق بر آموزه های نورانی اسلام قرار داده و سعادت دنیا و ...
سرقت جهیزیه نوعروس در روز جهازبرون
...، ساعت 8 صبح روز بعد وقتی قصد داشت سوار وانت برای کار به شرکتی برود، دستگیر شد. راننده جوان ابتدا خودش را بی گناه دانست، اما وقتی خود را پیش روی پدر نوعروس دید، لب به اعتراف گشود. امیرحسین به ماموران گفت: تا به حال دزدی نکرده ام، اما روز سرقت وقتی دیدم پدر عروس خانم بی سواد و تنهاست، وسوسه شدم. از اینکه اجناس سنگین جهیزیه می تواند در خانه من باشد و خانواده ام را شاد کند ...