سایر منابع:
سایر خبرها
چند داستان واقعی درباره خشونت خانگی علیه مردان
ایران شغل و درآمد خوبی داشت. وسوسه خارج رفتن که توی خون بچه های شریف هست، اما وضع ش آن قدر خوب و سرش آن قدر گرم کاروبار بود که بعید بود واقعاً جاکن شود. زن ش زیر پایش می نشیند و اصرار می کند بیا ما هم چند سال برویم خارج. بالاخره راهی می شوند. دو سال از جیب می خورند و بعد کار دانشجویی. سال های بحران اقتصادی است و بورسیه به راحتی پیدا نمی شود. به همه کاری تن دادم. از کار در مک دونالد تا رانندگی و ...
روستای گلون آباد محل لشکرکشی محمود افغان +تصاویر
آن شدم تا سفر دوم (+) خودم را با دوچرخه به روستای گلون آباد شروع کنم؛ مسیر آن در حدود 25 کیلومتری اصفهان است اما روی نقشه به مسافت 25 کیلومتری که رسیدم تابلویی از این روستا به چشمم نیامد و باعث شد حدود پنج کیلومتر از روستا رد شوم! مسیر را بازگشتم و باز تابلویی ندیدم تا اینکه از فروشگاه های کنار جاده ای پرس و جو کردم ولی اسم گلون آباد برای آنها آشنا نبود. مطابق نقشه در موقعیت جغرافیایی ...
نزاع دسته جمعی یک کشته برجای گذاشت/ درگیری برای خریدن مواد، منجر به قتل شد/ سرقت خودروهای گرانقیمت به ...
بود که دور سرقت را خط کشیده بودم.تا اینکه چند وقت قبل با دختری به نام نرگس آشنا شدم.او به مزدا 3 علاقه زیادی داشت و از رانندگی با آن لذت می برد. از آنجا که تخصصم سرقت مزدا 3 بود و درفاصله 14 ثانیه خودرو را سرقت می کردم، تصمیم گرفتم به خاطر او ماشین بدزدم. ما با هم به سرقت می رفتیم. بعد خودم یا نرگس پشت فرمان می نشستیم و با توقف کنار خودروی موردنظرمان، همه وسایل ارزشمند آن را برداشته و متواری می ...
مجلس عروسی و عیادت مریض نمی روم/ کف دست مردگان پولدار را هم می شویم اما خالی است!
یک ساعت باید بدنش را خودم بخیه کنم. سر صحنه تصادف رفتیم. چند تا جنازه تصادفی آوردیم در سردخانه گذاشتم. بعد رئیس پاسگاه آمد با چند تا مأمورها. من در ماشین بودم. آمدند آن جا من در ساختمان غسالخانه خوابیده بودم، آژیر کشیدند بیدار شدم. گفتم که چه کار دارید، همین جوری که آمدم بیرون، با ماشین پاسگاه دنده عقب گرفت. گفتم چرا دنده عقب گرفتی؟ گفت می ترسیم. گفتم خب شما مسلح هستید. من که مسلح نیستم که. [خنده ...
طعم شیرین معلمی در مدرسه ای ازجنس جنگل و باران
.... خیلی طول نکشید تا رؤیای کودکی اش تعبیر شود و حالا در مدرسه یک روستای کوهستانی مشغول آموختن است؛ حالا گیریم معلم تنها دو دانش آموز باشد! هادی کاظمی از آن روزها و آرزویی که رنگ واقعیت گرفت، این گونه می گوید: فرزند سوم خانواده هستم و دو خواهر و دو برادر دارم. قبل از زلزله ویرانگر سال 69 که باعث تخریب بسیاری از روستاهای رودبار شد در روستای شیرکوه زندگی می کردیم و بعد از ویران شدن خانه مان به شهر ...
نگاهی به کارنامه شورای اصفهان در انتخاب و برکناری شهردار
.... ما در شورای شهر رأی می دهیم، و قتی اکثریت بگوید نگهدار، راننده موظف است توقف کند. فرض کنید شهردار فقط به دنبال میز نباشد و آدم محجوبی باشد که بخواهد دل همه را به دست بیاورد و به خواسته هر کسی بگوید چشم؛ باز هم این شهر به مقصد نمی رسد. از این جهت است که می گویم باید شهرداری مقتدر، کارآزموده، متخصص و توانمند انتخاب کنیم که در چهارچوب نظارتی شورای شهر اصفهان فعالیت کند. در مقابل مخالفت اعضای شورای ...
بررسی و مقایسه ب ام و 120i و DS 5
عدد ایربگ و ... وجود دارد . ب ام و 120i نیز از سوی پرشیا خودرو در دو تیپ تجهیزاتی به فروش می رسد که البته هنوز به صورت رسمی لیست امکانات این تیپ ها منتشر نشده است اما پیش بینی می شود که روی نمونه فول آپشن این خودرو، شاهد امکاناتی به این شرح باشیم : کی لس استارتر، کروز کنترل، سانروف، چراغ های جلو از نوع LED تطبیق پذیر، سنسور نور، سنسور باران، سیستم iDrive ب ام و با پد لمسی موجود روی کنسول میانی ...
موسیقی امروزی
سرش را برمی گرداند و سوار نمی شد. حتی یکی دوتا ازآن بندگان خدا زیرپایش ترمز هم زدند وگفتند: آقا کجا می روی برسانیمت؟ اما او با بی تفاوتی گفت: ممنون. جایی نمی روم. این درحالی بود که چند مسافر دیگر که کنار دست او با فاصله ای کمتر ایستاده بودند٬ سوار آن ماشینها شدند ورفتند. پراید سفید رنگی که نزدیکش شده بود سرعتش را کم کرد و بوق زد اما او بازهم سوارنشد و پراید به سرعت از کنارش دور شد. پژوی آبی رنگی که ...
چینی نازک وطن
آهسته حرکت می کرد و دیدم که مرد موتور سوار،تصویریکی از نامزدهای انتخاباتی را از در و دیوار و ماشین ها می کند و به جایش پوستر نامزد دیگر را می چسباند. پیش خودم فکر کردم چقدر این کار زشت است.در همین حال و هوا،موتور سوار خودش را به تاکسی رساند و از راننده اجازه گرفت تا پوستری روی شیشه عقب تاکسی اش بچسباند.به راننده گفتم قبول کنید تا پوسترش را بچسباند.راننده ایستاد و موتور سوار پوسترهمان کاندیدایی را ...
امان نامه ای برای اخذ اعتراف!
. سربازان را دور آن قبر جمع کردیم و به آنان گفتم: بچه ها! این تیمسار بی گناه را بدون نماز دفن کرده اند، هر کدام از شما نماز میت می دانید، بخوانید. این دستورم برای تقویت روحیه سربازان و ادای احترام به یک تیمسار بود. همگی پشت سر یک سرباز نماز میت خواندند. دو افسر را که از مأموران فرمانداری نظامی بودند با عده ای از سربازان برای محافظت محل گماردم و خودم با چند سرباز دیگر، راننده مزینی و کدخدا به طرف ماشین ...
با الگوی او من است به تعادل رفتاری برسیم
؟ فرض کن من آن زن یا مردی هستم که آن نوزاد را در آغوش گرفته است. آیا در آن موقعیت وقتی می دیدم راننده به جای آن که پدال ترمز را فشار دهد پایش روی پدال گاز می رود خرسند می شدم؟ اصلا اگر راننده بعدی هم مثل من فکر کند و با خود بگوید من عجله دارم و وظیفه نگه داشتن خودرو را به راننده بعدی تفویض کند و همین طور این سلسله ادامه داشته باشد و راننده بعدی هم تصمیم بگیرد این وظیفه را بر گردن راننده بعد از خودش ...
مردم از عملکرد شهرداری اصفهان راضی اند
و راننده تاکسی را شنیده بود جلو آمده و اظهارمی کند: من دوبار سوار این اتوبوس ها شدم و راضی بودم، واقعاً باید از شهرداری اصفهان به خاطر اضافه کردن اتوبوس های نو که هیچگونه آلودگی برای هوای شهر ندارند، تشکر کنیم؛ من فکر می کنم همه مردم اصفهان از عملکرد شهرداری راضی باشند و باید به آنها دست مریزاد گفت. کمی جلوتر می روم تا به ایستگاه میدان احمدآباد- ابتدای خیابان جی برسم، در آنجا از جوان ...
آسایشگاه های مصادره ای با پله های زیاد برای جانبازان قطع نخاع!/وقتی پشه برای جانبازان مهربانتر از ...
و برق و باران از بیرون آمد، کمک کردم بیرون بیاید، تا بارش باران نرمی که شروع شده بود را ببیند. چقدر پله داشت مسیر! پرسیدم آسایشگاه جانبازهای قطع نخاع که نباید پله داشته باشد. خندید و گفت اینجا ساختمانش مصادره ای است و اصلا برای جانبازها درست نشده. خیلی خجالت کشیدم. دیوارهای رنگ و رو رفته آسایشگاه، تخت های کهنه، بوی نم و فضای دم کرده داخل اتاق ها... هر دقیقه اش مثل چند ساعت برایم می ...
اوضاع ناوگان حمل و نقل عمومی نکا خارج از تحمل است
خالی برای سوار شدن و فرار از سرما و گرمای هوا یا فرار از خیس شدن زیر باران باشند. مشکلات درگوشی ای که هست در کنار همه این مشکلات اما باتوجه به اینکه تنها حدود 6 ماه از نونوار شدن بسیاری از تاکسی ها می گذرد اما هم به دلیل عدم رعایت مسافران و به خصوص خود راننده ها این وسایل حمل و نقل عمومی هیچ شباهتی به یک خودروی تازه را نداشته و قرار داشتن در آن حس بدی را به مسافران می دهد ...