سایر منابع:
سایر خبرها
مجازات مرد و زنی که فرزند نامشروع را کشتند
می افتاد رابطه ما لو می رفت به همین دلیل نقشه قتل عرشیا را کشیدیم. روز حادثه طبق برنامه مادر عرشیا او را داخل خودرو گذاشت و به داروخانه رفت. من هم سوارماشین شدم و به بیابان های اطراف ورامین رفتم.بعد هم عرشیا را خفه کرده و جسدش را داخل چاهی عمیق انداختم. چون قرار بود همه چیز یک سرقت نشان داده شود یک چرخ خودرو را باز و آن را همانجا رها کردم. بدین ترتیب هر دومتهم به اتهام مشارکت در قتل ...
دخل و خرجِ ثروت هاشمی رفسنجانی
ادامه می خوانید. چه زمانی با آیت الله هاشمی آشنا شدید و نوع مناسبات شما با ایشان چگونه بود؟ من زود طلبه و زود هم وارد مسائل سیاسی شدم. انگیزه من برای طلبه شدن، تبعید امام خمینی بود. در نهاوند، از سال 47 با گروه ابوذر آشنا بودم. اعضای این گروه، بچه محل، هم درس و رفیق ما بودند. اساسا از نظر ساواک جزو آنان بودم؛ آخوند و مذهبی گروه بودم. هر چند ارتباط تشکیلاتی نداشتم، اما بسیار با ...
مهر و محبت در نهاد هنرمندان و هنردوستان لانه دارد
دلم گرفت. هرکسی باید در کارش عاشق باشد. اگر عاشق باشد، فوت وفن کارش را بداند، موفق خواهد شد. داوود رشیدی عاشق مردم بود. مرد بامحبتی بود و کارش را به خوبی می شناخت. رسم زندگی همین است. این اتفاقات تلخ برای ما درس های مهمی دارد. آدم ها روزی خواهند مرد و همیشه زنده نیستند. خوب است آدم کارهایی در زمان حیات انجام دهد که وقتی از میان ما رفت، بگویند خدا رحمتش کند. داوود رشیدی این طور کار کرد. می دانم خانم ...
مهتاب کرامتی: روزگارِ بی تفاوت بودن گذشته است
می توانم پیام های یونیسف را به گوش جامعه برسانم چون مردم به حرف من به عنوان هنرمند بیشتر گوش می دهند و احساس نزدیکی بیشتری نسبت به من دارند. حال که 10 سال از آن دوران سپری شده، بسیاری از سازمان ها به لزوم وجود سفیر یا سخنگو برای ارتباط بهتر با مردم پی برده اند، ضمن این که قرار نیست من بابت این فعالیت دستمزدی دریافت کنم و مسئولیت های اجتماعی که من در قبال جامعه بر عهده دارم و انجام می دهم ...
باید عاشق کارت باشی والا...
هست که 5سالی می شود گذاشته اند؛ کلاس هایی با عنوان کنترل خشم که برای پرسنل واقعا خوب است. معمولا برای انجام مأموریت چند نفری می روید؟ بستگی دارد. خانواده اگر خودشان بگویند که برای بردن بیمار تعداد زیادی نیازمند است، ما چهارنفره می رویم. ولی معمولا دونفری می رویم. حقوق و مزایایی که می گیرید چقدر است؟ چون نسبت به این کار سخت بعید می دانم تناسبی بین حقوق و کارتان باشد. ببینید ...
حقایق عجیب از زندگی مایکل فلپس +تصاویر
به معنای کفش غواصی است و چون شماره پای فلپس بسیار بزرگ است او را به این نام صدا می کنند. – مایکل فلپس دو خالکوبی بر روی بدنش دارد که یکی از آنها در قسمت راست بدن به شکل حلقه های المپیک است و دیگری در قسمت چپ بدنش و حرف M انگلیسی است. M حرف اول میشیگان یعنی دانشگاهی است که فلپس در آن درس خوانده است. – فلپس چند کتاب نوشته است که مشهورترین آنها NO Limits نام دارد. ...
روایت محمد صدر از کاندیداتوری خاتمی در انتخابات 76
نارمک اظهار داشته بود: مردم! صندوق رای مثل رحم زن است، مواظب باشید رای شما باعث نشود که ولدالزنا از آن بیرون بیاید. متاسفانه این روش تبلیغاتی که روز به روز خشن تر هم می شد مرتب ادامه داشت. در این میان شورای نگهبان اقدام عجیبی انجام داد که بی طرفی خود را به طور کامل زیر سوال برد؛ این شورا در زمان اعلام اسامی نامزدهای مورد تایید، ترتیب الفبایی را رعایت نکرد (چون می دانید شورای نگهبان وقتی ...
عشق منجی آدمی است
ننوشته بودم. چون مسئله من نبود. در یک دوران شعر خیلی برایم مسئله بود. احساس می کردم که به یک نتایج و مفاهیم و نوعی نیاز روانی رسیده ام که تقریبا هر روز شعر می نوشتم. اما دراین دوره در این یک سال شعری نگفته بودم اما واژه ها به دیدن من آمدند را در مدت 2 ماه در آمریکا نوشتم. سوالی را که درباره فراق و وداع گفتید، شاید این جا بتوانم جواب بدهم. در امریکا که بودم همسرم بلژیک بود و دخترم هم در شهر ...
هنرمند باید بیشترین همدلی را با آدم ها داشته باشد
.... به خصوص این روزها که سیاستمداران همه چیز را به گند کشیده اند؛ زندگی دشوار تر شده است. بعضی جاها مثل سوریه است و بعضی جاها سوریه های پنهان. آنچه اهمیت دارد خود زندگی است. در رابطه با اصل مطلب باید بگویم من در دوره 20 سالگی در کلاس های آناهیتا دوره بازیگری دیدم. آن موقع مهم ترین کلاس بازیگری ایران بود که توسط آقای مصطفی اسکویی که در روسیه درس خوانده بود اداره می شد. بعد، انقلاب شد و ما ...
منیژه محامدی: تئاتر کار نمی کنم که بگویم یک تئاتری هستم
، خیلی از تمرین های تئاتر درمانی را انجام دهم که در آن تمرین ها یک سری اتفاقات خوب پیش آمد. یکی از بچه ها آنقدر با من ارتباط برقرار کرد که آمد و با من از مشکلش گفت. من متوجه شدم که معتاد است و به او گفتم که می دانم تو معتاد هستی. پس با او تمرین تئاتر درمانی کردم و آن بازیگر حالش خوب شد. یا یک نفر دیگر می خواست از همسرش جدا شود و طی تمرین هایی که داشتیم از تصمیمش منصرف شد. اتفاق های خوبی در آن ...
به رئیس ساواک گفتم مرگ دست جمعی عروسی است!
ایشان لگد زد که خون بالا آورد! گفت: این چیزها را می دانی و این طور حرف می زنی؟ گفتم: بله، می دانم! خلاصه هر جور تهدیدی که از دستش برمی آمد کرد و آخر سر چون حریفم نشد، به التماس افتاد که بگذار حرفم را بزنم و بعد جواب بده! امام را در جریان این تهدیدات قرار دادید؟ بله، فردا صبح خدمت امام رسیدم و عرض کردم: شب پیش چنین تلفنی به من شد، بنده به کسی از این بابت حرفی نزدم که جبهه ما تضعیف نشود ...
جلایی پور: سعید جلیلی ایران را ظرف 4 سال ونزوئلا می کند
را داریم که از پاره کردن برجام حرف می زند و خیلی ها نه فقط در ایران که در دنیا، بوی جنگ شنیده اند! چطور حتی آمدن آقای ترامپ این ناامنی را در ذهن مردم ایجاد نکرده است؟ اتفاقا یکی از کارهای مهمی که مردم در 92 انجام دادند اینکه با مشارکتشان تا حدودی عقل گرایی واقع نگرانه و میانه روی را به کشور برگرداندند و روحانی بر سر کار آمد. روی کار آمدن روحانی همزمان با دوره دوم ریاست جمهوری اوباما بود ...
تمام زنان یک روستا
جوان ترین دختر این روستا است که می خواهد در شورا حضور داشته باشد، می گوید که اگر انتخاب شود به فضای سبز روستا بیشتر توجه می کند، چون فضای سبز روحیه مردم را تغییر می دهد. یکی دیگر از دختران جوانی که در شورا ثبت نام کرده است متولد 1363 است، تحصیلات ابتدایی را تمام کرده است و به علت دوری مسافت موفق به ادامه تحصیل نشده بود. اما چند سالی است در حال گذراندن دوران دبیرستان از راه دور است ...
شوهر بی غیرتم از من می خواست با مردان دیگر باشم
نه؟ من که بلد نبودم، او گرفت من هم کشیدم. آرام شدم و خیلی خوشم آمد. بدبختی ام از همینجا شروع شد. دیگر نمی توانستم نکشم. نمی کشیدم عصبی بودم و بدخُلق. چون از مواد خوشم آمده بود، از جاساز برمی داشتم و می رفتم و در دستشویی یا پشت بام می زدم و برمی گشتم. آن موقع بچه مدرسه ای بودم و وقتی درگیر مواد شدم، صبح قبل از مدرسه رفتن موادم را می کشیدم. یک ماه از مصرفم می گذشت که یک روز طبق معمول رفتم ...
گفت و گو با احمد پژمان، خالق زیبایی های سخت
انتخاب کردیم و باید با موسیقی زندگی کنیم. نمی دانم در نهایت چگونه سوال شما را پاسخ بدهم ولی خب بعضی ها زود دلسرد می شوند. من به خاطر همین است که تاکید دارم آدم اول باید کاری را برای خودش انجام بدهد تا چیزی از بیرون آن را متوقف نکند. من کار می کنم که دست آخر به خودم بگویم خب من به دنیا آمدم و آنقدر کار کردم تا خیالم راحت باشد. کار به دیگران ندارم. من دیر وارد موسیقی شدم. چند سال تان بود؟ ...
10هزار تومان سرمایه داشتم
ای از من رو برمی گردانند و مسیر خود را کج می کنند تا مبادا با من برخوردی داشته باشند. از بچگی زیاد اهل درس و مدرسه و پشت میزنشینی نبودم. به کارهای فنی علاقه داشتم اما چون بسیاری از اعضای فامیل مان پزشکی خوانده بودند، پدر و مادرم نیز دوست داشتند من رشته تجربی را انتخاب کنم و در دانشگاه نیز وارد رشته پزشکی شوم اما بعد از یک سال تحصیل تغییر رشته دادم و درس تاسیسات حرارتی را فراگرفتم و موفق به قبولی در ...
عمل کثیفی مادری با دخترش / پسر جوان پرده از راز کثیفش برداشت! + عکس
خودش یک پسربچه داشت. به همین خاطر سرپرستی منصوره و برادرش سعید را که خردسال بودند به عهده گرفتم. زندگی بدی نداشتم و نمی دانم مریم چرا و با چه انگیزه ای منصوره را کشته است. من از دادگاه مهلت 10 روزه می خواهم تا درخواستم را مبنی بر قصاص یا گذشت اعلام کنم. سپس سعید برادر منصوره که در زمان کشته شدن خواهرش 17 ساله بود در روبه روی قضات ایستاد و گفت: آن روز خواب بودم که مریم من و خواهرم را با ...
عصر بارانی نادر مرا به خانه شان برد وقتی خنده شیطانی اش را دیدم پشیمان شدم ولی...
روزنامه ای، چشمم به یک آگهی افتاد. تماس گرفتم؛ قرار شد برای مذاکره به محل شرکت بروم. به رغم نصیحت های مادرم که سعی می کرد مرا از یافتن کار باز دارد، رفتم. چون حقوق خوبی می دادند، پیگیری کردم و پس از مدت کوتاهی مشغول کار شدم. چند روز بعد،اسامی دانشگاه آزاد اعلام شد و من قبول شده بودم؛ قبولی دانشگاه فرصتی به مادرم داد تا بار دیگر خطراتی را که در محیط کار مردانه می توانست در کمین یک ...
جلایی پور:یک کاندیدا بیشتر نداریم و آن هم روحانی است؛ والسلام
ملی است؛ ولی چون علیه روحانی است اینطور حرف زدن اشکال ندارد.) * به نظرم اینجا نیروهایی که نگران کشورند با هر اسمی مثل اصولگرایان میانه رو یا اصلاح طلبان ... من حتی معتقدم که در کل ایران افراد زیادی هستند که به جایی هم وابسته نیستند اما خیلی می فهمند و پخته اند و از وضع کشور آگاهند که وظیفه شان خیلی سنگین می شود. من فکر می کنم یکباره آنها در دو هفته آخر در صحنه انتخاباتی خیلی فعال می شوند ...
می گفتند تو باعث خجالت مایی!
دام های خود توانستیم یک خانه در محله های متوسط تهران بخریم و خوشبختانه فکرمان از بابت کرایه خانه راحت شد اما با قبول شدن فرزندم در دانشگاه، کم کم اوضاع تغییر کرد و شرایط معیشتی ما سخت شد؛ بعد از دو سال به فکر کار کردن افتادم و دو ماه در یک کارگاه کیف دوزی مشغول به فعالیت بودم؛ بعد از مدتی دردی شدید در پایم حس کردم که با انجام آزمایش های مختلف متوجه شدم به دلیل ایستادن زیاد در کارگاه است، در نتیجه ...
مشکلات دخترانه پس از ترخیص از بهزیستی
مختلف می فرستادند و من چون درس خوان بودم برایم همه امکانات را فراهم می کردند. برای همین من خیلی بیشتر از او می دانم، در حالی که در خانواده ما چون سطح فرهنگی پایین و همه چیز زیر منفی است، همه چیز برای یک دختر بد است و یک دختر زندگی سختی دارد. خواهر من حتی حمام نمی تواند برود. چون بد می دانند دختر تمیز باشد... نگار ادامه می دهد: بگذار یک خاطره برایت بگویم: من سه تا عمو داشتم، (الان به ...
سیدمحمود رضوی: دوست دارم با اصغرفرهادی کار کنم/ماجرای تصویر منتشر نشده رهبری/ قالیباف پول توجیبی نمی ...
دیپلم گرفتم. ولی ادامه تحصیل ندادم! چرا درس را رها کردید، این قدر ناگهانی؟ من ریاضی ام خیلی خوب بود و در حفظیات اصلاً خوب نبودم. در دوره دبیرستان با اصل درس مشکل داشتم؛ اینکه چرا باید درس بخوانم؟ چون همه تصورم این بود که من هم شغلی مانند پدرم خواهم داشت، پس درس به چه کارم می آید! درس های دیگر را دوست نداشتم و می گفتم هرچه بخوانم، در نهایت باید در حجره پدر کار کنم. البته این ...
سهیلی: راجع به من اشتباه قضاوت می کنید
...! اینکه روی فیلم ها و آثار هنری اسم بگذاری قطعا کار تاسف آوری است که تو داری به اسم منتقد، روزنامه نگار انجام می دهی؟ اسم تو چیه؟ *حسین. اگر اسمت حسین نبود و شهرام بود اسم تو رو شهرام الکی می گذاشتم. چون الکی داری شلوغش می کنی. اسم گذاشتن روی فیلمهای خیلی کار راحتیه. دوغکی، پفکی، قوزکی، خولکی. در برنامه هفت به همین مورد اشاره کردم و گفتم یک نفر دماغش بزرگ است. اگر ما احمد دماغ ...
پادشاه عاصی؛ ایرانِ خسته!
هم گذشته بود. بازیکنانی که در هفته میانگینِ دوندگی شان در ایران خوشبینانه هفت کیلومتر بود در فاصله سه روز مقابل قهرمان افریقا و مدعی قهرمانی بالغ بر هجده کیلومتر دویده بودند و دیگر نای یک مبارزه جانانه را نداشتند. کی روش هر آنچه که می توانست را انجام داده بود، قدرت درکِ کارلوس کی روش با توجه به پتانسیلِ یوزهایش مملوس تر از ما بیننده های متعصبش بود. همانطور که بعد از بازی با نیجریه با یک کلمه بازی ...
مأموران فداکار پلیس که امروز به شهادت رسیدند +عکس
کثیف را انجام دهد! تبرئه شدن زن جوانی که با همدستی یک مرد دیگر نقشه کثیفی برای شوهرش کشیده بود! + عکس من و شوهرم مسائل خانوادگی برایمان مهم نبود! / هر کدام در دنیای کثیفی با یک نفر دیگری بودیم! این دو مرد طوری به زن جوان آزار رساندند که از پا درآمد! از خانواده ام خجالت می کشم / نمی دانم با کدام عقل خام حرف هایش شدم و چنین کار کثیفی انجام دادم! شوهرم سکته کرد! / ارتباط و ملاقات های حضوری من و اسکندر هر روز بیشتر می شد تا اینکه.. حمید دختر همکلاسی اش را در دانشگاه باردار کرد و گردن من انداخت! ...
حمید دختر همکلاسی اش را در دانشگاه باردار کرد و گردن من انداخت!
ارتباطم در فضای مجازی با این دختر باشم. رادیو سهام 110 من و شوهرم هر کدام در دنیای کثیفی با یک نفر دیگری بودیم! با فرید آشنا شدم و ارتباط پنهانی ما آغاز شد و برای شوهرم نقشه کشیدیم + عکس شوهرم سکته کرد! / ارتباط و ملاقات های حضوری من و اسکندر هر روز بیشتر می شد تا اینکه.. از شوهر بی غیرتم متنفرم / او از من کارهای کثیفی می خواست که نمی ...
من و شوهرم مسائل خانوادگی برایمان مهم نبود! / هر کدام در دنیای کثیفی با دیگری بودیم!
بررسی پیام هایی که بین من و شاهرخ رد و بدل شده بود، پی به رابطه غیراخلاقی من برد و درگیری شدیدی بین ما در گرفت. اگرچه از کارهای خلاف خودم پشیمانم اما باز هم علاقه ای به همسرم ندارم و خانواده ام را در ماجرای ازدواجم مقصر می دانم، چراکه ... . خراسان 110 با فرید آشنا شدم و ارتباط پنهانی ما آغاز شد و برای شوهرم نقشه کشیدیم + عکس شوهرم سکته کرد! / ارتباط و ...
شوهرم سکته کرد! / ارتباط و ملاقات های حضوری من و اسکندر هر روز بیشتر می شد تا اینکه..
بیشتر درس نخواندم و به انتظار آمدن یک خواستگار در خانه نشستم. 17 ساله بودم که روزی بدلیجات پشت ویترین یک مغازه توجهم را جلب کرد در حالی که گردنبند بدل چشمانم را خیره کرده بود ناگهان متوجه لبخند فروشنده جوان شدم که با نگاهش مرا به داخل فروشگاه دعوت می کرد. آن روز من هم لبخند بی معنی زدم و پا به داخل فروشگاه گذاشتم. چند تکه از بدلیجات را قیمت کردم و سپس با این بهانه که پول خرید آن را ...
پسرانی که خدمات جنسی به زنان پولدار می دهند
پول نیاز داشتم و روزی در خیابان فرشته قدم می زدم، که خانم مسنی بهم پیشنهاد داد. از آن روز در این کار افتاده ام. فرهاد از 800 هزار تومان به بالا می گیرد. همانطور که قهوه تلخش را می نوشد، ادامه می دهد: هزینه های زندگی ام از زمانی که به این کار مشغول شدم بسیار افزایش یافته است. چون باید به خودم و لباس هایم برسم. او دیگر نمی تواند مثل گذشته زندگی کند به همین دلیل به تن فروشی ادامه می دهد ...
لوریس چکناواریان،پدر سمفونی و اپرا در ایران
کر چهارصدایی را رهبری کردم و در 16 سالگی رهبری ارکستر را برعهده داشتم و بعدها برای ادامه تحصیل عازم وین شدم و در آنجا مدرک فارغ التحصیلی ام را در رشته رهبری ارکستر از دانشگاه میشیگان اخذ کردم و سرانجام پس از 6 سال (سال 1961 میلادی) به ایران برگشتم و بخاطر علاقه به موسیقی زورخانه ای، محرم و تعزیه و مطالعات بسیار در این زمینه توانستم اپرای رستم و سهراب را بنویسم. البته این کار 25 سال به ...