سایر منابع:
سایر خبرها
اعتراف تکاندهنده و تازه یک زن که با پسرخاله شوهرش ارتباط پنهانی داشت / او را به خانه ام می آوردم و ...
درحالی که هیچ کدام از اعضای خانواده ام در حضور نداشتند! آن روز ج پس از آن که مسائلی از زندگی خصوصی اش را مطرح کرد با شیوه ای مرموزانه مرا به گرداب بدبختی برد. اگرچه آن روز من با لباس منزل در کنار او نشسته بودم و با یکدیگر صحبت می کردیم اما باز هم باید برخی مسائل را بیشتر رعایت می کردم تا این گونه رسوا نشوم!! زن جوان در ادامه اظهاراتش به قاضی میرزایی گفت: مدتی از این ارتباط های سیاه می گذشت تا این ...
نامادری ام با مردان دیگر ارتباط داشت و من او را وحشیانه کشتم
دیگری به نام زینت ازدواج کرد و هر ازگاهی به او سر می زد. زینت در باغی حوالی چهاردانگه زندگی می کرد و تنها بود. اطراف خانه اش دوستان زیادی داشتم که بعضی از آنها او را می شناختند. روزی یکی از آنها را دیدم که بعد از احوالپرسی گفت زینت را با چند مرد غریبه دیده است. این حرف مرا خیلی عصبانی کرد. فکر می کردم از اعتماد و پولی که پدرم ماهانه به او می دهد سوءاستفاده و به پدرم خیانت می کند. متهم در ...
شوهرم ارتباط من و پسرخاله اش را فهمید! / او مرا با چرب زبانی ..
شد من هم پاسخش را دادم اما از همان روز به بعد، او مدام برایم پیامک می فرستاد به طوری که ارسال این پیامک ها به یک ارتباط عاطفی بین من و او انجامید. او مرا با چرب زبانی اغفال کرد تا این که همسرم در جریان ماجرا قرار گرفت و کمر به قتل او بست. حالا هم نمی دانم.... ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی خراسان 110 آن ها از پسر مورد علاقه ام جدایم کردند ...
قتل نامادری به خاطر سوءظن
: مدتی قبل پدرم با زنی به اسم راحله ازدواج کرد. از اهالی شنیده بودم او با مردان غریبه ارتباط دارد. تا این که یکی از دوستانم گفت یک روز راحله برایش تعریف کرده چطور با یکی از اهالی ارتباط برقرار کرده است. خیلی عصبانی شدم و به خانه رفتم. پدرم در خانه نبود و راحله در اتاق تنها نشسته بود. از شدت عصبانیت، چاقویی برداشتم و به قتل تهدیدش کردم. او هیچ واکنشی نشان نداد، اما من چهار ضربه به او زدم. وقتی فوت کرد ...
چند روایت از زندگی مردم موصل در زمان داعش
محکوم و بعد هم آزادش کردند. وقتی آزاد شد خیلی حوشحال شدیم. همه چیز تمام شده بود و پدرمان یک بار دیگر میان ما بود. اما چند روز بعد داعشی ها بازگشتند، و یاس به خانه ما بازگشت و سه شب دیگر در دهشت زندگی کردیم. در آن دوران، همه نشانه هایی از افسردگی نشان می دادیم. خانه ما توسط داعش غارت شد و بعد هم توسط جنگنده های ائتلاف بین المللی بمباران شد. مجبور شدیم به طبقه بالای خانه عمویم نقل مکان کنیم. ...
دوئل آتشین برای دوستی با دختر جوان
محلی متوجه شدند زن جوانی همراه یک مرد در این خانه بوده که پیش از آمدن آتش نشان ها توانسته اند از طریق ساختمان مجاور خارج شوند. همین سرنخ کافی بود تا پلیس در جست وجوی این دو نفر باشد تا این که ساعاتی بعد با شناسایی هویت زن جوان، او که خانه اش همان حوالی بوده، شناسایی و از او تحقیق شد . این زن با احضار به پلیس آگاهی به افسر تحقیق گفت: من با مرد جوانی دوست بودم اما مدتی پیش میان ما دو ...
پسر معتادم من را برای قتل همسرم تحریک کرد
. هر چه زنگ زدم کسی در را باز نکرد. لحظاتی بعد شوهر لیلا با لباس های خون آلود در را باز کرد. وقتی وارد شدم با جسد لیلا مواجه شدم. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، شوهر مقتول که مردی 47 ساله به نام احمد بود، بازداشت شد. او در بازجویی ها با اقرار به جرمش گفت: با همسرم اختلاف داشتم و مدتی بود با هم قهر بودیم. روز حادثه با ادعاهای پسرم، داریوش به او مشکوک شدم. همین سوءظن بهانه ای برای درگیری شد ...
جنایت پس از افشای رابطه پنهانی زن جوان
شود رابطه ام را با او کم کردم. تا اینکه چند وقت قبل آرش سراغ شوهرم آمد ولی همسرم کیوان در خانه نبود. او را به خانه دعوت کردم و بعد از خوردن چای از خانه رفت. شب که کیوان به خانه آمد گفت دوربین مخفی داخل خانه نصب کرده و می داند که آرش در خانه بوده است. از آن روز همه چیز تغییر کرد، مدام کیوان از من می خواست که آرش را به خانه دعوت کنم اما می ترسیدم. چون که می دانستم او نقشه ای در سر دارد؛تا اینکه چند ...
تحت تأثیر مواد روان گردان مرتکب قتل شدم
مادرش دعوا می کرد و به او می گفت با مردهای دیگر رابطه نامشروع دارد، تا اینکه روز حادثه از محل کارم به خانه برگشتم و با همسرم دعوا کردم. او در ادامه به مأموران گفت: در حین مشاجره از او پرسیدم چرا با مردهای دیگر رابطه داری، فاطمه در جواب منکر آن نشد و گفت: رابطه دارد و چند بار هم با عصبانیت این حرف را تکرار کرد. من هم عصبانی شدم و او را کتک زدم؛ فاطمه با حرف هایش من را عصبانی تر می کرد تا اینکه خون جلوی ...
راز قتل زن 23 ساله در تازه آباد چالوس / پیدا شدن ساعت مردانه در کیف زن آغاز درگیری خونین بود
ابتدایی نشان از ردپای خیانت در این قتل داشت که تحقیقات در این زمینه ادامه دارد. از طرفی سرهنگ عبدالله منتظری، رئیس پلیس شهرستان چالوس نیز با تایید این خبر گفت: ماموران در مراجعه به محل با جسد زنی 23 ساله که چند روز گذشته مفقودی وی به مرکز فوریت های پلیسی 110 اعلام شده بود مواجه شدند و در ادامه بررسی از صحنه جرم همسر مقتول به عنوان مظنون دستگیر و تحت بازجویی های فنی و پلیسی قرار گرفت. working(); ...
جوان 26ساله دو بارتا پای اعدام رفت و با رضایت خانواده مقتول بخشیده شد/آزادی از زندان پس از 11 سال
مرا تنبیه کند. آن موقع دقیقا چند سالت بود؟ 17 سالم تمام نشده بود. دوم دبیرستان بودیم، رشته علوم انسانی. می خواستم روانشناس شوم. سیاوش، مسیرباغ تا خانه را دویده بود، دلشوره داشت او را می کُشت که ساعت 12شب درخانه شان را زدند، پدر مهرداد بود. آمده بود سراغ پسرش را بگیرد: من ازکجا باید بدانم مهرداد کجاست؟ این را گفت و رفت زیر پتو خودش را قایم کرد. تا صبح کابوس دید، روزبعدش جمعه بود ...
قتل پدر و دختر فقط بخاطر 125 هزار تومان
نقشه ام به خانه مورد نظررفتم. به دلیل اینکه چشم های پیرمرد ضعیف بود مرا به جای برادرم اشتباه گرفت. دخترش هم برای کاری از خانه بیرون رفته بود. آنروز مرا به ناهار دعوت کرد. بعد از صرف غذا خوابید اما من نتوانستم چیزی بخورم. وقتی بیدار شد با هم چای خوردیم و دوباره خوابش برد. من هم همان موقع با چماقی که همراهم آورده بودم چند ضربه به سرش زدم و با چاقوی آشپزخانه نیزبه جانش افتادم تا کارش تمام ...
یک قابلمه اسید و 17 ضربه چاقو بخاطر یک شک!
مهندسی شیمی بودم که این اتفاق افتاد. زن وبچه داشتم و خانه ام هم شهرری بود. و بعد از این حادثه زندگی تان عوض شد؟ بله ...خیلی زیاد...هنوز هم که هنوز است نمی توانم درک کنم که چطور این اتفاق افتاد. چطور همان آدمی که من چند ماه قبل از حادثه، ضمانتش را کرده بودم که از شرکت بیرونش نکنند، روی من اسید پاشید. اسیدپاش همکارتان بود؟ بله ... نظافتچی شرکت بود. هیچ وقت ...
رضایت اولیای دم مانع قصاص شد
مفقودشدن زن جوان به عنوان پرونده حل نشده در اداره آگاهی بود تا اینکه پس از مدتی، فرهاد که از اعضای باند سرقت از پمپ بنزین های پایتخت بود، بازداشت شد. پسر جوان در بازجویی ها علاوه بر اعتراف به شرکت در سرقت از پمپ بنزین ها، پرده از راز مفقود شدن نامادری خود نیز برداشت. او در بازجویی ها به مأموران گفت: پدرم به غیر از مادرم همسر دیگری به نام عاطفه داشت که در خانه ای مستقل از ما زندگی می کرد. گاهی اوقات ...
امپراتوری کفتربازها در تهران
. اون وقتا که دستم خیلی تنگ بود نیسان می آمد دو تن بار ارزن خالی می کرد و می رفت، ننم خیال می کرد واسه خونه برنج خریدم. اما تو خونه نون هم واسه خوردن پیدا نمی شد. همین چند روز پیش واسه ارزن و قره ماش کفترها دو میلیون و پانصد هزار تومن دادم. تازه این فقط واسه دوماهه. اونم با ارزن کیلویی 3هزار و پونصدتومن. عباس آقا از این که سال ها پیش اعتیادش را ترک کرده خوشحال است و هر روز پیروزی خودش را برای خودش ...
سر بریده شده مرد کرمانی به حرف آمد
این مرد که همت نام دارد در بیمارستان تحت عمل جراحی قرار گرفت و خوشبختانه بهبود یافت و زندگی دوباره ای را آغاز کرد. به گزارش اینتیتر به نقل از برنا، همسر این مرد که خورشید نام دارد می گفت: دو روز پیش همت برای انجام کاری از خانه بیرون رفت ولی دیگر بازنگشت. در این مدت من و افراد خانواده ام، سراسر قریه جمیل آباد بافت را که در آنجا سکونت داریم جستجو کردیم و بالاخره جسد نیمه جان او را در ...
فیاض: روحانی شوکه است/ آزادارمکی: رئیسی هم سوخت
جمهور با هم شهید شدند، آقای هاشمی از مجلس بیرون نمی آمد و ترس داشت که به خانه برود. فکر می کرد کنترل وضعیت از مجلس بهتر است تا اینکه به خانه برود. در مجلس ماند ولی یکباره همه در خیابان می ریزند و آن تشییع جنازه عجیب رخ می دهد. قبل از آن هم شهید مطهری است که فرقان شهیدش کرد. آن زمان در کازرون شاهد سه روز تظاهرات به نفع شهید مطهری بود که فرقان خودبخود بی معنا شد. بعد که از فوتبالیست ها ...
افشای قتل نامادری پس از دستگیری در سرقت مسلحانه
که حافظه دریک باغ درمنطقه چهاردانگه زندگی می کند و شوهرش نیز گاهی اوقات به او سر می زند اما چند روز قبل مرد میانسال پس از این که به خانه همسر اولش می رود، مدتی را در آنجا بوده و از پسرش می خواهد که برای سرکشی به باغی که نامادری اش در آن زندگی می کند، برود. در ادامه مشخص شد پسرجوان وقتی به سراغ زن دوم پدرش می رود، متوجه نبود وی در باغ شده و این ماجرای مرموز را به پدرش اطلاع داده است. بدین ترتیب تجسس ...
تعبیر آیت الله وحید درباره تبعیت از رهبر انقلاب
الله خویی شنیدم. ایشان می گفت یک بار عبا را سر کشیدم و یک چشمم بیرون بود که کسی مرا نشناسد. پای ستون نشستم و مطالب درس امام را شنیدم. بعد عبا را برداشتم و ستون به ستون جلو آمدم و جزو شاگردان امام شدم. امام به یاری خدا 14 سال در نجف تدریس کردند. این 14 سال امام در یک منزل 65 متری کلنگی و قدیمی ساکن بودند. من آنجا خدمت ایشان رسیده بودم و ایشان دست خطی به من دادند و نوشتند "به بنی طبا تمام امور ...
اقدام عجیب و مرگبار پرستو درخانه پسر غریبه تهرانی
ای را برای ملا کردن راز این حادثه آغاز کردند. رکنا 110 عمل زشت نصاب ماهواره با زن جوان تنهای تهرانسری / او اعدام می شود؟ + عکس مرد آبادانی گفت وقتی نگاهم به مردی که در رختخواب زنم بود افتاد من هم فکر پلیدی به سرم زد و .. + عکس در حمام بود که دختر 20 ساله سایه شوم خطرناکی را بالای سر خود دید! آخوندی بر اثر سکته قلبی در گذشت شوهرم که در رختخواب خوابش برد با ناصر تماس گرفتم که به اتاق خوابم بیاید و.. + عکس ...
حجله شهادت را بیشتر از حجله بخت پسندید
انگار قصد ندارد به این زودی ها دست خانمش را بگیرد و زیر یک سقف زندگی کنند. مرحوم مادرشوهرم به علی محمد می گفت کی نامزدت را می آوری؟ شهید هم در پاسخ می گفت: وقتی جنگ تمام شد. آخرین وداع را به یاد دارید؟ اتفاقاً بار آخر من خودم او را راهی کردم. آن روز مادر شوهرم خانه نبود. بنده خدا داشت بساط عروسی علی محمد را فراهم می کرد. به قول خودش می خواست او را پا گیر کند. رختخواب هایش را درست کرده بود ...
راز مرگ مرموز ملوان ایرانی در مرد اوکراینی
.... آندری به افسر تحقیق گفت: من در کشتی آرزو کار می کردم. صبح روز حادثه به بخش سمت راست عرشه کشتی رفته بودم تا وسایل تعمیرات را بردارم، اما در قفل بود و درحال باز کردن آن بودم که ملوان ایرانی سررسید. می خواست در این قسمت باشد که از او خواستم به محل کار خودش برگردد. باهم سر این موضوع درگیر شدیم که بعد از آن او به بخش دیگر کشتی رفت. وقتی روی عرشه آمدم، محمدحسین خودش را به لبه عرشه رساند ...
زودتر اعدامم کنید
به گزارش بولتن نیوز ، این متهم 26 ساله عصر دوم دی سال گذشته در حالی که سلاحی به دست داشت به مقابل خانه پدرزنش در روستای جهان آباد فهرج رفت و در اقدامی جنون آمیز و تلخ، مادر و پدر همسرش و هشت زن و مرد و کودک دیگر را هدف شلیک های مرگبار قرار داد و چهار نفر دیگر را زخمی کرد و گریخت. همزمان با وقوع این جنایت تلخ که اهالی روستا را در شوک فرو برده بود، با دستور دادستانی چند تیم از ماموران اداره آگاهی ...
خواهر قاتل اسرار قتل در گاوداری را برملاکرد
. درحالی که 4سال از این جنایت مرموز گذشته بود زن جوانی نزد پلیس رفت و از قتل پدرش به دست برادرش خبر داد. او گفت: پدرم کارگر یک گاوداری در حوالی شهریار بود. 4سال قبل برادرم که با او دچار اختلاف بود با همدستی دوستانش به گاوداری رفت و پدرم را همراه با صاحب گاوداری به قتل رساند. او آن شب به خانه آمد و همه چیز را برایم تعریف کرد اما تهدید کرد که اگر با کسی حرفی بزنم من را هم می کشد. من هم از ترس طی ...
بولتن سینما و تلویزیون: چوب زدن به سرزمین مادری در حراجی بیگانه/ بی عفتی و بی اخلاقی را نمی توان رفع ...
منظم بود و تمام خصوصیات یک دستیار اول خوب را داشت. چند روز آخر فیلم برداری مشکلی پیش آمد که من و احسان عملا تنها شدیم! ما ماندیم و 30 نفر سیاهی لشکر و هوای گرم و سختی کار! در آن روزها احسان فوق العاده کار کرد. بعد از آن فیلم پنجاه قدم آخر را با هم کار کردیم، در آن فیلم احسان دستیار یک و برنامه ریز بود. (با خنده) دیگر من برای او جان فورد نبودم. رفیق شده بودیم و رفت وآمد خانوادگی پیدا کردیم. احسان در ...
یک روز در کمپ زلزله زدگان خراسان
شد که این طور به ما برسند، اما در این چند روز هیچی برای مان کم نگذاشتند. زنی که بچه هایش کوچک هستند به دنبال امدادگران می دود و برای فردا شیرخشک می خواهد، برخلاف محمود عصبانی است و می گوید: تا الان همه چیز خوب بوده و به ما کمک کردند، اما از این به بعد چی؟ با حلوا حلوا گفتن دهن شیرین نمی شود، امدادگران که بروند برای بچه ها شیر خشک و پوشک از کجا بگیرم؟ خانه ام خراب شده، شوهرم پارسال مرده و الان بدون ...
شان بین از کشته شدن، احیای ند استارک و درام شکسته می گوید
تیرکمان بمباران شد و در بازی تاج و تخت هم سرش قطع شد. او تا حدی مرده که حضورش در یک پروژه درام به یک اخطار اسپویلر در حال حرکت تبدیل شده است. مرگ های او روی پرده باعث شده وبسایتی به نام dontkillseanbean.com (شان بین را نکشید) خلق بشود و ویدیویی از تمام مرگ های به یادماندنی او بیش از دو میلیون بار در یوتیوب بازدید داشته است. بنابراین این بازیگر می گوید بسیار خوشحال شد که جدیدترین ...
گروگان گرفتن زن و شوهر جوان به خاطر طلب 800 میلیون تومانی/ فرار عجیب قاتل پدر و دختر از طناب دار/ گفت ...
خانه مورد نظررفتم. به دلیل اینکه چشم های پیرمرد ضعیف بود مرا به جای برادرم اشتباه گرفت. دخترش هم برای کاری از خانه بیرون رفته بود. آنروز مرا به ناهار دعوت کرد. بعد از صرف غذا خوابید اما من نتوانستم چیزی بخورم. وقتی بیدار شد با هم چای خوردیم و دوباره خوابش برد. من هم همان موقع با چماقی که همراهم آورده بودم چند ضربه به سرش زدم و با چاقوی آشپزخانه نیزبه جانش افتادم تا کارش تمام شود. وقتی ...
سقوط مرگبار و مرموز دختر جوان از طبقه پنجم
رختخواب خوابش برد با ناصر تماس گرفتم که به اتاق خوابم بیاید و.. + عکس اخبار داغ روز: همسر استاد دانشگاه را به بیابان کشاندم و به گفتم شوهر تو هم با زن من ارتباط داشته و .. یک دفعه صحنه کثیفی در اتاق خواب دیدم / آن ها به محض دیدن من با دستپاچگی..+ عکس نگاهم که به دختر زیبا افتاد او را به خانه ام بردم و.. / وقتی دختر جوان به میهمانی مختلط رفت همه چیز به هم ریخت! ...
مادر شهید: با کت و شلوار به سوریه رفت، به من گفته بود به سیستان می رود/ موقع خداحافظی برگشت و گفت اینقدر ...
پسر کوچکتر قبل از برادرش ازدواج کند، اما هر چه به آقا مهدی می گفتیم بهانه می آورد. به حجت گفتم شما بیا زن بگیر. آخرین جایی هم که به خواستگاری رفتیم به دختر خانم گفته بود که حتی اگر ازدواج هم کند باز به سوریه خواهد رفت. چند ماه قبل از اعزام، 10 روز برای آموزش به کرج رفت، اما وقتی که خواست به سوریه برود من ابتدا مخالفت کردم، اما گفت مامان دیگه زیرش نزن. خودت قول داده بودی. روزی ...